آیه 18 سوره فتح

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۳ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها) (معانی کلمات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

۞ لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا

مشاهده آیه در سوره


<<17 آیه 18 سوره فتح 19>>
سوره : سوره فتح (48)
جزء : 26
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

خدا از مؤمنانی که زیر درخت (معهود حدیبیّه) با تو بیعت کردند به حقیقت خشنود گشت و از وفا و خلوص قلبی آنها آگاه بود که وقار و اطمینان کامل بر ایشان نازل فرمود و به فتحی نزدیک (که فتح خیبر بود) پاداش داد.

یقیناً خدا از مؤمنان هنگامی که زیر آن درخت [که در منطقه حدیبیه بود] با تو بیعت می کردند خشنود شد، و خدا آنچه را [از خلوص نیّت و پاکی قصد] در دل هایشان بود می دانست، در نتیجه آرامش را بر آنان نازل کرد، و پیروزی نزدیکی را [که پیروزی در خیبر بود] به آنان پاداش داد.

به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان، زير آن درخت با تو بيعت مى‌كردند از آنان خشنود شد، و آنچه در دلهايشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پيروزى نزديكى به آنها پاداش داد.

خدا از مؤمنان آن هنگام كه در زير درخت با تو بيعت كردند، خشنود گشت و دانست كه در دلشان چه مى‌گذرد. پس آرامش بر آنها نازل كرد و به فتحى نزديك پاداششان داد،

خداوند از مؤمنان -هنگامی که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند- راضی و خشنود شد؛ خدا آنچه را در درون دلهایشان (از ایمان و صداقت) نهفته بود می‌دانست؛ از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد و پیروزی نزدیکی بعنوان پاداش نصیب آنها فرمود؛

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Allah was certainly pleased with the faithful when they swore allegiance to you under the tree. He knew what was in their hearts, so He sent down composure on them, and requited them with a victory near at hand

Certainly Allah was well pleased with the believers when they swore allegiance to you under the tree, and He knew what was in their hearts, so He sent down tranquillity on them and rewarded them with a near victory,

Allah was well pleased with the believers when they swore allegiance unto thee beneath the tree, and He knew what was in their hearts, and He sent down peace of reassurance on them, and hath rewarded them with a near victory;

Allah's Good Pleasure was on the Believers when they swore Fealty to thee under the Tree: He knew what was in their hearts, and He sent down Tranquillity to them; and He rewarded them with a speedy Victory;

معانی کلمات آیه

  • اثابهم: ثوب؛ رجوع چيزى به محل خود. «ثاب فلان الى داره» فلانى به خانه خويش برگشت. جزاء عمل را ثواب گويند كه به خود عامل برمى‏‌گردد، اثابه: ثواب دادن و پاداش دادن از همان ماده است.[۱]

نزول

این آیه درباره اهل حدیبیه و اصحاب بیعة الرّضوان نازل شده و علت آن چنین بوده است که در سال ششم هجرت رسول خدا صلى الله علیه و آله قصد زیارت خانه کعبه نمود و هفتاد شتر با خود می‌برد که قربانى نماید قریش با هم جمع شدند و خود را آماده جنگ با پیامبر نمودند و متفق القول شدند که نگذارند پیامبر به مکه بیاید تا این که رسول خدا صلی الله علیه و آله از بی‌راهه وارد حدیبیه شد.

اهل مکه خبردار شدند بعد از فرستادن نمایندگانى از براى مذاکره پیامبر براى این که مسلمین را براى مقابله هم‌آهنگ نماید، منادى ندا نمود. البیعة البیعة، مردم زیر درخت سمرة با پیامبر بیعت نمودند و عاقبة الامر کار آن سال به صلح منجر گردید و از طرف قریش سهیل بن عمرو نزد پیامبر آمد و صلح کردند[۲] چنان که این روایت از سلمة بن الاکوع نیز نقل شده است.[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً «18»

همانا خداوند از مؤمنان راضى شد، آنگاه كه (در حديبيّه) زير آن درخت با تو بيعت كردند، پس خداوند آنچه را در دل‌هايشان (از ايمان و صداقت) بود، دانست، بنابراين آرامش را بر آنان نازل كرد و پيروزى نزديكى را پاداش آنان قرار داد.

وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «19»

و غنايم بسيارى كه به چنگ خواهند آورد، و خداوند عزيز و حكيم است.

نکته ها

رسم چنين بوده كه پس از آنكه قرارداد و معامله‌اى صورت مى‌گرفت، دو طرف قرارداد و معامله با يكديگر دست مى‌دادند كه به آن بيعت مى‌گفتند، امّا پس از آن به هر نوع توافق و تعهّد و پذيرش پيمانى كه با دست دادن اعلان موافقت مى‌شود، بيعت گفته شده است.

جلد 9 - صفحه 132

بيعت، يك تعهد شرعى است كه وفاى به آن لازم و شكستن آن حرام است و عقاب دارد.

بيعت مردم با پيامبر و امام، منافاتى با تعيين و نصب آنان از سوى خدا ندارد. زيرا خداوند، پيامبر يا امام را تعيين مى‌كند و مردم براى اعلام اطاعت خود، با او بيعت مى‌كنند.

مراد از «الشَّجَرَةِ» درختى است در منطقه حديبيّه كه مردم پاى آن درخت با پيامبر بيعت كردند و اين بيعت، به دليل اعلام رضايت خداوند از بيعت كنندگان‌ «رَضِيَ اللَّهُ»، «بيعت رضوان» نام گرفت.

پیام ها

1- ايمانى مورد رضايت خداوند است كه همراه با وفادارى نسبت به پيامبرش باشد. «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ»

2- دين از سياست جدا نيست. رضايت خداوند از مؤمنانى است كه در مسائل اجتماعى و سياسى با پيامبرشان بيعت نمايند. رَضِيَ اللَّهُ‌ ... إِذْ يُبايِعُونَكَ‌

3- براى ثبت حوادث مهم، نام بردن از نشانه لازم است. «يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ»

4- الطاف الهى، مخصوص كسانى است كه برخوردهايشان از سر اخلاص و صداقت باشد. فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ‌ ... فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ‌

5- آرامش، هديه‌اى الهى است كه از طرف خدا، تنها بر مؤمنان نازل مى‌شود. «فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ»

6- نيّت خالص و صادقانه، منافاتى با كاميابى‌هاى مادّى ندارد. فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ‌ ... وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً

7- وفادارى نسبت به فرستاده الهى، رمز دريافت الطاف دنيوى و اخروى است. رَضِيَ اللَّهُ‌ ... فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ ... وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً

8- نعمت‌هاى معنوى، بالاتر از نعمت‌هاى مادّى است. ابتدا فرمود: «رَضِيَ اللَّهُ‌- فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ» و سپس فرمود: «وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً»

9- يك حركت خالصانه از انسان، الطاف متعدّد الهى را در پى دارد. يُبايِعُونَكَ‌- فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ ... وَ أَثابَهُمْ‌ ... وَ مَغانِمَ‌

جلد 9 - صفحه 133

10- آرامش، مقدّمه پيروزى است. فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ ... وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً

11- پيروزى‌ها را از لطف خداوند بدانيم. «أَثابَهُمْ فَتْحاً» چنانكه در آيه اول اين سوره خوانديم: «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ»

12- اگر جهت رضاى خداوند تلاش كنيم و با وفادارى به پيامبرش خود را مستعد و لايق سازيم، وعده‌هاى خداوند حكيمانه و بر اعطاى وعده‌ها، قادر است. «كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً «18»

جلد 12 - صفحه 157

لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ‌: هر آينه بتحقيق خدا راضى گرديد، عَنِ الْمُؤْمِنِينَ‌: از ايمان آوردگان اصحاب، إِذْ يُبايِعُونَكَ‌: زمانى را كه بيعت كردند با تو، تَحْتَ الشَّجَرَةِ: در زير درخت ثمره، فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ‌: پس داند خدا آنچه در دلهاى ايشان است از خلوص نيت و حسن عقيده در زير درخت و وقار و صداقت نسبت به تو، فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ‌: پس نازل فرمود آنچه سبب سكونت و آرميدن قلب ايشان بود بر ايشان، يعنى الطافى كه مقوى قلب ايشان بود از شجاعت و صلح حديبيه و حجج داله بر غلبه آنها، وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً: و پاداش داد ايشان را بدين بيعت فتحى نزديك كه فتح خيبر است يا مكه.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرابِ سَتُدْعَوْنَ إِلى‌ قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَما تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً «16» لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى‌ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِيماً «17» لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً «18» وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «19» وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً «20»

ترجمه‌

بگو به بازماندگان از باديه نشينان زود باشد كه خوانده شويد بسوى گروهى صاحبان شجاعت و دليرى بسيار كه كارزار كنيد با آنها يا اسلام آورند پس اگر اطاعت كنيد ميدهد بشما خدا مزدى خوب و اگر روى بگردانيد همچنانكه روى گردانديد پيشتر عذاب كند شما را عذابى دردناك‌

نيست بر كور گناهى و نه بر لنگ گناهى و نه بر بيمار گناهى و هر كه اطاعت كند خدا و پيغمبرش را داخل ميكند او را در بهشتهائى كه ميرود از زير آنها نهرها و كسيكه روى گرداند عذاب كند او را عذابى دردناك‌

بتحقيق خوشنود شد خدا از مؤمنان وقتى كه بيعت ميكردند با تو در زير آن درخت پس دانست آنچه را كه در دلهاى ايشانست پس فرو فرستاد آرامش را بر ايشان و پاداش داد بآنان فتحى نزديك‌

و غنيمتهاى بسيار كه برگيرند آنرا و باشد خدا تواناى درست كردار

وعده داد بشما خدا غنيمتهاى بسيارى كه برگيريد آنها را پس زود مهيّا فرمود براى شما اين را و باز داشت دستهاى مردمانرا از شما و تا باشد آيتى براى مؤمنان و هدايت كند شما را

جلد 5 صفحه 28

براهى راست.

تفسير

خداوند متعال به پيغمبر خود دستور فرموده كه باعراب متخلّف مذكور در آيات سابقه بفرمايد اگر شما راست ميگوئيد و طالب جهاد در راه خدائيد من بعدا شما را دعوت ميكنم براى جنگ با قوميكه داراى شجاعت و شهامت فوق العاده باشند و بايد يكى از دو امر واقع شود جنگ شما يا اسلام آنها و بعضى يسلموا بدون نون قرائت نموده‌اند يعنى الى ان يسلموا و اشاره فرموده بقول خود كما تولّيتم من قبل به اعراض آنها از تبعيّت در واقعه حديبيّه كه مفصلا ذكر شده است و نفى فرموده مشقّت تكليف و گناه مخالفت آنرا از كور و لنگ و بيمار بعد از تهديد آنها بعذاب اليم در صورت تخلّف و تكرار فرموده ثواب اطاعت را براى تفصيل و عذاب مخالفت را براى تعميم و مقدّم داشته وعد را بر وعيد براى سبقت رحمت بر غضب و در بيان مراد از آن قوم اقوال مختلفه‌اى نقل شده كه حاجت بذكر آنها نيست و بيان فرموده قبول توبه اهل ايمانرا در بيعت رضوان كه سابقا ذكر شد و اشاره فرموده بقول خود فعلم ما في قلوبهم بنظر حقير بآنكه قبول توبه بعضى از آنها ظاهرى بوده چنانچه بيان شد و مراد از سكينه گذشت و فتح قريب و مغانم كثيره اشاره بجنگ خيبر است كه معروف بوفور غنائم در آن ميباشد و عزت و قدرت و قهر و غلبه خداوند معلوم و مطابقت افعالش با حكمت و مصلحت در تمام امور از صلح و جنگ و ردّ و قبول مسلّم است و خدا وعده داد بمسلمانان غنائم بسيارى را كه بتدريج تا روز قيامت از كفار بدست آنها ميرسد و تعجيل فرمود در وصول غنائم خيبر براى آنها و بازداشت ايادى كفّاريرا كه عازم بردن غنائم از دست ايشان بودند بغارت چون القاء رعب فرمود در دلهاى آنها كه منصرف شدند و اين وعده براى تشويق ايشان بجهاد بود و براى آنكه ظاهر شود صدق آن و معجزه باشد از پيغمبر براى اهل ايمان كه هر چه وعده داد از فتح و ظفر و عزت و غنيمت در موارد خاصّه و عامّه محقّق و هويدا گرديد و هدايت شوند بآنكه آنچه آورده است او از جانب خدا از ولايت امير المؤمنين و اولاد طاهرين او و غيرها حق محض و محض حق است و اميدوار و مطمئن باشند بصدق مواعيد خدا و پيغمبر

جلد 5 صفحه 29

نسبت بآخرت و نعيم بهشت در آتيه خودشان.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَيس‌َ عَلَي‌ الأَعمي‌ حَرَج‌ٌ وَ لا عَلَي‌ الأَعرَج‌ِ حَرَج‌ٌ وَ لا عَلَي‌ المَرِيض‌ِ حَرَج‌ٌ وَ مَن‌ يُطِع‌ِ اللّه‌َ وَ رَسُولَه‌ُ يُدخِله‌ُ جَنّات‌ٍ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ وَ مَن‌ يَتَوَل‌َّ يُعَذِّبه‌ُ عَذاباً أَلِيماً «17» لَقَد رَضِي‌َ اللّه‌ُ عَن‌ِ المُؤمِنِين‌َ إِذ يُبايِعُونَك‌َ تَحت‌َ الشَّجَرَةِ فَعَلِم‌َ ما فِي‌ قُلُوبِهِم‌ فَأَنزَل‌َ السَّكِينَةَ عَلَيهِم‌ وَ أَثابَهُم‌ فَتحاً قَرِيباً «18»

‌بر‌ آدم‌ كور و لنگ‌ و مريض‌ حرجي‌ نيست‌ ‌در‌ ترك‌ جهاد و كسي‌ ‌که‌ اطاعت‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ ‌را‌ ميكند خداوند ‌او‌ ‌را‌ داخل‌ ميفرمايد بهشتهايي‌ ‌که‌ ‌از‌ زير ‌آنها‌ نهرهايي‌ جاري‌ ‌است‌ و كسي‌ ‌که‌ تخلف‌ كرد عذاب‌ ميفرمايد ‌او‌ ‌را‌ عذاب‌ دردناك‌.

لَيس‌َ عَلَي‌ الأَعمي‌ حَرَج‌ٌ وَ لا عَلَي‌ الأَعرَج‌ِ حَرَج‌ٌ وَ لا عَلَي‌ المَرِيض‌ِ حَرَج‌ٌ اينها ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و مراد مطلق‌ ذوي‌ الاعذار معاف‌ هستند مثل‌ پير مرد فرسوده‌ و دست‌ شكسته‌ و اطفال‌ ‌غير‌ بالغ‌ و مجنون‌ و نساء و ‌غير‌ اينها.

وَ مَن‌ يُطِع‌ِ اللّه‌َ وَ رَسُولَه‌ُ ‌اينکه‌ ‌هم‌ مخصوص‌ بجهاد نيست‌. جميع‌ واجبات‌ شرعيه‌ و ترك‌ مناهي‌ همين‌ حكم‌ ‌را‌ دارد.

يُدخِله‌ُ جَنّات‌ٍ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ ‌از‌ پاي‌ قصرها و زير اشجار انهار اربعه‌ ‌من‌ ماء ‌غير‌ آسن‌ و لبن‌ ‌لم‌ يتغير طعمه‌ و خمر لذة للشاربين‌ و عسل‌ مصفي‌.

وَ مَن‌ يَتَوَل‌َّ اعراض‌ كرد و مخالفت‌ نمود يُعَذِّبه‌ُ عَذاباً أَلِيماً كلمه يعذبه‌ بنحو اخبار ‌است‌ نه‌ وعيد و تخلف‌ ندارد چون‌ كذب‌ لازم‌ ميآيد.

يُبايِعُونَك‌َ تَحت‌َ الشَّجَرَةِ فَعَلِم‌َ ما فِي‌ قُلُوبِهِم‌ فَأَنزَل‌َ السَّكِينَةَ عَلَيهِم‌ وَ أَثابَهُم‌ فَتحاً قَرِيباً ‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ راضي‌ شد خداوند ‌از‌ مؤمنين‌ زماني‌ ‌که‌ بيعت‌ كردند ‌با‌ ‌شما‌ زير شجره‌ ‌پس‌ ميدانست‌ خداوند آنچه‌ ‌در‌ قلوب‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ ‌پس‌ نازل‌ فرمود سكينه‌ و اطمينان‌ قلبي‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ و اثابه‌ فرمود ‌آنها‌ ‌را‌ فتح‌ نزديكي‌.

جلد 16 - صفحه 209

لَقَد رَضِي‌َ اللّه‌ُ عَن‌ِ المُؤمِنِين‌َ بالاترين‌ مقام‌ رضاي‌ الهي‌ ‌است‌ چنانچه‌ ميفرمايد:

وَ رِضوان‌ٌ مِن‌َ اللّه‌ِ أَكبَرُ ذلِك‌َ هُوَ الفَوزُ العَظِيم‌ُ توبه‌، آيه 73.

إِذ يُبايِعُونَك‌َ تَحت‌َ الشَّجَرَةِ مراد بيعت‌ حديبيه‌ ‌است‌ ‌که‌ شرحش‌ گذشت‌ و شجره‌ گفتند درخت‌ گردو ‌است‌ ‌که‌ سمره‌ تعبير ميكنند.

فَعَلِم‌َ ما فِي‌ قُلُوبِهِم‌ خداوند ‌از‌ قلوب‌ بندگانش‌ ‌با‌ خبر ‌است‌ ميداند ‌که‌ حقيقت‌ ايمان‌ ‌در‌ قلوب‌ اينها ثابت‌ و ‌از‌ روي‌ صدق‌ و صفا بيعت‌ كردند و واقعيت‌ داشت‌.

فَأَنزَل‌َ السَّكِينَةَ عَلَيهِم‌ ثبات‌ قدم‌ و يقين‌ و اطمينان‌ قلبي‌ بوعده‌هاي‌ الهي‌ ‌که‌ ‌اگر‌ كشته‌ شوند بدرجه عاليه شهادت‌ نائل‌ و ‌اگر‌ فاتح‌ شدند ترويج‌ دين‌ و اعلاء كلمه اسلام‌ كردند.

تنبيه‌: ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ نزول‌ سكينه‌ شرط ‌آن‌ ايمان‌ ‌است‌ ‌که‌ چون‌ ‌خدا‌ ميدانست‌ ‌که‌ قلبا ايمان‌ دارند و حقيقتا مؤمن‌ هستند انزال‌ سكينه‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ فرمود و ‌در‌ آيه غار فرمود: فَأَنزَل‌َ السَّكِينَةَ عَلَيهِم‌ و نفرمود عليهما استفاده‌ ميشود ‌که‌ صاحب‌ غار ايمان‌ نداشته‌ و منافق‌ بوده‌.

وَ أَثابَهُم‌ فَتحاً قَرِيباً فتوحات‌ اسلامي‌ بسيار بوده‌ و لكن‌ ظاهر ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ مراد فتح‌ مكه‌ ‌است‌ بقرينه: إِنّا فَتَحنا لَك‌َ فَتحاً مُبِيناً ... الآيات‌ و چون‌ ‌اينکه‌ مؤمنين‌ اكثر مهاجرين‌ بودند ‌پس‌ ‌از‌ فتح‌ مكه‌ منازل‌ ‌خود‌ ‌را‌ تصرف‌ كردند، و آيه: إِذا جاءَ نَصرُ اللّه‌ِ وَ الفَتح‌ُ.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 18)- خشنودی خدا از شرکت کنندگان در بیعت رضوان گفتیم در ماجرای حدیبیه سفرائی میان «پیامبر» صلّی اللّه علیه و اله و «قریش» رد و بدل شد، از جمله پیامبر صلّی اللّه علیه و اله «عثمان بن عفان» را به عنوان نماینده نزد مشرکان مکه فرستاد قریش عثمان را موقتا توقیف کردند، و به دنبال آن در بین مسلمانان شایع شد که عثمان کشته شده پیامبر صلّی اللّه علیه و اله فرمود: من از اینجا حرکت نمی‌کنم تا با این گروه پیکار کنم.

سپس به زیر درختی که در آنجا بود آمد، و با مردم تجدید بیعت کرد، و از آنها خواست که در پیکار با مشرکان کوتاهی نکنند، و کسی پشت به میدان جهاد نکند.

این بیعت به عنوان «بیعت رضوان» (بیعت خشنودی خداوند) معروف شد، و لرزه بر اندام مشرکان انداخت و نقطه عطفی در تاریخ اسلام بود.

قرآن در اینجا از این ماجرا سخن می‌گوید، می‌فرماید: «خداوند از مؤمنان- هنگامی که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند- راضی و خشنود شد» (لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ).

هدف از این «بیعت» انسجام هر چه بیشتر نیروها، تقویت روحیه، تجدید آمادگی رزمی، سنجش افکار، و آزمودن میزان فداکاری دوستان وفادار بود.

و خداوند به این مؤمنان فداکار چهار پاداش بزرگ داد که از همه مهمتر رضایت و خشنودی او بود، همان گونه که در آیه 72 سوره توبه نیز می‌خوانیم:

«وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ» و رضا و خشنودی خداوند از همه نعمتهای بهشتی برتر است».

ج4، ص479

سپس می‌افزاید: «خدا آنچه را در درون دلهایشان (از صداقت و ایمان و آمادگی و وفاداری نسبت به این پیمان) نهفته بود می‌دانست، از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد» (فَعَلِمَ ما فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ).

آن چنان آرامشی که در میان انبوه دشمنان در میان سلاحهای آماده آنها ترس و وحشتی به دل راه نمی‌دادند. و این دومین موهبت الهی نسبت به آنها بود.

و در پایان این آیه به سومین موهبت اشاره کرده، می‌فرماید: «و پیروزی نزدیکی به عنوان پاداش نصیب آنها فرمود» (وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِیباً).

آری! این فتح- که به گفته اکثر مفسران «فتح خیبر» بود- سومین پاداش الهی برای این مؤمنان ایثارگر بود.

و تعبیر به «قریبا» (به زودی) تأییدی است بر این که منظور «فتح خیبر» است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص243
  2. تفاسیر مجمع البیان و کشف الاسرار.
  3. تفسیر ابن ابى حاتم.

منابع