سفرنامه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۳ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

سفرنامه‌ها گرچه از منابع جغرافیایی محسوب می‌شوند، اما حامل اطلاعات تاریخی در خصوص جوامع بشری هستند. برای سفرنامه‌ها گذشته از ارزش تاریخی به‌ عنوان آثاری که منشأ یا دست کم تسریع کننده تحولات اجتماعی و فرهنگی شده‌اند، نیز نقش قائل هستند. به آسانی می‌توان تصور کرد که اگر فناوری حمل و نقل، مسافرت را سهل و ساده نکرده بود و فناوری ارتباطات به‌ ویژه سینما و تلویزیون، مشاهده سرزمین‌ها و مردمان دیگر را به تجربه‌ای روزمره و همگانی تبدیل نکرده بود، سفرنامه‌ها به‌ عنوان تنها منبع اطلاعات دست اول از سرزمین‌ها و مردمان دیگر اهمیت بسیاری داشتند. با این وجود سفرنامه‌ها به انتقال تجربه‌های فردی مسافر مربوط می‌شود و بیشتر کارکرد سرگذشتنامه خودنوشت را دارد.

انواع سفرنامه‌ها

سفرنامه‌ها را به سه گروه حقیقی، تمثیلی و خیالی تقسیم می‌کنند. سفرنامه حقیقی، شرح و گزارش سفری است که به‌ راستی در جهان خارج انجام گرفته است. تسکین یک روح آزمند به تعالی یا اثبات و تبلیغ چنین سفری از فواید سفرنامه‌های تمثیلی است که از نمونه‌های آن می‌توان به ارداویراف نامه؛ «مصباح الارواح» از محمد بردسیری (قرن ۶)؛ و «سیرالعباد الی‌المعاد» اثر سنایی غزنوی (قرن ۶) اشاره کرد.

منظور از سفرنامه‌های خیالی آن است که نویسنده با استفاده از قوه وهم و خیال و با الهام از مشاهدات قبلی خویش به نگارش بپردازد. از نمونه‌های قابل ذکر سفرنامه‌های خیالی کتاب «حاجی بابای اصفهانی» اثر جیمز موریه و یا «سیاحت‌نامه» زین‌العابدین مراغه‌ای است. از سفرنامه‌های خیالی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • الف) سفرنامه‌های فلسفی مانند حی بن یقظان اثر ابوعلی سینا
  • ب) سفرنامه‌های اخلاقی - مذهبی مانند «کمدی الهی» نوشته دانته یا سیاحت غرب اثر آقا نجفی قوچانی
  • ج) سفرنامه‌های اجتماعی - سیاسی مثل «سفرهای گالیور» اثر جاناتان سویفت انگلیسی (۱۶۶۷-۱۷۴۵) که با سبکی آمیخته با طنز و مطایبه از اوضاع زمانه انتقاد می‌کند.
  • د) سفرنامه‌های علمی - تخیلی مانند سفرنامه‌های ژول ورن و داستان‌های تخیلی او.

سابقه سفرنامه‌نویسی در جهان

برخی از کهن‌ترین گزارش‌های سفر متعلق به مصریان است که قدمت یکی از آنها به سده ششم پیش از میلاد می‌رسد و آن سفرنامه کوسموس اسکندرانی است (حدود ۵۴۸ ق.م.) که گزارش سفرهایش به اتیوپی، هند غربی و سیلان است.

مگ استنس، سفیر سلوکوس اول در هند در ۲۹۵ ق.م.، با نوشتن کتابی درباره هندوستان، دنیای یونان را به شگفتی واداشت. مورخ یونانی پولوبیوس (۲۰۸-۲۹۰ ق.م.) که تاکنون کسی در تاریخ‌نویسی با وسعت تحصیل و سفر و تجربه او پیدا نشده است، با افتخار از سفرهایی سخن می‌گوید که در جستجوی اطلاعات و اسناد و حقایق جغرافیایی کرده است. در میان نویسندگان رومی، هوراس (۶۵ ق.م.-۸م.) گزارشی از سفر خود به بروندیسیوم،[۱] شهری در ایتالیای کنونی، به یادگار گذاشته است. از دیگر گزارش‌های جالب سفرهای گایوس سولینوس (سده سوم) به بریتانیا و آسیاست. استرابون، جغرافیدان معروف یونانی، بسیاری از مطالبش را بر پایه دیده‌ها و سفرهای خود آورده است.

از کهن‌ترین سفرنامه‌های چینی‌ها باید از سفرنامه فا-هیان[۲] (حدود ۳۹۹-۴۱۴) در شرح سفرش به هند؛ و سفرنامه هوئن تسانگ زائر چینی که در اواخر روزگار ساسانیان به سرزمین‌های همسایه ایران سفر کرده بود، یاد کرد. سرگذشت سفر سلیمان تاجر، قدیمی‌ترین وصف عربی از دیار چین است که ۴۲۵ سال قبل از مارکوپولو نوشته شده است. جووانی دو پیانو کارپینی[۳] در آوریل ۱۲۴۵ م. به دربار خان مغول در قراقروم اعزام شد. مأموریت او توأم با کامیابی نبود لکن پس از بازگشت به اروپا داستان سفر خویش را به‌ رشته تحریر کشید. این مجموعه سلیس و دقیق، امروز در زمره کتاب‌های کلاسیک ادبی جغرافیا به‌ شمار می‌رود.

مشهورترین سفرنامه‌نویس اروپایی را باید مارکوپولو بدانیم. وی در ۱۲۵۴م، در ونیز به‌ دنیا آمد. کتاب «شرح جهان» یا همان «سفرنامه مارکوپولو»، شرح سفر طولانی او به خاور دور و اقامت هفده ساله‌اش در چین است. پولو در هر نقطه، شرایط جغرافیایی، وضعیت و ثروت‌های طبیعی، راه‌ها، خلق و خوی مردم، آداب و سنن و خلاصه آنچه را که مفید می‌دانست، شرح می‌داد. وی در مسیر سفرش از فلسطین، ارمنستان، بین‌النهرین، خلیج فارس، ایران، بلخ، کاشغر و ختن گذشت و در بازگشت از سوماترا (جنوب هند) به ایران آمد و از راه قسطنطنیه به وطن بازگشت. قسمتی از راه سفر پولو همان راه قدیمی سیاح و مسافر معروف چینی هوئن تسانگ بود.

در سده‌های شانزده و هفده، کاشفان و جهانگردان و حادثه‌جویان اروپایی خاور زمین را از نزدیک بررسی کردند و نتایج مشاهدات خود را به‌ صورت سفرنامه برجای گذاشتند. برخی این سفرها را دارای انگیزه‌های خبیثانه می‌دانند و می‌گویند این سفرها در پی اهداف استعماری صورت گرفته‌اند، زیرا در آنها مردم خاور زمین مورد تمسخر قرار گرفته و حقایق وارونه شده‌اند.

بسیاری از بهترین آثار منثور نهضت رمانتیک به‌ صورت سفرنامه است. گزارش گوته از سفرش به ایتالیا (۱۷۸۶-۱۷۸۸) پرخواننده‌تر از سایر رمان‌های اوست. «نامه‌های یک مسافر روسی» از نیکولای کارامزین (۱۷۶۶-۱۸۲۶) و «کشتی پالادای» از ایوان گانچاروف (۱۸۱۲-۱۸۹۰) از این قبیل آثارند.

ایران در سفرنامه‌های خارجی

هرودوت از قدیمی‌ترین جهانگردانی است که به ایران سفر کرده و گزارش سفر خود را نوشته است. گزنفون، مورخ آتنی (۳۲۵-۴۳۰ق.م)، نیز به ایران مسافرت کرده و کتابی به‌نام «عقب‌نشینی ده هزار نفر یونانی» از خود بر جای گذاشته است. در دوره سلطنت اردشیر دوم، کتزیاس، پزشک یونانی به ایران آمد و هفده سال در دربار ایران خدمت کرد و کتابی به نام «پرسیکا» در مورد تاریخ ایران نوشت.

آثار این مسافران در دوران باستان سهم بزرگی در معرفی ایران به مغرب زمینی‌ها و بعدها شناخت تاریخ این سرزمین داشت. نخستین جهانگرد غربی که در دوران اسلامی به ایران سفر کرد، خاخام بنیامین بن خناح از اهالی تودلای اسپانیا بود که بین سال‌های ۵۶۰-۵۶۹ ق. در روزگار سلجوقیان از کشور ما دیدن کرد. او نخستین جهانگرد غربی است که بعد از دوران باستان درباره خلیج فارس مطالبی از خود به‌ جای گذاشته است. پس از او باید مارکوپولو را نام برد که بخش‌های نسبتا زیادی از سفرنامه‌اش درباره ایران است. از سیاحان معروف عصر تیموری روی گونزالس دو کلاویخو،[۴] فرستاده هانری سوم است که در ۷۰۶ق. به سمت دربار تیمور حرکت و سفرنامه دقیقی تهیه کرد. جوزافا باربارو[۵] در اواخر قرن نهم از سوی دولت و نیز به ایران اعزام شد. وی در سفرنامه خود درباره شهرها، جشن‌ها و بازی‌های ایرانی سخن گفته است.

جهانگردانی که در دوران صفوی به ایران سفر کردند، سیاحت‌نامه‌هایی درباره ایران نوشته‌اند که در مواردی از منابع مهم ایران‌شناسی و آگاهی از اوضاع و احوال اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دوران صفوی به‌شمار می‌روند. به‌ جرأت می‌توان گفت در هیچ عصری از اعصار تاریخی ایران، سیاحان خارجی به اندازه دوران صفوی درباره کشور ما از خود مطلب برجای نگذاشته‌اند. در ۱۰۳۸ق. یک هیئت نمایندگی انگلیسی برای بدست آوردن منابع جدید تجارت وارد ایران شد. یکی از اعضای این هیئت به‌نام توماس هربرت در سفرنامه خود اطلاعات کاملی درباره مسائل اجتماعی و اقتصادی ایران، شهرها، باغ‌ها، تاریخ، جغرافی، باستان‌شناسی و جز آن در اختیار می‌گذارد.

ژان باتیست تاورنیه، یکی از بزرگ‌ترین سیاحان قرن ۱۱ هجری است که در فاصله سال‌های ۱۰۴۱ تا ۱۰۷۵ق. حداقل شش بار به ایران سفر کرد. او با نظری دقیق به امور بزرگ و کوچک بسیاری پرداخته و در بیشتر گزارش‌های خود از تعریف اغراق‌آمیز از ایران خودداری کرده است. او از جامعه ایران عهد صفوی و عادات و رسوم و افکار و عقاید آنها شناخت عمیقی به خواننده می‌دهد. ژان شاردن در ۱۰۷۶ به ایرن آمد و تا ۱۰۸۲ دوبار دیگر به ایران سفر کرد. گفته می‌شود هیچ فرد اروپایی به اندازه او غربی‌ها را با ایران دوران صفوی آشنا نساخت. سیاحت‌نامه ده جلدی او باعنوان «سفرنامه شاردن»، در شمار مفصل‌ترین و بهترین سفرنامه‌هایی است که درباره ایران نوشته شده است.

پس از سقوط صفویه مسافرت اروپاییان به ایران رونق خود را از دست داد و تا روی کار آمدن قاجاریه به‌ جز مواردی پراکنده از ورود ایشان به ایران اطلاعات زیادی در اختیار نداریم، به‌ جز ویلیام فرانکلین که از ۱۲۰۰ تا ۱۲۰۲ق. به ایران سفر کرد. سفرنامه او از این جهت حائز اهمیت است که مربوط به سال‌های آخر دوره زندیه و آغاز سلسله قاجاریه است. او دورنمای مبهم و تاریکی از اوضاع ایران در این دوره نشان می‌دهد.

در اوایل قرن ۱۳ سیاست‌های نظامی ناپلئون و موقعیت جغرافیایی ایران، راه را بر گروه‌های سیاسی و نظامی و مسافران خارجی گشود. اینان موجب شدند که ایرانیان از فرهنگ و شیوه حکومت اروپا بیشتر آگاه شوند. برخی از این مسافران سر جان ملکم، جیمز موریه (۱۷۸۰-۱۸۴۹)، کنت گوبینو (۱۸۱۶-۱۸۸۲) و مادام دیولافوا[۶] بودند.

گوبینو در کتاب «سه سال در آسیا» با قلمی شیرین از دیدگاه یک نویسنده هنرشناس و تاریخ‌دان، اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران را در نیمه قرن نوزدهم بررسی می‌کند. نظریات گوبینو مشاهدات یک مسافر است که چه بسا با دیدگاه‌های تحقیقی تفاوت داشته باشد و نباید آنها را مستند و رسمی تلقی کرد. او مشاهدات و نظریات شخصی خود را ابراز کرده است و طی سه سال اقامت در ایران، دیده‌ها و شنیده‌های خود را که تا حدی جنبه تفنن داشته با زبانی گیرا نوشته است. گوبینو بر اساس عقاید نژادپرستانه خود که به‌ هیچ‌وجه با تعالیم اسلامی و اصول انسانی هماهنگی ندارد، در چند مورد ملت‌های آسیایی و افریقایی را تحقیر کرده است. وی درباره مسائل مذهبی نیز گاه اظهارنظرها یا نقل قول‌هایی کرده است که با حقیقت مغایر است. از سوی دیگر اشتباهات تاریخی نیز در این کتاب دیده می‌شود.

مادام دیولافوا همسر مارسل دیولافوا (مهندس و باستان‌شناس)، در مسافرت‌های علمی و تحقیقاتی همسرش در سال‌های ۱۸۸۱-۱۸۸۶ به فرانسه، ترکیه، قفقاز، ایران و بین‌النهرین او را همراهی می‌کرد. او از هنگام حرکت از فرانسه تا مراجعت به آنجا، وقایع روزانه مسافرت و مشاهدات و تحقیقات شوهر خود را یادداشت کرده و به‌ صورت کتابی با نام «مسافرت دیولافوا در ایران و شوش و کلده» به چاپ رسانیده است. مطالعه این کتاب عظمت و شوکت ایران و سربلندی ایرانیان را در ازمنه تاریخی مجسم می‌سازد و از سوی دیگر سلطنت استبدادی؛ اوضاع اداری، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زراعتی و تجاری؛ راه‌ها و وسایل نقلیه؛ و به‌طور کلی وضع زندگی ایرانیان در دوره شاهان قاجار را به‌ طور کامل و دقیق روشن می‌سازد و نیز درباره آثار تاریخی و ابنیه ایران اطلاعات مفید و دقیقی در اختیار خوانندگان می‌گذارد.

از جدیدترین سیاحان اروپایی که به ایران سفر کرده باید از ابراهام جکسون، استاد دانشگاه کلمبیا و مدرس زبان‌های هند و ایران نام برد که در ۱۲۸۲ش./۱۹۰۳ به ایران آمد. حاصل مطالعات او کتابی است با نام «ایران، گذشته و حال» که در آن شرح دل‌انگیز سفر خود به ایران را با مطالب تحقیقی تاریخی و باستان‌شناسی به هم آمیخته است. وی دوباره در ۱۹۰۷ و ۱۹۱۰ به این نواحی سفر کرد و در بازگشت به امریکا کتاب «از قسطنطنیه تا زادگاه عمرخیام» را نوشت. وی در سفرنامه اولش توضیحات ارزشمندی درباره طاق‌بستان، معبد کنگاور، تخت جمشید و سایر آثار باستانی ایران داده است.

سفرنامه‌نویسی نزد مسلمانان

اندکی پس از ظهور اسلام، مسلمانان سفرنامه‌های بسیاری چه به‌ صورت مستقل و چه به‌ صورت کتاب‌های جغرافیایی و تاریخی تألیف کردند. کتاب‌های "مسالک" که در حقیقت وصف راه‌ها و فاصله شهرهاست، حاصل مشاهدات نویسندگان آنها بوده و غالباً از نوع سیاحت‌نامه‌ها به‌شمار می‌روند.

یعقوبی نخستین جغرافی‌نویس عرب است که در قرن سوم هجری سرزمین‌ها را بر پایه مشاهدات خود تعریف کرده و اختصاصاً به همین منظور به سیاحت پرداخته است. به گفته خودش از آغاز جوانی و شکفتگی ذهن به دانستن اوضاع شهرها و فاصله راه‌ها علاقه پیدا کرد، از این‌ رو ممالک اسلامی را گشت و حاصل جستجوها و مسافرت‌های خود را در شرق و غرب در کتاب «مختصر اخبارالبلدان» تألیف کرد.

از دیگر جهانگردان مسلمان در این عصر ابن حوقل است. وی در ۳۳۱ق. برای تجارت به بغداد، افریقای شمالی، اندلس، ناپل، عراق، ایران و قسمتی از هند مسافرت کرد. ابن حوقل سفرنامه خود را «المسالک و الممالک» نامید ولی اثرش به نام صوره الارض نیز معروف است. وی از نخستین خبرگان جغرافیای سرزمین‌های غرب به‌ شمار می‌رود.

از دیگر سفرنامه‌نویسان در نیمه اول قرن چهارم یکی از دانشمندان عرب به نام ابودُلَف است. وی دو رساله پرارزش با نام‌های «الرسالة الاولی» و «الرساله الثانیه» نوشته است. رساله نخست مربوط به مسافرت ابودلف میان قبایل ترک آسیای مرکزی چین و هند است و رساله دوم مربوط به مسافرت‌های طولانی او در نقاط مختلف ایران است که در آن با بیانی ساده و به اختصار، اطلاعات بسیار سودمندی درباره ایران آمده است.

از دیگر مورخان و جهانگردان قرن چهارم هجری مسعودی است. وی در سال‌های ۳۰۹-۳۳۳ق. به فارس، کرمان، استخر، هند، مولتان، منصوره، چمپا، سیمور، سراندیب [سریلانکا]، چین، آذربایجان، جزیره ماداگاسکار، گرگان، شام، فلسطین و انطاکیه سفر کرد و حاصل دیده‌ها و شنیده‌های خود را در کتاب التنبیه والاشراف به دقت بیان کرده است.

استخری در ۳۰۳ ق. رو به سیاحت نهاد. وی نخستین جغرافی‌نویس ایرانی است که کتابش را بر اساس مشاهدات شخصی نوشت. اطلاعات او درباره صقالبه (اسلاوها) و قبایل خزر با آن که مختصر و پراکنده است خالی از ارزش نیست.

ابوعبدالله محمد بن ابی بکر البسار مشهور به مقدسی (-۳۸۱ق.)، سرزمین‌های اسلامی به‌ جز سیستان و اسپانیا را درنوردید. هدف او گردآوری اطلاعات درباره تمام نقاط دنیای اسلام بر پایه مسافرت‌ها و مشاهدات شخصی بود.

مقدسی به لباس هر گروهی داخل می‌شد تا حقیقت حال ایشان را دریابد، چندان که در شهرها و ممالک مختلف بیش از سی نام و لقب به خود گرفت. ابوریحان بیرونی حکیم و دانشمند نامی ایران، در جریان حمله محمود غزنوی به هند، کتابی به نام «تحقیق ماللهند» درباره تمدن هندی نگاشت و به‌ گونه‌ای محققانه اطلاعات بسیار دقیق و ارزشمندی درباره تمدن، فرهنگ، زبان، ادبیات و مردم آن سرزمین به‌دست داده است. اثر او از زمان نگارش مورد توجه بسیار قرار گرفت.

کهن‌ترین سفرنامه موجود فارسی ظاهراً سفرنامه ناصرخسرو است. سفر وی از ۴۳۷ تا ۴۴۴ طول کشید. وی در این سفر از شهرهای مرو، نیشابور، سمنان، ری، قزوین، آذربایجان، آسیای صغیر، شام، فلسطین، مکه، و قاهره گذشت. ناصرخسرو از آغاز سفر از دیده‌ها و گاه شنیده‌های خود، یادداشت روزانه برمی‌داشت. زمینه این یادداشت‌ها بسیار وسیع و موضوعات آنها متنوع و ارزنده است.

خاقانی، شاعر بلندپایه از شمار سیاحان قرن ششم هجری است که بر سر راه خود به مکه، عراق عجم و عراق عرب را سیاحت کرد و حاصل مشاهدات خود را در مثنوی گرانبهای «تحفة‌العراقین» جاودانه ساخت.

نزاری قهستانی شاعر قرن هفتم نیز در ۶۷۸ سفری به شهرهای اصفهان، تبریز، ارّان، گرجستان، ارمنستان، باکو، اردبیل، و ابهر داشت و در بازگشت سفرنامه‌ای منظوم سرود.

عبدالرزاق سمرقندی (۸۱۶-۸۸۷ ق.) در دوران پادشاهی شاهرخ به سفارت و دربار سلطان بیجانگر از بنادر هند منصوب شد و سه سال از زندگی خود را در این سفر سپری کرد. شرح این سفر را با توصیف استادانه، هر جا و هر چه دیده بود در کتاب «مطلع‌السعدین» به تفصیل آورده است. این کتاب از جمله جامع‌ترین و معتبرترین کتب تاریخ عهد تیموری است.

سفرنامه اولیا چلبی (۱۰۲۰-۱۰۹۰ق.)، مستملکات عثمانی در اروپا و آسیا و افریقا از بهترین سفرنامه‌های دوره امپراتوری عثمانی است و درباره تاریخ و جغرافیا و رسوم و فرهنگ عامیانه سرزمین‌هایی که وی از آنها بازدید کرده است اطلاعات گرانبهایی بدست می‌دهد.

عطاملک جوینی صاحب تاریخ جهانگشا از رجال و مورخان زمان خوارزمشاهیان و مغول است. او نیز چندبار به قراقروم، پایتخت مغولستان سفر کرد و در ضمن همین سفرها درباره احوال مغول‌ها و یورت‌های اصلی ایشان اطلاع کافی بدست آورد و برای نوشتن تاریخ خود مواد لازم را فراهم کرد.

ابن بطوطه (۷۰۳-۷۷۹) را معروف‌ترین و مهم‌ترین جهانگرد همه اعصار دانسته‌اند. عنوان سفرنامه او «تحفة النظار فی غرائب الامصار و العجایب الاسفار» نزد اهل دانش بیشتر با نام رحله یا سفرنامه ابن بطوطه شناخته شده است. کتاب او از دو جهت بر سایر سفرنامه‌های اسلامی برتری دارد: اول از جهت وسعت دامنه سفر که در برداشتی داستان مسافرت او از طنجه مراکش شروع شده و به مصر، شامات، مکه، عراق، قسمت بزرگی از ایران، یمن، عمان، بلاد الروم، قسطنطنیه، دشت قبچاق، ماوراءالنهر، افغانستان، سند، هند، جزایر جنوبی هندوستان، چین، اندلس، نیجریه و مانند آنها بسط یافت؛ دوم از جهت صداقت او در بیان اوضاع و احوال ممالکی که دیده است و ضبط و توصیف رسوم و آداب و عادات مللی که در این خط سیر زندگی می‌کرده‌اند.

سفرنامه ابن بطوطه جهات و جوانب زندگی مردم را نشان می‌دهد. از این‌رو، نه تنها از لحاظ جغرافیای تاریخی بلکه برای آشنایی با فرهنگ آن زمان نیز گرانبهاست. با مطالعه سفرنامه ابن بطوطه که در فاصله بین ایلغار مغول و یورش تیمور نوشته شده است، تصویر ممالک اسلامی در یکی از حساس‌ترین و بحرانی‌ترین اعصار تاریخ مجسم می‌شود.

الغ بیگ، معروف به دون ژوان ایرانی (۱۰۱۳-۱۰۶۵ق.)، منشی ایلچی شاه عباس یکم به دربار شاهان اروپا بود. وی در اروپا به مسیحیت گروید و از طرف دربار اسپانیا به دون ژوان ایرانی ملقب شد. وی ظاهراً سفرنامه مبسوطی از آنچه در راه دیده و شنیده بود به فارسی تدوین کرد. سپس یکی از دوستانش آن را به زبان اسپانیولی برگردانید که در ۱۶۰۴ با نام «روایات دون ژوان» به چاپ رسیده است. در جریان جنگ‌های ایران و روسیه در عصر قاجار، میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به ایلچی سفارت، از طرف دولت ایران به روسیه رفت و سرگذشت سفرش را در کتاب دلیل السفرا تدوین کرد. این کتاب را باید یکی از بهترین و جامع‌ترین کتب درباره اوضاع و آداب و رسوم مردم روسیه دانست.

در ایران بسیاری از اهل قلم پس از سفر حج به نگارش سفرنامه مکه پرداخته‌اند. «فتوح الحرمین» از محی‌الدین لاری (۹۳۲ق.)؛ سفرنامه مکه از مشتری خراسانی (۱۲۶۴-۱۳۰۵)، «مهتاج السعادت» از حکیم غلام محمد دهلوی؛ سفرنامه حج میرزا علی خان امین الدوله (۱۲۶۰-۱۳۲۲ق.)؛ و در دوران معاصر خسی در میقات از جلال آل احمد از جمله این آثار است. از اوایل دوران مشروطه برخی نویسندگان از سفرنامه برای بیان انتقادات خود از اوضاع سیاسی و اجتماعی بهره گرفتند که از آن میان می‌توان به «مسالک المحسنین» از عبدالرحیم طالبوف (۱۲۵۰-۱۳۲۸) و «سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ» از زین‌العابدین مراغه‌ای اشاره کرد. اثر اخیر در واقع اطلاعات جامعی درباره اوضاع ایران در اواخر قرن سیزدهم هجری بدست می‌دهد. کتاب مراغه‌ای را می‌توان نخستین رمان اصیل اجتماعی از نوع اروپایی در زبان فارسی و هجویه‌ای استادانه دانست که اصول قدیم ایران و اخلاق و عادات ناپسند ایرانیان را به‌ صورت تابلوهای زنده و جاندار و بسیار دقیق مورد ایراد و انتقاد قرار داده است.

شرایط کنونی سفرنامه‌نویسی

امروزه سفرنامه‌نویسی به‌ عنوان شیوه مطلع ساختن مخاطبان از سرزمین‌ها و مردمان دیگر، جای خود را به گزارش‌های مصور و روزآمد تلویزیونی و اینترنتی داده است. به این ترتیب، اهمیت سفرنامه‌ها به‌ واسطه آگاهی یافتن از تجربه شخصی مسافر است و از اثرگذاری اجتماعی آنها، آن‌گونه که در مورد سفرنامه‌های قدیمی تصور می‌شود نیز کاسته شده است. در واقع سفرنامه‌نویسی به معنای کهن در جهانی که از لحاظ ارتباطی دیری است به دهکده‌ای بدل شده است، کاری کم جاذبه می‌تواند باشد.

پانویس

  1. Brundisium
  2. Fa-Hian
  3. Giovanni de Piano Carpini
  4. Ruy Gonzalez de Claviyjo
  5. Giosofat Barbaro
  6. Dieulafoy

منابع