دستور معالم الحكم (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از دستور الحكم)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«دستور معالم‌الحکم و مأثور مکارم‌الشیم (من کلام أمیرالمؤمنین علی بن أبی‌طالب کرّم الله وجهه)»، تألیف قاضى محمد بن سلامه قضاعى (م، ۴۵۴ ق) از علمای شافعی مذهب است. در این اثر مجموعه‌اى از سخنان امام على (علیه‌السلام) به روش موضوعی گردآورى شده که برخى از آن‌ها به جهت اینکه در نهج‌البلاغه نیامده، حائز اهمیت است.

انگیزه نگارش

نگارش کتاب حاضر همچون بسیارى از کتب ارزشمند به درخواست دوستان و مریدان انجام گرفته است. او کتابى پیش از نگارش این اثر کتابى با عنوان «شهاب‌الاخبار» مى‌نویسد که مورد استقبال قرار مى‌گیرد. خود در این‌باره چنین مى‌نویسد:

«پس از آنکه هزار و دویست سخن از حدیث رسول خدا(ص) را در باب وصایا و امثال و مواعظ و آداب فراهم نمودم و در ضمن کتابى نهاده و شهابش نامیدم، برخى از برادران دینى از من خواستند که از کلام امیرالمؤمنین على بن ابى‌طالب(ع) حدود همین مقدار ذکر شده، گردآورم و در این مهم به روایت و تألیف کسى که او را امین و ثقه مى‌دانم و مى‌پسندم، استناد جویم و آن را در نظمى خوش و نیکو و با حذف سندها، مانند کارى که در کتاب شهاب کرده‌ام، تدوین کنم. پس از خداوند بزرگ قدرت، طلب خیر نموده و از کلام و بلاغت و حکمت‌ها و موعظت‌ها و آداب و پاسخ‌ها و ادعیه و مناجات و شعر بر جاى مانده و تمثیلات آن حضرت(ع) را در نه باب که هر یک نیز داراى انواع و بخش‌هایى است، گرد آوردم».

محتوای کتاب

در این اثر سخنان حضرت على(ع) در نه باب ارائه شده است. نویسنده این سخنان را به شیوه‌ى شریف رضى(ره) گردآورى نموده است.

عناوین باب‌هاى مختلف کتاب به شرح ذیل است:

  1. در حکمت‌هاى سودمند آن حضرت(ع)
  2. در سرزنش دنیا و بى‌میلى آن حضرت(ع) به آن
  3. در موعظه‌هاى آن حضرت(ع)
  4. در وصیت‌ها و نواهى آن حضرت(ع)
  5. در پاسخ‌هاى آن حضرت(ع) به پرسش‌ها
  6. در کلام غریب آن حضرت(ع)
  7. در سخنان نادر آن حضرت(ع)
  8. در دعاها و مناجات آن حضرت(ع)
  9. در شعرى که از آن حضرت(ع) به دست ما رسیده است.

تدوین کتاب در نه باب ابتکارى آن هم با ذوق و انتخاب دانشمندى همانند قاضى قضاعى اعتبار و اهمیت ویژه‌اى دارد که بر صاحب نظران پوشیده نیست. نویسنده بنا داشته که همچون شیوه سید رضى(ره) از ذکر اسناد در متن کتاب پرهیز کند و لذا خواننده جویاى اسناد را به خارج از متن ارجاع مى‌دهد: «من در برابر هر سخنى که روایت مى‌کنم، نشانه‌اى نهادم تا بدان علامت به راوى آن سخن پى‌برده شود؛ آن چنانکه این نکته را در پایان کتاب روشن مى‌نمایم و اسناد احادیث طولانى را ذکر کرده‌ام و بر هر یک از آن‌ها که خط نویسنده‌اش شناخته مى‌شد، علامت جیم [احادیثى که خط نویسنده‌اش شناخته شود، در اصطلاح علم حدیث و جاده گفته مى‌شود]، گذاشته‌ام».

جملات و کلماتى در این کتاب آمده که در نهج‌البلاغه و غررالحکم دیده نمى‌شود؛ به عنوان مثال مى‌توان به این موارد اشاره نمود:

  1. پرسش و پاسخى که میان امام على بن ابى‌طالب(ع) و فرزندش امام حسن(ع) انجام یافته است.
  2. تمامى باب سؤال از على بن ابى‌طالب(ع) و پاسخ‌هاى آن حضرت.
  3. برخى از مباحثى که در بخش سخنان غریب آن حضرت(ع) در این کتاب آمده است.

باب هشتم نیز کاملاً تازه است، به ویژه مناجات آن حضرت که از فصاحت و بلاغت مخصوص به امام على بن ابى‌طالب(ع) برخوردار است، نه تنها در نهج‌البلاغه و غررالحکم نیامده، در کتاب‌هاى ادعیه‌ى معمول نیز موجود نمى‌باشد. این مناجات آن هم با اختلافاتى تنها در کتاب دعاى بحار الأنوار از نظر مترجم گذشته است و اگر این کتاب فقط همین یک باب را هم دارا مى‌بود، باز شایستگى داشت که کتاب دیگرى از سخنان على بن ابى‌طالب(ع) به شمار رود و به فارسى ترجمه شود.

به غیر از وصیت کوتاهى که در نهج‌البلاغه از امام على(ع) ثبت گردیده، وصیت‌هاى دیگرى نیز از ایشان در سندهاى قدیمى دیده مى‌شود. به عنوان مثال قضاعى نیز وصیتى از امام آورده است. وى گوید، وقتى ابن ملجم حضرت را ضربه زد، امام حسن(ع) گریان بر او درآمد، امام پرسید: «پسرم چرا گریه مى‌کنى؟». امام حسن(ع) پاسخ داد: «چرا نگریم که تو در نخستین روز آن جهان و آخرین روز این جهانى». حضرت فرمود: «پسرم! چهار چیز را به تو مى‌گویم که به خاطر بسپار و به کار دار، و چهار چیز اگر انجام ندهى، اندک زیانى به تو نمى‌رساند، و اما آنهایى که باید به کار بندى:

  1. خرد برترین توانگرى است.
  2. بدترین تهیدستى نادانى است.
  3. خودبینى، وحشتناک‌ترین وحشت است.
  4. خوش خوئى گرامى ترین حسب مى‌باشد.

و اما چهار خصلتى که باید از آن پرهیز نمایى:

  1. از دوستى با احمق که او خواهد ترا سود رساند، لیکن به زیانت کشاند.
  2. از دوستى با دروغ‌گو که دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور نماید.
  3. از دوستى با بخیل که چیزى را که بدان سخت نیازمندى از تو دریغ مى‌دارد.
  4. از دوستى با تبهکار که تو را به هنگام سود خود، مى‌فروشد.

نکته‌ى قابل تذکر آن است که ممکن است، خواننده برخى از عبارات و جملات این کتاب را در نهج‌البلاغه و احیاناً در غررالحکم هم بیابد؛ ولى مترجم با تفحصى که به عمل آورده، بدین نتیجه رسیده است که حتى خطب و سخنانى که نظیر آن‌ها در نهج‌البلاغه و احیاناً در غررالحکم آمده با عبارات دو کتاب اخیر کم و بیش اختلاف دارد.

دیگر از مطالب این کتاب ذکر اشعار منسوب به على بن ابى‌طالب(ع) است. چنانکه مى‌دانید، اشعار منسوب به آن حضرت در دیوان‌هاى مختلف آمده و برخى از این دواوین به اندازه‌اى حجیم است که خواننده علاوه بر محتواى این اشعار با توجه به زیادى آن‌ها، در انتساب این اشعار به حضرت على(ع) تردید مى‌کند. به عقیده‌ى مترجم ابیاتى که در کتاب دستور معالم ذکر شده، احتمالاً بیشتر با سخنان على(ع) مناسبت دارد؛ چرا که بعضى از این اشعار از زبان راویانى معتبر و ثقه در ادب و لغت از قبیل نفطویه و حسین بن خالویه و ابن‌درید و نظایر آن‌ها ذکر گردیده است. دیگر آنکه تعداد این اشعار نسبت به اشعار منتسب به حضرت على(ع) به نظر قابل قبول‌تر مى‌رسد. از طرف دیگر سبک این ابیات و مباحثى که در آن‌ها آمده با سبک زمان حضرت على(ع) و وقایع تاریخى قابل انطباق‌تر است. برخى از ابیات این کتاب نیز، در دیوان‌هاى چاپى متداول وجود ندارد.

راویان کتاب

کتاب دستور معالم‌الحکم به سه واسطه از قاضى قضاعى شنیده و روایت شده است. نخست قاضى ابوعبدالله محمد بن ابى على حسن بن محمد بن عبیدالله عامرى از شریف خطیب ابوالفتوح ناصر بن حسن بن اسماعیل حسینى زیدى و او از ابوعبدالله محمد بن برکات بن هلال سعیدى نحوى لغوى و او از قاضى قضاعى روایت کرده است. ابن برکات از اهالى مصر بوده و از استادان ادب و لغت به شمار مى‌رفته که در ۴۲۰ق متولد شده و در ۵۲۰ق از دنیا رفته است. از تاریخ وفات و ولادت او مى‌توان دریافت که وى از معاصران قاضى قضاعى بوده و سماع و روایت مطالب دستور معالم، به وسیله‌ى او از قاضى قضاعى صورت گرفته است.

راویانى که قضاعى براى برخى از خطبه‌هاى طولانى و کلمات کوتاه(ع) ذکر مى‌نماید، از بزرگان حدیث و لغت و ادب و فقه به شمار مى‌روند؛ از قبیل: محمد بن فضیل بن غزوان، براء بن عازب، عبدالله بن ابى‌شیبه، اصبغ بن نباته حنظلى، نوف بن فضاله‌ى حمیرى بکالى، حسین بن خالویه، نفطویه، ابن‌درید و نظایر آن‌ها.

در میان راویانى که قاضى قضاعى آن‌ها را ذکر نموده، نام یاران با وفاى على بن ابى‌طالب(ع) درخشندگى خاصى دارد و ذکر نام آن‌ها به بعضى از مطالب این کتاب نظیر نهج‌البلاغه صحت و دقت خاصى مى‌بخشد؛ از قبیل: حارث اعور، احنف بن قیس، رفاعه بن راقع بن مالک، اشعث بن قیس، صعصعه بن صوحان و کمیل بن زیاد.

وضعیت کتاب

کتاب حاضر براى نخستین بار به سال ۱۳۳۲ق براساس قدیم‌ترین نسخه خطى موجود با تصحیح استاد جمیل عظم و حواشى محمد عبدالقادر سعید رافعى فاروقى، در مصر به چاپ رسیده است. پس از گذشت سال‌ها سید عبدالزهراء حسینى، نسخه‌اى دیگر از کتاب قضاعى را که کتابت آن توسط علاءالدین بن نعمان بن محمود آلوسى بغدادى، بیستم شوال ۱۳۲۷ق، در قسطنطنیه به پایان رسیده، بدست آورده است و آن را با نسخه‌ى سابق‌الذکر دقیقاً مقابله کرده و تصحیح نموده است. بنابراین کتاب دستور معالم‌الحکم براساس دو نسخه‌ى خطى به شیوه‌اى منقح و صحیح براى اولین بار در سال ۱۴۰۱ق۱۹۸۱/م به چاپ رسیده است.

این کتاب توسط فیروز حریرچى با عنوان «قانون: دستور معالم‌ الحکم‌ و ماثور مکارم‌ الشیم‌، از سخنان‌ امیرالمومنین‌ علی‌بن‌ ابیطالب‌» ترجمه شده است.

منابع

  • مقدمه و متن کتاب.
  • مقدمه کتاب قانون [دستور معالم‌ الحکم‌ و ماثور مکارم‌ الشیم‌]، ترجمه فیروز حریرچى، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۷۵.

متن و ترجمه کتاب