مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوعلی بلعمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
+
{{خوب}}
 +
ابوعلی بلعمی (متوفی حدود 383)، مورخ و ادیب ایرانی است که وزارت [[عبدالملك بن نوح]] و [[منصور بن نوح]] از پادشاهان سامانی را بر عهده داشت و به دستور منصور بن نوح «[[تاریخ طبرى]]» را از عربى به فارسى ترجمه كرد. بلعمى در این ترجمه بسیارى از موارد «تاریخ طبرى» را تلخیص كرده و در موارد بسیاری از منابع دیگری استفاده كرد به گونه ای که كتاب او حكم تألیف جدیدى را پیدا كرده است.
  
 
==ولادت==
 
==ولادت==
  
محمد بن محمد بن عبيدالله التميمي البلعمي معروف به ابوعلي بلعمي در بخارا تولد يافت. در ارتباط با دوران كودكي و ايام ابتدايي زندگي­اش اطلاع چنداني در دست نيست. وي فرزند بلعمي بزرگ، ابوالفضل محمد بن عبيدالله بلعمي (م 329) است.<ref>تهراني، آغا بزرگ، الذريعه، بيروت، دارالاضواء، بي تا، ج3، ص222 و صفا، ذبيح الله، تاريخ ادبيات ايران، فردوس،‌ 1378، هشتم، ج1، ص 619.</ref>
+
محمد بن محمد بن عبیدالله التمیمی البلعمی معروف به ابوعلی بلعمی در بخارا تولد یافت. در ارتباط با دوران كودكی و ایام ابتدایی زندگی­ اش اطلاع چندانی در دست نیست. وی فرزند بلعمی بزرگ، ابوالفضل محمد بن عبیدالله بلعمی (م 329) است.<ref>تهرانی، آغا بزرگ، الذریعه، بیروت، دارالاضواء، بی تا، ج3، ص222 و صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات ایران، فردوس،‌ 1378، هشتم، ج1، ص 619.</ref> که از وزیران سامانیان است
 +
 
 +
علت شهرت او به بلعمى به خاطر انتساب او و نیاكان وى به بلعمان از قراء مرو بود.
  
 
==دوران وزارت==
 
==دوران وزارت==
 +
ابوعلی نخستین بار در 349 هجری به جای ابومنصور یوسف بن اسحاق به وزارت عبدالملک بن نوح رسید. برکناری ابومنصور و سپرده شدن وزارت به ابوعلی با پشتیبانی آلپ تَکین (متوفی حدود 359) که فرمانده خراسان بود صورت گرفت و همین کار اتحاد و دوستی بیشتری بین ابوعلی و آلپ تکین برقرار کرد، و او حامی ابوعلی شد و این دو بر آن شدند که هیچ کاری بی رایزنی یکدیگر انجام ندهند.<ref name = "jahane islam">دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، مدخل "بلعمی" از شهناز رازپوش</ref>
  
پس از دوره وزارت يوسف بن اسحاق نوبت به وزارت ابوعلي محمد بن محمد بلعمي رسيد.<ref>نرشخي، ابوبكر محمد بن جعفر،‌ تاريخ بخارا، تهران، توس، 1363، دوم، ص 350.</ref> او اولين بار در سال 349 هجري به وزارت عبدالملك بن نوح ساماني رسيد.<ref>حداد عادل، غلامعلي، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنياد دايرة المعارف اسلامي، 1386، دوم،‌ ج4، ص 51.</ref>
+
ابوعلی پس از عبدالملک بن نوح وزیر منصور بن نوح سامانی شد اما مدت وزارت او در دربار منصور روشن نیست. و در این دوره وزارت، گاه از آنِ ابوعلی و زمانی در دست ابوجعفر عتبی بوده است.<ref name="jahane islam"/>
 
 
بلعمي علاوه بر وزارت عبدالملك بن نوح، وزير منصور بن عبدالملك بن نوح ساماني نيز بوده است.<ref>گريزي، عبدالحي بن ضحاك، زين الاخبار، تهران، دنياي كتاب، 1363، اول، ص 354 و مستوفي، حمدالله، تاريخ گزيده، تهران، اميركبير، 1364، سوم، ص 383.</ref>
 
 
 
وي در دوران وزارتش با «الپتگين» ارتباط بسيار نزديكي داشت و هيچ كاري بي­علم و مشورت او انجام نمي­داد.<ref>گرديزي، پيشين،‌ ص 356 و جوزجاني، منهاج سراج، طبقات ناصري، تهران، دنياي كتاب، 1363، ص 211.</ref> الپتگين كه موسس سلسله غزنويان داماد وي بوده است، در دوره عبدالملك ساماني فرمانده كل خراسان بود، او بعدها به غزنه رفت.<ref>سرپرسي سايكس، تاريخ ايران، ترجمه سيد محمدتقي فخرداعي گيلاني، تهران، افسون، 1380، هفتم، ج2، ص 35.</ref> ابوعلي بلعمي و آلپتگين به عنوان دو دوست، متحد و پشتيبان يكديگر بودند.<ref>گرديزي، پيشين، ص 356.</ref> بلعمي حتي بعضا امور سياسي مملكت را با مشورت با الپتگين انجام مي­داد.
 
 
 
ثعالبي در يتيمة الدهر مكرر از ابوعلي بلعمي نام مي­برد و از جمله از ابوالحسن علي بن حسن اللحام اشعاري در هجو او نقل كرده است.<ref>ثعالبي، يتيمة الدهر، بيروت، دارالكتب العلميه، 1403، ج4، ص 123.</ref>
 
  
==ابوعلي بلعمي و ترجمه تاريخ طبري==
+
==ابوعلی بلعمی و ترجمه تاریخ طبری==
  
ابوعلي بلعمي همانند پدرش در نشر زبان فارسي تاثير بسيار گذاشت و با اديبان آن دوره از جمله ابوبكر خوارزمي (م383 يا 390) دوستي و مكاتبه داشت.<ref>حداد عادل، پيشين، ص 52 به نقل از خوارزمي، رسائل ابي بكر الخوارزمي، قسطنطنيه، 1297، ص 30-31.</ref>
+
ابوعلی بلعمی همانند پدرش در نشر زبان فارسی تاثیر بسیار گذاشت و با ادیبان آن دوره از جمله [[ابوبكر خوارزمی]] (م383 یا 390) دوستی و مكاتبه داشت.<ref name="jahane islam"/>
  
يكي از كارهاي باارزش و ماندگار ابوعلي بلعمي، ترجمه و تلخيص تاريخ الرسل والملوك يا تاريخ طبري است. اين كتاب تاريخي به دستور منصور بن نوح ساماني كه حكومت را پس از برادرش عبدالملك در دست داشت، در سال 352 كه هنوز نيم قرن از وفات طبري نگذشته بود به فارسي ترجمه و تلخيص شد.<ref>آقا بزرگ تهراني، پيشين،‌ ج3، ص 222.</ref>
+
یكی از كارهای باارزش و ماندگار ابوعلی بلعمی، ترجمه و تلخیص تاریخ الرسل والملوك یا [[تاریخ طبری]] به دستور منصور بن نوح سامانی بود. او این کار را در سال 352 انجام داد كه هنوز نیم قرن از وفات طبری نگذشته بود.<ref>آقا بزرگ تهرانی، پیشین،‌ ج3، ص 222.</ref>
  
اين ترجمه كه شامل تمام تاريخ طبري است، ترجمه صرف و بدون تغيير اين كتاب نيست. تفاوت كار بلعمي با طبري در اين است كه بلعمي نام روات و اسناد را حذف كرده و از ذكر روايات مختلف در يك مورد كه در اصل عربي ذكر شده، احتراز كرده است. او از اختلاف روايت­هاي بر يك روايت كه در نزد مولف يا مترجم مرجح به نظر رسيده، اكتفا جسته است و هر جا روايتي ناقص يافته آن را از مآخذ ديگر و در متن كتاب نقل كرده است و اشاره نموده كه محمد بن جرير طبري اين روايت را نياورده است.<ref>طبري، محمد بن جرير، تاريخ طبري، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، اساطير، 1375، پنجم موخره، ج16، ص 56-55 به قلم مترجم.</ref> ديويد مورگان نيز معتقد است «اين اثر ابوعلي بلعمي را نمي­توان تنها ترجمه صرف كتاب تاريخ طبري دانست.<ref>مورگان، ديويد، ايران در قرون وسطي، ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، 1373، ص 29.</ref>
+
این ترجمه كه شامل تمام تاریخ طبری است، ترجمه صرف و بدون تغییر این كتاب نیست. تفاوت كار بلعمی با طبری در این است كه بلعمی نام روات و اسناد را حذف كرده و از ذكر روایات مختلف در یك مورد كه در اصل عربی ذكر شده، پرهیز کرده است. او از اختلاف روایت­ های بر یك روایت كه در نزد مولف یا مترجم مرجح به نظر رسیده، اكتفا جسته است و هر جا روایتی ناقص یافته آن را از مآخذ دیگر و در متن كتاب نقل كرده است و اشاره نموده كه محمد بن جریر طبری این روایت را نیاورده است.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1375، پنجم موخره، ج16، ص 56-55 به قلم مترجم.</ref>  
  
سيد ابوالقاسم فروزاني مي­نويسد: «از آنجا كه ترجمه­اي كه بلعمي از كتاب تاريخ الرسل والملوك به عمل آورده با حذف اسناد طولاني و نيز روايات متعدد در باب حادثه واحد همراه بوده و نيز در بعضي موارد به خصوص در مورد تاريخ باستاني ايران نكته­هايي در بردارد كه در اصل كتاب تاريخ طبري نيست، مي­توان اين ترجمه را كه به تاريخ بلعمي معروف است كتاب تاريخ مستقلي به شمار آورد و قديمي­ترين تاريخ عمومي فارسي دانست.<ref>فروزاني، سيد ابوالقاسم، تاريخ تحولات سياسي اجتماعي اقتصادي و فرهنگي ايران در دوره سامانيان، تهران، سمت، 1387، چهارم، ص 184.</ref> اثر بلعمي علاوه بر اضافاتي كه درباره پيدايش جهان و عقايد ايرانيان در باب آغاز آفرينش آدم علیه السلام و... دارد، حوادث را تا سال 355 هجري ذكر كرده است در حالي كه در تاريخ طبري حوادث تنها تا سال 302 آمده است بنابراين اين بخش، پيوستي بر تاريخ طبري محسوب مي­شود.
+
سید ابوالقاسم فروزانی می­ نویسد: «از آنجا كه ترجمه ­ای كه بلعمی از كتاب تاریخ الرسل والملوك به عمل آورده با حذف اسناد طولانی و نیز روایات متعدد در باب حادثه واحد همراه بوده و نیز در بعضی موارد به خصوص در مورد تاریخ باستانی ایران نكته ­هایی در بردارد كه در اصل كتاب تاریخ طبری نیست، می توان این ترجمه را كه به تاریخ بلعمی معروف است كتاب تاریخ مستقلی به شمار آورد و قدیمی­ترین تاریخ عمومی فارسی دانست.<ref>فروزانی، سید ابوالقاسم، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره سامانیان، تهران، سمت، 1387، چهارم، ص 184.</ref> اثر بلعمی علاوه بر اضافاتی كه درباره پیدایش جهان و عقاید ایرانیان در باب آغاز آفرینش آدم علیه السلام و... دارد، حوادث را تا سال 355 هجری ذكر كرده است در حالی كه در تاریخ طبری حوادث تنها تا سال 302 آمده است بنابراین این بخش، پیوستی بر تاریخ طبری محسوب می­شود.
  
ترجمه تاريخ طبري كه برخي نام آن را «تاريخنامه طبري» خوانده­اند، ماخذ و مرجع بسياري از ترجمه­هاي ديگر؛ مانند ترجمه تركي شده است. زيرا به واسطه اطناب و تفصيل تاريخ طبري و زيادي حجم آن و اختصار و شيوايي ترجمه بلعمي مورد توجه قرار گرفته است.<ref>طبري، پيشين، مقدمه، ص 56 به قلم مترجم.</ref>
+
ترجمه تاریخ طبری كه برخی نام آن را «تاریخنامه طبری» خوانده­ اند، ماخذ و مرجع بسیاری از ترجمه­ های دیگر؛ مانند ترجمه تركی شده است. زیرا به واسطه اطناب و تفصیل تاریخ طبری و زیادی حجم آن و اختصار و شیوایی ترجمه بلعمی مورد توجه قرار گرفته است.<ref>طبری، پیشین، مقدمه، ص 56 به قلم مترجم.</ref>
  
برخي معتقدند ترجمه تاريخ طبري توسط ابوعلي بلعمي شخصا صورت نگرفته، اين ترجمه توسط دبيران وي انجام گرفته است. محمد روشن مصحح تاريخ ­نامه طبري مي­نويسد: «ابوعلي بلعمي از پايه و مايه دانش، بهره چنداني نداشته و در اين كار واسطه­اي بيش نبوده و ترجمه ناب اين اثر توسط دبيران و منشيان دانشمند و گمنام ديوان سامانيان انجام شده است. سه تن يا سه گروه در اين كار اهتمام ورزيده­اند».<ref>بلعمي، ابوعلي، تاريخ نامه طبري، تهران، سروش، سوم، مقدمه محمد روشن، ج1، ص 12.</ref> اما برخي معتقدند براي اين ادعا دليل كافي در دست نيست.<ref>حداد عادل، پيشين، ص 52 به نقل از استوري، چارلز امبروز،‌ ادبيات فارسي بر مبناي تاليف استوري،‌ ترجمه آرين پور و ايزدي و كشاورز، تهران، منزوي، 1362 ج2، ص 427.</ref>
+
برخی معتقدند ترجمه تاریخ طبری توسط ابوعلی بلعمی شخصا صورت نگرفته، بلکه این ترجمه توسط دبیران وی انجام گرفته است. محمد روشن مصحح تاریخ ­نامه طبری می­ نویسد: «ابوعلی بلعمی از پایه و مایه دانش، بهره چندانی نداشته و در این كار واسطه­‌ای بیش نبوده و ترجمه ناب این اثر توسط دبیران و منشیان دانشمند و گمنام دیوان سامانیان انجام شده است.».<ref>بلعمی، ابوعلی، تاریخ نامه طبری، تهران، سروش، سوم، مقدمه محمد روشن، ج1، ص 12.</ref> اما برخی معتقدند برای این ادعا دلیل كافی در دست نیست.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ص 52 به نقل از استوری، چارلز امبروز،‌ ادبیات فارسی بر مبنای تالیف استوری،‌ ترجمه آرین پور و ایزدی و كشاورز، تهران، منزوی، 1362 ج2، ص 427.</ref>
  
در ارتباط با نام اين كتاب نيز بايد گفت برخي نام تاريخ بلعمي<ref>فروزاني، پيشين، ص 184.</ref> را براي اين اثر مورد استفاده قرار مي­دهند. اما برخي نام «ترجمه تاريخ طبري»<ref>قدياني، عباس، فرهنگ جامع تاريخ ايران، تهران، آرون، 1387، ششم، ج1، ص 78.</ref> و يا «تاريخنامه طبري» را درست مي­دانند. مصحح اين اثر در مقدمه آن، ذكر عنوان «تاريخ بلعمي» را براي اين كتاب نادرست شمرده است. ايشان آورده است: «سپاس خداي را كه تاريخنامه طبري كه به نادرست در پاره­اي از نگاشته­هاي پارسي «تاريخ بلعمي» خوانده شده است... به انجام رسيد».<ref>بلعمي، ابوعلي، پيشين،‌ ج1، ص 11.</ref>
+
در ارتباط با نام این كتاب نیز باید گفت برخی نام [[تاریخ بلعمی]]<ref>فروزانی، پیشین، ص 184.</ref> را برای این اثر مورد استفاده قرار می­دهند. اما برخی نام «ترجمه تاریخ طبری»<ref>قدیانی، عباس، فرهنگ جامع تاریخ ایران، تهران، آرون، 1387، ششم، ج1، ص 78.</ref> و یا «تاریخنامه طبری» را درست می­‌دانند. مصحح این اثر در مقدمه آن، ذكر عنوان «تاریخ بلعمی» را برای این كتاب نادرست شمرده است. ایشان آورده است: «سپاس خدای را كه تاریخنامه طبری كه به نادرست در پاره ­ای از نگاشته­ های پارسی «تاریخ بلعمی» خوانده شده است... به انجام رسید».<ref>بلعمی، ابوعلی، پیشین،‌ ج1، ص 11.</ref>
  
 
==وفات==
 
==وفات==
وفات بلعمي به سال 363 هجري بوده است.<ref>نرشخي، پيشين، ص 350.</ref> برخي هم سال وفات او را 383 هجري ذكر كرده­اند.<ref> بلعمي، پيشين، ج1، ص 15 مقدمه به قلم مصحح محمد روشن و حداد عادل، پيشين،‌ ج4، ص 51.</ref>
+
تاریخ مرگ بلعمی چندان روشن نیست . گردیزی در کتاب زين الاخبار آن را در 363 ضبط کرده است که ظاهراً درست نیست ، چون عتبی در تاریخ یمینی ذیل رویدادهای 383 از ابوعلی یاد کرده است. بنابراین، مرگ بلعمی باید در این سال یا پس از آن روی داده باشد.<ref name="jahane islam"/>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۳۸: سطر ۳۶:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=46899 يدالله حاجي زاده، خاندان بلعمي، سایت پژوهه]، بازیابی: 4 بهمن 1391.
+
*یدالله حاجی زاده، خاندان بلعمی، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: 4 بهمن 1391
 +
*انجمن مفاخر فرهنگی، [[اثر آفرینان]]، ج 2، ص 69.
 +
*دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، مدخل بلعمی از شهناز رازپوش
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده=دارد
 +
}}
  
 
[[رده:دولتمردان]]
 
[[رده:دولتمردان]]
 
[[رده:تاریخ نویسان]]
 
[[رده:تاریخ نویسان]]
 
[[رده:علمای قرن چهارم]]
 
[[رده:علمای قرن چهارم]]
 +
[[رده:ادیبان]]

نسخهٔ ‏۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۲

ابوعلی بلعمی (متوفی حدود 383)، مورخ و ادیب ایرانی است که وزارت عبدالملك بن نوح و منصور بن نوح از پادشاهان سامانی را بر عهده داشت و به دستور منصور بن نوح «تاریخ طبرى» را از عربى به فارسى ترجمه كرد. بلعمى در این ترجمه بسیارى از موارد «تاریخ طبرى» را تلخیص كرده و در موارد بسیاری از منابع دیگری استفاده كرد به گونه ای که كتاب او حكم تألیف جدیدى را پیدا كرده است.

ولادت

محمد بن محمد بن عبیدالله التمیمی البلعمی معروف به ابوعلی بلعمی در بخارا تولد یافت. در ارتباط با دوران كودكی و ایام ابتدایی زندگی­ اش اطلاع چندانی در دست نیست. وی فرزند بلعمی بزرگ، ابوالفضل محمد بن عبیدالله بلعمی (م 329) است.[۱] که از وزیران سامانیان است

علت شهرت او به بلعمى به خاطر انتساب او و نیاكان وى به بلعمان از قراء مرو بود.

دوران وزارت

ابوعلی نخستین بار در 349 هجری به جای ابومنصور یوسف بن اسحاق به وزارت عبدالملک بن نوح رسید. برکناری ابومنصور و سپرده شدن وزارت به ابوعلی با پشتیبانی آلپ تَکین (متوفی حدود 359) که فرمانده خراسان بود صورت گرفت و همین کار اتحاد و دوستی بیشتری بین ابوعلی و آلپ تکین برقرار کرد، و او حامی ابوعلی شد و این دو بر آن شدند که هیچ کاری بی رایزنی یکدیگر انجام ندهند.[۲]

ابوعلی پس از عبدالملک بن نوح وزیر منصور بن نوح سامانی شد اما مدت وزارت او در دربار منصور روشن نیست. و در این دوره وزارت، گاه از آنِ ابوعلی و زمانی در دست ابوجعفر عتبی بوده است.[۲]

ابوعلی بلعمی و ترجمه تاریخ طبری

ابوعلی بلعمی همانند پدرش در نشر زبان فارسی تاثیر بسیار گذاشت و با ادیبان آن دوره از جمله ابوبكر خوارزمی (م383 یا 390) دوستی و مكاتبه داشت.[۲]

یكی از كارهای باارزش و ماندگار ابوعلی بلعمی، ترجمه و تلخیص تاریخ الرسل والملوك یا تاریخ طبری به دستور منصور بن نوح سامانی بود. او این کار را در سال 352 انجام داد كه هنوز نیم قرن از وفات طبری نگذشته بود.[۳]

این ترجمه كه شامل تمام تاریخ طبری است، ترجمه صرف و بدون تغییر این كتاب نیست. تفاوت كار بلعمی با طبری در این است كه بلعمی نام روات و اسناد را حذف كرده و از ذكر روایات مختلف در یك مورد كه در اصل عربی ذكر شده، پرهیز کرده است. او از اختلاف روایت­ های بر یك روایت كه در نزد مولف یا مترجم مرجح به نظر رسیده، اكتفا جسته است و هر جا روایتی ناقص یافته آن را از مآخذ دیگر و در متن كتاب نقل كرده است و اشاره نموده كه محمد بن جریر طبری این روایت را نیاورده است.[۴]

سید ابوالقاسم فروزانی می­ نویسد: «از آنجا كه ترجمه ­ای كه بلعمی از كتاب تاریخ الرسل والملوك به عمل آورده با حذف اسناد طولانی و نیز روایات متعدد در باب حادثه واحد همراه بوده و نیز در بعضی موارد به خصوص در مورد تاریخ باستانی ایران نكته ­هایی در بردارد كه در اصل كتاب تاریخ طبری نیست، می توان این ترجمه را كه به تاریخ بلعمی معروف است كتاب تاریخ مستقلی به شمار آورد و قدیمی­ترین تاریخ عمومی فارسی دانست.[۵] اثر بلعمی علاوه بر اضافاتی كه درباره پیدایش جهان و عقاید ایرانیان در باب آغاز آفرینش آدم علیه السلام و... دارد، حوادث را تا سال 355 هجری ذكر كرده است در حالی كه در تاریخ طبری حوادث تنها تا سال 302 آمده است بنابراین این بخش، پیوستی بر تاریخ طبری محسوب می­شود.

ترجمه تاریخ طبری كه برخی نام آن را «تاریخنامه طبری» خوانده­ اند، ماخذ و مرجع بسیاری از ترجمه­ های دیگر؛ مانند ترجمه تركی شده است. زیرا به واسطه اطناب و تفصیل تاریخ طبری و زیادی حجم آن و اختصار و شیوایی ترجمه بلعمی مورد توجه قرار گرفته است.[۶]

برخی معتقدند ترجمه تاریخ طبری توسط ابوعلی بلعمی شخصا صورت نگرفته، بلکه این ترجمه توسط دبیران وی انجام گرفته است. محمد روشن مصحح تاریخ ­نامه طبری می­ نویسد: «ابوعلی بلعمی از پایه و مایه دانش، بهره چندانی نداشته و در این كار واسطه­‌ای بیش نبوده و ترجمه ناب این اثر توسط دبیران و منشیان دانشمند و گمنام دیوان سامانیان انجام شده است.».[۷] اما برخی معتقدند برای این ادعا دلیل كافی در دست نیست.[۸]

در ارتباط با نام این كتاب نیز باید گفت برخی نام تاریخ بلعمی[۹] را برای این اثر مورد استفاده قرار می­دهند. اما برخی نام «ترجمه تاریخ طبری»[۱۰] و یا «تاریخنامه طبری» را درست می­‌دانند. مصحح این اثر در مقدمه آن، ذكر عنوان «تاریخ بلعمی» را برای این كتاب نادرست شمرده است. ایشان آورده است: «سپاس خدای را كه تاریخنامه طبری كه به نادرست در پاره ­ای از نگاشته­ های پارسی «تاریخ بلعمی» خوانده شده است... به انجام رسید».[۱۱]

وفات

تاریخ مرگ بلعمی چندان روشن نیست . گردیزی در کتاب زين الاخبار آن را در 363 ضبط کرده است که ظاهراً درست نیست ، چون عتبی در تاریخ یمینی ذیل رویدادهای 383 از ابوعلی یاد کرده است. بنابراین، مرگ بلعمی باید در این سال یا پس از آن روی داده باشد.[۲]

پانویس

  1. تهرانی، آغا بزرگ، الذریعه، بیروت، دارالاضواء، بی تا، ج3، ص222 و صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات ایران، فردوس،‌ 1378، هشتم، ج1، ص 619.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، مدخل "بلعمی" از شهناز رازپوش
  3. آقا بزرگ تهرانی، پیشین،‌ ج3، ص 222.
  4. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1375، پنجم موخره، ج16، ص 56-55 به قلم مترجم.
  5. فروزانی، سید ابوالقاسم، تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره سامانیان، تهران، سمت، 1387، چهارم، ص 184.
  6. طبری، پیشین، مقدمه، ص 56 به قلم مترجم.
  7. بلعمی، ابوعلی، تاریخ نامه طبری، تهران، سروش، سوم، مقدمه محمد روشن، ج1، ص 12.
  8. دانشنامه جهان اسلام، ص 52 به نقل از استوری، چارلز امبروز،‌ ادبیات فارسی بر مبنای تالیف استوری،‌ ترجمه آرین پور و ایزدی و كشاورز، تهران، منزوی، 1362 ج2، ص 427.
  9. فروزانی، پیشین، ص 184.
  10. قدیانی، عباس، فرهنگ جامع تاریخ ایران، تهران، آرون، 1387، ششم، ج1، ص 78.
  11. بلعمی، ابوعلی، پیشین،‌ ج1، ص 11.


منابع

  • یدالله حاجی زاده، خاندان بلعمی، دانشنامه پژوهه، بازیابی: 4 بهمن 1391
  • انجمن مفاخر فرهنگی، اثر آفرینان، ج 2، ص 69.
  • دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، مدخل بلعمی از شهناز رازپوش