مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

جعفر سبحانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۶ توسط سید مهدی خدایی (بحث | مشارکت‌ها) (پروژه4: اولویت بندی و رتبه بندی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


شیخ جعفر سبحانی.jpg
نام کامل جعفر سبحانی
زادروز 1308 شمسی
زادگاه تبریز

Line.png

اساتید

آیت الله بروجردی، آیت الله كوه‌كمرى و امام خمینی


آثار

منشور جاويد قرآن (14 جلد)، مفاهيم القرآن (10 جلد)، مرزهاى اعجاز (ترجمه بخشى از تفسير البيان مرحوم آيت الله العظمى خوئى)، اصول الفلسفه (ترجمه جلد اول درس‌هاى استاد علامه طباطبايى) و ...


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

آیت الله جعفر سبحانی (متولد ۱۳۰۸ش) از مراجع معظم تقلید و اساتید بزرگ حوزه های علمیه است. ايشان به غير از تدريس منظم فقه، اصول و فلسفه در حوزه علميه، ساليان دراز به آموزش عقايد، رجال، درايه، تاريخ اسلام و تشيع، ملل و نحل، تفسير و ادبيات پرداخته و در هر يك از آن‌ها آثار مفيد و متعددى را به جامعه اسلامى تقديم نموده است. ایشان در سالهای پیش از انقلاب از نویسندگان مجله مکتب اسلام بود. از مهمترین آثار ایشان می توان به کتاب‌های الموجز، فروغ ابدیت، منشور جاوید (تفسیر موضوعی قرآن)، آیین وهابیت، منشور عقاید امامیه اشاره نمود.

ولادت

استاد معظم حضرت آيت الله سبحانى در 28 شوال المكرم 1347 ق (20 فروردين 1308 ش) در تبريز در خانواده علم و تقوا و فضيلت ديده به جهان گشود. پدر بزرگوار ايشان: زاهد وارسته، مرحوم حاج شيخ محمدحسين سبحانى خيابانى[۱]، يكى از عالمان و فقيهان تبريز بود كه بيش از 50 سال به كار تدريس، تأليف، راهنمايى مردمان و مرحوم آيت الله حاج شيخ محمدحسين سبحانى خيابانى پرورش شاگران اشتغال داشت.

وى در شب نوزدهم رمضان المبارك 1299 ق در تبريز به دنيا آمد و پس از طى دوران كودكى و نوجوانى، به تحصيل علوم دينى روى آورد و فقه و اصول را نزد آيت الله حاج سيد ابوالحسن انگجى، فلسفه و كلام و منطق را نزد علامه شيخ حسين قراچه داغى و هيئت و رياضيات و نجوم را در محضر ميرزا على آقا منجم لنكرانى فراگرفت. سپس در 28 سالگى (1327 ق) رهسپار حوزه علميه نجف گرديد و مبانى علمى خويش را نزد علماى بزرگ نجف همچون آيات عظام:

  1. آقا سيد محمدكاظم طباطبائى يزدى (م 1337 ق) صاحب "العروة الوثقى"؛
  2. ملا فتح الله شيخ الشريعه اصفهانى (م 1339 ق)[۲] صاحب "افاضة القدير"؛
  3. آقا ضياءالدين عراقى (م 1361 ق) صاحب "شرح التبصرة"، استوار ساخت و در بيشتر علوم اسلامى مانند: فقه، اصول، تفسير، رجال، كلام، حديث، ادبيات و غيره تبحر يافت و پس از يازده سال اقامت در آن مهد علم و دانش در سال 1339 ق به وطن خود بازگشت.

او از اساطين علمى مقيم عراق و قم مانند آيات عظام: ميرزا محمدتقى شيرازى، سيد محمد فيروزآبادى، حاج سيد ابوالحسن اصفهانى، حاج شيخ عبدالكريم حائرى و... داراى اجازات متعدد روايتى و اجتهادى بوده است. برخى از آثار فقهى و اصولى وى عبارت است از:

  1. نخبة الازهار في أحكام الخيار ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
  2. كتاب الصلاة ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
  3. ارشاد الافاضل إلى مطالب الرسائل (2 جلد).
  4. نكت الكفاية (يك جلد).
  5. حاشيه بر كتاب الطهارة تأليف شيخ انصارى.
  6. توقف الاجتهاد علي علم الرجال.
  7. تعريف البيع ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
  8. تحديد الكرّ و زنا و مساحة.
  9. حكم ملاقي الشبهة المحصوره.

فقيد سعيد پس از عمرى خدمت به دين و بزرگداشت شعائر مذهبى، در سن 93 سالگى به تاريخ 11 شوال المكرم 1392 ق در تبريز چشم از جهان فروبست و پس از يك تشييع باشكوه، پيكر شريفش به قم انتقال يافت و پس از تشييعى مجدد، در قبرستان ابوحسين به خاك سپرده شد.[۳]

تحصیلات

آيت الله حاج شيخ جعفر سبحانى، پس از فراغت از تحصيلات ابتدايى، در مكتب‌خانه مرحوم ميرزا محمود فاضل[۴] (فرزند فاضل مراغى از شاگردان شيخ اعظم انصارى) به فراگيرى متون ادب پارسى پرداخت و كتاب‌هايى مانند: گلستان، بوستان، تاريخ معجم، نصاب الصبيان، ابواب الجنان و غيره را فراگرفت.

سپس در 14 سالگى (1361 ق) رهسپار مدرسه علميه طالبيه تبريز گرديد و به آموختن مقدمات علوم و سطوح پرداخت. علوم ادبى را نزد مرحومان: حاج شيخ حسن نحوى و شيخ على‌اكبر نحوى و بخشى از مطول، منطق منظومه و شرح لمعه را در محضر علامه بزرگوار ميرزا محمدعلى مدرس خيابانى صاحب ريحانة الأدب (م 1373 ق)[۵] بياموخت و اين همه پنج سال (تا 1365 ق) به طول انجاميد.

استاد سبحانى، در آن زمان سخت مشغول تعليم و تعلم (دروس مقدمات) و مباحثه و تأليف بود. يادگار قلمى ايشان از آن زمان (با اين كه نوجوانى 17 ساله بود) دو كتاب است كه هم اينك موجود مى‌باشد:

  1. معيار الفكر (در منطق)؛
  2. مهذب البلاغة (در علم معانى، بيان و بديع).[۶]

مهاجرت به قم

دگرگونى در آذربايجان و ظهور فرقه دمكرات به رهبرى پيشهور و غلام يحيى (در شهريور 1325 ش) و تشكيل حكومت وابسته به شوروى، عرصه را براى تحصيل تنگ كرد و به همين جهت، استاد لازم ديد محيط تحصيل را عوض كرده و رهسپار حوزه علميه قم گردد. لذا در مهرماه 1325 شمسى وارد قم شد و به تكميل سطوح، همت گماشت. باقيمانده فرائد الاُصول[۷] را نزد مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمد مجاهدى تبريزى (1327ـ1379 ق) و آيت الله حاج ميرزا احمد كافى (1318ـ1412 ق) آموخت و كفاية الاُصول را هم نزد مرحوم آيت الله العظمى گلپايگانى (م 1414 ق) بياموخت.

اساتید

آيت الله سبحانى پس از تكميل سطوح عاليه در 1369 ق، به درس‌هاى خارج فقه و اصول راه يافت و به خوشه‌چينى از محضر بزرگان زير پرداخت:

  • 1. مرحوم آيت الله العظمى بروجردى (1292ـ1380 ق) كه در آن روزها مبحث وقت از كتاب صلاة را تدريس مى‌فرمود.
  • 2. مرحوم آيت الله حاج سيد محمد حجت كوه‌كمرى (1301ـ1372 ق) كه در آن زمان تدريس خارج بيع را آغاز كرده بود. مرحوم آيت الله بروجردى، شاگردان خويش را با آراى قدما، فتاواى اهل سنت و نيز تتبع در اسناد و فهم روايات و ريشه‌يابى مسائل آشنا مى‌ساخت و درس مرحوم آيت الله حجت نيز از نظر دسته‌بندى مطالب و نتيجه‌گيرى، امتياز خاصى داشت.
  • 3. مرحوم آيت الله العظمى امام خمينى (1320ـ1409 ق) كه در آن زمان بحث استصحاب را مطرح مى‌فرمود.[۸] معظم‌له تا پايان دوره اول درس اصول حضرت امام، به درس ايشان حاضر گشت آن‌گاه بر آن شد تا مجموع درس‌هاى ايشان را به دقت ضبط كند و تحرير نمايد، اين كار در ضمن 7 سال (1330ـ1337 ش) انجام گرفت و در همان زمان به چاپ رسيد. امام راحل قدس سره در آغاز كتاب مزبور ـ در تقريظى ـ چنيين نگاشته‌اند: الحمدلله ربّ العالمين و صلى الله على محمد و آله الطاهرين و لعنة الله على أعدائهم أجمعين.

و بعد فممّا منّ اللّه تعالى على هذا العبد اتّفاق صحابة جمّ من الأفاضل و عدّة من الأعلام أيّدهم اللّه تعالى و منهم العالم العلم التقيّ صاحب الفكر الثاقب والنظر الصائب الآغا ميرزا جعفر السبحاني التبريزي وفّقه اللّه تعالى لمرضاته و كثّر اللّه أمثاله ولقد جدّ و اجتهد في تنقيح مباحث الألفاظ من بحث هذا الفقير بحسن سليقته و توضيحها بجودة قريحته فصار بحمداللّه و له المنة صحيفة كافلة لمهمات المسائل... في تاريخ 24 شهر ربيع المولود 1375 ق. روح الله الموسوي الخميني.

حضرت آيت الله سبحانى به غير از تحصيل دروس فقه و اصول، به آموختن فلسفه و كلام و تفسير نيز اشتغال داشت. استاد از دوران نوجوانى به مسائل فكرى و عقلى كشش بسيار زيادى داشت و به شخصیت های متفكر و اساتيد منطق و معقول ارجى شايان مى‌نهاد.

از همين رو در تبريز به محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد بادكوبه‌اى (م 1390 ق) شتافت و از او شرح قواعد العقائد علامه را بياموخت. سپس در حوزه علميه قم مطالعات فلسفى خويش را با شركت در درس‌هاى منطق و فلسفه حضرت آيت الله علامه سيد محمدحسين طباطبائى (م 1402 ق) تكميل نمود و در سال‌هاى 1328 تا 1330 ش شرح منظومه و پس از آن بخش اعظم اسفار را نزد ايشان فراگرفت و همزمان، در جلسه شبهاى پنج‌شنبه و جمعه علامه طباطبائى[۹]، كه در آن فلسفه مادى به نقد كشيده مى‌شد و نگارش كتاب ارزشمند "اصول فلسفه و روش رئاليسم" و پاورقي آن توسط استاد شهيد آيت الله مطهرى حاصل آن جلسات بود، شركت جست و پس از پايان اين دوره به خواست حضرت استاد علامه، كتاب اصول فلسفه را به عربى بازگرداند كه نخستين جلد آن با تقريظ علامه طباطبائى به چاپ رسيد.

تدریس

استاد معظم، حضرت آيت الله سبحانى، از زمان تحصيل (1361 ق/1321 ش) به تدريس مقدمات مى‌پرداخت و پس از آن كه به حوزه علميه قم آمد (18 سالگى) كار تدريس را ادامه داد و پس از زمانى چند نيز به تدريس سطوح پرداخت. ايشان نزديك به 7 سال مطول، چند دوره معالم ولمعتين، 7 دوره فرائد شيخ انصارى (در 21 سال)، چند دوره مكاسب و كفايه و پنج مرتبه شرح منظومه (در 10 سال) را تدريس نمود.

در سال 1394 ق (1354 ش) نيز بر اثر اصرار فضلا و طلاب علاقمند حوزه، درس خارج فقه و اصول را تشكيل داد كه تاكنون ادامه دارد.

همچنين استاد ساليان درازى كتاب عميق اسفار را براى گروه بسيارى تدريس نموده است كه پاره‌اى از آنان اكنون خود از اساتيد فلسفه بشمار مى‌روند. ايشان به غير از تدريس منظم فقه، اصول و فلسفه در حوزه علميه، ساليان دراز به آموزش عقايد، رجال، درايه، تاريخ اسلام و تشيع، ملل و نحل، تفسير و ادبيات پرداخته و در هر يك از آن‌ها آثار مفيد و متعددى را به جامعه اسلامى تقديم نموده است.

خدمات

مشارکت در مجله مکتب اسلام

در سال‌هاى 1337 و 1338 ش خلأ فكرى بر جوانان كشورمان حاكم بود و غالب محلات كشور وابسته به دولت فاسد بودند و كمتر مجله‌اى بود كه به طور مستقيم و غيرمستقيم به تخريب بنيان‌هاى اخلاقى و فرهنگى نپردازد. از همين رو استاد و گروهى از فضلاى حوزه به رهبري برخي از مراجع وقت همراه با كمك مالي برخي از مؤمنين[۱۰] تصميم گرفتند تا شالوده بناى يك مجله وزين فكرى اسلامى را بريزند و اين چنين بود كه مجله "درس‌هايى از مكتب اسلام" تأسيس شد.

روزهاى نخست تصور نمى‌رفت كه مجله مزبور تا اين اندازه مورد استقبال جامعه مذهبى كشور قرار گيرد، اما به مرور زمان مجله سراسر ايران را فراگرفت و در برخى اوقات با تيراژ بيش از صد هزار منتشر گرديد. استاد در اين مجله با نگارش تاريخ اسلام و تفسير قرآن آثار ماندگارى از خويش به يادگار نهاد و هم اكنون نيز صاحب امتياز آن بوده و مجله تحت سرپرستى ايشان به حيات علمى خود ادامه مى‌دهد.

استاد معظم حضرت آيت الله سبحانى از روز نخست در مبارزات حق طلبانه روحانيت عليه رژيم فاسد شركت داشت و نامش هماره در ذيل اعلاميه‌هاى مدرسين حوزه علميه قم ديده مى‌شد. ايشان پس از پيروزى انقلاب اسلامى (كه ثمره شيرين مجاهدات روحانيت و مردم مسلمان ما بود) براى شركت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسى، احساس وظيفه نمود و به امر و ترغيب امام خمينی قدس سره از استان آذربايجان شرقى كانديد شد و با آراى بسيار بالاي مردم استان (به عنوان نماينده اول) انتخاب شد. در تنظيم قانون اساسى (هم از نظر تعبير و هم از نظر محتوا) تأثير بسزايى داشت و مرحوم آيت الله شهيد دكتر بهشتى رسماً از تريبون مجلس از دقت و ژرف‌نگرى ايشان تقدير به عمل آورد.

از هنگامى كه پايه مجله مكتب اسلام گذاشته شد، نگارش تفسير قرآن بر عهده حضرت آيت الله سبحانى قرار گرفت و استاد در طول ساليان متمادى به نگارش تفسير قرآن پرداخت و از اين رهگذر به ترجمه و توضيح: سوره توبه، سوره رعد، سوره فرقان، سوره لقمان، سوره حجرات، سوره حديد، سوره صف و سوره منافقون توفيق يافت.

در خور ذكر است كه استاد پس از گذشت زمانى چند به ضرورت تفسير موضوعى قرآن پى برد و به اين نتيجه رسيد كه: قرآن مجيد در موضوعات گوناگون به بحث و بررسى پرداخته است، اما آيات هر موضوع، در محل واحدى گرد نيامده و چه بسا آيات يك موضوع در سوره‌هاى مختلف پخش شده است و نتيجه‌گيرى كلى از آيات قرآنى درباره هر عنوان، در گرو آن است كه آيات در جاى واحدى جمع‌آورى شود و آن‌گاه با ملاحظه مجموع آيات، و احياناً با پرتوگيرى از تبيينات حضرات معصومين عليهم‌السلام، ديدگاه قرآن مشخص شود. البته نخستين كسى كه اين باب را به روى ما و دانشمندان گشود، مرحوم علامه مجلسى است كه در كتاب ارزشمند بحارالانوار در هر باب، آيات آن را گرد آورده و به صورت كوتاه (مانند تفسير بيضاوى و يا طبرسى) تفسير نموده است.

استاد در اين راستا به بررسى و تفسير آيات عقايد اسلامى پرداخت و در اين مورد تفسير بى‌همانند "مفاهيم القرآن" را در 7 جلد به رشته تأليف كشيد، كه از همان زمان انتشار مورد تقدير دانشمندان جهان اسلام قرار گرفت. برخى از كسانى كه بر اين كتاب تقريظ نگاشته‌اند عبارتند از حضرات آيات: سيد محمدباقر صدر، علامه طباطبائي، شيخ محمدتقى شوشترى، محمدجواد مغنيه، سيد مرتضى عسكرى و ديگران.

استاد بزرگوار پس از چندى به نياز شديد جامعه فارسى زبان به اين گونه تفاسير آگاه شد و بر آن شد تا با استفاده از كتاب فوق، نخستين تفسير موضوعى قرآن به زبان فارسى را نگارش دهد كه به فضل الهى به نوشتن كتاب "منشور جاويد قرآن"، توفيق يافت كه تاكنون 14 جلد آن در تفسير موضوعات مختلف قرآن مجيد چاپ و منتشر شده است.

از بَدْوِ تأسيس مجله مكتب اسلام، پرسش‌هاى مختلفى از سوى جوانان و دانشجويان به دفتر مجله مى‌رسيد كه خواهان پاسخ بودند. لذا ستونى در مجله با نام "پرسش و پاسخ" گشايش يافت كه به سؤال‌هاى علمى و دينى مردم پاسخ مى‌داد. جواب اين سؤال‌ها از آغاز بر عهده حضرت آيت الله سبحانى و حضرت آيت الله مكارم شيرازى بود، كه بعدها در 4 جلد با نام "پرسش‌ها و پاسخ‌ها" چاپ و منتشر شد. پس از آن نيز پرسش‌هاى گوناگونى از نقاط مختلف كشور و نيز مراكز فرهنگى اسلامى جهان بدست حضرت استاد مى‌رسيد كه خود باعث بر تأليف كتاب ارزنده "پرسش‌ها و پاسخ‌ها" از سوى ايشان شد. هم اينك نيز ايشان به طور مرتب به پاسخگويى مشكلات دينى مردم مى‌پردازد و شبهه‌زدايى از اذهان جوانان را يكى از مهمترين وظايف خويش مى‌داند و معتقد است كه بايد مركزى منظم براى رفع اشكالات دينى مردم به وجود آيد. پرسش‌هايى كه در اين كتاب پاسخ گفته شده است، بيشتر پرسش‌هاى كلامى و فلسفى، تاريخى، تفسيرى، اجتماعى مى‌باشد و خود نوعى دائرة‌المعارف بشمار مى‌رود.

پس از انقلاب اسلامى، ضرورت تحول و دگرگونى در برنامه‌هاى درسى حوزه و دانشگاه بيش از پيش احساس شد و براى رفع نياز طلاب و دانشجويان مراكزى تأسيس گرديد. شوراى مديريت حوزه علميه قم براى پركردن خلأهاى نظام درسى حوزه به فكر تدوين متون آموزشى در برخى از رشته‌هاى علوم اسلامى برآمد و براى اين كار از فكر و انديشه استاد معظم حضرت آيت الله سبحانى بهره گرفت.

استاد نيز در مدتى در 4 رشته از علوم اسلامى: رجال، عقايد، فرق و مذاهب دست به تأليف كتاب زد، كه به تصديق اهل فن هر يك از آن‌ها در نوع خود بهترين است. در رشته عقايد، كتاب "المحاضرات في الالهيات" را در 4 جلد، و در باب مذاهب اسلامى نيز كتاب وزين "بحوث في الملل والنحل" را در 8 جلد به رشته نگارش درآورد، كه هم اينك همراه دو كتاب ديگر ايشان ("كليات في علم الرجال" و "اصول الحديث و أحكامه)" جزو كتاب‌هاى درسى رسمى طلاب و فضلاى حوزه علميه قرار گرفته و چند بار نيز ترجمه و تلخيص گرديده است.

كتاب وزين "الالهيات" مبسوطترين و مشروحترين كتاب كلامى است كه به آراى ديروز و امروز متكلمان اسلامى نظر دارد و دقت در كتاب ارجمند "بحوث في الملل والنحل" نشانگر رنج بسيار مؤلف در تدوين اين كتاب است كه با مراجعه به مصادر گوناگون به نگارش عقايد پرداخته و در نوشتن عقايد هر فرقه‌اى، به كتاب‌هاى خود آن‌ها مراجعه كرده و به نقل قول ديگران اكتفا نكرده است.

موسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق علیه السلام

مجله وزين آينه پژوهش[۱۱] پيرامون اين مؤسسه عظيم چنين نگاشته است: "آنان كه در تقسيم سال‌هاى طولانى تحقيق، سهم زيادى از زمان را در راه دستيابى به مآخذ و منابع سپرى كرده‌اند همواره مى‌انديشند كه اگر اين فرصت‌ها از دست نمى‌رفت چه نتايج سودمندى مى‌توانست داشته باشد. استاد آيت الله جعفر سبحانى كه توفيق داشتند از هيجده سالگى قلم بزنند و در وادى تحقيق و نگارش گام بردارند، در طول 60 سال گرانى آن‌چه را كه در دست يافتن به مآخذ و منابع از دست مى‌رود به خوبى احساس كردند و همواره به تأسيس مركزى ويژه محققين و مؤلفين مى‌انديشيدند كه در آن بتوان بدون طى مراحل دست و پاگير، به مخزن كتابخانه مراجعه مستقيم كرد و به دور از جار و جنجال روزمرگي‌ها، در سالن مطالعه آن يا اتاق‌هاى مخصوص مؤلفين و محققين به تأليف و تحقيق پرداخت.

با پيروزى انقلاب اسلامى ايران زمينه تحقق اين انديشه فراهم شد و با همت بلند و تلاش پيگير ايشان و همراهى جمله‌اى از فرهنگ‌ دوستان نخستين گام يعنى هسته مركزى مؤسسه تعليماتى و تحقيقاتى امام صادق عليه السلام در سال 1359 ش تأسيس و در روز عيد غدير افتتاح شد.

اين مؤسسه كه با انگيزه فراهم آوردن كتابخانه‌اى ويژه براى محققين و مؤلفين تأسيس شد، بنابر مقتضيات زمان و احساس نيازهاى اساسى ديگر، مواردى چند را به دستور كار خود افزود كه فشرده آن عبارت است از:

  1. تربيت و آموزش استعدادهاى جوان براى تحقيق در مسائل اسلامى، به ويژه تفسير، حديث و عقايد؛
  2. احياى متون اسلامى و تحقيق بر روى آثار بزرگان شيعه؛
  3. نقد آثار روز درباره اسلام؛
  4. پاسخ به سؤالات دينى؛
  5. انتشار جزوه‌هاى مختصر در زمينه مسائل اسلامى.

بعد از تشكيل هسته مركزى، با احساس نياز به توسعه بيشتر مركز، توجه عاشقان رشد و اعتلاى فرهنگ اسلامى، از جمله حضرت امام خمينی قدس سره به آن جلب شد و ساختمان جديد مركز در زمينى به مساحت دو هزار متر مربع احداث گشت. اين مركز داراى مخزن بزرگ كتابخانه و سالن مطالعه وسيع و مجهز است. اتاق‌هاى مخصوص محققين و مؤلفين در طبقه سوم آن قرار دارد و آخرين طبقه آن داراى دو كلاس بزرگ و مجهز براى كارهاى آموزشى است.

محققينى كه به تنهايى مشغول تحقيق و تأليف هستند از سالن مطالعه عمومى كتابخانه كه محيطى بسيار آرام است استفاده مى‌كنند. آنان بدون مراجعه به كتابدار مى‌توانند خود وارد مخزن كتابخانه شوند و در قسمت‌هاى مختلف آن، جدا از دست يافتن به منبع مورد نياز، با منابع ديگرى در زمينه كار خود آشنا شوند. آن دسته از محققينى كه به طور گروهى بر روى اثرى كار مى‌كنند، اتاقى ويژه دارند. گروهى از محققين زير نظر مستقيم استاد جعفر سبحانى به تحقيق مى‌پردازند و كسانى نيز به كار خود مشغول هستند و از امكانات مؤسسه استفاده مى‌كنند، كافى است موضوعِ موردِ تحقيق، اسلامى باشد و محقق، شرايط اوليه تحقيق را داشته باشد.

كتابخانه مركز كه شامل مجموعه‌اى از كتب مرجع و مصادر اوليه است، حدود 50 هزار جلد كتاب دارد كه بخش اعظم آن، كتابخانه استاد جعفر سبحانى مدظله العالى بوده كه به مركز اهدا شده است. اگر محققى از خارج از كشور و يا از شهرستان‌هاى ايران براى تحقيق در موضوعات اسلامى به قم بيايد، مى‌تواند در طول مدت تحقيق ميهمان مؤسسه باشد و از امكانات آن استفاده نمايد.

در بخش احياى آثار پيشينيان، تصحيح و تحقيق كتب خطى قبل از قرن هفتم در دستور كار قرار دارد كه برخى از آثار چاپ شده همراه با مقدمه‌اى گسترده و خواندنى از حضرت استاد عبارتند از:

  1. المهذب نوشته ابن براج طرابلسى (400ـ481 ق) در 2 جلد و با دو مقدمه استاد؛
  2. الجواهر نوشته هم او؛
  3. الجامع للشرائع نوشته يحيى بن سعيد حلى (600ـ681 ق)؛
  4. العمدة نوشته ابن بطريق حلى (523ـ600 ق)؛
  5. اصباح الشيعة بمصباح الشريعة نوشته قطب الدين كيدرى (قرن 6 هجرى)؛
  6. قاعدة ضمان اليد نوشته شهيد شيخ فضل الله نورى (1327 ق)؛
  7. الاحتجاج نوشته احمد بن على بن ابى طالب طبرسى (م ح 550 ق) در 2 جلد؛
  8. رجال نجاشى نوشته ابوالعباس احمد بن على نجاشى كوفى (372ـ450 ق) در 2 جلد؛
  9. اشارة السبق نوشته حلبى؛
  10. اقطاب الدوائر (در تفسير آيه تطهير) نوشته شيخ عبدالحسين (از علماى عصر صفوى)؛
  11. ابانة المختار في أحكام الخيار نوشته شيخ الشريعه اصفهانى (1266ـ1339 ق)؛
  12. غنية النزوع تأليف ابن زهره حلى (511ـ585 ق)؛
  13. نهاية المرام تأليف علامه حلى (3 جلد)؛
  14. تحرير الأحكام الشرعية، تأليف علامه حلى (6 جلد)؛
  15. معالم الدين في فقه آل ياسين (2 جلد)؛
  16. اللئالى العبقرية، نگارش فاضل هندي؛
  17. نهاية الوصول إلى علم الأُصول، تأليف علامه حلى؛
  18. الدر الثمين من ديوان المعصومين عليهم‌السلام؛
  19. شوارق الالهام، تأليف علامه لاهيجى.

و جمعى از محققين تحت اشراف ايشان مشغول به تأليف كتب مرجع در موضوعات مختلف مى‌باشند كه تاكنون آثار ذيل به جامعه فرهنگ ارائه شده است:

  1. موسوعة طبقات الفقهاء در 17 مجلد كه آن چه در اين مجموعه مورد نظر واقع شده است.
  2. معجم التراث الكلامى در 5 جلد.
  3. موسوعة الرجالية (معجم الرجال وسائل الشيعة)
  4. معجم طبقات المتكلمين، در 5 جلد.

اين مؤسسه به غير از كتابخانه، داراى حروفچينى پيشرفته كامپيوترى (لاينوترونيك)، اتاق‌هاى محققين، اتاق‌هاى درس، سلف سرويس و اتاق اطلاع رسانى و تكثير نيز مى‌باشد. و جمعى از محققين تحت اشراف ايشان مشغول به تأليف كتب مرجع در موضوعات مختلف مى‌باشند كه تاكنون آثار ذيل به جامعه فرهنگ ارائه شده است:

  1. موسوعة طبقات الفقهاء در 17 مجلد كه آن چه در اين مجموعه مورد نظر واقع شده است.
  2. معجم التراث الكلامى در 5 جلد.
  3. موسوعة الرجالية (معجم الرجال وسائل الشيعة)؛
  4. معجم طبقات المتكلمين، در 5 جلد.

اين مؤسسه به غير از كتابخانه، داراى حروفچينى پيشرفته كامپيوترى (لاينوترونيك)، اتاق‌هاى محققين، اتاق‌هاى درس، سلف سرويس و اتاق اطلاع رسانى و تكثير نيز مى‌باشد. از زمانى كه پايه تأسيس رشته‌هاى تخصصى: تبليغ، تفسير و كلام در حوزه علميه قم گذاشته شد، سرپرستى اين رشته به عهده حضرت آيت الله سبحانى نهاده شد و ايشان با كمال دلسوزى به سرپرستى دانشجويان و داوطلبان اين رشته پرداخته است.

آموزش اين رشته و تخصص آن در آن 9 سال به طول مى‌انجامد و ارزش علمى آن برابر دكترا است. دانشجويان پس از طي مراحلي برنامه فوق تخصصى دارند و سرانجام تدريس كتاب‌هاى فلسفى و كلامى را برعهده مى‌گيرند. نيز وسيله استاد، مجله علمى كلام اسلامى انتشار يافت كه خود سرفصل جديدى در مجلات علمى كشورمان بشمار مى‌رود. هم اكنون 62 شماره از اين فصلنامه به چاپ رسيده است.

تالیفات

استاد معظم حضرت آيت الله سبحانى در طول ساليان دراز تدريس، تربيت شاگردان بسيار، بزرگداشت شعاير دينى، سخنرانى در مجامع فرهنگى، نگارش مقالات متعدد در مجلات معتبر علمى، مصاحبه‌هاى فراوان، تبليغ ارزش‌هاى مذهبى، بنياد مؤسسات تحقييقاتى و تأسيس مجلات علمى به تأليفات بسيار در زمينه‌هاى مختلف دينى همچون: تفسير، حديث، فقه، اصول، كلام، تاريخ، فلسفه، ملل و نحل، رجال، درايه، علوم ادبى، دفاع از ساحت تشيع، نقد وهابيت و موضوعات ديگر نگاشته است كه ما مهمترين آن‌ها را به ترتيب موضوعى فهرست مى‌كنيم:

الف: تفسير قرآن:

الف/1 (تفسير ترتيبى):

  1. تفسير سوره رعد به نام قرآن و اسرار آفرينش؛
  2. تفسير سوره فرقان به نام سيماى انسان كامل در قرآن؛
  3. تفسير سوره توبه؛
  4. تفسير سوره منافقون به نام دوست نماها؛
  5. تفسير سوره حديد به نام قرآن و معارف عقلى؛
  6. تفسير سوره حجرات به نام سيستم اخلاقى اسلام؛
  7. تفسير سوره لقمان به نام مربى نمونه.

الف/2 (تفسير موضوعى):

  • 1. منشور جاويد قرآن (14 جلد):

مبارزه با فساد جنسى، حمايت از يتيم، عدالت در گفتار، ابعاد قسط و عدل، بعد جهانى جامعه، شكر و سپاس، اسراف و تبذير، تعصب، زبان در قرآن، قلب و فؤاد، قانونمندى جامعه و تاريخ، سنت‌هاى تغييرناپذير.

ج 2: مبانى توحيد از ديدگاه قرآن.

ج 3: جهاد، هجرت، حق و باطل، اخلاص، نور و ظلمت، عوامل گمراهى، نعمت‌هاى جاويدان، وجدان، اميد و ترس، روح، تأويل، عمل صالح، نسل صالح، خدافراموشى، وسوسه‌هاى شيطان در تدبير پيامبران، محكم و متشابه، راسخان در علم، تأويل در مقابل تنزيل، قرآن و ياران پيامبر.

ج 4: نفاق و سرگذشت منافقان، شناخت انسان.

ج 5: دلايل عصمت پيامبر اسلام، مقامات پيامبران و ولايت تكوينى آنان، امام در قرآن و عصمت ايشان.

ج 6: زندگانى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در قرآن (از ولادت تا بنيان مسجد قبا و تغيير قبله).

ج 7: زندگانى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در قرآن (از هجرت تا وفات).

ج 8: شفاعت، توبه، احباط و تكفير، آگاهى سوم.

ج 9: جهان برزخ، تجسم اعمال، معاد جسمانى و روحانى، كيفرها و پاداش‌ها.

ج 10: پيامبران در قرآن.

ج 11 و 12: داستان پيامبران.

ج 13 و 14: تحليل زندگانى پيامبران در قرآن.

  • 2. مفاهيم القرآن (10 جلد):

ج 1: معالم التوحيد في القران الكريم (مسائل مربوط به شرك و توحيد).

ج 2: حكومت اسلامى، برنامه‌ها و ويژگي‌ها (نگارش: استاد جعفر الهادى) اين كتاب تحت عنوان مبانى حكومت اسلامى توسط آقاى داود الهامى به فارسى ترجمه شده است.

ج 3: رسالت جهانى، امى بودن، خاتميت و زندگى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در قرآن.

ج 4: اجر رسالت، معجزات و كرامات و شفاعت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در قرآن.

ج 5: عصمت پيامبران و امامان، عدالت صحابه و اطاعت سلطان جائر در قرآن.

ج 6: اسماء و صفات الهى.

ج 7: شخصيت و زندگى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم.

ج 8: معاد در قرآن.

ج 9: امثال و اقسام در قرآن.

ج 10: عدل در قرآن.

  • 3. اصالت روح از نظر قرآن؛
  • 4. التوحيد والشرك في القرآن الكريم؛
  • 6. احمد موعود انجيل؛
  • 7. مكتب وحى (مفهوم امى بودن پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم)؛
  • 8. خاتميت از نظر قرآن وحديث و عقل. ترجمه: رضا استادى.

ب: علوم قرآنى:

  1. مرزهاى اعجاز: ترجمه بخشى از تفسير البيان مرحوم آيت الله العظمى خوئى؛
  2. برهان رسالت (پيرامون قرآن و وجه اعجاز آن).

ج: كلام:

  1. شناخت صفات خدا؛
  2. آشنايى با اصول اسلام؛
  3. جهان بينى اسلامى (ديدگاه اسلام درباره هستى، دنيا، انسان در جهان)؛
  4. الهيات و معارف اسلامى:
    1. خدا و نظام آفرينش
    2. خدا و صفات جمال و جلال
    3. خدا و پيامبران
    4. خدا و پيامبر اسلام
    5. خدا و امامت
    6. خدا و معاد؛ نگارش و تنظيم: دانشمند معظم آقاى استادى
  5. نيروى معنوى پيامبران؛
  6. رسالت جهانى پيامبران (نبوت عامه)؛
  7. في ظل اُصول الإسلام (شامل بحث‌هاى: توحيد، شرك، بدعت، شفاعت، توسل، زيارت، حب اهل بيت، زندگى انبياء پس از مرگ و امكان اتصال با آنان نگارش به قلم: استاد جعفر الهادى، الالهيات على هدى الكتاب والسنّة والعقل (4 جلد)، نگارش به قلم: حسن مكى عاملى؛
  8. معاد انسان و جهان؛
  9. راه خداشناسى؛
  10. مصدر الوجود؛
  11. جبر و اختيار (نگارش: استاد على ربانى گلپايگانى)؛
  12. حسن و قبح عقلى (نگارش: هم او)؛
  13. توسل (به عربى ترجمه شده است.)؛
  14. البداء في الكتاب والسنة؛
  15. آگاهى سوم (پيرامون علم غيب ائمه اطهار عليهم السلام)؛
  16. رهبرى امت؛
  17. پيشوايى از نظر اسلام (امامت و خلافت)؛
  18. سرنوشت از ديدگاه قرآن و حديث و عقل؛
  19. شفاعت از ديدگاه قرآن و حديث و عقل؛
  20. كاوش‌هايى پيرامون ولايت؛
  21. مفهوم العبادة في الكتاب والسنة؛
  22. رؤية الله؛
  23. الزيارة.

د: فلسفه:

  1. اصول الفلسفه (ترجمه جلد اول درس‌هاى استاد علامه طباطبايى
  2. فلسفه اسلامى و اصول ديالكتيك؛
  3. نظرية المعرفة. نگارش: حسن مكى عاملى؛
  4. سرنوشت از ديدگاه علم و فلسفه؛
  5. شناخت در فلسفه اسلامى؛
  6. هستى شناسى در مكتب صدرالمتألهين؛
  7. تحليلى از فلسفه ماركس؛
  8. نيروى محرك تاريخ.

ه: فقه:

  1. المواهب في أحكام المكاسب؛ نگارش: آقاى سيف الله يعقوبى؛
  2. المختار في أحكام الخيار؛
  3. نظام الارث في الشريعة الإسلامية الغراء؛ نگارش: آقاى سيد محمدرضا پيغمبرپور؛
  4. نظام الطلاق في الشريعة الإسلامية الغراء؛ نگارش: آقاى سيف الله يعقوبى؛
  5. نظام المضاربة في الشريعة الغراء؛
  6. نظام القضاء والشهادة في الشريعة الغراء (2 جلد)؛
  7. كتاب الخمس؛
  8. البلوغ و تليه رسالة في تأثير الزمان والمكان؛
  9. قاعدتان فقهيتان: لاضرر و رضا؛ نگارش: حسن مكى عاملى.
  10. الاعتصام بالكتاب والسنة (پيرامون: مسح پاها در وضو، سجده بر زمين، خمس در كتاب و سنت، ازدواج موقت، گذاشتن دست‌ها بر روى هم در نماز، سه طلاق در يك مجلس، سوگند طلاق، طلاق در حيض و نفاس، عول و تعصيب، تقيه، ارث مسلمان از كافر، وصيت كمتر از ثلث، مصادر قانون‌گذارى نزد شيعه اماميه)؛
  11. نظام النكاح في الشريعة الإسلامية الغراء (2 جلد)؛
  12. سبع مسائل (پيرامون 7 مسئله فقهى اختلافى ميان شيعه و سنى)؛
  13. حكم الأرجل في الوضوء؛
  14. الحج في الشريعة الإسلامية الغراء؛
  15. الزكاة في الشريعة الإسلامية الغراء (2 جلد)؛
  16. ضياء الناظر في أحكام صلاة المسافر؛
  17. فقه الرضاع؛
  18. أحكام السفر و آدابه؛
  19. تاریخ الفقه الاسلامی ادواره؛

و: اصول:

  1. تهذيب الاُصول (3 جلد) ـ تقريرات درس اصول حضرت امام خمينی قدس سره؛
  2. المحصول في علم الأُصول (4 جلد) ـ تقريرات درس اصول استاد سبحانى؛ نگارش: سيد محمود جلالى مازندرانى؛
  3. الرسائل الأربع: ملازمه حكم عقل و حكم شرع، نگارش به قلم: استاد؛ التسامح في أدلة السنن، نگارش به قلم: آقاى على‌اكبر كلانترى؛ الاجتهاد في أدلة السنن، نگارش به قلم: آقاى على‌اكبر كلانترى، قاعدة لاضرر، نگارش به قلم: شيخ على حيدرى؛
  4. الموجز في علم الأصول؛
  5. الوسيط في علم الأُصول (2 جلد)؛
  6. ارشاد العقول إلى علم الأُصول (4 جلد)؛
  7. رسائل اصولية؛
  8. اصول الفقه المقارن.

ز: تاريخ:

  1. فروغ ابديت (2 جلد): تجزيه و تحليل كاملى از زندگانى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم. اين كتاب به عربى، اردو، انگليسى، تركى و اسپانيولى ترجمه شده و در سراسر جهان منتشر گرديده است.
  2. فروغ ولايت: تجزيه و تحليل زندگى امیرالمومنین على عليه السلام.
  3. زندگانى امامان به زبان ساده (به عربى ترجمه شده است).
  4. الأئمة الاثنى عشر.
  5. تاريخ اسلام.

ج: رجال:

  1. كليات في علم الرجال.

ط: درايه:

  1. اصول الحديث و أحكامه.

ي: عقايد:

  • 1. بحوث في الملل والنحل (8 جلد):

ج 1: تاريخ عقايد اهل الحديث، حنابله و سلفيه.

ج 2: تاريخ امام اشعرى، شخصیت ها و عقايد ايشان.

ج 3: ماتريديه، مرجئه، جهميه، كراميه، ظاهريه و معتزله.

ج 4: زندگى ابن تيميه و محمد بن عبدالوهاب و عقايد وهابي‌ها.

ج 5: تاريخ خوارج، عقايد و مذاهب آن‌ها.

ج 6: تاريخ تشيع، عقايد و مذاهب آن.

ج 7: تاريخ زيديه، عقايد و شخصيت‌هاى آن.

ج 8: اسماعيليه، فطحيه، واقفيه، قرامطه، الدروز، النصرية.

  • 2. فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى (5 جلد)؛
  • 3. مع الشيعة الإمامية في عقائدهم؛
  • 4. الشيعة في موكب التاريخ؛
  • 5. الشيعة و علم الكلام عبرالقرون الأربعة؛
  • 7. الوهابية في الميزان؛
  • 8. الأسماء الثلاثة: الإله والربّ والعبادة؛
  • 9. منشور عقائد امامية، ترجمه به عربى و انگليسى؛
  • 10. اسماء و صفات؛
  • 11. وهابيت مبانى فكرى و كارنامه عملى.

ك: متفرقات:

  1. بازگشت به عصر ايمان؛
  2. رمز پيروزى مردان بزرگ؛
  3. پرسش‌ها و پاسخ‌ها؛
  4. سيماى فرزانگان (3 جلد)؛
  5. رسائل و مقالات (4 جلد).

ل: تراجم:

  1. شخصيت‌هاى اسلامى شيعه (2 جلد)، نگارش: آقاى مهدى پيشوايى. اين كتاب به عربى ترجمه شده است.
  2. زندگى بزرگان شيعه (در شماره‌هاى مختلف مجله مكتب اسلام)

والسلام عليكم والحمدلله رب العالمين.

پانویس

  1. شرح زندگى او را ببينيد در: مقدمه نخبة الازهار 13ـ16، علماء معاصرين/396، نقباءالبشر 2/559، گنجينه دانشمندان 3/314، معجم رجال الفكر والأدب/177.
  2. فقيد سعيد يكى از شاگردان خاص مرحوم شريعت اصفهانى بوده و غالب اوقات ملازم استاد بوده و لحظه‌اى از او جدا نمى‌شد و تمام تقريرات درس وى را به رشته تحرير درآورده است.
  3. درباره شرح زندگاني مرحوم به منابع ياد شده در زير مراجعه فرماييد: علماء معاصر/396، نقباءالبشر2/559، معجم، حال الفكر في النجف الاشرف 177، گنجينه دانشوران 3/314، و اجزاء مختلف الذريه.
  4. استاد درباره وى مى‌فرمايد: وى نزديك 50 سال مكتب دارى نموده و متن كتاب‌هاى ياد شده را از بر بود. او به قدرى شيرين و شيوا تدريس مى‌كرد كه هر شاگرد را به وجد و انبساط مى‌آورد و در زيبايى خط شهره بود.
  5. استاد درباره او مى‌گويد: آن چه كه بيشتر در طرز تفكر من از اين مرحله عمر مؤثر بود وجود ايشان است. اين استاد بى‌مثال آن‌چه را كه خوانده بود، چشيده بود. من زيردست او پرورش يافتم و با كتاب‌هاى تراجم و رجال آشنا گشتم.
  6. علماى معاصرين.
  7. معظم‌له بخشى از رسائل را نزد پدرش در تبريز خوانده بود.
  8. تعداد افراد شركت كننده در اين درس بيش از 10 نفر نبودند كه برخى از آنان عبارتند از حضرت آيات: مطهرى، منتظرى، خندق‌آبادى، خوانسارى، امينى، واعظ‌زاده خراسانى.
  9. برخى از افراد شركت كننده در آن جلسه عبارتند از حضرات آيات: مطهرى، منتظرى، قدوسى، مجدالدين محلاتى، جزايرى، واعظ‌زاده خراسانى.
  10. مانند حضرات آيات: مكارم شيرازى، حسين نورى، مجدالدين محلاتى، امام موسى صدر، محمد واعظ‌زاده و موسوى اردبيلى.
  11. سال سوم، شماره 3، (شماره پياپى 15)، ص 72ـ71.

منبع

سایت آيت الله جعفر سبحانی


آرشیو عکس و تصویر