سید علاءالدین حسین شیراز

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۱۷ توسط شهاب (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{مقاله از یک نشریه}} حسين بن موسي آئينه روايت حسين بن موسي يكي از فرزندان امام ك...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مقاله‌ی مربوط به این عنوان از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon article.jpg
محتوای فعلی "مقاله‌ یک نشریه" متناسب با این عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

حسين بن موسي آئينه روايت

حسين بن موسي يكي از فرزندان امام كاظم عليه السلام است وي از جمله همراهان احمد بن موسي عليه السلام بوده است و در حدود سال 202 ه··.ق از مدينه عازم ايران شد و در شيراز به شهادت رسيد. حضرت حسين بن موسي در برخي منابع به سيد علاءالدين حسين ملقب گرديده است. «سيد علاءالدين حسين بن موسي الكاظم برادر كهتر شاهچراغ است به سن سيزده سال بود شهادت او بعد از تفرقه امامزادگان در شيراز در محله باغ قتلغ اتفاق افتاد.»[۱] قتلغ در شيراز باغي داشت كه باغبانش مردي ديندار و با مروت بود. باغبان در شبهاي جمعه در مكاني بلند نوري را مشاهده مي كرد قتلغ خان مالك اين باغ نيز اين نور را مشاهده كرد دستور داد كه محل مزبور را بررسي كنند. قبري يافتند «پس از باز كردن قبر، جسدي بزرگ و باعظمت و شكوه يافتند. جسد در كمال شادابي و زيبايي بود در يك دست صاحب جسد قرآن مجيد و در ديگر دستش شمشيري قرار گرفته بود. با علامت و نشانه هايي دانستند كه قبر متعلق به حسين بن موسي عليه السلام است. قتلغ خان آنگاه فرمان داد كه قبه و بارگاهي عالي بر سر آن مقبره بنا كردند.»[۲]

علامه مجلسي و فرصت الدوله شيرازي معتقدند كه حضرت حسين بن موسي عليه السلام در همين باغ شهيد شده اما قبر ايشان در زمان صفويه آشكار گرديد. ولي گزارش ابن جنيد شيرازي به زمان حادثه نزديكتر است. پس از آشكار شدن قبر حسين بن موسي بارگاهي بر قبر ايشان برافراشته شد. با تحقيق و بررسي اوضاع قرن هفتم به بعد چنين نتيجه گيري مي شود كه برخي حاكمان فارس مرداني خيرانديش و صالح بوده اند. آنان احترام علماء و بزرگان ديني را پاس مي داشتند در آباداني قبور ائمه دين و اولياء سعي فراوان داشتند. لذا عليرغم جو حاكم بر ايران آن روز شهر شيراز داراي موقعيت ويژه اي بوده است.

عليرغم اينكه هنوز تشيع در اقليت بودند، اما آنان توانستند در حفظ آثار امامزادگان اقدامهاي اساسي انجام دهند. پس از آشكار شدن قبر مطهر حسين بن موسي عليه السلام هر روز بهتر از گذشته بارگاه او توسعه مي يافت. تا اينكه «مردي به نام ميرزا علي از مدينه به شيراز آمد و در شيراز مسكن گزيد و بر سر قبر سيد علاءالدين قبه و بارگاهي رفيع ساخت و املاك و باغهاي زيادي را هم وقف آن كرد و پس از مرگ وي توليت موقوفه به دست پسرش ميرزا نظام الملك كه از وزرا بود، رسيد و پس از او به نوادگانش منتقل شد. سلطان خليل كه از طرف شاه اسماعيل صفوي حاكم شيراز بود، در سال 810 ه··. ق اين بقعه را تخريب و آن را تعمير و تكميل نمود.»[۳]

پس از چندي به سبب زلزله اي كه در شيراز رخ داد گنبد بارگاه اين امامزاده جليل القدر در معرض تخريب قرار گرفت كه توسط مرحوم مشيرالملك (ميرزا ابوالحسن خان) تجديد بنا گرديد و رواق حرم را هم مرحوم قوام الملك

(محمدرضا خان) آينه كاري نمود.[۴] حرم مطهر حسين بن موسي عليه السلام مربع شكل است، دور تا دور گنبد كتيبه است و سوره «هل اتي» بر آن نقش بسته است، هم اكنون طرحي به نام حرم تا حرم در دست اجراست. با تكميل اين طرح حرم مطهر حسين بن موسي عليه السلام به حرم مطهر احمد بن موسي عليه السلام اتصال پيدا مي كند.

بارگاه حضرت حسين بن موسي در شيراز به آستانه مشهور و معروف است. مردم به سبب كراماتي كه از اين بقعه مبارك ديده اند احترام ويژه اي براي آن قائل هستند. در بين ايام هفته، شب دوشنبه براي زيارت حضرت حسين بن موسي شب خاصي است. همچون مسجد جمكران قم كه شبهاي چهارشنبه از اقصي نقاط ايران در آنجا حضور مي يابند بارگاه نوراني اين امامزاده در شبهاي دوشنبه مملو از مريدان و شيفتگان آن حضرت است. ارادتمندان به اين خاندان، شبهاي دوشنبه را تا صبح در اين مكان مقدس بيتوته مي كنند و به عبادت و راز و نياز مي پردازند.

در شهرستان طبس بقعه اي است كه مردم آن ديار معتقدند كه متعلق به حسين بن موسي عليه السلام است، اما گزارش ها و حكايات موجود حاكي از اين است كه حسين بن موسي عليه السلام همراه برادرانش احمد بن موسي و محمد بن موسي بوده و طبعا همزمان با آنها در شيراز به شهادت رسيده است.

البته اين احتمال وجود دارد كه در جريان هجوم به كاروان احمد بن موسي برادر خردسال ايشان گريخته و مخفي شده و بعدها در طبس از دنيا رفته باشد.

رواياتي چند از حسين بن موسي عليه السلام

حسين بن موسي عليه السلام از راويان و محدثان موثق شيعه است. خبرگان روايت به وثاقت او تصريح نموده و روايتهاي او را زينت بخش كتابهاي خود كرده اند. در منظومه «نخبة المقال»

اسامي راويان موثق به نظم كشيده شده است. در اين منظومه درباره توثيق حسين بن موسي چنين مسطور است:

ثُم ابن شاذويه قال جش ثقةٌ كذا الحسين ظم هو ابن صدقه[۵]

رواياتي چند از اين مرد دلبند موسي بن جعفر عليه السلام را خاتمه گفتارمان قرار مي دهيم.

گردش روزگار

حسين بن موسي عليه السلام فرمود: ما گروهي از جوانان بني هاشم همراه امام رضا عليه السلام بوديم. شخصي به نام جعفر بن عمر علوي كه پيراهني كهنه بر تن و قيافه اي بدجور داشت از كنارمان گذشت. بعضي از ما با ملاحظه شكل ظاهري او به همديگر نگاه كرديم و خنده مان گرفت. امام رضا عليه السلام كه متوجه ما شد فرمود: به زودي خواهيد ديد او را در حالي كه مالش فراوان و همراهانش بسيارند. حدود يك ماه سپري نشده بود همان مرد استاندار مدينه شد و وضعيتش دگرگون شد و كنارمان گذشت در حالي كه خدمتكاران و همراهاني داشت.[۶]

نيكوترين عمو

از امام جواد عليه السلام در دوران كودكي سؤال شد كه كداميك از عموهايت بيشتر در حقّت نيكي و محبّت دارد؟ وي فرمود: حسين. حضرت رضا عليه السلام پس از شنيدن جواب فرزندش فرمود: به خدا قسم راست مي گويد. حسين بن موسي عليه السلام نيكوترين و خيرخواه ترين عموي اوست.[۷]

فضيلت غسل جمعه

يكي از مستحبات، غسل جمعه است كه قبل از ظهر جمعه انجام مي شود، اما با توجه به فضيلت آن اگر كسي نتواند در روز جمعه قبل از ظهر اين غسل را انجام دهد، مي تواند در روز پنجشنبه يا شنبه به نيت غسل جمعه غسل نمايد. حسين بن موسي از مادرش (و مادر احمد بن موسي عليه السلام ) نقل مي كند كه ما به همراهي امام كاظم عليه السلام در بياباني بوديم. قصدمان رفتن به بغداد بود آن حضرت در روز پنجشنبه ما را فرمان داد كه غسل

جمعه نماييم؛ زيرا فردا آب كم خواهد بود. آنگاه ما روز پنجشنبه به قصد روز جمعه غسل نموديم.[۸]

امامت امام جواد عليه السلام

ابوعبداللّه حسين بن موسي بن جعفر گويد: من در مدينه خدمت حضرت ابوجعفر جواد عليه السلام بودم و علي بن جعفر نيز در خدمت آن بزرگوار بودند. مردي از اعراب در آن مجلس نشسته بود. مرد عرب پرسيد: اين جوان كيست؟ و با دست اشاره به حضرت جواد عليه السلام نمود. گفتم: اين وصي رسول خدا است، گفت: سبحان اللّه رسول خدا اكنون 200 سال است از جهان رفته و اين جوان است چگونه مي تواند وصي آن حضرت باشد؟ گفتم: اين وصي علي بن موسي است و او وصي موسي بن جعفر و موسي بن جعفر وصي جعفر بن محمّد و جعفر بن محمّد وصي محمّد بن علي و محمّد وصيّ علي بن الحسين و علي وصي حسين و حسين وصي حسن اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب و علي بن ابي طالب وصي رسول خدا (عليهم السلام).[۹]

گروهي را مأمور به شهادت رساندن ايشان كرد. سرانجام يكي از مأمورين هنگامي كه فضل بن موسي بن جعفر عليه السلام از شدّت خستگي از كار روزانه در كنار جوي آب به خواب رفته بود، با ضربات «بيل» ايشان را به شهادت رسانيد. فرداي آن روز كشاورزان متوجّه پيكر مقدّس او كه مظلومانه به خون غلطيده بود، شدند و در همان مكان (خارقان) به خاك سپردند.

امروز مرقد پاك ايشان زيارتگاه اهل دل و عاشقان دل سوخته اي است كه از مكانهاي دور و نزديك براي اداي احترام به آن محل مقدّس مشرّف مي شوند و در شبهاي جمعه با دريايي از شوق و با اشك چشم، ضريح مقدّسش را شستشو مي دهند.

هنگامي كه شب جمعه پرده سياه خود را بر روي آسمان مي كشد هيئتي همنام مادر غريبش زهرا(س) (هيئت مجمع الزهراء«س») اذان عشق سر داده و همراه با زائرين، پيشاني ها را به مُهر مي سايند تا با خلوص خودشان آسمان را به زمين متّصل سازند و سرانجام پس از پاسي از شب با دعاي كميل علي عليه السلام و اشك چشم، ساختمان امامزاده را ترك مي نمايند امّا هيچگاه ذكر و نام و ياد امامزاده از دلهايشان بيرون نمي رود.

پانویس

  1. رياض الانساب، محمد خان ملك الكتاب، ص154.
  2. تذكره هزار مزار، عيسي بن جنيد شيرازي، ص306.
  3. بحارالانوار، مجلسي، ص312 ـ 313.
  4. ر ك: بناهاي تاريخي و آثار هنري جلگه شيراز، علي نقي بهروزي، ص176.
  5. منظور از جش نجاشي و ظم كاظم عليه السلام است. نخبة المقال في علم الرجال حسين بن رضا حسيني، ص34.
  6. كشف الغمه، علي بن عيسي، ج3، ص153.
  7. حياة الامام موسي بن جعفر عليه السلام ، باقر شريف قرشي، ج2، ص418.
  8. تهذيب الاحكام، محمد بن حسن طوسي، ج1، ص366.
  9. عبدالعظيم الحسني حياته و مسنده، عزيزاللّه عطاردي قوچاني، ص198.

(10) به نقل از كتاب شهرستان جهرم تأليف جلال طوفان، ص11 چاپ موسوي.

(11) در مناطق ديگري از كشورمان نيز امامزادگاني با همين نام مدفونند اما كشف و كرامات و معجزاتي كه از اين بزرگوار مشاهده گرديده و علاقه مردم از قديم الايّام به ايشان و همچنين قدمت گنبد و سنگ قبر وي حكايت از اين دارد كه فضل بن موسي در جهرم به خاك سپرده شده است و گنبد و بارگاه فعلي مربوط به ايشان است.

منبع

محمد زارعي نورآبادي, فرهنگ كوثر شماره 15 صفحه51-52 و 67 ،خرداد ، 1377