حق

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۷ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ایجاد صفحه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


منبع: سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف»


واژه «حق» در لغت

«حقّ»اسم مصدر، به معنی «ثابت». آنچه ثابت و مطابق واقع است. روا و شايسته، ضد «باطل». «حق» در مورد اقوال و عقايد و اديان و مذاهب بكار ميرود.

و به تعريف ديگر: الحق هو الثابت الذى لا يسوغ انكاره.(حق چیز ثابتی است که انکار آن روا نباشد).

واژه«حق» معمولا با کلمات دیگری به کار می رود و معنای خاصی را اقتضا می کند. مثلا وقتی گفته می شود «دين حق» یعنی مجموعه قوانينى كه منطبق با فطرت بشر و مقتضاى نياز او بوده و از جانب آفريدگار بشر و آگاه بحال او تدوين و تنظيم شده باشد كه هر دين و آئين و قانونى جز آن باطل خواهد بود.


«حق» در قرآن

این کلمه در آیات متعددی از قرآن کریم نیز ذکر شده است:

«و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا»(بگو اى محمد! كه حق آمد و باطل برفت كه باطل رفتنى و بى بنياد است) (سوره اسراء: 81).

«انزل من السماء ماءً فسالت اوديةٌ بِقَدَرها...كذلك يضرب الله الحق و الباطل...» (هنگامى كه به امر خداوند باران مى بارد از رودها هر يك بگنجايش خود سيل سرازير ميگردد و بر روى آب كف نمودار ميگردد... اين مثلى است براى حق و باطل كه آن كف (كه مثال باطل است) بزودى نابود گردد ولى آب و فلز كه بسود مردم است (هر چند بزير كف قرار دارند) می ماند. خداوند جهت توجيه اذهان اينچنين مثل ميزند.)(سوره رعد: 17)


«حق» در روایات

پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: بالاترين مرحله تكبر آنست كه كسى مردم را به چيزى نگيرد و پيروى از «حق» را نابخردانه پندارد و بر اهل حق طعنه زند.

اميرالمؤمنين (علی علیه السلام) می فرمایند: «ما شككتُ فى الحق مُذ رأيتُه» از روزى كه «حق» را دريافتم هرگز در آن شك ننمودم. (نهج البلاغه : حكمت 408)

امام صادق (علیه السلام) فرمود: از حقيقت ايمان است كه حق را بر باطل برگزينى گرچه آن حق بزيانت بوده و آن باطل بسودت باشد. و ديگر آنكه گفتارت از حدود علمت تجاوز نكند (بيش از آنچه ميدانى نگوئى).

امام جواد (علیه السلام) نیز فرمود: مردم! بدانيد كه حق و شايستگى و بايستگى جز بنزد ما خاندان نبوت نباشد و نزد هر كه هست از ما گرفته، و هيچكس بحق و عدل قضاوتى ننمود جز اينكه كليد آن قضاوت و درب ورود و آغاز و اساس آن على بن ابى طالب مي باشد (خود آنها گواه اين امر بودند) كه هرگاه باشتباه ميافتادند خطا از خود آنها برمى خاست و حق مطلب نزد على بود.

پيغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خوش بحال كسانى كه در سايه عرش پروردگار از ديگران به پيشند. عرض شد آنها كيانند؟ فرمود: آنان كه چون حق بشنوند بپذيرند و اگر از آنها سخن حقى بخواهند آن را عرضه كنند و درباره ديگران چنان داورى كنند كه درباره خود مي كنند...(بحارالانوار: 57 / 29)