سید محمد نوربخش: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(منابع)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[اثر آفرینان]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[اثر آفرینان]]}}
  
'''''نوربخش، محمد
+
'''''نوربخش، محمد'''''
  
قرن: 9
+
قرن: ۹ (۸۶۹-۷۹۵ ق)
  
(869-795 ق)
+
متکلم، صوفى، عارف و شاعر. معروف به سید محمد نوربخش. از مشاهیر عرفا و صوفیه است و نسبش به هفده واسطه به [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى کاظم]] علیه السلام مى‌رسد و سلسله‌ى نوربخشیه به او منسوب است. پدرش در قطیف به دنیا آمد و مولد جدش لحسا بود، به همین دلیل نوربخش گاهى در شعر «لحسوى» [[تخلص]] مى‌کرد.
  
متكلم، صوفى، عارف و شاعر. معروف به سید محمد نوربخش. از مشاهیر عرفا و صوفیه است و نسبش به هفده واسطه به امام موسى كاظم علیه السلام مى‌رسد و سلسله‌ى نوربخشیه به او منسوب است. پدرش در قطیف به دنیا آمد و مولد جدش لحسا بود به همین دلیل نوربخش گاهى در شعر لحسوى تخلص مى‌كرد.
+
پدر او به [[خراسان]] رفت، در قاین سکنى گزید و سید محمد در آنجا به دنیا آمد. نوربخش از شاگردان [[ابن فهد حلی|احمد بن فهد حلى]] بود. در [[تصوف]] از خواجه اسحاق ختلانى تربیت یافت و از دست خواجه خرقه پوشید و عهده‌ دار مسند ارشاد و پیر خانقاه و ملقب به نوربخش شد. سپس به ختلان رفت و به دعوى مهدویت و خلافت برخاست، اما بزودى دستگیر شد و طرفدارانش به دستور شاهرخ میرزاى تیمورى به قتل رسیدند.
  
پدر او به [[خراسان]] رفت، در قاین سكنى گزید و سید محمد در آنجا به دنیا آمد. نوربخش از شاگردان احمد بن فهد حلى بود. در تصوف از خواجه اسحاق ختلانى تربیت یافت و از دست خواجه خرقه پوشید و عهده‌ دار مسند ارشاد و پیر خانقاه و ملقب به نوربخش شد. سپس به ختلان رفت و به دعوى مهدویت و خلافت برخاست، اما بزودى دستگیر شد و طرفدارانش به دستور شاهرخ میرزاى تیمورى به قتل رسیدند.
+
خود او نیز مدتى در زندان بسر برد و سپس به خراسان و فارس فرستاده شد. در [[شیراز]] ابراهیم سلطان، پسر شاهرخ وى را آزاد کرد. چندى بعد او به کردستان رفت و دوباره شروع به دعوت مردم نمود و باز گرفتار گماشتگان شاهرخ گردید و به حکم شاهرخ در هرات به منبر رفت و از دعوى خویش تبرى کرد.
  
خود او نیز مدتى در زندان بسر برد و سپس به خراسان و فارس فرستاده شد. در شیراز ابراهیم سلطان، پسر شاهرخ وى را آزاد كرد. چندى بعد او به كردستان رفت و دوباره شروع به دعوت مردم نمود و باز گرفتار گماشتگان شاهرخ گردید و به حكم شاهرخ در هرات به منبر رفت و از دعوى خویش تبرى كرد.
+
پس از [[مرگ]] شاهرخ، مجدداً در پى نشر عقاید خود به آذربایجان و شروان و گیلان سفر کرد و نهایتاً در قریه‌ى سولقان از توابع رى، سکنى گزید و آنجا مزرعه و آبادى احداث کرد و در همان دیار از دنیا رفت و مدفون گردید. بعضى از تذکره‌ها فوت او را در قریه‌ى نفیس از توابع قاین مى‌دانند.  
  
پس از [[مرگ]] شاهرخ مجدداً در پى نشر عقاید خود به آذربایجان و شروان و گیلان سفر كرد و نهایتاً در قریه‌ى سولقان از توابع رى، سكنى گزید و آنجا مزرعه و آبادى احداث كرد و در همان دیار از دنیا رفت و مدفون گردید. بعضى از تذكره‌ها فوت او را در قریه‌ى نفیس از توابع قاین مى‌دانند. بعد از مرگ وى پسرش، شاه قاسم فیض‌بخش خلیفه و جانشین او شد و نوربخشیه تا اوایل عصر صفویه فعالیت داشتند. از آثارش: «انسان نامه»؛ «رسالة الاعتقادیه»؛ رساله «الفقه الاحوط»؛ «شجره»، در ذكر مشایخ عرفان؛ منظومه‌ى تفسیر «[[سوره حشر]]»؛ «دیوان» شعر.
+
بعد از مرگ وى پسرش، شاه قاسم فیض‌بخش خلیفه و جانشین او شد و نوربخشیه تا اوایل عصر [[صفویه]] فعالیت داشتند.  
 +
 
 +
از آثارش: «انسان نامه»؛ «رسالة الاعتقادیه»؛ رساله «الفقه الاحوط»؛ «شجره»، در ذکر مشایخ [[عرفان]]؛ منظومه‌ى تفسیر «[[سوره حشر]]»؛ «[[دیوان (شعر)|دیوان]]» شعر.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج6، ص70.
 
  
 +
*[[انجمن مفاخر فرهنگی]]، [[اثرآفرینان]]، ج۶، ص۷۰.
  
 
[[رده:شعرای پارسی گو]]
 
[[رده:شعرای پارسی گو]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۲

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از اثر آفرینان است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


نوربخش، محمد

قرن: ۹ (۸۶۹-۷۹۵ ق)

متکلم، صوفى، عارف و شاعر. معروف به سید محمد نوربخش. از مشاهیر عرفا و صوفیه است و نسبش به هفده واسطه به امام موسى کاظم علیه السلام مى‌رسد و سلسله‌ى نوربخشیه به او منسوب است. پدرش در قطیف به دنیا آمد و مولد جدش لحسا بود، به همین دلیل نوربخش گاهى در شعر «لحسوى» تخلص مى‌کرد.

پدر او به خراسان رفت، در قاین سکنى گزید و سید محمد در آنجا به دنیا آمد. نوربخش از شاگردان احمد بن فهد حلى بود. در تصوف از خواجه اسحاق ختلانى تربیت یافت و از دست خواجه خرقه پوشید و عهده‌ دار مسند ارشاد و پیر خانقاه و ملقب به نوربخش شد. سپس به ختلان رفت و به دعوى مهدویت و خلافت برخاست، اما بزودى دستگیر شد و طرفدارانش به دستور شاهرخ میرزاى تیمورى به قتل رسیدند.

خود او نیز مدتى در زندان بسر برد و سپس به خراسان و فارس فرستاده شد. در شیراز ابراهیم سلطان، پسر شاهرخ وى را آزاد کرد. چندى بعد او به کردستان رفت و دوباره شروع به دعوت مردم نمود و باز گرفتار گماشتگان شاهرخ گردید و به حکم شاهرخ در هرات به منبر رفت و از دعوى خویش تبرى کرد.

پس از مرگ شاهرخ، مجدداً در پى نشر عقاید خود به آذربایجان و شروان و گیلان سفر کرد و نهایتاً در قریه‌ى سولقان از توابع رى، سکنى گزید و آنجا مزرعه و آبادى احداث کرد و در همان دیار از دنیا رفت و مدفون گردید. بعضى از تذکره‌ها فوت او را در قریه‌ى نفیس از توابع قاین مى‌دانند.

بعد از مرگ وى پسرش، شاه قاسم فیض‌بخش خلیفه و جانشین او شد و نوربخشیه تا اوایل عصر صفویه فعالیت داشتند.

از آثارش: «انسان نامه»؛ «رسالة الاعتقادیه»؛ رساله «الفقه الاحوط»؛ «شجره»، در ذکر مشایخ عرفان؛ منظومه‌ى تفسیر «سوره حشر»؛ «دیوان» شعر.

منابع