زیارت جامعه کبیره

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۲۶ توسط Saeed zamani (بحث | مشارکت‌ها) (تصحیح رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

معنا و مفهوم زیارت

واژه «زيارت» از ريشه «زور» به معناى ميل كردن به چيزى و روى گردانى از چيزى ديگر است و از اين رو، ديدارهايى كه داراى اين مضمون و حامل اين پيام باشند، زيارت ناميده مى شوند.

ابن فارِس در اين باره مى گويد: الزاء والواو والراء، أصل واحد يدلّ على الميل والعدول... و من الباب الزائر لأنّه إذا زارك فقد عدل عن غيرك.[۱] زاء و واو و راء (زور)، از يك ريشه اند كه بر تمايل و انصراف، دلالت مى كنند... و زائر نيز از همين ريشه است زيرا وقتى زائر، تو را زيارت كند، از ديگرى روى گردانده است.

ابن منظور نيز اين معنا را تأييد كرده، مى گويد: زار فلان فلانا أى مال إليه والتزوير: كرامة الزائر و إكرام المزور للزائر.[۲] فلانى، فلانى را زيارت كرد؛ يعنى به او روى آورد. تزوير نيز به معناى بزرگ شمرده شدن زائر و اِكرام او توسط زيارت شونده است.

طُرَيحى هم مى گويد: وَالزيارة فى العرف: قصد المزور إكراما له وَ تعظيما له وَاستئناسا به.[۳] زيارت در عرف، آهنگِ زيارت شونده را كردن، به منظور تكريم و بزرگداشت او و همدم بودن با اوست. گفتنى است كه معناى عرفى «زيارت» نيز ريشه در اصل لغوى آن، يعنى ميل و عدول دارد.

بنابراين مفهوم واژه «زيارت»، با معناى واژه هايى مانند: رؤيت، مشاهده و اِبصار، متفاوت است زيرا در اين واژه ها، تنها مفهوم ديدار منظور است ولى در واژه «زيارت»، ديدار همراه با ميل و محبت و اُنس و اِكرام، مورد توجه قرار دارد.

ريشه يابی «زیارت» در فطرت انسان

انسان، ذاتا موجودى اجتماعى است كه با همنوع خود، اُنس مى گيرد و رابطه اجتماعى برقرار مى نمايد. از اين رو، ديدار همراه با ميل و محبت انسانها با يكديگر، ريشه در فطرت آنها دارد و زيارت، در واقع تأمين كننده يكى از نيازهاى فطرى انسان است. اين نياز فطرى پس از مرگ محبوب انسان نيز ادامه دارد، هر چند ممكن است از شدت آن، كاسته گردد. به دليل همين نياز فطرى، زيارت قبور دوستان و نزديكان، كمابيش، در ميان همه اقوام و ملل جهان مرسوم است.

زيارت از نگاه اسلام

از آنجا كه اسلام، آيينى فطرى است به موضوع زيارت توجه ويژه اى دارد. احاديث اسلامى به منظور بهره گيرى هر چه بيشتر از اين نياز طبيعى انسان ها در جهت رشد و شكوفايى آنها و ساختن جامعه آرمانى، رهنمودهاى ارزنده اى درباره زيارت، ارائه كرده اند. نكته قابل توجه اين كه با تأمّل در احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام، معلوم مى شود كه معيار توصيه و تشويق آنان به زيارت، ميزان تأثير و نقش آن در سازندگى فردى و اجتماعىِ انسان است و بدين سان هر چه زيارت براى ساختن جامعه توحيدى سودمندتر باشد، انجام دادن آن بيشتر مورد تأكيد است و بر اين اساس زيارت خويشاوندان، اهل ايمان، دانشمندان، اولياى الهى و به ويژه خاندان خاتم انبيا صلى الله عليه و آله در زندگانى و پس از مرگ آنها توصيه شده است.

معرفت؛ مهمترین ادب زیارت اهل بیت علیهم السلام

زيارت اهل بيت عليهم السلام، آداب ظاهرى و باطنى متعددى دارد[۴] كه مهمترين آنها دارابودن «معرفت» است. از اين رو، در بسيارى از روايات فضيلت زيارت امامان عليهم السلام، مقيد به «معرفت به حق آنان» ـ يعنى شناخت منزلت آنان در عالَم و در پيشگاه خداوند ـ شده است.[۵]

اين قيد در واقع، زيارت اهل بيت عليهم السلام را در جهت اصلى ترين هدف زيارت آنان، يعنى زمينه سازى براى حكومت جهانى اسلام به رهبرى اهل بيت عليهم السلام قرار مى دهد.

گفتنى است كه معرفت اهل بيت عليهم السلام مراتبى دارد كه كمترينِ آنها، شناخت جايگاه امامت و رهبرى اهل بيت و وجوب اطاعت از آنان است و بالاترينِ آنها نيز آشنايى با ويژگى هاى اخلاقى و عملى و فضائل و كمالات معنوى اهل بيت و ميزان تقربشان به ساحت قدس رُبوبى است. بنابراين هر چه معرفت زائر نسبت به اهل بيت عليهم السلام بيشتر باشد، ارزش زيارت او افزونتر است و بهره بيشترى از زيارت آنان خواهد داشت.

زیارت جامعه کبیره

زيارت جامعه كبيره،[۶] يكى از ميراث هاى گرانقدر دهمين پيشواى پيروان اهل بيت عليهم السلام، امام هادى عليه السلام است. يكى از محورهاى مهم فعاليت هاى فرهنگى ـ سياسى اين امام بزرگوار، جهت تبيين جايگاه واقعى اهل بيت عليهم السلام و گسترش مكتب تشيع، فرهنگ سازى براى زيارت قبور نياكان خود به ويژه اميرمؤمنان و امام حسين عليهماالسلام بوده است.

به نظر مى رسد كه هدف امام هادى عليه السلام از اين گونه اقدامات فرهنگى ـ سياسى، تبديل كردن زيارتگاه هاى اهل بيت عليهم السلام به مراكزى براى آشناشدن مسلمانان با اسلام ناب و جايگاه اهل بيت عليهم السلام در اسلام بود. اين كوشش ارجمند، در برابر توطئه دشمنان اسلام علوى ـ كه تلاش مى كردند تا اين پايگاه هاى مستحكم را در ميان مردم، از بين ببرند ـ و براى مقابله با شيادانى كه با نشر افكار غلوآميز خود درباره امامان عليهم السلام، زمينه ساز جدايى جامعه اسلامى از اهل بيت عليهم السلام مى شدند، انجام گرفت و بدين سان مجموعه اى از زيارتنامه هاى ارزنده و آموزنده، از اين امام بزرگوار به يادگار ماند كه مشهورترين و معتبرترين آنها، «زيارت جامعه كبيره» است.

اين زيارتنامه در واقع، كوتاه ترين و كامل ترين متون امام شناسى است كه به روشنى، مرزهاى توحيد، نبوت و امامت را مشخص كرده، آنها را توضيح مى دهد و به دور از هر گونه غلو، جايگاه راستين اهل بيت عليهم السلام را بيان مى نمايد.

اعتبار زیارت جامعه کبیره

بايد گفت در مواردى اصلًا به سند نياز نيست؛ به اين معنا كه وقتى سخنى از گوينده‌اى دريافت كنيم و از مذاق او آگاهى داشته باشيم و سطح انديشه، علم، سبك كلام او را از جهت فصاحت، بلاغت، ادبيات بشناسيم، از طرفى معانى و مفاهيم والا و مطالبى كه در سخن گوينده است، حقايقى باشند كه دست بشر عادى به آن نمى‌رسد، در اين گونه موارد شكى در صدور سخن نداشته و به دنبال سند نمى‌گرديم.

به سخن ديگر كلامى كه از جهت سبك، لحن، اسلوب ادبى، فصاحت و بلاغت‌ و از جهت محتوا در سطح بالا و داراى حقايق و واقعيت‌هايى است كه بشر عادى را توان رسيدن به آن نيست، نيازى به سند ندارد و به يقين از معصوم عليه السلام است.

با این حال توضیح مختصری در این باره ذکر می شود: زيارت جامعه كبيره از منظر علم رجال، داراى سندى معتبر است. محدث بزرگوار شيخ صدوق رحمه اللَّه اين زيارت را در دو كتاب از مصنفات خود آورده است؛ يكى كتاب من لايحضره الفقيه و ديگر كتاب عيون أخبار الرّضا عليه السلام.

علاوه بر آن، متن و محتواى اين زيارتنامه نيز به قدرى قوى و هماهنگ با قرآن و ساير سخنان اهل بيت عليهم السلام است كه شمارى از كارشناسان عالى رتبه سخنان اهل بيت عليهم السلام، آن را صحيح و استناد آن را به معصوم قطعى مى دانند.

مرحوم ملا محمدتقى مجلسى (مجلسى اول)، در اين باره مى گويد: فصاحت و بلاغت و جامعيت اوصافى كه هر يك از آنها در اخبار بسيار وارد شده، دليل صحت اين زيارت است.[۷] همچنين فرزند مجلسى اول، علامه محمدباقر مجلسى، پس از شرح اين زيارت نامه در كتاب ارزشمند بحارالأنوار، مى نويسد: إنّما بَسَطتُ الكلامَ فى شرح تلك الزيارة قليلاً وَ إنْ لَم أستوف حقّها حذرا من الإطالة؛ لأنَّها أصحّ الزيارات سندا و أعمّها موردا و أفصحها لفظا و أبلغها معنى و أعلاها شأنا.[۸] من براى پرهيز از طولانى شدن سخن، شرح اين زيارت را تنها اندكى بسط دادم هر چند حق آن را به درستى به جا نياوردم؛ چرا كه اين زيارت، صحيحترين سند و فراگيرترين نتيجه و محصول و فصيح ترين واژه ها و رساترين معنا و برترين جايگاه را دارد و در نوشتارى ديگر، آورده است: الزيارة نفسها شاهد عدل على صحّتها.[۹] اين زيارت به خودى خود، گواه صادقى بر درستى خويش است.

محورهاى زيارت جامعه‌ کبیره

با تأمل در متن زيباى زيارت جامعه، متوجه مى‌شويم كه اين زيارت از چند محور اساسى تشكيل شده است:

1. سلام‌ها

پرواضح است، اگر كسى نزد كسى برود نخست سلام مى‌كند. البته بيان خواهد شد كه سلام بر معصوم با سلام بر غيرمعصوم فرق دارد؛ چرا كه در آن عبارت‌ها با ذكر برخى از خصوصيات اهل بيت عليهم السلام بر آنان عرض سلام مى‌نماييم. در اين باره نيز بايد سلام‌هايى باشد كه از خودشان به ما رسيده است.

2. شهادت‌ها

پس از سلام دو شهادت را بر زبان جارى مى‌كنيم:

  1. شهادت بر يگانگى خداوند متعال
  2. ‌ شهادت بر رسالت پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه وآله.

3. شهادت ثالثه‌

اين شهادت درباره خود ائمه عليهم السلام شروع مى‌شود كه مى‌خوانيم: وأشهد أنّكم الأئمّة الراشدون المعصومون المكرّمون المقرّبون...؛ و گواهى مى‌دهم كه شما پيشوايان هدايت يافته، معصوم، بزرگوار مقرب... هستيد.

البته اين شهادت غير از شهادت به ولايت على عليه السلام است كه در اذان و اقامه مى‌گوييم: «اشهد أنّ عليّاً ولى اللَّه»؛ بلكه در اين مورد به ولايت، مقامات، فضايل و مناقب فراوانى از اهل بيت عليهم السلام شهادت مى‌دهيم.

4. عرضه اعتقادات بر معصوم‌

در اين زيارت انسان اعتقادات خود را بر ائمه عليهم السلام عرضه مى‌دارد.

5. دعا و توسّل‌

پس از عرضه مبانى اعتقادى به محضر امام عليه السلام، دست توسل به حضرتش دراز مى‌كند و از آن حضرت يارى مى‌طلبد و او را شفيع قرار مى‌دهد و به وسيله آن بزرگوار به خداى متعال توجه مى‌جويد.

بنابراين، پس از اذن دخول، عرض سلام، وارد شدن، شهادتين گفتن، ابراز شهادت ثالثه، عرضه اعتقادات و مبانى آن‌ها و توسل به محضر ايشان، چند دعا مى‌نماييم. اين‌ها محورهاى اساسى زيارت جامعه است.

انسان کامل در آینه ی زیارت جامعه کبیره

شناخت انسان کامل از اهمیت زیادی برخوردار است چون:

  • انسان کامل خلیفه ی خداوند است که هم در عالم تکوین و هم در عالم تشریع نقش و مسئولیت مهمی دارد.
  • سعادت انسان در گرو شناخت و اتصال انسان کامل (که همان امام معصوم زمان خویش است) می باشد.

این زیارت، یک دوره کامل امام شناسی است. البته جمله به جمله و کلمه به کلمه زیارت جامعه کبیره از چنان غنایی برخوردار است که هر کدام شرح و تفسیر جداگانه ای را می طلبد.

  • السلام علیکم یا اهل بیت النبوه: سلام اعلام سلامت همه جانبه و حیات خواهی (چه حیات ظاهری و چه حیات باطنی) برای طرف مقابل است.

پس از «سلام» و یادآور شدن این نکته که زیارت خطاب به ذوات مقدسه چهارده معصوم علیهم السلام است، ویژگی های انسان کامل برشمرده می شود که برخی از آنها به این شرح است:

  • مَوْضِعَ الرِّسالَة: این ویژگی نشان دهنده آن است که مهمترین جایگاه امامان و ویژگی این بزرگواران آن است که در جایگاه رسالت قرار می گیرند.

در آغاز این زیارت از امامان معصوم با صفت های رحمت، خزانه دار علم، نهایت بردباری، ریشه های کرم، منزلگاه وحی، پیشوایان امت ها، درهای ایمان و نژاد پاک در پیامبران یاد شده است که اهمیت این توصیف ها را می رساند.

  • ساسَةَ العِباد: در میان ویژگی ها و توصیف هایی که برای اهل بیت پیامبر شمرده شده، در صفت «ساسَةَ العِباد» نکته ظریفی نهفته که عبارت است از این که امامان بزرگوار، تدبیرکنندگان و سیاستمداران بندگان هستند؛ یعنی پیوند دین با سیاست و نفی جدایی آن.
  • سعادت و هلاکت: در این زیارت به صورت صریح بیان شده است: «سَعَدَ مَنْ والاکُمْ و هَلَکَ مَنْ عاداکُمْ؛ سعادتمند است، آن که دوست شما باشد و هلاک شود، آن که با شما دشمنی کند» و در ادامه آمده است: «هر که از شما جدا شد، گمراه است و هر که برخلاف شما باشد، دوزخ جایگاه اوست و هر که منکر شماست، کافر است و هر که با شما جنگ کند، مشرک است و هر کس حکم شما را رَد کند، در درک اسفل است». در تمام این بخش ها با قاطعیت تمام آمده است: اهل بیت پیامبر علیهاالسلام میزان حق و باطل هستند.
  • مهمترین نکته:

مهمترین نکته ای که این زیارت دربردارد، این است که امام هادی علیه السلام چنان زیارت جامعه را دقیق و عمیق بیان کرده که تمامی صفت ها و ویژگی های یک انسان کامل در آن بیان شده است، به طوری که هیچ انسانی هر چقدر بزرگ باشد، به بزرگی امامان معصوم نمی رسد و نخواهد رسید.

ارتباط با امام

ارتباط و اتصال با امام باید در ابعاد گوناگونی باشد. این ابعاد عبارتند از بعد اعتقادی، قلبی و عملی. رابطه و معیت یا اتصال در بعد اعتقادی به معنای پذیرش و اعتقاد به نظام امامت و ولایت است و در بعد قلبی به مفهوم تسلیم و خلوص کامل در محبت و مودت نسبت به صاحب ولایت است.

و بالاخره در بعد عملی عبارت است از پویش راه دین، بندگی خدا و آمادگی برای فداکاری و جانفشانی در کوی ولایت امامت. در فرازهایی از زیارت جامعه کبیره به این ابعاد اشاره شده است:

  • قلبی لکم مسلم؛ دل و قلب من تسلیم شماست.
  • و رایی لکم تبع؛ رای و نظر من تابع شماست.
  • و نصرتی لکم معدة؛ یاری و نصرت من برای شما آماده است (من آماده یاری شما هستم).
  • فمعکم معکم لامع غیرکم؛ من فقط با شما هستم، آری فقط با شما و نه با غیر شما.

پانویس

  1. معجم مقاييس اللغة، ج ۲، ص ۳۶.
  2. لسان العرب، ج ۴، ص ۳۳۵.
  3. مجمع البحرين، ج ۲، ص ۷۹۲.
  4. گفتنى است كه اين آداب، درباره برخى از امامان متفاوت است. براى مثال در زيارت امام حسين عليه السلام مستحب است كه زائر از استعمال هر گونه بوى خوش و آراستگى، اجتناب كند و با غبار راه و چهره اى ژوليده و اندوهناك، وارد حرم شود. (ر.ك: دانشنامه امام حسين عليه السلام: «مهمترين آداب زيارت سيدالشهدا عليه السلام»).
  5. اين قيد، درباره زيارت امام على، امام حسين و امام رضا عليهم السلام تكرار شده است.
  6. زيارت جامعه به زيارتى گفته مى شود كه جامع باشد؛ يعنى بتوان با آن يكى از اهل بيت عليهم السلام يا همه آنان را زيارت كرد. از ميان زيارتهاى جامعه، اين زيارت خاص را به دليل عُلوّ مضامين و نيز مفصل بودنش، «زيارت جامعه كبيره» ناميده اند. همچنين، تعبير «زيارت جامعه»، چنانچه بدون هيچ قيدى بكار رود، دقيقا بر همين زيارت خاص (جامعه كبيره) دلالت دارد و بر آن، اطلاق مى شود.
  7. شرح زيارت جامعه كبيره، ص ۳۵.
  8. بحارالأنوار، ج ۱۰۲، ص ۱۴۴.
  9. ملاذ الأخيار، ج ۹، ص ۲۴۷.

منابع

پیوست

زیارت جامعه کبیره/متن و ترجمه زیارت