شهید آیت الله حسین غفاری

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۴ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
شهید آیت الله حسین غفاری

شهید آیت الله حسین غفاری (۱۳۵۳-۱۲۹۳ ش)، از روحانیون مبارز دوران انقلاب اسلامی بود که به دست ساواک به شهادت رسید.

ولادت و خاندان

حسین غفاری تابستان سال ۱۳۳۵ ق. (برابر با ۱۲۹۳ ش) در آذرشهر دیده به جهان گشود. وی در نوجوانی به تبریز رفته و در آنجا در کنار کارکردن، به تحصیل علوم دینی نیز پرداخت.

تاریخ یکصد ساله اخیر آذرشهر در خود رمز و رازها دارد. در میان این همه رمز و رازها شخصیت های بزرگواری را می‌‌توان یافت که هر یک به نوبه خود تاریخ‌ساز و حرکت آفرین بوده‌اند. نیاکان شهید والامقام آیت الله غفاری نیز از این تبار بودند. استعمارگران و سردمداران تجاوزگر، واهمه و هراس عجیبی از این انسان‌های اسوه و مقاوم داشتند و بسیاری از مواقع آنان را ناجوانمردانه به شهادت می‌‌رساندند.

حسین غفاری فرزند حاج عباس و از نوادگان حاج ملامحسن است. حاج ملامحسن از شخصیت‌های برجسته منطقه و روحانی عالی مقام و نجف رفته‌ای بود که در مبارزه با استعمارگران، سر مبارکش توسط روس‌ها از بدن جدا شد و شهید گردید. هفت نفر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری در مبارزه با اجانب و بیگانگان به شهادت رسیده و مسجد حسنلوی آذرشهر مدفن و مضجع آنها و زیارتگاه اهل دل است.

تحصیلات و استادان

شیخ حسین غفاری از شش سالگی تحصیل را آغاز نمود. مقدمات دروس را در زادگاهش آذرشهر در محضر حجت الاسلام والمسلمین میرزا محمدحسن منطقی دهخوارقانی فراگرفت آن گاه وارد حوزه علمیه تبریز شد و در این حوزه از جلسه درس بزرگان، کسب دانش نمود و تلاش و کوشش فراوان برای فراگیری علوم دینی از خود نشان می‌‌داد و بعضی مواقع شب‌ها تا صبح مطالعه می‌‌کرد. او در حوزه علمیه تبریز برجستگی خاصی از خود نشان داد تا آن جا که زبانزد همدرسان و هم بحث‌هایش شده بود و اساتید وی نیز از تلاش و فعالیت او اظهار رضایت می‌‌کردند.

شهید غفاری سپس برای بهره‌گیری از جلسات درسی اساتید بزرگوار قم از تبریز به قم مشرف شد و در این حوزه فقه و اصول و مراحل عالی را از محضر اساتید بزرگ زیر فراگرفت:

  1. آیت الله بروجردی
  2. امام خمینی
  3. آیت الله آقا سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای
  4. آیت الله ‌‌سید شهاب‌الدین نجفی مرعشی
  5. علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان
  6. آیت الله سید احمد خوانساری
  7. آیت الله سید محسن میرغفاری آذرشهری
  8. آیت الله میرزا علی مقدس (مشهور به حاج مقدس آقا)
  9. آیت الله شیخ علی پیشنماز دهخوارقانی (مشهور به توتونچیان)

آثار و تألیفات

آیت الله غفاری نه تنها در جبهه مبارزه با طاغوت پیشتاز بود و زندان‌های مخوف شاه او را از حرکت و شتاب بازنمی‌‌داشت بلکه هر روز پرشورتر از روز قبل به مبارزه بی‌امان ادامه می‌‌داد، بلکه همواره همراه با مبارزه پیگیر با طاغوت؛ فعالیت‌ها و تلاش‌های علمی‌‌ و عملی و ادبی و قلمی ‌‌نیز داشت. از جمله آثار قلمی ‌‌آن بزرگوار، حاشیه مفصلی بر عروة الوثقی نوشته است.

نوشته‌ها و آثار خطی گوناگون دیگری معظم‌له داشته که در هجوم ساواک به منزلشان در چندین نوبت از بین رفته است بعضی نوارهای سخنرانی و دست نوشته‌هایی نیز از آن بزرگوار مانده است.

از جمله آثار علمی ‌‌و ادبی قطعات جذاب و شیوایی است که منتسب به شهید آیت الله غفاری است و از مصادیق آن ها سروده ذیل می‌‌باشد.

عاشق چو رو به کعبه صدق و صفا کند احرام خود ز کسوت صبر و رضا کند

در پیش راه بادیه‌گیر غریب وار ترک عشیره و بلد و اقربا کند

از صدق چون قدم بنهند در فنای عشق اول به پای دوست سر و جان را فدا کند

آنجا که موقف عرفات محبت است برجای سنگریزه سر از کف رها کند

آنگاه دست و روی نشوید ز خون خویش برخیزد و نماز شهادت ادا کند

لازم به یادآوری است که اشعار و سروده‌های فوق از میان نوشته‌جات دوران زندان آیت الله غفاری بدست آمده است.

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی

آیت الله غفاری چون نیاکان شهیدش با هر نوع استبداد مبارزه می‌‌کرد. زبان حق‌گوی او در اوج خفقان رژیم شاهی رسواگر و افشاگر باطل بود. وی زمانی به مبارزات خود شدت بخشید و بر رژیم خودکامه و مستبد و خونخوار شاه حمله برد که روشنفکران خودفروخته و کمونیست‌های ملحد از رژیم منحوس شاه تجلیل می‌‌کردند.

این مجاهد نستوه بی‌اعتنا به یاوه‌سرایی‌های گروهک های چپ و راست ابوذر گونه به شاه ظالم می‌‌تاخت. همزمان با قیام تاریخی حضرت امام خمینی در سال ۱۳۴۲ ش. آیت الله غفاری پشت سر امام از آرمان‌های والای او پشتیبانی نمود و دوران رنج و محنت و زندان و حبس را سپری نمود. در طول تحصیل در قم نیز هرگاه فرصتی می‌‌یافت به روستاها و شهرهای اطراف می‌‌رفت و به مبارزات پیگیر با استبداد همچنین به اشاعه فرهنگی غنی اسلام می‌‌پرداخت و اذهان پاک روستائیان را از غبار نیرنگ‌های رژیم مستبد شاه می‌‌زدود.

آیت الله غفاری رژیم شاه را غاصب می‌‌دانست و اعتقاد داشت رژیم پهلوی با کودتا بر سرکار آمده و باطل است. لذا با اصل رژیم مخالف می‌‌کرد. آن بزرگوار پس از مهاجرت به تهران در سال ۱۳۳۹ ش. رسماً در جریان کار مبارزات سیاسی کشور قرار گرفت. البته آن زمان طبیعی بود که مبارزه با رژیم مستبد محمدرضا خانی روحیه‌ای خاص را طلب می‌‌کرد و آیت الله مجاهد غفاری این روحیه والای مبارزه با استبداد را داشت و از هر لحظه و هر زمان و مکانی نهایت بهره‌برداری را می‌‌کرد و علیه رژیم ستم شاهی سخن می‌‌گفت. عوامل استبداد نیز از او ترس و واهمه ای فوق‌العاده داشتند.

تمام دوران زندگی آیت الله غفاری با حکومت پهلوی و همراه با رنج و محنت بود. مشاهده اوضاع نابسامان، مخالفت رژیم با روحانیت اصیل، محدود کردن مبارزان مسلمان، ترغیب و تشویق مردم به بی‌دینی و کشف حجاب، آزادی عمل فرقه ضاله بهائیت، و ریشه‌های افکار انحرافی همه و همه موجب می‌‌شد که او لب به اعتراض گشاید و در هر موقعیتی افشاگری نماید و چه رنج‌ها و دردها که در این راه متحمل نشد.

آیت الله غفاری خودش بارها دستگیر و زندانی شد اما دستگیری و حبس فرزندانش، همسرش و برادرش رنج و درد او را مضاعف بلکه چند برابر می‌‌کرد. لکن همانند مولای خودش حضرت امام کاظم علیه السلام چون کوه استوار و با صلابت ایستادگی می‌‌کرد و آن چه که عوامل طاغوت و ساواک را آزار می‌‌داد روحیه مقاوم و استوار ایشان بود. به طور کلی حبس‌های شهید غفاری از سال ۱۳۴۰ آغاز و تا دی ماه ۱۳۵۳ ش. ادامه داشت. ۱۳ سال آخر عمر شریفش سراسر مبارزه و جانفشانی در راه آرمان‌های مقدس امام خمینی بود. در سال ۱۳۴۱ سخنرانی‌هایش عموما به افشارگری مواضع غیراسلامی ‌‌رژیم اختصاص داشت و چندین بار مستقیما با دستگاه رژیم پهلوی درگیر شد.

در شب ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ش. مامورین شاه به خانه‌اش هجوم آوردند و با لباس منزل او را به کمیته شهربانی بردند. در طول مدت بازداشت و در بازجویی‌ها اراده قاطع و شجاعت بی‌نظیر آیت الله غفاری تمامی ‌‌ماموران را به حیرت واداشته بود. چرا که بازداشت‌ها بازجویی‌ها و حبس‌ها و شکنجه‌های بی‌رحمانه تنها کوچکترین اثر منفی در روح بزرگ و مقاوم او نداشت بلکه پس از هر باز زندانی شدن با روحیه‌ای قوی‌تر و شجاعتی بیشتر به مبارزه ادامه می‌‌داد. موقعی که زجر و شکنجه به سختی آزارش می‌‌داد نام مبارک امام موسی بن جعفر علیه السلام را بر زبان می‌‌راند و دیگر زندانیان را به استقامت و پایداری و صبر دعوت می‌‌کرد.

اما اندیشه ناب سیاسی آیت الله غفاری را در بازجویی و متن بازجویی ساواک می‌‌توان دریافت وقتی که از وی سوال شد: نظر شما نسبت به (آیت الله) خمینی چیست؟ جواب داد: «من فکر می‌‌کنم تنها کسی که می‌‌تواند ایران را نجات دهد آیت الله خمینی است» و جمله شجاعانه و قهرمانانه او که فرمود: «دشمن خمینی کافر است»، کمر استبداد شاهی را شکست.

متن آخرین بازجویی که عینا در روزنامه جمهوری اسلامی ‌‌چهارشنبه ۷ دی ۱۳۶۲ ش. نیز به چاپ رسیده و توسط ساواک انجام شده بود، به شرح زیر است:

  • س: چرا به زندان آورده شدید؟
  • ج: نمی‌‌دانم.
  • س: آیا قبلا به زندان آمده‌اید؟
  • ج: نیامده‌ام؛ آورده‌اند.
  • س: نظر شما راجع به شاهنشاه آریامهر چیست؟
  • ج: ایشان با کودتای پدرشان سرکار آمده‌اند و غاصبند؟
  • س: نظر شما راجع به حزب رستاخیز چیست؟
  • ج: این حزب را شاه ساخته است و به مردم هیچ ربطی ندارد.

و در پایان بازجویی این جمله را نوشت: «والراد علیهم کالراد علینا والراد علینا کالراد علی الله و هو فی حد الشرک بالله. هم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم».

خدمات اجتماعی:

شهید آیت الله غفاری منشاء خیرات و خدمات بسیاری در زمینه‌های اجتماعی بود و در سه دوره متفاوت در طول زندگی از جمله نوجوانی در آذرشهر بین سال‌های ۳۰-۳۵ در قم و از سال ۳۵ تا ۵۳ در تهران اقدامات فراوان و مفیدی به حال جامعه داشت از جمله:

الف: احداث و تکمیل مساجد خاتم الاوصیاء در تهران.

ب: رسیدگی به محرومان و مستضعفان در تبریز، تهران و آذرشهر و...

ج: برپایی مجالس بحث و گفتگو در موضوعات علمی ‌‌و فقهی. او عاشق خدمت به خلق خدا بود و از هر فرصت ممکن و بدست آمده بهره‌ها می‌‌برد و در راه رضای معبود قدم برمی‌‌داشت.

مجالس وعظ و سخنرانی او نیز حال و هوایی دیگر داشت و چه بسیار از طبقات مختلف جامعه مخصوصاً روشنفکران مذهبی، دانشجویان و طلاب جوان دورش حلقه می‌‌زدند و از انوار نورانی و دانش و تربیت وی بهره‌ها می‌‌بردند. امروز نتیجه تلاش و کوشش آیت الله غفاری را در شکوه و عظمت مسجد بزرگ شیخ فضل الله نوری در تهران و پایگاه و حوزه علمیه مسجد بزرگ خاتم الاوصیاء می‌‌توان دید؛ اماکن مقدسی که روزگاری مرکز هجوم و حمله به رژیم ستم شاهی و ماوی و پناهگاه مظلومان و انقلابیون و مستضعفان بود و همه آن ها در سایه خدمات صادقانه و تلاش‌های خالصانه آن شهید والامقام است.

ویژگی‌های اخلاقی

آن شهید سعید مظفر بسیاری از جلوه‌های زیبای معنویت و اخلاق حسنه بود. به راستی او متخلق به اخلاق الهی شده بودند. روح خداترسی بر او حاکم بود و عشق سرشاری به حضرت سبحان داشت. حتی در شب‌های سخت زندان با دست و پای مجروح و تن تب‌دار با زحمت زیاد وضو می‌‌گرفت و نماز شب را با حالی خاص اقامه می‌‌کرد.

وی در سنین کودکی در مسجد محراب (قاضی) آذرشهر به نماز می‌‌ایستاد و با خدایش راز و نیاز می‌‌کرد. قناعت پیشه، مهمان نواز، اهل بخشش بود. از این که مردم در حضورش باشند. و وقتشان را بگیرند خسته نمی‌‌شد. برای جوانان ارزش و احترامی ‌‌خاص قایل بود در خانه با بچه‌ها بازی می‌‌کرد. علیرغم روح پرخاشگری در مقابل ظالمان، عاطفه‌ای حساس و روحی لطیف نسبت به همسر و فرزندانش داشت او عارف انقلابی و زاهد جوانمرد بود و بالاخره نمونه و الگویی برای عاشقان شهادت.

شهادت

انقلاب اسلامی ‌‌ما به رهبری امام خمینی ثمره از جان گذشتگی فرزانگانی است که در اوج خفقان، فریاد آزادی و آزادگی سر دادند. و در راه تحقق حکومت عدل اسلامی ‌‌ایثارگرانه و با تحمل سختی‌ها، زندان‌ها و شکنجه‌ها عاشقانه دعوت حق را لبیک گفتند و شهید غفاری آن مبارز نستوه و شهید همیشه زنده تاریخ اعتقاد داشت که: «شهادت تحفه‌ای است از جانب خداوند متعال که به بندگانش هدیه می‌‌شود.» و انصافاً شهادت آیت الله حسین غفاری در زندان مخوف ساواک، ضربه‌ای کمرشکن بر رژیم فساد شاهنشاهی بود.

این عاشق و عارف مجاهد پس از سال‌ها تلاش، مجاهدت، استقامت و پایداری زندان و شکنجه، عاقبت دعایش مستجاب شد و در غروب ششم دی ماه سال ۱۳۵۳ ش. در اوج مظلومیت اما سرافرازانه چون سرو سهی در محبس تنگ و تاریک و ظلماتی شاهی با دست و پای شکسته و دندان‌های خرد شده و محاسن ‌‌خونین به دیار ابدیت شتافت و روح بلندش پس از ۱۳ سال تحمل زجر شکنجه به ملکوت اعلی پیوست.

ساواک شبانه پیکر مطهر او را به قم فرستاد تا مظلومانه دفن شود؛ ولی طلاب و مردم قم از موضوع باخبر شدند و در صبح روز ۷ دی ماه ۱۳۵۳ ش. پیکر مطهر این اسوه مقاومت را از حرم حضرت معصومه علیهاالسلام تا قبرستان دارالسلام قم تشییع کردند.

منابع

  • حمید صبری آذرشهری، تلخیص از کتاب گلشن ابرار، جلد۲، صفحه ۷۵۷.
  • مرتضی حسنی نسب، آیت الله غفاری، دانشنامه پژوهه، بازیابی: ۶ اسفند ۱۳۹۲.