شیخ بهایی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۰۷ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بهاءالدین محمدبن‌حسین عاملی (953 - 1030 یا 1031 ق)، دانشمند و نظریه‌ پرداز شیعه و صاحب آثار متعدد در فنون مختلف است. هوش و استعداد منحصر به فرد یکی از ویژگی های بارز اوست. او مدتی در دربار صفوی در اصفهان منصب شیخ الاسلامی داشت. شیخ بهایی شاگردان زیادی تربیت كرده است؛ ملاصدرای شیرازی و ملا محمدتقی مجلسی (پدر مجلسی دوم، صاحب كتاب بحارالانوار) از شاگردان اویند.

Bahaee.jpg
نام کامل بهاءالدین محمدبن‌حسین عاملی
زادروز 953 قمری
زادگاه جبل عامل
وفات 1030 قمری
مدفن مشهد

Line.png

اساتید

شیخ عزالدین حسین عاملی، ملا عبدالله مدرس یزدی،....

شاگردان

ملاصدرا، محمدتقی مجلسی، فیض كاشانی،...

آثار

حبل المتین، حدائق الصالحین، عروة الوثقی،...


زندگی نامه شیخ بهائی

بهاءالدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن علی بن حسین بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی، معروف به شیخ ‌بهایی در سال ۹۵۳ ه.ق در بعلبک از توابع جبل عامل در یک خاندان علم و دانش که تبار و نسب خود را به حارث همدانی یکی از یاران مخلص امام علی علیه السلام می رسانند، پا به عرصه حیات نهاد.

پدر عالیقدر او، عالم بزرگوار، شیخ حسین فرزند عبدالصمد حارثی (متوفی ۹۸۴ ه.ق)، یکی از شاگردان مبرز فقیه نامدار شیعه، مرحوم شهید ثانی (مستشهد ۹۶۶ ه.ق) است. او که خود صاحب نظر بوده و کتبی در فقه و اصول و علوم متداول عصر خود داشته است، پس از شهادت شهید ثانی در ایام جوانی، در اثر سختگیری ها و کارشکنی هایی که در امور شیعه در جبل عامل پیش آمده بود، به ایران منتقل گردید و در اصفهان ساکن شد. شیخ بهائی در این هنگام ۱۳ سال سن داشت. بعد از سه سال اقامت در اصفهان ، شاه طهماسب به توصیه و تأکید شیخ علی منشار، عزّالدین حسین را به قزوین دعوت کرد و منصب شیخ الاسلامی این شهر را به او اعطا نمود و شیخ بهائی نیز همراه پدرش به قزوین آمد و برای مدتی در آنجا اقامت کرد، و به تحصیل علوم مختلف پرداخت. بعدها پدرش برای مدتی شیخ الاسلام هرات شد، اما وی در قزوین ماند. شیخ بهائی پس از مرگ پدرش در ۹۸۴ در بحرین، به امر شاه طهماسب به هرات رفت و به جای او به شیخ الاسلامی هرات منصوب شد؛ این اولین منصب رسمی وی بود. احتمالاً مدت شیخ الاسلامی وی در هرات بسیار کوتاه بوده است ، زیرا پس از وفات پدر همسرش ، شیخ علی منشار در همان سال شیخ الاسلام اصفهان شد. همچنین از آنجا که شاه عباس در ۹۹۶ به حکومت رسید، شیخ الاسلامی او در اصفهان برخلاف مشهور به امر شاه عباس نبود، بلکه شاه اسماعیل ثانی (حک : ۹۸۴ـ ۹۸۵) یا سلطان محمد خدابنده (حک : ۹۸۵ـ ۹۹۵) او را منصوب کرده بودند. احتمال دارد که وی در زمان شاه عباس نیز شیخ الاسلام اصفهان شده باشد.

شیخ بهائی پس از مدتی، به شوق سفر حج، از شیخ الاسلامی کناره گرفت و مسافرت طولانی خود را آغاز کرد و در ۱۰۲۵ به اصفهان بازگشت و از آن پس تا آخر عمر ملازم شاه عباس بود. وی در این سفر، به عراق و حلب، شام و مصر و سراندیب، حجاز و بیت المقدّس رفته و در سیاحت خود به مصاحبت بسیاری از علما و اکابر صوفیه نائل شده است . بهائی در سفرهای خود، ناشناس و در کسوت فقر و درویشی سیر کرده و با ارباب ادیان و مذاهب اسلامی به بحث و احتجاج پرداخته و در بعضی موارد تقیّه می کرده است.

از سفرهای مهم و تاریخی بهائی ، سفر پیاده او به مشهد به همراه شاه عباس است. در ۲۵ ذیحجة ۱۰۰۸، شاه عباس به شکرانة فتح خراسان ، پیاده از طوس به مشهد رفت . سه سال بعد در ۱۰۱۰ نیز به موجب نذری که داشت به همین کیفیّت از اصفهان به مشهد رفت و سه ماه در آنجا ماند. احتمالاً بهائی در هر دو سفر شاه عباس همراه او بوده است.

منزلت علمی

شیخ بهایی در اثر ذکاوت و استعداد فطری که داشت، با بهره گیری از پدر و محیط علمی و فضیلتی اصفهان توانست در علوم و دانش های متداول عصر تبحری بدست آورد، تا آن جا که برخی در توصیف او گفته اند: علامه جهان بشر و مجدد دین در قرن حادی عشر (قرن ۱۱) که ریاست مذهب و ملت به او منتهی گردید، در علوم و فنون اسلامی فنی وجود نداشته باشد که او را در آن بهره ای نباشد.

شیخ بهائی محضر اساتید متعدد در رشته های مختلف را درک کرده، و به علاوه دارای استعداد و ذوقی سرشار بوده است، مردی جامع بوده و تالیفات متنوعی دارد. او هم ادیب بوده و هم شاعر و هم فیلسوف و هم ریاضی دان و هم فقیه و هم مفسر و از طب نیز بی بهره نبوده است.

او اولین کسی است که یک دوره فقه غیراستدلالی به صورت رساله عملیه به زبان فارسی نوشت. آن کتاب همان است که به نام جامع عباسی معروف است. شیخ بهایی در زمینه های مختلف اطلاعات و آگاهی دارد و همین آگاهی و وسعت معلومات، نوعی جاذبیت به آثار او بخشیده است که از میان انبوه آثار گذشتگان، کتاب ها و تالیفات او را به صورت کتاب روز و مورد علاقه درآورده است. فی المثل در کتاب اربعین که یک کتاب حدیثی و فقهی است، از مسائل ریاضی و هیات نیز استفاده کرده است، و مسائل آن ها را به صورت روشن و ملموس در اختیار خواننده قرار داده است.

اساتید و شاگردان شیخ بهایی

چنان که گذشت، او از محضر بزرگان و دانشمندان متعددی کسب علم نموده است بنا به قول صاحب تاریخ عالم آرای عباسی، تفسیر و حدیث و ادبیات عرب را از پدر، حکمت و کلام و بعضی علوم معقول را از ملا عبدالله مدرس یزدی، صاحب حاشیه ملا عبدالله، و ریاضیات را از ملا علی مذهب و ملا افضل قاضی مدرس و ملا محمدباقر بن زین العابدین یزدی، صاحب کتاب مطالع الانوار، و طب را از حکیم عمادالدین محمود، و به قول صاحب روضات الجنات، صحیح بخاری را نزد محمد بن عبداللطیف مقدسی آموخته است.

اما برای پی بردن به مقام علمی و میزان دانش شیخ، کافی است بدانیم که متجاوز از چهل تن از دانشمندان و بزرگان قرن یازدهم هجری قمری از وی علم آموخته و بهره برده اند و بعضی از آنان، اشخاص زیر هستند:

  • ۱- صدرالدین محمد ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، فیلسوف معروف.
  • ۴- ملا محمدباقر بن محمد مؤمن خراسانی، معروف به محقق شیخ الاسلام.
  • ۵- شیخ جواد بغدادی، مشهور به فاضل جواد، صاحب شرح خلاصه الحساب و زبده فی الاصول.
  • ۷- سید عزالدین حسینی کرکی عاملی، مشهور به مجتهد مفتی اصفهانی.

تألیفات شیخ بهایی

او یکی از پربرکت ترین علمای جهان اسلام از نظر تألیف و تنوع در آن بوده است. برخی تعداد تالیفات او را با توجه به رساله ها و تحشیه ها و تعلیقه ها، به عدد ۲۰۰ جلد رسانده اند، ولی تازه ترین تحقیق در این مورد، تلاش و کوشش دانشمند محترم، جناب آقای دکتر محمدباقر حجتی، از اساتید محترم دانشگاه تهران است که به کنفرانس دمشق (در مورد شیخ بهایی) ارائه داده اند و نشریه الثقافه الاسلامیه در شماره پنجم آن را نشر داده است. ایشان بر حسب تتبع و تفحص کاملی که داشته است، تعداد آن ها را ۱۲۳ جلد اعلام می کند و بر حسب دسته بندی که دارد، می نویسد:

الف) فقه (۲۹ جلد):

  • پاسخ سؤال شاه عباس.
  • پاسخ سؤالات شیخ صالح جابری.
  • اجوبه مسائل جزائریه.
  • جامع عباسی.
  • جواب مسائل شیخ جار.
  • حاشیه بر قواعد علامه.
  • حاشیه بر احکام الشریعه علامه حلی.
  • الحبل المتین.
  • الحریریه.
  • الذبیحیه.
  • فرائض بهائیه (بخش ارث).
  • مسح بر قدمین.
  • مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین.
  • رساله فی مباحث الکر.
  • رساله فی القصر والتخییر فی السفر.
  • شرح رساله فی الصوم.
  • رساله فی فقه الصلوه.
  • رساله فی معرفه القبله.
  • رساله فی فقه السجود.

ب) علوم قرآنی (۹ جلد):

  • حل الحروف القرآنیه.
  • اساله خواجه.
  • تفسیر عین الحیوه.
  • العروه الوثقی.
  • تفسیر آیه شریفه (فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی الکعبین) که در اربعین به تفصیل آمده است.
  • تاویل الایات.
  • اکسیر السعادتین (آیات الاحکام).

ج) حدیث (۲ جلد):

  • حاشیه کتاب من لایحضره الفقیه.
  • اربعین (که ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذیرفته است).

د) ادعیه و مناجات (۶ جلد):

  • الحدیقه الهلالیه.
  • الحدیقه الاخلاقیه.
  • شرع دعای صباح.
  • مصباح العابدین.

ه) اصول اعتقادات (۵ جلد):

  • اثبات وجود القائم.
  • اجوبه سید زین الدین.
  • الاعتقادیه.
  • مقارنه بین امامیه و زیدیه.
  • وجوب شکر المنعم.

و) اصول فقه (۵ جلد):

  • شرح عضدی.
  • حاشیه زبده الاصول.
  • شرح حاشیه خطائی.
  • الوجیزه.

ز) رجال و اجازات (۸ جلد):

  • اجازه او به مجدالدین.
  • طبقات الرجال.
  • الفوائد الرجالیه.
  • الاجازات.

ح) ادبیات و علوم عربی (۲۸ جلد):

  • اسرار البلاغه.
  • تخمیس غزل خیالی بخارایی.
  • تهذیب البیان.
  • تعزیت نامه.
  • حاشیه بر مطول تفتازانی.
  • دیوان اشعار فارسی و عربی.
  • ریاض الارواح.
  • شیر و شکر.
  • طوطی نامه (شامل ۲۵۰۰ بیت).
  • فوائد صمدیه.
  • کافیه.
  • کشکول (۵ جلد).
  • لغزالفوائد الصمدیه.
  • لغزالقانون.
  • لغز کافیه.
  • لغز کشاف.
  • محاسن شعر سیف الدوله.
  • المخلاه.
  • مکتوب او به سید میرزا ابراهیم همدانی.
  • سوانح سفر الحجاز، معروف به مثنوی نان و حلوا.
  • نان و پنیر.
  • وسیله الفوز والامان فی مدح صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف.
  • پند اهل دانش به زبان گربه و موش.

ط) وقایع الایام (۱ جلد):

  • توضیح المقاصد فی ما اتفق فی ایام السنه.

ی) ریاضیات (۲۰ جلد):

  • اسطرلاب.
  • انوار الکواکب.
  • بحر الحساب.
  • التحفه (اوزان شرعی).
  • تحفه حاتمی.
  • تحقیق جهت قبله.
  • تشریح الافلاک.
  • حاشیه تشریح الافلاک.
  • حاشیه شرح قاضی زاده روحی.
  • الحساب.
  • حل اشکال عطارد و قمر.
  • خلاصه الحساب والهندسه.
  • شرح صحیفه.
  • صحیفه در اسطرلاب.
  • استعلام.
  • تقویم شمس با اسطرلاب.
  • القبله، ماهیت و علامات آن.
  • معرفه التقویم.
  • جبر و مقابله.

ک) حکمت و فلسفه (۳ جلد):

  • انکار جوهر الفرد.
  • الوجود الذهنی.
  • وحدت وجود.

ل) علوم غریبه (۴ جلد):

  • احکام النظر الی کتف الشاه.
  • رساله جفر.
  • جفر.
  • فالنامه.

و چند جلد کتاب دیگر که موضوعات آن ها مشخص نشده است، مانند: شرح حق المبین، الصراط المستقیم، القدسیه و... .

وفات شیخ بهایی

در مورد تاریخ وفات شیخ بهایی اقوال گوناگون وجود دارد. به طور کلی آن چه از این اقوال برمی آید، وفات شیخ در دوازدهم شوال سال ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱ هجری قمری اتفاق افتاده است و چون صاحب تاریخ عالم آرای عباسی که نظرش معتبرتر از دیگران است، و همچنین کتاب تنبیهات که تالیف خود را چند ماه بعد از آن واقعه نوشته است، سال ۱۰۳۰ را ذکر کرده اند، از این رو گفته کسانی که وفات شیخ را در این سال نوشته اند، صحیح تر به نظر می رسد. در این صورت وفات شیخ در دوازدهم ماه شوال سال ۱۰۳۰ ه.ق در شهر اصفهان روی داده است.

در قبر شیخ و آینه کاری آن شرح حالی به اجمال علامه مرحوم حاجی میرزا علی‌اکبر نوقانی مشهدی نگاشته که عین همان را نقل می کنیم: این شعر را شیخ بهائی گفت و دستور داد در آستان قدس بنویسند.

ان جئت اقص قصة الشوق الیک * ان جئت الی الطوس فبا الله علیک

قبل عنی ضریح مولای و قل * قد مات بهائیک بالشوق الیک

شیخ بهایی دارای قبری نورانی است که از آینه و مرمر بنا شده است و شیخ خبر داده که قبر من نورانی خواهد شد و این از همان حسن نیت و ارادت او به مقام شامخ امام رضا علیه السلام که پس از چندین صد سال قبر او را مانند قطعه ی بلور روشن نمودند. دور قبرش صندوق برنجی داشته که در اطراف آن این اشعار نوشته شده است:

شد از فراق تو جانا قد کشیده خمیده * هزار خار مغیلان به پای دیده خلیده

شب گذشته بیاد تو مردمان دو چشمم * هزار غوطه به خون خورد تا سفیده دمیده

بشور زار بود بیشتر چراگه آهو * بحیرتم که غزالم چرا ز دیده رمیده

ای خاک تیره دلبر ما را نگاه دار * این نور چشم ماست که در بر گرفته

پیوندها

منابع

  • عقيقی بخشايشی، تلخيص از كتاب فقهای نامدار شيعه، صفحه 209.
  • دانشنامه جهان اسلام، مدخل "شیخ بهایی" از محمدهانی ملا زاده.