شهادت امام علی علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(توطئه قتل حضرت توسط خوارج)
سطر ۳: سطر ۳:
 
== توطئه قتل حضرت توسط خوارج ==
 
== توطئه قتل حضرت توسط خوارج ==
  
بنا به نقل ابن سعد، سه نفر از [[خوارج]] با نام‌هاى عبدالرحمان بن ملجم، برک بن عبدالله تمیمى و عمرو بن بکیر تمیمى در [[مکه]] با یکدیگر قرار گذاشتند تا [[امام على]] علیه‌السلام، معاویه و عمرو بن عاص را بکشند. عبدالرحمان به کوفه آمده و با دوستان خارجى خود دید و بازدید مى‌کرد. یک بار به دیدار گروهى از طایفه «تیم الرباب» رفت. در آنجا زنى را با نام «قطام بنت شجنة بن عدى» دید که پدر و برادرش در نهروان کشته شده بود.  
+
بعد از جنگ نهروان و شکست سخت [[خوارج]] در برابر امام علی علیه السلام بازماندگان آنها تا مدتی در مکه گرد هم می آمدند و برای کشتگان [[نهروان]] عزاداری کردند. در یکی از این جلسات  سخن از امام علی علیه السلام و [[معاویه]] به میان و آمد و  اینکه فتنه و آشوب در میان مسلمانان از  سوی این دو نفر است و خوب است امت اسلام را از شر هر دو آسوده کنیم. مردى از قبيله اشجع گفت: به خدا قسم [[عمروعاص]] هم کم از این دو نفر نیست، بلكه اصل و ریشه  فتنه خود اوست. به این ترتیب سه نفر از [[خوارج]] برای ترور این سه شخصیت داوطلب شدند. [[ابن ملجم مرادی]] قتل امیرالمؤمنین را پذیرفت [[حجّاج بن عبد اللّه]] معروف به برك  کشتن معاويه و [[عمرو بن بكر تميمى]] کشتن عمروعاص را بر عهده گرفت.  
 
+
قرار بر این شد که هر سه نفر در شب نوزدهم [[ماه رمضان]] هنگام نماز صبح تصمیم خود را عملی سازند. این ملجم به [[کوفه]] آمد و تا رسیدن روز موعود در محله بنی کنده که تعدادی از خوارج در آن  زندگی کردند به سر برد. اما نیتش را پنهان کرد. ابن ملجم وقتی به دیدار یکی از دوستانش رفته بود،  [[قطام]] دختر اخضر تيميّه را دید و شیفته او شد و از او خواستگاری کرد. قطام که به دلیل کشته شدن نزدیکانش در جنگ نهروان کینه امام را در دل داشت شرط ازدواج با ابن ملجم را کشتن علی علیه السلام قرار داد. ابن ملجم که فهمید قطام در دشمنی با امام با او هم عقیده است راز حضورش در کوفه را افشا نمود. و قطام وردان به مجالد و شبيب بن بجره را که از خوارج بود به یاری این ملجم فراخواند و آنها پذیرفتند. <ref>منتهى الآمال، شيخ عباس قمى ،ج‏1،ص:413؛الإرشاد، المفيد ،ج‏1،ص:17</ref>
ابن ملجم او را خواستگارى کرد. زن مهر خویش را سه هزار (دینار!) و قتل امام على علیه‌السلام قرار داد. ابن ملجم گفت: که از قضا براى همین به کوفه آمده است. (طبقات الکبرى، ج 3، ص 38-35) او چندى شمشیر خویش را به زهر آلوده کرده و با همان، ضربتى بر سر امام زد که به دلیل عمیق بودن زخم و سمى بودن شمشیر، امام را به شهادت رساند. گفته شده که ابن ملجم آن شب را در خانه اشعث بن قیس<ref> اشعث بن قیس از کسانی بود که در [[جنگ صفین]] امام را مجبور به قبول حکمیت و همچنین انتخاب [[ابوموسی اشعری]] به عنوان حکم کردند و از جانب کوفیان به عنوان یکی از شهود حکمیت انتخاب شد. (بلاذری 2/335) آنگاه که بر سر نوشتن عنوان امیرالمومنین بر سر نام علی در پیمان حکمیت اختلاف شد وی اصرار بر حذف این عنوان نمود علی علیه‌السلام بارها از وی رنجیده شد. (ثقفی 2/495 829) و سعی در عزل وی از فرماندهی قبیله کنده داشت. (ابن‌ اعثم 3/68)
+
در روزهای بعد [[اشعث بن قیس]] نیز از نیت ابن ملجم اطلاع پیدا کرد و به او  وعده همراهی داد. به این ترتیب جمع چهار نفره توطئه گران در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد کوفه گرد آمدند تا امام را به شهادت برسانند. <ref>منتهى الآمال، شيخ عباس قمى ،ج‏1،ص:413 </ref>
 
 
او یکبار امام را تهدید به کشتن کرده بود و امام در پاسخ به تهديد او فرمود: آيا مرا از مرگ مي ترساني و تهديدم مي کني؟! به خدا سوگند من هرگز از آن باک ندارم که با [[مرگ]] روبرو شوم يا مرگ با من روبرو گردد. (سیرة الائمة الاثنی عشر، ص 501) برای اطلاع بیشتر رجوع شود به مقاله [http://www.tahoorkotob.com/page.php?pid=6317 کینه‌توزی اشعث بن قیس با امیرالمومنین، سایت طهور].</ref> بوده است. (مقتل الامام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ص 36، ش 13)
 
  
 
==کیفیت شهادت آن حضرت==
 
==کیفیت شهادت آن حضرت==

نسخهٔ ‏۱۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۳۰


توطئه قتل حضرت توسط خوارج

بعد از جنگ نهروان و شکست سخت خوارج در برابر امام علی علیه السلام بازماندگان آنها تا مدتی در مکه گرد هم می آمدند و برای کشتگان نهروان عزاداری کردند. در یکی از این جلسات سخن از امام علی علیه السلام و معاویه به میان و آمد و اینکه فتنه و آشوب در میان مسلمانان از سوی این دو نفر است و خوب است امت اسلام را از شر هر دو آسوده کنیم. مردى از قبيله اشجع گفت: به خدا قسم عمروعاص هم کم از این دو نفر نیست، بلكه اصل و ریشه فتنه خود اوست. به این ترتیب سه نفر از خوارج برای ترور این سه شخصیت داوطلب شدند. ابن ملجم مرادی قتل امیرالمؤمنین را پذیرفت حجّاج بن عبد اللّه معروف به برك کشتن معاويه و عمرو بن بكر تميمى کشتن عمروعاص را بر عهده گرفت. قرار بر این شد که هر سه نفر در شب نوزدهم ماه رمضان هنگام نماز صبح تصمیم خود را عملی سازند. این ملجم به کوفه آمد و تا رسیدن روز موعود در محله بنی کنده که تعدادی از خوارج در آن زندگی کردند به سر برد. اما نیتش را پنهان کرد. ابن ملجم وقتی به دیدار یکی از دوستانش رفته بود، قطام دختر اخضر تيميّه را دید و شیفته او شد و از او خواستگاری کرد. قطام که به دلیل کشته شدن نزدیکانش در جنگ نهروان کینه امام را در دل داشت شرط ازدواج با ابن ملجم را کشتن علی علیه السلام قرار داد. ابن ملجم که فهمید قطام در دشمنی با امام با او هم عقیده است راز حضورش در کوفه را افشا نمود. و قطام وردان به مجالد و شبيب بن بجره را که از خوارج بود به یاری این ملجم فراخواند و آنها پذیرفتند. [۱] در روزهای بعد اشعث بن قیس نیز از نیت ابن ملجم اطلاع پیدا کرد و به او وعده همراهی داد. به این ترتیب جمع چهار نفره توطئه گران در سحرگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد کوفه گرد آمدند تا امام را به شهادت برسانند. [۲]

کیفیت شهادت آن حضرت

امام در صبحگاه نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 40 هجرى زمانى که امام آماده مى‌شد تا به سوى صفین حرکت کرده و جنگ جدیدى را با معاویه آغاز کند، توسط شقى‌ ترین انسان‌ها، عبدالرحمان بن ملجم مرادى مجروح شده و سه روز بعد در 21 رمضان به شهادت رسید.

روایات متعددى حکایت از آن دارد که امام در مدخل ورودى مسجد (در درون مسجد) مورد حمله ابن ملجم واقع شده است. (همان، ص 29، ش 4، ص 35، ش 12) در نقل‌هاى دیگرى آمده است که امام در حال بیدارکردن مردم براى نماز بود که مورد حمله قرار گرفت. (همان، ص 28، 33، ش 11)

منابع موجود تاریخى بیشتر اشاره به نقل نخست کرده‌اند. در برابر روایات دیگرى وجود دارد که زمان حمله ابن ملجم را وقتى مى‌داند که امام مشغول نماز بوده است. در نقلى از میثم تمار آمده است که امام نماز صبح را آغاز کرده و در حالى که یازده آیه از سوره انبياء خوانده بود. ابن ملجم با شمشیر ضربتى بر سر امام زد.(همان، ص 30، ش 5)

در نقل دیگرى از یکى از نوادگان جعدة بن هبیره - که این جعده فرزند ام‌هانى بوده و گاهى به جاى آن حضرت نماز مى‌خوانده و در برخى نقل‌ها آمده که پس از ضربت خوردن امام، او جلو آمده و نماز را ادامه داد - گفته شده است که وقتى ابن ملجم ضربه را زد که امام در نماز بود. (همان، ص 30، ش 6)

شیخ طوسی نیز روایتى نقل کرده است که همین مطلب را تایید مى‌کند. (الامالى، الجزء الثالث، ش 18) متقى هندى نیز روایت نقل کرده که ضمن آن آمده است که ابن ملجم زمانى ضربت خود را فرود آورد که امام سرش را از سجده برداشت.

نقل دیگرى از ابن حنبل(9) که همان را ابن عساکر (کنزالعمال، ج 15، ص 170، (طبع دوم)، الامالى فى آثار الصحابه، ص 104-103) نیز روایت کرده از همین مطلب را تایید مى‌کند.

ابن عبدالبر مى‌گوید: در این که آیا ابن ملجم در نماز ضربت را زده یا قبل از آن و نیز این که امام در آن هنگام کسى را جانشین خود کرده یا خود تمام کرده، اختلاف است. بیشتر برآنند که آن حضرت جعدة بن هبیره را بجاى خود گذاشت تا نماز را تمام کند. (الفضائل، ص 38، ش 63 (طبع قم))

روایات فراوانى از طریق اهل بیت و اهل سنت نقل شده که نشان از وضعیت خاص روحى امام در شبى است که صبحگاه آن شب امام ضربت خورد از جمله روایتى از امام باقر علیه‌السلام که ابن ابى‌الدنیا نقل کرده آشکارا آگاهى امام را از شهادت خویش خبر مى‌دهد. زمانى که امام ضربت خورد فریاد زد: «فزت و رب الکعبه» به خداى کعبه رستگار شدم. ابن ابى‌الدنیا وصیت امام را از طرق مختلف نقل کرده است.

قسمت‌هایى از آن در زمینه مسائل مالى و بخشى از آن، وصایاى دینى امام است. در این وصیت امام، توصیه به مسائل چندى کردند از جمله: صله رحم، ایتام، همسایگان، عمل به قرآن، اقامه نماز به عنوان عمود دین، حج، روزه، جهاد، زکات، اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله، بندگان، امر به معروف و نهى از منکر.

در این نقل آمده است که امام در حالى که مشغول گفتن «لا اله الا الله» بودند، در آغاز شب بیست و یکم رمضان در حالى که آیه «فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره» را مى‌خواند به دیدار معبود شتافت.


خبر دادن پیامبر نسبت به شهادت امام علی علیه السلام

رسول خدا صلی الله علیه و آله به على ابن ابى طالب عليه السّلام فرمود: يا ابا تراب! آيا شما را از شقی ترین مردم اطلاع ندهم. علی علیه السلام عرض کرد:آرى ما را از آن خبر دهيد، پيغمبر فرمود: يكى از اشقياء «احيمر» ثمود است كه ناقه حضرت صالح عليه السّلام را پى كرد، و ديگرى آن كس است كه محاسنت را با خونت خضاب خواهد كرد [۳]

خبر دادن امام علی علیه السلام از شهادت خودشان

أبو صالح حنفي از امام علی علیه السلام نقل می کند که فرمود: «خواب چشمم را ربود، رسول خدا بر من نمودار شد، عرض كردم: يا رسول اللّه از دست امّت، چه رنجها و خصومتها كه ديدم، پيامبر فرمود: بر ايشان نفرين كن! من گفتم: خداوند بهتر از ايشان را عوض آنها به من مرحمت كند و بدتر از مرا به ايشان عوض دهد» [۴] بد زا این رؤیا بود که امام به شهادت رسید.

تدفین امام علیه‌السلام

بنا به نقلى دیگر پس از شهادت امام حسنین، محمد بن حنفیه، عبدالله بن جعفر و تنى چند نفر از اهل بیت آن حضرت را شبانه به خارج کوفه (جایى که بعدها نجف نامیده شد) بردند و پنهانى دفن کردند. این کار براى آن بود که خوارج یا دیگران (بنى‌امیه) قبر امام را نبش نکنند.

پانویس

  1. منتهى الآمال، شيخ عباس قمى ،ج‏1،ص:413؛الإرشاد، المفيد ،ج‏1،ص:17
  2. منتهى الآمال، شيخ عباس قمى ،ج‏1،ص:413
  3. إعلام الورى، الطبرسي ،ج‏1،ص:165 ؛ ينابيع المودة، القندوزي ،ج‏2،ص:397
  4. إثبات الهداة، الحر العاملي ،ج‏3،ص:474

منابع

روایاتی از واقعه شهادت امام علی علیه‌السلام/ نویسنده: رسول جعفریان (نقل از سایت خبر آنلاین با اندکی تصرف)