سواع: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} سُواع، نام يكى از بتهاى بسيار قديمى كه به صورت زنى بو...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
سُواع، نام يكى از بتهاى بسيار قديمى كه به صورت زنى بود و  قوم نوح، آن را مى پرستيدند. اين بت در جاهليت، معبود عرب و بت [[قبيله هذيل]] بود؛ و با آمدن اسلام به مزبله تاريخ سپرده شد.<ref>اعلام القرآن، شبسترى، ص476-477.</ref>
  
سُواع، نام يكى از بتهاى بسيار قديمى كه به صورت زنى بود و قوم نوح، آن را مى پرستيدند. اين بت در جاهليّت، معبود عرب و بت [[قبيله هذيل]] بود؛ و با آمدن اسلام به مزبله تاريخ سپرده شد. <ref> اعلام القرآن، شبسترى، ص 476 - 477. </ref>
+
در سال هشتم هجرت، پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله [[عمرو بن عاص]] را جهت سرنگون ساختن بت سواع كه از آنِ قبيله هذيل بود، فرستاد. عمرو گويد: چون به كنار بت رسيدم، خادمش گفت: ميخواهى چه كنى؟ گفتم: ميخواهم به امر پيغمبر صلی الله علیه و آله سرنگونش كنم. وى گفت: نتوانى چنين كنى. گفتم: چرا؟ گفت: آن خودت را مانع شود. گفتم: مگر او شعور دارد؟ و بالاخره آن را شكستم و به ياران گفتم خانه اش را نيز خراب كردند و سپس به خادم گفتم: چطور شد كه آن مانع نشد؟! گفت: وى به خدا ايمان آورده.<ref>بحار: 21/145.</ref>
  
در سال هشتم هجرت ، پيغمبر اسلام [[عمرو بن عاص]] را جهت سرنگون ساختن بت سواع كه از آنِ قبيله هذيل بود فرستاد . عمرو گويد : چون به كنار بت رسيدم خادمش گفت : ميخواهى چه كنى ؟ گفتم : ميخواهم به امر پيغمبر (ص) سرنگونش كنم. وى گفت : نتوانى چنين كنى . گفتم : چرا ؟ گفت : آن خودترا مانع شود . گفتم : مگر او شعور دارد ؟ وبالاخره آنرا شكستم وبه ياران گفتم خانه اش را نيز خراب كردند وسپس به خادم گفتم : چطور شد كه آن مانع نشد ؟! گفت : وى به خدا ايمان آورده . <ref> بحار:21/145 </ref>
+
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
  
== پانویس ==
+
==منابع==
 
+
* فرهنگ قرآن، جلد16، صفحه348.
{{پانویس}}
+
* سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.
== منابع ==
 
  
*فرهنگ قرآن، جلد 16، صفحه 348.
 
*سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.
 
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:دوران جاهلیت]]
 
[[رده:دوران جاهلیت]]

نسخهٔ ‏۲۲ مهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۰۸

سُواع، نام يكى از بتهاى بسيار قديمى كه به صورت زنى بود و قوم نوح، آن را مى پرستيدند. اين بت در جاهليت، معبود عرب و بت قبيله هذيل بود؛ و با آمدن اسلام به مزبله تاريخ سپرده شد.[۱]

در سال هشتم هجرت، پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله عمرو بن عاص را جهت سرنگون ساختن بت سواع كه از آنِ قبيله هذيل بود، فرستاد. عمرو گويد: چون به كنار بت رسيدم، خادمش گفت: ميخواهى چه كنى؟ گفتم: ميخواهم به امر پيغمبر صلی الله علیه و آله سرنگونش كنم. وى گفت: نتوانى چنين كنى. گفتم: چرا؟ گفت: آن خودت را مانع شود. گفتم: مگر او شعور دارد؟ و بالاخره آن را شكستم و به ياران گفتم خانه اش را نيز خراب كردند و سپس به خادم گفتم: چطور شد كه آن مانع نشد؟! گفت: وى به خدا ايمان آورده.[۲]

پانویس

  1. اعلام القرآن، شبسترى، ص476-477.
  2. بحار: 21/145.


منابع

  • فرهنگ قرآن، جلد16، صفحه348.
  • سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.