مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

بنی نضیر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} "بنی‌نضیر" ...' ایجاد کرد)
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
+
{{خوب}}
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
"بنی‌نضیر" طایفه‌ای از [[یهود|یهودیان]] ساکن در [[مدینه]] بودند که در روند حوادث صدر [[اسلام]] نقش داشتند. روابط قبیلگی توان بالای نظامی و اقتصادی و دامنه نفوذ فرهنگی آنان، باعث چنین جایگاهی شده بود.<ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان، کتاب، ۱۳۸۶، ج۳، ص۴۵۵.</ref> آنها به دین خود سخت پایبند بودند و با طایفه‌ بزرگ [[خزرج]] همپیمان شدند. با [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله نیز پیمان بسته بودند که با مسلمانان جنگ نکنند.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانش‌نامه قرآن و قران پژوهی، تهران، دوستان و ناهید ۱۳۷۷، اول، ج۱، ص۳۹۳.</ref> و در صورت حمله دشمنان [[مدینه]] در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از برقراری روابط اقتصادی با [[قریش]] خودداری کنند.<ref>دانش‌نامه قرآن، جهان اسلام، پیشین، ص ۴۸۶.</ref> اما سرانجام پیمان خود را زیر پا گذاشتند و [[پیامبر اسلام]] به جنگ با آنان پرداخت که به [[غزوه بنی نضیر]] مشهور شد.
"بنی‌نضیر" از دو کلمه تشکیل شده است:
 
1- بنی (بنین):جمع "اِبن" که در لغت به معنی "پسر" است<ref>. قرشی، علی‌اکبر؛ قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375، هفتم، ج 1، ص 233.</ref> و از ریشه بُنی به معنی ساختن عمارت و بناست، نامیدن فرزند به "ابن" از این جهت است که پدرش او را ساخته است.<ref>.راغب اصفهانی، مفردات، ترجمه غلامرضا حسینی، تهران، مرتضوی، 1375، دوم، ج1، ص 315 – 314.</ref>
 
2- نضیر:مشتق از النضر والنضارة به معنی طراوات و زیبایی<ref>. قاموس قرآن، همان، 1371، ششم، ج 7، ص 77.</ref> یا طلا<ref>. المفردات فی غریب القرآن دمشق، بیروت، دارالعلم، الدار الشامیه، 1412، اول، ص 811.</ref> می‌باشد.
 
  
"بنی‌نضیر" طایفه‌ای از یهودیان ساکن در مدینه بودند که در روند حوادث صدر اسلام نقش داشتند، روابط قبیلگی، توان بالای نظامی و اقتصادی و دامنه نفوذ فرهنگی آنان، باعث چنین جایگاهی شده بود.<ref>. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان، کتاب، 1386، ج 3، ص 455.</ref>
+
[[پرونده:غزوه بنی نضیر.jpg|بندانگشتی|موقعیت قبیله بنی‌نضیر]]
 
نَسَب بنی‌نضیر:
 
در نسب یهودیان بنی‌نضیر میان مفسران اختلاف است برخی، آنان را طایفه‌ای از قبیله‌ جذام بن عدی می‌دانند که یهودی شدند و در کوه نضیر اقامت یافتند و از آن پس به نام این کوه خوانده شدند.<ref>. حداد عادل، غلامعلی، دانش‌نامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، 1377، اول، ج 4، ص 486.</ref> یا اینکه نضیر نام جد این قبیله است<ref>. اعلام قرآن، پیشین، ص 459.</ref>، برخی دیگر آنان را اصالتاً از اهل حجاز نمی‌دانند و چون در کتب مذهبی خود، خوانده بودند که پیامبری از سرزمین مدینه ظهور خواهد کرد به آنجا کوچ کردند<ref>. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، قصه‌هاای قرآن براساس تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1385، پنجم، ص 603.</ref> و در این نظر، نسب بنی‌نضیر را از نسل هارون بن عمران و از بنی‌اسرائیل می‌دانند که بعد از جنگ رومیان به یثرب گریختند.<ref>. اعلام قرآن، پیشین، ص 457 – 455.</ref>
 
بنی‌نضیر در محله‌ای که دارای دیوار و نخلستان بود، سکونت داشتند، به دین خود سخت پایبند بودند و با طایفه‌ بزرگ خزرج همپیمان شدند، با پیامبر (ص) نیز پیمان بسته بودند که با مسلمانان جنگ نکنند<ref>. خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانش‌نامه قرآن و قران پژوهی، تهران، دوستان و ناهید 1377، اول، ج 1، ص 393.</ref> و در صورت حمله دشمنان مدینه، در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از برقراری روابط اقتصادی با قریش خودداری کنند.<ref>. دانش‌نامه قرآن، جهان اسلام، پیشین، ص 486.</ref>
 
 
یاد کرد قرآن از یهود بنی‌نضیر:
 
در قرآن به نام یهود بنی‌نضیر تصریح نشده است، اما آیاتی از قرآن در مورد ایشان، مخصوصاً به پیمان‌شکنی آنان پرداخته است.
 
بخش عمده‌ای از سوره شریفه "حشر" درباره این قوم می‌باشد به طوری که نام دیگر این سوره را بنی‌نضیر گفته‌اند؛ در پی حادثه‌ای در بئر معونه، چند تن از صحابه توسط عامر بن طفیل و گروهی دیگر به قتل رسیدند، یکی از ایشان که جان سالم به در برده بود در راه مدینه دو تن از بنی عامر را که در صلح با پیامبر (ص) بودند کشت، بنی‌عامر خواستار خونبها شدند، پیامبر (ص) برای پرداخت خونبها از بنی‌نضیر که همپیمان بنی‌عامر بودند یاری طلبید. یهودیان پذیرفتند و در حالی که در صلح با پیامبر (ص) بودند اما پنهانی تصمیم گرفتند پیامبر را به قتل برسانند، پیامبر (ص) توسط وحی از این توطئه آگاه شد و به مدینه برگشت<ref>.دانش‌نامه قرآن، پیشین، ص 394 – 393.</ref>و همراه سپاهی به سوی بنی‌نضیر لشکرکشی کرد و این طایفه پیمان شکن را به مدت 6 تا 20 شب محاصره کردند.<ref>. اعلام قران، پیشین، ص 479.</ref>
 
عبدالله بن ابی رئیس منافقان، بنی‌نضیر را از اطاعت پیامبر (ص) بازداشت و به ایشان وعده همراهی و دفاع داد<ref>. دانش‌نامه جهان اسلام، پیشین، ص 486. حشر/11 (ترجمه آیات از آیت الله مکارم شیرازی می‌باشد)</ref> اما این وعده هرگز تحقق نیافت.<ref>. دانش‌نامه جهان اسلام، ص 486.</ref>
 
« لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا یَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا یَنصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَیُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنصَرُونَ »<ref>. حشر/12.</ref>
 
«اگر آنها را بیرون کنند با آنان بیرون نمی‌روند و اگر با آنها پیکار شود یاریشان نخواهند کرد و اگر یاریشان کنند پشت، به میدان کرده، فرار می‌کنند، سپس کسی آنان را یاری نمی‌کند »
 
 
در ادامه محاصره، پیامبر (ص) دستور می‌دهد، درختان نخل ایشان بریده شود، به دلیل این که یهودیان به اموال خود علاقه شدیدی داشتند و این کار باعث تحریک ایشان می‌شد دلیل دیگری که ذکر شده، اینکه آن نخل‌ها مانع مانور سریع مسلمین بود<ref>. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1376، چهاردهم، چ 23، ص 486.</ref> و در اعتراض یهودیان به این امر آیه‌ای نازل شد که این کار به اذن خدا بوده است.<ref>. حشر/5.</ref>
 
به هر حال بنی‌نضیر سرانجام تسلیم شدند و به غیر از دو تن از ایشان که مسلمان شدند، بقیه مال و سلاحشان را رها کردند.<ref>. دانش‌نامه قرآن و قرآن پژوهی، پیشین، ص 394.</ref>
 
برخی به اذرعات شام و تعداد کمی به خیبر و گروهی به حیره تبعید شدند.<ref>. تفسیر نمونه، پیشین، ص 486.</ref>قرآن داستان تخریب قلعه بنی‌نضیر و فرار آنها را چنین بیان می‌کند:
 
«... مَا ظَنَنتُمْ أَن یَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مَََِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُم بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ »<ref>. حشر/2.</ref>
 
«....گمان نمی‌کردید آنان خارج شوند و خودشان نیز گمان می‌کردند که درهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع می‌شود اما خداوند از آن‌جا که گمان نمی‌کردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند به گونه‌ای که خانه‌های خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران می‌کردند...»
 
 
غنائم بنی‌نضیر:
 
چون جنگی در بین آنها صورت نگرفت، تصرف اموال باقی مانده بر عهده پیامبر بود، حضرت با توافق انصار، اموال را در اختیار مهاجرین قرار داد<ref>. حشر/ 8-6.</ref> و عمده زمین‌ها نیز در اختیار خود پیامبر (ص) قرار داشت و ایشان خود در آن کشاورزی می‌کردند.<ref>. اعلام قرآن، پیشین، ص 485.</ref>
 
  
==پانویس==  
+
==نسب بنی‌نضیر==
{{پانویس}}  
+
 
 +
در نسب [[یهود|یهودیان]] بنی‌نضیر میان مفسران اختلاف است. برخی آنان را طایفه‌ای از قبیله‌ جذام بن عدی می‌دانند که یهودی شدند و در کوه نضیر اقامت یافتند و از آن پس به نام این کوه خوانده شدند.<ref>حداد عادل، غلامعلی، دانش‌نامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۷۷، اول، ج۴، ص۴۸۶.</ref> یا این که نضیر نام جد این قبیله است.<ref>اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۵۹.</ref> برخی دیگر آنان را اصالتاً از اهل [[حجاز]] نمی‌دانند و چون در کتب مذهبی خود، خوانده بودند که پیامبری از سرزمین [[مدینه]] ظهور خواهد کرد به آنجا کوچ کردند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، قصه‌هاای قرآن بر اساس تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۵، پنجم، ص ۶۰۳.</ref> و در این نظر نسب بنی‌نضیر را از نسل [[حضرت هارون علیه السلام|هارون بن عمران]] و از [[بنی اسرائیل|بنی‌اسرائیل]] می‌دانند که بعد از جنگ رومیان به [[یثرب]] گریختند.<ref>اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۵۷–۴۵۵.</ref>
 +
==موقعیت جغرافیایی بنی‌نضیر==
 +
بنی‌نضیر در محله‌ای که دارای دیوار و نخلستان بود، سکونت داشتند. آنان در منطقه عالیه در وادى مذینب که بخشى از مسیل بطحان است، فرود آمدند.<ref>  وفاء الوفاء، ۴/ ۸/ ۱۱ معجم البلدان، ۱/ ۴۴۶؛ ۵/ ۲۹۰. </ref> [[ابن عساکر|ابن عساکر]] و [[یاقوت حموی|یاقوت حموى]] از [[واقدی|واقدى]] نقل کرده‌اند که منازل بنى نضیر در ناحیه غرس و منطقه اطراف آن، مقبره حنظله<ref>  وفاء الوفاء، ۳/ ۱۰۷۵- ۱۰۷۶؛ معجم البلدان، ۴/ ۱۹۳. </ref> یا خطمه<ref> التنبیه و الاشراف، ۲۱۳. </ref> قرار داشت.
 +
سمهودى مى‌گوید: على الظاهر، بنى نضیر در منطقه نواعم سکونت داشتند و منازل و باغ‌هاى آنان تا ناحیه غرس و صافیه و صدقات [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) در این ناحیه امتداد داشت. شمارى از خانه‌ هاى بنى نضیر در ناحیه جفاف واقع بود ...
 +
من در حرّه واقع در شرق نواعم آثار چند دژ و یک قریه را در نزدیکى مذینب دیدم. به نظر مى ‌رسد که آن هم از منازل بنى نضیر باشد.
 +
 
 +
از جمله مواردى که دلالت دارد، بنى نضیر در شرق [[مدینه|مدینه]] سکونت داشتند، مى ‌توان به نمونه ‌هاى ذیل اشاره کرد:
 +
 
 +
#ابن کثیر مى‌ گوید: منازل بنى نضیر چند میل بیرون از مدینه در شرق آن واقع بود.<ref> تفسیر القرآن العظیم، ۴/ ۳۳۱. </ref>
 +
#صافیه، برقه، دلال و مثیب در جوار یکدیگر و بالاى باروهایى است که در پشت قصر [[مروان بن حکم|مروان بن حکم]] قرار دارد.<ref> تاریخ المدینه، ۱/ ۱۷۳. </ref> این مواضع از اموال مخیریق است که وصیت کرد، به پیامبر (ص) داده شود. این مرد از بنى نضیر بود و در [[غزوه احد|جنگ احد]] کشته شد. املاک وى که به پیامبر (ص) رسید، هفت مورد بود. علاوه بر چهار ملک پیش گفته، سه دیگر عبارت بودند از حسنى، اعواف و مشربه امّ ابراهیم. برخى گفته‌ اند: مخیریق از یهودیان [[بنی قینقاع|بنى قینقاع]] بود که در محله بنى نضیر زندگى مى ‌کرد و اموال او هم در همین منطقه قرار داشت. همه اموال مخیریق جزء صدقات رسول خدا (ص) بود.<ref> فتح البارى، ۶/ ۱۴۸؛ معجم البلدان، ۵/ ۲۹۰؛ تاریخ المدینه، ۱/ ۱۷۵؛ وفاء الوفاء، ۳/ ۹۹۰ </ref> بنابراین، حال که چهار ملک مذکور در جوار یکدیگر بودند و در بالاى باروهاى پشت قصر مروان بن حکم و در زمره اموال بنى نضیر باید دانست که مطابق دیدگاه مورّخان این باروها در نزدیکى غابه قرار داشت که خود در منطقه عوالى مدینه در جهت [[شام]] واقع بود.<ref>  وفاء الوفاء، ۴/ ۱۲۷۵. </ref>
 +
#تصریح کرده‌اند که مشربه ام ابراهیم از اموال مخیریق بود و در منطقه بنى نضیر در قف واقع بود. سایر اموال مخیریق نیز در نزدیکى قف قرار داشت.<ref>  وفاء الوفاء، ۴/ ۱۲۲۹- ۱۲۳۰؛ ۳/ ۸۲۶ </ref> مى ‌دانیم که قف در شرق مدینه واقع است و محله زهره در آن سوى آن.<ref> وفاء الوفاء، ۴/ ۱۲۲۹- ۱۲۳۰؛ ۳/ ۸۲۶ </ref>
 +
#تصریح کرده‌اند که بنى نضیر در قریه‌اى به نام زهره سکونت داشتند.<ref>  تاریخ الخمیس، ۱/ ۴۶۰؛ بحار الانوار، ۲۰/ ۱۶۴ </ref> زهره در شرق مدینه واقع بود و صافیه در همین منطقه قرار داشت. این هم از اموال مخیریق بود که در اختیار پیامبر (ص) قرار گرفت.<ref>  وفاء الوفاء، ۳/ ۹۹۳ </ref> مورّخان بیان کرده‌ اند که زهره یک منطقه بیابانى واقع در میان حرّه و منطقه سافله، در آن سوى قف بوده است.
 +
 
 +
==یادکرد قرآن از یهود بنی‌نضیر==
 +
 
 +
در [[قرآن]] به نام یهود بنی‌نضیر تصریح نشده است، اما [[آیه|آیاتی]] از قرآن در مورد ایشان، مخصوصاً به پیمان‌شکنی آنان پرداخته است.
 +
بخش عمده‌ای از "[[سوره حشر]]" درباره این قوم می‌باشد به طوری که نام دیگر این [[سوره]] را بنی‌نضیر گفته‌اند. در پی حادثه‌ای در [[معونه (بئر معونه)|بئر معونه]]، چند تن از [[صحابه]] توسط عامر بن طفیل و گروهی دیگر به قتل رسیدند. یکی از ایشان که جان سالم به در برده بود در راه [[مدینه]] دو تن از [[بنی عامر]] را که در صلح با [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله بودند، کشت. بنی‌عامر خواستار خونبها شدند، پیامبر صلی الله علیه و آله برای پرداخت خونبها از بنی‌نضیر که همپیمان بنی‌عامر بودند یاری طلبید. [[یهود|یهودیان]] پذیرفتند و در حالی که در صلح با پیامبر صلی الله علیه و آله بودند اما پنهانی تصمیم گرفتند پیامبر را به قتل برسانند. پیامبر صلی الله علیه و آله توسط [[وحی]] از این توطئه آگاه شد و به مدینه برگشت.<ref>دانش‌نامه قرآن، پیشین، ص ۳۹۴–۳۹۳.</ref> و همراه سپاهی به سوی بنی‌نضیر لشکرکشی کرد و این طایفه پیمان شکن را به مدت ۶ تا ۲۰ شب محاصره کردند.<ref>اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۷۹.</ref>
 +
 
 +
[[عبدالله بن ابی سلول|عبدالله بن ابی]] رئیس [[منافقان]]، بنی‌نضیر را از اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله بازداشت و به ایشان وعده همراهی و دفاع داد.<ref>دانش‌نامه جهان اسلام، پیشین، ص ۴۸۶. [[سوره حشر]]/۱۱ (ترجمه آیات از آیت الله مکارم شیرازی می‌باشد).</ref> اما این وعده هرگز تحقق نیافت.<ref>دانش‌نامه جهان اسلام، ص ۴۸۶.</ref> قرآن کریم می فرماید: {{متن قرآن|«لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا یخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا ینصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَیوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا ینصَرُونَ»}}<ref>. [[سوره حشر]]/۱۲.</ref>؛ اگر آنها را بیرون کنند با آنان بیرون نمی‌روند و اگر با آنها پیکار شود یاریشان نخواهند کرد و اگر یاریشان کنند پشت به میدان کرده فرار می‌کنند سپس کسی آنان را یاری نمی‌کند.
 +
 
 +
در ادامه محاصره، پیامبر صلی الله علیه و آله دستور می‌دهد درختان نخل ایشان بریده شود، به دلیل این که یهودیان به اموال خود علاقه شدیدی داشتند و این کار باعث تحریک ایشان می‌شد. دلیل دیگری که ذکر شده این که آن نخل‌ها مانع مانور سریع مسلمین بود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶، چهاردهم، چ۲۳، ص۴۸۶.</ref> و در اعتراض یهودیان به این امر، آیه‌ای نازل شد که این کار به اذن [[خدا]] بوده است.<ref>[[سوره حشر]]/۵.</ref>
  
== منابع ==
+
قرآن داستان تخریب قلعه بنی‌نضیر و فرار آنها را چنین بیان می‌کند: {{متن قرآن|«...مَا ظَنَنتُمْ أَن یخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیثُ لَمْ یحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یخْرِبُونَ بُیوتَهُم بِأَیدِیهِمْ وَأَیدِی الْمُؤْمِنِینَ»}}؛<ref>[[سوره حشر]]/۲.</ref> ...گمان نمی‌کردید آنان خارج شوند و خودشان نیز گمان می‌کردند که درهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع می‌شود. اما خداوند از آن‌جا که گمان نمی‌کردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند به گونه‌ای که خانه‌های خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران می‌کردند... .
  
[http://www.pajoohe.com/FA/index.php?Page=definition&UID=31725 بنی نضیر، علی محمودی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)]
+
به هر حال بنی‌ نضیر سرانجام تسلیم شدند و به غیر از دو تن از ایشان که مسلمان شدند، بقیه مال و سلاحشان را رها کردند.<ref>دانش‌نامه قرآن و قرآن پژوهی، پیشین، ص ۳۹۴.</ref> برخی به اذرعات [[شام]] و تعداد کمی به خیبر و گروهی به [[حیره]] تبعید شدند.<ref>تفسیر نمونه، پیشین، ص ۴۸۶.</ref> و چون جنگی در بین آنها صورت نگرفت، تصرف غنائم و اموال باقی مانده بر عهده [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله بود؛ حضرت با توافق [[انصار]]، اموال را در اختیار [[مهاجرین]] قرار داد.<ref>[[سوره حشر]]/ ۸-۶.</ref> و عمده زمین‌ها نیز در اختیار خود پیامبر قرار داشت و ایشان خود در آن کشاورزی می‌کردند.<ref>اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۸۵.</ref>
تاریخ بازیابی: 11 اردیبهشت 1392.
 
  
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
==منابع==
 +
*علی محمودی، بنی نضیر، [http://www.pajoohe.ir  دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: 11 اردیبهشت 1392.
 +
*سيرت جاودانه/ ترجمه‌ الصحيح من سيرة النبي الأعظم‌،جعفر مرتضى العاملى/ مترجم محمد سپهرى‌، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى‌، 1384ش‌.
 
[[رده:قبایل]]
 
[[رده:قبایل]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۶

"بنی‌نضیر" طایفه‌ای از یهودیان ساکن در مدینه بودند که در روند حوادث صدر اسلام نقش داشتند. روابط قبیلگی توان بالای نظامی و اقتصادی و دامنه نفوذ فرهنگی آنان، باعث چنین جایگاهی شده بود.[۱] آنها به دین خود سخت پایبند بودند و با طایفه‌ بزرگ خزرج همپیمان شدند. با پیامبر صلی الله علیه و آله نیز پیمان بسته بودند که با مسلمانان جنگ نکنند.[۲] و در صورت حمله دشمنان مدینه در کنار مسلمانان به دفاع بپردازند و از برقراری روابط اقتصادی با قریش خودداری کنند.[۳] اما سرانجام پیمان خود را زیر پا گذاشتند و پیامبر اسلام به جنگ با آنان پرداخت که به غزوه بنی نضیر مشهور شد.

موقعیت قبیله بنی‌نضیر

نسب بنی‌نضیر

در نسب یهودیان بنی‌نضیر میان مفسران اختلاف است. برخی آنان را طایفه‌ای از قبیله‌ جذام بن عدی می‌دانند که یهودی شدند و در کوه نضیر اقامت یافتند و از آن پس به نام این کوه خوانده شدند.[۴] یا این که نضیر نام جد این قبیله است.[۵] برخی دیگر آنان را اصالتاً از اهل حجاز نمی‌دانند و چون در کتب مذهبی خود، خوانده بودند که پیامبری از سرزمین مدینه ظهور خواهد کرد به آنجا کوچ کردند.[۶] و در این نظر نسب بنی‌نضیر را از نسل هارون بن عمران و از بنی‌اسرائیل می‌دانند که بعد از جنگ رومیان به یثرب گریختند.[۷]

موقعیت جغرافیایی بنی‌نضیر

بنی‌نضیر در محله‌ای که دارای دیوار و نخلستان بود، سکونت داشتند. آنان در منطقه عالیه در وادى مذینب که بخشى از مسیل بطحان است، فرود آمدند.[۸] ابن عساکر و یاقوت حموى از واقدى نقل کرده‌اند که منازل بنى نضیر در ناحیه غرس و منطقه اطراف آن، مقبره حنظله[۹] یا خطمه[۱۰] قرار داشت. سمهودى مى‌گوید: على الظاهر، بنى نضیر در منطقه نواعم سکونت داشتند و منازل و باغ‌هاى آنان تا ناحیه غرس و صافیه و صدقات پیامبر (ص) در این ناحیه امتداد داشت. شمارى از خانه‌ هاى بنى نضیر در ناحیه جفاف واقع بود ... من در حرّه واقع در شرق نواعم آثار چند دژ و یک قریه را در نزدیکى مذینب دیدم. به نظر مى ‌رسد که آن هم از منازل بنى نضیر باشد.

از جمله مواردى که دلالت دارد، بنى نضیر در شرق مدینه سکونت داشتند، مى ‌توان به نمونه ‌هاى ذیل اشاره کرد:

  1. ابن کثیر مى‌ گوید: منازل بنى نضیر چند میل بیرون از مدینه در شرق آن واقع بود.[۱۱]
  2. صافیه، برقه، دلال و مثیب در جوار یکدیگر و بالاى باروهایى است که در پشت قصر مروان بن حکم قرار دارد.[۱۲] این مواضع از اموال مخیریق است که وصیت کرد، به پیامبر (ص) داده شود. این مرد از بنى نضیر بود و در جنگ احد کشته شد. املاک وى که به پیامبر (ص) رسید، هفت مورد بود. علاوه بر چهار ملک پیش گفته، سه دیگر عبارت بودند از حسنى، اعواف و مشربه امّ ابراهیم. برخى گفته‌ اند: مخیریق از یهودیان بنى قینقاع بود که در محله بنى نضیر زندگى مى ‌کرد و اموال او هم در همین منطقه قرار داشت. همه اموال مخیریق جزء صدقات رسول خدا (ص) بود.[۱۳] بنابراین، حال که چهار ملک مذکور در جوار یکدیگر بودند و در بالاى باروهاى پشت قصر مروان بن حکم و در زمره اموال بنى نضیر باید دانست که مطابق دیدگاه مورّخان این باروها در نزدیکى غابه قرار داشت که خود در منطقه عوالى مدینه در جهت شام واقع بود.[۱۴]
  3. تصریح کرده‌اند که مشربه ام ابراهیم از اموال مخیریق بود و در منطقه بنى نضیر در قف واقع بود. سایر اموال مخیریق نیز در نزدیکى قف قرار داشت.[۱۵] مى ‌دانیم که قف در شرق مدینه واقع است و محله زهره در آن سوى آن.[۱۶]
  4. تصریح کرده‌اند که بنى نضیر در قریه‌اى به نام زهره سکونت داشتند.[۱۷] زهره در شرق مدینه واقع بود و صافیه در همین منطقه قرار داشت. این هم از اموال مخیریق بود که در اختیار پیامبر (ص) قرار گرفت.[۱۸] مورّخان بیان کرده‌ اند که زهره یک منطقه بیابانى واقع در میان حرّه و منطقه سافله، در آن سوى قف بوده است.

یادکرد قرآن از یهود بنی‌نضیر

در قرآن به نام یهود بنی‌نضیر تصریح نشده است، اما آیاتی از قرآن در مورد ایشان، مخصوصاً به پیمان‌شکنی آنان پرداخته است. بخش عمده‌ای از "سوره حشر" درباره این قوم می‌باشد به طوری که نام دیگر این سوره را بنی‌نضیر گفته‌اند. در پی حادثه‌ای در بئر معونه، چند تن از صحابه توسط عامر بن طفیل و گروهی دیگر به قتل رسیدند. یکی از ایشان که جان سالم به در برده بود در راه مدینه دو تن از بنی عامر را که در صلح با پیامبر صلی الله علیه و آله بودند، کشت. بنی‌عامر خواستار خونبها شدند، پیامبر صلی الله علیه و آله برای پرداخت خونبها از بنی‌نضیر که همپیمان بنی‌عامر بودند یاری طلبید. یهودیان پذیرفتند و در حالی که در صلح با پیامبر صلی الله علیه و آله بودند اما پنهانی تصمیم گرفتند پیامبر را به قتل برسانند. پیامبر صلی الله علیه و آله توسط وحی از این توطئه آگاه شد و به مدینه برگشت.[۱۹] و همراه سپاهی به سوی بنی‌نضیر لشکرکشی کرد و این طایفه پیمان شکن را به مدت ۶ تا ۲۰ شب محاصره کردند.[۲۰]

عبدالله بن ابی رئیس منافقان، بنی‌نضیر را از اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله بازداشت و به ایشان وعده همراهی و دفاع داد.[۲۱] اما این وعده هرگز تحقق نیافت.[۲۲] قرآن کریم می فرماید: «لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا یخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لَا ینصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَیوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا ینصَرُونَ»[۲۳]؛ اگر آنها را بیرون کنند با آنان بیرون نمی‌روند و اگر با آنها پیکار شود یاریشان نخواهند کرد و اگر یاریشان کنند پشت به میدان کرده فرار می‌کنند سپس کسی آنان را یاری نمی‌کند.

در ادامه محاصره، پیامبر صلی الله علیه و آله دستور می‌دهد درختان نخل ایشان بریده شود، به دلیل این که یهودیان به اموال خود علاقه شدیدی داشتند و این کار باعث تحریک ایشان می‌شد. دلیل دیگری که ذکر شده این که آن نخل‌ها مانع مانور سریع مسلمین بود.[۲۴] و در اعتراض یهودیان به این امر، آیه‌ای نازل شد که این کار به اذن خدا بوده است.[۲۵]

قرآن داستان تخریب قلعه بنی‌نضیر و فرار آنها را چنین بیان می‌کند: «...مَا ظَنَنتُمْ أَن یخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیثُ لَمْ یحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یخْرِبُونَ بُیوتَهُم بِأَیدِیهِمْ وَأَیدِی الْمُؤْمِنِینَ»؛[۲۶] ...گمان نمی‌کردید آنان خارج شوند و خودشان نیز گمان می‌کردند که درهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع می‌شود. اما خداوند از آن‌جا که گمان نمی‌کردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند به گونه‌ای که خانه‌های خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران می‌کردند... .

به هر حال بنی‌ نضیر سرانجام تسلیم شدند و به غیر از دو تن از ایشان که مسلمان شدند، بقیه مال و سلاحشان را رها کردند.[۲۷] برخی به اذرعات شام و تعداد کمی به خیبر و گروهی به حیره تبعید شدند.[۲۸] و چون جنگی در بین آنها صورت نگرفت، تصرف غنائم و اموال باقی مانده بر عهده پیامبر صلی الله علیه و آله بود؛ حضرت با توافق انصار، اموال را در اختیار مهاجرین قرار داد.[۲۹] و عمده زمین‌ها نیز در اختیار خود پیامبر قرار داشت و ایشان خود در آن کشاورزی می‌کردند.[۳۰]

پانویس

  1. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، اعلام قرآن، قم، بوستان، کتاب، ۱۳۸۶، ج۳، ص۴۵۵.
  2. خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانش‌نامه قرآن و قران پژوهی، تهران، دوستان و ناهید ۱۳۷۷، اول، ج۱، ص۳۹۳.
  3. دانش‌نامه قرآن، جهان اسلام، پیشین، ص ۴۸۶.
  4. حداد عادل، غلامعلی، دانش‌نامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ۱۳۷۷، اول، ج۴، ص۴۸۶.
  5. اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۵۹.
  6. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، قصه‌هاای قرآن بر اساس تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۵، پنجم، ص ۶۰۳.
  7. اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۵۷–۴۵۵.
  8. وفاء الوفاء، ۴/ ۸/ ۱۱ معجم البلدان، ۱/ ۴۴۶؛ ۵/ ۲۹۰.
  9. وفاء الوفاء، ۳/ ۱۰۷۵- ۱۰۷۶؛ معجم البلدان، ۴/ ۱۹۳.
  10. التنبیه و الاشراف، ۲۱۳.
  11. تفسیر القرآن العظیم، ۴/ ۳۳۱.
  12. تاریخ المدینه، ۱/ ۱۷۳.
  13. فتح البارى، ۶/ ۱۴۸؛ معجم البلدان، ۵/ ۲۹۰؛ تاریخ المدینه، ۱/ ۱۷۵؛ وفاء الوفاء، ۳/ ۹۹۰
  14. وفاء الوفاء، ۴/ ۱۲۷۵.
  15. وفاء الوفاء، ۴/ ۱۲۲۹- ۱۲۳۰؛ ۳/ ۸۲۶
  16. وفاء الوفاء، ۴/ ۱۲۲۹- ۱۲۳۰؛ ۳/ ۸۲۶
  17. تاریخ الخمیس، ۱/ ۴۶۰؛ بحار الانوار، ۲۰/ ۱۶۴
  18. وفاء الوفاء، ۳/ ۹۹۳
  19. دانش‌نامه قرآن، پیشین، ص ۳۹۴–۳۹۳.
  20. اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۷۹.
  21. دانش‌نامه جهان اسلام، پیشین، ص ۴۸۶. سوره حشر/۱۱ (ترجمه آیات از آیت الله مکارم شیرازی می‌باشد).
  22. دانش‌نامه جهان اسلام، ص ۴۸۶.
  23. . سوره حشر/۱۲.
  24. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶، چهاردهم، چ۲۳، ص۴۸۶.
  25. سوره حشر/۵.
  26. سوره حشر/۲.
  27. دانش‌نامه قرآن و قرآن پژوهی، پیشین، ص ۳۹۴.
  28. تفسیر نمونه، پیشین، ص ۴۸۶.
  29. سوره حشر/ ۸-۶.
  30. اعلام قرآن، پیشین، ص ۴۸۵.

منابع

  • علی محمودی، بنی نضیر، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: 11 اردیبهشت 1392.
  • سيرت جاودانه/ ترجمه‌ الصحيح من سيرة النبي الأعظم‌،جعفر مرتضى العاملى/ مترجم محمد سپهرى‌، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى‌، 1384ش‌.