آیه 58 سوره یس

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۸ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها) (معانی کلمات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ

مشاهده آیه در سوره


<<57 آیه 58 سوره یس 59>>
سوره : سوره یس (36)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

(فرشتگان رحمت) بر آنان از خدای مهربان سلام و تحیّت رسانند.

با سلام [ی پرارزش و سلامت بخش] که گفتاری از پروردگاری مهربان است.

از جانب پروردگار[ى‌] مهربان [به آنان‌] سلام گفته مى‌شود.

و سلامى كه سخن پروردگار مهربان است.

بر آنها سلام (و درود الهی) است؛ این سخنی است از سوی پروردگاری مهربان!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

‘Peace!’—a watchword from the all-merciful Lord.

Peace: a word from a Merciful Lord.

The word from a Merciful Lord (for them) is: Peace!

"Peace!" - a word (of salutation) from a Lord Most Merciful!

معانی کلمات آیه

«سَلامٌ»: درود. بدل (ما) یا مبتدا و خبر آن محذوف است: سَلامٌ عَلَیْکُمْ. «قَوْلاً»: مفعول مطلق فعل محذوف است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ «55»

بى شك اهل بهشت در آن روز به خوشى مشغولند.

هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ «56»

آنان و همسرانشان در زير سايه‌ها بر تخت‌هاى زينتى تكيه مى‌زنند.

لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ «57» سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ «58»

در آن جا (هر گونه) ميوه براى آنان مهيّا است و هر آن چه بخواهند برايشان موجود است. سلام، سخن پروردگار مهربان به آنان است.

نکته ها

«شُغُلٍ» به معناى امرى است كه انسان را به خود مشغول كند. «فاكِهُونَ» از «فكاهة» به معناى سخن مسرّت‌آميز است.

«ارائك» جمع «اريكة» به معناى تخت مزيّن در حجله عروس است.

در بهشت از هر سو سلام است؛

خداوند به آنان سلام مى‌كند: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ»

فرشتگان سلام مى‌كنند: «وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» «1»

اهل بهشت نيز به يكديگر سلام مى‌كنند. «تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ» «2»

«1». رعد، 24.

«2». يونس، 10.

جلد 7 - صفحه 549

پیام ها

1- در بهشت، بيكار نيست. «فِي شُغُلٍ» ( «شُغُلٍ» كه با تنوين و به اصطلاح نكره آمده به معناى مشغله‌اى است كه كنه و عمق آن ناشناخته و وصف‌ناپذير است.)

2- در بهشت، غم و اندوه نيست. «فاكِهُونَ»

3- در بهشت، زندگى بدون مرگ، سلامتى بى مرض، جوانى بى پيرى، عزّت بى‌ذلّت، نعمت بى محنت، بقا بى‌فنا، خشنودى بى خشم و انس بى وحشت است. «فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ»

4- در بهشت، تنهايى نيست. «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ»

5- مسكن بهشتى آرامش بخش است. «فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ»

6- نشستن بر تخت و صندلى، به نشستن روى زمين برترى دارد. «عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ»

7- در بهشت بهترين تغذيه است. «لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ» (فاكهة به صورت نكره آمده تا علامت آن باشد كه با ميوه‌هاى آن چنانى پذيرايى مى‌شوند).

8- در بهشت محدوديّت نيست. «وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ» ( «يَدَّعُونَ» به معناى آن است كه هر چه مى‌خواهى بخواه و تمنّا كن.)

9- معاد جسمانى است. (كلمات ميوه و همسر و تخت نشانه‌ى آن است كه در قيامت با همين جسم زندگى خواهيم كرد).

10- در بهشت رضا و سلامى با عظمت از خدا دريافت مى‌شود. سَلامٌ قَوْلًا ...

11- دريافت سلام الهى، آرزو و خواسته بهشتيان است. وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ سَلامٌ‌ ...

تفسير نور(10جلدى)، ج‌7، ص: 550

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ (58)

سَلامٌ قَوْلًا: مر ايشان راست سلامتى و تحيتى مشعر بر امنيت و سلامت و سبوغ نعمت و كرامت كه گفته شود گفتنى، مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ‌: از جانب پروردگار

جلد 11 - صفحه 88

مهربان. جابر بن عبد اللّه انصارى روايت نموده كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله فرمود كه: اهل بهشت در نعمت مستغرق باشند كه ناگاه نورى بر ايشان ساطع و لامع گردد، چون سربالا كنند از آن نور صدا آيد: (السلام عليكم يا اهل الجنه) و اين غايت تمناى ايشان باشد. «1» يا ملائكه سلام خدا را به ايشان رسانند.

يا هر وقت ملائكه به زيارت ايشان آيند بر ايشان سلام كنند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى‌ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ (51) قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (52) إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ (53) فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (54) إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ (55)

هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ (56) لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ (57) سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ (58) وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ (59) أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (60)

ترجمه‌

و دميده شود در صور پس آنگاه آنها از قبرها بسوى پروردگارشان ميشتابند

گويند اى واى بر ما كه برانگيخت ما را از خوابگاهمان اينست آنچه وعده داده بود خداى بخشنده و راست گفتند پيغمبران‌

نباشد آن مگر يك فرياد

جلد 4 صفحه 412

پس آنگاه آنها جماعتى هستند نزد ما حاضر شدگان‌

پس امروز ستم نميشود كسى بچيزى و جزا داده نمى‌شويد مگر آنچه بوديد كه ميكرديد

همانا اهل بهشت امروز در شغل خوشى لذت برندگانند

ايشان و زنانشان در سايه‌هائى بر تختها تكيه زنندگانند

براى ايشان در آن ميوه است و براى ايشان است در آن آنچه ميخواهند

تحيّت سلامتى است گفتارى از پروردگارى مهربان‌

و جدا شويد امروز اى گناهكاران‌

آيا مقرّر نداشتيم با شما اى فرزندان آدم كه پرستش نكنيد شيطان را همانا او براى شما دشمنى است آشكار.

تفسير

اين نفخه و دميدن دوم اسرافيل است در صور كه آنرا نفخه احياء خوانند و آن بعد از باريدن بارانى است كه داراى خاصيّت منى است چهل روز بر زمين پس ناگهان خلق از قبور برخواسته و ببارگاه الهى ميشتابند و گمان ميكنند اينمدّت خواب بوده‌اند و از بيم حساب با خود گويند اى واى بر ما چه كس برانگيخت ما را از خوابگاهمان ملائكه در جواب گويند اينست آنچه وعده كرده بود خدا و راست گفتند پيمبران او چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و محتمل است اول از هول محشر اين سؤال را نموده باشند و بعدا بالهام خدا خودشان اقرار نموده باشند كه اين همان وعده خدا و پيغمبران است كه بما در دنيا داده بودند چنانچه بعضى گفته‌اند كه تمامى كلام خودشان است و ظاهر است و در جوامع از على عليه السّلام نقل نموده كه من بعثنا بمن حرف جرّ و صيغه مصدر قرائت فرموده است و نيز گفته شده اينكه خودشان را خواب پنداشتند براى آنستكه بين نفخه اوّل و دوّم عذاب نيست يا عذاب قبر را در برابر احوال خود در قيامت خواب پنداشته‌اند و از أبو ذر غفارى ره نقل شده كه ميان مردن مردم و زنده شدنشان نيست مگر مانند خوابى و بيدار شدن از آن در هر حال زنده نمودن تمام خلق آنروز براى خدا كارى ندارد فقط يك فرياد براى احضار لازم دارد كه در صور بعمل آيد و همه خلق اوّلين و آخرين مجتمعا در صحراى محشر حاضر شوند و در پيشگاه الهى قيام نمايند و خداوند هم براى آنها بعدل قيام نموده ذرّه‌ئى از ميزان استحقاق بندگان براى ثواب كم نفرمايد و بدون استحقاق عذابشان نكند چون ظلم بود بلكه جزاى هر كس را بميزان استحقاقش عطا فرمايد از خوب‌

جلد 4 صفحه 413

و بد و از فضلش بر خوب افزايد و از قهرش بر بد نيفزايد و اهل بهشت در آنروز مشغوليّات خوبى دارند و آن معاشرت و مقاربت حوريان است كه ابروهاشان مانند هلال است و مژگانشان مانند پرهاى بلند بال كركسها است و با آنها سرگرم بتفكّه و ملاعبه ميباشند چنانچه قمّى ره و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در نفحات نقل نموده كه يكمؤمن داراى قوّه صد مرد شود در خوردن و آشاميدن و جماع كردن و در يكروز صد حوريّه بكر را تصرف نمايد و بعضى گفته‌اند مشغول باستماع نغمات خوشند و التذاذ از نعمتهاى گوناگون بهشت و توجّهى بأحوال اهل محشر ندارند با يكديگر شوخى و مزاح ميكنند و خوشحال و متعجّب از حال خودشانند و اگر زنان آنها در دنيا اهل ايمان باشند و مايل بمعاشرت با يكديگر براى انسشان بهم مردها با زنهاشان در سايه‌هاى درختان بهشت كه مانع از حرارت و برودت هوا يا نگاه كسى بآنها باشد بر روى تختهائى مانند حجله عروس و داماد آراسته بزيور و بپرده‌ها نشسته و تكيه داده‌اند چنانچه از امام باقر عليه السّلام نقل شده است و شايد مراد از ظلال همان پرده‌هاى تجمّلى باشد و ظلل نيز قرائت شده است كه جمع ظلّه بمعناى سايبان است و ظلال در جمع آن و ظلّ هم استعمال شده است و براى ايشان است در آن از هر نوع ميوه و آنچه ميخواهند و آنچه تمنّا دارند و آنچه ميخواستند در دنيا از درجات بهشت و نعيم آن و براى ايشان است تحيّت و سلام قولى يعنى تلفّظى از خداى مهربان در وقت تجلّى او بنورى كه مشرف بر آنها شده و بعد از ديدن از تمام لذائذ غافل شوند چون صوت سلام را از آن نور بشنوند و بدانند كه خدا بآنها سلام فرموده و تقدير كلام آنستكه سلام يقوله اللّه قولا من ربّ رحيم و بعضى آنرا بسلام ملائكه از جانب خدا تفسير نموده‌اند و در هر حال متضمّن مژده سلامتى و ايمنى از جميع بليّات و آفات است چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه سلام از خدا امان است و خداوند باهل جهنّم خطاب ميفرمايد كه جدا و ممتاز شويد از اهل بهشت و آنها جدا ميشوند پس بهشتى‌ها ببهشت ميروند و جهنّمى‌ها بجهنّم چنانچه فرموده و روز كه قيامت برپا شود مردم متفرّق ميشوند فريقى در بهشت و فريقى در جهنم جاى گير خواهند شد و قمى ره نقل نموده كه مردم در روز قيامت وقتى جمع شدند بقدرى مى‌ايستند و عرق‌

جلد 4 صفحه 414

ميريزند كه تا بدهانشان ميرسد پس عرضه ميدارند پروردگارا حساب ما را برس اگرچه بجهنّم رويم پس خداوند بادهايى را ميفرستد كه آنها را از يكديگر جدا ميكنند و ندا ميرسد كه ممتاز شويد امروز اى گنه‌كاران از اهل ايمان پس ممتاز شوند از يكديگر و گنه‌كاران بجهنّم روند و كسانيكه در قلبشان ايمان بوده ببهشت و خطاب عتاب‌آميز بگنه‌كاران شود كه آيا عهد ننمودم من با شما در عالم ذرّ يا امر ننمودم بشما بتوسط انبياء و اولياء در دنيا كه عبادت نكنيد شيطان را باطاعت دستورات او چون هر كس اطاعت كند كسى را در معصيت خدا عبادت نموده است او را چنانچه در باره يهود و نصارى خداوند فرموده احبار و رهبانان خودشان را پروردگاران خودشان قرار دادند چون حلال و حرامى براى آنها معيّن نمودند و آنان اطاعت كردند و كسيكه عبادت كند غير خدا را عبادت نموده هواى نفس خود را چنانچه خدا فرموده آيا پس ديدى تو كسيرا كه قرار داد هواى خود را خداى خود و كسيكه عبادت كند هواى نفس را عبادت نموده است شيطان را در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مرديرا اطاعت كند در معصيتش عبادت نموده است او را و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه گوش بدهد بگوينده‌ئى پس عبادت نموده است او را پس اگر گوينده از خدا نقل ميكند عبادت نموده است خدا را و اگر از شيطان نقل ميكند عبادت نموده است شيطان را و دشمنى شيطان با بنى آدم از بدو خلقت آنها واضح بوده و هست و شغل بسكون و فكهين بدون الف نيز قرائت شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


سَلام‌ٌ قَولاً مِن‌ رَب‌ٍّ رَحِيم‌ٍ (58)

سلام‌ ‌بر‌ اهل‌ بهشت‌ قوليست‌ ‌از‌ پروردگار رحيم‌.

كلام‌ ‌در‌ سلام‌ بسيار طويل‌ الذيل‌ ‌است‌ ‌ما ‌در‌ مجلد اول‌ ‌اينکه‌ تفسير ‌از‌ صفحه 196 ‌الي‌ صفحه 202 ‌در‌ هفت‌ صفحه‌ بمناسبت‌ سلام‌ نماز قسمتي‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ ‌در‌ معني‌ سلام‌ و سلام‌ ‌بر‌ پيغمبر و ائمه‌ اطهار و ملائكه‌ و ‌در‌ ‌اينکه‌ جا بچند جمله‌ اشاره‌ ميكنيم‌ سلام‌ يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ الهيست‌ هُوَ المَلِك‌ُ القُدُّوس‌ُ السَّلام‌ُ المُؤمِن‌ُ المُهَيمِن‌ُ العَزِيزُ الجَبّارُ المُتَكَبِّرُ حشر آيه 23 ‌يعني‌ ‌از‌ كليه عيوب‌ و نواقص‌ عاري‌ و بريست‌ و آيات‌ ‌در‌ باب‌ سلام‌ بسيار ‌است‌ ‌در‌ اوصاف‌ عباد الرحمن‌ ميفرمايد وَ إِذا خاطَبَهُم‌ُ الجاهِلُون‌َ قالُوا سَلاماً فرقان‌ آيه 64 ‌در‌ اوصاف‌ مقربين‌ ‌در‌ بهشت‌ ميفرمايد لا يَسمَعُون‌َ فِيها لَغواً وَ لا تَأثِيماً إِلّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً واقعه‌ آيه 24 و 25 ‌در‌ حق‌ يحيي‌ ميفرمايد وَ سَلام‌ٌ عَلَيه‌ِ يَوم‌َ وُلِدَ وَ يَوم‌َ يَمُوت‌ُ وَ يَوم‌َ يُبعَث‌ُ حَيًّا مريم‌ آيه 15 ‌در‌ حق‌ عيسي‌ ميفرمايد وَ السَّلام‌ُ عَلَي‌َّ يَوم‌َ وُلِدت‌ُ وَ يَوم‌َ أَمُوت‌ُ وَ يَوم‌َ أُبعَث‌ُ حَيًّا مريم‌ آيه 34 ‌در‌ وصف‌ اصحاب‌ يمين‌ ‌در‌ بهشت‌ ميفرمايد فَسَلام‌ٌ لَك‌َ مِن‌ أَصحاب‌ِ اليَمِين‌ِ واقعه‌ آيه 90 ‌در‌ وصف‌ بهشت‌ ميفرمايد لَهُم‌ دارُ السَّلام‌ِ عِندَ رَبِّهِم‌ انعام‌ آيه 127 ‌در‌ سلام‌ ملائكه‌ باهل‌ بهشت‌ يَقُولُون‌َ سَلام‌ٌ عَلَيكُم‌ ادخُلُوا الجَنَّةَ بِما كُنتُم‌ تَعمَلُون‌َ نحل‌ آيه 24 و ‌غير‌ اينها مقام‌ اهل‌ بهشت‌ بجايي‌ ميرسد ‌که‌ خداوند متعال‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ سلام‌ ميفرستد.

سَلام‌ٌ قَولًا مِن‌ رَب‌ٍّ رَحِيم‌ٍ و سلام‌ الهي‌ بشارتيست‌ ‌بر‌ اهل‌ بهشت‌ ‌که‌ هيچگونه‌ آفتي‌ بلائي‌ مصيبتي‌ همّي‌ و غمّي‌ ‌براي‌ ‌شما‌ نيست‌ نه‌ پيري‌ داريد نه‌

جلد 15 - صفحه 94

مرض‌ پيدا ميكنيد نه‌ ميميريد هميشه‌ مخلّد هستيد خوش‌ و خرم‌ ‌در‌ ناز و نعمت‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 58)- اما مهمتر از همه همان مواهب معنوی است که در این آیه به آن اشاره کرده، می‌فرماید: «برای آنها سلام و تهنیت الهی است، این سخنی است از ناحیه پروردگار رحیم و مهربان آنها» (سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ).

ج4، ص103

این ندای روح افزا و نشاط بخش و مملوّ از مهر و محبت او چنان روح انسان را در خود غرق می‌کند، و به او لذت و شادی و معنویت می‌بخشد، که با هیچ نعمتی برابر نیست، آری شنیدن ندای محبوب، ندایی آمیخته با محبت، و آکنده از لطف، سر تا پای بهشتیان را غرق سرور می‌کند، که یک لحظه آن بر تمام دنیا و آنچه در آن است برتری دارد. و چنان آنها را مجذوب می‌کند که از همه چیز جز او غافل می‌شوند، و همه نعمتهای بهشتی را در آن حال به دست فراموشی می‌سپارند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع