حضرت یعقوب علیه السلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۹ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۳۹ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حضرت یعقوب فرزند حضرت اسحاق پسر حضرت ابراهيم عليهما‌السلام است. او که لقبش اسرائيل است، پدر قوم بنى اسرائيل می باشد که در بین آنها انبیاء بسیاری مبعوث شد. او از پیامبران ستوده شده در قرآن است و داستان فراغ او از فرزندش حضرت یوسف علیه السلام، و چگونگی بازگشت او به نزدش، در قرآن آمده است.

نسب حضرت یعقوب علیه السلام

حضرت یعقوب فرزند اسحاق پسر ابراهيم عليهما‌السلام است.[۱]

وجه تسميه یعقوب

در مورد معنای کلمه یعقوب گفته شده ريشه كلمه یعقوب از عقب عربى است كه به فتح عين و كسر قاف به معنى پاشنه است. و «يعقوب» يعنى پاشنه را مى گيرد. و علت نامگذاری او به این نام این بود که يعقوب و برادرش عيسو جفت به دنيا آمدند و یعقوب بعد از برادرش عيسو به دنیا آمد در حالی که پاشنه عيسو را گرفته بود.[۲]

جایگاه حضرت یعقوب در تاریخ انبیاء

لقب حضرت یعقوب علیه السلام اسرائيل است. که گفته شده معنی عبدالله را می دهد («اسر» به معنى عبد و «ئيل» به معنى اللّه)[۳]. بنی اسرائیل دودمان حضرت یعقوب هستند که از نسل دوازده فرزند پسر اویند. او در ابتدا با دختر خاله یا دختر دائی خود الیا ازدواج نمود و از او صاحب شش فرزند پسر شد. سپس او وفات يافت و يعقوب با خواهر او راحيل ازدواج كرد و از او يوسف و بنيامين متولّد شدند و چهار پسر ديگر از دو زن ديگر او متولد شدند.[۴]

بسیاری از انبیاء از قوم بنی اسرائیل بوده اند. در برخی روایات تعداد انبیاء هشت هزار نقل شده و گفته شده که نیمی از آنها از بنى اسرائيل بوده‌ اند.[۵]

حضرت یعقوب در قرآن

نام حضرت یعقوب 16 بار در قرآن ذکر شده است.[۶] آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت یعقوب علیه السلام یا داستانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است:

سوره بقره، آيه 132-140سوره آل عمران، آيه 84سوره نساء، آيه 163سوره انعام، آيه 84سوره هود، آيه 71سوره یوسف، آيه 6سوره یوسف، آيه 38سوره یوسف، آيه 68سوره مریم، آيه 6سوره مریم، آيه 49سوره عنکبوت، آيه 27سوره ص، آيه 45-47

قرآن در توصیف حضرت یعقوب علیه السلام و پدر و جدش ابراهیم علیه السلام آورده است: «وَاذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصارِ. إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ. وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ»: و بندگان ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه نيرومند و ديده ور بودند به يادآور. ما آنان را با موهبت ويژه اى كه يادآورى آن سراى بود خالص گردانيديم و آنان در پيشگاه ما جداً از برگزيدگان نيكانند.[۷]

مسئله دیگری که قرآن به تفصیل به آن پرداخته است داستان جدایی یوسف علیه السلام فرزند حضرت یعقوب از اوست. مطابق با قرآن حضرت یوسف فرزند یعقوب علیه السلام در کودکی خواب دید که یازده ستاره و ماه و خورشید برای او سجده می کنند. هنگامی که او این خواب را برای پدرش نقل نمود. حضرت یعقوب به او سفارش نمود که خواب خود را برای برادرانت تعریف نکن؛ زیرا این باعث می شود که آنها به اغوای شیطان، برای تو نقشه خطرناکی بکشند.[۸]

مفسران مراد از یازده ستاره را برادران یوسف و مراد از ماه و خورشید را پدر و مادرش دانسته‌اند که بعدها که یوسف به منزلتی دنیایی و معنوی رسید، به او تعظیم کردند.[۹]

فرزندان یعقوب می‌گفتند یوسف و برادرش نزد پدر، از ما محبوب‌ترند و به او حسادت نمودند. آنها روزی از یعقوب خواستند اجازه دهد یوسف برای بازی همراهشان به بیابان برود اما مطابق با نقشه قبلی در بیابان یوسف را به چاه‌ انداختند و پس از بازگشت، به یعقوب گفتند که گرگ او را دریده است. و پیراهن او را که به صورت دروغین به خون آغشته کرده بودند به نزد او آوردند. حضرت یعقوب علیه السلام سخنشان را باور نکرد و در پاسخ به آنها گفت: چنین نیست! بلکه نفس سرکش شما این کار را برایتان زیبا جلوه داده و من در مقابل این کار شما صبری جمیل می نمایم و خداوند یاری دهنده من در این امر خواهد بود.[۱۰] او بعدها از شدت فراق و گریه بر یوسف نابینا شد.[۱۱]

یوسف پس از توطئه برادرانش توسط کاروانی از چاه نجات پیدا نموده به عنوان غلامی به مصر برده شده و به عزیز مصر فروخته شد. او سالیانی در مصر بود و به دنبال ماجراهایی که برای او پیش آمد عزیز مصر شد و با تدبیر او مصر به سلامتی از دوره هفت ساله قحطی اش عبور نمود.

در دوره بی‌آبیِ مصر، کنعان نیز دچار قحطی شد. ازاین‌رو یعقوب پسرانش را برای دریافت گندم به مصر فرستاد.[۱۲] یوسف با دیدن برادرانش آنها را شناخت، اما آنها او را نشناختند.[۱۳] او با تدبیری برادرش بنیامین را نیز به نزد خود در مصر کشاند و او را در نزد خود نگه داشت. یعقوب در سفر بعدی آنها به مصر آنها را به جستجوی از یوسف و بنیامین مامور نمود. اینبار هنگامی که آنها به نزد یوسف آمدند و از او برای قحطی کمک درخواست نمودند. حضرت یوسف خود را به آنها شناساند و با فرستادن پیراهنش برای یعقوب چشمان نابینای او را بینا کرد. پس از آن یعقوب و فرزندانش برای دیدار یوسف به مصر رفتند.[۱۴]

چند نمونه از آیاتی که نام حضرت یعقوب علیه السلام در آنها آمده است:

  • «وَاذكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِىَ الأَيْدِى وَالأَبْصارِ × إِنّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدّارِ × وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ المُصْطَفَيْنَ الأَخْيارِ»: و بندگان ابراهيم و اسحاق و يعقوب را كه نيرومند و ديده ور بودند به يادآور. ما آنان را با موهبت ويژه‌اى كه يادآورى آن سراى بود خالص گردانيديم و آنان در پيشگاه ما جداً از برگزيدگان نيكانند.(سوره ص، آيات 45-47)
  • «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحقَ وَ يَعْقُوبَ كُلّاً هَدَيْنا»: و به او [حضرت ابراهیم] اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را هدايت نموديم.(سوره انعام، آيه 84)
  • «أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذ قالَ لِبَنِيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِى قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهِيمَ وَ إِسْمعِيلَ وَ إِسْحقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ»: آيا وقتى يعقوب را مرگ فرارسيد حاضر بوديد؟ هنگامى كه به پسران خود گفت: پس از من چه را خواهيد پرستيد؟ گفتند: معبود تو و معبود پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، معبودى يگانه را مى پرستيم و در برابر او تسليم هستيم.(سوره بقره، آيه 133)

پانویس

  1. قرشى، قاموس قرآن، ج7، ص267.
  2. بلاغی، حجة التفاسير و بلاغ الإكسير جلد دوم، تعليقه، ص547.
  3. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج ۱، ص ۲۰۶.
  4. جزائری، قصص الأنبياء، ترجمه فاطمه مشایخ، ص 250
  5. طبرسی، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‌8، ص830
  6. قرشی، قاموس قرآن، ج7، ص267.
  7. سوره ص، آیه 45-47
  8. سوره یوسف، آیه ۴و۵.
  9. ابن‌کثیر، قصص‌الانبیاء، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۶م، ص۱۹۱.
  10. سوره یوسف،‌ آیات ۷ تا ۱۸.
  11. سوره یوسف، آیه ۸۴.
  12. بلاغی، قصص قرآن، ص۱۱۰.
  13. سوره یوسف، آیه ۵۸.
  14. سوره یوسف، آیه ۵۹ تا ۱۰۰.

منابع

  • ابن‌کثیر، قصص‌الانبیاء و اخبارالماضین (خلاصة تاریخ ابن‌کثیر)، تدوین محمد بن احمد کنعان، بیروت، مؤسسةالمعارف، چاپ اول، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۶م.
  • بلاغى، سيد عبدالحجت، حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، قم، انتشارات حكمت، ۱۳۸۶ق.
  • بلاغی، صدرالدین، قصص قرآن، تهران، امیرکبیر، چاپ هفدهم، ۱۳۸۰ق.
  • جزائرى، نعمت الله بن عبد الله، قصص الأنبياء، ترجمه فاطمه مشایخ، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • قرشى، سيد على اكبر، قاموس قرآن، تهران: اسلاميه، چاپ پنجم، ۱۳۶۷ش.

مقالات مرتبط

پیامبران
پیامبران اولوالعزم
محمد (ص) * عیسی * موسی * نوح * ابراهیم
سایر پیامبران
آدم * ادریس * یعقوب * یوسف * یونس * اسحاق * اسماعیل * الیاس * ایوب * خضر * داوود * سلیمان * ذوالکفل * زکریا * شعیب * صالح * لوط * هارون * هود * یحیی * یسع * شعیا * اِرميا * جرجیس * حبقوق * يوشع بن نون


قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن