حضرت داوود علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(رده اولویت مقاله)
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
حضرت داوود علیه السلام از انبیاء الهی است که خداوند به او حکمت عطا نمود. نام کتابش همانطور که در قرآن نیز به آن اشاره شده، زبور است. حضرت داوود صوت نيكوئى داشت لذا هرگاه به خواندن زبور شروع مي كرد انس و جن و پرنده و حيوان هاى وحشى نزد آن حضرت اجتماع مي نمودند. از جمله قدرت هاى معنوى دیگری كه خداوند به حضرت داوود علیه السلام عطا کرد تسبیح موجودات وطبیعت با او در هر شامگاه و صبحگاه بود.
+
'''حضرت داوود علیه السلام''' از انبیاء الهی است که خداوند به او حکمت عطا نمود. نام کتابش همانطور که در قرآن نیز به آن اشاره شده، [[زبور]] است. حضرت داوود صوت نيكوئى داشت لذا هر گاه به خواندن زبور شروع مي‌كرد انس و جن و پرنده و حيوان‌هاى وحشى نزد آن حضرت اجتماع مي‌نمودند. از جمله قدرت هاى معنوى دیگری كه خداوند به حضرت داوود علیه السلام عطا کرد تسبیح موجودات و طبیعت با او در هر شامگاه و صبحگاه بود.
  
 
==نسب حضرت داوود==
 
==نسب حضرت داوود==
  
داوود بن ايشى بن عويد بن باعز بن سلمون بن نحشون بن عمى نادب بن رام بن حصرون بن فارص بن يهوذا بن يعقوب بن إسحاق بن ابراهيم .<ref> [[تاريخ الأمم والملوك]] ([[محمد بن جرير طبرى]])، ج1، ص476.</ref>
+
داوود بن ايشى بن عويد بن باعز بن سلمون بن نحشون بن عمى نادب بن رام بن حصرون بن فارص بن يهوذا بن يعقوب بن إسحاق بن ابراهيم .<ref> طبری، [[تاريخ الأمم والملوك]]، ج1، ص476.</ref>
  
 
==حضرت داوود در قرآن==
 
==حضرت داوود در قرآن==
  
نام مبارك حضرت داوود شانزده بار در [[قرآن]] آمده است. در سوره های: [[سوره بقره]] / [[سوره نساء]] / [[سوره مائده]] / [[سوره انعام]] / [[سوره اسراء]] / [[سوره انبياء]] / [[سوره نمل]] / [[سوره سبا]] / [[سوره ص]].
+
نام حضرت داوود شانزده بار در [[قرآن]] آمده است. در سوره های: [[سوره بقره|بقره]] ، [[سوره نساء|نساء]] ، [[سوره مائده|مائده]] ، [[سوره انعام|انعام]] ، [[سوره اسراء|اسراء]] ، [[سوره انبياء|انبیاء]] ، [[سوره نمل|نمل]] ، [[سوره سبا|سبا]] و [[سوره ص|ص]].
  
* {{متن قرآن|«وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا»}}: و پروردگار تو به هر كه و هر چه در آسمانها و زمين است داناتر است و در حقيقت بعضى از [[انبياء]] را بر بعضى برترى بخشيديم و به داوود [[زبور]] داديم. (سوره اسراء، آیه 55)
+
قرآن به موارد زیر در مورد حضرت داود اشاره نموده است:
 +
*'''اعطای زبور به داوود علیه السلام:''' {{متن قرآن|«وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا»}}: و پروردگار تو به هر كه و هر چه در آسمانها و زمين است داناتر است و در حقيقت بعضى از [[انبياء]] را بر بعضى برترى بخشيديم و به داوود [[زبور]] داديم. (سوره اسراء، آیه 55)
  
===زبور حضرت داوود علیه السلام===
+
* '''داوری حضرت داوود علیه السلام:''' {{متن قرآن|«وَ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ»}}: و داوود و سليمان را ياد كن هنگامى كه درباره آن كشتزار كه گوسفندان مردم شب  هنگام در آن چريده بودند داورى مى كردند و ما شاهد داورى آنان بوديم. (سوره انبیاء، آیه 78)
  
زبور داوود عليه السلام حاوى 150 [[سوره]] بود كه [[احكام]] و [[حلال]] و [[حرام]]ى در آن ها ذكر نشده بود. فقط حاوى [[پند و اندرز]] بودند. چون حضرت داوود صوت نيكوئى داشت لذا هرگاه به خواندن زبور شروع مي كرد انس و [[جن]] و پرنده و حيوان هاى وحشى نزد آن حضرت اجتماع مي نمودند حضرت داوود مردى [[فروتن]] بود. و از دست رنج خود هزينه معيشت را تأمين مي كرد. زيرا زره داوودى مي بافت و مي فروخت.
+
* '''علم و دانش حضرت داوود علیه السلام:''' {{متن قرآن|«وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ عِلْمًا وَ قَالَا الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ»}}: و به راستى به داوود و سليمان دانشى عطا كرديم و آن دو گفتند [[ستايش]] خدايى را كه ما را بر بسيارى از بندگان باايمانش برترى داده است. (سوره نمل، آیه 15)
  
به عبارت دیگر زبور داوود حاوى 150 مزمور بوده. و مزمور عبارت بود از يك فصلى كه حاوى سخنان داوود بود كه از دشمن به خدا [[استغاثه]] مي كرد. و بر آنان نفرين مي نمود، و از خدا كمك مي خواست. و گاهى حاوى موعظه هائى بودند كه در [[كنيسه]] مي كرد.<ref> [[تفسير آسان]]، (نجفى خمينى محمدجواد)، ج4، ص68.</ref>
+
* '''اعطای قدرت هاى مادی و معنوى از طرف خدا به او:''' آیه های 17 تا 29 [[سوره ص]]:
  
* {{متن قرآن|«وَ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ»}}: و داوود و سليمان را ياد كن هنگامى كه درباره آن كشتزار كه گوسفندان مردم شب هنگام در آن چريده بودند داورى مى كردند و ما شاهد داورى آنان بوديم. (سوره انبیاء، آیه 78)
+
:{{متن قرآن|«إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ × وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ × وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ...»}}: ما كوه ها را [[مسخر]] كرديم كه با او هر شامگاه و صبحگاه (خدا را) [[تسبيح]] مى  گفتند. × و پرندگان را به گرد او درآورده (رام كرديم) كه هر يك (از كوه ها و مرغان به آواى تسبيح و [[تقديس]] او) به سوى خدا بازگشت بسيار داشتند. × و سلطنت او را (به زيادى عده و عده) تقويت نموديم و او را [[حكمت]] (دانش هاى عقلى و اجتماعى و [[شرايع دينى]]) و سخنانى فيصله  دهنده (ميان [[حق]] و [[باطل]]) عطا كرديم.
  
* {{متن قرآن|«وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ عِلْمًا وَ قَالَا الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ»}}: و به راستى به داوود و سليمان دانشى عطا كرديم و آن دو گفتند [[ستايش]] خدايى را كه ما را بر بسيارى از بندگان باايمانش برترى داده است. (سوره نمل، آیه 15)
+
* '''رابطه محکم حضرت داوود عليه السلام با خدا:''' {{متن قرآن|«اِصبِر عَلى ما يَقولونَ واذكُر عَبدَنا داوودَ ذَاالاَيدِ اِنَّهُ اَوّاب»}}: بر آنچه مى‏گويند شكيبا باش ، و بنده ما داود را كه دارنده قدرت [ در دانش و حكومت ] بود ياد كن . او بسيار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. ([[سوره ص]]، آیه 17)
  
* از جمله قدرت هاى [[معنوى]] كه خداوند به حضرت داوود علیه السلام عطا کرد را در آیه های 17 تا 29 [[سوره ص]] بیان می کند.
+
==قتل جالوت توسط داوود علیه السلام==
 +
مطابق با قرآن پیامبر وقتِ بنی اسرائیل ــ که در تورات نام او سموئیل ذکر شده ــ به فرمان خدا طالوت را برای جنگ با فلسطینیان به پادشاهی برگزید. و سپاهی تحت فرماندهی وی را راهی جنگ با جالوت و سپاهیانش نمود. به هنگام مواجهه دو سپاه، بیشتر سپاهیان طالوت از مقاومت در برابر جالوت و سپاهیانش اظهار ناتوانی کردند ولى كسانى كه به تعبیر قرآن يقين داشتند ملاقات كننده خدا هستند، گفتند: چه بسا گروه اندكى كه به توفيق خدا بر گروه بسيارى پيروز شدند، و از خدا طلبت نصرت و پیروزی کردند. مطابق با آنچه در قرآن آمده آنها به توفیق الهی در این جنگ پیروز شدند و داود جالوت را كشت ، و خدا او را فرمانروايى و حكمت داد، و از آنچه مى‏خواست به او آموخت.<ref>رجوع کنید: سوره بقره، آیات 247ـ251</ref>
  
{{متن قرآن|«إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ × وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ × وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ...»}}: ما كوه ها را [[مسخر]] كرديم كه با او هر شامگاه و صبحگاه (خدا را) [[تسبيح]] مى  گفتند. × و پرندگان را به گرد او درآورده (رام كرديم) كه هر يك (از كوه ها و مرغان به آواى تسبيح و [[تقديس]] او) به سوى خدا بازگشت بسيار داشتند. × و سلطنت او را (به زيادى عده و عده) تقويت نموديم و او را [[حكمت]] (دانش  هاى عقلى و اجتماعى و [[شرايع دينى]]) و سخنانى فيصله  دهنده (ميان [[حق]] و [[باطل]]) عطا كرديم.
+
[[امام صادق]] عليه السلام مي فرمايد: خداى عليم به پيامبر [[بنى اسرائيل]] [[وحى]] كرد: آن كسى [[جالوت]] را خواهد كشت كه زره [[حضرت موسی]] به اندازه اندام او باشد. و وى مردى است از فرزندان [[لاوى بن يعقوب]] كه نامش: [[داوود بن ايشا]] و گوسفند چران است مي باشد. ايشا داراى ده پسر بود كه حضرت داوود كوچكتر از همه بود. هنگامى كه خدا [[طالوت]] را براى پادشاهى بنى اسرائيل برانگيخت و وى آنان را براى [[محاربه]] با جالوت جمع  آورى نمود نزد ايشا فرستاد و گفت: فرزندان خود را براى كارزار حاضر كن.
 
 
==حضرت داوود در روايات==
 
 
 
* حضرت [[امام صادق]] عليه السلام مي فرمايد: خداى عليم به پيامبر [[بنى اسرائيل]] [[وحى]] كرد: آن كسى [[جالوت]] را خواهد كشت كه زره [[حضرت موسی]] به اندازه اندام او باشد. و وى مردى است از فرزندان [[لاوى بن يعقوب]] كه نامش: [[داوود بن ايشا]] و گوسفند چران است مي باشد. ايشا داراى ده پسر بود كه حضرت داوود كوچكتر از همه بود. هنگامى كه خدا [[طالوت]] را براى پادشاهى بنى اسرائيل برانگيخت و وى آنان را براى [[محاربه]] با جالوت جمع  آورى نمود نزد ايشا فرستاد و گفت: فرزندان خود را براى كارزار حاضر كن.
 
  
 
وقتى آنان حاضر شدند طالوت زره حضرت موسى را بر تن هر يك از ايشان كه پوشانيد يا بلند بود، يا كوتاه! طالوت به: ايشا گفت: آيا فرزندى دارى كه او را بجاى گذاشته  باشى؟ گفت: آرى، كوچكترين فرزندم را بجاى نهاده ام تا گوسفندان را بچراند.
 
وقتى آنان حاضر شدند طالوت زره حضرت موسى را بر تن هر يك از ايشان كه پوشانيد يا بلند بود، يا كوتاه! طالوت به: ايشا گفت: آيا فرزندى دارى كه او را بجاى گذاشته  باشى؟ گفت: آرى، كوچكترين فرزندم را بجاى نهاده ام تا گوسفندان را بچراند.
سطر ۳۴: سطر ۳۲:
 
طالوت به دنبال داوود فرستاد تا آمد. هنگامى كه حضرت داوود خواست بيايد فلاخن خود را نيز به همراه آورد. حضرت داوود مي گويد: در بين راه هر يك از سه عدد سنگ مي گفتند: اى داوود مرا برگير. آن بزرگوار آن ها را برگرفت و در ميان توبره خود نهاد، آن سنگ ها، سنگ فيروزه بودند. حضرت داوود مردى پرجست و خيز و نيرومند و قوى بود. وقتى آن حضرت نزد طالوت آمد و طالوت زره حضرت موسى را بر بدن وى پوشانيد به اندازه قامتش درآمد.
 
طالوت به دنبال داوود فرستاد تا آمد. هنگامى كه حضرت داوود خواست بيايد فلاخن خود را نيز به همراه آورد. حضرت داوود مي گويد: در بين راه هر يك از سه عدد سنگ مي گفتند: اى داوود مرا برگير. آن بزرگوار آن ها را برگرفت و در ميان توبره خود نهاد، آن سنگ ها، سنگ فيروزه بودند. حضرت داوود مردى پرجست و خيز و نيرومند و قوى بود. وقتى آن حضرت نزد طالوت آمد و طالوت زره حضرت موسى را بر بدن وى پوشانيد به اندازه قامتش درآمد.
  
حضرت داوود آمد و در برابر [[جالوت]] قرار گرفت. جالوت بر پشت فيل سوار بود و تاجى بر سر داشت و ياقوتى كه مي درخشيد بر پيشانيش بود و سپاهش در مقابلش قرار داشتند. حضرت داوود يكى از آن سنگ ها را برگرفت و به ميمنه سپاه جالوت انداخت و آنان شكست خوردند. بعدا سنگ ديگرى به ميسره لشكر جالوت پرتاب نمود و ايشان هم شكست خوردند. سپس سومين سنگ را بسوى جالوت انداخت و آن سنگ پس از اين كه به پيشانى جالوت در موضع ياقوت رسيد به مغز سرش اصابت كرد و جالوت را نقش زمين نمود.<ref> تفسير آسان (نجفى خمينى محمد جواد)، ج2، ص113.</ref>
+
حضرت داوود آمد و در برابر [[جالوت]] قرار گرفت. جالوت بر پشت فيل سوار بود و تاجى بر سر داشت و ياقوتى كه مي درخشيد بر پيشانيش بود و سپاهش در مقابلش قرار داشتند. حضرت داوود يكى از آن سنگ ها را برگرفت و به ميمنه سپاه جالوت انداخت و آنان شكست خوردند. بعدا سنگ ديگرى به ميسره لشكر جالوت پرتاب نمود و ايشان هم شكست خوردند. سپس سومين سنگ را بسوى جالوت انداخت و آن سنگ پس از اين كه به پيشانى جالوت در موضع ياقوت رسيد به مغز سرش اصابت كرد و جالوت را نقش زمين نمود.<ref> نجفى خمينى، محمد جواد، تفسير آسان، ج2، ص113.</ref>
  
* درباره حضرت داوود علیه السلام قصه اى را نقل كرده اند كه ناپسند بوده و موافق با مقام [[نبوت]] نمى  باشد می گویند که: حضرت داوود بسيار [[نماز]] مى  خواند و مى  گفت: خدايا! تو ابراهيم را بر من فضيلت دادى و او را به عنوان خليل انتخاب كردى و موسى را بر من فضيلت دادى و او را (كليم) گردانيدى! خداوند فرمود: اى داوود! ما ايشان را آزمايش كرديم و به اين مقام رسانيديم ولى تو را به مانند آنان آزمايش نكرديم، اگر بخواهى تو را هم امتحان مى كنيم؟
+
==داستان قضاوت حضرت داوود علیه السلام==
 +
داوود عليه السلام، داورى عادل در رسيدگى به دعاوی مردم عصر خود بود. داستانی در این مورد در سوره ص چنین آمده است:
  
داوود گفت: آرى مرا هم امتحان كن، پس روزى كه او در محرابش بود كبوترى به چشمش خورد و خواست او را بگيرد، كبوتر به پنجره پرستشگاه پريد و داوود به دنبال آن به پنجره درآمد در اين هنگام چشمش به زن «اوريا» افتاد كه او خود را مى  شست، پس دل به او بست و تصميم گرفت با او [[ازدواج]] كند. در يكى از جنگ ها دستور داد كه «اوريا» در پيشاپيش جبهه جلوتر از «تابوت سكينه» مشغول مبارزه شود، «اوريا» نيز چنين كرد و كشته شد، و چون عده وى تمام شد با همسر او ازدواج كرد و «سليمان» از او زاده شد، روزگار به كام داوود مى  گذشت تا روزى كه در [[محراب]] خود مشغول [[عبادت]] بود، دو مرد را مشاهده كرد و از آنان هراسيد، آن دو به وى گفتند: نترس ما دو خصم هستيم كه بعضى بر بعض ديگر ستم كرده و آمده ايم كه تو درباره ما [[قضاوت]] كنى! يكى از آن دو مرد به ديگرى نگاه كرده و خنديد، در اين هنگام «داوود» متوجه شد آن دو مرد دو [[فرشته]] مى  باشند كه خداوند به صورت دو خصم فرستاده تا «داوود» را بر لغزش او متوجه كنند، پس در اين هنگام [[توبه]] كرده و گريه نمود تا جايى كه از آب چشم او گياهى روئيده شد.
+
وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ (21)
 +
إِذْ دَخَلُوا عَلى‏ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ (22)
 +
إِنَّ هذا أَخي‏ لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنيها وَ عَزَّني‏ فِي الْخِطابِ (23)
 +
قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغي‏ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَليلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ (24)
 +
فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‏ وَ حُسْنَ مَآبٍ (25)
  
در نادرست بودن داستان فوق هيچ گونه شك و ترديدى نمى  باشد زيرا كه اين داستان موجب از ميان رفتن [[عدالت]] حضرت داوود مى  باشد!! چگونه درست باشد كه بگوئيم [[پیامبران]] بى  عدالت بودند در حالى كه ايشان امينان بر [[وحى]] خدا و سفيران ميان مردم و خدا مى  باشند و آيا جايز است كه پيامبران داراى چنين صفتى باشند كه [[شهادت]] آنان مورد قبول نبوده و مردم از شنيدن اين سخن ايشان و قبول آن منزجر و متنفر باشند؟!
+
آيا خبر مهم آن دادخواهان هنگامى كه از ديوار بلند نمازخانه او بالا رفتند به تو رسيده است ؟(21)
  
از حضرت [[امام علی]] علیه السلام روايت شده كه فرمود: اگر كسى بگويد كه داوود زن «اوريا» را تزويج كرد بايد بداند كه من درباره او دو حد جارى كرده و تازيانه مى  زنم، يكى براى اهانت به [[نبوت]] و ديگرى طبق قانون [[اسلام]]!
+
زمانى كه [ به طور ناگهانى ] بر داود وارد شدند ، و او از آنان هراسان شد ، گفتند : نترس [ ما ] دو گروه دادخواه و شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده است ؛ بنابراين ميان ما به حق داورى كن و [ در داوريت ] ستم روا مدار ، و ما را به راه راست راهنمايى كن .(22)
  
«[[ابومسلم]]» گويد: مانعى ندارد كه بگوئيم آن دو خصم واقعا دو مرد عادى بودند كه براى قضاوت به نزد «داوود» آمده بودند و مسأله (ميش) نيز واقعيت داشته است و ترس و هراس داوود هم به اين جهت بود كه آنان در غير وقت عادى و بدون اجازه بر وى داخل شده بودند و سرزنش از اين جهت بوده كه «داوود» بدون شنيدن دليل طرف دوم به نفع اولى قضاوت كرده بود.<ref> ترجمه [[مجمع البيان في تفسير القرآن]]، ج21، ص91.</ref>
+
اين برادر من است ، نود و نه ميش دارد و من يك ميش دارم ، گفته: اين يكى را هم به من واگذار . و در گفتگو مرا مغلوب ساخت .(23)
  
* [[امام صادق]] عليه السلام فرمود: خداوند به داوود پيغمبر عليه السلام وحى فرستاد كه تو بنده خوبى هستى، به شرطى كه از [[بيت المال]] مصرف شخصى نكنى. و كارى را با دست خودت انجام دهى و امرار معاش كنى. داوود عليه السلام سخت گريست. خداوند عزوجل به آهن وحى كرد كه در برابر داوود نرم شود و آهن نرم شد، حضرت داوود عليه السلام نيز، هر روز زرهى مى  ساخت و به هزار درهم مى  فروخت و از مصرف كردن بيت المال بى  نياز گشت.<ref> گلچين صدوق (محمدحسين صفاخواه)، ج2، ص55.</ref>
+
گفت : يقيناً او با درخواست افزودن ميش تو به ميش‏هاى خود بر تو ستم روا داشته است ، و قطعاً بسيارى از معاشران و شريكان به يكديگر ستم مى‏كنند ، به جز كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند و اينان اندك‏اند . داود دانست كه ما او را [ در اين حادثه ] آزموده‏ايم ، در نتيجه از پروردگارش درخواست آمرزش كرد و بى‏درنگ به حالت خضوع به رو در افتاد و به خدا بازگشت .(24)
  
* در [[حديث]] معتبر از حضرت امام صادق عليه السلام منقول است كه: حضرت داوود عليه السلام چون به [[حج]] آمد و به [[عرفات]] حاضر شد و كثرت مردم را در عرفات مشاهده نمود به بالاى كوه رفت و تنها مشغول [[دعا]] شد، چون از [[مناسك حج]] فارغ شد، [[جبرئيل]] عليه السلام به نزد آن حضرت آمد و گفت: اى داوود! پروردگار تو مى  فرمايد كه: چرا به كوه بالا رفتى؟ آيا گمان كردى كه صداى تو به سبب صداى ديگران بر من مخفى مى  باشد؟
+
و ما او را در اين [ داورى ] آمرزيديم ، بى‏ترديد او نزد ما منزلتى بلند و سرانجامى نيكو دارد .(25)
  
پس جبرئيل داوود عليه السّلام را برد بسوى جده، و از آن جا او را به دريا فروبرد به قدر چهل روز راه كه در صحرا راه روند تا به سنگى رسيد، پس سنگ را شكافت ناگاه در ميان آن سنگ كرمى ظاهر شد، پس گفت: اى داوود! پروردگار تو مى  فرمايد كه: من صداى اين كرم را در ميان اين سنگ در قعر اين دريا مى  شنوم و از آن غافل نيستم پس گمان كردى كه اختلاط آوازها مرا مانع شنيدن آواز تو مى شود.<ref>حيوة القلوب (علامه مجلسى)، ج2، ص904.</ref>
+
==داستان ساختگی تورات در مورد حضرت داوود==
 +
درباره حضرت داوود علیه السلام قصه‌اى را نقل كرده‌اند كه ناپسند بوده و موافق با مقام [[نبوت]] نمى‌باشد می‌گویند که: حضرت داوود بسيار [[نماز]] مى‌خواند و مى‌گفت: خدايا! تو ابراهيم را بر من فضيلت دادى و او را به عنوان خليل انتخاب كردى و موسى را بر من فضيلت دادى و او را (كليم) گردانيدى! خداوند فرمود: اى داوود! ما ايشان را آزمايش كرديم و به اين مقام رسانيديم ولى تو را به مانند آنان آزمايش نكرديم، اگر بخواهى تو را هم امتحان مى كنيم؟
  
==اخلاق و فضائل و ويژگي هاي حضرت داوود==
+
داوود گفت: آرى مرا هم امتحان كن، پس روزى كه او در محرابش بود كبوترى به چشمش خورد و خواست او را بگيرد، كبوتر به پنجره پرستشگاه پريد و داوود به دنبال آن به پنجره درآمد در اين هنگام چشمش به زن «اوريا» افتاد كه او خود را مى  شست، پس دل به او بست و تصميم گرفت با او [[ازدواج]] كند. در يكى از جنگ ها دستور داد كه «اوريا» در پيشاپيش جبهه جلوتر از «تابوت سكينه» مشغول مبارزه شود، «اوريا» نيز چنين كرد و كشته شد، و چون عده وى تمام شد با همسر او ازدواج كرد و «سليمان» از او زاده شد، روزگار به كام داوود مى  گذشت تا روزى كه در [[محراب]] خود مشغول [[عبادت]] بود، دو مرد را مشاهده كرد و از آنان هراسيد، آن دو به وى گفتند: نترس ما دو خصم هستيم كه بعضى بر بعض ديگر ستم كرده و آمده ايم كه تو درباره ما [[قضاوت]] كنى! يكى از آن دو مرد به ديگرى نگاه كرده و خنديد، در اين هنگام «داوود» متوجه شد آن دو مرد دو [[فرشته]] مى  باشند كه خداوند به صورت دو خصم فرستاده تا «داوود» را بر لغزش او متوجه كنند، پس در اين هنگام [[توبه]] كرده و گريه نمود تا جايى كه از آب چشم او گياهى روئيده شد.
  
* یکی از فضایل حضرت داوود [[احسان]] و نيكوكارى او می باشد. {{متن قرآن|«...و مِن ذُرِّيَّتِهِ داوودَ و سُلَيمنَ و اَيّوبَ... وكَذلِكَ نَجزِى المُحسِنين»}}. ([[سوره انعام]]، آیه84)
+
از امام رضا(علیه‌السلام) در مورد حقیقت این ماجرا سوال شد، فرمودند: در عصر داود حکم چنین بود که اگر زنى شوهرش مى مرد و یا کشته مى شد، دیگر حق نداشت شوهرى دیگر اختیار کند، و اولین کسى که خدا این حکم را برایش بر داشت و به او اجازه داد تا با زن شوهر مرده ازدواج کند، داود (علیه‌السلام) بود که با همسر اوریا بعد از کشته شدن او و گذشتن عده ازدواج کرد، و این بر مردم آن روز گران آمد. ثمره ازدواج داوود با همسر اوریا (سلیمان نبی) بود که خداوند به آنها عنایت فرمود.
  
* داوود عليه السلام، مظهر [[صبر]] و مقاومت و الگوى صابران و بردباران تاريخ بیان شده است. {{متن قرآن|«اِصبِر عَلى ما يَقولونَ واذكُر عَبدَنا داوودَ ذَاالاَيدِ اِنَّهُ اَوّاب»}}. ([[سوره ص]]، آیه 17)
+
و در امالى صدوق از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده که به علقمه فرمود: انسان نمى تواند رضایت همه مردم را به دست آورد و نیز نمی تواند زبان آنان را کنترل کند همین مردم بودند که به داود(علیه‌السلام) نسبت دادند که: مرغى را دنبال کرد تا جایى که نگاهش به همسر اوریا افتاد و عاشق او شد و براى رسیدن به آن زن، اوریا را به جنگ فرستاد، آن هم در پیشاپیش تابوت قرارش داد تا کشته شود، و او بتواند با همسر وى ازدواج کند.<ref>تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۲۵۶-۲۵۹.</ref>   
  
* [[حكمت]] داوود عليه السلام که خداوند به وى عطاء کرد. {{متن قرآن|«...و قَتَلَ داوودُ جالوتَ وءاتهُ اللّهُ المُلكَ والحِكمَةَ...»}}. ([[سوره بقره]]، آیه 251)
+
از حضرت [[امام علی]] علیه السلام روايت شده كه فرمود: اگر كسى بگويد كه داوود زن «اوريا» را تزويج كرد بايد بداند كه من درباره او دو حد جارى كرده و تازيانه مى  زنم، يكى براى اهانت به [[نبوت]] و ديگرى طبق قانون [[اسلام]]!
  
* داوود عليه السلام، داورى عادل در رسيدگى به امور اجتماعى، در نظر مردم عصر خود بود. {{متن قرآن|«اِذ دَخَلوا عَلى داوودَ فَفَزِعَ مِنهُم قالوا لاتَخَف خَصمانِ بَغى بَعضُنا عَلى بَعض فَاحكُم بَينَنا بِالحَقِّ...»}}. (سوره ص، آیه 22)
+
==شغل حضرت داود==
 +
[[امام صادق]] عليه السلام فرمود: خداوند به داوود پيغمبر عليه السلام وحى فرستاد كه تو بنده خوبى هستى، به شرطى كه از [[بيت المال]] مصرف شخصى نكنى. و كارى را با دست خودت انجام دهى و امرار معاش كنى. داوود عليه السلام سخت گريست. خداوند عزوجل به آهن وحى كرد كه در برابر داوود نرم شود و آهن نرم شد، حضرت داوود عليه السلام نيز، هر روز زرهى مى  ساخت و به هزار درهم مى  فروخت و از مصرف كردن بيت المال بى  نياز گشت.<ref> گلچين صدوق (محمدحسين صفاخواه)، ج2، ص55.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۶۶: سطر ۷۱:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* حيوة القلوب، علامه مجلسى؛ [[قم]]: سرور، ششم، 1384 ش.
 
* ترجمه مجمع البيان، مترجمان، [[تهران]]: [[فراهانى]]، اول، 1360 ش.
 
 
* تفسير آسان، محمدجواد نجفى خمينى؛ تهران: انتشارات اسلاميه، اول، 1398 ق.
 
* تفسير آسان، محمدجواد نجفى خمينى؛ تهران: انتشارات اسلاميه، اول، 1398 ق.
 
* [[تاريخ الأمم والملوك]]، محمد بن جرير طبرى؛ [[بيروت ]]: [[دارالتراث ]]، دوم، 1387.
 
* [[تاريخ الأمم والملوك]]، محمد بن جرير طبرى؛ [[بيروت ]]: [[دارالتراث ]]، دوم، 1387.
* ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، سيد غلامرضا خسروى حسينى؛ تهران: مرتضوى، دوم، 1375 ش.
 
 
* گلچين صدوق، محمدحسين صفاخواه؛ تهران: [[فيض كاشانى]]، اول، 1376 ش.
 
* گلچين صدوق، محمدحسين صفاخواه؛ تهران: [[فيض كاشانى]]، اول، 1376 ش.
 
{{پیامبران}}
 
{{پیامبران}}

نسخهٔ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۱

حضرت داوود علیه السلام از انبیاء الهی است که خداوند به او حکمت عطا نمود. نام کتابش همانطور که در قرآن نیز به آن اشاره شده، زبور است. حضرت داوود صوت نيكوئى داشت لذا هر گاه به خواندن زبور شروع مي‌كرد انس و جن و پرنده و حيوان‌هاى وحشى نزد آن حضرت اجتماع مي‌نمودند. از جمله قدرت هاى معنوى دیگری كه خداوند به حضرت داوود علیه السلام عطا کرد تسبیح موجودات و طبیعت با او در هر شامگاه و صبحگاه بود.

نسب حضرت داوود

داوود بن ايشى بن عويد بن باعز بن سلمون بن نحشون بن عمى نادب بن رام بن حصرون بن فارص بن يهوذا بن يعقوب بن إسحاق بن ابراهيم .[۱]

حضرت داوود در قرآن

نام حضرت داوود شانزده بار در قرآن آمده است. در سوره های: بقره ، نساء ، مائده ، انعام ، اسراء ، انبیاء ، نمل ، سبا و ص.

قرآن به موارد زیر در مورد حضرت داود اشاره نموده است:

  • اعطای زبور به داوود علیه السلام: «وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا»: و پروردگار تو به هر كه و هر چه در آسمانها و زمين است داناتر است و در حقيقت بعضى از انبياء را بر بعضى برترى بخشيديم و به داوود زبور داديم. (سوره اسراء، آیه 55)
  • داوری حضرت داوود علیه السلام: «وَ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ»: و داوود و سليمان را ياد كن هنگامى كه درباره آن كشتزار كه گوسفندان مردم شب هنگام در آن چريده بودند داورى مى كردند و ما شاهد داورى آنان بوديم. (سوره انبیاء، آیه 78)
  • علم و دانش حضرت داوود علیه السلام: «وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ عِلْمًا وَ قَالَا الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ»: و به راستى به داوود و سليمان دانشى عطا كرديم و آن دو گفتند ستايش خدايى را كه ما را بر بسيارى از بندگان باايمانش برترى داده است. (سوره نمل، آیه 15)
  • اعطای قدرت هاى مادی و معنوى از طرف خدا به او: آیه های 17 تا 29 سوره ص:
«إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ × وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ × وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ...»: ما كوه ها را مسخر كرديم كه با او هر شامگاه و صبحگاه (خدا را) تسبيح مى گفتند. × و پرندگان را به گرد او درآورده (رام كرديم) كه هر يك (از كوه ها و مرغان به آواى تسبيح و تقديس او) به سوى خدا بازگشت بسيار داشتند. × و سلطنت او را (به زيادى عده و عده) تقويت نموديم و او را حكمت (دانش هاى عقلى و اجتماعى و شرايع دينى) و سخنانى فيصله دهنده (ميان حق و باطل) عطا كرديم.
  • رابطه محکم حضرت داوود عليه السلام با خدا: «اِصبِر عَلى ما يَقولونَ واذكُر عَبدَنا داوودَ ذَاالاَيدِ اِنَّهُ اَوّاب»: بر آنچه مى‏گويند شكيبا باش ، و بنده ما داود را كه دارنده قدرت [ در دانش و حكومت ] بود ياد كن . او بسيار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. (سوره ص، آیه 17)

قتل جالوت توسط داوود علیه السلام

مطابق با قرآن پیامبر وقتِ بنی اسرائیل ــ که در تورات نام او سموئیل ذکر شده ــ به فرمان خدا طالوت را برای جنگ با فلسطینیان به پادشاهی برگزید. و سپاهی تحت فرماندهی وی را راهی جنگ با جالوت و سپاهیانش نمود. به هنگام مواجهه دو سپاه، بیشتر سپاهیان طالوت از مقاومت در برابر جالوت و سپاهیانش اظهار ناتوانی کردند ولى كسانى كه به تعبیر قرآن يقين داشتند ملاقات كننده خدا هستند، گفتند: چه بسا گروه اندكى كه به توفيق خدا بر گروه بسيارى پيروز شدند، و از خدا طلبت نصرت و پیروزی کردند. مطابق با آنچه در قرآن آمده آنها به توفیق الهی در این جنگ پیروز شدند و داود جالوت را كشت ، و خدا او را فرمانروايى و حكمت داد، و از آنچه مى‏خواست به او آموخت.[۲]

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: خداى عليم به پيامبر بنى اسرائيل وحى كرد: آن كسى جالوت را خواهد كشت كه زره حضرت موسی به اندازه اندام او باشد. و وى مردى است از فرزندان لاوى بن يعقوب كه نامش: داوود بن ايشا و گوسفند چران است مي باشد. ايشا داراى ده پسر بود كه حضرت داوود كوچكتر از همه بود. هنگامى كه خدا طالوت را براى پادشاهى بنى اسرائيل برانگيخت و وى آنان را براى محاربه با جالوت جمع آورى نمود نزد ايشا فرستاد و گفت: فرزندان خود را براى كارزار حاضر كن.

وقتى آنان حاضر شدند طالوت زره حضرت موسى را بر تن هر يك از ايشان كه پوشانيد يا بلند بود، يا كوتاه! طالوت به: ايشا گفت: آيا فرزندى دارى كه او را بجاى گذاشته باشى؟ گفت: آرى، كوچكترين فرزندم را بجاى نهاده ام تا گوسفندان را بچراند.

طالوت به دنبال داوود فرستاد تا آمد. هنگامى كه حضرت داوود خواست بيايد فلاخن خود را نيز به همراه آورد. حضرت داوود مي گويد: در بين راه هر يك از سه عدد سنگ مي گفتند: اى داوود مرا برگير. آن بزرگوار آن ها را برگرفت و در ميان توبره خود نهاد، آن سنگ ها، سنگ فيروزه بودند. حضرت داوود مردى پرجست و خيز و نيرومند و قوى بود. وقتى آن حضرت نزد طالوت آمد و طالوت زره حضرت موسى را بر بدن وى پوشانيد به اندازه قامتش درآمد.

حضرت داوود آمد و در برابر جالوت قرار گرفت. جالوت بر پشت فيل سوار بود و تاجى بر سر داشت و ياقوتى كه مي درخشيد بر پيشانيش بود و سپاهش در مقابلش قرار داشتند. حضرت داوود يكى از آن سنگ ها را برگرفت و به ميمنه سپاه جالوت انداخت و آنان شكست خوردند. بعدا سنگ ديگرى به ميسره لشكر جالوت پرتاب نمود و ايشان هم شكست خوردند. سپس سومين سنگ را بسوى جالوت انداخت و آن سنگ پس از اين كه به پيشانى جالوت در موضع ياقوت رسيد به مغز سرش اصابت كرد و جالوت را نقش زمين نمود.[۳]

داستان قضاوت حضرت داوود علیه السلام

داوود عليه السلام، داورى عادل در رسيدگى به دعاوی مردم عصر خود بود. داستانی در این مورد در سوره ص چنین آمده است:

وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ (21) إِذْ دَخَلُوا عَلى‏ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ (22) إِنَّ هذا أَخي‏ لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنيها وَ عَزَّني‏ فِي الْخِطابِ (23) قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغي‏ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَليلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ (24) فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‏ وَ حُسْنَ مَآبٍ (25)

آيا خبر مهم آن دادخواهان هنگامى كه از ديوار بلند نمازخانه او بالا رفتند به تو رسيده است ؟(21)

زمانى كه [ به طور ناگهانى ] بر داود وارد شدند ، و او از آنان هراسان شد ، گفتند : نترس [ ما ] دو گروه دادخواه و شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده است ؛ بنابراين ميان ما به حق داورى كن و [ در داوريت ] ستم روا مدار ، و ما را به راه راست راهنمايى كن .(22)

اين برادر من است ، نود و نه ميش دارد و من يك ميش دارم ، گفته: اين يكى را هم به من واگذار . و در گفتگو مرا مغلوب ساخت .(23)

گفت : يقيناً او با درخواست افزودن ميش تو به ميش‏هاى خود بر تو ستم روا داشته است ، و قطعاً بسيارى از معاشران و شريكان به يكديگر ستم مى‏كنند ، به جز كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند و اينان اندك‏اند . داود دانست كه ما او را [ در اين حادثه ] آزموده‏ايم ، در نتيجه از پروردگارش درخواست آمرزش كرد و بى‏درنگ به حالت خضوع به رو در افتاد و به خدا بازگشت .(24)

و ما او را در اين [ داورى ] آمرزيديم ، بى‏ترديد او نزد ما منزلتى بلند و سرانجامى نيكو دارد .(25)

داستان ساختگی تورات در مورد حضرت داوود

درباره حضرت داوود علیه السلام قصه‌اى را نقل كرده‌اند كه ناپسند بوده و موافق با مقام نبوت نمى‌باشد می‌گویند که: حضرت داوود بسيار نماز مى‌خواند و مى‌گفت: خدايا! تو ابراهيم را بر من فضيلت دادى و او را به عنوان خليل انتخاب كردى و موسى را بر من فضيلت دادى و او را (كليم) گردانيدى! خداوند فرمود: اى داوود! ما ايشان را آزمايش كرديم و به اين مقام رسانيديم ولى تو را به مانند آنان آزمايش نكرديم، اگر بخواهى تو را هم امتحان مى كنيم؟

داوود گفت: آرى مرا هم امتحان كن، پس روزى كه او در محرابش بود كبوترى به چشمش خورد و خواست او را بگيرد، كبوتر به پنجره پرستشگاه پريد و داوود به دنبال آن به پنجره درآمد در اين هنگام چشمش به زن «اوريا» افتاد كه او خود را مى شست، پس دل به او بست و تصميم گرفت با او ازدواج كند. در يكى از جنگ ها دستور داد كه «اوريا» در پيشاپيش جبهه جلوتر از «تابوت سكينه» مشغول مبارزه شود، «اوريا» نيز چنين كرد و كشته شد، و چون عده وى تمام شد با همسر او ازدواج كرد و «سليمان» از او زاده شد، روزگار به كام داوود مى گذشت تا روزى كه در محراب خود مشغول عبادت بود، دو مرد را مشاهده كرد و از آنان هراسيد، آن دو به وى گفتند: نترس ما دو خصم هستيم كه بعضى بر بعض ديگر ستم كرده و آمده ايم كه تو درباره ما قضاوت كنى! يكى از آن دو مرد به ديگرى نگاه كرده و خنديد، در اين هنگام «داوود» متوجه شد آن دو مرد دو فرشته مى باشند كه خداوند به صورت دو خصم فرستاده تا «داوود» را بر لغزش او متوجه كنند، پس در اين هنگام توبه كرده و گريه نمود تا جايى كه از آب چشم او گياهى روئيده شد.

از امام رضا(علیه‌السلام) در مورد حقیقت این ماجرا سوال شد، فرمودند: در عصر داود حکم چنین بود که اگر زنى شوهرش مى مرد و یا کشته مى شد، دیگر حق نداشت شوهرى دیگر اختیار کند، و اولین کسى که خدا این حکم را برایش بر داشت و به او اجازه داد تا با زن شوهر مرده ازدواج کند، داود (علیه‌السلام) بود که با همسر اوریا بعد از کشته شدن او و گذشتن عده ازدواج کرد، و این بر مردم آن روز گران آمد. ثمره ازدواج داوود با همسر اوریا (سلیمان نبی) بود که خداوند به آنها عنایت فرمود.

و در امالى صدوق از امام صادق(علیه‌السلام) روایت شده که به علقمه فرمود: انسان نمى تواند رضایت همه مردم را به دست آورد و نیز نمی تواند زبان آنان را کنترل کند همین مردم بودند که به داود(علیه‌السلام) نسبت دادند که: مرغى را دنبال کرد تا جایى که نگاهش به همسر اوریا افتاد و عاشق او شد و براى رسیدن به آن زن، اوریا را به جنگ فرستاد، آن هم در پیشاپیش تابوت قرارش داد تا کشته شود، و او بتواند با همسر وى ازدواج کند.[۴]

از حضرت امام علی علیه السلام روايت شده كه فرمود: اگر كسى بگويد كه داوود زن «اوريا» را تزويج كرد بايد بداند كه من درباره او دو حد جارى كرده و تازيانه مى زنم، يكى براى اهانت به نبوت و ديگرى طبق قانون اسلام!

شغل حضرت داود

امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند به داوود پيغمبر عليه السلام وحى فرستاد كه تو بنده خوبى هستى، به شرطى كه از بيت المال مصرف شخصى نكنى. و كارى را با دست خودت انجام دهى و امرار معاش كنى. داوود عليه السلام سخت گريست. خداوند عزوجل به آهن وحى كرد كه در برابر داوود نرم شود و آهن نرم شد، حضرت داوود عليه السلام نيز، هر روز زرهى مى ساخت و به هزار درهم مى فروخت و از مصرف كردن بيت المال بى نياز گشت.[۵]

پانویس

  1. طبری، تاريخ الأمم والملوك، ج1، ص476.
  2. رجوع کنید: سوره بقره، آیات 247ـ251
  3. نجفى خمينى، محمد جواد، تفسير آسان، ج2، ص113.
  4. تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۲۵۶-۲۵۹.
  5. گلچين صدوق (محمدحسين صفاخواه)، ج2، ص55.

منابع

پیامبران
پیامبران اولوالعزم
محمد (ص) * عیسی * موسی * نوح * ابراهیم
سایر پیامبران
آدم * ادریس * یعقوب * یوسف * یونس * اسحاق * اسماعیل * الیاس * ایوب * خضر * داوود * سلیمان * ذوالکفل * زکریا * شعیب * صالح * لوط * هارون * هود * یحیی * یسع * شعیا * اِرميا * جرجیس * حبقوق * يوشع بن نون


قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن