شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید محمدکاظم طباطبائی یزدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(آرشیو عکس و تصویر)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
آیت الله العظمی سید محمدکاظم طباطبایی معروف به «صاحب [[عروة الوثقى (کتاب)|عروه]]»، یکی از فقهای بزرگ و نامدار قرن چهاردهم است که از نظر جامعیت در مسائل فرعی [[فقه|فقهی]]، کم نظیر می باشد. یکی از برگهای زرّین پرونده زندگی او، مقابله و مبارزه با استعمار، به خصوص انگلیس است.
+
'''آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی''' (۱۳۳۷-۱۲۴۷ ق)، معروف به «صاحب عروه»، از فقها و مراجع نامدار [[شیعه]] در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] بود. کتاب ارزشمند «[[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقى]]» اثر معروف [[فقه|فقهی]] ایشان بوده که مورد مراجعه و توجه فراوان فقها و مراجع بعدی واقع گردیده است. یکی از برگهای زرّین زندگی سید یزدی، مقابله و مبارزه با استبداد و استعمار بود.
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
||نام کامل = سید محمدکاظم طباطبایی یزدی
 
||نام کامل = سید محمدکاظم طباطبایی یزدی
 
||تصویر= [[پرونده:Seyyedyazdi.jpg|200px]]
 
||تصویر= [[پرونده:Seyyedyazdi.jpg|200px]]
||زادروز =  1247 قمری
+
||زادروز =  ۱۲۴۷ قمری
 
|زادگاه = [[یزد]]
 
|زادگاه = [[یزد]]
|وفات =  1337 قمری
+
|وفات =  ۱۳۳۷ قمری
|مدفن = [[نجف]]  
+
|مدفن = [[نجف]]، [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|حرم امام علی]]
|اساتید =  [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[سید محمد باقر موسوی خوانساری]]،...
+
|اساتید =  [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[سید محمد باقر موسوی خوانساری]]، [[سید محمدهاشم چهارسوقی|میرزا محمدهاشم خوانساری]]،...
|شاگردان = [[محمد حسین کاشف الغطاء]]، [[شهید سید حسن مدرس]]،...
+
|شاگردان = [[محمد حسین کاشف الغطاء]]، [[شهید سید حسن مدرس]]، [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]]، [[آیت الله بروجردی|سید حسین بروجردی]]،...
|آثار = حاشیه بر [[مکاسب|مكاسب]]، [[عروة الوثقى]]،...
+
|آثار = [[عروة الوثقى]]، حاشیه بر [[مکاسب|مكاسب]]، السؤال والجواب، بستان راز و گلستان نیاز،...
 
}}
 
}}
==ولادت و تحصیلات==
+
==تحصیلات و استادان==
  
او به سال ۱۲۴۷ هجری در یکی از قرای [[یزد]] به نام کسنویه پا به عرصه وجود نهاد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود شروع نمود و پس از طی نمودن دروس مقدماتی عازم [[مشهد]] شد و ضمن ادامه تحصیل در سطوحی بالاتر، در [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] این شهر به آموختن دانشهایی چون: هیأت، نجوم و [[ریاضی]] اقبال نشان داد. سپس به [[اصفهان]] رفت و در [[مدرسه صدر بازار|مدرسه صدر]] ساکن شد. به محض ورود، در محضر درس شیخ محمدباقر نجفی، فرزند شیخ محمدتقی، صاحب [[هداية المسترشدين (کتاب)|هدایة المسترشدین]]، حاضر شد و از فروغ علمی وی بهره بُرد. به لحاظ نبوغ فکری و خلاقیّت علمی، به زودی با استاد خود انس ویژه ای فراتر از روابط معلمی و شاگردی برقرار کرد. او همچنین از محضر اساتیدی چون آیت الله [[سید محمد باقر موسوی خوانساری]] (صاحب [[روضات الجنات (کتاب)|روضات]]) و برادرش آیت الله حاج میرزا هاشم خوانساری و آیت الله محمد جعفر آباده ای استفاده های فراوانی برد.
+
سید محمدکاظم طباطبایی یزدی در سال ۱۲۴۷ هجری در یکی از قرای [[یزد]] پا به عرصه وجود نهاد.  
  
سید در اصفهان به مرحله عالیه [[اجتهاد]] و استنباط [[احکام]] شرعی نائل آمد و از مرحوم نجفی اجازه [[اجتهاد]] گرفت. او در سال ۱۲۸۱ ه ق. با اجازه و معرفی استادش آیت الله شیخ محمد باقر نجفی، به همراه چند تن از علما به [[نجف|نجف اشرف]] هجرت کرد. ورود سید به نجف مصادف بود با وفات شیخ اعظم، [[شیخ مرتضی انصاری|مرتضی انصاری]] و انتقال مرجعیت به [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] (میرزای بزرگ؛ [[فتوا]] دهنده تحریم تنباکو). آن بزرگوار از محضر فقهای بزرگی چون میرزای شیرازی، شیخ مهدی جعفری، شیخ راضی نجفی، فرزند شیخ محمد جعفر و آیت الله شیخ مهدی آل کاشف الغطا کسب فیض کرد تا آنکه خود در نجف اشرف به تدریس و تعلیم [[فقه]] و سایر علوم پرداخت. دیری نگذشت که او از بزرگترین مراجع عصر خود گردید. به ویژه پس از در گذشت مرحوم [[آخوند خراسانی]]، اکثریت قاطع [[شیعه|شیعیان]] جهان مقلد و مطیع فتوای او شدند.
+
او تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود شروع نمود و پس از طی نمودن دروس مقدماتی عازم [[مشهد]] شد و ضمن ادامه تحصیل در سطوحی بالاتر، در [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] این شهر به آموختن دانشهایی چون: هیأت، [[علم نجوم|نجوم]] و [[ریاضی]] اقبال نشان داد. سپس به [[اصفهان]] رفت و در [[مدرسه صدر بازار|مدرسه صدر]] ساکن شد و در درس شیخ محمدباقر نجفی، (فرزند [[شیخ محمدتقی اصفهانی|شیخ محمدتقی]]، صاحب [[هداية المسترشدين (کتاب)|هدایة المسترشدین]])، حاضر شد و از فروغ علمی وی بهره برد. به لحاظ نبوغ فکری و خلاقیّت علمی، به زودی با استاد خود انس ویژه ای فراتر از روابط معلمی و شاگردی برقرار کرد.
==شاگردان==
+
 
آیة اللّه سید محمدکاظم یزدی شاگردان بسیاری در حوزه پربار خود پرورش داد که برخی از آن ها به درجه [[اجتهاد]] رسیدند؛ از جمله معروف ترین شاگردان ایشان عبارتند از: آیة اللّه [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] (مؤسس [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه قم]])، آیة اللّه آقا سید محمّدتقی خوانساری، آیة اللّه سید احمد خوانساری، مجاهد شهید شیخ محمدتقی بافقی، آیة اللّه [[سید ضیاء الدین عراقی|آقا ضیاء عراقی]]، آیة اللّه مجاهد [[شهید سید حسن مدرس|سید حسن مدرس]]، آیة اللّه [[آیت الله بروجردی|حسین بروجردی]] (مرجع عالیقدر جهان اسلام)، محمد تنکابنی (مؤلف قصص العلماء)، شیخ احمد کاشف الغطا، آیة اللّه شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین کاشف الغطا]]، آیة اللّه حاج آقا حسین قمی، حاج آقا رضا مسجد شاهی اصفهانی، سید عبدالحسین شرف الدین عاملی، سید محمد فیروزآبادی، شیخ زین الدین العابدین عابدی زنجانی، شیخ فضل اللّه شیخ الاسلام زنجانی، سید یونس اردبیلی، شیخ جعفر نقدی، آقا میرزا محمود (امام جمعه زنجانی)، میرزا مهدی آشتیانی، شیخ عبدالنبی عراقی و... .
+
او همچنین از محضر اساتیدی چون آیت الله [[سید محمد باقر موسوی خوانساری]] (صاحب [[روضات الجنات (کتاب)|روضات]]) و برادرش آیت الله [[سید محمدهاشم چهارسوقی|میرزا محمدهاشم خوانساری]] و آیت الله محمدجعفر آباده ای استفاده های فراوانی برد.
 +
 
 +
سید طباطبایی در اصفهان به مرحله عالیه [[اجتهاد]] و استنباط [[احکام]] شرعی نائل آمد و از مرحوم نجفی اجازه [[اجتهاد]] گرفت. او در سال ۱۲۸۱ ه ق. با اجازه و معرفی استادش آیت الله شیخ محمدباقر نجفی، به همراه چند تن از علما به [[نجف|نجف اشرف]] هجرت کرد.  
 +
 
 +
ورود سید به نجف با وفات [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]] و انتقال [[مرجعیت]] به [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] (میرزای بزرگ؛ [[فتوا]] دهنده تحریم تنباکو) مصادف بود. آن بزرگوار از محضر فقهای بزرگی چون میرزای شیرازی، شیخ مهدی جعفری، شیخ راضی نجفی، فرزند شیخ محمدجعفر و آیت الله شیخ مهدی آل کاشف الغطا کسب فیض کرد تا آنکه خود در نجف اشرف به تدریس و تعلیم [[فقه]] و سایر علوم پرداخت.  
 +
 
 +
دیری نگذشت که او از بزرگترین مراجع عصر خود گردید. به ویژه پس از در گذشت مرحوم [[آخوند خراسانی]]، اکثریت قاطع [[شیعه|شیعیان]] جهان مقلد و مطیع فتوای او شدند.
 +
==تدریس و شاگردان==
 +
پس از درگذشت مرحوم [[میرزا محمدحسن شیرازی]] در سال ۱۳۱۲ ه.ق، سید یزدی خود به تدریس و تشکیل حوزه درسی پرداخت. آیت الله سید محمدکاظم یزدی، بر مباحث [[فقه|فقهی]] تسلط کامل داشت. از این رو مسائل مشکل و پیچیده فقهی را با بیانی روان و ساده و با استدلالی قوی، به طلاب عرضه می کرد، به گونه ای که شاگردان فراوانی جذب شیوه درس وی شدند.
 +
 
 +
آن گونه که مورخان نوشته اند، وی با تسلط کامل و مهارت تحسین برانگیز و استدلال قوی به طرح نظرات خود می پرداخت و ابواب مختلف فقهی را یکی پس از دیگری به بهترین وجه و آسانترین شیوه به پایان می رساند. او بدون استدلال قوی و قانع کننده، از مباحث علمی نمی گذشت و به مثالهای فراوان فقهی استشهاد می کرد. وقتی شاگردان اشکالات و سوالات خود را مطرح یا در مثالهای ایشان خدشه می کردند، با [[سعه صدر]] به سخن آنان گوش می داد و به اشکال جواب می داد.
 +
 
 +
آیة اللّه یزدی شاگردان بسیاری در حوزه پربار خود پرورش داد که برخی از آن ها به درجه [[اجتهاد]] رسیدند؛ از جمله معروف ترین آنان عبارتند از:  
 +
 
 +
* آیة اللّه [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] (مؤسس [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه قم]])،  
 +
* آیة اللّه [[سید محمدتقی خوانساری]]،
 +
* آیة اللّه [[سید احمد خوانساری]]،
 +
* آیة اللّه [[شیخ محمدتقی بافقی]]،
 +
* آیة اللّه [[سید ضیاء الدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقی]]،  
 +
* آیة اللّه شهید [[شهید سید حسن مدرس|سید حسن مدرس]]،  
 +
* آیة اللّه [[آیت الله بروجردی|سید حسین بروجردی]] (مرجع عالیقدر جهان اسلام)،  
 +
* محمد تنکابنی (مؤلف قصص العلماء)،  
 +
* شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین کاشف الغطاء]]،  
 +
* آیة اللّه [[سید حسین طباطبائی قمی|حاج آقا حسین قمی]]،
 +
* آقا رضا مسجدشاهی اصفهانی،  
 +
* [[سید عبدالحسین شرف الدین عاملی]]،
 +
* سید محمد فیروزآبادی،  
 +
* سید یونس اردبیلی،  
 +
* میرزا مهدی آشتیانی،  
 +
* شیخ عبدالنبی عراقی.
  
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
  
تألیفات و آثار قلمی او مطابق آن چه صاحب [[ریحانه الادب|ریحانة الادب]] آورده است، به این قرار می باشد:
+
تألیفات و آثار قلمی آیت الله یزدی مطابق آن چه صاحب «[[ریحانه الادب|ریحانة الادب]]» آورده است، به این قرار می باشد:
  
*۱- [[العروه الوثقی|العروة الوثقی]]: این کتاب که نشان از تسلط بالای سید کاظم بر مسائل فقهی و دقت و ذکاوت او دارد دربرگیرنده ابواب فقهی: طهارت، صلوه، [[زکات]]، [[خمس]]، صوم، [[حج]] و نکاح می باشد و مجموعاً دارای ۳۲۶۰ مساله فرعی فقهی است. کتاب عروه به علت محتوی بودن مسائل فرعی ضروری، مستند و مورد مراجعه و دقت فقها و مراجع بعدی واقع گردیده است و بارها از سوی فقهای عالی مقام محور بحث و تحشیه قرار گرفته است. شاید تاکنون ده‌ها جلد کتاب استدلالی بر اساس اصل و محور قرار دادن عروه از سوی فقهای بزرگ به صورت مستند عروه، مستمسک عروه یا حاشیه و نقد و بررسی و توضیح المسائل آن چاپ و تکثیر شده و در اختیار علاقمندان [[احکام]] فقهی قرار گرفته است.
+
*۱- [[العروه الوثقی|العروة الوثقی]]: این کتاب که نشان از تسلط بالای سید کاظم بر مسائل فقهی و دقت و ذکاوت او دارد دربرگیرنده ابواب فقهی: طهارت، صلوة، [[زکات]]، [[خمس]]، [[صوم]]، [[حج]] و نکاح می باشد و مجموعاً دارای ۳۲۶۰ مساله فرعی فقهی است. کتاب «عروه» به علت محتوی بودن مسائل فرعی ضروری، بارها محور بحث و تحشیه قرار گرفته است. شاید تاکنون ده‌ها جلد کتاب استدلالی بر اساس اصل و محور قرار دادن «عروه» از سوی فقهای بزرگ به صورت مستند عروه، مستمسک عروه یا حاشیه و نقد و بررسی و توضیح المسائل آن چاپ و تکثیر شده و در اختیار علاقمندان [[احکام]] فقهی قرار گرفته است.
  
 
*۲- [[تعادل و تراجیح]] (در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]])؛
 
*۲- [[تعادل و تراجیح]] (در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]])؛
  
*۳- حاشیه [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] شیخ انصاری؛
+
*۳- حاشیه «[[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]» [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]؛
  
*۴- حجیه الظن فی عدد الرکعات؛
+
*۴- حجیة الظن فی عدد الرکعات؛
  
 
*۵- السؤال والجواب (مسائل فقهی)؛
 
*۵- السؤال والجواب (مسائل فقهی)؛
  
*۶- صحیفه الکاظمیه؛
+
*۶- صحیفة الکاظمیه؛
  
 
*۷- رساله ای در منجزات مریض؛
 
*۷- رساله ای در منجزات مریض؛
  
*۸- بستان راز و گلستان نیاز (در [[مناجات]] و [[دعا]]
+
*۸- بستان راز و گلستان نیاز (در [[مناجات]] و دعا)؛
  
==فعالیت‌های علمی==
+
==فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی==
'''تدریس:'''
+
'''مرجعیت:'''
  
پس از درگذشت مرحوم [[میرزا محمدحسن شیرازی]] در سال ۱۳۱۲ ه.ق، سید خود به تدریس و تشکیل حوزه درسی پرداخت. آیت الله یزدی، بر مباحث فقهی تسلط کامل داشت. از این رو مسائل مشکل و پیچیده فقهی را با بیانی روان و ساده و با استدلالی قوی، به طلاب عرضه می کرد، به گونه ای که شاگردان فراوانی جذب شیوه درس وی شدند. آن گونه که مورخان نوشته اند وی با تسلط کامل و مهارت تحسین برانگیز و استدلال قوی به طرح نظرات خود می پرداخت و ابواب مختلف فقهی را یکی پس از دیگری به بهترین وجه و آسانترین شیوه به پایان می رساند. او بدون استدلال قوی و قانع کننده، از مباحث علمی نمی گذشت و به مثالهای فراوان فقهی استشهاد می کرد. وقتی شاگردان اشکالات و سوالات خود را مطرح یا در مثالهای ایشان خدشه می کردند، با سعه صدر به سخن آنان گوش می داد و با وقار خاص به آنان می گفت: این اشکال به ذهن من نیز آمده! آنگاه به اشکال جواب می داد.
+
آیت الله العظمی سید محمدکاظم یزدی، سیره علمای صالح گذشته را در زمینه [[مرجعیت]] رعایت می کرد و با اینکه از بزرگترین علمای آن زمان به شمار می آمد، همواره از پذیرش این امر خطیر دوری می جست. مردم و علمای [[نجف]] که به مقام علمی و معنوی وی بخصوص پس از رحلت [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای بزرگ]] در سال ۱۳۱۲ ه ق. پی برده بودند نسبت به پذیرش مرجعیت، به آن [[فقیه]] وارسته، اصرار می کردند. ایشان سرانجام با احساس مسوولیت در قبال سرنوشت [[اسلام]] و مسلمین، به این بار گران تن سپرد و بعد از رحلت [[آخوند خراسانی]] (م، ۱۳۲۹ ق) و [[شیخ محمدطه نجف|شیخ محمد طه نجف]] (م، ۱۳۲۳ ق)، زعیم بزرگ جهان [[شیعه|تشیع]] گردید و به مثابه بزرگترین قدرت مذهبی و یگانه پاسدار حریم تشیع، حفظ کیان مسلمین را بر عهده گرفت. آن روز که دشمنان اسلام، کمر به نابودی اسلام بسته بودند این مرد بزرگ چونان مجاهدی نستوه و سیاستمداری فرزانه به صحنه آمد.
  
'''مرجعیت:'''
+
'''خدمات و آثار خیر:'''
  
آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، سیره علمای صالح گذشته را در زمینه [[مرجعیت]] رعایت می کرد و با اینکه از بزرگترین علمای آن زمان به شمار می آمد همواره از پذیرش این امر خطیر دوری می جست. مردم و علمای نجف که به مقام علمی و معنوی وی بخصوص پس از رحلت [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای بزرگ]] در سال ۱۳۱۲ ه ق. پی برده بودند نسبت به پذیرش مرجعیت، به آن [[فقیه]] وارسته، اصرار می کردند. ایشان سرانجام با احساس مسوولیت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمین، به این بار گران تن سپرد و با قبول مرجعیت جهان [[اسلام]] در ردیف علمایی همچون آیت الله العظمی آخوند خراسانی (متوفای ۱۳۲۹ ه ق.) و آیت الله العظمی شیخ محمد طه نجف (متوفای ۱۳۲۳ ه ق.) و دیگر مراجع آن زمان جای گرفت. وی بعد از رحلت آخوند خراسانی و آیت الله محمد طه نجف، زعیم بزرگ جهان [[شیعه|تشیع]] گردید و به مثابه بزرگترین قدرت مذهبی و یگانه پاسدار حریم تشیع، حفظ کیان مسلمین را بر عهده گرفت. آن روز که دشمنان اسلام، کمر به نابودی اسلام بسته بودند این مرد بزرگ چونان مجاهدی نستوه و سیاستمداری فرزانه به صحنه آمد.
+
آیت الله یزدی در طول عمر مبارک خود، آثار زیادی را به یادگار گذاشت و کمکهای بسیاری به سرپرستان و یتیمان مبذول داشت. وی در عمران شهرها و روستاها بویژه در ساخت [[مسجد]]، حمام و کاروانسرا، همتی والا و نسبت به رسیدگی به امور [[حوزه علميه|حوزه های علمیه]] و طلاب علوم دینی، عنایت خاصی داشت و بناهای زیادی را بنیاد نهاد که مهمترین آنها، مدرسه علمیه و کتابخانه ایشان معروف به "مسجد سید" در [[نجف]] اشرف است.
  
==فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی==
+
'''موضعگیری در مورد مشروطه:'''
'''سید کاظم طباطبائی و مشروطه:'''
 
  
مرحوم سید محمد کاظم یزدی در آغاز نهضت مشروطه، همراه و همگام با مشروطه خواهان بود؛ چنانکه آقای ابوالحسنی منذر می نویسد: «بر پایه اسنادی که از آن مرحوم در دست است و فتوکپی آنها نزد اینجانب موجود می باشد، سید در دوران تحصن معترضانه علمای [[تهران]] و برخی بلاد، در [[قم]] (در صدر مشروطه) جهت رفع مظلومیت علما و تحریض دربار به قبول درخواست های مشروع آنان، دست به اقداماتی زده است که احتمالاً در صدور دستخط مظفرالدین شاه بی تاثیر نبوده است».  
+
مرحوم سید محمد کاظم طباطبایی در آغاز نهضت [[مشروطیت|مشروطه]]، همراه و همگام با مشروطه خواهان بود؛ چنانکه آقای ابوالحسنی منذر می نویسد: «بر پایه اسنادی که از آن مرحوم در دست است، سید یزدی در دوران تحصن معترضانه علمای [[تهران]] و برخی بلاد، در [[قم]] (در صدر مشروطه) جهت رفع مظلومیت علما و تحریض دربار به قبول درخواست های مشروع آنان، دست به اقداماتی زده است که احتمالاً در صدور دستخط مظفرالدین شاه بی تاثیر نبوده است».  
  
مرحوم آیة اللّه سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در جریان نهضت مشروطه بر اثر اشاعه افکار ضدّ دینی، ادامه این حرکت را به مثابه شبی ظلمانی و آسمانی تیره و تار در افقی نامعلوم و مبهم یافت و برای کشف حقایق سکوت کرد و در هنگامه اختلاف مجلس، بر خلاف آیة اللّه [[آخوند خراسانی]]، ملا عبداللّه مازندرانی و حاج میرزا حسین میرخلیل تهرانی، حاضر نشد در این فضا تلگرافی در تأیید مشروطه و مجلس امضا کند تا مبادا بدخواهان آن را در تضعیف مرحوم [[شیخ فضل الله نوری|شیخ فضل اللّه]] تبلیغ کنند.
+
اما مرحوم آیة اللّه سید محمدکاظم یزدی در جریان نهضت مشروطه بر اثر اشاعه افکار ضدّ دینی، ادامه این حرکت را به مثابه شبی ظلمانی و آسمانی تیره و تار در افقی نامعلوم و مبهم یافت و برای کشف حقایق سکوت کرد و در هنگامه اختلاف مجلس، بر خلاف آیة اللّه [[آخوند خراسانی]]، ملا عبداللّه مازندرانی و حاج میرزا حسین خلیل تهرانی، حاضر نشد در این فضا تلگرافی در تأیید مشروطه و مجلس امضا کند، تا مبادا بدخواهان آن را در تضعیف مرحوم [[شیخ فضل الله نوری|شیخ فضل اللّه]] تبلیغ کنند.
  
از یکی از روحانیان سرشناس یزد نقل شده است: روزی یکی از اهالی یزد به بهانه پرسش مسأله ای خدمت سیّد یزدی رسید و به محض حضور، نامه ای دالّ بر تأیید مشروطه جلوی آقا نهاد و با تهدید اسلحه خواستار امضای آن شد. سید سینه را سپر کرد و گفت: من سالهاست آماده شهادتم. در «النجوم المسرده» به نقل از سیّدهاشم بن سیّد عبدالحی آمده است: «یکی از اشرار به چنین کاری مبادرت کرده و سیّد در پاسخ گفته: جان فدا کردن پیش من آسان تر از امضا کردن این مشروطه است.
+
از یکی از روحانیان سرشناس یزد نقل شده است: روزی یکی از اهالی [[یزد]] به بهانه پرسش مسأله ای خدمت سیّد یزدی رسید و به محض حضور، نامه ای دالّ بر تأیید مشروطه جلوی آقا نهاد و با تهدید اسلحه خواستار امضای آن شد. سید سینه را سپر کرد و گفت: من سالهاست آماده شهادتم. در «النجوم المسرده» به نقل از سیّدهاشم بن سیّد عبدالحی آمده است: «یکی از اشرار به چنین کاری مبادرت کرده و سیّد در پاسخ گفته: جان فدا کردن پیش من آسان تر از امضا کردن این مشروطه است.
  
'''مبارزه سید طباطبائی با استعمار غربی:'''
+
'''مبارزه با استعمار غربی:'''
  
بدیهی است مخالفت سید با مشروطه نیز عمدتاً ناشی از هویدا بودن دست دشمن در آستین آن حرکت و تأثیر دیگ پلوی سفارت انگلیس در تأسیس آن بود. و درست از همین رو بود که از قبول پول «موقوفه اَوَد» هند خودداری می کرد. دولت انگلستان بسیار کوشید تا با استفاده از وجوه موقوفات هند، نظر سید را جلب کرده، او را وادار به سکوت نماید، اما سید همانند [[شیخ مرتضی انصاری]] از پذیرفتن آن وجوه سربازمی زد.  
+
بدیهی است مخالفت سید با مشروطه نیز عمدتاً ناشی از هویدا بودن دست دشمن در آستین آن حرکت و تأثیر دیگ پلوی سفارت انگلیس در تأسیس آن بود. و درست از همین رو بود که از قبول پول «موقوفه اَوَد» هند خودداری می کرد. دولت انگلستان بسیار کوشید تا با استفاده از وجوه موقوفات هند، نظر سید را جلب کرده، او را وادار به سکوت نماید، اما سید همانند [[شیخ مرتضی انصاری]] از پذیرفتن آن وجوه سرباز می زد.  
  
سِر رونالد استورزیکی، از سیاستمداران انگلیسی که برای تقدیم هزار لیره به نزد سید رفته بود و سید از پذیرفتن آن خودداری کرده بود، نقل می کند: «من اطمینان حاصل کردم که با او نمی توان صحبت پول کرد، مقام عالیِ او، قابل خرید و فروش نیست و بسیار خوشوقت است که در این باب با او صحبتی ننماییم و البته چنین وضعی را در کشورهای «[[مصر]] و [[حجاز]]» که همه برای پول به دنبال ما می دوند نمی توان یافت.»  
+
سِر رونالد استورزیکی، از سیاستمداران انگلیسی که برای تقدیم هزار لیره به نزد سید رفته بود و سید از پذیرفتن آن خودداری کرده بود، نقل می کند: «من اطمینان حاصل کردم که با او نمی توان صحبت پول کرد، مقام عالیِ او، قابل خرید و فروش نیست و بسیار خوشوقت است که در این باب با او صحبتی ننماییم و البته چنین وضعی را در کشورهای [[مصر]] و [[حجاز]] که همه برای پول به دنبال ما می دوند نمی توان یافت.»  
  
 
سید از مبارزه اقتصادی نیز با استعمار غفلت نداشت و متوجه بود که استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی ممکن نیست. بنابراین، با تحریم کالاهای غربی تلاش کرد تا از این طریق، به مبارزه با آنان برخیزد.
 
سید از مبارزه اقتصادی نیز با استعمار غفلت نداشت و متوجه بود که استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی ممکن نیست. بنابراین، با تحریم کالاهای غربی تلاش کرد تا از این طریق، به مبارزه با آنان برخیزد.
سطر ۶۷: سطر ۹۵:
 
'''مخالفت با قانون اساسی حکومت عثمانی:'''
 
'''مخالفت با قانون اساسی حکومت عثمانی:'''
  
آیت الله سید محمد کاظم یزدی نسبت به قانون اساسی حکومت عثمانی موضع قاطعانه ای در پیش گرفت و با آن مخالفت کرد و برای همین از سوی حکومت عثمانی، از [[عراق]] اخراج گردید. یکی از رهبران حکومت عثمانی نزد آیت الله سید محمد کاظم یزدی رفت و از ایشان درخواست کرد که قانون اساسی را به رسمیت بشناسد. آیت الله یزدی به او گفت: «شعار شما، شعار غربی است و قانون شما گرفته شده از غرب است و اینهائی که دم از آزادی می زنند جز نابودی [[اسلام]] چیزی در سر ندارند».
+
آیت الله سید محمدکاظم یزدی نسبت به قانون اساسی حکومت عثمانی، موضع قاطعانه ای در پیش گرفت و با آن مخالفت کرد و برای همین از سوی حکومت عثمانی، از [[عراق]] اخراج گردید. یکی از رهبران حکومت عثمانی نزد آیت الله سید محمدکاظم یزدی رفت و از ایشان درخواست کرد که قانون اساسی را به رسمیت بشناسد. آیت الله یزدی به او گفت: «شعار شما، شعار غربی است و قانون شما گرفته شده از غرب است و اینهائی که دم از آزادی می زنند جز نابودی [[اسلام]] چیزی در سر ندارند».
 
 
'''فتوای او درباره جهاد با استعمار غرب:'''
 
 
 
در آن هنگام که دولت ایتالیا قوای خود را برای اشغال [[لیبی]] در شمال آفریقا به حرکت درآورده بود و مملکت [[ایران]] نیز از سوی همسایه شمالی در اشغال نیروهای روس، و از جنوب مورد هجوم استعمار انگلیس بود، آن مرحوم فتوای زیر را صادر کرد: «بسم اللّه الرحمن الرحیم، در این ایام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب (لیبی) حمله نموده و از طرفی روس‌ها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده اند، و انگلیسی‌ها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده اند و [[اسلام]] را در معرض خطر نابودی قرار داده اند، بر عموم مسلمین از عرب و ایرانی واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روسی و انگلیسی از ایران هیچ فروگذار نکنند، زیرا این عمل از مهمترین فرایض اسلامی است تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی‌ها محفوظ بماند. (محمدکاظم طباطبایی)»
 
  
در نهایت همزمان با جنگ جهانی اول ۱۳۳۲ ه ق، انگلستان علیه امپراتور عثمانی اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به کشور اسلامی عراق کشیده شد. انگلیس برای تصرف بصره در شط العرب نیرو پیاده کرد. آیت الله سید محمد کاظم یزدی با فتوی خود مبنی بر وجوب [[جهاد]]، مسلمانان را به جهاد علیه کفار انگلیس ترغیب می کرد. و در فتوایی فرمود: "فتوای ما مبنی بر دفاع در مقابل هجوم کفار بر بلاد مسلمین در همه جا پخش شده است. از آنجا که دشمن نزدیک شده و کار سخت بالا گرفته و مشکلات زیادی پدید آورده است بر هر کس لازم است در عقب راندن قوای دشمن و سعی در حفظ حدود و ثغور اسلام، با همه امکاناتی که دارد غفلت نورزند." بعد از ابلاغ فتوای جهاد، جمع زیادی از علما به سوی جبهه های جنگ شتافتند؛ از جمله سید محمد یزدی فرزند ارشد آیت الله یزدی که سرانجام نیز به درجه رفیع شهادت نایل گشت.
+
'''فتوا درباره جهاد با استعمار غرب:'''
  
'''آثار خیر سید محمد کاظم یزدی:'''
+
در آن هنگام که دولت ایتالیا قوای خود را برای اشغال [[لیبی]] در شمال آفریقا به حرکت درآورده بود و مملکت [[ایران]] نیز از سوی همسایه شمالی در اشغال نیروهای روس، و از جنوب مورد هجوم استعمار انگلیس بود، آن مرحوم [[فتوا|فتوای]] زیر را صادر کرد: «بسم اللّه الرحمن الرحیم، در این ایام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب (لیبی) حمله نموده و از طرفی روس‌ها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده اند، و انگلیسی‌ها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده اند و [[اسلام]] را در معرض خطر نابودی قرار داده اند، بر عموم مسلمین از عرب و ایرانی واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روسی و انگلیسی از ایران هیچ فروگذار نکنند، زیرا این عمل از مهمترین فرایض اسلامی است تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی‌ها محفوظ بماند. (محمدکاظم طباطبایی)»
  
آیت الله یزدی در طول عمر مبارک خود، آثار زیادی را به یادگار گذاشت و کمکهای بسیاری به سرپرستان و یتیمان مبذول داشت. وی در عمران شهرها و روستاها بویژه در ساخت مسجد، حمام و کاروانسرا، همتی والا و نسبت به رسیدگی به امور حوزه های علمیه و طلاب علوم دینی، عنایت خاصی داشت و بناهای زیادی را بنیاد نهاد که مهمترین آنها، مدرسه علمیه و کتابخانه ایشان معروف به "مسجد سید" در نجف اشرف است.
+
در نهایت همزمان با جنگ جهانی اول ۱۳۳۲ ه ق، انگلستان علیه امپراتور عثمانی اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به کشور اسلامی [[عراق]] کشیده شد. انگلیس برای تصرف [[بصره]] در شط العرب نیرو پیاده کرد. آیت الله سید محمدکاظم یزدی با فتوای خود مبنی بر وجوب [[جهاد]]، مسلمانان را به جهاد علیه کفار انگلیس ترغیب می کرد. وی در فتوایی فرمود: "فتوای ما مبنی بر دفاع در مقابل هجوم کفار بر بلاد مسلمین در همه جا پخش شده است. از آنجا که دشمن نزدیک شده و کار سخت بالا گرفته و مشکلات زیادی پدید آورده است بر هر کس لازم است در عقب راندن قوای دشمن و سعی در حفظ حدود و ثغور اسلام، با همه امکاناتی که دارد غفلت نورزند." بعد از ابلاغ فتوای جهاد، جمع زیادی از علما به سوی جبهه های جنگ شتافتند؛ از جمله سید محمد یزدی فرزند ارشد آیت الله یزدی که سرانجام نیز به درجه رفیع [[شهادت در راه خدا|شهادت]] نایل گشت.
 
 
==وفات==
 
==وفات==
  
آیت الله سید کاظم طباطبایی پس از عمری مبارزه و تلاش در راه تثبیت فرهنگ آل [[پیامبر اسلام|محمد]] صلی الله علیه و آله، در ۲۸ [[رجب]] ۱۳۳۷ ه.ق در [[نجف]] اشرف، در نود سالگی به رحمت ایزدی پیوست و در کنار درب طوسی از [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|صحن مقدس مرتضوی]] مدفون گردید.
+
مرحوم آیت الله سیدکاظم طباطبایی پس از عمری مبارزه و تلاش در راه تثبیت فرهنگ [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام، در ۲۸ [[رجب]] ۱۳۳۷ قمری در [[نجف]] اشرف، در نود سالگی به رحمت ایزدی پیوست و در کنار درب طوسی از [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|صحن مقدس مرتضوی]] مدفون گردید.
  
==کنگره بزرگداشت آیت الله یزدی==
+
==کنگره بزرگداشت ==
کنگره بین‌المللی صاحب عروه الوثقی با حضور علما و شخصیت‌هایی از ایران، عراق و لبنان روز پنجشنبه ۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۱ در سالن همایش‌های مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در شهر قم برگزارشد.
+
کنگره بین‌المللی «صاحب عروة الوثقی» با حضور علما و شخصیت‌هایی از [[ایران]]، [[عراق]] و [[لبنان]] روز پنجشنبه ۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۱ در سالن همایش‌های مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در شهر [[قم]] برگزار شد.
  
در این کنگره متن پیام [[سید علی حسینی خامنه ای|رهبر معظم انقلاب]] که بر گرفته از بیانات ایشان در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ی بزرگداشت علامه آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۲۲ بود، توسط حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری قرائت شد. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جامعیت شخصیت آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، شخصیت این فقیه بزرگ را از سه جنبه علمی، معنوی و آمادگی برای جهاد، برجسته و ممتاز خواندند و افزودند: لازم است تحقیق در مبانی فقهی سیّد کاظم طباطبایی تعمیق یابد.
+
در این کنگره متن پیام [[سید علی حسینی خامنه ای|رهبر معظم انقلاب]] که بر گرفته از بیانات ایشان در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ی بزرگداشت علامه آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۲۲ بود، توسط حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری قرائت شد. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جامعیت شخصیت آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، شخصیت این فقیه بزرگ را از سه جنبه علمی، معنوی و آمادگی برای جهاد، برجسته و ممتاز خواندند و افزودند: لازم است تحقیق در مبانی فقهی سید کاظم طباطبایی تعمیق یابد.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*عقيقي بخشايشی، فقهای نامدار شيعه، صفحه 419
+
*عقيقي بخشايشی، فقهای نامدار شيعه، صفحه ۴۱۹.
*[http://www.bashgah.net/fa/content/show/24189 سید محمد کاظم یزدی، باشگاه اندیشه]
+
*[http://www.bashgah.net/fa/content/show/24189 سید محمدکاظم یزدی، باشگاه اندیشه].
*[http://www.yazdfarda.com/news/1393/05/12917.html آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروة)، یزد فردا]
+
*[http://www.yazdfarda.com/news/1393/05/12917.html آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (صاحب عروة)، یزد فردا].
*غلامرضا گلی زواره، آیت الله سید محمد کاظم یزدی رحمه الله ماهنامه مبلغان، شماره 153. در دسترس در [http://zitova.ir/news/hawzahqom_10052/141495/%D8%A2%DB%8C%D8%AA+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B3%DB%8C%D8%AF+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85+%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C+%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%87+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87 ذی طوی]
+
*غلامرضا گلی زواره، ماهنامه مبلغان، شماره ۱۵۳، در دسترس در [http://zitova.ir/news/hawzahqom_10052/141495/%D8%A2%DB%8C%D8%AA+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87+%D8%B3%DB%8C%D8%AF+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85+%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C+%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%87+%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87 ذی طوی].
*[http://tahoor.com/fa/Article/View/110823 دائره المعارف طهور]
+
*[http://tahoor.com/fa/Article/View/110823 دائرة المعارف طهور].
*[http://fordunews.com/newsF-18665.html با پیام پیام رهبر معظم انقلاب؛ کنگره علامه سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در قم برگزار شد، فردونیوز]
+
*[http://fordunews.com/newsF-18665.html با پیام پیام رهبر معظم انقلاب؛ کنگره علامه سید محمدکاظم طباطبایی یزدی در قم برگزار شد، فردونیوز].
  
 
==پیوندها==
 
==پیوندها==
  
*[[العروه الوثقی|العروة الوثقی]]
+
*[[العروه الوثقی|کتاب «العروة الوثقی»]]
*[http://www.leader.ir/langs/fa/?p=bayanat&id=10454 پیام به کنگره ی بزرگداشت علامه آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری]
+
*[http://www.leader.ir/langs/fa/?p=bayanat&id=10454 پیام به کنگره بزرگداشت علامه آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری]
  
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
==آرشیو عکس و تصویر==

نسخهٔ ‏۲ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۱

آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی (۱۳۳۷-۱۲۴۷ ق)، معروف به «صاحب عروه»، از فقها و مراجع نامدار شیعه در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان میرزای شیرازی بود. کتاب ارزشمند «عروة الوثقى» اثر معروف فقهی ایشان بوده که مورد مراجعه و توجه فراوان فقها و مراجع بعدی واقع گردیده است. یکی از برگهای زرّین زندگی سید یزدی، مقابله و مبارزه با استبداد و استعمار بود.

Seyyedyazdi.jpg
نام کامل سید محمدکاظم طباطبایی یزدی
زادروز ۱۲۴۷ قمری
زادگاه یزد
وفات ۱۳۳۷ قمری
مدفن نجف، حرم امام علی

Line.png

اساتید

میرزا محمدحسن شیرازی، سید محمد باقر موسوی خوانساری، میرزا محمدهاشم خوانساری،...

شاگردان

محمد حسین کاشف الغطاء، شهید سید حسن مدرس، شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سید حسین بروجردی،...

آثار

عروة الوثقى، حاشیه بر مكاسب، السؤال والجواب، بستان راز و گلستان نیاز،...

تحصیلات و استادان

سید محمدکاظم طباطبایی یزدی در سال ۱۲۴۷ هجری در یکی از قرای یزد پا به عرصه وجود نهاد.

او تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود شروع نمود و پس از طی نمودن دروس مقدماتی عازم مشهد شد و ضمن ادامه تحصیل در سطوحی بالاتر، در حوزه علمیه این شهر به آموختن دانشهایی چون: هیأت، نجوم و ریاضی اقبال نشان داد. سپس به اصفهان رفت و در مدرسه صدر ساکن شد و در درس شیخ محمدباقر نجفی، (فرزند شیخ محمدتقی، صاحب هدایة المسترشدین)، حاضر شد و از فروغ علمی وی بهره برد. به لحاظ نبوغ فکری و خلاقیّت علمی، به زودی با استاد خود انس ویژه ای فراتر از روابط معلمی و شاگردی برقرار کرد.

او همچنین از محضر اساتیدی چون آیت الله سید محمد باقر موسوی خوانساری (صاحب روضات) و برادرش آیت الله میرزا محمدهاشم خوانساری و آیت الله محمدجعفر آباده ای استفاده های فراوانی برد.

سید طباطبایی در اصفهان به مرحله عالیه اجتهاد و استنباط احکام شرعی نائل آمد و از مرحوم نجفی اجازه اجتهاد گرفت. او در سال ۱۲۸۱ ه ق. با اجازه و معرفی استادش آیت الله شیخ محمدباقر نجفی، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت کرد.

ورود سید به نجف با وفات شیخ مرتضی انصاری و انتقال مرجعیت به میرزای شیرازی (میرزای بزرگ؛ فتوا دهنده تحریم تنباکو) مصادف بود. آن بزرگوار از محضر فقهای بزرگی چون میرزای شیرازی، شیخ مهدی جعفری، شیخ راضی نجفی، فرزند شیخ محمدجعفر و آیت الله شیخ مهدی آل کاشف الغطا کسب فیض کرد تا آنکه خود در نجف اشرف به تدریس و تعلیم فقه و سایر علوم پرداخت.

دیری نگذشت که او از بزرگترین مراجع عصر خود گردید. به ویژه پس از در گذشت مرحوم آخوند خراسانی، اکثریت قاطع شیعیان جهان مقلد و مطیع فتوای او شدند.

تدریس و شاگردان

پس از درگذشت مرحوم میرزا محمدحسن شیرازی در سال ۱۳۱۲ ه.ق، سید یزدی خود به تدریس و تشکیل حوزه درسی پرداخت. آیت الله سید محمدکاظم یزدی، بر مباحث فقهی تسلط کامل داشت. از این رو مسائل مشکل و پیچیده فقهی را با بیانی روان و ساده و با استدلالی قوی، به طلاب عرضه می کرد، به گونه ای که شاگردان فراوانی جذب شیوه درس وی شدند.

آن گونه که مورخان نوشته اند، وی با تسلط کامل و مهارت تحسین برانگیز و استدلال قوی به طرح نظرات خود می پرداخت و ابواب مختلف فقهی را یکی پس از دیگری به بهترین وجه و آسانترین شیوه به پایان می رساند. او بدون استدلال قوی و قانع کننده، از مباحث علمی نمی گذشت و به مثالهای فراوان فقهی استشهاد می کرد. وقتی شاگردان اشکالات و سوالات خود را مطرح یا در مثالهای ایشان خدشه می کردند، با سعه صدر به سخن آنان گوش می داد و به اشکال جواب می داد.

آیة اللّه یزدی شاگردان بسیاری در حوزه پربار خود پرورش داد که برخی از آن ها به درجه اجتهاد رسیدند؛ از جمله معروف ترین آنان عبارتند از:

آثار و تألیفات

تألیفات و آثار قلمی آیت الله یزدی مطابق آن چه صاحب «ریحانة الادب» آورده است، به این قرار می باشد:

  • ۱- العروة الوثقی: این کتاب که نشان از تسلط بالای سید کاظم بر مسائل فقهی و دقت و ذکاوت او دارد دربرگیرنده ابواب فقهی: طهارت، صلوة، زکات، خمس، صوم، حج و نکاح می باشد و مجموعاً دارای ۳۲۶۰ مساله فرعی فقهی است. کتاب «عروه» به علت محتوی بودن مسائل فرعی ضروری، بارها محور بحث و تحشیه قرار گرفته است. شاید تاکنون ده‌ها جلد کتاب استدلالی بر اساس اصل و محور قرار دادن «عروه» از سوی فقهای بزرگ به صورت مستند عروه، مستمسک عروه یا حاشیه و نقد و بررسی و توضیح المسائل آن چاپ و تکثیر شده و در اختیار علاقمندان احکام فقهی قرار گرفته است.
  • ۴- حجیة الظن فی عدد الرکعات؛
  • ۵- السؤال والجواب (مسائل فقهی)؛
  • ۶- صحیفة الکاظمیه؛
  • ۷- رساله ای در منجزات مریض؛
  • ۸- بستان راز و گلستان نیاز (در مناجات و دعا)؛

فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی

مرجعیت:

آیت الله العظمی سید محمدکاظم یزدی، سیره علمای صالح گذشته را در زمینه مرجعیت رعایت می کرد و با اینکه از بزرگترین علمای آن زمان به شمار می آمد، همواره از پذیرش این امر خطیر دوری می جست. مردم و علمای نجف که به مقام علمی و معنوی وی بخصوص پس از رحلت میرزای بزرگ در سال ۱۳۱۲ ه ق. پی برده بودند نسبت به پذیرش مرجعیت، به آن فقیه وارسته، اصرار می کردند. ایشان سرانجام با احساس مسوولیت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمین، به این بار گران تن سپرد و بعد از رحلت آخوند خراسانی (م، ۱۳۲۹ ق) و شیخ محمد طه نجف (م، ۱۳۲۳ ق)، زعیم بزرگ جهان تشیع گردید و به مثابه بزرگترین قدرت مذهبی و یگانه پاسدار حریم تشیع، حفظ کیان مسلمین را بر عهده گرفت. آن روز که دشمنان اسلام، کمر به نابودی اسلام بسته بودند این مرد بزرگ چونان مجاهدی نستوه و سیاستمداری فرزانه به صحنه آمد.

خدمات و آثار خیر:

آیت الله یزدی در طول عمر مبارک خود، آثار زیادی را به یادگار گذاشت و کمکهای بسیاری به سرپرستان و یتیمان مبذول داشت. وی در عمران شهرها و روستاها بویژه در ساخت مسجد، حمام و کاروانسرا، همتی والا و نسبت به رسیدگی به امور حوزه های علمیه و طلاب علوم دینی، عنایت خاصی داشت و بناهای زیادی را بنیاد نهاد که مهمترین آنها، مدرسه علمیه و کتابخانه ایشان معروف به "مسجد سید" در نجف اشرف است.

موضعگیری در مورد مشروطه:

مرحوم سید محمد کاظم طباطبایی در آغاز نهضت مشروطه، همراه و همگام با مشروطه خواهان بود؛ چنانکه آقای ابوالحسنی منذر می نویسد: «بر پایه اسنادی که از آن مرحوم در دست است، سید یزدی در دوران تحصن معترضانه علمای تهران و برخی بلاد، در قم (در صدر مشروطه) جهت رفع مظلومیت علما و تحریض دربار به قبول درخواست های مشروع آنان، دست به اقداماتی زده است که احتمالاً در صدور دستخط مظفرالدین شاه بی تاثیر نبوده است».

اما مرحوم آیة اللّه سید محمدکاظم یزدی در جریان نهضت مشروطه بر اثر اشاعه افکار ضدّ دینی، ادامه این حرکت را به مثابه شبی ظلمانی و آسمانی تیره و تار در افقی نامعلوم و مبهم یافت و برای کشف حقایق سکوت کرد و در هنگامه اختلاف مجلس، بر خلاف آیة اللّه آخوند خراسانی، ملا عبداللّه مازندرانی و حاج میرزا حسین خلیل تهرانی، حاضر نشد در این فضا تلگرافی در تأیید مشروطه و مجلس امضا کند، تا مبادا بدخواهان آن را در تضعیف مرحوم شیخ فضل اللّه تبلیغ کنند.

از یکی از روحانیان سرشناس یزد نقل شده است: روزی یکی از اهالی یزد به بهانه پرسش مسأله ای خدمت سیّد یزدی رسید و به محض حضور، نامه ای دالّ بر تأیید مشروطه جلوی آقا نهاد و با تهدید اسلحه خواستار امضای آن شد. سید سینه را سپر کرد و گفت: من سالهاست آماده شهادتم. در «النجوم المسرده» به نقل از سیّدهاشم بن سیّد عبدالحی آمده است: «یکی از اشرار به چنین کاری مبادرت کرده و سیّد در پاسخ گفته: جان فدا کردن پیش من آسان تر از امضا کردن این مشروطه است.

مبارزه با استعمار غربی:

بدیهی است مخالفت سید با مشروطه نیز عمدتاً ناشی از هویدا بودن دست دشمن در آستین آن حرکت و تأثیر دیگ پلوی سفارت انگلیس در تأسیس آن بود. و درست از همین رو بود که از قبول پول «موقوفه اَوَد» هند خودداری می کرد. دولت انگلستان بسیار کوشید تا با استفاده از وجوه موقوفات هند، نظر سید را جلب کرده، او را وادار به سکوت نماید، اما سید همانند شیخ مرتضی انصاری از پذیرفتن آن وجوه سرباز می زد.

سِر رونالد استورزیکی، از سیاستمداران انگلیسی که برای تقدیم هزار لیره به نزد سید رفته بود و سید از پذیرفتن آن خودداری کرده بود، نقل می کند: «من اطمینان حاصل کردم که با او نمی توان صحبت پول کرد، مقام عالیِ او، قابل خرید و فروش نیست و بسیار خوشوقت است که در این باب با او صحبتی ننماییم و البته چنین وضعی را در کشورهای مصر و حجاز که همه برای پول به دنبال ما می دوند نمی توان یافت.»

سید از مبارزه اقتصادی نیز با استعمار غفلت نداشت و متوجه بود که استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی ممکن نیست. بنابراین، با تحریم کالاهای غربی تلاش کرد تا از این طریق، به مبارزه با آنان برخیزد.

مخالفت با قانون اساسی حکومت عثمانی:

آیت الله سید محمدکاظم یزدی نسبت به قانون اساسی حکومت عثمانی، موضع قاطعانه ای در پیش گرفت و با آن مخالفت کرد و برای همین از سوی حکومت عثمانی، از عراق اخراج گردید. یکی از رهبران حکومت عثمانی نزد آیت الله سید محمدکاظم یزدی رفت و از ایشان درخواست کرد که قانون اساسی را به رسمیت بشناسد. آیت الله یزدی به او گفت: «شعار شما، شعار غربی است و قانون شما گرفته شده از غرب است و اینهائی که دم از آزادی می زنند جز نابودی اسلام چیزی در سر ندارند».

فتوا درباره جهاد با استعمار غرب:

در آن هنگام که دولت ایتالیا قوای خود را برای اشغال لیبی در شمال آفریقا به حرکت درآورده بود و مملکت ایران نیز از سوی همسایه شمالی در اشغال نیروهای روس، و از جنوب مورد هجوم استعمار انگلیس بود، آن مرحوم فتوای زیر را صادر کرد: «بسم اللّه الرحمن الرحیم، در این ایام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب (لیبی) حمله نموده و از طرفی روس‌ها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده اند، و انگلیسی‌ها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده اند و اسلام را در معرض خطر نابودی قرار داده اند، بر عموم مسلمین از عرب و ایرانی واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روسی و انگلیسی از ایران هیچ فروگذار نکنند، زیرا این عمل از مهمترین فرایض اسلامی است تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی‌ها محفوظ بماند. (محمدکاظم طباطبایی)»

در نهایت همزمان با جنگ جهانی اول ۱۳۳۲ ه ق، انگلستان علیه امپراتور عثمانی اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به کشور اسلامی عراق کشیده شد. انگلیس برای تصرف بصره در شط العرب نیرو پیاده کرد. آیت الله سید محمدکاظم یزدی با فتوای خود مبنی بر وجوب جهاد، مسلمانان را به جهاد علیه کفار انگلیس ترغیب می کرد. وی در فتوایی فرمود: "فتوای ما مبنی بر دفاع در مقابل هجوم کفار بر بلاد مسلمین در همه جا پخش شده است. از آنجا که دشمن نزدیک شده و کار سخت بالا گرفته و مشکلات زیادی پدید آورده است بر هر کس لازم است در عقب راندن قوای دشمن و سعی در حفظ حدود و ثغور اسلام، با همه امکاناتی که دارد غفلت نورزند." بعد از ابلاغ فتوای جهاد، جمع زیادی از علما به سوی جبهه های جنگ شتافتند؛ از جمله سید محمد یزدی فرزند ارشد آیت الله یزدی که سرانجام نیز به درجه رفیع شهادت نایل گشت.

وفات

مرحوم آیت الله سیدکاظم طباطبایی پس از عمری مبارزه و تلاش در راه تثبیت فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، در ۲۸ رجب ۱۳۳۷ قمری در نجف اشرف، در نود سالگی به رحمت ایزدی پیوست و در کنار درب طوسی از صحن مقدس مرتضوی مدفون گردید.

کنگره بزرگداشت

کنگره بین‌المللی «صاحب عروة الوثقی» با حضور علما و شخصیت‌هایی از ایران، عراق و لبنان روز پنجشنبه ۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۱ در سالن همایش‌های مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در شهر قم برگزار شد.

در این کنگره متن پیام رهبر معظم انقلاب که بر گرفته از بیانات ایشان در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ی بزرگداشت علامه آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۲۲ بود، توسط حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری قرائت شد. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جامعیت شخصیت آیت الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، شخصیت این فقیه بزرگ را از سه جنبه علمی، معنوی و آمادگی برای جهاد، برجسته و ممتاز خواندند و افزودند: لازم است تحقیق در مبانی فقهی سید کاظم طباطبایی تعمیق یابد.

منابع

پیوندها

آرشیو عکس و تصویر