آیه 16 سوره احقاف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

أُولَٰئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ ۖ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<15 آیه 16 سوره احقاف 17>>
سوره : سوره احقاف (46)
جزء : 26
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

این بندگانند که به نیکوترین اعمال خود مقبول درگاه ما شده و در زمره اهل بهشت از گناهانشان می‌گذریم. این وعده صدقی است که به آنها بشارت می‌داده‌اند.

اینانند کسانی که ما از آنان بهترین اعمالی که انجام داده اند می پذیریم، و از گناهانشان در زمره اهل بهشت در می گذریم؛ [خدا وعده داد] وعده درست و راست که همواره به آن وعده داده می شدند؛

اينانند كسانى كه بهترين آنچه را انجام داده‌اند از ايشان خواهيم پذيرفت و از بديهايشان درخواهيم گذشت؛ در [زمره‌] بهشتيانند؛ [همان‌] وعده راستى كه بدانان وعده داده مى‌شده است.

اينان كسانى هستند كه كارهاى نيكشان را مى‌پذيريم و از گناهشان درمى‌گذريم. در زمره اهل بهشتند. هر وعده‌اى كه به آنها داده شده راست است.

آنها کسانی هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول می‌کنیم و از گناهانشان می‌گذریم و در میان بهشتیان جای دارند؛ این وعده راستی است که وعده داده می‌شدند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Such are the ones from whom We accept the best of what they do, and overlook their misdeeds, [who will be] among the inhabitants of paradise—a true promise which they had been given.

These are they from whom We accept the best of what they have done and pass over their evil deeds, among the dwellers of the garden; the promise of truth which they were promised.

Those are they from whom We accept the best of what they do, and overlook their evil deeds. (They are) among the owners of the Garden. This is the true promise which they were promised (in the world).

Such are they from whom We shall accept the best of their deeds and pass by their ill deeds: (They shall be) among the Companions of the Garden: a promise! of truth, which was made to them (in this life).

معانی کلمات آیه

«نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا»: مراد این است که خداوند از روی لطف، خوب و خوبتر و خوبترین اعمالشان را به حساب خوبترین کردارشان می‌گیرد و پاداش می‌دهد. «فِی أَصْحَابِ الْجَنَّةِ»: همراه با سایر بهشتیان. حرف (فِی) به معنی (مَعَ) است. «وَعْدَ»: مفعول مطلق فعل محذوفی است و تقدیر چنین است: وَعَدَهُمُ اللهُ وَعْدَ الصِّدْقِ. «الصِّدْقِ»: صادق و راستین.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16»

آنانند كسانى كه بهترين آنچه را انجام داده اند، از آنان مى پذيريم و از بدى هايشان در مى گذريم، در حالى كه در زمره بهشتيانند. (اين بهشت، همان) وعده راستى است كه همواره به آنان وعده داده مى شدند.

نكته ها

قبولى اعمال داراى مراتبى است:

الف) قبول عادّى. «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» «1» خداوند فقط از اهل تقوا مى پذيرد.

ب) قبول نيكو. «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ» «2» خداوند، مريم را به خوبى پذيرفت.

ج) قبول احسن. «نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا» و در دعا مى خوانيم: خدايا به بهترين نوع از ما قبول كن. «فتقبله منا باحسن قبولك» «3»

اگر كارهاى انسان مورد قبول حق واقع نشود، حتّى ساختن خانه خدا كعبه هم بى فايده است. هنگامى كه حضرت ابراهيم پايه هاى كعبه را بالا مى برد، به خود و كار خود مباهات نكرد، بلكه گفت: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا» «4» خداوندا! از ما پذيرا باش.

اعمال انسان، انواع و اقسامى دارد: واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح. در قيامت، خداوند در ميان اين پنج نوع عمل، بهترين ها را كه واجبات و مستحبات باشد، از مؤمنان مى پذيرد و از بدى هاى آنان، چه مكروهات و چه محرمات در مى گذرد و مباحات، مشمول

(1). مائده، 27.

(2). آل عمران، 37.

(3). كافى، ج 4، ص 165.

(4). بقره، 127.

تفسير نور، ج 9، ص: 36

ردّ و قبول نيست. «1»

كسى از وعده ى خود تخلّف مى كند كه يا هنگام وعده دادن توجّه نداشته و عجولانه قول داده و يا پس از آن، ناتوان و پشيمان شده است و استناد هيچ يك از اين نقايص و اوصاف درباره خداوند عالم، قادر و توانا صحيح نيست.

پيام ها

1- ارزش هر عمل، به قبول شدن آن است. أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ ...

2- احسان به والدين و تشكر از خداوند، زمينه قبولى اعمال صالح انسان است. بِوالِدَيْهِ إِحْساناً ... أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ ... أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ

3- در بارگاه الهى، گناهكار تائب هم مورد پذيرش قرار مى گيرد. أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ ... وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ

4- احسان به والدين و شكر الهى، زمينه پذيرش نيكى ها و برخوردارى از عفو الهى است. إِحْساناً ... أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ ... نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ

5- احسان به والدين و شكر الهى، كليد بهشت است. إِحْساناً ... أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ ... فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ

6- وعده هاى الهى تخلف ناپذير است. «وَعْدَ الصِّدْقِ»

7- انبيا و جانشينان آنان، همواره پيام ها و وعده هاى الهى را به گوش مردم مى رسانند. «كانُوا يُوعَدُونَ»

(1). تفاسير مجمع البيان و الميزان.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16»

أُولئِكَ الَّذِينَ‌: آن گروه كه متصف باشند به ايمان و داعى امور مذكوره‌اند از حضرت منان، نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ‌: قبول كرده شوند از ايشان، أَحْسَنَ ما عَمِلُوا:

نيكوترين آنچه كرده‌اند. مراد انواع طاعات است از افعال واجبه و مستحبه، وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ‌: و در گذرانيده مى‌شود از گناهان ايشان بر سبيل تفضل يا بعد از توبه، فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ: در ميان اهل بهشت باشند يعنى در عداد ايشان، وَعْدَ الصِّدْقِ‌: وعده فرمود خدا وعده راست در قبول طاعات و غفران سيئات، الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ‌: آن وعده‌اى كه بودند در دنيا كه وعده داده مى‌شدند به آن كه بهشت و نعم نامتناهى، نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده نه به قلب بشرى خطور كرده.

جلد 12 - صفحه 79


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ «16» وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «17» أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «18» وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «19» وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ «20»

ترجمه‌

آنگروه آنانند كه ميپذيريم از ايشان بهترين آنچه را بجا آوردند و در ميگذريم از بديهاى ايشان در زمره اهل بهشت بوعده راستى كه بودند بآن وعده داده ميشدند

و آن كه گفت به پدر و مادرش افّ بر شما آيا وعده ميدهيد مرا كه بيرون آورده ميشوم با آنكه گذشته است قرنها پيش از من و آن دو بفرياد رسى ميطلبيدند خدا را واى بر تو ايمان آور پس مى‌گفت نيست اين مگر افسانه‌هاى پيشينيان‌

آنگروهند آنانكه سزاوار شد بر آنها وعده عذاب در امّتهائى كه گذشتند پيش از آنها از جن و انس همانا آنها بودند زيانكاران‌

و براى هر يك درجه و مرتبه‌ها است از آنچه كردند و تا تمام دهد بآنان جزاى كردارهاشان را و آنها ستم كرده نميشوند

و روز كه عرضه كرده شوند آنانكه كافر شدند بر آتش برديد

جلد 4 صفحه 652

لذّت‌هاى خود را در زندگانى دنياتان و بهره برديد بآن پس امروز جزا داده ميشويد عذاب خوارى را بسبب آنكه بوديد كه تكبر و سركشى مينموديد در زمين بنا حقّ و بسبب آنكه بوديد كه نافرمانى ميكرديد.

تفسير

خداوند متعال بكسانيكه مانند انسان مذكور در آيات سابقه باشند وعده فرموده كه اعمال حسنه آنها را اعمّ از واجب و مستحب قبول فرمايد و از گناهان آنها بگذرد و در زمره اهل بهشت قرار دهد وعده راست درستى كه در دنيا بآنها داده ميشد بلسان انبياء و اولياء و بنابر اين وعد الصّدق منصوب بمصدريّت فعل محذوف است و در مقابل چنين انسان شاكر ذاكر تائب مخلص انسان ديگرى است كه گفت يا ميگويد بپدر و مادر خود اف بر شما و آن كلمه‌ئى است كه در لسان عرب براى اظهار خشم و نفرت از كسى يا چيزى گفته ميشود آيا شما وعده ميدهيد بمن كه روزى از قبر بيرون ميآيم و بجزاى اعمالم ميرسم با آنكه قرنها و سالهاى دراز گذشته پيش از وجود من و يكنفر سر از قبر بيرون نياورده بگويد با من چه كرده‌اند و پدر و مادر او استغاثه و زارى بدرگاه خدا ميكنند و باو ميگويند واى بر تو ايمان بياور بروز جزا وعده خدا حقّ و محقّق است كتب سماوى و لسان انبياء و اولياء بآن گويا شده و او ميگويد نيست اين گفتارها مگر مانند حكايات دروغى كه از پيشينيان نقل ميكنند در كتب قصه و افسانه كه قابل اعتماد و اعتناء نيست و خداوند در باره اين قبيل اشخاص فرموده كه مستحق عذاب الهى شدند در زمره كفّار امم سابقه از جن و انس كه زيانكار بودند و در آيه قبل قمّى ره فرموده در باره عبد الرّحمن بن ابى بكر نازل شده و در مجمع اين قول را از جمعى از مفسّرين نقل نموده و نسبت ببعضى داده كه آنرا عامّ دانسته‌اند نسبت بهر كافريكه عاقّ والدين باشد و اين آيه را شاهد بر مدّعاى خود قرار داده‌اند و گفته‌اند جنّ هم ميميمرد و از براى هر يك از دو دسته سعداء و اشقياء كه در آيات سابقه و اين آيات مذكور شدند درجات و دركاتى است از بهشت و جهنّم كه حاصل شده است براى آنها در نتيجه اعمالشان در دنيا از اعلى علّيّين جنان تا اسفل السّافلين نيران بحسب مراتب استحقاقشان و اطلاق درجات بر دركات يا بمراعات عموم اصلى لفظ است اگر چه غلبه در مثوبات پيدا كرده يا باعتبار تغليب كه آنهم معمول به‌

جلد 4 صفحه 653

است و اين براى آنستكه خداوند هر كس را بجزاى كامل اعمالش برساند و ذرّه‌اى از ميزان استحقاق كسى در ثواب كاسته نشود و در عقاب افزوده نگردد چون خداوند عادل است و ظالم نيست و روز كه كفّار را بر آتش جهنّم عرضه دارند چون بزبانه كشيدن سوى آنها طلب مينمايد آنانرا يا آتش را بر آنها عرضه دارند براى آنكه مطّلع از اهوال آن شوند بآنها گفته شود برديد لذّتهاى خوب خوش خودتان را در زندگانى دنياتان يا صرف نموديد نعمتهاى پاكيزه خودتان را كه خدا بشما داده بود در شهوت رانى و بوالهوسى و منغمر شديد در آنها و بهره‌مند گشتيد از آنها كاملا در دنيا و ديگر لذّت و خوشى براى شما باقى نمانده پس امروز با كمال خفّت و خوارى جزاى شما عذاب جهنّم است براى آنكه در دنيا تكبّر و سركشى نموديد از قبول حكم حق بناحق و تمرّد نموديد از فرمان خدا و پيغمبر او و آيه مشعر است بر آنكه هر قدر در دنيا انسان لذّت ببرد و عيش كند از مقامات آخرت او كاسته ميشود و در بعضى از روايات كه در آنها ترغيب به زهد در دنيا شده باين آيه استشهاد شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أُولئِك‌َ الَّذِين‌َ نَتَقَبَّل‌ُ عَنهُم‌ أَحسَن‌َ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَن‌ سَيِّئاتِهِم‌ فِي‌ أَصحاب‌ِ الجَنَّةِ وَعدَ الصِّدق‌ِ الَّذِي‌ كانُوا يُوعَدُون‌َ «16»

اولئك‌ همچو انساني‌ و والديني‌ و ذريه‌اي‌ كساني‌ هستند ‌که‌ ‌ما قبول‌ مي‌ كنيم‌ ‌از‌ ‌آنها‌ بهترين‌ اعمالي‌ ‌که‌ بجا آورند و گذشت‌ مي‌كنيم‌ ‌از‌ سيئات‌ ‌آنها‌ ‌در‌ اصحاب‌ بهشت‌ وعده صدق‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ باينها وعده‌ داده‌ ‌شده‌.

تنبيه‌: بعض‌ مضامين‌ ‌اينکه‌ آيات‌ منطبق‌ نمي‌شود ‌با‌ ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ (ع‌) مثل‌ اني‌ تبت‌ اليك‌، و نتجاوز ‌عن‌ سيئاتهم‌. و ناچار بايد بگوئيم‌ بعموم‌ ‌آيه‌ و ‌آن‌ اخبار مصداق‌ اتم‌ ‌آن‌ ‌را‌ بيان‌ ميكند.

أُولئِك‌َ اشاره‌ بانسان‌ و والدين‌ و ذريه ‌او‌ ‌است‌.

الَّذِين‌َ نَتَقَبَّل‌ُ عَنهُم‌ أَحسَن‌َ ما عَمِلُوا معني‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ عمل‌ احسن‌ ‌آنها‌ ‌را‌ قبول‌ ميكنيم‌ و بقيه اعمال‌ ‌آنها‌ مورد قبول‌ نيست‌ بلكه‌ مراد ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ تمام‌ اعمال‌ حسنه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ببهترين‌ قبول‌ و اجر قبول‌ مي‌كنيم‌ چنانچه‌ ميفرمايد: وَ لَنَجزِيَن‌َّ الَّذِين‌َ صَبَرُوا أَجرَهُم‌ بِأَحسَن‌ِ ما كانُوا يَعمَلُون‌َ زمر، آيه 36 وَ نَتَجاوَزُ عَن‌ سَيِّئاتِهِم‌ سيئات‌ معاصي‌ صغار ‌است‌ ‌که‌ و ‌لو‌ بدون‌ توبه‌ ‌باشد‌ گذشت‌ مي‌كند چنانچه‌ ميفرمايد: إِن‌ تَجتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنهَون‌َ عَنه‌ُ نُكَفِّر عَنكُم‌ سَيِّئاتِكُم‌ وَ نُدخِلكُم‌ مُدخَلًا كَرِيماً نساء آيه 35. بشرطي‌ ‌که‌ اصرار ‌بر‌ ‌او‌ نباشد زيرا اصرار ‌بر‌ صغيره‌ كبيره‌ ميشود.

فِي‌ أَصحاب‌ِ الجَنَّةِ عطف‌ بمدخلا كريما ‌است‌ ‌يعني‌ ندخلكم‌ ‌في‌ اصحاب‌ الجنة و ‌با‌ ‌آنها‌ محشور ميشوند.

وَعدَ الصِّدق‌ِ وعده‌هاي‌ الهي‌ تخلف‌ پذير نيست‌ زيرا خلف‌ وعده‌ قبيح‌ ‌است‌ و محال‌ ‌است‌ ‌از‌ خداوند صادر شود.

الَّذِي‌ كانُوا يُوعَدُون‌َ ‌که‌ بآنها وعده‌ داده‌ ‌شده‌.

147

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 16)- این آیه بیان گویائی است از اجر و پاداش این گروه از مؤمنان شکر گزار صالح العمل و توبه کار که به سه پاداش مهم در آن اشاره شده است.

نخست می‌فرماید: «آنها کسانی هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول می‌کنیم» (أُولئِکَ الَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا).

یعنی خداوند بهترین اعمال آنها را معیار پذیرش قرار می‌دهد و حتّی اعمال درجه دو، و کم اهمیت آنها را به فضل و رحمتش، به حساب اعمال درجه یک می‌گذارد.

موهبت دوم پاکسازی آنهاست، می‌گوید: «و ما از گناهانشان می‌گذاریم» (وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَیِّئاتِهِمْ).

«در حالی که در میان بهشتیان جای دارند» (فِی أَصْحابِ الْجَنَّةِ).

و این سومین موهبت الهی نسبت به آنهاست که آنان را با این که لغزشهایی داشته‌اند شستشو داده، در کنار نیکان و پاکانی جای می‌دهد که از مقربان درگاه اویند.

و در پایان آیه برای تأکید بر این نعمتها که گفته شد، می‌افزاید: «این وعده صدقی است که پیوسته به آنها داده شده است» (وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِی کانُوا یُوعَدُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع