منابع و پی نوشتهای متوسط
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اسراف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(6پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
جز (10پروژه: درج شناسه)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
 +
اسراف ضد اعتدال و ميانه روی است. در فرهنگ اسلامی اسراف و تجاوز از حد اعتدال چه در عقیده و چه در عمل  مذموم دانسته شده است. مطابق با قرآن و روایات اسراف حرام و از گناهان کبیره است.
  
 
==معنای اسراف==
 
==معنای اسراف==
سطر ۹۵: سطر ۹۶:
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
|شناسه= ضعیف
+
|شناسه= خوب
 
|عنوان بندی مناسب= خوب
 
|عنوان بندی مناسب= خوب
 
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
 
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط

نسخهٔ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۱۲

اسراف ضد اعتدال و ميانه روی است. در فرهنگ اسلامی اسراف و تجاوز از حد اعتدال چه در عقیده و چه در عمل مذموم دانسته شده است. مطابق با قرآن و روایات اسراف حرام و از گناهان کبیره است.

معنای اسراف

اسراف ضد اعتدال و ميانه روی است و شامل همه كارهای نظری و عملی انسان می شود؛ خودباوری بيش از اندازه نسبت به توان خويش و ديگری، پرخوری، پرخوابی، پرحرفی، زياده روی در بذل و بخـشش مال، خرج كردن مال در موارد بيهوده و حرام، خوردن مال حرام، خارج شدن از حد انسانيت و گناه كردن و گناهكار بودن، افراط در هر كاری...

اسراف نسبت به اشخاص فرق می كند و در بعضی از موارد حلال آن يك امر نسبی است؛ مثلا فردی ثروتش كم است، فرد ديگر ثروتش زياد كه بخشش ده هزارتومان نسبت به اولی اسراف است و نسبت به دومی اسراف نيست.

نهی از اسراف، برای زمينه سازی و ايجاد تعادل روحی و جسمی افراد مسلمان است. يك نمونه: اسلام از پرخوری نهی كرده، چرا؟ چون كه علت اصلی بيماري ها، پرخوری و پربودن معده بيش از ظرفيتش است.

فرق اسراف و تبذیر

اسراف به معنای تجاوز نمودن از حد اعتدال و میانه روی است اما تبذیر عبارت از بی جهت مصرف کردن چیزی است که موجب اتلاف آن شود به عبارت دیگر تبذیر ریخت و پاش نمودن را گویند. مثل اینکه یک نفر برای دو نفر مهمان غذای ده نفر را آماده کند.[۱]

علامت های اسراف کار

در حدیثی از امیرالمومنین علیه السلام آمده است :

لِلْمُسْرِفِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ يَأْكُلُ مَا لَيْسَ لَهُ وَ يَشْتَرِي مَا لَيْسَ لَهُ وَ يَلْبَسُ مَا لَيْسَ لَهُ
علامت اسراف كننده سه تا است؛ می خورد ان چیزی را که مال او نیست، می خرد آن چیزی را که مال او نیست و می پوشد آن چیزی را که مال او نیست. (من لايحضره الفقيه، ج3، ص167)

حكم اسراف در قرآن و روایات

مطابق با قرآن و روایات اسراف حرام و از گناهان کبیره است.

در قرآن

«وَكُلُوا واشْرَبُوا ولاتُسْرِفُوا إِنَّهُ لايُحِبُّ الْمُسْرِفين»؛ قرآن كريم می فرمايد: بخوريد و بياشاميد واسراف نكنيد البته كه خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد. (سوره اعراف، آيه 31)

«وَلاتُسْرِفُوا إِنَّهُ لايُحِبُّ الْمُسْرِفين»؛ اسراف نكنيد كه خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد. (سوره انعام، آيه 141)

«وَ أَنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ»؛ اسراف كنندگان اهل آتشند. (سوره غافر، آيه 43)

در روایات

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام فِي حَدِيثِ شَرَائِعِ الدِّينِ قَالَ وَالْكَبَائِرُ مُحَرَّمَةٌ وَهِی... وَالْإِسْرَافُ وَالتَّبْذِيرُ

امام صادق عليه السلام فرمود: اسراف و تبذير، از گناهان كبيره است. (وسائل الشيعة، ج15، ص331)

محبوبيت ميانه روی و مبغوض بودن اسراف نزد خدا و بيان بعضی مصاديق آن:

عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عليه السلام قَالَ إِنَّ الْقَصْدَ أَمْرٌ يُحِبُّهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ و َإِنَّ السَّرَفَ أَمْرٌ يُبْغِضُهُ اللَّهُ حَتَّی طَرْحَكَ النَّوَاةَ فَإِنَّهَا تَصْلُحُ لِلشَّيْءِ وَ حَتَّی صَبَّكَ فَضْلَ شَرَابِكَ؛ امام صادق عليه السلام فرمود: قصد (يعنی ميانه روی درهمه امور حلال وترك كارهای حرام) چيزی است كه خـداوند عزوجل، آن را دوست دارد و اسراف و زياده روی، كاری است كه خداوند آن را دوست ندارد، حتی هسته خرما را اگر فايده ای داشته باشد نبايد دور انداخت و باقيمانده آبی را كه می نوشيم نبايد دور بريزيم. (كافی، ج4، ص52)

اقسام اسراف

سه قسم اسراف است كه حرام است، يكی ضايع كردن مال است: عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عليه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يُبْغِضُ الْقِيلَ و َالْقَالَ وَ إِضَاعَةَ الْمَالِ وَ كَثْرَةَ السُّؤَالِ؛ امام رضا عليه السلام فرمودند: خداوند، پر حرفی و ضايع كردن مال و ازديگران چيز خواستن را دوست ندارد. (كافی، ج5، ص301)

قسم ديگر اسراف: مصرف چيزی كه برای بدن ما ضرردارد: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام إِنَّمَا الْإِسْرَافُ فِيمَا أَفْسَدَ الْمَالَ وَ أَضَرَّ بِالْبَدَن؛ امام صادق عليه السلام فرمودند: ضرر به مال يا بدن زدن، اسراف است. (كافي، ج4، ص53)

قسم ديگر اسراف: يكی ديگر از موارد اسراف، صرف كردن مال در محرمات و كار حرام مثلا در قمار بازی و در هر كار حرام ديگر.

حد اسراف و اقتار

امام صادق عليه السلام فرمودند: اسراف، جائی است كه مال را فاسد كند يا به بدن ضرر بزند. راوی پرسيد: اقتار چيست؟ فرمود: خوردن نان و نمك در حالي كه قدرت بيش از آن را داشته باشی. پرسيد: قصد و ميانه روی چيست؟ فرمود: نان و گوشت و شير و سركه و روغن (حيوانی) هر وقت يكی از آن ها را (و همه آن ها را يكجا استفاده نكند كه مضر بدن و اسراف است). (كافي، ج4، ص53)

امام صادق عليه السلام فرمودند: كم خوری از عفاف وپاكی است و پرخوری از اسراف است. (مستدرك الوسائل، ج16، ص213)

امام صادق علیه اسلام: از نافرمانی خدا بپرهيز و اسراف (زياده روی) نكن و تقتير (تنگدستی) هم نكن و حد وسط را رعايت كن بعد فرمود تبذير از اسراف است كه خداوند از آن نهی كرده است. (كافي، ج3، ص501)

امام صادق عليه السلام فرمود: چيزی كه برای بدن مفيد است، اسراف نيست. (كافی، ج4، ص53)

اسراف در عقائد

قسم ديگر اسراف، اسراف در عقائد است، اسراف در عقيده، آن است كه درمورد خودش يا ديگری، به چيزی كه دروغ است و شايسته نيست، معتقد شود، مثل فرعون كه گفت: «وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْري»؛ فرعون به مردم گفت: خدائی غير از خودم برای شما نمی شناسم. (سوره قصص آيه 28)

و خداوند او را از مسرفين خواند: «مإِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفين»؛ فرعون علو كرد و از مسرفين بود. (سوره دخان، 31)

در آيه ديگر، در مورد مسرفين اعتقادی مي فرمايد: «وَكَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ يُؤْمِن بِآيَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى»؛ اين چنين جزا می دهيم كسی را كه از حد ميانه روی بگذرد و به آيات پروردگارش ايمان نياورد كه عذاب آخرت شديد و پايه دار است. (آيه 127، سوره طه)

شهيد دستغيب در جلد 2 كتاب گناهان كبيره می نويسد: اسراف در افعال آن است كه آنچه را سزاوار نباشد، بجا آورد يا آنچه سزاوار است انجام بدهد، ترك كند.

گناه، اسراف است. بلكه هر گناهی از انسان سرزند، اسراف است و هر گناهكاری مسرف است چنانچه در قرآن می فرمايد: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»؛ ای بندگان من كه بر خودتان اسراف كرديد (و گناهانی را مرتكب شديد) از رحمت خدا نااميد نشويد كه خداوند تمامی گناهان او می آمرزد و او بسيار آمرزنده و مهربان است. (سوره زمر، آيه 53)

حتی در انفاق، اعتدال خوب است: قرآن كريم در توصيف عباد الرحمان می فرمايد: «وَالَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا و َلَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً»؛ يكی ازصفات بندگان صالح خدا اين است كه هنگام خرج يا مصرف يا بذل و بخشش به ديگران، اسراف و اقتار (يعنی زياده روی و تنگدستی) نمي كنند و حد وسط و ميانه روی رارعايت می كنند. (سوره فرقان، آيه 67)

امام صادق عليه السلام در تفسير آيه «وَالَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا ولَمْ يَقْتُرُوا و َكانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً». (سوره فرقان، آيه 67): مشتی ريگ برداشتند وطوری مشت خود رابستند كه هيچ مقدار از آن نريخت، فرمودند: اين اقتار (تنگدستی) است، سپس مشت ديگری ريگ برداشتند و دستشان را طوری باز كردند كه همه ريخت، فرمودند: اين اسراف است. بار ديگر مشت خود را پر از ريگ كردند و طوری مشتشان را بستند كه مقداری ريخت و مقداری ماند، آن گاه فرمودند: اين قوام است. (كافي، ج4، ص54)

ارزش وفضيلت رعايت ميانه روی

امام صادق عليه السلام فرمود:

إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً أَلْهَمَهُ الِاقْتِصَادَ و َحُسْنَ التَّدْبِيرِ وَ جَنَّبَهُ سُوءَ التَّدْبِيرِ وَ الْإِسْرَافَ؛
زمانی كه خداوند بخواهد به بنده ای خير برساند به او الهام می كند، ميانه روی وانتخاب راه و روش خوب و درست درزندگی را و به او دوری و پرهيز ازاسراف و برگزيدن روش های بد و غلط در زندگی را الهام می كند. (مستدرك الوسائل، ج15، ص266)

در پايان با توجه به اين همه آيات و رواياتی كه در مذمت و پرهيز از اسراف و گناه كبيره بودن آن وارد شده، شايسته است كه انسان به ياری خدا، مواظب تمام اعمال خود باشد تا در هيچ كار حتی كارهای حلال، گرفتار اين گناه بزرگ نشود.

با اميد اين كه انشاءالله همه مادر زندگی با رعايت دستورات انسان ساز و حيات بخش اسلام و پرهيز از اسراف و رعايت ميانه روی، انسان های خوشبخت و موفقی بشويم.

پانویس

  1. مبارزه با اسراف از دیدگاه اسلام و قرآن، گلستان قرآن، دي 1380 - شماره 103


منابع

گروهی از پژوهشگران، اسراف، سایت دانلود بوک، بخش با معصومین، بازیابی :2 بهمن 1391.

مبارزه با اسراف از دیدگاه اسلام و قرآن، گلستان قرآن، دي 1380 - شماره 103، بازیابی: 2 بهمن 1391