بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۲: سطر ۲:
 
|عنوان= بهج الصباغة في شرح نهج‌البلاغة (کتاب)
 
|عنوان= بهج الصباغة في شرح نهج‌البلاغة (کتاب)
 
|تصویر=[[پرونده:Ketab170.jpg|230px]]
 
|تصویر=[[پرونده:Ketab170.jpg|230px]]
|نویسنده= محمدتقى تسترى(شوشترى)
+
|نویسنده= محمدتقى شوشترى
 
|موضوع=شرح نهج البلاغه
 
|موضوع=شرح نهج البلاغه
 
|زبان=عربی
 
|زبان=عربی
|تعداد جلد=14
+
|تعداد جلد=۱۴
 
|عنوان افزوده1=
 
|عنوان افزوده1=
 
|افزوده1=
 
|افزوده1=
 
|عنوان افزوده2=
 
|عنوان افزوده2=
 
|افزوده2=
 
|افزوده2=
|لینک=[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/42363// متن بهج الصباغة في شرح نهج‌البلاغة ]
+
|لینک=[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/42363// بهج الصباغة فی شرح نهج‌البلاغة ]
 
}}
 
}}
 +
'''«بهج‌الصباغة فی شرح نهج‌البلاغة»''' اثر [[شوشتری، محمد تقی|علامه محمدتقى شوشترى]] (م، ۱۳۷۴ ه.ش)، مشتمل بر شرح موضوعی کتاب شریف «[[نهج‌البلاغه]]» در ۱۴ جلد است. علامه شوشترى با نگارش این کتاب، نقطه عطفى در شرح‌نویسى بر نهج‌البلاغه ایجاد کرد. نگرش انتقادى به برخى از شرح‌هاى پیشین نهج‌البلاغه، مستندسازى روایات و تصحیح متن نهج‌البلاغه، از ویژگی‌های این شرح است.
  
== معرفى اجمالى ==
+
== مؤلف ==
 +
علامه [[محمدتقی شوشتری|محمدتقى شوشترى]] (۱۲۸۱ - ۱۳۷۲ ش) فقیه متکلم و محدث رجالی بزرگ [[شیعه]] معاصر است. این عالم فرزانه در [[فقه]]، [[رجال]] و تراجم و [[حدیث]] صاحب‌نظر و داراى ده‌ها جلد اثر تحقیقى در این سه حوزه معرفتى شیعى بود و تا سنین کهولت، پرکار و پرتلاش به تتبع و پژوهش اشتغال داشت.
  
 +
[[قاموس الرجال]]، [[قضاء امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیه‌السلام) (کتاب)|قضاء امیرالمؤمنین علیه السلام]]، الاخبار الدخیلة، النجعه فی شرح اللمعه و نوادر الاخبار و جواهر الآثار، از دیگر تألیفات مهم اوست.
  
'''بهج‌الصباغة في شرح نهج‌البلاغة'''، اثر علامه معاصر مرحوم شيخ [[شوشتری، محمد تقی|محمدتقى تسترى]] (شوشترى) (م 1374 ه. ش) يك اثر ممتاز و به لحاظ روش قطعا بى‌نظير است. اين عالم فرزانه كه در فقه، رجال و تراجم و حديث صاحب‌نظر و داراى ده‌ها جلد اثر تحقيقى در اين سه حوزه معرفتى شيعى بوده و تا سنين كهولت، پركار و پرتلاش به تتبع و پژوهش اشتغال داشت، با نگارش اين شرح كه در چهارده مجلد نسبتا قطور انتشار يافته، به حق نقطه عطفى در شرح‌نويسى بر نهج‌البلاغه ايجاد كرد.
+
==محتوای کتاب==
  
== ساختار كتاب ==
+
علاّمه شوشترى شرحش را برخلاف شرح‌هاى دیگر که به ترتیب نهج‌البلاغه است، به گونه موضوعى و در ۱۴ جلد رقم زده است. او محتواى نهج‌البلاغه را در شصت فصل موضوع بندى کرده است و در ذیل این شصت فصل مباحث را در ۹۳۳ عنوان گسترانده است. جلد اول با دو مقدمه از موسسه نهج‌البلاغه و مؤلف و سپس شرح خطبه [[سید رضى]] آغاز مى‌گردد. در ابتداى کتاب نیز شرح حالى از مؤلف این شرح ذکر شده است.
  
 +
در پایان مجلد اوّل فهرست فصول و عناوین تمام مجلدات آمده است و افزون بر آن در پایان همه مجلدات فهرست فصول عناوین یاد شده است. فصول بهج‌الصباغه خود عناوینى جداگانه دارد؛ مثل: الفصل الثالث و العشرون فی عتاباته لعمّاله وغیرهم...، السادس و العشرون فی نقص الناس و اختلافهم و عجائب قلوبهم و..., الفصل السابع و العشرون فی القضاء و القدر و...، امّا مطالب ذیلِ فصل، عنوان موضوعى ندارد و بلکه همه با کلمه عنوان، آمده است.
  
كتاب حاضر كه شامل 14 جلد مى باشد. علاّمه شوشترى شرحش را برخلاف شرح‌هاى ديگر كه به ترتيب نهج‌البلاغه است، به گونه موضوعى رقم زده است. او محتوى نهج‌البلاغه را در شصت فصل موضوع بندى كرده است و در ذيل اين شصت فصل مباحث را در نهصد و سى و سه عنوان گسترانده است. جلد اول با دو مقدمه از موسسه نهج‌البلاغه و مؤلف و سپس شرح خطبه رضى آغاز مى‌گردد. در ابتداى كتاب نيز شرح حالى از مؤلف اين شرح ذكر شده است.
+
مؤلف در آغاز کتاب خود ضمن ستایش [[نهج‌البلاغه]] و کلام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علیه‌السلام]]. به نقد و ارزیابى عالمانه نهج‌البلاغه پرداخته و برخى از تحریف‌هایى را که توسط [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] در سخنان آن حضرت صورت گرفته، خاطرنشان مى‌سازد. همچنین اشتباهات سید رضى را در انتساب سخنانى به آن حضرت که براساس شواهد، مربوط به امیرالمؤمنین نیست، یادآور مى‌شود. نیز برخى از موقعیت‌هاى خطابه‌ها و کلمات آن حضرت را که سید اشتباها ذکر کرده برمى‌شمرد. بى‌تردید، چنین رویکردى به نهج‌البلاغه و سیدرضى پیش از علامه تسترى در میان شارحان نهج‌البلاغه دیده نمى‌شود.
  
در پايان مجلد اوّل فهرست فصول و عناوين تمام مجلدات آمده است و افزون بر آن در پايان همه مجلدات فهرست فصول عناوين ياد شده است. فصول بهج‌الصباغه خود عناوينى جداگانه دارد؛ مثل: الفصل الثالث و العشرون في عتاباته لعمّاله وغيرهم...، السادس و العشرون في نقص الناس و اختلافهم و عجائب قلوبهم و..., الفصل السابع و العشرون في القضاء و القدر و....
+
وى در همین مقدمه و پس از ذکر مطالب فوق به اهم شرح‌هاى نهج‌البلاغه پرداخته و از آن میان سه شرح [[ابن ابی الحدید|ابن ابى‌الحدید]]، [[ابن میثم بحرانی|ابن‌میثم]] و [[میرزا حبیب الله هاشمی خویی|هاشمی خویى]] را به ترتیب بهترین شرح‌ها مى‌داند؛ با این همه، از دیدگاه علامه تسترى، این شرح‌ها ضمن داشتن نقاط قوت، خالى از ضعف نبوده و بر این اساس یک یک این شرح‌ها مورد نقد اجمالى قرار مى‌گیرند. بدین ترتیب، وى تصمیم مى‌گیرد تا شرحى جامع بر نهج‌البلاغه بنویسد که فاقد کاستى‌ها و کژى‌هاى شرح‌هاى دیگر باشد.  
  
امّا مطالب ذيلِ فصل، عنوان موضوعى ندارد و بلكه همه با كلمه عنوان، آمده است.
+
روش علامه تسترى در شرح بدین گونه است که در هر فصل و در پى هر عنوان که بخشى از خطبه یا کلام آن حضرت را نقل مى‌کند، نخست به اختلاف روایت لغات و جملات در شرح‌ها پرداخته، سپس صورت صحیح آن لغت یا جمله را با استناد به [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] صحیح، به طور مستند شرح مى‌دهد.
  
== گزارش محتوا ==
+
مؤلف بر خلاف سنت رایج در شرح‌نویسى، که براساس ترتیب خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار شرح صورت مى‌گیرد، وى بر آن مى‌شود تا طرحى نو در انداخته و با چشم‌پوشى از سنت ترتیب لفظى، براساس "ترتیب معنوى" شرح خود را سامان دهد. بدین‌سان این شرح نخستین شرح موضوعى مفصل بر نهج‌البلاغه است که در شصت فصل طراحى و تدوین شده است. این موضوعات شصت‌گانه که هر یک داراى زیر موضوعات متعدد بوده، عبارتند از:
  
 +
[[توحید]]، آفرینش جهان، آفرینش فرشتگان، خلقت انسان ([[حضرت آدم]] علیه‌السلام)، [[نبوت]] عامه و خاصه، [[امامت]] عامه و خاصه، [[ملاحم]] و مغیبات، دانش [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه‌السلام و دیگر سجایاى اخلاقى آن حضرت، تفسیر آن حضرت از آیات [[قرآن کریم]]، قضاوت‌ها، پاسخ‌هاى مثل‌گونه امیرالمؤمنین علیه‌السلام، زهد و بى‌اعتنایى امام به دنیا، التزام على علیه‌السلام به حق و عدالت، دعاها، شگفتى‌هاى جهان آفرینش، دانش‌هاى ستوده و ناپسند، رهنمودهاى آن حضرت به خلیفه دوم، دوستى و دشمنى او، شجاعت و شهامت وى، دوستان و دشمنان امام، سرزنش‌هاى او نسبت به کارگزاران خود، پیمان و [[تقیه]] آن حضرت، گله‌ها و شکایت‌هاى ایشان، کاستى‌هاى مردمان و اختلاف آنان، قضا و قدر، سخنان جامع آن حضرت در مسائل دین و دنیا، آنچه به [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفان|عثمان]] مربوط مى‌شود، موضوع بیعت آن حضرت، داستان [[جنگ جمل|جمل]]، داستان [[صفین]]، حادثه [[نهروان]]، غارت‌ها، مقتل آن حضرت و وصیت‌هاى ایشان، مرگ، نکوهش دنیا، قیامت و بهشت و دوزخ، آنچه یک بنده نسبت به پروردگار خود باید انجام دهد، اسلام و ایمان و تقوى و کفر و نفاق، قرآن کریم، عبادات و معاملات و خیر و شر، فضایل و مکارم اخلاقى، صفات نکوهیده و پسندیده، آداب معاشرت، دوستان، شادباش و تسلیت، آداب جنگ، نکوهش شامیان و ستایش [[کوفه]]، [[انصار]] و گروه‌هاى [[قریش]]، استسقاء و قربانى، اقبال و ادبار، فتنه‌ها و بدعت‌ها، عقل و قلب و دل، حقایق، فقر، زنان، [[شیطان]] و دیگر موضوعات پراکنده.
  
مؤلف در آغاز كتاب خود ضمن ستايش نهج‌البلاغه و كلام [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين عليه‌السلام]]. به نقد و ارزيابى عالمانه نهج‌البلاغه پرداخته و برخى از تحريف‌هايى را كه توسط [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در سخنان آن حضرت صورت گرفته، خاطرنشان مى‌سازد. همچنين اشتباهات [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] را در انتساب سخنانى به آن حضرت كه براساس شواهد، مربوط به اميرالمؤمنين نيست، يادآور مى‌شود. نيز برخى از موقعيت‌هاى خطابه‌ها و كلمات آن حضرت را كه سيد اشتباها ذكر كرده برمى‌شمرد. بى‌ترديد، چنين رويكردى به نهج‌البلاغه و سيدرضى پيش از علامه تسترى در ميان شارحان نهج‌البلاغه ديده نمى‌شود.
+
== ویژگی‌های کتاب ==
 +
از ویژگى‌هاى برجسته این کتاب، معرفى نسخه‌هاى گوناگون [[نهج‌البلاغه]] و اشاره به اشتباهات، تصحیف‌ها و تنظیم‌هاى مختلف این نسخه‌ها و داورى درباره میزان اعتبار این نسخه‌ها است. مؤلف همچنین اشاره مى‌کند، در برخى از شرح‌ها، قسمتى از شرح به‌عنوان متن یا بالعکس قلمداد شده است.
  
وى در همين مقدمه و پس از ذكر مطالب فوق به اهم شرح‌هاى نهج‌البلاغه پرداخته و از آن ميان سه شرح [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|ابن ابى‌الحديد]]، [[شرح نهج البلاغة (ابن میثم)|ابن‌ميثم]] و [[منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خویی)|خويى]] را به ترتيب بهترين شرح‌ها مى‌داند با اين همه، از ديدگاه علامه تسترى، اين شرح‌ها ضمن داشتن نقاط قوت، خالى از ضعف نبوده و بر اين اساس يك يك اين شرح‌ها مورد نقد اجمالى قرار مى‌گيرند.
+
مؤلف در مقدمه یادآور شده که امانت در نقل را رعایت خواهد کرد و هر مطلبى که مربوط به دیگران باشد، به خود نسبت نخواهد داد، چرا که این کار را نوعى "سرقت" مى‌داند و نتیجه مى‌گیرد که اگر مطلبى به کسى نسبت داده نشده باشد، از خودِ او است.
  
بدين ترتيب، وى تصميم مى‌گيرد تا شرحى جامع بر نهج‌البلاغه بنويسد كه فاقد كاستى‌ها و كژى‌هاى شرح‌هاى ديگر باشد. اما بر خلاف سنت رايج در شرح‌نويسى، كه براساس ترتيب خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات قصار شرح صورت مى‌گيرد، وى بر آن مى‌شود تا طرحى نو در انداخته و با چشم‌پوشى از سنت ترتيب لفظى، براساس "ترتيب معنوى" شرح خود را سامان دهد. بدين‌سان اين شرح نخستين شرح موضوعى مفصل بر نهج‌البلاغه است كه در شصت فصل طراحى و تدوين شده است. اين موضوعات عبارتند از:
+
به طور کلى امتیازات «بهج‌الصباغه» را مى‌توان در موارد ذیل برشمرد:
  
توحيد، آفرينش جهان، آفرينش فرشتگان، خلقت انسان (حضرت آدم عليه‌السلام)، نبوت عامه و خاصه، امامت عامه و خاصه، ملاحم و مغيبات، دانش [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين عليه‌السلام]] و ديگر سجاياى اخلاقى آن حضرت، تفسير آن حضرت از آيات قرآن كريم، قضاوت‌ها، پاسخ‌هاى مثل‌گونه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين عليه‌السلام]]، زهد و بى‌اعتنايى امام به دنيا، التزام على عليه‌السلام به حق و عدالت، دعاها، شگفتى‌هاى جهان آفرينش، دانش‌هاى ستوده و ناپسند، رهنمودهاى آن حضرت به خليفه دوم، دوستى و دشمنى او، شجاعت و شهامت وى، دوستان و دشمنان امام، سرزنش‌هاى او نسبت به كارگزاران خود، پيمان و تقيه آن حضرت، گله‌ها و شكايت‌هاى ايشان، كاستى‌هاى مردمان و اختلاف آنان، قضا و قدر، سخنان جامع آن حضرت در مسائل دين و دنيا، آنچه به عمر و عثمان مربوط مى‌شود، موضوع بيعت آن حضرت، داستان جمل، داستان صفين، حادثه نهروان، غارت‌ها، مقتل آن حضرت و وصيت‌هاى ايشان، مرگ، نكوهش دنيا، قيامت و بهشت و دوزخ، آنچه يك بنده نسبت به پروردگار خود بايد انجام دهد. اسلام و ايمان و تقوى و كفر و نفاق، قرآن كريم، عبادات و معاملات و خير و شر، فضايل و مكارم اخلاقى، صفات نكوهيده و پسنديده، آداب معاشرت، دوستان، شادباش و تسليت، آداب جنگ، نكوهش شاميان و ستايش كوفه، انصار و گروه‌هاى قريش، استسقاء و قربانى، اقبال و ادبار، فتنه‌ها و بدعت‌ها، عقل، قلب و دل، حقايق، فقر، زنان، شيطان و بالاخره موضوعات پراكنده.
+
*موضوعى بودن این شرح.
 +
*نگرش انتقادى به برخى از شرح‌هاى پیشین از جمله [[شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید (کتاب)|شرح ابن ابى‌الحدید]] و [[شرح نهج البلاغه ابن میثم (مصباح السالکین) (کتاب)|شرح ابن‌میثم]].
 +
*تصحیح متن نهج‌البلاغه، براساس متن منتشره از سوى [[محمد عبده|شیخ محمد عبده]] مصرى و اقدام به تطبیق این متن با چند متن دیگر از جمله متن نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحدید، ابن‌میثم و یک متن خطى.
 +
*مستندسازى روایات نهج‌البلاغه براساس متون قبل از تألیف نهج‌البلاغه. علامه با کوششى درخور توجه تلاش کرده است تا منابع روایات نهج را یافته و متن خود را با متون قبل از نهج‌البلاغه تطبیق دهد.
 +
*گستردگى موضوعات مورد بحث. علامه با انتخاب ۶۰ عنوان اصلى که هر کدام دربردارنده، چندین عنوان فرعى است. اهم موضوعات این کتاب شریف را به بحث گذاشته است. این موضوعات هر یک جلوه‌اى از نهج‌البلاغه را نشان داده و بیانگر دامنه وسیع این دائرةالمعارف [[حکمت]]، سیاست و [[فلسفه]] و [[کلام]] است.
 +
*توجه به ظرائف حوادث تاریخى. احاطه علامه بر مباحث تاریخى موجب گردیده تا در مورد حوادث تاریخى با دقت سخن گفته و خطاهاى شارحان پیشین را نشان دهد.
 +
*بى‌طرفى علمى در نقد و بررسى. علامه بدون تعصب و جانبدارى از مذهبى خاص، نقدهاى علمى خود را بر سخنان شارحان گذشته مطرح نموده و ضمن برشمردن محاسن آنان، معایب آشکار را نیز مطرح مى‌نماید.
 +
*بهج الصباغه آکنده از نکات تاریخى، توضیح اماکن و شرح و تبیین مواضع کسان در [[تاریخ اسلام]] است.  
  
هر يك از اين موضوعات شصت‌گانه داراى زير موضوعات متعدد بوده كه شمارش بيان آن‌ها در اين گفتار كوتاه نمى‌گنجد.
+
با این همه، نباید از ذکر چند کاستى در این شرح ارجمند غفلت ورزید:
  
از ويژگى‌هاى برجسته اين كتاب، معرفى نسخه‌هاى گوناگون نهج‌البلاغه و اشاره به اشتباهات، تصحيف‌ها و تنظيم‌هاى مختلف اين نسخه‌ها و بالاخره داورى درباره ميزان اعتبار اين نسخه‌ها است.
+
*این شرح، براساس گرایشات و توانائى‌هاى علمى مؤلف، بیشتر شرحى "نقلى" است و علیرغم معارف گسترده و عمیق عقلى و [[فلسفه|فلسفى]] در نهج‌البلاغه، شرح مذکور کمتر صبغه عقلى دارد.
 +
*هر چند فصل‌هاى شصت‌گانه بیشترین تنوع موضوعى را دارند، اما ترتیب منطقى خاصى در این چینش مشهود نیست.
  
مؤلف همچنين اشاره مى‌كند، در برخى از شرح‌ها، قسمتى از شرح به‌عنوان متن يا بالعكس قلمداد شده است.
+
==منابع ==
 
 
مؤلف در مقدمه يادآور شده كه امانت در نقل را رعايت خواهد كرد و هر مطلبى كه مربوط به ديگران باشد، به خود نسبت نخواهد داد، چرا كه اين كار را نوعى "سرقت" مى‌داند. و نتيجه مى‌گيرد كه اگر مطلبى به كسى نسبت داده نشده باشد، از خودِ او است.
 
 
 
روش علامه تسترى در شرح بدين گونه است كه در هر فصل و در پى هر عنوان كه بخشى از خطبه يا كلام آن حضرت را نقل مى‌كند، نخست به اختلاف روايت لغات و جملات در شرح‌ها پرداخته، سپس صورت صحيح آن لغت يا جمله را با استناد به آيات و روايت صحيح، به طور مستند شرح مى‌دهد.
 
 
 
به طور كلى امتيازات بهج‌الصباغه را مى‌توان در موارد ذيل برشمرد:
 
 
 
# موضوعى بودن شرح.
 
# نگرش انتقادى به برخى از شرح‌هاى پيشين از جمله [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|شرح ابن ابى‌الحديد]] و شرح ابن‌ميثم.
 
# تصحيح متن نهج‌البلاغه، براساس متن منتشره از سوى شيخ محمد عبده مصرى و اقدام به تطبيق اين متن با چند متن ديگر از جمله متن [[شرح نهج‌البلاغة (ابن ابي‌الحديد)|نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحديد]]، [[شرح نهج البلاغة (ابن میثم)|ابن‌ميثم]] و يك متن خطى.
 
# مستندسازى روايات نهج‌البلاغه براساس متون قبل از تأليف نهج‌البلاغه. علامه با كوششى درخور توجه تلاش كرده است تا منابع روايات نهج را يافته و متن خود را با متون قبل از نهج‌البلاغه تطبيق دهد.
 
# گستردگى موضوعات مورد بحث. علامه با انتخاب 60 عنوان اصلى كه هر كدام دربردارنده، چندين عنوان فرعى است. اهم موضوعات اين كتاب شريف را به بحث گذاشته است. اين موضوعات هر يك جلوه‌اى از نهج‌البلاغه را نشان داده و بيانگر دامنه وسيع اين دائرةالمعارف عرفان، حكمت، سياست و فلسفه و كلام است.
 
# توجه به ظرائف حوادث تاريخى. احاطه علامه بر مباحث تاريخى موجب گرديده تا در مورد حوادث تاريخى با دقت سخن گفته و خطاهاى شارحان پيشين را نشان دهد.
 
# بى‌طرفى علمى در نقد و بررسى. علامه بدون تعصب و جانبدارى از مذهبى خاص، نقدهاى علمى خود را بر سخنان شارحان گذشته مطرح نموده و ضمن برشمردن محاسن آنان، معايب آشكار را نيز مطرح مى‌نمايد.
 
 
 
با اين همه، نبايد از ذكر چند كاستى در اين شرح ارجمند غفلت ورزيد:
 
 
 
# اين شرح، براساس گرايشات و توانائى‌هاى علمى مؤلف، بيشتر شرحى "نقلى" است و عليرغم معارف گسترده و عميق عقلى و فلسفى در نهج‌البلاغه، شرح مذكور كمتر صبغه عقلى دارد.
 
# هر چند فصل‌هاى شصت‌گانه بيشترين تنوع موضوعى را دارند. اما ترتيب منطقى خاصى در اين چينش مشهود نيست.
 
 
 
بهج الصباغه آكنده است، از نكات تاريخى، توضيح اماكن و شرح و تبيين مواضع كسان در تاريخ اسلام. شايسته است بانيان اين نشر، فهارس فنّى و كارآمدى براى هر چه سهل الوصول‌تر ساختن محتواى اين كتاب عظيم سامان دهند. به ويژه فهرست موضوعى و محتوايى ريز و نشانگر تمام مطالب كتاب و نيز فهرست موضوعات پراكنده در خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان كوتاه. روش ساختن جايگاه اين پراكنده‌ها براى مراجعه كنندگان سودمند خواهد بود.
 
 
 
== وضعيت كتاب ==
 
 
 
 
 
چاپ نخست كتاب با اسلوب ويرايشى كنونى سازگار نبوده و هر چند در چاپ دوم بسيارى از كاستى‌هاى چاپ نخست برطرف گرديده، اما برخى از خدمات ويرايشى ديگر هنوز در كتاب وجود ندارند. از جمله فهرست‌هاى لازم، اعراب‌گذارى آيات و روايات، توضيح لغات دشوار و ديرياب.
 
 
 
در پايان هر جلد از كتاب فهرستى از مطالب كتاب عنوان گرديده است.
 
 
 
== منابع مقاله ==
 
 
 
 
 
پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله قبسات، بهار 1380 شماره 19، عنوان مقاله: نگاهى به شرح‌هاى نهج‌البلاغه اثر مصطفى بروجردى]].
 
 
 
پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله آينه پژوهش مهر و آبان 1376 شماره 46، عنوان مقاله: معرفى‌هاى اجمالى.
 
 
 
[[ترجمه و شرح موضوعی نهج‌البلاغه پیرامون رستاخیر و وظیفه بندگی]]
 
[[رده:قدیم تیرماه]]
 
 
 
== منبع ==
 
ویکی نور
 
  
 +
* "نگاهى به شرح‌هاى نهج‌البلاغه"، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله قبسات، بهار ۱۳۸۰ شماره ۱۹.
 +
* "معرفى‌هاى اجمالى"، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله آینه پژوهش، مهر ۱۳۷۶ شماره ۴۶.
 
{{نهج البلاغه}}
 
{{نهج البلاغه}}
 
  
 
[[رده:شروح نهج البلاغه]]
 
[[رده:شروح نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۵

Ketab170.jpg
نویسنده محمدتقى شوشترى
موضوع شرح نهج البلاغه
زبان عربی
تعداد جلد ۱۴

بهج الصباغة فی شرح نهج‌البلاغة

«بهج‌الصباغة فی شرح نهج‌البلاغة» اثر علامه محمدتقى شوشترى (م، ۱۳۷۴ ه.ش)، مشتمل بر شرح موضوعی کتاب شریف «نهج‌البلاغه» در ۱۴ جلد است. علامه شوشترى با نگارش این کتاب، نقطه عطفى در شرح‌نویسى بر نهج‌البلاغه ایجاد کرد. نگرش انتقادى به برخى از شرح‌هاى پیشین نهج‌البلاغه، مستندسازى روایات و تصحیح متن نهج‌البلاغه، از ویژگی‌های این شرح است.

مؤلف

علامه محمدتقى شوشترى (۱۲۸۱ - ۱۳۷۲ ش) فقیه متکلم و محدث رجالی بزرگ شیعه معاصر است. این عالم فرزانه در فقه، رجال و تراجم و حدیث صاحب‌نظر و داراى ده‌ها جلد اثر تحقیقى در این سه حوزه معرفتى شیعى بود و تا سنین کهولت، پرکار و پرتلاش به تتبع و پژوهش اشتغال داشت.

قاموس الرجال، قضاء امیرالمؤمنین علیه السلام، الاخبار الدخیلة، النجعه فی شرح اللمعه و نوادر الاخبار و جواهر الآثار، از دیگر تألیفات مهم اوست.

محتوای کتاب

علاّمه شوشترى شرحش را برخلاف شرح‌هاى دیگر که به ترتیب نهج‌البلاغه است، به گونه موضوعى و در ۱۴ جلد رقم زده است. او محتواى نهج‌البلاغه را در شصت فصل موضوع بندى کرده است و در ذیل این شصت فصل مباحث را در ۹۳۳ عنوان گسترانده است. جلد اول با دو مقدمه از موسسه نهج‌البلاغه و مؤلف و سپس شرح خطبه سید رضى آغاز مى‌گردد. در ابتداى کتاب نیز شرح حالى از مؤلف این شرح ذکر شده است.

در پایان مجلد اوّل فهرست فصول و عناوین تمام مجلدات آمده است و افزون بر آن در پایان همه مجلدات فهرست فصول عناوین یاد شده است. فصول بهج‌الصباغه خود عناوینى جداگانه دارد؛ مثل: الفصل الثالث و العشرون فی عتاباته لعمّاله وغیرهم...، السادس و العشرون فی نقص الناس و اختلافهم و عجائب قلوبهم و..., الفصل السابع و العشرون فی القضاء و القدر و...، امّا مطالب ذیلِ فصل، عنوان موضوعى ندارد و بلکه همه با کلمه عنوان، آمده است.

مؤلف در آغاز کتاب خود ضمن ستایش نهج‌البلاغه و کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام. به نقد و ارزیابى عالمانه نهج‌البلاغه پرداخته و برخى از تحریف‌هایى را که توسط سید رضى در سخنان آن حضرت صورت گرفته، خاطرنشان مى‌سازد. همچنین اشتباهات سید رضى را در انتساب سخنانى به آن حضرت که براساس شواهد، مربوط به امیرالمؤمنین نیست، یادآور مى‌شود. نیز برخى از موقعیت‌هاى خطابه‌ها و کلمات آن حضرت را که سید اشتباها ذکر کرده برمى‌شمرد. بى‌تردید، چنین رویکردى به نهج‌البلاغه و سیدرضى پیش از علامه تسترى در میان شارحان نهج‌البلاغه دیده نمى‌شود.

وى در همین مقدمه و پس از ذکر مطالب فوق به اهم شرح‌هاى نهج‌البلاغه پرداخته و از آن میان سه شرح ابن ابى‌الحدید، ابن‌میثم و هاشمی خویى را به ترتیب بهترین شرح‌ها مى‌داند؛ با این همه، از دیدگاه علامه تسترى، این شرح‌ها ضمن داشتن نقاط قوت، خالى از ضعف نبوده و بر این اساس یک یک این شرح‌ها مورد نقد اجمالى قرار مى‌گیرند. بدین ترتیب، وى تصمیم مى‌گیرد تا شرحى جامع بر نهج‌البلاغه بنویسد که فاقد کاستى‌ها و کژى‌هاى شرح‌هاى دیگر باشد.

روش علامه تسترى در شرح بدین گونه است که در هر فصل و در پى هر عنوان که بخشى از خطبه یا کلام آن حضرت را نقل مى‌کند، نخست به اختلاف روایت لغات و جملات در شرح‌ها پرداخته، سپس صورت صحیح آن لغت یا جمله را با استناد به آیات و روایات صحیح، به طور مستند شرح مى‌دهد.

مؤلف بر خلاف سنت رایج در شرح‌نویسى، که براساس ترتیب خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار شرح صورت مى‌گیرد، وى بر آن مى‌شود تا طرحى نو در انداخته و با چشم‌پوشى از سنت ترتیب لفظى، براساس "ترتیب معنوى" شرح خود را سامان دهد. بدین‌سان این شرح نخستین شرح موضوعى مفصل بر نهج‌البلاغه است که در شصت فصل طراحى و تدوین شده است. این موضوعات شصت‌گانه که هر یک داراى زیر موضوعات متعدد بوده، عبارتند از:

توحید، آفرینش جهان، آفرینش فرشتگان، خلقت انسان (حضرت آدم علیه‌السلام)، نبوت عامه و خاصه، امامت عامه و خاصه، ملاحم و مغیبات، دانش امیرالمؤمنین علیه‌السلام و دیگر سجایاى اخلاقى آن حضرت، تفسیر آن حضرت از آیات قرآن کریم، قضاوت‌ها، پاسخ‌هاى مثل‌گونه امیرالمؤمنین علیه‌السلام، زهد و بى‌اعتنایى امام به دنیا، التزام على علیه‌السلام به حق و عدالت، دعاها، شگفتى‌هاى جهان آفرینش، دانش‌هاى ستوده و ناپسند، رهنمودهاى آن حضرت به خلیفه دوم، دوستى و دشمنى او، شجاعت و شهامت وى، دوستان و دشمنان امام، سرزنش‌هاى او نسبت به کارگزاران خود، پیمان و تقیه آن حضرت، گله‌ها و شکایت‌هاى ایشان، کاستى‌هاى مردمان و اختلاف آنان، قضا و قدر، سخنان جامع آن حضرت در مسائل دین و دنیا، آنچه به عمر و عثمان مربوط مى‌شود، موضوع بیعت آن حضرت، داستان جمل، داستان صفین، حادثه نهروان، غارت‌ها، مقتل آن حضرت و وصیت‌هاى ایشان، مرگ، نکوهش دنیا، قیامت و بهشت و دوزخ، آنچه یک بنده نسبت به پروردگار خود باید انجام دهد، اسلام و ایمان و تقوى و کفر و نفاق، قرآن کریم، عبادات و معاملات و خیر و شر، فضایل و مکارم اخلاقى، صفات نکوهیده و پسندیده، آداب معاشرت، دوستان، شادباش و تسلیت، آداب جنگ، نکوهش شامیان و ستایش کوفه، انصار و گروه‌هاى قریش، استسقاء و قربانى، اقبال و ادبار، فتنه‌ها و بدعت‌ها، عقل و قلب و دل، حقایق، فقر، زنان، شیطان و دیگر موضوعات پراکنده.

ویژگی‌های کتاب

از ویژگى‌هاى برجسته این کتاب، معرفى نسخه‌هاى گوناگون نهج‌البلاغه و اشاره به اشتباهات، تصحیف‌ها و تنظیم‌هاى مختلف این نسخه‌ها و داورى درباره میزان اعتبار این نسخه‌ها است. مؤلف همچنین اشاره مى‌کند، در برخى از شرح‌ها، قسمتى از شرح به‌عنوان متن یا بالعکس قلمداد شده است.

مؤلف در مقدمه یادآور شده که امانت در نقل را رعایت خواهد کرد و هر مطلبى که مربوط به دیگران باشد، به خود نسبت نخواهد داد، چرا که این کار را نوعى "سرقت" مى‌داند و نتیجه مى‌گیرد که اگر مطلبى به کسى نسبت داده نشده باشد، از خودِ او است.

به طور کلى امتیازات «بهج‌الصباغه» را مى‌توان در موارد ذیل برشمرد:

  • موضوعى بودن این شرح.
  • نگرش انتقادى به برخى از شرح‌هاى پیشین از جمله شرح ابن ابى‌الحدید و شرح ابن‌میثم.
  • تصحیح متن نهج‌البلاغه، براساس متن منتشره از سوى شیخ محمد عبده مصرى و اقدام به تطبیق این متن با چند متن دیگر از جمله متن نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحدید، ابن‌میثم و یک متن خطى.
  • مستندسازى روایات نهج‌البلاغه براساس متون قبل از تألیف نهج‌البلاغه. علامه با کوششى درخور توجه تلاش کرده است تا منابع روایات نهج را یافته و متن خود را با متون قبل از نهج‌البلاغه تطبیق دهد.
  • گستردگى موضوعات مورد بحث. علامه با انتخاب ۶۰ عنوان اصلى که هر کدام دربردارنده، چندین عنوان فرعى است. اهم موضوعات این کتاب شریف را به بحث گذاشته است. این موضوعات هر یک جلوه‌اى از نهج‌البلاغه را نشان داده و بیانگر دامنه وسیع این دائرةالمعارف حکمت، سیاست و فلسفه و کلام است.
  • توجه به ظرائف حوادث تاریخى. احاطه علامه بر مباحث تاریخى موجب گردیده تا در مورد حوادث تاریخى با دقت سخن گفته و خطاهاى شارحان پیشین را نشان دهد.
  • بى‌طرفى علمى در نقد و بررسى. علامه بدون تعصب و جانبدارى از مذهبى خاص، نقدهاى علمى خود را بر سخنان شارحان گذشته مطرح نموده و ضمن برشمردن محاسن آنان، معایب آشکار را نیز مطرح مى‌نماید.
  • بهج الصباغه آکنده از نکات تاریخى، توضیح اماکن و شرح و تبیین مواضع کسان در تاریخ اسلام است.

با این همه، نباید از ذکر چند کاستى در این شرح ارجمند غفلت ورزید:

  • این شرح، براساس گرایشات و توانائى‌هاى علمى مؤلف، بیشتر شرحى "نقلى" است و علیرغم معارف گسترده و عمیق عقلى و فلسفى در نهج‌البلاغه، شرح مذکور کمتر صبغه عقلى دارد.
  • هر چند فصل‌هاى شصت‌گانه بیشترین تنوع موضوعى را دارند، اما ترتیب منطقى خاصى در این چینش مشهود نیست.

منابع

  • "نگاهى به شرح‌هاى نهج‌البلاغه"، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله قبسات، بهار ۱۳۸۰ شماره ۱۹.
  • "معرفى‌هاى اجمالى"، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله آینه پژوهش، مهر ۱۳۷۶ شماره ۴۶.