حضرت شهربانو سلام الله علیها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شهربانو، دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی ایران است که پس از اسارت در فتوحات اسلامی به مدینه منتقل شد و به همسری امام حسین (علیه السلام) درآمد. امام سجاد (علیه السلام) از این بانو متولد گردید و او به هنگام ولادت فرزندش وفات نمود. البته در نام و نسب شهربانو و ازدواج او با امام حسین، میان مورخان اختلاف نظر است.

نام و نسب

در منابع تاریخی و روایی، این اسامی برای ایشان ذکر شده است: جهان بانویه، جهان شاه، شاه زنان، شهربانو، شهربانویه، شهرناز، شه زنان، سلافه، سلامه، غزاله و... .

در منابع اهل سنت، بر نام های سلافه، سلامه و غزاله تاکید شده; در حالی که در کتابهای شیعی، نام «شهربانو» بیشتر آمده است. این نام را می توان در قدیمی ترین منابع امامیه یافت; از جمله: بصائرالدرجات و اصول کافی.[۱]

عالمانی چون یعقوبی (م، ۲۸۱ ق)، محمد بن حسن صفار (م، ۲۹۰ ق)، شیخ کلینی (م، ۳۲۹ ق)، شیخ صدوق (م، ۳۸۱ ق) و شیخ مفید (م، ۴۱۳ ق)، - با وجود اختلاف در نام شهربانو - او را دختر یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانی) دانسته اند. شیخ مفید در کتاب الارشاد درباره مادر امام سجاد علیه‌السلام می‌نویسد: «اُمّه شاه زنان بنت یزدجرد بن شهریار کسری و یقال: انّ اسمها شهربانو؛ مادر علی بن حسین علیه‌السلام شاه زنان دختر یزدگرد پسر شهریار، شاه ایران است و گفته شده که نام او شهربانو است».[۲]

چگونگی ورود شهربانو به مدینه

در خصوص زمان و چگونگی ورود شهربانو به کشور اسلامی نیز روایات مختلفی وجود دارد که عبارتند از:

الف) به اسارت افتادن وی در دوره خلافت عمر بن خطاب.

ب) فرستادن وی و خواهرش به نزد عثمان از سوی والی خراسان.

ج) فرستادن دختران یزدگرد به حضور امام علی علیه السلام توسط کارگزار آن حضرت.

با توجه به این تعارض، به نقد و بررسی هر یک از گزارش های تاریخی می پردازیم.

روایت اول

وقتى دختر یزدجرد را پیش عمر آوردند دختران مدینه از بامها به تماشاى او آمدند. وارد مسجد که شد و چشم او به عمر افتاد صورت خود را پوشانیده گفت روزگار هرمز سیاه باد. عمر خشمگین شده گفت مرا دشنام می دهد، خواست باو حمله کند که امیرالمؤمنین علیه السلام مانع او شده فرمود: ترا نمی رسد که چنین کنى، او را اجازه بده یکى از مسلمانان را براى خود انتخاب نماید، سپس قیمتش را در سهم آن مرد حساب کن. عمر باو اجازه انتخاب داد، پیش آمد و دست بر سر حسین بن على علیه السلام نهاد، امیرالمؤمنین فرمود نام تو چیست؟ عرض کرد جهانشاه، فرمود نه شهربانو، سپس نگاهى به حسین نموده فرمود: فرزندى از این زن براى تو متولد مى‏‌شود که بهترین فرد روى زمین است.[۳]

علامه مجلسى به این خبر دو اشکال وارد کرده؛ اول اینکه اسارت اولاد یزدجرد پس از کشته شدن او بوده و این جریان در زمان عثمان بود. گرچه ممکن است پس از فتح قادسیه یا نهاوند بعضى از فرزندانش اسیر شده باشند، که این هم بعید است. و دوم اینکه شکى نیست که تولد حضرت على بن الحسین علیه السلام در زمان خلافت امیر المؤمنین علیه السلام بوده و جز او فرزندى نزائید، اگر ازدواج در زمان عمر باشد و تا بیست سال فرزندى نیاورد بسیار بعید است. البته علامه مجلسی این احتمال را مطرح کرده که ممکن است در این روایت بجاى عثمان، عمر را اشتباه آورده باشد.[۴]

روایت دوم

در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که سهل بن قاسم نوشجانی می گوید: امام رضا علیه السلام به من فرمود: بین ما و شما نسب و رابطه خویشاوندی وجود دارد. پرسیدم: چگونه؟! فرمود: «هنگامی که عبدالله بن عامر بن کریز خراسان را فتح کرد، دو نفر از دختران یزدجرد بن شهریار را به دست آورد; آنها را به مدینه و نزد عثمان فرستاد. خلیفه، یکی را به امام حسن علیه السلام و دیگری را به امام حسین علیه السلام بخشید و هر دو، در حال نفاس از دنیا رفته اند. و آن دختری که به حسین علیه السلام بخشید، مادر علی بن الحسین علیه السلام بود.»[۵]

عبدالرزاق مقرم، در ارزیابی این روایت، می گوید: «روایت فوق تقریبا صحیح به نظر می آید، زیرا فتح خراسان در سال ۳۰ هجری - ششمین سال خلافت عثمان - واقع شد و در همین سال نیز یزدگرد در مرو کشته شد. بر این اساس، بعید نیست که شهربانو به مدت شش سال باردار نشده باشد.» [۶] اما آقای دکتر شهیدی این روایت را نیز مردود شمرده است.[۷]

روایت سوم

شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کرده اند: وقتی امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت و حکومت رسید، حریث بن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد. وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد؛ لذا آنان را نزد امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد. آن حضرت، شهربانو (شاه زنان) را به حسین علیه السلام بخشید - که زین العابدین علیه السلام از او متولد شد - و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید - که از وی قاسم به دنیا آمد - لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند.[۸]

عبدالرزاق مقرم می گوید: «بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست که روایت شیخ مفید، فتال و طبرسی ... به حقیقت نزدیک تر است، زیرا امام سجاد علیه السلام بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان علیه السلام متولد شد و سه سال با آن حضرت بود.»[۹]

دکتر شهیدی در این خصوص می گوید: «با این دو روایت، مشکل زمان - که در روایت کافی دیده می شد - برطرف شده و استبعاد فاصله ازدواج و تولد امام سجاد علیه السلام نیز از میان رفته است. اما این روایت نیز درست به نظر نمی رسد; چه نام حریث بن جابر در شمار کارگزاران علی علیه السلام دیده نمی شود.» وی سپس اسامی کارگزاران حکومت علوی در خراسان و عدم اسارت دختران یزدگرد را، به تفصیل بیان کرده است.[۱۰]

ولیکن نویسنده سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام[۱۱] می گوید: «... این احتمال به ذهن می رسد که حریث بن جابر همراه با خلید بن قره یربوعی به خراسان رفته است و به این خاطر، عده ای از راویان تاریخ، وی را و عده ای دیگر، خلید را به عنوان والی خراسان ذکر کرده اند.»

خواب شهربانو پیش از ازدواج

همان طور که بیان شد، مطابق با نقلی شهربانو از میان تمام مسلمانان، امام حسین علیه السلام را به عنوان شوهر برگزید. برخی علت این «انتخاب » را چنین نقل کرده اند:

پیش از آنکه این بانو به دست مسلمانان بیفتد، یک شب، پیامبر صلی الله علیه و آله و امام حسین علیه السلام را در عالم خواب می بیند که آن حضرت وی را برای نوه اش خواستگاری می کند; لذا محبت حسین علیه السلام در دلش ایجاد می شود. و در شب دوم، حضرت فاطمه علیها السلام را مشاهده می کند که به وی بشارت می دهد: به زودی مسلمانان پیروز می شوند و او به وصال فرزندش حسین علیه السلام، که پیامبر صلی الله علیه و آله او را به ازدواج وی درآورده، خواهد رسید و غیر او هیچ یک از مسلمانان به وی دست نخواهند یافت. حضرت فاطمه علیها السلام دین اسلام را به شهربانو عرضه می کند و او نیز در عالم رؤیا مسلمان می شود.[۱۲]

شهربانو نیز در این باره می گوید: «... خداوند مرا حفظ کرد تا اینکه مرا به مدینه آوردند. وقتی امام حسین علیه السلام را دیدم، دانستم که همان است که در خواب دیدم و پیامبر مرا به او تزویج کرد; لذا وی را به همسری برگزیدم.»[۱۳]

در روایتی آمده است که امام علی علیه السلام به پسرش امام حسین علیه السلام در مورد شهربانو فرمود: «یا اباعبدالله! احتفظ بها فانها ستلد لک خیر اهل الارض و هی ام الاوصیاء الذریة الطیبة; ای اباعبدالله! از او محافظت کن; زیرا به زودی بهترین اهل زمین را برایت متولد خواهد ساخت. و او، مادر امامان از ذریه طیبه است.»[۱۴]

وفات شهربانو

شهربانو علیها السلام به هنگام ولادت امام سجاد علیه السلام در سال ۳۸ هجری وفات نمود[۱۵] و پیکر مطهرش در مدینه و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.[۱۶] با این وجود بقعه‌ای نیز در شمال شرقی شهر ری بدو منسوب است.

در برخی از کتاب ها، در مورد شهربانو قصه هایی گفته شده است که فاقد ارزش علمی است. از جمله: حضور شهربانو در کربلا، غرق شدن و خودکشی شهربانو در رودخانه فرات، سوار شدن وی بر ذوالجناح یا اسبی دیگر و آمدنش به ایران و سرانجام غائب و پنهان گشتن او در کوه (کوه بی بی شهربانو در شهر ری). برخی از پژوهشگران همچون: شهید مطهری، شیخ ذبیح الله محلاتی و دکتر سید جعفر شهیدی به نقد این قصه ها پرداخته اند.[۱۷]

پانویس

  1. . زندگانی علی بن الحسین (ع)، سید جعفر شهیدی، ص ۱۰ و ۱۱، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، پنجم، ۱۳۷۳ ش; پرسش ها و پاسخ ها، دفتر سیزدهم، ص ۷۴، دفتر نشر معارف، قم، اول، ۱۳۸۲ ش .
  2. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۷.
  3. زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام ( ترجمه جلد ۴۶ بحار الأنوار)، ص۸
  4. زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام ( ترجمه جلد ۴۶ بحار الأنوار)، ص۹
  5. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج۲، ص۱۲۸؛ زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۲۴ .
  6. . همان، ص ۲۹ .
  7. مقرم، عبدالرزاق، زندگانی امام زین‌العابدین، ص۲۹.
  8. . زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۲۴ .
  9. . همان، ص ۲۹ .
  10. ر . ک: زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص ۲۰ - ۲۲.
  11. سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع)، علی اکبر ذاکری، ج ۱، ص ۴۲۸، دفتر تبلیغات اسلامی، دوم، ۱۳۷۳ش .
  12. . زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۳۰ و ۳۱ .
  13. ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۴ .
  14. زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۲۸ . و در متن عربی کتاب، ص ۱۴ و ۱۵.
  15. تاریخ قم، ص۱۹۶
  16. حسین عمادزاده، زندگانی حضرت امام حسین سیدالشهداء، ص۱۲۷.
  17. ر . ک: حماسه حسینی، ج ۲، ص ۱۸۲، بیست و نهم، ۱۳۷۹ ش؛ ثار الله، ص ۱۲۵ - ۱۲۸؛ ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۲; زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص ۱۱؛ پرسش ها و پاسخ ها، ص ۷۳، ۷۹ و ۸۰ .

منابع

  • محمدابراهیم احمدی، کوثر، بهار۱۳۸۳، شماره ۵۷.
  • حسن بن محمد قمی، تاریخ قم.
  • موسی خسروى، ‏زندگانى حضرت سجاد و امام محمدباقر علیهماالسلام (ترجمه جلد ۴۶ بحارالأنوار)، انتشارات اسلامیه.

مطالب مرتبط