خوف و رجاء

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۵ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


ضرورت و اهمیت خوف و رجاء

از جمله فضائل مهم اخلاقى كه در زندگى انسان نقش بسیارى ایفا مى كند مسئله «خوف» و «رجاء» یا ترس و امید است. آدمی بایستى از خداوند و عظمت كبریائى او و نیز از پیامدهاى پرونده عملكرد خویش ترس داشته و همچنین با در نظر گرفتن رحمت گسترده الهى به الطاف واسعه وى امیدوار باشند. همراه بودن صفت ترس و امید در زندگى عملى افراد مؤمن نقش تعیین كننده اى دارد.

ترس از خداوند افزون بر این كه از كمالات معنوى مى باشد سرچشمه بسیارى از فضایل انسانى، اصلاح نفسانى و سبب علاج امراض روحى است. خداوند آدمى را نیازمند به تغذیه، امنیت، تعلق داشتن به هم نوعان و... آفریده است ولى مهم ترین نیاز هر فرد، امید است. جهان تجلى آرزوهاست؛ ساخت و سازهاى مدرن، به وجود آمدن تكنولوژى عظیم و... ارمغان امیدهاست؛ چنان كه ناامیدى موجب قطع ریشه زندگى و در اغلب موارد مایه خودكشى یا انزواى اجتماعى است. امید است كه كشاورز را به بذرافشانى و آبیارى... وامى دارد، دانش پژوه را به تحمل رنج ها و مادران را به بچه دارى و فرزندنوازى رهنمون مى شود.

امید، سبب تلاش ها و ناامیدى سبب آفت هاست. ناامیدی از رحمت الهی از گناهان کبیره است. در آیات قرآنی آمده است: « لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ»[۱] یا در آیه‌ای دیگر آمده است: «مَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ».[۲]

امید در انسان انگیزه تلاش را پدید مى آورد. كسى كه امیدى ندارد ادامه زندگى براى او كسالت‌آور و حتى نامطلوب مى شود؛ انسان ناامید انگیزه اى براى كار و تلاش ندارد و از حركت به سوى كمال باز مى ماند.

وقتى اسكندر كبیر به سلطنت مقدونیه رسید املاك و اشیاء موروثى را بین دیگران تقسیم كرد. از او پرسیدند: براى خود چه نگاه خواهى داشت؟ در جواب گفت: امید كه بزرگ ترین دارائى و تملك انسان است.[۳]

مفهوم خوف و رجاء

رجا در لغت یعنی امیدواری که در مقابل یاس قرار می‌گیرد[۴] و در اصطلاح یعنی انسان به تحقق یافتن امرى مطلوب كه یقین دارد یا احتمال مى دهد در آینده به وقوع مى پیوندد، امید داشته باشد. در مقابل خوف در لغت به معنای ترس بوده و در اصطلاح به معنى این است كه انسان از تحقق یافتن امرى نامطلوب كه یقین دارد یا احتمال مى دهد در آینده به وقوع بپیوندد، ترس و واهمه داشته باشد.[۵][۶]

باید توجه داشت كه خوف و رجا در نقطه مقابل یكدیگر قرار ندارند. نقطه مقابل رجا، ناامیدی از رحمت خداست و نقطه مقابل خوف، امنیت كامل از عذاب و كیفر الهی است كه هر دو از گناهان بزرگ به شمار می آیند.

رجا، امیدواری و مظنه رسیدن به چیزی است که باعث مسرت باشد را گویند و این سرور، وقتی رجا است که بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را تحصیل کرده باشد اما توقع چیزی که هیچ یک از اسباب محبوب را مهیا نکرده آن را رجا نگویند، بلکه غرور و حماقت گویند. همانند کسی که انتظار گندم بکشد در حالی که تخم آن را در زمین شوره‌زاری که بی‌آب است افکنده باشد و اگر کسی بعضی اسباب را تحصیل نکرده که رسیدن به محبوب نزدیک باشد آرزو و تمنی گویند. مثل آن که دانه را در زمین مستعدی افکنده باشد اما در آب دادن کوتاهی کند.[۷]

رابطه میزان شناخت افراد با امیدها و ترس ها

امید و ترس افراد به میزان شناخت و نیازهایى كه درك مى كنند، بستگى دارد. مثلاً ترس و امید یك كودك دو سه ساله فقط در محدوده خواسته هایى كه دارد شكل مى گیرد. او هیچ وقت نسبت به مسائل بین المللى، مسائل اجتماعى، مسائل معنوى و اخروى و... ترس و امیدى ندارد زیرا هیچ تصورى از آن‌ها ندارد و یا مثلاً از یك سو، افراد عادى از بیمارى، فقر، گرفتارى هاى زندگى و... ترس دارند و از سوى دیگر، امید دارند كه پول دار بشوند و همسر خوب، خانه خوب و موقعیت اجتماعى خوبى بدست آورند. افرادى كه یك مقدار معرفت شان بیشتر است مسائل معنوى را هم در نظر مى گیرند. براى مثال از این كه عقل و ایمان شان از بین برود، مى ترسند و امید دارند كه بر معرفت و ایمان شان افزوده شود. كسانى هم كه به آخرت ایمان دارند به ثواب هاى اخروى امید دارند و از عذاب هاى اخروى مى ترسند.[۸] پس خوف و رجا طبق حالات و معرفت افراد دارای درجاتی است. خوف توده مردم از عذاب، خوف خواص از سرزنش، خوف افراد اخص از توجه نکردن می‌باشد.[۹]

حد نصاب خوف و رجاء

خوف و رجاء امرى نسبی و دارای مراتبی است و حد نصابى دارد كه حداقل مرتبه آن را باید مؤمن داشته باشد. اگر امید انسان به رحمت خداوند به گونه اى باشد كه فكر كند كارهاى او دیگر دخالتى در آن ندارد و آن قدر رحمت خدا واسع است كه همه را مى آمرزد، باعث مى شود تا انسان گستاخ شود و از ارتكاب گناهان باكى نداشته باشد. زیرا خداوند از روى اعمال خود افراد، آن ها را مى آمرزد و به بهشت مى برد و یا عذاب نموده و به جهنم مى برد.[۱۰] بنابراین، داشتن مرتبه اى از خوف كه مانع از گناه مى شود و نیز حدى از رجاء كه موجب انجام اعمال خوب مى گردد، لازم است.

توازن بین خوف و رجاء

دانشمندان علم اخلاق مى گویند: بیم و امید از خداوند، دو بال تكامل مؤمن هستند. همان گونه كه پرنده با دو بال پرواز مى كند؛ در صورتى كه تعادل بال ها محفوظ باشند مؤمن نیز با بال هاى ترس و امید به لقاء الهى مى رسد. در آیاتی این دو حالت در کنار هم آورده شده است «يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ»[۱۱]

حضرت على علیه السلام فرمودند: «خیرُ الاعمال اعتدال الرجاء والخوف؛ بهترین كارها، تساوی بین خوف و رجانسبت به خداوند است».[۱۲]

در امور معنوى توازن ترس و امید، ضامن رشد و تكامل به سوى كردگار است. غلبه ترس بر امید، آدمى را به نومیدى و نیستى مى كشاند چنان كه سنگینى امید بر ترس از پروردگار نیز او را به غرور و غفلت مى كشاند؛ در نتیجه سبب در جا زدن و مانع سیر تكاملى آدمى خواهد شد. بندگان خاص بیم و امید را در كنار هم دارند و خدا را با خوف وطمع مى خوانند:[۱۳] «يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا».[۱۴]

امام صادق علیه‌السلام در بخشى از وصیتنامه خود به ابن ‌جندب، نجات یافتگان از عذاب الهى را كسانى معرفى مى كند كه خوف و رجاء حقیقى متعادل در دل هایشان وجود دارد: «یهلك المتكل على عمله... قلت فمن ینجو؟ قال الذینهم بین الرجاء والخوف...؛ كسى كه به اعمال خود (اعمال خوب) تکیه نموده است به هلاكت مى رسد و كسى هم كه به امید رحمت خداوند بر انجام گناهان جرات پیدا مى كند نجات نخواهد یافت. (ابن جندب) سؤال كرد پس چه كسى نجات پیدا مى كند؟ حضرت فرمودند: كسانى كه حالشان میان خوف و رجاء باشد.[۱۵]

یعنى نه خوف شان آن چنان است كه از آمرزش گناهانشان ناامید باشند و نه رجاءشان آن چنان است كه جرات ارتكاب گناه را داشته باشند؛ هم شوق به ثواب در دل هایشان وجود دارد و هم خوف از عذاب.

از امام صادق علیه‌السلام سوال شد، لقمان حکیم چه وصیتی به پسرش کرد؟ حضرت فرمود: لقمان گفت: از خدا بترس حتی اگر اطاعت جن و انس را آورده باشی ممکن است عذاب بشوی و امیدوار باش حتی اگر گناه جن و انس را آورده باشی.[۱۶]

اگر رجاء بر خوف غلبه كند به حدى كه دیگر انگیزه ترك گناه در انسان باقى نماند انسان مبتلا به گناه مى شود كه در آن هلاكت است و اگر خوف بر رجاء غلبه بکند یعنى فرد فكر كند كه چون مرتكب گناهى شده است پس خدا او را به جهنم خواهد برد. چنین فردى باید توبه كند و با انجام كارهاى خوب به رحمت و آمرزش خداوند امید و رجاء داشته باشد.

پانویس

  1. قرآن، سوره زمر/53 از رجمت خدا مایوس نشوید.
  2. سوره حجر/56، جز گمراهان چه کسی از رحمت پروردگار مایوس می‌شود.
  3. www.hawzah.net
  4. علامه ابن منضور لسان العرب، ج 4، چ اول 1988 لبنان دارالتراث العربی.
  5. محمدتقی مصباح یزدی مجله معرفت مقاله خوف و رجا، ش 33.
  6. محمدتقی مصباح یزدی اخلاق درقرآن، ج 1، ص 406 و 399، قم، موسسه امام خمینی.
  7. ملا احمد نراقی، معراج السعاده، ص 149، چ مکرر، 1373، نسر دهقان.
  8. محمدتقی مصباح یزدی مجله معرفت، مقاله خوف و رجا، ش 33 موسسه امام خمینی قم.
  9. امام خمینی روح الله، شرحی بر چهل حدیث، ص 194، طه چ دوم 1368، قزوین.
  10. محمدتقی مصباح یزدی مجله معرفت، مقاله خوف و رجا، ش 33.
  11. سوره زمر/9، از آخرت می‌ترسد و به رحمت پروردگارش دلبسته است.
  12. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 1568، قم، مرکز تحقیقات دارالحدیث، چ دوم 1379.
  13. مکارم شیرازی ناصر اخلاق در قرآن، ج 2، ص 146 تا 155، چ 3، قم مدرسه علی ابن ابن ابی‌طالب، 1384.
  14. سوره سجده/16، می‌خوانند پروردگارشان رابا ترس و امید.
  15. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 179، قم، مرکز تحقیقات دارالحدیث، چ دوم، 1379.
  16. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 179، قم، مرکز تحقیقات دارالحدیث، چ دوم، 1379.

منابع