سید اسماعیل موسوی زنجانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
'''آیت الله سیداسماعیل موسوی زنجانی''' (1307-1381 ش)، از چهره های برجسته روحانیت و از خدمت گزاران حقیقی اسلام، انقلاب و نظام اسلامی بود. از مهمترین سوابق سیاسی وی می توان به نماینده ولی فقیه و [[امام جمعه]] شهر زنجان و عضویت در مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم زنجان اشاره کرد.
+
'''آیت الله سیداسماعیل موسوی زنجانی''' (۱۳۰۷-۱۳۸۱ ش)، از روحانیون مجاهد در انقلاب اسلامی و از شاگردان آیت الله [[سید محمد محقق داماد|محقق داماد]] و [[امام خمینی]] بود. از مهمترین فعالیت‌های اجتماعی وی می توان به [[امام جمعه|امامت جمعه]] شهر زنجان و عضویت در مجلس خبرگان رهبری اشاره کرد.
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
||نام کامل =سید اسماعیل موسوی زنجانی
 
||نام کامل =سید اسماعیل موسوی زنجانی
||تصویر=[[پرونده:Ayatollah-zanjani.jpg |200px|center]]
+
||تصویر=[[پرونده:Ayatollah-zanjani.jpg |۲۰۰px|center]]
||زادروز =  1345 قمری مطابق 1307 شمسی
+
||زادروز =  ۱۳۰۷ شمسی
|زادگاه = آبادي «پري» زنجان
+
|زادگاه = زنجان
|وفات =   27 آذر ماه 1381 شمسی
+
|وفات = ۱۳۸۱ شمسی
|مدفن =  [[قم]]، جوار مرقد مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها
+
|مدفن =  [[قم]]، حرم [[حضرت معصومه]]
|اساتید = امام خميني قدس سره، آيت الله بروجردي، آيت الله محقق داماد،..
+
|اساتید = [[سید محمد محقق داماد]]، [[آیت الله بروجردی]]، [[امام خمینی]]، [[شهید سید اسدالله مدنی|آیت الله مدنی]]...
 
|شاگردان =
 
|شاگردان =
 
|آثار =  
 
|آثار =  
سطر ۱۳: سطر ۱۳:
 
==ولادت==
 
==ولادت==
  
سيد اسماعیل موسوي فرزند سيد عباس در سال 1345 قمری (مطابق 1307 ش) در زنجان ديده به جهان گشود.  
+
سید اسماعیل موسوی فرزند سید عباس، در سال ۱۳۴۵ قمری (مطابق ۱۳۰۷ ش) در زنجان دیده به جهان گشود.  
  
==تحصيلات و استادان ==
+
==تحصیلات و استادان==
سيد اسماعيل، در ايام كودكي در مكتب خانه هاي قديمي به تحصيل پرداخت و در اين مراكز، با [[قرآن]] و مقدمات زبان و ادبيات فارسي آشنا گرديد. وي در آن دوران از كتاب هايي چون [[گلستان سعدی|گلستان سعدي]]، تاريخ معجم و نظاير آن بهره برد و سرانجام براي فراگيري علوم [[دین|ديني]] به زنجان مهاجرت نمود.  
+
سید اسماعیل، در ایام کودکی در مکتب خانه های قدیمی به تحصیل پرداخت و در این مراکز، با [[قرآن]] و مقدمات زبان و ادبیات فارسی آشنا گردید. وی در آن دوران از کتاب هایی چون [[گلستان سعدی|گلستان سعدی]]، تاریخ معجم و نظایر آن بهره برد و سرانجام برای فراگیری علوم [[دین|دینی]] به زنجان مهاجرت نمود.  
  
وي مقدمات زبان و [[ادبیات عرب|ادبيات عربي]] ([[صرف]] و [[علم نحو|نحو]]) را در زنجان آموخت. استاد معروف او در زنجان، حاج سيد عزيزالله خسروي بود. او از عالمان نامي اين ديار بشمار مي رفت و اهل قلم بود. وي مدت ها در منطقه «تكاب» افشار (واقع در جنوب شرقي استان آذربايجان غربي) به كار تدريس، تبليغ و نشر حقايق ديني پرداخت. در واقع آن عالم عامل بر حسب تكليف شرعي و احساس مسئوليت، وطن را ترك نمود و به اين ديار مهاجرت كرد؛ تا به ارشاد مردم و پرورش طلاب علوم ديني اهتمام ورزد.<ref> تكاب افشار، علي محمدي، ص 293؛ علما نامدار زنجان، آيت الله زين العابدين، احمد زنجاني، ص 115؛ مجله وقف ميراث جاويدان، سال سوم، ش اول، بهار 1374، ص 146.</ref>  
+
وی مقدمات زبان و [[ادبیات عرب|ادبیات عربی]] ([[صرف]] و [[علم نحو|نحو]]) را در زنجان آموخت. استاد معروف او در زنجان، حاج سید عزیزالله خسروی بود. او از عالمان نامی این دیار بشمار می رفت و اهل قلم بود. وی مدت ها در منطقه «تکاب» افشار (واقع در جنوب شرقی استان آذربایجان غربی) به کار تدریس، تبلیغ و نشر حقایق دینی پرداخت. در واقع آن عالم عامل بر حسب تکلیف شرعی و احساس مسئولیت، وطن را ترک نمود و به این دیار مهاجرت کرد؛ تا به ارشاد مردم و پرورش طلاب علوم دینی اهتمام ورزد.<ref> تکاب افشار، علی محمدی، ص ۲۹۳؛ علما نامدار زنجان، آیت الله زین العابدین، احمد زنجانی، ص ۱۱۵؛ مجله وقف میراث جاویدان، سال سوم، ش اول، بهار ۱۳۷۴، ص ۱۴۶.</ref>  
  
تحصيلات سيد اسماعيل در زنجان، سه سال طول كشيد. او در صدد بود كه در [[ذی القعده]] سال 1359 ق. براي ادامه تحصيل به [[قم]] برود؛ اما آيت الله شيخ يعقوب علي شريعتي - داماد مرحوم [[شیخ فیاض زنجانی|آيت الله شيخ فياض]] - كه در زمره مراجع و از استادان بود، به دليل عنايت و توجه خاصي كه به اين طلبه نوجوان داشت، با عزيمت وي به قم موافقت نمي كرد و دوست داشت سيد اسماعيل در همان زنجان به شكوفايي فكري و علمي برسد و پس از آن كه خود به قله علم و معرفت رسيد جويبارهاي انديشه را براي مشتاقان علوم ديني و معارفت [[اهل بيت]] علیهم السلام جاري سازد. به اصرار برخي دوستان، آيت الله شريعتي [[استخاره|استخاره‌اي]] نمود كه اين [[آیه|آيه]] قرآن در جواب آمد: «وبالحق انزلناه وبالحق نزل و ما ارسلناك الاّ مبشراً و نذيراً»<ref> [[سوره اسراء]]، آيه 105.</ref> آيت الله شريعتي چون مشاهده كرد [[استخاره]] خوب آمده است، با عزيمت آيت الله موسوي زنجاني به قم موافقت نمود.<ref> خبرگان ملت، دفتر اول، ص 488.</ref>
+
تحصیلات سید اسماعیل در زنجان، سه سال طول کشید. او در صدد بود که در [[ذی القعده]] سال ۱۳۵۹ ق. برای ادامه تحصیل به [[قم]] برود؛ اما آیت الله شیخ یعقوب علی شریعتی - داماد مرحوم [[شیخ فیاض زنجانی|آیت الله شیخ فیاض]] - که در زمره مراجع و از استادان بود، به دلیل عنایت و توجه خاصی که به این طلبه نوجوان داشت، با عزیمت وی به قم موافقت نمی کرد و دوست داشت سید اسماعیل در همان زنجان به شکوفایی فکری و علمی برسد و پس از آن که خود به قله علم و معرفت رسید جویبارهای اندیشه را برای مشتاقان علوم دینی و معارفت [[اهل بیت]] علیهم السلام جاری سازد. به اصرار برخی دوستان، آیت الله شریعتی [[استخاره|استخاره‌ای]] نمود که این [[آیه|آیه]] قرآن در جواب آمد: «وبالحق انزلناه وبالحق نزل و ما ارسلناک الاّ مبشراً و نذیراً»<ref> [[سوره اسراء]]، آیه ۱۰۵.</ref> آیت الله شریعتی چون مشاهده کرد [[استخاره]] خوب آمده است، با عزیمت آیت الله موسوی زنجانی به قم موافقت نمود.<ref> خبرگان ملت، دفتر اول، ص ۴۸۸.</ref>
  
سيد اسماعيل موسوي زنجاني، در اوايل سال 1360 ق. براي پيگيري تحصيلات علوم ديني در سطوح عالي به شهر مقدس قم مهاجرت نمود و از محضر استادان متعددي استفاده كرد كه عبارتند از:
+
سید اسماعیل موسوی زنجانی، در اوایل سال ۱۳۶۰ ق. برای پیگیری تحصیلات علوم دینی در سطوح عالی به شهر مقدس قم مهاجرت نمود و از محضر استادان متعددی استفاده کرد که عبارتند از:
  
'''<I>1- شهيد آيت الله مدني:</I>'''
+
'''<I>۱- شهید آیت الله مدنی:</I>'''
  
آيت الله زنجاني مي گويد: از نعمت هاي الهي كه در اوايل ورود به [[قم]] نصيبم گرديد، آشنايي با شهيد محراب، آيت الله [[شهید سید اسدالله مدنی|سيد اسدالله مدني]] بود، از محضر ايشان در درس [[اخلاق]] و معنويت بهره‌مند مي شدم و اين انس و الفت تا زمان عزيمت آن فقيه شهيد به [[نجف]] اشرف استمرار داشت.<ref> روزنامه جمهوري اسلامي، 28/9/1381، ش 6807.</ref> آيت الله زين العابدين احمدي زنجاني آورده است: آيت الله سيد اسماعيل موسوي زنجاني، پس از خواندن قسمتي از مقدمات عربي عازم قم گرديد و در اكثر اوقات از درس شهيد مدني استفاده مي نمود و دروس حاشيه، [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]] و [[شرح لمعه]] را از محضر آيت الله مدني آموخت. آن مجتهد والامقام نيز عنايت و محبت خاصي به اين شاگرد خود ابراز مي داشت.<ref> علماء نامدار زنجان، ص 115.</ref>
+
آیت الله زنجانی می گوید: از نعمت های الهی که در اوایل ورود به [[قم]] نصیبم گردید، آشنایی با شهید محراب، آیت الله [[شهید سید اسدالله مدنی|سید اسدالله مدنی]] بود، از محضر ایشان در درس [[اخلاق]] و معنویت بهره‌مند می شدم و این انس و الفت تا زمان عزیمت آن فقیه شهید به [[نجف]] اشرف استمرار داشت.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸/۹/۱۳۸۱، ش ۶۸۰۷.</ref> آیت الله زین العابدین احمدی زنجانی آورده است: آیت الله سید اسماعیل موسوی زنجانی، پس از خواندن قسمتی از مقدمات عربی عازم قم گردید و در اکثر اوقات از درس شهید مدنی استفاده می نمود و دروس حاشیه، [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]] و [[شرح لمعه]] را از محضر آیت الله مدنی آموخت. آن مجتهد والامقام نیز عنایت و محبت خاصی به این شاگرد خود ابراز می داشت.<ref> علماء نامدار زنجان، ص ۱۱۵.</ref>
  
'''<I>2- آيت الله موسي زنجاني:</I>'''
+
'''<I>۲- آیت الله موسی زنجانی:</I>'''
  
آيت الله سيد اسماعيل موسوي در قم، شرح لمعه را از محضر آيت الله شيخ موسي زنجاني آموخت. بيان شيرين، طرح مباحث به صورت روشن و دقيق، قدرت تتبع و پژوهش از ويژگي‌هاي علمي اين استاد بود كه براي شاگردانش جاذبه‌اي وافر داشت كه پرهيزگاري، [[عبادت]] و مكارم اخلاقي خصال معنوي وي را مضاعف مي ساخت.<ref> تاريخ زنجان، حاج سيد ابراهيم زنجاني موسوي، ص 43.</ref>  
+
آیت الله سید اسماعیل موسوی در قم، شرح لمعه را از محضر آیت الله شیخ موسی زنجانی آموخت. بیان شیرین، طرح مباحث به صورت روشن و دقیق، قدرت تتبع و پژوهش از ویژگی‌های علمی این استاد بود که برای شاگردانش جاذبه‌ای وافر داشت که پرهیزگاری، [[عبادت]] و مکارم اخلاقی خصال معنوی وی را مضاعف می ساخت.<ref> تاریخ زنجان، حاج سید ابراهیم زنجانی موسوی، ص ۴۳.</ref>  
  
'''<I>3- امام خميني:</I>'''
+
'''<I>۳- امام خمینی:</I>'''
  
[[امام خمینی|امام خميني]] در سن چهل و چهار سالگي در سال 1364 ق. در [[قم]] حوزه درسي تشكيل دادند كه روش ابتكاري ايشان در مباحث علمي [[فقه]] و [[اصول]] به سرعت مورد توجه طلاب فاضل قرار گرفت و اصولاً اين درس ها از نظر محتوا در چنان سطحي بود كه براي هر كسي قابل استفاده نبود. از اين جهت، شركت كنندگان در حوزه درسي معظم له را معمولاً افرادي تشكيل مي دادند كه چندين سال سابقه حضور در درس هاي خارج را داشتند.<ref> فرازهاي فروزان، از نگارنده، ص 171.</ref> آيت الله موسوي زنجاني چنين چشمه جوشان و پرفيضي را مغتنم شمرد و قسمتي از [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] و [[مکاسب (کتاب)|مكاسب]] را از محضر امام فراگرفت.<ref> علماء نامدار زنجان، ص 115.</ref> آنچه براي شاگرداني چون مرحوم زنجاني اين درس ها را باحلاوت مي ساخت، اين بود كه [[امام خمینی]] در جلسات درسي، علاوه بر تشريح عميق مطالب مورد بحث و كاوش هاي دقيق در ابعاد و زواياي نكات فقهي و اصولي، جنبه معنوي و ملكوتي خاصي داشتند. [[توحيد]] و [[توكل]] در كلامشان موج مي زد و مرواريدهاي آرامش و گوهرهاي اطمينان را در اين جلسات در جان مشتاقان مي نشاند.
+
[[امام خمینی|امام خمینی]] در سن چهل و چهار سالگی در سال ۱۳۶۴ ق. در [[قم]] حوزه درسی تشکیل دادند که روش ابتکاری ایشان در مباحث علمی [[فقه]] و [[اصول]] به سرعت مورد توجه طلاب فاضل قرار گرفت و اصولاً این درس ها از نظر محتوا در چنان سطحی بود که برای هر کسی قابل استفاده نبود. از این جهت، شرکت کنندگان در حوزه درسی معظم له را معمولاً افرادی تشکیل می دادند که چندین سال سابقه حضور در درس های خارج را داشتند.<ref> فرازهای فروزان، از نگارنده، ص ۱۷۱.</ref> آیت الله موسوی زنجانی چنین چشمه جوشان و پرفیضی را مغتنم شمرد و قسمتی از [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] را از محضر امام فراگرفت.<ref> علماء نامدار زنجان، ص ۱۱۵.</ref> آنچه برای شاگردانی چون مرحوم زنجانی این درس ها را باحلاوت می ساخت، این بود که [[امام خمینی]] در جلسات درسی، علاوه بر تشریح عمیق مطالب مورد بحث و کاوش های دقیق در ابعاد و زوایای نکات فقهی و اصولی، جنبه معنوی و ملکوتی خاصی داشتند. [[توحید]] و [[توکل]] در کلامشان موج می زد و مرواریدهای آرامش و گوهرهای اطمینان را در این جلسات در جان مشتاقان می نشاند.
  
'''<I>4- آيت الله بروجردي:</I>'''
+
'''<I>۴- آیت الله بروجردی:</I>'''
  
آيت الله موسوي زنجاني قسمتي از دروس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را از محضر [[آیت الله بروجردی|آيت الله بروجردي]] آموخت. اين حوزه درسي، مدتي در [[مدرسه فيضيه]] قم، در برهه‌اي هم، شب ها بعد از [[نماز جماعت]] در صحن بزرگ بارگاه مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها برگزار مي گرديد.  
+
آیت الله موسوی زنجانی قسمتی از دروس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را از محضر [[آیت الله بروجردی|آیت الله بروجردی]] آموخت. این حوزه درسی، مدتی در [[مدرسه فیضیه]] قم، در برهه‌ای هم، شب ها بعد از [[نماز جماعت]] در صحن بزرگ بارگاه مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها برگزار می گردید.  
  
'''<I>5- آيت الله محقق داماد:</I>'''
+
'''<I>۵- آیت الله محقق داماد:</I>'''
  
آيت الله موسوي زنجاني قسمت عمده رسائل و [[کفایة الاصول (کتاب)|كفايه]] را در محضر آيت الله [[سید محمد محقق داماد|محقق داماد]] گذرانيد و نيز درس خارج را بيشتر از محضر او استفاده مي نمود.<ref> خبرگان ملت، دفتر اول، ص 488.</ref> او همراه با [[مرتضی مطهری|شهید مطهري]]، [[شهید بهشتی|بهشتي]]، [[آیت الله علی قدوسی|قدوسي]]، [[شهید مفتح|مفتح]]، [[سید مصطفی خمينی|سيد مصطفي خميني]]، [[امام موسی صدر|امام موسي صدر]]، [[عبدالله جوادی آملی|جوادي آملي]] و [[ناصر مکارم شیرازی|مكارم شيرازي]]، جزء خواص آيت الله محقق داماد بودند.<ref> عالم رباني (يادنامه آيت الله حاج سيد مهدي روحاني)، ص 160-161.</ref>
+
آیت الله موسوی زنجانی قسمت عمده رسائل و [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه]] را در محضر آیت الله [[سید محمد محقق داماد|محقق داماد]] گذرانید و نیز درس خارج را بیشتر از محضر او استفاده می نمود.<ref> خبرگان ملت، دفتر اول، ص ۴۸۸.</ref> او همراه با [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]]، [[شهید بهشتی|بهشتی]]، [[آیت الله علی قدوسی|قدوسی]]، [[شهید مفتح|مفتح]]، [[سید مصطفی خمینی|سید مصطفی خمینی]]، [[امام موسی صدر|امام موسی صدر]]، [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، جزء خواص آیت الله محقق داماد بودند.<ref> عالم ربانی (یادنامه آیت الله حاج سید مهدی روحانی)، ص ۱۶۰-۱۶۱.</ref>
  
شخصيت هاي ديگري كه آيت الله موسوي از محضر آنان بهره‌مند بوده‌اند عبارتند از آيات عظام:
+
شخصیت های دیگری که آیت الله موسوی از محضر آنان بهره‌مند بوده‌اند عبارتند از آیات عظام:
  
[[سید محمد حجت کوه کمره ای|سيد محمد حجت كوه كمري]]، حاج آقا جمال مجد، عبدالحسين لنكراني، شيخ مرتضي حائري، مجاهدي، [[میرزا هاشم آملی|ميرزا هاشم آملي]] و حاج ميرزا حسن بروجردي. در جلسات درسي ايشان غالباً با آيت الله احمد رضواني زنجاني، آيت الله [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسي شبيري زنجاني]]، آيت الله ابوالفضل ميرمحمدي و آيت الله سيد مهدي روحاني و آيت الله احمد ميانجي مباحثه داشته اند و اين بزرگان غالباً از دوستان و معاشران ايشان بشمار مي‌آمده‌اند. آيت الله موسوي ضمني اشاره به اين موضوع با فروتني نوشته است: الحمدلله همه آن ها جزء استادان و مراجع هستند و اصل عاليه علم و عمل را طي كرده‌اند ولكن حقير هنوز اندر خم يك كوچه باقي مانده‌ام.<ref> اسوه پارسايان، (شرح حال آيت الله علي احمدي ميانجي)، ص 31 و 32.</ref>
+
[[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه کمری]]، حاج آقا جمال مجد، عبدالحسین لنکرانی، شیخ مرتضی حائری، مجاهدی، [[میرزا هاشم آملی|میرزا هاشم آملی]] و حاج میرزا حسن بروجردی. در جلسات درسی ایشان غالباً با آیت الله احمد رضوانی زنجانی، آیت الله [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسی شبیری زنجانی]]، آیت الله ابوالفضل میرمحمدی و آیت الله سید مهدی روحانی و آیت الله احمد میانجی مباحثه داشته اند و این بزرگان غالباً از دوستان و معاشران ایشان بشمار می‌آمده‌اند. آیت الله موسوی ضمنی اشاره به این موضوع با فروتنی نوشته است: الحمدلله همه آن ها جزء استادان و مراجع هستند و اصل عالیه علم و عمل را طی کرده‌اند ولکن حقیر هنوز اندر خم یک کوچه باقی مانده‌ام.<ref> اسوه پارسایان، (شرح حال آیت الله علی احمدی میانجی)، ص ۳۱ و ۳۲.</ref>
  
==فعاليت‌هاي علمي==
+
==فعالیت‌های علمی==
  
فعاليت‌هاي علمي آيت الله موسوي را مي توان در محورهاي ذيل مورد بررسي قرار داد:
+
فعالیت‌های علمی آیت الله موسوی را می توان در محورهای ذیل مورد بررسی قرار داد:
  
*1. وي بيش از همه استادان، از محضر آيت الله [[سید محمد محقق داماد|محقق داماد]] استفاده نمود و با حضور مداوم، مستمر و فعال، در جلسات درسي اين مجتهد گرانمايه [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] او را تقرير و تمامي اين تقريرات را تدوين و تنظيم نمود؛ اما متأسفانه اغلب اين يادداشت‌هاي نفيس از بين رفته‌اند.<ref> روزنامه جمهوري اسلامي 7 ش 6807؛ خبرگان ملت، دفتر اول، ص 489.</ref>
+
*وی بیش از همه استادان، از محضر آیت الله [[سید محمد محقق داماد|محقق داماد]] استفاده نمود و با حضور مداوم، مستمر و فعال، در جلسات درسی این مجتهد گرانمایه، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] او را تقریر و تمامی این تقریرات را تدوین و تنظیم نمود؛ اما متأسفانه اغلب این یادداشت‌های نفیس از بین رفته‌اند.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی ۷ ش ۶۸۰۷؛ خبرگان ملت، دفتر اول، ص ۴۸۹.</ref>
  
*2. ايشان كتاب هاي [[شرح لمعه]]، [[مکاسب (کتاب)|مكاسب]] و مقداري از [[کفایة الاصول (کتاب)|كفاية الاصول]] را در [[مدرسه فيضيه]] قم تدريس نموده است كه اين برنامه آموزشي توسط ايشان در [[حوزه علميه]] زنجان استمرار يافت.<ref> خبرگان ملت، دفتر اول، ص 489.</ref>
+
*ایشان کتاب های [[شرح لمعه]]، [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و مقداری از [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] را در [[مدرسه فیضیه]] قم تدریس نموده است که این برنامه آموزشی توسط ایشان در [[حوزه علمیه]] زنجان استمرار یافت.<ref> خبرگان ملت، دفتر اول، ص ۴۸۹.</ref>
*در زنجان آن عالم وارسته علاوه بر تدريس، اوضاع بيمه درماني طلاب و روحانيان را سامان داد و مدرسه علميه امام صادق علیه السلام و نيز مدرسه علميه خواهران را تأسيس نمود و بر امور آموزشي و تربيتي طلاب نظارت دقيق داشت. وي براي رسيدن به اين منظور برنامه‌ريزي هاي اصولي را اساس كار خويش قرار داد. همچنين براي گسترش [[فرهنگ]] قرآني و آشنا نمودن نسل جوان با زبان [[وحی|وحي]]، در جهت احداث دارالقرآن تلاش و نظارت داشته‌اند.<ref> علما نامدار زنجان، ص 116.</ref>
+
*در زنجان آن عالم وارسته علاوه بر تدریس، اوضاع بیمه درمانی طلاب و روحانیان را سامان داد و مدرسه علمیه امام صادق علیه السلام و نیز مدرسه علمیه خواهران را تأسیس نمود و بر امور آموزشی و تربیتی طلاب نظارت دقیق داشت. وی برای رسیدن به این منظور برنامه‌ریزی های اصولی را اساس کار خویش قرار داد. همچنین برای گسترش [[فرهنگ]] قرآنی و آشنا نمودن نسل جوان با زبان [[وحی|وحی]]، در جهت احداث دارالقرآن تلاش و نظارت داشته‌اند.<ref> علما نامدار زنجان، ص ۱۱۶.</ref>
  
==فعالیت‌های سياسي و اجتماعي==
+
==فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی==
  
مبارزات آيت الله زنجاني در واقع از دوران نوجواني آغاز مي شود؛ زيرا آن ايام مصادف بود با روي كارآمدن رضاخان و مخالفت و عداوت شديد وي با روحانيان. رضاخان از پوشيدن لباس روحانيت جلوگيري مي كرد، به علاوه شرايط جامعه را به گونه اي نموده بود كه مردم رغبتي به حوزه و دروس ديني نداشتند. در چنين اوضاع تيره و تاري او تصميم مي گيرد از وطن و خانواده دور شود و به زنجان برود و تحصيلات علوم ديني را پي گيرد. و اين حركت يك نوع مبارزه سياسي با نقشه شوم رضاخان به حساب مي آمد.
+
مبارزات آیت الله زنجانی در واقع از دوران نوجوانی آغاز می شود؛ زیرا آن ایام مصادف بود با روی کارآمدن رضاخان و مخالفت و عداوت شدید وی با روحانیان. رضاخان از پوشیدن لباس روحانیت جلوگیری می کرد، به علاوه شرایط جامعه را به گونه ای نموده بود که مردم رغبتی به حوزه و دروس دینی نداشتند. در چنین اوضاع تیره و تاری او تصمیم می گیرد از وطن و خانواده دور شود و به زنجان برود و تحصیلات علوم دینی را پی گیرد. و این حرکت یک نوع مبارزه سیاسی با نقشه شوم رضاخان به حساب می آمد.
  
===همراه با فدائيان اسلام و آيت‌الله كاشاني===
+
===همراه با فدائیان اسلام و آیت‌الله کاشانی===
  
فدائيان اسلام و در رأس آنان [[شهید نواب صفوی|سيد مجتبي نواب صفوي]] از فريادگران عصر بيداد، در روزگار ظلمه بودند كه فرياد سرخ خويش را براي حاكميت [[حق]] و [[قرآن]] در جامعه طنين افكندند. در آن زمان آيت الله موسوي زنجاني كه در [[حوزه علميه قم]] مشغول تحصيل و فعاليت‌هاي فرهنگي بود، وقتي از مبارزات نواب صفوي و يارانش باخبر شد، با تشويق [[شهید سید اسدالله مدنی|شهيد آيت الله مدني]] همكاري خويش را با آن اسوه هاي فداكاري و مقاومت آغاز نمود. خودش مي گويد: در دوران فدائيان اسلام در مبارزات شركت داشتم.<ref> مصاحبه با مرحوم آيت الله خسروي، مجله وقف ميراث جاويدان، سال سوم، ش اول، بهار 1374، ص 146.</ref>
+
فدائیان اسلام و در رأس آنان [[شهید نواب صفوی|سید مجتبی نواب صفوی]] از فریادگران عصر بیداد، در روزگار ظلمه بودند که فریاد سرخ خویش را برای حاکمیت [[حق]] و [[قرآن]] در جامعه طنین افکندند. در آن زمان آیت الله موسوی زنجانی که در [[حوزه علمیه قم]] مشغول تحصیل و فعالیت‌های فرهنگی بود، وقتی از مبارزات نواب صفوی و یارانش باخبر شد، با تشویق [[شهید سید اسدالله مدنی|شهید آیت الله مدنی]] همکاری خویش را با آن اسوه های فداکاری و مقاومت آغاز نمود. خودش می گوید: در دوران فدائیان اسلام در مبارزات شرکت داشتم.<ref> مصاحبه با مرحوم آیت الله خسروی، مجله وقف میراث جاویدان، سال سوم، ش اول، بهار ۱۳۷۴، ص ۱۴۶.</ref>
  
ايشان در قيام [[سید ابوالقاسم کاشانی|آيت الله كاشاني]] بر عليه استعمار انگلستان و رژيم پهلوي فعاليت داشت و تصميم گرفت همراه با آن فقيد مجاهد، بدون هيچ گونه احساس خستگي، به مخالفت خود با تجاوز، تهاجم و استبداد ادامه دهد. وي از اين كه با نقشه‌هاي شوم دشمنان، كشور [[ایران|ايران]] در چنگال ديكتاتوري قرار گرفته بود، رنج مي برد و مي كوشيد خروش خويش را در ركاب آيت الله كاشاني بر عليه اين اختناق بروز دهد.<ref> خبرگان ملت، ص 489.</ref>
+
ایشان در قیام [[سید ابوالقاسم کاشانی|آیت الله کاشانی]] بر علیه استعمار انگلستان و رژیم پهلوی فعالیت داشت و تصمیم گرفت همراه با آن فقید مجاهد، بدون هیچ گونه احساس خستگی، به مخالفت خود با تجاوز، تهاجم و استبداد ادامه دهد. وی از این که با نقشه‌های شوم دشمنان، کشور [[ایران|ایران]] در چنگال دیکتاتوری قرار گرفته بود، رنج می برد و می کوشید خروش خویش را در رکاب آیت الله کاشانی بر علیه این اختناق بروز دهد.<ref> خبرگان ملت، ص ۴۸۹.</ref>
  
زماني كه افراد حزب توده، تبليغات وسيعي در سطح كشور ايران راه انداختند، وي در جلساتي كه عده‌اي از دوستان فاضلش، از جمله آيت الله سيد مهدي روحاني تشكيل مي داد، حضور مي يافت، تا در مقابل تبليغات مسموم و جنجال هاي مادي گرايان و طرح مسايل اعتقادي و به بحث گذاشتن انديشه هاي ديني به روشن نمودن اذهان عمومي كمك كرده و اين حركت باتلاقي را با چشمه‌هاي جوشان معرفت قرآني و روايي خنثي نمايند.  
+
زمانی که افراد حزب توده، تبلیغات وسیعی در سطح کشور ایران راه انداختند، وی در جلساتی که عده‌ای از دوستان فاضلش، از جمله آیت الله سید مهدی روحانی تشکیل می داد، حضور می یافت، تا در مقابل تبلیغات مسموم و جنجال های مادی گرایان و طرح مسایل اعتقادی و به بحث گذاشتن اندیشه های دینی به روشن نمودن اذهان عمومی کمک کرده و این حرکت باتلاقی را با چشمه‌های جوشان معرفت قرآنی و روایی خنثی نمایند.  
  
در اين جلسات [[شهید مطهری]]، [[شهيد مفتح]]، [[امام موسی صدر|امام موسي صدر]] و برخي ديگر حضور مي يافتند و مطالب مورد نياز را در اختيار نويسندگان، مجلات و جرايدي كه علاقمند به نشر آن ها بودند، مي گذاشتند. اگر چه آيت الله موسوي زنجاني، از مطالب طرح شده در اين جلسات، نوشتاري به صورت كتاب تنظيم ننمود؛ ولي به طور قطع در اين جلسات اقدامات وسيعي در مقابل منطق عوام فريبانه گروه‌هاي چپ و توده‌اي‌ها انجام شد كه او هم در آن شريك بود.<ref> روزنامه جمهوري اسلامي، ش 6807.</ref>
+
در این جلسات [[شهید مطهری]]، [[شهید مفتح]]، [[امام موسی صدر|امام موسی صدر]] و برخی دیگر حضور می یافتند و مطالب مورد نیاز را در اختیار نویسندگان، مجلات و جرایدی که علاقمند به نشر آن ها بودند، می گذاشتند. اگر چه آیت الله موسوی زنجانی، از مطالب طرح شده در این جلسات، نوشتاری به صورت کتاب تنظیم ننمود؛ ولی به طور قطع در این جلسات اقدامات وسیعی در مقابل منطق عوام فریبانه گروه‌های چپ و توده‌ای‌ها انجام شد که او هم در آن شریک بود.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، ش ۶۸۰۷.</ref>
  
===همراه و در كنار امام===
+
===همراه و در کنار امام===
  
طرح لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي در هيأت دولت رژيم پهلوي و تصويب آن در 16 مهر 1341، نمايش ضد ديانت رژيم پهلوي بود كه به موجب آن، واژه [[اسلام]] از شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان حذف گرديد و نيز انتخاب شوندگان از اين پس به جاي [[قرآن]] مي توانستند مراسم تحليف را به هر كتاب آسماني ديگري هم به جا آورند. عالمان طراز اول [[قم]] در مقابل اين توطئه به مقابله برخاستند و در رأس آنان، [[امام خمینی]] با تصميمي قاطع، مبارزه‌اي قهرآميز را در اين راستا آغاز نمود.<ref> گفتگو با آيت الله سيد مهدي روحاني، مجله نور علم، ش 29.</ref>
+
طرح لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در هیأت دولت رژیم پهلوی و تصویب آن در ۱۶ مهر ۱۳۴۱، نمایش ضد دیانت رژیم پهلوی بود که به موجب آن، واژه [[اسلام]] از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف گردید و نیز انتخاب شوندگان از این پس به جای [[قرآن]] می توانستند مراسم تحلیف را به هر کتاب آسمانی دیگری هم به جا آورند. عالمان طراز اول [[قم]] در مقابل این توطئه به مقابله برخاستند و در رأس آنان، [[امام خمینی]] با تصمیمی قاطع، مبارزه‌ای قهرآمیز را در این راستا آغاز نمود.<ref> گفتگو با آیت الله سید مهدی روحانی، مجله نور علم، ش ۲۹.</ref>
  
آيت الله موسوي زنجاني، در اين مبارزه كه به رهبري امام شكل گرفت، به اندازه وسع و توانش و در زمينه‌هاي مختلفي، نظير: پخش و توزيع اعلاميه‌هاي امام، حضور در جلسات جامعه مدرسين حوزه علميه قم و ارتباط با امام و همگامي با ديگر مبارزان، شركتي پرتحرك داشت و در اين ميدان كه به پيروزي علما انجاميد، به مقاومت خويش ادامه داد.<ref> فرازهاي فروزان، ص 401.</ref>  
+
آیت الله موسوی زنجانی، در این مبارزه که به رهبری امام شکل گرفت، به اندازه وسع و توانش و در زمینه‌های مختلفی، نظیر: پخش و توزیع اعلامیه‌های امام، حضور در جلسات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ارتباط با امام و همگامی با دیگر مبارزان، شرکتی پرتحرک داشت و در این میدان که به پیروزی علما انجامید، به مقاومت خویش ادامه داد.<ref> فرازهای فروزان، ص ۴۰۱.</ref>  
  
او در اين باره مي نويسد: از وقتي كه نهضت امام خميني درباره انجمن هاي ايالتي و ولايتي شروع شد، به قدر توانايي و استعداد فعاليت داشتم تا جريان 15 خرداد 1342 پيش آمد و امام بزرگوار از سوي رژيم پهلوي بازداشت شد. در اين مدت هم آرام نبودم تا ايشان آزاد شدند. در آن فرصت مفيد، ما هم به بركت حضور رهبر، فعاليتمان بيشتر شد، تا اين كه امام عزيز تبعيد گرديد كه در اين مدت نيز به قدر استعداد فعاليت داشتم.<ref> علماء نامدار زنجان، ص 115.</ref>
+
او در این باره می نویسد: از وقتی که نهضت امام خمینی درباره انجمن های ایالتی و ولایتی شروع شد، به قدر توانایی و استعداد فعالیت داشتم تا جریان ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ پیش آمد و امام بزرگوار از سوی رژیم پهلوی بازداشت شد. در این مدت هم آرام نبودم تا ایشان آزاد شدند. در آن فرصت مفید، ما هم به برکت حضور رهبر، فعالیتمان بیشتر شد، تا این که امام عزیز تبعید گردید که در این مدت نیز به قدر استعداد فعالیت داشتم.<ref> علماء نامدار زنجان، ص ۱۱۵.</ref>
===مبارزات سیاسی===
+
===مبارزه تا پیروزی===
  
آيت الله [[سید صدرالدین صدر|سيد صدرالدين صدر]]، پدر [[امام موسی صدر|امام موسي صدر]] كه از مراجع و مدرسان مشهور حوزه علميه قم بود، در سال 1352 ش. به آيت الله موسوي زنجاني پيشنهاد نمود به [[تهران]] برود و در آن جا فعاليت هاي فرهنگي-اجتماعي خود را ادامه دهد. ايشان هم پذيرفت و در همين سال به آن جا رفت و در يكي از مساجد آن ديار، فعاليت‌هاي سياسي خويش را گسترش داد. اين مبارزات به قدري براي ساواك مهم تلقي مي گرديد كه نه تنها آيت الله موسوي؛ بلكه فرزند ايشان نيز تحت تعقيب قرار گرفت. سيد محمدمهدي موسوي (فرزندش) در مبارزات مسلحانه بر عليه رژيم دستگير و در زندان پس از شكنجه‌هاي سخت، در سال 1355 ش. به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسيد.  
+
آیت الله [[سید صدرالدین صدر|سید صدرالدین صدر]]، پدر [[امام موسی صدر|امام موسی صدر]] که از مراجع و مدرسان مشهور حوزه علمیه قم بود، در سال ۱۳۵۲ ش. به آیت الله موسوی زنجانی پیشنهاد نمود به [[تهران]] برود و در آن جا فعالیت های فرهنگی-اجتماعی خود را ادامه دهد. ایشان هم پذیرفت و در همین سال به آن جا رفت و در یکی از مساجد آن دیار، فعالیت‌های سیاسی خویش را گسترش داد. این مبارزات به قدری برای ساواک مهم تلقی می گردید که نه تنها آیت الله موسوی؛ بلکه فرزند ایشان نیز تحت تعقیب قرار گرفت. سید محمدمهدی موسوی (فرزندش) در مبارزات مسلحانه بر علیه رژیم دستگیر و در زندان پس از شکنجه‌های سخت، در سال ۱۳۵۵ ش. به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.  
  
او در جاي ديگر مي افزايد: بعد از شهادت فرزندم نوعاً منبر، [[مسجد]] و محل سكونتم، تحت كنترل ساواك بود و چندين بار هم به سازمان امنيت احضار شدم. چند روز نيز در ساواك شهرستان دزفول بازداشت بودم؛ تا اين كه به اتفاق برخي دوستان و ياران موفق شدم به عتبات عاليات بروم و پس از [[زيارت]] امامان معصوم علیهم السلام در [[نجف]] با [[امام خمینی]] ملاقات نمودم.<ref> خبرگان ملت، ص 491.</ref>
+
جمعی از روحانیان تهران، طی اعلامیه‌ای به دلیل اعتراض به کشتار جمعه خونین میدان شهدا (ژاله سابق) و در آستانه فرا رسیدن سالروز شهادت آیت الله [[سید مصطفی خمینی|سید مصطفی خمینی]] و... در روز دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۵۷ (مطابق به ۱۳ [[ذی القعده]] ۱۳۹۹ ق) را تعطیل عمومی اعلام نمودند. آیت الله سید اسماعیل موسوی زنجانی در تنظیم، تأیید و امضای این اعلامیه نقش مهمی را عهده دار بود.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، ش ۶۸۰۷.</ref>
  
جمعي از روحانيان تهران، طي اعلاميه‌اي به دليل اعتراض به كشتار جمعه خونين ميدان شهدا (ژاله سابق) و در آستانه فرا رسيدن سالروز شهادت آيت الله [[سید مصطفی خمينی|سيد مصطفي خميني]] و... در روز دوشنبه 24 مهر 1357 مطابق به 13 [[ذی القعده]] 1399 ق. را تعطيل عمومي اعلام نمودند. آيت الله سيد اسماعيل موسوي زنجاني در تنظيم، تأييد و امضاي اين اعلاميه نقش مهمي را عهده دار بود.<ref> روزنامه جمهوري اسلامي، ش 6807.</ref>
+
ایشان در صدور اعلامیه تاریخی روحانیان تهران و دعوت به راهپیمایی در روزهای [[تاسوعا]] و [[عاشورا|عاشورای]] سال ۱۳۹۹ ق. (۱۳۵۷ ش) همت گماشت. با دعوت جامعه روحانیت تهران و پاسخ مثبتی که اقشار گوناگون به آن دادند، راهپیمایی بزرگ تاریخ، با حضور متجاوز از سه میلیون نفر، در روزهای تاسوعا و عاشورا در تهران انجام گرفت که پشت رژیم پهلوی را شکست و دولت نظامی را به زانو درآورد و دنیا را در بهت و حیرت قرار داد.<ref> نهضت روحانیون ایران، چ ۸، ص ۳۸۴.</ref>  
  
ايشان در صدور اعلاميه تاريخي روحانيان تهران و دعوت به راهپيمايي در روزهاي [[تاسوعا]] و [[عاشورا|عاشوراي]] سال 1399 ق. (1357 ش) همت گماشت. با دعوت جامعه روحانيت تهران و پاسخ مثبتي كه اقشار گوناگون به آن دادند، راهپيمايي بزرگ تاريخ، با حضور متجاوز از سه ميليون نفر، در روزهاي تاسوعا و عاشورا در تهران انجام گرفت كه پشت رژيم پهلوي را شكست و دولت نظامي را به زانو درآورد و دنيا را در بهت و حيرت قرار داد.<ref> نهضت روحانيون ايران، چ 8، ص 384.</ref>  
+
آیت الله موسوی زنجانی در خصوص این تلاش ها می نویسد: با روحانیت مبارز تهران در دوران انقلاب فعالیت داشتم. در تشکیل جلسات، راهپیمایی ها، حضور در مراسم و... و از کارهایی که مربوط به دوران انقلاب بوده کوتاهی نداشتم، با کمال جدیت فعالیت می کردم.<ref> همان، ج ۹، ص ۴۲-۴۴.</ref> از دیگر فعالیت‌هایم این بود که در آن ایام، مدت ها [[امام جماعت‌|امام جماعت]] یکی از مساجد انقلابی بودم و در اجتماع جوانان پرخروش حضور پیدا می کردم.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، ش ۶۸۰۷.</ref>
  
آيت الله موسوي زنجاني در خصوص اين تلاش ها مي نويسد: با روحانيت مبارز تهران در دوران انقلاب فعاليت داشتم. در تشكيل جلسات، راهپيمايي ها، حضور در مراسم و... و از كارهايي كه مربوط به دوران انقلاب بوده كوتاهي نداشتم، با كمال جديت فعاليت مي كردم.<ref> همان، ج 9، ص 42-44.</ref> از ديگر فعاليت‌هايم اين بود كه در آن ايام، مدت ها [[امام جماعت‌|امام جماعت]] يكي از مساجد انقلابي بودم و در اجتماع جوانان پرخروش حضور پيدا مي كردم.<ref> روزنامه جمهوري اسلامي، ش 6807.</ref>
+
===مسئولیت‌های پس از انقلاب===
  
===مسئوليت‌های پس از انقلاب ===
+
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله موسوی زنجانی مدتی در دادگاه انقلاب، زیر نظر آیت الله محمدی گیلانی به پرونده‌ها رسیدگی می نمود. مدتی نیز در زندان قصر، اوین و شهرک مهدیه تهران، تلاش حقوقی و قضایی او استمرار داشت و پس از آن در دادگاه مدنی خاص (شعبه تجدیدنظر) مشغول انجام وظایف گردید.
  
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، آيت الله موسوي زنجاني مدتي در دادگاه انقلاب، زير نظر آيت الله محمدي گيلاني به پرونده‌ها رسيدگي مي نمود. مدتي نيز در زندان قصر، اوين و شهرك مهديه تهران، تلاش حقوقي و قضايي او استمرار داشت و پس از آن در دادگاه مدني خاص (شعبه تجديدنظر) مشغول انجام وظايف گرديد.
+
در تیر ماه ۱۳۶۱ ([[شعبان]] ۱۴۰۲ ق) از سوی حضرت [[امام خمینی]] به سِمَت [[امام جمعه]] زنجان منصوب گردید.<ref> خبرگان ملت، ص ۴۹۱.</ref> و یک سال بعد هم، حکم نمایندگی این [[فقیه|فقیه]] پارسا از سوی آن روح قدسی صادر شد. در این حکم آمده است: «جناب حجة الاسلام آقای حاج سید میرآقا زنجانی دامت افاضاته. بدین وسیله جنابعالی را به سمت نمایندگی خود در استان زنجان منصوب می نمایم که ان شاء الله تعالی در رفع نیازمندی‌های مذهبی و مشکلات اهالی آن منطقه اقدام نموده و در اموری که نیاز به اذن ولی فقیه دارد جنابعالی از طرف این جانب مجاز در تصدی و تصرف می باشید. امید است اهالی محترم و ارگان ها و نهادهای انقلابی در هم آهنگی و همکاری با جنابعالی دریغ نورزند. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته، به تاریخ شانزدهم [[شوال]] المکرم ۱۴۰۳ / پنجم مرداد ۱۳۶۲ ش. روح الله الموسوی الخمینی».<ref> صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۳۳۴.</ref>
  
در تير ماه 1361 ([[شعبان]] 1402 ق) از سوي حضرت [[امام خمینی]] به سِمَت [[امام جمعه]] زنجان منصوب گرديد.<ref> خبرگان ملت، ص 491.</ref> و يك سال بعد هم، حكم نمايندگي اين [[فقیه|فقيه]] پارسا از سوي آن روح قدسي صادر شد. در اين حكم آمده است: «جناب حجة الاسلام آقاي حاج سيد ميرآقا زنجاني دامت افاضاته. بدين وسيله جنابعالي را به سمت نمايندگي خود در استان زنجان منصوب مي نمايم كه ان شاء الله تعالي در رفع نيازمندي‌هاي مذهبي و مشكلات اهالي آن منطقه اقدام نموده و در اموري كه نياز به اذن ولي فقيه دارد جنابعالي از طرف اين جانب مجاز در تصدي و تصرف مي باشيد. اميد است اهالي محترم و ارگان ها و نهادهاي انقلابي در هم آهنگي و همكاري با جنابعالي دريغ نورزند. والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته، به تاريخ شانزدهم [[شوال]] المكرم 1403 / پنجم مرداد 1362 ش. روح الله الموسوي الخميني».<ref> صحيفه امام، ج 16، ص 334.</ref>
+
وی در انتخابات مجلس خبرگان قانونگذاری و خبرگان رهبری دوره اول، دوم و سوم، از سوی مردم شریف استان زنجان انتخاب گردید و در برخی کمیسیون های این نهاد عضویت داشت. او می گوید: در واقعه جانگداز رحلت امام، مجلس خبرگان وظیفه خود را به خوبی انجام داد و به کوری چشم دشمنان خارجی و داخلی در همان روز حضرت آیت الله العظمی [[سید علی حسینی خامنه ای|سید علی خامنه‌ای]] را به رهبری برگزید و مصداق آیه کریمه «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم»<ref> [[سوره مائده]]، آیه ۳.</ref> به تحقق نشست.
  
وي در انتخابات مجلس خبرگان قانونگذاري و خبرگان رهبري دوره اول، دوم و سوم، از سوي مردم شريف استان زنجان انتخاب گرديد و در برخي كميسيون هاي اين نهاد عضويت داشت. او مي گويد: در واقعه جانگداز رحلت امام، مجلس خبرگان وظيفه خود را به خوبي انجام داد و به كوري چشم دشمنان خارجي و داخلي در همان روز حضرت آيت الله العظمي [[سید علی حسینی خامنه ای|سيد علي خامنه‌اي]] را به رهبري برگزيد و مصداق آيه كريمه «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم»<ref> [[سوره مائده]]، آیه 3.</ref> به تحقق نشست.
+
در مدت حضور ایشان در استان زنجان، با نظارت و پیگیری او فعالیت‌ها و اقداماتی در جهت بهبود مسایل و مشکلات موجود در سطح این منطقه به انجام رسید که از جمله آن ها بازسازی و عمران مدرسه علمیه زنجان، تأسیس ستاد جهیزیه، احداث صندوق [[قرض الحسنه]] جوادالائمه و بهبود بخشیدن به وضع رفاهی، معیشتی و آموزشی طلاب است.<ref> همان، ج ۱۸، ص ۲۴؛ ویژه‌نامه پرواز از حرم، روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زنجان، ص ۱۱.</ref>
  
در مدت حضور ايشان در استان زنجان، با نظارت و پيگيري او فعاليت‌ها و اقداماتي در جهت بهبود مسايل و مشكلات موجود در سطح اين منطقه به انجام رسيد كه از جمله آن ها بازسازي و عمران مدرسه علميه زنجان، تأسيس ستاد جهيزيه، احداث صندوق [[قرض الحسنه]] جوادالائمه و بهبود بخشيدن به وضع رفاهي، معيشتي و آموزشي طلاب است.<ref> همان، ج 18، ص 24؛ ويژه‌نامه پرواز از حرم، روابط عمومي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي زنجان، ص 11.</ref>
+
آیت الله موسوی زنجانی، زمان با شروع جنگ تحمیلی، در [[تهران]] سکونت داشت. با شروع دفاع مقدس سه بار در جبهه‌های حق علیه متجاوزان بعثی حضور یافت و پس از آن که در زنجان سکونت گزید، سالی دو سه بار ضمن حضور در مناطق عملیاتی، با رزمندگان اسلام جلساتی تشکیل می داد که در تقویت روحیه و غنای اعتقادی و اخلاقی آنان بسیار مؤثر بود.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ دی ۱۳۸۱، ص ۱۴.</ref>
 
 
آيت الله موسوي زنجاني، زمان با شروع جنگ تحميلي، در [[تهران]] سكونت داشت. با شروع دفاع مقدس سه بار در جبهه‌هاي حق عليه متجاوزان بعثي حضور يافت و پس از آن كه در زنجان سكونت گزيد، سالي دو سه بار ضمن حضور در مناطق عملياتي، با رزمندگان اسلام جلساتي تشكيل مي داد كه در تقويت روحيه و غناي اعتقادي و اخلاقي آنان بسيار مؤثر بود.<ref> روزنامه جمهوري اسلامي، 28 دي 1381، ص 14.</ref>
 
 
==وفات==
 
==وفات==
  
آيت الله سيد اسماعيل موسوي در آذر ماه سال 1381 ش. که به [[مشهد]] مقدس عزيمت کرده بود، در صحن قدسي و ملكوتي حضرت [[امام رضا]] علیه السلام و در جوار مضجع شريف جد مباركش، دچار ايست قلبي گرديد و [[روح]] پاكش به ملكوت پيوست.  
+
آیت الله سید اسماعیل موسوی در آذر ماه سال ۱۳۸۱ ش. که به [[مشهد]] مقدس عزیمت کرده بود، در صحن قدسی و ملکوتی حضرت [[امام رضا]] علیه السلام و در جوار مضجع شریف جد مبارکش، دچار ایست قلبی گردید و [[روح]] پاکش به ملکوت پیوست.  
  
پيكر آن مرحوم پس از مراسم [[نماز جمعه]] در تاريخ 81/9/30 در زنجان [[تشییع جنازه|تشییع]] و سپس به شهر مقدس [[قم]] انتقال يافت، تا در جوار مرقد مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها دفن گردد.  
+
پیکر آن مرحوم پس از مراسم [[نماز جمعه]] در تاریخ ۸۱/۹/۳۰ در زنجان [[تشییع جنازه|تشییع]] و سپس به شهر مقدس [[قم]] انتقال یافت، تا در جوار مرقد مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها دفن گردد.  
  
به مناسبت رحلت امام جمعه زنجان، [[سید علی حسینی خامنه ای|مقام معظم رهبري]] پيام تسليتي صادر فرمودند كه متن آن بدين شرح است: «بسم الله الرحمن الرحيم، درگذشت [[فقیه|فقيه]] پرهيزكار و پارسا مرحوم آيت الله آقاي حاج سيد اسماعيل موسوي زنجاني [[امام جمعه]] محترم زنجان موجب تأسف و تأثر اين جانب گرديد. اين عالم وارسته و بزرگوار از جمله چهره‌هاي برجسته روحاني و از خدمتگزاران حقيقي اسلام و انقلاب و نظام اسلامي بودند. فرزند عزيز ايشان از جمله شهداي سرافراز و خود ايشان در سلك مؤمنان صادق و صبوري بودند كه وعده صلوات و رحمت الهي به آنان در [[قرآن كريم]] داده شده است. سال ها تحقيق و مطالعه در [[علوم اسلامی|علوم اسلامي]] در حوزه علميه قم و شركت در مبارزات جامعه مدرسين و سپس سال ها اشتغال در مسند امامت جمعه زنجان و حضور مؤثر در فعاليت هاي انقلابي و اسلامي و خدمت به مردم، سابقه افتخارآميز اين مرد الهي است. اين جانب، فقدان اين چهره مردمي و محبوب و اين عالم رباني را به حوزه علميه قم به خصوص علماي اعلام و دوستداران و علاقه‌مندان ايشان و نيز به مردم مؤمن و انقلابي زنجان و بالاخص به خانواده مكرم و فرزندان معزز ايشان تسليت مي گويم و رحمت واسعه الهي را براي ايشان مسئلت مي كنم». سيد علي خامنه‌اي، 29/9/1381 ش.<ref> روزنامه جمهوري اسلامي، 28 آبان 1381، ش 6807.</ref>
+
به مناسبت رحلت امام جمعه زنجان، [[سید علی حسینی خامنه ای|مقام معظم رهبری]] پیام تسلیتی صادر فرمودند که متن آن بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم، درگذشت [[فقیه|فقیه]] پرهیزکار و پارسا مرحوم آیت الله آقای حاج سید اسماعیل موسوی زنجانی [[امام جمعه]] محترم زنجان موجب تأسف و تأثر این جانب گردید. این عالم وارسته و بزرگوار از جمله چهره‌های برجسته روحانی و از خدمتگزاران حقیقی اسلام و انقلاب و نظام اسلامی بودند. فرزند عزیز ایشان از جمله شهدای سرافراز و خود ایشان در سلک مؤمنان صادق و صبوری بودند که وعده صلوات و رحمت الهی به آنان در [[قرآن کریم]] داده شده است. سال ها تحقیق و مطالعه در [[علوم اسلامی|علوم اسلامی]] در حوزه علمیه قم و شرکت در مبارزات جامعه مدرسین و سپس سال ها اشتغال در مسند امامت جمعه زنجان و حضور مؤثر در فعالیت های انقلابی و اسلامی و خدمت به مردم، سابقه افتخارآمیز این مرد الهی است. این جانب، فقدان این چهره مردمی و محبوب و این عالم ربانی را به حوزه علمیه قم به خصوص علمای اعلام و دوستداران و علاقه‌مندان ایشان و نیز به مردم مؤمن و انقلابی زنجان و بالاخص به خانواده مکرم و فرزندان معزز ایشان تسلیت می گویم و رحمت واسعه الهی را برای ایشان مسئلت می کنم». سید علی خامنه‌ای، ۲۹/۹/۱۳۸۱ ش.<ref> روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ آبان ۱۳۸۱، ش ۶۸۰۷.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۱۱۴: سطر ۱۱۲:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* غلامرضا گلي زواره، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد 19، صفحه 202، 225.
+
*غلامرضا گلی زواره، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۹، صفحه ۲۰۲، ۲۲۵.
  
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]

نسخهٔ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۸

آیت الله سیداسماعیل موسوی زنجانی (۱۳۰۷-۱۳۸۱ ش)، از روحانیون مجاهد در انقلاب اسلامی و از شاگردان آیت الله محقق داماد و امام خمینی بود. از مهمترین فعالیت‌های اجتماعی وی می توان به امامت جمعه شهر زنجان و عضویت در مجلس خبرگان رهبری اشاره کرد.

۲۰۰px
نام کامل سید اسماعیل موسوی زنجانی
زادروز ۱۳۰۷ شمسی
زادگاه زنجان
وفات ۱۳۸۱ شمسی
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

سید محمد محقق داماد، آیت الله بروجردی، امام خمینی، آیت الله مدنی...



ولادت

سید اسماعیل موسوی فرزند سید عباس، در سال ۱۳۴۵ قمری (مطابق ۱۳۰۷ ش) در زنجان دیده به جهان گشود.

تحصیلات و استادان

سید اسماعیل، در ایام کودکی در مکتب خانه های قدیمی به تحصیل پرداخت و در این مراکز، با قرآن و مقدمات زبان و ادبیات فارسی آشنا گردید. وی در آن دوران از کتاب هایی چون گلستان سعدی، تاریخ معجم و نظایر آن بهره برد و سرانجام برای فراگیری علوم دینی به زنجان مهاجرت نمود.

وی مقدمات زبان و ادبیات عربی (صرف و نحو) را در زنجان آموخت. استاد معروف او در زنجان، حاج سید عزیزالله خسروی بود. او از عالمان نامی این دیار بشمار می رفت و اهل قلم بود. وی مدت ها در منطقه «تکاب» افشار (واقع در جنوب شرقی استان آذربایجان غربی) به کار تدریس، تبلیغ و نشر حقایق دینی پرداخت. در واقع آن عالم عامل بر حسب تکلیف شرعی و احساس مسئولیت، وطن را ترک نمود و به این دیار مهاجرت کرد؛ تا به ارشاد مردم و پرورش طلاب علوم دینی اهتمام ورزد.[۱]

تحصیلات سید اسماعیل در زنجان، سه سال طول کشید. او در صدد بود که در ذی القعده سال ۱۳۵۹ ق. برای ادامه تحصیل به قم برود؛ اما آیت الله شیخ یعقوب علی شریعتی - داماد مرحوم آیت الله شیخ فیاض - که در زمره مراجع و از استادان بود، به دلیل عنایت و توجه خاصی که به این طلبه نوجوان داشت، با عزیمت وی به قم موافقت نمی کرد و دوست داشت سید اسماعیل در همان زنجان به شکوفایی فکری و علمی برسد و پس از آن که خود به قله علم و معرفت رسید جویبارهای اندیشه را برای مشتاقان علوم دینی و معارفت اهل بیت علیهم السلام جاری سازد. به اصرار برخی دوستان، آیت الله شریعتی استخاره‌ای نمود که این آیه قرآن در جواب آمد: «وبالحق انزلناه وبالحق نزل و ما ارسلناک الاّ مبشراً و نذیراً»[۲] آیت الله شریعتی چون مشاهده کرد استخاره خوب آمده است، با عزیمت آیت الله موسوی زنجانی به قم موافقت نمود.[۳]

سید اسماعیل موسوی زنجانی، در اوایل سال ۱۳۶۰ ق. برای پیگیری تحصیلات علوم دینی در سطوح عالی به شهر مقدس قم مهاجرت نمود و از محضر استادان متعددی استفاده کرد که عبارتند از:

۱- شهید آیت الله مدنی:

آیت الله زنجانی می گوید: از نعمت های الهی که در اوایل ورود به قم نصیبم گردید، آشنایی با شهید محراب، آیت الله سید اسدالله مدنی بود، از محضر ایشان در درس اخلاق و معنویت بهره‌مند می شدم و این انس و الفت تا زمان عزیمت آن فقیه شهید به نجف اشرف استمرار داشت.[۴] آیت الله زین العابدین احمدی زنجانی آورده است: آیت الله سید اسماعیل موسوی زنجانی، پس از خواندن قسمتی از مقدمات عربی عازم قم گردید و در اکثر اوقات از درس شهید مدنی استفاده می نمود و دروس حاشیه، معالم و شرح لمعه را از محضر آیت الله مدنی آموخت. آن مجتهد والامقام نیز عنایت و محبت خاصی به این شاگرد خود ابراز می داشت.[۵]

۲- آیت الله موسی زنجانی:

آیت الله سید اسماعیل موسوی در قم، شرح لمعه را از محضر آیت الله شیخ موسی زنجانی آموخت. بیان شیرین، طرح مباحث به صورت روشن و دقیق، قدرت تتبع و پژوهش از ویژگی‌های علمی این استاد بود که برای شاگردانش جاذبه‌ای وافر داشت که پرهیزگاری، عبادت و مکارم اخلاقی خصال معنوی وی را مضاعف می ساخت.[۶]

۳- امام خمینی:

امام خمینی در سن چهل و چهار سالگی در سال ۱۳۶۴ ق. در قم حوزه درسی تشکیل دادند که روش ابتکاری ایشان در مباحث علمی فقه و اصول به سرعت مورد توجه طلاب فاضل قرار گرفت و اصولاً این درس ها از نظر محتوا در چنان سطحی بود که برای هر کسی قابل استفاده نبود. از این جهت، شرکت کنندگان در حوزه درسی معظم له را معمولاً افرادی تشکیل می دادند که چندین سال سابقه حضور در درس های خارج را داشتند.[۷] آیت الله موسوی زنجانی چنین چشمه جوشان و پرفیضی را مغتنم شمرد و قسمتی از رسائل و مکاسب را از محضر امام فراگرفت.[۸] آنچه برای شاگردانی چون مرحوم زنجانی این درس ها را باحلاوت می ساخت، این بود که امام خمینی در جلسات درسی، علاوه بر تشریح عمیق مطالب مورد بحث و کاوش های دقیق در ابعاد و زوایای نکات فقهی و اصولی، جنبه معنوی و ملکوتی خاصی داشتند. توحید و توکل در کلامشان موج می زد و مرواریدهای آرامش و گوهرهای اطمینان را در این جلسات در جان مشتاقان می نشاند.

۴- آیت الله بروجردی:

آیت الله موسوی زنجانی قسمتی از دروس خارج فقه و اصول را از محضر آیت الله بروجردی آموخت. این حوزه درسی، مدتی در مدرسه فیضیه قم، در برهه‌ای هم، شب ها بعد از نماز جماعت در صحن بزرگ بارگاه مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها برگزار می گردید.

۵- آیت الله محقق داماد:

آیت الله موسوی زنجانی قسمت عمده رسائل و کفایه را در محضر آیت الله محقق داماد گذرانید و نیز درس خارج را بیشتر از محضر او استفاده می نمود.[۹] او همراه با شهید مطهری، بهشتی، قدوسی، مفتح، سید مصطفی خمینی، امام موسی صدر، جوادی آملی و مکارم شیرازی، جزء خواص آیت الله محقق داماد بودند.[۱۰]

شخصیت های دیگری که آیت الله موسوی از محضر آنان بهره‌مند بوده‌اند عبارتند از آیات عظام:

سید محمد حجت کوه کمری، حاج آقا جمال مجد، عبدالحسین لنکرانی، شیخ مرتضی حائری، مجاهدی، میرزا هاشم آملی و حاج میرزا حسن بروجردی. در جلسات درسی ایشان غالباً با آیت الله احمد رضوانی زنجانی، آیت الله سید موسی شبیری زنجانی، آیت الله ابوالفضل میرمحمدی و آیت الله سید مهدی روحانی و آیت الله احمد میانجی مباحثه داشته اند و این بزرگان غالباً از دوستان و معاشران ایشان بشمار می‌آمده‌اند. آیت الله موسوی ضمنی اشاره به این موضوع با فروتنی نوشته است: الحمدلله همه آن ها جزء استادان و مراجع هستند و اصل عالیه علم و عمل را طی کرده‌اند ولکن حقیر هنوز اندر خم یک کوچه باقی مانده‌ام.[۱۱]

فعالیت‌های علمی

فعالیت‌های علمی آیت الله موسوی را می توان در محورهای ذیل مورد بررسی قرار داد:

  • وی بیش از همه استادان، از محضر آیت الله محقق داماد استفاده نمود و با حضور مداوم، مستمر و فعال، در جلسات درسی این مجتهد گرانمایه، فقه و اصول او را تقریر و تمامی این تقریرات را تدوین و تنظیم نمود؛ اما متأسفانه اغلب این یادداشت‌های نفیس از بین رفته‌اند.[۱۲]
  • ایشان کتاب های شرح لمعه، مکاسب و مقداری از کفایة الاصول را در مدرسه فیضیه قم تدریس نموده است که این برنامه آموزشی توسط ایشان در حوزه علمیه زنجان استمرار یافت.[۱۳]
  • در زنجان آن عالم وارسته علاوه بر تدریس، اوضاع بیمه درمانی طلاب و روحانیان را سامان داد و مدرسه علمیه امام صادق علیه السلام و نیز مدرسه علمیه خواهران را تأسیس نمود و بر امور آموزشی و تربیتی طلاب نظارت دقیق داشت. وی برای رسیدن به این منظور برنامه‌ریزی های اصولی را اساس کار خویش قرار داد. همچنین برای گسترش فرهنگ قرآنی و آشنا نمودن نسل جوان با زبان وحی، در جهت احداث دارالقرآن تلاش و نظارت داشته‌اند.[۱۴]

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی

مبارزات آیت الله زنجانی در واقع از دوران نوجوانی آغاز می شود؛ زیرا آن ایام مصادف بود با روی کارآمدن رضاخان و مخالفت و عداوت شدید وی با روحانیان. رضاخان از پوشیدن لباس روحانیت جلوگیری می کرد، به علاوه شرایط جامعه را به گونه ای نموده بود که مردم رغبتی به حوزه و دروس دینی نداشتند. در چنین اوضاع تیره و تاری او تصمیم می گیرد از وطن و خانواده دور شود و به زنجان برود و تحصیلات علوم دینی را پی گیرد. و این حرکت یک نوع مبارزه سیاسی با نقشه شوم رضاخان به حساب می آمد.

همراه با فدائیان اسلام و آیت‌الله کاشانی

فدائیان اسلام و در رأس آنان سید مجتبی نواب صفوی از فریادگران عصر بیداد، در روزگار ظلمه بودند که فریاد سرخ خویش را برای حاکمیت حق و قرآن در جامعه طنین افکندند. در آن زمان آیت الله موسوی زنجانی که در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل و فعالیت‌های فرهنگی بود، وقتی از مبارزات نواب صفوی و یارانش باخبر شد، با تشویق شهید آیت الله مدنی همکاری خویش را با آن اسوه های فداکاری و مقاومت آغاز نمود. خودش می گوید: در دوران فدائیان اسلام در مبارزات شرکت داشتم.[۱۵]

ایشان در قیام آیت الله کاشانی بر علیه استعمار انگلستان و رژیم پهلوی فعالیت داشت و تصمیم گرفت همراه با آن فقید مجاهد، بدون هیچ گونه احساس خستگی، به مخالفت خود با تجاوز، تهاجم و استبداد ادامه دهد. وی از این که با نقشه‌های شوم دشمنان، کشور ایران در چنگال دیکتاتوری قرار گرفته بود، رنج می برد و می کوشید خروش خویش را در رکاب آیت الله کاشانی بر علیه این اختناق بروز دهد.[۱۶]

زمانی که افراد حزب توده، تبلیغات وسیعی در سطح کشور ایران راه انداختند، وی در جلساتی که عده‌ای از دوستان فاضلش، از جمله آیت الله سید مهدی روحانی تشکیل می داد، حضور می یافت، تا در مقابل تبلیغات مسموم و جنجال های مادی گرایان و طرح مسایل اعتقادی و به بحث گذاشتن اندیشه های دینی به روشن نمودن اذهان عمومی کمک کرده و این حرکت باتلاقی را با چشمه‌های جوشان معرفت قرآنی و روایی خنثی نمایند.

در این جلسات شهید مطهری، شهید مفتح، امام موسی صدر و برخی دیگر حضور می یافتند و مطالب مورد نیاز را در اختیار نویسندگان، مجلات و جرایدی که علاقمند به نشر آن ها بودند، می گذاشتند. اگر چه آیت الله موسوی زنجانی، از مطالب طرح شده در این جلسات، نوشتاری به صورت کتاب تنظیم ننمود؛ ولی به طور قطع در این جلسات اقدامات وسیعی در مقابل منطق عوام فریبانه گروه‌های چپ و توده‌ای‌ها انجام شد که او هم در آن شریک بود.[۱۷]

همراه و در کنار امام

طرح لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در هیأت دولت رژیم پهلوی و تصویب آن در ۱۶ مهر ۱۳۴۱، نمایش ضد دیانت رژیم پهلوی بود که به موجب آن، واژه اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف گردید و نیز انتخاب شوندگان از این پس به جای قرآن می توانستند مراسم تحلیف را به هر کتاب آسمانی دیگری هم به جا آورند. عالمان طراز اول قم در مقابل این توطئه به مقابله برخاستند و در رأس آنان، امام خمینی با تصمیمی قاطع، مبارزه‌ای قهرآمیز را در این راستا آغاز نمود.[۱۸]

آیت الله موسوی زنجانی، در این مبارزه که به رهبری امام شکل گرفت، به اندازه وسع و توانش و در زمینه‌های مختلفی، نظیر: پخش و توزیع اعلامیه‌های امام، حضور در جلسات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و ارتباط با امام و همگامی با دیگر مبارزان، شرکتی پرتحرک داشت و در این میدان که به پیروزی علما انجامید، به مقاومت خویش ادامه داد.[۱۹]

او در این باره می نویسد: از وقتی که نهضت امام خمینی درباره انجمن های ایالتی و ولایتی شروع شد، به قدر توانایی و استعداد فعالیت داشتم تا جریان ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ پیش آمد و امام بزرگوار از سوی رژیم پهلوی بازداشت شد. در این مدت هم آرام نبودم تا ایشان آزاد شدند. در آن فرصت مفید، ما هم به برکت حضور رهبر، فعالیتمان بیشتر شد، تا این که امام عزیز تبعید گردید که در این مدت نیز به قدر استعداد فعالیت داشتم.[۲۰]

مبارزه تا پیروزی

آیت الله سید صدرالدین صدر، پدر امام موسی صدر که از مراجع و مدرسان مشهور حوزه علمیه قم بود، در سال ۱۳۵۲ ش. به آیت الله موسوی زنجانی پیشنهاد نمود به تهران برود و در آن جا فعالیت های فرهنگی-اجتماعی خود را ادامه دهد. ایشان هم پذیرفت و در همین سال به آن جا رفت و در یکی از مساجد آن دیار، فعالیت‌های سیاسی خویش را گسترش داد. این مبارزات به قدری برای ساواک مهم تلقی می گردید که نه تنها آیت الله موسوی؛ بلکه فرزند ایشان نیز تحت تعقیب قرار گرفت. سید محمدمهدی موسوی (فرزندش) در مبارزات مسلحانه بر علیه رژیم دستگیر و در زندان پس از شکنجه‌های سخت، در سال ۱۳۵۵ ش. به شهادت رسید.

جمعی از روحانیان تهران، طی اعلامیه‌ای به دلیل اعتراض به کشتار جمعه خونین میدان شهدا (ژاله سابق) و در آستانه فرا رسیدن سالروز شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و... در روز دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۵۷ (مطابق به ۱۳ ذی القعده ۱۳۹۹ ق) را تعطیل عمومی اعلام نمودند. آیت الله سید اسماعیل موسوی زنجانی در تنظیم، تأیید و امضای این اعلامیه نقش مهمی را عهده دار بود.[۲۱]

ایشان در صدور اعلامیه تاریخی روحانیان تهران و دعوت به راهپیمایی در روزهای تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۹۹ ق. (۱۳۵۷ ش) همت گماشت. با دعوت جامعه روحانیت تهران و پاسخ مثبتی که اقشار گوناگون به آن دادند، راهپیمایی بزرگ تاریخ، با حضور متجاوز از سه میلیون نفر، در روزهای تاسوعا و عاشورا در تهران انجام گرفت که پشت رژیم پهلوی را شکست و دولت نظامی را به زانو درآورد و دنیا را در بهت و حیرت قرار داد.[۲۲]

آیت الله موسوی زنجانی در خصوص این تلاش ها می نویسد: با روحانیت مبارز تهران در دوران انقلاب فعالیت داشتم. در تشکیل جلسات، راهپیمایی ها، حضور در مراسم و... و از کارهایی که مربوط به دوران انقلاب بوده کوتاهی نداشتم، با کمال جدیت فعالیت می کردم.[۲۳] از دیگر فعالیت‌هایم این بود که در آن ایام، مدت ها امام جماعت یکی از مساجد انقلابی بودم و در اجتماع جوانان پرخروش حضور پیدا می کردم.[۲۴]

مسئولیت‌های پس از انقلاب

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله موسوی زنجانی مدتی در دادگاه انقلاب، زیر نظر آیت الله محمدی گیلانی به پرونده‌ها رسیدگی می نمود. مدتی نیز در زندان قصر، اوین و شهرک مهدیه تهران، تلاش حقوقی و قضایی او استمرار داشت و پس از آن در دادگاه مدنی خاص (شعبه تجدیدنظر) مشغول انجام وظایف گردید.

در تیر ماه ۱۳۶۱ (شعبان ۱۴۰۲ ق) از سوی حضرت امام خمینی به سِمَت امام جمعه زنجان منصوب گردید.[۲۵] و یک سال بعد هم، حکم نمایندگی این فقیه پارسا از سوی آن روح قدسی صادر شد. در این حکم آمده است: «جناب حجة الاسلام آقای حاج سید میرآقا زنجانی دامت افاضاته. بدین وسیله جنابعالی را به سمت نمایندگی خود در استان زنجان منصوب می نمایم که ان شاء الله تعالی در رفع نیازمندی‌های مذهبی و مشکلات اهالی آن منطقه اقدام نموده و در اموری که نیاز به اذن ولی فقیه دارد جنابعالی از طرف این جانب مجاز در تصدی و تصرف می باشید. امید است اهالی محترم و ارگان ها و نهادهای انقلابی در هم آهنگی و همکاری با جنابعالی دریغ نورزند. والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته، به تاریخ شانزدهم شوال المکرم ۱۴۰۳ / پنجم مرداد ۱۳۶۲ ش. روح الله الموسوی الخمینی».[۲۶]

وی در انتخابات مجلس خبرگان قانونگذاری و خبرگان رهبری دوره اول، دوم و سوم، از سوی مردم شریف استان زنجان انتخاب گردید و در برخی کمیسیون های این نهاد عضویت داشت. او می گوید: در واقعه جانگداز رحلت امام، مجلس خبرگان وظیفه خود را به خوبی انجام داد و به کوری چشم دشمنان خارجی و داخلی در همان روز حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه‌ای را به رهبری برگزید و مصداق آیه کریمه «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم»[۲۷] به تحقق نشست.

در مدت حضور ایشان در استان زنجان، با نظارت و پیگیری او فعالیت‌ها و اقداماتی در جهت بهبود مسایل و مشکلات موجود در سطح این منطقه به انجام رسید که از جمله آن ها بازسازی و عمران مدرسه علمیه زنجان، تأسیس ستاد جهیزیه، احداث صندوق قرض الحسنه جوادالائمه و بهبود بخشیدن به وضع رفاهی، معیشتی و آموزشی طلاب است.[۲۸]

آیت الله موسوی زنجانی، زمان با شروع جنگ تحمیلی، در تهران سکونت داشت. با شروع دفاع مقدس سه بار در جبهه‌های حق علیه متجاوزان بعثی حضور یافت و پس از آن که در زنجان سکونت گزید، سالی دو سه بار ضمن حضور در مناطق عملیاتی، با رزمندگان اسلام جلساتی تشکیل می داد که در تقویت روحیه و غنای اعتقادی و اخلاقی آنان بسیار مؤثر بود.[۲۹]

وفات

آیت الله سید اسماعیل موسوی در آذر ماه سال ۱۳۸۱ ش. که به مشهد مقدس عزیمت کرده بود، در صحن قدسی و ملکوتی حضرت امام رضا علیه السلام و در جوار مضجع شریف جد مبارکش، دچار ایست قلبی گردید و روح پاکش به ملکوت پیوست.

پیکر آن مرحوم پس از مراسم نماز جمعه در تاریخ ۸۱/۹/۳۰ در زنجان تشییع و سپس به شهر مقدس قم انتقال یافت، تا در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها دفن گردد.

به مناسبت رحلت امام جمعه زنجان، مقام معظم رهبری پیام تسلیتی صادر فرمودند که متن آن بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم، درگذشت فقیه پرهیزکار و پارسا مرحوم آیت الله آقای حاج سید اسماعیل موسوی زنجانی امام جمعه محترم زنجان موجب تأسف و تأثر این جانب گردید. این عالم وارسته و بزرگوار از جمله چهره‌های برجسته روحانی و از خدمتگزاران حقیقی اسلام و انقلاب و نظام اسلامی بودند. فرزند عزیز ایشان از جمله شهدای سرافراز و خود ایشان در سلک مؤمنان صادق و صبوری بودند که وعده صلوات و رحمت الهی به آنان در قرآن کریم داده شده است. سال ها تحقیق و مطالعه در علوم اسلامی در حوزه علمیه قم و شرکت در مبارزات جامعه مدرسین و سپس سال ها اشتغال در مسند امامت جمعه زنجان و حضور مؤثر در فعالیت های انقلابی و اسلامی و خدمت به مردم، سابقه افتخارآمیز این مرد الهی است. این جانب، فقدان این چهره مردمی و محبوب و این عالم ربانی را به حوزه علمیه قم به خصوص علمای اعلام و دوستداران و علاقه‌مندان ایشان و نیز به مردم مؤمن و انقلابی زنجان و بالاخص به خانواده مکرم و فرزندان معزز ایشان تسلیت می گویم و رحمت واسعه الهی را برای ایشان مسئلت می کنم». سید علی خامنه‌ای، ۲۹/۹/۱۳۸۱ ش.[۳۰]

پانویس

  1. تکاب افشار، علی محمدی، ص ۲۹۳؛ علما نامدار زنجان، آیت الله زین العابدین، احمد زنجانی، ص ۱۱۵؛ مجله وقف میراث جاویدان، سال سوم، ش اول، بهار ۱۳۷۴، ص ۱۴۶.
  2. سوره اسراء، آیه ۱۰۵.
  3. خبرگان ملت، دفتر اول، ص ۴۸۸.
  4. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸/۹/۱۳۸۱، ش ۶۸۰۷.
  5. علماء نامدار زنجان، ص ۱۱۵.
  6. تاریخ زنجان، حاج سید ابراهیم زنجانی موسوی، ص ۴۳.
  7. فرازهای فروزان، از نگارنده، ص ۱۷۱.
  8. علماء نامدار زنجان، ص ۱۱۵.
  9. خبرگان ملت، دفتر اول، ص ۴۸۸.
  10. عالم ربانی (یادنامه آیت الله حاج سید مهدی روحانی)، ص ۱۶۰-۱۶۱.
  11. اسوه پارسایان، (شرح حال آیت الله علی احمدی میانجی)، ص ۳۱ و ۳۲.
  12. روزنامه جمهوری اسلامی ۷ ش ۶۸۰۷؛ خبرگان ملت، دفتر اول، ص ۴۸۹.
  13. خبرگان ملت، دفتر اول، ص ۴۸۹.
  14. علما نامدار زنجان، ص ۱۱۶.
  15. مصاحبه با مرحوم آیت الله خسروی، مجله وقف میراث جاویدان، سال سوم، ش اول، بهار ۱۳۷۴، ص ۱۴۶.
  16. خبرگان ملت، ص ۴۸۹.
  17. روزنامه جمهوری اسلامی، ش ۶۸۰۷.
  18. گفتگو با آیت الله سید مهدی روحانی، مجله نور علم، ش ۲۹.
  19. فرازهای فروزان، ص ۴۰۱.
  20. علماء نامدار زنجان، ص ۱۱۵.
  21. روزنامه جمهوری اسلامی، ش ۶۸۰۷.
  22. نهضت روحانیون ایران، چ ۸، ص ۳۸۴.
  23. همان، ج ۹، ص ۴۲-۴۴.
  24. روزنامه جمهوری اسلامی، ش ۶۸۰۷.
  25. خبرگان ملت، ص ۴۹۱.
  26. صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۳۳۴.
  27. سوره مائده، آیه ۳.
  28. همان، ج ۱۸، ص ۲۴؛ ویژه‌نامه پرواز از حرم، روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زنجان، ص ۱۱.
  29. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ دی ۱۳۸۱، ص ۱۴.
  30. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ آبان ۱۳۸۱، ش ۶۸۰۷.

منابع