خدا در اعتقاد شیعه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' <keywords content='کلید واژه: توحید، خداوند، اعتقادات، اعتقاد شیعه، ' /> '''کلید واژه: توح...' ایجاد کرد)
 
سطر ۳۰: سطر ۳۰:
  
 
و باید دانست که دادن توفیقات به مؤمنین سبب جبر آن‌ها در ایمان و کار خیر نمی‌شود و نیز ندادن توفیقات به کفار و فاسقین سبب جبر آن‌ها در کفر و فسق نمی‌شود، مثلاً اگر اربابی به غلام خود امر کند که اگر این کار را نکردی، تو را مجازات خواهم کرد، حال اگر آن بنده آن کار را نکرد و با امر مولایش مخالفت نمود و در نتیجه مولایش او را مجازات کرد، عاقلان مجازات او را زشت و بد نمی‌شمارند، بلکه می‌گویند، تقصیر از بنده است نه از مولا. و اگر همین مولی که امری به بنده خود کرده است، وعده‌‌های نیکویی هم برای مزد آن عمل بدهد و تهدیداتی هم بر ترک آن نماید و کسی را هم برای یادآوری کار او، نماینده خود کند، با همه این‌ها عقلا بالوجدان می‌دانند که این بنده مجبور در آن عمل نمی‌شود. اخبار اهل بیت هم بر همین دلالت دارد.
 
و باید دانست که دادن توفیقات به مؤمنین سبب جبر آن‌ها در ایمان و کار خیر نمی‌شود و نیز ندادن توفیقات به کفار و فاسقین سبب جبر آن‌ها در کفر و فسق نمی‌شود، مثلاً اگر اربابی به غلام خود امر کند که اگر این کار را نکردی، تو را مجازات خواهم کرد، حال اگر آن بنده آن کار را نکرد و با امر مولایش مخالفت نمود و در نتیجه مولایش او را مجازات کرد، عاقلان مجازات او را زشت و بد نمی‌شمارند، بلکه می‌گویند، تقصیر از بنده است نه از مولا. و اگر همین مولی که امری به بنده خود کرده است، وعده‌‌های نیکویی هم برای مزد آن عمل بدهد و تهدیداتی هم بر ترک آن نماید و کسی را هم برای یادآوری کار او، نماینده خود کند، با همه این‌ها عقلا بالوجدان می‌دانند که این بنده مجبور در آن عمل نمی‌شود. اخبار اهل بیت هم بر همین دلالت دارد.
 +
[[Category:توحید]]

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۴۰

منبع: اعتقادات علامه مجلسی

ترجمه: سید حسن بنی‌طبا با اندکی تلخیص

متن زیر بخشی از کتاب اعتقادات علامه مجلسی است که ایشان آن را با تبحر و آشنایی زیادی که با روایات اهل بیت عصمت و طهارت دارند، تنظیم نموده‌اند. لذا با توجه به مستندبودن آن به روایت از بهترین منابعی است که بیانگر اعتقاد شیعه در این مورد باشد.

و بدان که، از جمله اموری که به وسیله آیات و احادیث متواتره در دین ثابت شده اینست که:

  • خداوند تعالی: یکی است و در ملک و سلطنت خویش شریکی ندارد و عبادت و بندگی برای غیر او جایز نمی‌باشد.
  • خداوند در خلقت از کسی یاری نگرفته و ذات مقدسش واحد و یگانه و بی‌نظیر است.
  • خداوند صفات زائد بر ذات ندارد، بلکه صفات او عین ذات اوست.
  • خداوند ازلی و ابدی است یعنی اول است و قبلی برای او متصور نیست و آخر است و بعدی برای او متصور نیست و از ازل تا ابد وجود داشته و دارد.
  • خداوند جسم و جسمانی نیست و احتیاج به زمان و مکان ندارد.
  • خداوند زنده است و صفت زندگی عین ذات اوست نه زائد بر ذاتش و چگونگی ندارد.
  • خداوند صاحب اراده است، بدون آن که به دل چیزی گذرانده و یا فکر کند.
  • خداوند بر هر چیز توانا است و اگر اراده کند بدون احتیاج به ماده و زمان، می‌تواند خلق کند.
  • خداوند تعالی به تمام چیزها، چه جزئی باشد و چه کلی عالم است و علم او به اشیاء (که در گذشته باشند و چه در آینده) یکسان است و علم او به مخلوقاتش (چه قبل و چه بعد از خلقت) تغییر نکرده و نمی‌کند و هیچ ذره‌ای در زمین و آسمان از علم او غایب نیست.
  • خداوند تعالی بدون حکمت و مصلحت و بیهوده هیچ کاری را انجام نمی‌دهد و به هیچ کس ظلم نمی‌کند، به هیچ کس را به چیزی که طاقت انجام آن را نداشته باشد تکلیف نمی‌کند، و تکلیفی که به بندگانش کرده برای مصلحت و منفعت خود ایشان است.
  • خداوند به بندگانش در انجام کارها و عدم انجام آن اختیار داده است و مردم را در افعال اختیاری مجبور نکرده است، لکن تمام امور را به هم به بندگان واگذار نکرده‌ بلکه مطلب حد مابین جبر و تفویض است. اگر کسی بگوید که مردم در امور خودشان مجبورند این قول مستلزم جواز ظلم برای خداوند است و ظلم بر خدا قبیح و محال است و این سخن کفر است. و اگر گفته شود که خداوند در کار بندگانش هیچ دخالتی ندارد و نمی‌تواند کم و زیاد یا جلوگیری و یا کمک نماید، این هم قول کفر است. خداوند تعالی برای بعضی از مردم وسایل راه خیر و ایمان را فراهم می‌کند و توفیقات خود را شامل آن‌ها می‌گرداند و بعضی از آن‌ها را هم شامل این توفیقات نکرده و یاری نمی‌کند و این در زبان شرع «اضلال» نامیده شده.

و باید دانست که دادن توفیقات به مؤمنین سبب جبر آن‌ها در ایمان و کار خیر نمی‌شود و نیز ندادن توفیقات به کفار و فاسقین سبب جبر آن‌ها در کفر و فسق نمی‌شود، مثلاً اگر اربابی به غلام خود امر کند که اگر این کار را نکردی، تو را مجازات خواهم کرد، حال اگر آن بنده آن کار را نکرد و با امر مولایش مخالفت نمود و در نتیجه مولایش او را مجازات کرد، عاقلان مجازات او را زشت و بد نمی‌شمارند، بلکه می‌گویند، تقصیر از بنده است نه از مولا. و اگر همین مولی که امری به بنده خود کرده است، وعده‌‌های نیکویی هم برای مزد آن عمل بدهد و تهدیداتی هم بر ترک آن نماید و کسی را هم برای یادآوری کار او، نماینده خود کند، با همه این‌ها عقلا بالوجدان می‌دانند که این بنده مجبور در آن عمل نمی‌شود. اخبار اهل بیت هم بر همین دلالت دارد.