شهید فاتح در آیینه اندیشه (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «==معرفی اجمالی== '''شهید فاتح در آیینه اندیشه'''، اثر نویسنده معاصر، محمد صحتی س...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
==معرفی اجمالی==
+
[[پرونده:Shahid fateh.jpg|240px|بندانگشتی|شهید فاتح در آیینه اندیشه]]
'''شهید فاتح در آیینه اندیشه'''، اثر نویسنده معاصر، محمد صحتی سردرودی، که با تأکید بر برخی از شبهات درباره قیام امام حسین(ع)، به پژوهش درباره عاشورا، فلسفه و ابعاد آن از دیدگاه‌های مختلف پرداخته است.
+
کتاب '''«شهید فاتح در آیینه اندیشه»'''، اثر نویسنده معاصر، محمد صحتی سردرودی، که با تأکید بر برخی از شبهات درباره قیام [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](علیه السلام)، به پژوهش درباره [[روز عاشورا|عاشورا]]، فلسفه و ابعاد آن از دیدگاه‌های مختلف پرداخته است.
  
==ساختار==
+
==ساختار کتاب==
کتاب از یک مقدمه و متن که شامل چهار فصل است تشکیل شده است. در فصل اول برخی تحریف‌ها درباره عاشورا و در فصل دوم قیام عاشورا از دیدگاه بزرگان اهل سنت مورد توجه قرار گرفته است. فصل سوم به بررسی علل قیام عاشورا از منظر مورخان و مقتل‌نگاران اختصاص یافته است و فصل چهارم به بررسی نظرات 20 تن از علمای شیعه درباره حکمت قیام امام حسین(ع) پراخته است.  
+
کتاب از یک مقدمه و متن که شامل چهار فصل است تشکیل شده است. در فصل اول برخی تحریف‌ها درباره [[روز عاشورا|عاشورا]] و در فصل دوم قیام عاشورا از دیدگاه بزرگان [[اهل سنت]] مورد توجه قرار گرفته است. فصل سوم به بررسی علل قیام عاشورا از منظر مورخان و [[مقتل]] نگاران اختصاص یافته است و فصل چهارم به بررسی نظرات 20 تن از علمای [[شیعه]] درباره حکمت قیام [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](علیه السلام) پراخته است.
 +
 
 +
فهرست محتویات در ابتدا و کتابنامه در پایان کتاب آمده است.
 +
پاورقی‌ها به مستندسازی محتوای کتاب و متن عربی برخی از روایات اختصاص یافته است.  
  
 
==گزارش محتوا==
 
==گزارش محتوا==
===فصل اول===
+
'''فصل اول:'''
در این فصل که عنوان کلی آن «پیشینه بحث و پژوهش در تحلیل و تفسیر قیام عاشورا» است، اولین مبحث مورد توجه نویسنده، «تحریف حقایق» می‌باشد. نویسنده در این باره می‌نویسد: «تحریفات عاشورا از شام و از کاخ ‌سبز یزید آغاز شد و هر چه زمان پیش‌تر می‌رفت تحریفات گسترده‌تر می‌شد؛ تا آنجا که همین ندامت دروغین بعدها در متون تاریخ و... و به تبع آن در تحلیل عاشورا و تحریف آن، جایگاه ویژه‌ای یافت و به‌صورت بسیار جدی - همراه با تحریفات دیگر - توسط علمای عامه و شاگردان مکتب خلفا انتشار یافت». وی در ادامه چنین می‌نگارد: «از همین ‌رو امروزه ناچاریم این تأثیر را در هر دو مکتب تاریخی (مکتب خلفا و مکتب اولیا) بررسی ‌کنیم و به ارزیابیپیشینه تحلیل و تفسیر عاشورا چه از دیدگاه پیروان خلفا و اهل تسنن و چه از منظر شیعیان اهل‌بیت بپردازیم؛ چون پیش‌تر از همه، مورخان و محدثان سنی، البته با توجه به متون بازمانده از گزند تاریخ، از عاشورا سخن گفته‌اند».  
+
 
 +
در این فصل که عنوان کلی آن «پیشینه بحث و پژوهش در تحلیل و تفسیر قیام [[عاشورا]]» است، اولین مبحث مورد توجه نویسنده، «تحریف حقایق» می‌باشد. نویسنده در این باره می‌نویسد: «تحریفات عاشورا از [[شام]] و از کاخ ‌سبز [[یزید بن معاویه|یزید]] آغاز شد و هر چه زمان پیش‌تر می‌رفت تحریفات گسترده‌تر می‌شد؛ تا آنجا که همین ندامت دروغین بعدها در متون تاریخ و... و به تبع آن در تحلیل عاشورا و تحریف آن، جایگاه ویژه‌ای یافت و به‌صورت بسیار جدی - همراه با تحریفات دیگر - توسط علمای [[عامه]] و شاگردان مکتب خلفا انتشار یافت». وی در ادامه چنین می‌نگارد: «از همین ‌رو امروزه ناچاریم این تأثیر را در هر دو مکتب تاریخی (مکتب خلفا و مکتب اولیا) بررسی ‌کنیم و به ارزیابی پیشینه تحلیل و تفسیر عاشورا چه از دیدگاه پیروان خلفا و [[اهل سنت|اهل تسنن]] و چه از منظر شیعیان [[اهل البیت|اهل‌بیت]] بپردازیم؛ چون پیش‌تر از همه، مورخان و [[محدث|محدثان]] سنی، البته با توجه به متون بازمانده از گزند تاریخ، از عاشورا سخن گفته‌اند».  
  
نویسنده نخست از دیدگاه مکتب خلفا در این ‌باره سخن گفته است تا اساس دیدگاه‌های گوناگون در تحلیل و تفسیر‌های عاشورا را بهتر نمایان کند و بدین منظور آرای چهار تن از صاحب‌نظران این مکتب را که درباره عاشورا به‌تفصیل سخن گفته‌اند، می‌آورد؛ آن چهار نفر عبارتند از:
+
نویسنده نخست از دیدگاه مکتب خلفا در این ‌باره سخن گفته است تا اساس دیدگاه‌های گوناگون در تحلیل و تفسیر‌های عاشورا را بهتر نمایان کند و بدین منظور آرای چهار تن از صاحب‌نظران این مکتب را که درباره عاشورا به‌تفصیل سخن گفته‌اند، می‌آورد؛ آن چهار نفر عبارتند از: [[ابن عربی]]؛ [[ابن تیمیه]]؛ [[ابن کثیر]]؛ [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]].<ref>ر.ک: پرنیان نرجس‌پور، پایگاه سازمان تبلیغات اسلامی</ref>
  
# ابن عربی؛
+
'''فصل دوم:'''
# [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]؛
 
# [[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]؛
 
# [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] <ref>ر.ک: پرنیان نرجس‌پور، پایگاه سازمان تبلیغات اسلامی</ref>
 
 
===فصل دوم===
 
عنوان کلی این فصل «عاشورا از دیدگاه اهل سنت» است.
 
  
نویسنده ابتدا به ریشه‌یابیاصطلاح «مکتب خلفا» یا «مدرسه خلفا» در برابر «مکتب اولیا» و «مدرسه اولیا» می‌پردازد و با ارائه توضیحات کافی به علت ساختن و پرداختن روایات مکاتب می‌پردازد و سپس به نقد و بررسی گفتار چند تن از علمای عامه که در خصوص عاشورا به‌تفصیل سخن گفته‌اند به ترتیب تاریخی می‌پردازد و تأثیر و تأثر هریک را بر یکدیگر و تطور تاریخی واقعه عاشورا را به دست می‌دهد. اولین شخصی وی که از او صحبت می‌کند ابن عربی است.  
+
عنوان کلی این فصل «عاشورا از دیدگاه اهل سنت» است. نویسنده ابتدا به ریشه‌یابی اصطلاح «مکتب خلفا» یا «مدرسه خلفا» در برابر «مکتب اولیا» و «مدرسه اولیا» می‌پردازد و با ارائه توضیحات کافی به علت ساختن و پرداختن روایات مکاتب می‌پردازد و سپس به نقد و بررسی گفتار چند تن از علمای عامه که در خصوص عاشورا به‌تفصیل سخن گفته‌اند به ترتیب تاریخی می‌پردازد و تأثیر و تأثر هریک را بر یکدیگر و تطور تاریخی واقعه عاشورا را به دست می‌دهد. اولین شخصی وی که از او صحبت می‌کند ابن عربی است.  
  
روایت [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] (ادیب و نویسنده عرب) درباره فاجعه عاشورا و یزید بن معاویه، قاضی عبدالجبار معتزلی، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]]، [[ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابی‌الحدید معتزلی]]، ابن ابار اندلسی، از مطالبی است که نویسنده به آنها پرداخته و فصل را به پایان برده است. نویسنده پس از نقل گفتار [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] می‌نویسد: «وی در سخنانش به چند مطلب مهم تصریح کرده که شایان توجه است:
+
روایت [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] (ادیب و نویسنده عرب) درباره فاجعه عاشورا و [[یزید بن معاویه]]، قاضی عبدالجبار معتزلی، [[ابن جوزی]]، [[ابن ابی الحدید|ابن ابی‌الحدید معتزلی]]، ابن ابار اندلسی، از مطالبی است که نویسنده به آنها پرداخته و فصل را به پایان برده است. نویسنده پس از نقل گفتار ابن جوزی می‌نویسد: «وی در سخنانش به چند مطلب مهم تصریح کرده که شایان توجه است:
  
# نه‌تنها خواص، بلکه عوام نیز راضی به بیعت با یزید نبودند، اما چون بر جان خویش بیمناک بودند مخالفت خود را اظهار نمی‌کردند.  
+
#نه‌تنها خواص، بلکه عوام نیز راضی به [[بیعت]] با یزید نبودند، اما چون بر جان خویش بیمناک بودند مخالفت خود را اظهار نمی‌کردند.
# دانشمندان در اینکه باید کسی امام باشد که شروط امامت و صفات ویژه امام در او جمع باشد اتفاق‌ نظر دارند.  
+
#دانشمندان در اینکه باید کسی [[امام]] باشد که شروط [[امامت]] و صفات ویژه امام در او جمع باشد اتفاق‌ نظر دارند.
# حسین یگانه کسی بود که شروط امامت در او جمع بود و از این باب کسی از اهل زمانش هم‌پایه وی نبود.  
+
#[[امام حسین علیه السلام|حسین]] یگانه کسی بود که شروط امامت در او جمع بود و از این باب کسی از اهل زمانش هم‌پایه وی نبود.
# از آنجا که ثابت شده از یک سو، اصحاب برای امامت و خلافت «افضل» را می‌خواستند و از سوی دیگر، یزید را سزاوارآن نمی‌دیدند، دیگر برای کسی جای تردید نخواهد ماند که حسین برای خلافت و امامت از یزید شایسته‌تر بود.  
+
#از آنجا که ثابت شده از یک سو، اصحاب برای امامت و [[خلافت]] «افضل» را می‌خواستند و از سوی دیگر، یزید را سزاوار آن نمی‌دیدند، دیگر برای کسی جای تردید نخواهد ماند که حسین برای خلافت و امامت از یزید شایسته‌تر بود.
# نه‌تنها حسین، بلکه آنان که شخصیتی پایین‌تر از شخصیت امام حسین داشتند، برای خلافت از یزید سزاوارتر و برتر بودند.  
+
#نه‌تنها حسین، بلکه آنان که شخصیتی پایین‌تر از شخصیت امام حسین داشتند، برای خلافت از یزید سزاوارتر و برتر بودند.
# نادان‌ترین مردم نیز می‌دانستند که حسین برای خلافت از یزید شایسته‌تر است.  
+
#نادان‌ترین مردم نیز می‌دانستند که حسین برای خلافت از یزید شایسته‌تر است.
  
[[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] با این سخنان بر این مطلب تأکید می‌ورزد که امام حسین برای احیای امامت و تشکیل حکومت اسلامی و مردمی از مدینه به مکه و از مکه به‌سوی کوفه رفت و در جای دیگر به هدف امام حسین از قیامش اشاره می‌کند و قصد آن حضرت را در «دفع باطل و اقامه حق» این گونه در صفحه 126 کتاب می‌نویسد: «دشمن می‌گوید: گروهی بر این رفته‌اند که حسین خارجی بود. در پاسخ می‌گوییم تنها زمانی گفته می‌شود فلانی خارجی است که بر علیه صاحب حقی و مستحقی خروج کرده باشد؛ اما حسین بی‌‎گمان برای دفع باطل و اقامه حق خروج کرد»<ref>ر.ک: همان</ref>
+
ابن جوزی با این سخنان بر این مطلب تأکید می‌ورزد که امام حسین برای احیای امامت و تشکیل حکومت اسلامی و مردمی از [[مدینه]] به [[مكه|مکه]] و از مکه به‌سوی [[کوفه]] رفت و در جای دیگر به هدف امام حسین از قیامش اشاره می‌کند و قصد آن حضرت را در «دفع باطل و اقامه حق» این گونه در صفحه 126 کتاب می‌نویسد: «دشمن می‌گوید: گروهی بر این رفته‌اند که حسین خارجی بود. در پاسخ می‌گوییم تنها زمانی گفته می‌شود فلانی خارجی است که بر علیه صاحب حقی و مستحقی خروج کرده باشد؛ اما حسین بی‌‎گمان برای دفع [[باطل]] و اقامه [[حق]] خروج کرد».<ref>ر.ک: همان</ref>
  
===فصل سوم===
+
'''فصل سوم:'''
عنوان کلی این فصل، «از منظر مورخان و مقتل‌نگاران» است.
 
  
در این قسمت خواننده سه سخنی که تاریخ‌نگاران و مقتل‌نویسان و همه نویسندگانی که به‌نوعی از قیام عاشورا سخن گفته‌اند را برای خوانندگان آورده و به توضیح آنها می‌نشیند. این سه سخن عبارتند از:
+
عنوان کلی این فصل، «از منظر مورخان و [[مقتل]] نگاران» است. در این قسمت خواننده سه سخنی که تاریخ‌نگاران و مقتل‌نویسان و همه نویسندگانی که به‌نوعی از قیام عاشورا سخن گفته‌اند را برای خوانندگان آورده و به توضیح آنها می‌نشیند. این سه سخن عبارتند از:  
# فساد دستگاه خلافت و در نتیجه، اجتماع امت.
 
# امتناع از بیعت: امتناع از بیعت را نویسنده بعد از «فساد دستگاه خلافت» سبب اصلی وقوع حادثه کربلا شمرده است که در تمام متون و منابع مختلف به آن تصریح شده است و از [[تاريخ اليعقوبي|تاریخ یعقوبی]]، [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، هندوشاه صاحبی نخجوانی قسمت‌هایی از مضامین نامه‌های امام حسین و نامه‌های یزید را ذکر می‌نماید.
 
# نامه‌های اهل کوفه: اصرار کوفیان باآن همه نامه‌هایی که ارسال می‌کردند را نویسنده در تحلیل و تفسیر قیام عاشورا ندیده نگرفته است و به بررسی آن‌ها مفصل پرداخته است و با آوردن نظر شهاب‌الدین [[نویری، احمد بن عبدالوهاب|احمد بن عبدالوهاب نویری]] و برخی از نویسندگان معاصر در نقش نامه‌ها بحث را ادامه می‌دهد<ref>ر.ک: همان</ref>
 
  
===فصل چهارم===
+
#فساد دستگاه خلافت و در نتیجه، اجتماع امت.
عنوان کلی این فصل، «حکمت قیام امام از منظر علمای شیعه» است.  
+
#امتناع از بیعت: امتناع از بیعت را نویسنده بعد از «فساد دستگاه خلافت» سبب اصلی وقوع حادثه [[کربلا]] شمرده است که در تمام متون و منابع مختلف به آن تصریح شده است و از [[تاريخ اليعقوبي|تاریخ یعقوبی]]، [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]]، [[هندوشاه نخجوانی|هندوشاه صاحبی نخجوانی]] قسمت‌هایی از مضامین نامه‌های امام حسین و نامه‌های یزید را ذکر می‌نماید.
 +
#نامه‌های اهل کوفه: اصرار کوفیان باآن همه نامه‌هایی که ارسال می‌کردند را نویسنده در تحلیل و تفسیر قیام عاشورا ندیده نگرفته است و به بررسی آن‌ها مفصل پرداخته است و با آوردن نظر شهاب‌الدین احمد بن عبدالوهاب نویری و برخی از نویسندگان معاصر در نقش نامه‌ها بحث را ادامه می‌دهد<ref>ر.ک: همان</ref>
  
نویسنده، نظرات علمای شیعه در بیان حکمت قیام امام حسین را در ۷ محور بیان می‌دارد که آن عبارت است از:
+
'''فصل چهارم:'''
  
# برپایی حکومت اسلامی؛
+
عنوان کلی این فصل، «حکمت قیام امام از منظر علمای [[شیعه]]» است. نویسنده، نظرات علمای شیعه در بیان حکمت قیام امام حسین را در ۷ محور بیان می‌دارد که آن عبارت است از:
# شهادت؛
+
 
# احیای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح؛
+
#برپایی حکومت اسلامی؛
# عزت نفس و غیرت دینی؛
+
#[[شهادت در راه خدا|شهادت]]؛
# عمل به تکلیف ویژه؛
+
#احیای [[امر به معروف و نهی از منكر|امر به معروف و نهی از منکر]] و اصلاح؛
# گریه و عزاداری؛
+
#[[عزت نفس]] و غیرت دینی؛
# کفاره گناهان.
+
#عمل به تکلیف ویژه؛
 +
#گریه و عزاداری؛
 +
#کفاره [[گناه|گناهان]].
  
 
در فصل آخر نویسنده کتاب به یک نتیجه‌گیری و جمع‌بندی کلی دست زده است و با ارائه یک فهرست کلی از مطالب گذشته در نظرخواننده می‌آورد تا حکمت و فلسفه امام را نیکوتر دریابد:
 
در فصل آخر نویسنده کتاب به یک نتیجه‌گیری و جمع‌بندی کلی دست زده است و با ارائه یک فهرست کلی از مطالب گذشته در نظرخواننده می‌آورد تا حکمت و فلسفه امام را نیکوتر دریابد:
  
# امتناع از بیعت با یزید به هر نحو ممکن، اگر چه با کشته شدن.  
+
#امتناع از بیعت با یزید به هر نحو ممکن، اگر چه با کشته شدن.
# پاسخ‌گویی و ترتیب اثر دادن به نامه‌ها و بیعت کوفیان و در نتیجه تشکیل حکومت.
+
#پاسخ‌گویی و ترتیب اثر دادن به نامه‌ها و بیعت کوفیان و در نتیجه تشکیل حکومت.
# قیام به امر معروف و نهی از منکر تا پای جان و شهادت.  
+
#قیام به امر معروف و نهی از منکر تا پای جان و شهادت.
  
نویسنده تأکید می‌کند که همه سخنان در تحلیل عاشورا در پایان به یکی از این سه سخن بازمی‌گردد و اقوال و آرای دیگر نیز مثل گریه و غیره سالبه به انتفاع موضوعند و هرگز با قیام سیدالشهدا ارتباطی ندارند یا به برخی توجیه‌های عاشقانه و با یکی از این سه اصل، به ویژه اصل سوم مرتبط باشند. اما با کمی تأمل آشکار می‌شود که حتی این سه رأی به ظاهر متضاد در حقیقت با هم تعارضی ندارند وهر سه قابل جمعند.  
+
نویسنده تأکید می‌کند که همه سخنان در تحلیل عاشورا در پایان به یکی از این سه سخن بازمی‌گردد و اقوال و آرای دیگر نیز مثل [[گریه]] و غیره، سالبه به انتفاع موضوعند و هرگز با قیام [[سیدالشهداء|سیدالشهدا]](علیه السلام) ارتباطی ندارند یا به برخی توجیه‌های عاشقانه و با یکی از این سه اصل، به ویژه اصل سوم مرتبط باشند. اما با کمی تأمل آشکار می‌شود که حتی این سه رأی به ظاهر متضاد در حقیقت با هم تعارضی ندارند و هر سه قابل جمعند.  
  
در آخر نویسنده با شعری از اقبال لاهوری و این مطلب که: «سیدالشهدا با شهادت خود، اسلام را از تحریف و استخدام شدن در خدمت ستمگران نجات داد و مکتبی را به نام «مکتب خونین اعتراض» در برابر ستمگران و زورمندان بنیان نهاد تا دست مفتی‌های اهل سنت نیز در دادن جواز خروج و قیام به آزاد مردان مسلمان باز باشد و مزارش تا ابد، مطاف احرار و شهیدان گردد»، به پایان می‌برد<ref>ر.ک: همان</ref>
+
در آخر نویسنده با شعری از [[اقبال لاهوری]] و این مطلب که: «سیدالشهدا با شهادت خود، [[اسلام]] را از تحریف و استخدام شدن در خدمت ستمگران نجات داد و مکتبی را به نام "مکتب خونین اعتراض" در برابر ستمگران و زورمندان بنیان نهاد تا دست مفتی‌های اهل سنت نیز در دادن جواز خروج و قیام به آزاد مردان مسلمان باز باشد و مزارش تا ابد، مطاف احرار و شهیدان گردد»، به پایان می‌برد.<ref>ر.ک: همان</ref>
  
==وضعیت کتاب==
+
==پانویس==
فهرست محتویات در ابتدا و کتابنامه در پایان کتاب آمده است.
 
پاورقی‌ها به مستندسازی محتوای کتاب و متن عربی برخی از روایات اختصاص یافته است.
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
  
 
==منابع مقاله==
 
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
 
# پرنیان نرجس‌پور، معرفی کتاب، پایگاه سازمان تبلیغات اسلامی، به آدرس:
 
http://www.ido.ir/pages/?id=427238
 
  
== منبع ==
+
#مقدمه و متن کتاب.
 +
#پرنیان نرجس‌پور، معرفی کتاب، پایگاه سازمان تبلیغات اسلامی، به آدرس: http://www.ido.ir/pages/?id=427238.
 +
 
 +
==منبع==
 
ویکی نور
 
ویکی نور

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۵

شهید فاتح در آیینه اندیشه

کتاب «شهید فاتح در آیینه اندیشه»، اثر نویسنده معاصر، محمد صحتی سردرودی، که با تأکید بر برخی از شبهات درباره قیام امام حسین(علیه السلام)، به پژوهش درباره عاشورا، فلسفه و ابعاد آن از دیدگاه‌های مختلف پرداخته است.

ساختار کتاب

کتاب از یک مقدمه و متن که شامل چهار فصل است تشکیل شده است. در فصل اول برخی تحریف‌ها درباره عاشورا و در فصل دوم قیام عاشورا از دیدگاه بزرگان اهل سنت مورد توجه قرار گرفته است. فصل سوم به بررسی علل قیام عاشورا از منظر مورخان و مقتل نگاران اختصاص یافته است و فصل چهارم به بررسی نظرات 20 تن از علمای شیعه درباره حکمت قیام امام حسین(علیه السلام) پراخته است.

فهرست محتویات در ابتدا و کتابنامه در پایان کتاب آمده است. پاورقی‌ها به مستندسازی محتوای کتاب و متن عربی برخی از روایات اختصاص یافته است.

گزارش محتوا

فصل اول:

در این فصل که عنوان کلی آن «پیشینه بحث و پژوهش در تحلیل و تفسیر قیام عاشورا» است، اولین مبحث مورد توجه نویسنده، «تحریف حقایق» می‌باشد. نویسنده در این باره می‌نویسد: «تحریفات عاشورا از شام و از کاخ ‌سبز یزید آغاز شد و هر چه زمان پیش‌تر می‌رفت تحریفات گسترده‌تر می‌شد؛ تا آنجا که همین ندامت دروغین بعدها در متون تاریخ و... و به تبع آن در تحلیل عاشورا و تحریف آن، جایگاه ویژه‌ای یافت و به‌صورت بسیار جدی - همراه با تحریفات دیگر - توسط علمای عامه و شاگردان مکتب خلفا انتشار یافت». وی در ادامه چنین می‌نگارد: «از همین ‌رو امروزه ناچاریم این تأثیر را در هر دو مکتب تاریخی (مکتب خلفا و مکتب اولیا) بررسی ‌کنیم و به ارزیابی پیشینه تحلیل و تفسیر عاشورا چه از دیدگاه پیروان خلفا و اهل تسنن و چه از منظر شیعیان اهل‌بیت بپردازیم؛ چون پیش‌تر از همه، مورخان و محدثان سنی، البته با توجه به متون بازمانده از گزند تاریخ، از عاشورا سخن گفته‌اند».

نویسنده نخست از دیدگاه مکتب خلفا در این ‌باره سخن گفته است تا اساس دیدگاه‌های گوناگون در تحلیل و تفسیر‌های عاشورا را بهتر نمایان کند و بدین منظور آرای چهار تن از صاحب‌نظران این مکتب را که درباره عاشورا به‌تفصیل سخن گفته‌اند، می‌آورد؛ آن چهار نفر عبارتند از: ابن عربی؛ ابن تیمیه؛ ابن کثیر؛ ابن خلدون.[۱]

فصل دوم:

عنوان کلی این فصل «عاشورا از دیدگاه اهل سنت» است. نویسنده ابتدا به ریشه‌یابی اصطلاح «مکتب خلفا» یا «مدرسه خلفا» در برابر «مکتب اولیا» و «مدرسه اولیا» می‌پردازد و با ارائه توضیحات کافی به علت ساختن و پرداختن روایات مکاتب می‌پردازد و سپس به نقد و بررسی گفتار چند تن از علمای عامه که در خصوص عاشورا به‌تفصیل سخن گفته‌اند به ترتیب تاریخی می‌پردازد و تأثیر و تأثر هریک را بر یکدیگر و تطور تاریخی واقعه عاشورا را به دست می‌دهد. اولین شخصی وی که از او صحبت می‌کند ابن عربی است.

روایت جاحظ (ادیب و نویسنده عرب) درباره فاجعه عاشورا و یزید بن معاویه، قاضی عبدالجبار معتزلی، ابن جوزی، ابن ابی‌الحدید معتزلی، ابن ابار اندلسی، از مطالبی است که نویسنده به آنها پرداخته و فصل را به پایان برده است. نویسنده پس از نقل گفتار ابن جوزی می‌نویسد: «وی در سخنانش به چند مطلب مهم تصریح کرده که شایان توجه است:

  1. نه‌تنها خواص، بلکه عوام نیز راضی به بیعت با یزید نبودند، اما چون بر جان خویش بیمناک بودند مخالفت خود را اظهار نمی‌کردند.
  2. دانشمندان در اینکه باید کسی امام باشد که شروط امامت و صفات ویژه امام در او جمع باشد اتفاق‌ نظر دارند.
  3. حسین یگانه کسی بود که شروط امامت در او جمع بود و از این باب کسی از اهل زمانش هم‌پایه وی نبود.
  4. از آنجا که ثابت شده از یک سو، اصحاب برای امامت و خلافت «افضل» را می‌خواستند و از سوی دیگر، یزید را سزاوار آن نمی‌دیدند، دیگر برای کسی جای تردید نخواهد ماند که حسین برای خلافت و امامت از یزید شایسته‌تر بود.
  5. نه‌تنها حسین، بلکه آنان که شخصیتی پایین‌تر از شخصیت امام حسین داشتند، برای خلافت از یزید سزاوارتر و برتر بودند.
  6. نادان‌ترین مردم نیز می‌دانستند که حسین برای خلافت از یزید شایسته‌تر است.

ابن جوزی با این سخنان بر این مطلب تأکید می‌ورزد که امام حسین برای احیای امامت و تشکیل حکومت اسلامی و مردمی از مدینه به مکه و از مکه به‌سوی کوفه رفت و در جای دیگر به هدف امام حسین از قیامش اشاره می‌کند و قصد آن حضرت را در «دفع باطل و اقامه حق» این گونه در صفحه 126 کتاب می‌نویسد: «دشمن می‌گوید: گروهی بر این رفته‌اند که حسین خارجی بود. در پاسخ می‌گوییم تنها زمانی گفته می‌شود فلانی خارجی است که بر علیه صاحب حقی و مستحقی خروج کرده باشد؛ اما حسین بی‌‎گمان برای دفع باطل و اقامه حق خروج کرد».[۲]

فصل سوم:

عنوان کلی این فصل، «از منظر مورخان و مقتل نگاران» است. در این قسمت خواننده سه سخنی که تاریخ‌نگاران و مقتل‌نویسان و همه نویسندگانی که به‌نوعی از قیام عاشورا سخن گفته‌اند را برای خوانندگان آورده و به توضیح آنها می‌نشیند. این سه سخن عبارتند از:

  1. فساد دستگاه خلافت و در نتیجه، اجتماع امت.
  2. امتناع از بیعت: امتناع از بیعت را نویسنده بعد از «فساد دستگاه خلافت» سبب اصلی وقوع حادثه کربلا شمرده است که در تمام متون و منابع مختلف به آن تصریح شده است و از تاریخ یعقوبی، شیخ صدوق، هندوشاه صاحبی نخجوانی قسمت‌هایی از مضامین نامه‌های امام حسین و نامه‌های یزید را ذکر می‌نماید.
  3. نامه‌های اهل کوفه: اصرار کوفیان باآن همه نامه‌هایی که ارسال می‌کردند را نویسنده در تحلیل و تفسیر قیام عاشورا ندیده نگرفته است و به بررسی آن‌ها مفصل پرداخته است و با آوردن نظر شهاب‌الدین احمد بن عبدالوهاب نویری و برخی از نویسندگان معاصر در نقش نامه‌ها بحث را ادامه می‌دهد[۳]

فصل چهارم:

عنوان کلی این فصل، «حکمت قیام امام از منظر علمای شیعه» است. نویسنده، نظرات علمای شیعه در بیان حکمت قیام امام حسین را در ۷ محور بیان می‌دارد که آن عبارت است از:

  1. برپایی حکومت اسلامی؛
  2. شهادت؛
  3. احیای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح؛
  4. عزت نفس و غیرت دینی؛
  5. عمل به تکلیف ویژه؛
  6. گریه و عزاداری؛
  7. کفاره گناهان.

در فصل آخر نویسنده کتاب به یک نتیجه‌گیری و جمع‌بندی کلی دست زده است و با ارائه یک فهرست کلی از مطالب گذشته در نظرخواننده می‌آورد تا حکمت و فلسفه امام را نیکوتر دریابد:

  1. امتناع از بیعت با یزید به هر نحو ممکن، اگر چه با کشته شدن.
  2. پاسخ‌گویی و ترتیب اثر دادن به نامه‌ها و بیعت کوفیان و در نتیجه تشکیل حکومت.
  3. قیام به امر معروف و نهی از منکر تا پای جان و شهادت.

نویسنده تأکید می‌کند که همه سخنان در تحلیل عاشورا در پایان به یکی از این سه سخن بازمی‌گردد و اقوال و آرای دیگر نیز مثل گریه و غیره، سالبه به انتفاع موضوعند و هرگز با قیام سیدالشهدا(علیه السلام) ارتباطی ندارند یا به برخی توجیه‌های عاشقانه و با یکی از این سه اصل، به ویژه اصل سوم مرتبط باشند. اما با کمی تأمل آشکار می‌شود که حتی این سه رأی به ظاهر متضاد در حقیقت با هم تعارضی ندارند و هر سه قابل جمعند.

در آخر نویسنده با شعری از اقبال لاهوری و این مطلب که: «سیدالشهدا با شهادت خود، اسلام را از تحریف و استخدام شدن در خدمت ستمگران نجات داد و مکتبی را به نام "مکتب خونین اعتراض" در برابر ستمگران و زورمندان بنیان نهاد تا دست مفتی‌های اهل سنت نیز در دادن جواز خروج و قیام به آزاد مردان مسلمان باز باشد و مزارش تا ابد، مطاف احرار و شهیدان گردد»، به پایان می‌برد.[۴]

پانویس

  1. ر.ک: پرنیان نرجس‌پور، پایگاه سازمان تبلیغات اسلامی
  2. ر.ک: همان
  3. ر.ک: همان
  4. ر.ک: همان

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. پرنیان نرجس‌پور، معرفی کتاب، پایگاه سازمان تبلیغات اسلامی، به آدرس: http://www.ido.ir/pages/?id=427238.

منبع

ویکی نور