دعا

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۱۹ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«دعا» در لغت به معنای صدا زدن و یاری طلبیدن است و در اصطلاح شرع، به معنای گفتگو کردن با حق تعالی به نحو طلب حاجت و درخواست حل مشکلات از درگاه اوست.[۱] در روایات، آداب و شرایطی برای اجابت دعا و موانعی برای عدم اجابت آن بیان شده است.

انواع دعا

۱. دعای مأثور: مأثور به معنی سخن نقل شده و روایت شده و دعای مأثور به معنای دعایی است که از زمان­های دیرین از شخصی به شخص دیگر رسیده باشد[۲] و در مجموع به دعاهایی گفته می ­شوند که از معصومین علیهم السلام نقل شده ­اند. مانند دعای کمیل، که از حضرت خضر علیه السلام نقل شده است و خواندن آن در بسیاری شب­ها از جمله شب جمعه و شب نیمه شعبان بسیار سفارش شده است و دعاهای دیگری نظیر، مناجات شعبانیه، دعاهای امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه، دعای توسل، دعای عرفه و... .

۲. دعای غیر مأثور: دعای غیر مأثور دعاهایی است که خودمان می ­خوانیم و مضامین آن ربطی به دعاهای مأثور و روایات معصومین علیه السلام ندارد و از جانب ایشان صادر نشده است.

دعا در قرآن و روایات

قرآن کریم با تأکید فراوان و با بیان­های گوناگون مردم را بدان فرا می خواند و نسبت به سستی در عدم بهره برداری از این کلید رحمت و سعادت هشدار می­ دهد:

  • «و هنگامی که بندگان من از تو درباره من سوال می­ کنند، (بگو) من نزدیکم، دعای هر دعا کننده ­ای را، به هنگامی که مرا بخواند پاسخ می­ گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند».[۳]
  • و گاه می ­فرماید: «پروردگار شما گفته است، مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم».[۴]
  • و گاهی نمونه­ ای از دعاهای مستجاب که برای بسیاری از مردم تجربه شده است را ارائه می­ دهد، «[آیا آن شریکان انتخابی شما بهترند] یا کسی که دعای مضطر را اجابت می کند و گرفتاری را برطرف می سازد؟...».[۵]
  • و در برخی موارد تأکید می ­فرماید که دعا میزان وزن و اعتبار و ارزش انسان نزد خداوند متعال است: «بگو: اگر دعایتان نباشد پروردگارم به شما ارجی ننهد».[۶]
  • و در نقطه مقابل، کسانی که تنها هنگام گرفتاری و بلا خدا را می­ خوانند، نکوهش می ­کند و کسانی­ که از دعا دوری می­ کنند به جهنم تهدید می­ نماید: «کسانی که از عبادت من تکبر ورزند بزودی با ذلت وارد دوزخ می ­شوند».[۷]

روایات متعددی نیز در باب دعا وجود دارد که بر اهمیت و محبوبیت آن دلالت می­ کند. در اینجا به تعدادی از آنها اشاره می ­کنیم.

  • در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: در نیازهایتان، دست به دامن خدا شوید و در گرفتاری­هایتان به او پناه ببرید و به درگاهش زاری کنید و او را بخوانید؛ زیرا دعا مغز عبادت است.[۸]
  • حنان بن سدیر گوید، پدرم گفت: از امام باقر علیه السلام پرسیدم: بهترین عبادت کدام است؟ فرمودند: هیچ چیز نزد خداوند از درخواست و طلب آنچه نزد خداوند است، بهتر نیست.[۹]

فوائد دعا

  • دفع بلای حتمی: یکی از فوائد دعا، دفع بلای حتمی است. امام کاظم علیه السلام فرمود: دعا کنید چرا که دعا و در خواست از خداوند بلا را دفع می ­کند، در حالی­که بلا مقدر و حتمی شده است.[۱۰]
  • آرامش روانی: گاهی انسان در زندگی روزمره خود گرفتار مشکلاتی می‌شود که بر طرف کردن آن از توانش خارج است، و باعث ایجاد نگرانی و اضطراب می ­شود. بهترین راه برای از بین بردن اضطراب و بدست آوردن آرامش، دعا و راز و نیاز با خداست چرا که دعا برقراری ارتباط بنده با خداست. خدایی که بر هر کاری تواناست. این ارتباط انسان را امیدوار و دلگرم به قدرتی برتر می­ کند که اگر صلاح بداند به راحتی آن فشارها و سختی‌ها را برطرف می‌کند.
  • رسیدن به مقام و منزلت در پیشگاه خداوند: امام صادق علیه السلام می­ فرماید: نزد خداوند مقام و منزلتی است که فقط با دعا می ­توان به آن رسید.[۱۱]
  • خودسازی: برقراری ارتباط با خداوند و با او به راز و نیاز پرداختن در صورتی امکان‌پذیر است که اعمال او خلاف خواست پروردگار نباشد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «در خواست کسانی را که ایمان آورده­ و کارهای نیک انجام داده ­اند می­ پذیرد و از فضل خود بر آنها می افزاید، اما برای کافران عذاب شدیدی است.»[۱۲] بنابراین چون شرط به اجابت رسیدن دعا، ترک گناه است، کسی که حقیقتا درخواستی از خدا دارد، مراقب اعمال و رفتار خود خواهد بود.

آداب و شرایط دعا

هر دعایی برای به اجابت رسیدن به شرایطی نیاز دارد که در اینجا به چند مورد اشاره می ­شود:

شرایط پیش از دعا

۱. حالت طلب در وجود انسان پیدا شود:

یعنی تمام ذرات وجود انسان مظهر خواستن گردد، واقعا آنچه می خواهد به صورت یک احتیاج و استدعا و حاجت در آید.[۱۳] فرق است بین خواندن دعا و دعای واقعی. تا دل انسان با زبان هماهنگی نداشته باشد دعای واقعی نیست. باید در دل انسان جداً و واقعا خواست و طلب پیدا شود.[۱۴]

۲. شناخت و معرفت نسبت به خدا:

شناخت خداوند متعال، یکی از مهم­ترین شرایط استجابت دعاست. با توجه به روایاتی که در این زمینه آمده است، درمی­ یابیم که بدون تحصیل این شناخت، دعای فرد مستجاب نخواهد شد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خداوند عزوجل فرمود: هر که از من درخواست کند، در حالی که بداند من سود و زیان می ­رسانم، درخواست او را می­ پذیرم.[۱۵] در روایتی دیگر از امام کاظم علیه السلام نقل شده است که عده ­ای به امام صادق علیه السلام گفتند: دعا می­ کنیم، اما دعایمان مستجاب نمی­ شود! حضرت فرمود: چون شما کسی را می­ خوانید که نمی­ شناسیدش.[۱۶]

۳. اخلاص:

اخلاص به معنای پاک و خالص ساختن قصد و نیت از غیر خداست و به عبارت دیگر «حقیقت اخلاص آن است که نیت انسان از هر گونه شرک خفى و جلى پاک باشد.»[۱۷] حضرت علی علیه السلام در این باره می­ فرماید: کسی که از سر اخلاص دعا کند، به یکی از این سه چیز دست می­ یابد: گناهی آمرزیده یا خیری زودهنگام یا به تأخیر افتادن شرّ و گزند.[۱۸]

۴. هماهنگی سایر شئون دعا کننده:

یعنی آنها با هدف تکوین و تشریع هماهنگی داشته باشند. دل پاک و صاف باشد، کسب و روزی حلال باشد، مظالم مردم برگردن نداشته باشد. امام صادق می فرمایند: هرگاه یکی از شما بخواهد دعایش مستجاب شود، کار و کسب و راه درآمد و روزی خود را پاکیزه کند و خود را از زیر بار مظلمه هایی که از مردم بر عهده دارد خلاص کند، زیرا دعای بنده ای که در شکمش مال حرام باشد به سوی خدا بالا برده نمی شود.[۱۹] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جواب به کسی که به ایشان گفت: دوست دارم دعایم مستجاب شود فرمود: خوراکت را پاک گردان و حرام را وارد شکمت مکن.[۲۰] طبق روایاتی که بیان شد این چنین برداشت می­ شود که عمل صالح و لقمه حلال در استجابت دعا به درگاه الهی مؤثر است و کسی که از حرام گوشتی به بدنش برویاند و یا حق کسی بر گردنش باشد و از خدای متعال در خواستی نماید، جوابی نخواهد شنید.

۵. یقین به اجابت:

ایمان به رحمت بی منتهای ذات احدیت، ایمان به اینکه از ناحیه او هیچ منعی از فیض نیست، ایمان داشته باشد که در رحمت الهی هیچ گاه به روی بنده بسته نمی شود، و نقص و قصور همه از ناحیه بنده است.[۲۱] امام صادق علیه السلام می­ فرماید: چون دعا کنی باید چنان گمان کنی که حاجت تو بر در ایستاده است و داخل می ­شود.[۲۲] دلیل این شرط این است که اجابت دارای مراتبی است و ما به تمام مصالح و مفاسد آن آشنایی نداریم و نفس خواستن از خداوند نوعی عبادت و اظهار خضوع در مقابل خداوند است که خداوند این حالت تواضع و اظهار نیاز را بر طبق رحمت واسعه اش بدون پاداش نمی­ گذارد.

۶. حضور قلب:

حضور قلب در دعا به معنای توجه کامل به خدای متعال و احساس نیاز به او و خواستن از دل می­ باشد. در روایتی امام صادق علیه السلام می­ فرمایند: خدای متعال دعایی را که از دل غافل بیرون آید نمی­ پذیرد. پس هر گاه دعا کردی، به دلت رو کن، آن گاه به اجابت یقین داشته باش.[۲۳]

۷. بریدن از غیر خدا:

یکی از اصلی­ترین مقدمات اجابت دعا و شاید از مهم­ترین مقدمات اجابت دعا، انقطاع از غیر خداست. در دعاهایی که از ائمه علیه السلام به ما رسیده، آن بزرگواران تأکید بسیاری بر امید بستن به خدای متعال و نهی از امید بستن به غیر خدا شده است. چرا که اگر کسی واقعاً به این درجه برسد که هیچ کس به غیر از خدا نمی­تواند حاجت او را برآورده سازد و همه چیز به دست اوست و یقین به این عقیده داشته باشد، هیچ گاه به در خانه کسی به غیر از خدا رجوع نمی ­کند؛ چرا که همه محتاج لطف و عنایات او هستند. بنابراین باید وقت دعا توجه به این نکته داشته باشیم که کسی به غیر خدای متعال نمی­تواند حوائج و مشکلات ما را مرتفع سازد مگر به اذن خدا و با عنایت و لطف او. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می­ فرماید: خداوند فرموده است: بی­گمان امید هر مؤمنی را که به غیر من امید بندد، قطع می­ کنم.[۲۴]

۸. مخالف نبودن با تکوین و تشریع:

دعا استمداد و استعانت است برای اینکه انسان به هدفهایی که خلقت و آفرینش و تکوین برای او قرار داده و یا تشریع و قانون آسمانی الهی -که بدرقه تکوین است- معین کرده، برسد. دعا اگر به این صورت باشد شکل یک حاجت طبیعی به خود می گیرد و دستگاه خلقت به حکم تعادل و توازنی که دارد و هرجا احتیاجی هست فیض و مدد می رسد، او را یاری و کمک می کند.و اما خواستن و طلب چیزی که برخلاف هدف تکوین یا تشریع است، قابل اجابت نیست.[۲۵]

۹. مورد دعا نتیجه گناه نباشد:

اینکه حالتی که بالفعل دارد و آرزو دارد آن حالت تغییر و حالت بهتری پیدا کند، نتیجه کوتاهی و تقصیر در وظایف نباشد و به عبارتی دیگر حالتی که دارد و دعا می کند آن حالت عوض شود، عقوبت و نتیجه منطقی تقصیرات و گناهان او نباشد که در این صورت تا توبه نکند و علل و موجبات این حالت را از بین نبرد آن حالت عوض نخواهد شد.[۲۶]

۱۰. دعا نباید جانشین فعالیت قرار گیرد:

یعنی واقعا مظهر حاجت باشد؛ در مورد باشد که انسان دسترسی به مطلوب ندارد ،عاجز است، ناتوان است. اما خداوند کلید حاجتی را به دست خود انسان داده و او کفران نعمت می کند و از به کار بردن آن کلید مضایقه دارد و از خدا می خواهد آن دری را که کلیدش در دست دعا کننده است به رویس او باز کند و زحمت به کار بردن کلید را از دوش او بردارد، البته چنین دعایی قابل استجابت نیست. این گونه دعاها را نیز باید از نوع دعاهای مخالف سنن تکوین قرار داد. دعا برای تحصیل توانایی است. دعا در صورتی که خداوند توانایی دست یافتن به مطلوب را به انسان داده است از قبیل تحصیل حاصل است. چنانکه در روایتی آمده است: پنج دسته اند که دعای آنها مستجاب نمی شود؛ ... از جمله کسی که مالش را به دیگری قرض داده اما کوتاهی کرده و شاهد نگرفته و پولش بدون سند پیش طرف مانده و او نمی دهد و این پیوسته دعا می کند و از خدا می خواهد که پولش را به او برگرداند، در صورتی که از اول اختیار خود او بود که تا سند و شاهد نگیرد آن پول را به قرض ندهد... .[۲۷]

شرایط حین دعا

۱. شروع دعا با بسم الله:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می ­فرماید: دعایی که اولش بسم الله الرحمن الرحیم گفته شود، رد نمی ­شود.[۲۸]

۲. حمد و ثنای خداوند و صلوات بر اهل بیت:

امام صادق علیه السلام می ­فرماید: بپرهیزید از این که یکی از شما بدون مدح و ثنای پروردگارش از او چیزی از حاجت های دنیا و آخرت بخواهد، مگر اینکه با ستایش خداوند شروع کند.[۲۹] بعد از حمد و ثنای خداوند وارد شده است که بر پیامبر و خاندانش صلوات فرستاده شود چرا که در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: هر کس حاجتی به درگاه خداوند دارد اول با صلوات بر پیامبر و خاندانش شروع کند سپس حاجت بخواهد و در پایان دعا را با صلوات ختم کند؛ چرا که خداوند متعال کریم‌تر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند و وسط را نپذیرد.[۳۰]

۳. اقرار به گناهکاری خود:

اقرار به بدیها و گناهان روح انسان را برای اتصال به فضل و رحمت الهی آماده می ­سازد و موجب چشیدن روحانیت و معنویت دعا می­ شود و زمینه و توفیق توبه را فراهم می­ کند. چنانچه در قرآن آمده است که حضرت موسی علیه السلام رو به پروردگار چنین گفت: «پروردگارا من به خویش ستم کردم، مرا ببخش».[۳۱]

۴. رقّت قلب و گریه:

امام صادق علیه السلام می ­فرماید: هرگاه رقّت قلب پیدا کردید، دعا کنید.[۳۲] رقت قلب، اغلب موجب می­ شود که اولا غیر خدا از دل محو شود و ثانیا قلب به کلی متوجه خداوند گردد. دل آدمی تا نشکند و کاملا متوجه خدا نشود مانند ظرفی است که پشتش به طرف آسمان است و هر چه باران رحمت الهی ببارد قطره ­ای به داخل این ظرف نفوذ نخواهد کرد. لذا قلب غیر رقیق هیچ بهره­ ای از رحمت خداوند نخواهد داشت.

۵. دعا برای دیگران:

امام صادق علیه السلام می­ فرماید: سریعترین دعا برای اجابت، دعا برای برادر دینی است که هم دعا پشت سر او باشد و هم اول برای او دعا کند. در این صورت ملک موکل به این دعا آمین گوید و به دعا کننده گوید برای تو دو برابرش باد.[۳۳] لذا هر دعایی که برای برادر مومنش بکند، برای خودش هم اجابت می­ شود.

۶. ختم دعا با جمله «ماشاءالله لا قوة الا بالله»:

امام صادق علیه السلام می­ فرماید: هیچ­کس دعایش را به قول «ماشاءالله لا قوه الا بالله» ختم نمی­ کند، مگر این که حاجتش برآورده شود.[۳۴]

موانع استجابت دعا

۱. ارتکاب گناه:

گناه انسان را از اوج اعتلای انسانی پایین می ­کشد و آن جنبه معنوی را -که مایه تمایز انسان از دیگر موجودات- است از بین می ­برد و مانع استجابت دعا می­ شود. امام باقر علیه السلام می­ فرماید: گاهی بنده از خداوند حاجتی را درخواست می­ کند که شایسته اجابت است، حال به زودی یا در مدت طولانی. سپس این بنده گناهی را مرتکب می­ شود، که خداوند به ملائکه می ­فرماید: حاجتش را برآورده نکنید و او را محروم سازید؛ چرا که باعث خشم من و محرومیت از فضل من شده است.[۳۵]

۲. ستم کردن:

یکی دیگر از موانع اجابت دعا، ظلم و ستم کردن به غیر است، در این صورت خدای متعال، یاور مظلومان است و جزای شخص ظالم و ستمکار را خواهد داد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می­ فرماید: ستم نکنید که در این صورت، دعا می ­کنید و دعایتان مستجاب نمی ­شود، و باران می­ طلبید و باران نمی­ آید، و از خدا یاری می­ جویید و یاری نمی­ شوید.[۳۶]

۳. عقوق والدین:

یکی دیگر از موانع اجابت دعا، عقوق والدین و نافرمانی از آنهاست. امام صادق علیه السلام می ­فرماید: گناهانی که نعمت ها را زوال می ­آورند ستم کردن و... است و آن گناهانی که دعا را رد می­ کنند و فضا را تاریک می­ گردانند، نافرمانی از پدر و مادر و آزردن آنهاست.[۳۷]

۴. حکمت خدا:

بسیاری از دعاهای انسان حتی با رعایت آداب و شرایط خاص دعا، باز هم به مرحله اجابت نمی ­رسد. این­ها همان­هایی است که حکمت خداوند برآورده شدنش را جایز نمی­ داند. زیرا برآورده شدن این دعاها جز شر و نزدیکی انسان به آتش دوزخ هیچ ثمره ای نخواهد داشت. چنانچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می­ فرماید: همانا بنده در آستانه رسیدن به حاجتی از حاجت­های دنیا قرار می ­گیرد، امّا خداوند از فراز هفت آسمان، یاد او می­ کند و می ­فرماید: فرشتگان من، این بنده ­ام به حاجتی از حاجت­های دنیا نزدیک شده است. اگر آن را برایش بگشایم، دری به سوی آتش گشوده ­ام. پس آن را از او دور کنید.[۳۸]

پانویس

  1. فیومى، احمد؛ ‌المصباح المنیر، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۱۴ق، چاپ دوم، ذیل ماده دعا.
  2. دهخدا، علی اکبر؛ لغت­نامه دهخدا، تهران، انتشرات دانشگاه تهران، ۱۳۵۲، ج۴۰، ص۱۸۸.
  3. سوره بقره، ۱۸۶.
  4. سوره غافر، ۶۰.
  5. سوره نمل، ۶۲.
  6. سوره فرقان، ۷۷.
  7. سوره غافر، ۶۰.
  8. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج ۹۳، ص ۳۰۲، ح ۳۹.
  9. عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه، بیروت - لبنان، احیاء تراث عربی، ۱۳۷۰، ج۷، ص۳۰.
  10. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، پیشین، ج۲، ص۴۷۰.
  11. همان، ص۴۷۰.
  12. سوره شوری، آیه۲۶.
  13. بیست گفتار،استاد مطهری،چاپ بیست،۱۳۸۳،ف دعا،ص۲۳۸ .
  14. بیست گفتار،استاد مطهری،چاپ بیست،۱۳۸۳،ف دعا،ص۲۳۹ .
  15. ابن بابویه القمّی، محمد بن علی؛ ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، تحقیق، غفاری، علی اکبر، تهران، مکتبه الصدوق، ص ۱۸۴، ح ۱.
  16. ابن بابویه القمّی، محمد بن علی؛ التوحید، تحقیق، طهرانی، سید هاشم؛ قم، مؤسسه النشر اسلامی، ۱۳۹۸ ق، چاپ اول، ص ۲۸۸، ح ۷.
  17. فیض کاشانى،‌ ملا محسن؛ المحجة البیضاء، تصحیح و تعلیق، على اکبر غفارى، تهران، دفتر انتشارات اسلامى‌، ۱۴۱۷ق، چاپ چهارم‌، جلد ۸، صفحه ۱۲۸ (با تلخیص).
  18. معتزلی، عبدالحمید بن محمد بن ابی الحدید؛ شرح نهج البلاغه، تحقیق، ابوالفضل، محمد؛ بیروت، داراحیاء التراث، ۱۳۸۷ ق، چاپ دوم، ج ۲۰، ص ۲۷۶، ح ۱۸۷.
  19. بحارالنوار، ج ۹۳ ص ۳۲۱. بیست گفتار، استاد مطهری، چاپ بیست، ۱۳۸۳، ص۲۴۱ .
  20. مجلسی، محمدباقر؛ پیشین، ج ۹۳، ص ۳۷۳، ح ۱۶.
  21. بیست گفتار،استاد مطهری،چاپ بیست،۱۳۸۳،ف دعا،ص۲۳۹ .
  22. نراقی، احمد؛ معراج السعاده، قم، موسسه فرهنگی انتشاراتی طوبای محبت، چاپ اول، ۱۳۸۵، ص۷۴۱.
  23. مجلسی، محمد باقر؛ پیشین، ج ۹۳، ص ۳۲۲، ح ۳۶.
  24. مجلسی، محمدباقر، پیشین،ج ۹۴، ص ۹۵، ح ۱۲.
  25. بیست گفتار،استاد مطهری،چاپ بیست،۱۳۸۳،ف دعا،ص۲۴۱.
  26. بیست گفتار،استاد مطهری،چاپ بیست،۱۳۸۳،ف دعا،ص۲۴۲.
  27. بحارالانوار، ج ۹۳ ص۳۵۶. بیست گفتار، استاد مطهری، چاپ بیست، ۱۳۸۳، ص۲۴۳.
  28. همان، ج۹۳، ص۳۱۴
  29. همان، ج۹۳، ص ۳۱۴.
  30. کلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، اصول کافی، ترجه مصطفوی، سید جواد، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیه السلام ، ج ۲، ص ۴۹۴.
  31. سوره قصص، آیه ۱۶.
  32. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، پیشین، ج۲، ص۴۷۶.
  33. همان، ص ۵۰۷.
  34. مقدادی اصفهانی، علی؛ نشان از بی نشان ها، تهران، انتشارات جمهوری، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۷، ص ۳۶۳.
  35. حر عاملی، محمد بن حسن؛ پیشین، ج۷، ص۱۴۴.
  36. ابن بابویه القمّی، محمد بن علی؛ پیشین، ص۳۲۳، ح۱۴.
  37. ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، دارالحدیث، چاپ پنجم ۱۳۸۴، ج ۱۴، ص ۷۰۹۹، ح ۲۲۷۱۲.
  38. اللیثی الواسطی، علی بن محمد؛ عیون الحکم والمواعظ، تحقیق، حسنی بیرجندی، حسین؛ قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶ ش، چاپ اول، ص۱۵۱، ح۳۳۱۱.

منابع