مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید ابوالقاسم خویی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲۷: سطر ۲۷:
 
معظم له شاید یكی از موفق ترین مراجع عصر اخیر از نظر تالیف و تصنیف وتقریر بوده باشند، چون عـلاوه بـر تـالیفات گران سنگ و پرمحتوایی كه خود انجام داده اند، به همان مقدار یا بیشتر از آن شاگردان و فارغ التحصیلان مكتب فقهی، اصولی و تفسیری او تقریرات او را نگاشته و نشر داده اند در دو جدول زیر ستون تالیفات وتقریرات او با استفاده از منبع پیشین اجمالا مشخص می گردد:.
 
معظم له شاید یكی از موفق ترین مراجع عصر اخیر از نظر تالیف و تصنیف وتقریر بوده باشند، چون عـلاوه بـر تـالیفات گران سنگ و پرمحتوایی كه خود انجام داده اند، به همان مقدار یا بیشتر از آن شاگردان و فارغ التحصیلان مكتب فقهی، اصولی و تفسیری او تقریرات او را نگاشته و نشر داده اند در دو جدول زیر ستون تالیفات وتقریرات او با استفاده از منبع پیشین اجمالا مشخص می گردد:.
  
1 ـ [البیان فی تفسیر القرآن] 1 ج (تفسیر).
+
1 ـ [[البیان فی تفسیر القرآن]] 1 ج (تفسیر).
  
 
2 ـ نفحات الاعجاز در دفاع از كرامت و عظمت قرآن1 ج (علوم قرآن).
 
2 ـ نفحات الاعجاز در دفاع از كرامت و عظمت قرآن1 ج (علوم قرآن).

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۳۷

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

آیـه اللّه الـعـظـمی حاج سید ابوالقاسم خوئی(1317 ه ق) فقیه و مرجع تقلید بزرگ شیعه و از اساتید سرشناس حوزه علمیه قم و نجف است. از ایشان آثار علمی فراوانی از جمله مجموعه ۲۳ جلدی معجم رجال الحدیث، و تفسیری البیان فی تفسیر القرآن به یادگار مانده است. او در طول 50 سال تدریس، شاگردان برجسته ای از جمله سید محمدباقر صدر، میرزا جواد تبریزی، سید علی سیستانی، حسین وحید خراسانی، سید موسی صدر و سید عبدالکریم موسوی اردبیلی را به جامعه شیعه معرفی نموده و اقدامات فراوانی در جهت گسترش اسلام در سطح جهان انجام داده و دهها مركز مهم اسلامی و تبلیغی در نقاط مـختلف جهان به وجود آورده اند.


ولادت

آیـه اللّه الـعـظـمی حاج سید ابوالقاسم خوئی، در شب نیمه رجب 1317 ه ق درشهرستان خوی از تـوابـع آذربـایـجان غربی، در یك خانواده علمی و مذهبی دیده به جهان گشود والد بزرگوار او، مـرحوم آیه اللّه سید علی اكبر خوئی، از شاگردان مبرزآیه اللّه شیخ عبداللّه مامقانی بود كه پس از فـراغت از تحصیل به زادگاه خود مراجعت نموده و به وظایف روحانی خود اشتغال می ورزید پس از مطرح شدن مشروطیت درایران و موضع گیریهایی كه دو طرف موافق و مخالف داشتند، او در سـال 1328 هـ ق شـهـرسـتان خوی را به قصد سكونت در نجف اشرف ترك گفت سید ابوالقاسم جوان نیز در سن 13 سالگی، همراه برادرش سید عبداللّه خوئی در سال 1330 به پدر خودپیوستند و در نـجف شروع به فراگرفتن ادبیات عرب، منطق و سطوح عالیه نمودند درحدود 21 سالگی بود كه شایستگی آن را پیدا نمود تا در درس خارج بزرگترین مدرس حوزه علمیه نجف، یعنی مرحوم آیـه اللّه العظمی شیخ الشریعه اصفهانی حاضر شود و خوشه چین علوم و معارف او گردد البته جز آن استاد بزرگ، اساتیددیگری هم در رشته های مختلف و در مقاطع تحصیلی متفاوت داشته است كه خودآن مرحوم در كتاب معجم رجال الحدیث به اسامی برخی از آن اعاظم تصریح دارد.

اساتید

اساتید او در مراحل مختلف تحصیلی، بزرگان و استوانه های فقاهتی زیربوده اند:

1 ـ آیه اللّه العظمی شیخ الشریعه اصفهانی (1289 ـ 1361 ه ق).

2 ـ آیه اللّه العظمی شیخ مهدی مازندرانی (متوفی 1342 ه ق).

3 ـ آیه اللّه العظمی شیخ ضیا الدین عراقی (1289 ـ 1361 ه ق).

4 ـ آیه اللّه العظمی شیخ محمد حسین اصفهانی كمپانی (1296 ـ 1361 ه ق).

5 ـ آیه اللّه العظمی شیخ محمد حسین نائینی (1273 ـ 1355 ه ق).

خـود آن مـرحـوم تـصریح دارد كه: من از دو استاد اخیر الذكر (آیه اللّه نائینی وآیه اللّه كمپانی) بـیشترین بهره را برده ام و نزد هر كدام از بزرگان فوق الذكر، دوره كاملی از اصول و خارج فقه، یا كـتابهای متعددی از فقه را حاضر شده ام مرحوم نائینی آخرین استاد من بود كه تا آخر عمر ملازم مـحـضر او بودم و از او اجازه روایتی گرفته ام او به من اجازه داد كه كتب اربعه را از ایشان روایت كـنـم و ایـشان نیز از شیخ و استادخود محدث نوری (1254 ـ 1320 ه ق) و او از استاد خود، شیخ مـرتضی انصاری (م1281 ه ق) روایت می نمود و طریقه شیخ انصاری نیز تا ائمه اطهار (ع)، بسیار روشن و واضح است.

آثار و تالیفات

معظم له شاید یكی از موفق ترین مراجع عصر اخیر از نظر تالیف و تصنیف وتقریر بوده باشند، چون عـلاوه بـر تـالیفات گران سنگ و پرمحتوایی كه خود انجام داده اند، به همان مقدار یا بیشتر از آن شاگردان و فارغ التحصیلان مكتب فقهی، اصولی و تفسیری او تقریرات او را نگاشته و نشر داده اند در دو جدول زیر ستون تالیفات وتقریرات او با استفاده از منبع پیشین اجمالا مشخص می گردد:.

1 ـ البیان فی تفسیر القرآن 1 ج (تفسیر).

2 ـ نفحات الاعجاز در دفاع از كرامت و عظمت قرآن1 ج (علوم قرآن).

3 ـ اجود التقریرات 2 ج (اصول).

4 ـ تكمله منهاج الصالحین1 ج (فقه).

5 ـ مبانی تكمله منهاج الصالحین2 ج (فقه).

6 ـ تهذیب و تتمیم منهاج الصالحین2 ج (فقه).

7 ـ المسائل المنتخبه1 ج (فقه).

8 ـ مستحدثات المسائل1 ج (فقه).

9 ـ تعلیقه علی العروه الوثقی1 ج (فقه).

10 ـ رساله فی اللباس المشكوك 1 ج (فقه).

11 ـ منتخب الرسائل1 ج (فقه).

12 ـ تعلیقه علی المسائل الفقهیه1 ج (فقه).

13 ـ منتخب توضیح المسائل1 ج (فقه).

14 ـ تعلیقه علی توضیح المسائل1 ج (فقه).

15 ـ تلخیص المنتخب 1 ج (فقه).

16 ـ مناسك الحج (عربی) 1 ج (فقه).

17 ـ مناسك حج (فارسی) 1 ج (فقه).

18 ـ تعلیقه المنهج لاحكام الحج1 ج (فقه).

19 ـ معجم رجال الحدیث 23 ج (رجال).

به این ترتیب مجموع آثار چاپ شده ایشان 43 جلد می باشد البته جز این آثارمطبوع، آثار مخطوط و چـاپ نـشـده و نـوارهای پیاده نشده بسیاری دارند كه هنوز به مرحله استفاده همگانی نرسیده است.

مشایخ

آیه اللّه العظمی خوئی نزد مشایخ و اساتید مختلفی علم و دانش فراگرفته است اساتید او را در فقه و اصول در آغاز مقاله از خود او شنیدیم، اكنون به برخی از اساتیداو در علوم دیگر اشاره می كنیم:

1 ـ آیـه اللّه شـیخ محمد جواد بلاغی (1282 ـ 1352) وی استاد كلام و عقائد و تفسیرعصر خود در نجف اشرف بود مبارزات قلمی او با مسیحیان و یهودیان و مادیون مشهور و آثار او در این باره برای اهل تحقیق روشن است مرحوم آیه اللّه العظمی خوئی كلام و تفسیر را نزد او فرا گرفته و از او نیز در آثار خود یاد می كند.

2 ـ سید ابوتراب خوانساری: رجالی عصر خویش در نجف اشرف، آیه اللّه خوئی رجال و درایه را نزد او فرا گرفته و او حق عظیمی بر غالب رجالیون پس از خود دارد.

3 ـ سید ابوالقاسم خوانساری: ریاضی دان عصر خویش، حضرت آیه اللّه خوئی ریاضیات عالی را نزد او فرا گرفته است.

4 ـ سـیـد حسین بادكوبه ای: استاد بلامنازع فلسفه و عرفان (1293 ـ 1358) وی استاد فلسفه آیه اللّه خوئی بوده است.

5 ـ حاج سید علی قاضی: عارف و سالك عصر خود كه گروهی را در اخلاق وعرفان پرورش داده و مترجم ما مدتها در مكتب او به سیر و سلوك پرداخته است.

ویژگی ها

كـسانی که مدتی در محضر این عالم جلیل القدر به كسب فیض پرداخته اند، بر این ویژگیها اتفاق نظر و تاكید دارند:

1 ـ عـلاقه به تدریس: آن مرد بزرگ از دوران جوانی به تدریس و بحث وگفتگوهای علمی علاقه فـراوانـی داشت با اینكه بار مرجعیت در سنین اخیر بر دوش او سنگینی می كرد، ولی از تدریس و تـحـقـیـق و نـگـارش دست برنداشت حتی درسفرهای خود به مشاهد مشرفه، كار علمی را ترك نمی كرد و كارهای موقتی كه یك محقق می تواند در سفر انجام دهد، جز برنامه خود قرار می داد و چـه بـسا در مجلسی كه گروهی به دیدن او می آمدند، او از كار مقابله و غیره استفاده می كرد در عـلاقـه او بـه بـحـث و گـفـتـگـو هـمـیـن بـس كـه چـه بسا ساعاتی با طرف مقابل به بحث و گفتگومی پرداخت و احساس خستگی نمی كرد.

در شـیوه آموزشی، راه سقراط را می پیمود و با طرح سؤالها و شنیدن جوابها ازطرف، چه بسا او را نـسـبـت به رای و اندیشه خود قانع می ساخت، همچنان كه سقراطنیز به این روش معروف بود و می گفت: معلم بیش از آن كه آموزنده باشد، پرورش دهنده فكر است.

2 ـ تواضع و فروتنی فزون از حد: او از دوران جوانی تا سنین بالا كه مرجعیت عظیمی پیدا كرد، به یـك حـالـت زیست و زندگی طلبگی را از دست نداد و پیوسته باكمال ابهت و عظمت مانند یك دانـشـجـوی دیـنی سخن می گفت و سخن می شنید و ازدوستان و بزرگان و كوچكان پذیرایی مـی كـرد عجب و خودبینی در او راه نداشت،ولی در عین حال از آرا و اندیشه های خود تا حد توان دفاع می كرد.

3 ـ احـتـرام بـه بـزرگـان: او بـزرگـان را بیش از حد تكریم می كرد، به خاطر دارم روزی كه در مـسجدی درس می گفت، حضرت آیه اللّه حكیم پس از درس او در همان جایگاه تدریس می كرد، اسـتـاد پـس از فـراغـت از تـدریس به خاطر مذاكره تلامیذ، كمی درجایگاه تدریس باقی ماند كه نـاگـهـان آیه اللّه حكیم وارد مسجد شد وقتی چشم آیه اللّه خوئی به وی افتاد، با یك دستپاچگی خاصی كفش و لوازم دیگر خود را برداشت ودست به سینه ایستاد و معذرت خواست.

شاگردان

حـقیقتا نمی توان شاگردان و خوشه چینان حوزه درسی این فقید بزرگوار وبزرگ مدرس حوزه عـلـمیه نجف را به شمار آورد چون در طول شصت و هفت سال تدریس، انبوهی از علما و فضلا از مـحـضـر درس ایـشـان بهره گرفته اند و همانندستارگان درخشان در افق آسمان جهان اسلام پـراكـنـده و مـنتشر گشته اند فقط می توان به اسامی برخی از برجستگان و اصحاب فتوای ایشان اشاره نمود.

ایشان در دو مقطع خاص، دو نوع اصحاب استفتا و فتوی داشته اند:

دور نخستین

1 ـ آیه اللّه حاج شیخ صدرا بادكوبه ای.

2 ـ آیه اللّه شهید سید محمد باقر صدر.

3 ـ آیه اللّه حاج شیخ مجتبی لنكرانی.

4 ـ آیه اللّه حاج میرزا جواد آقا تبریزی.

5 ـ آیه اللّه حاج میرزا كاظم تبریزی.

6 ـ آیه اللّه حاج سید جعفر مرعشی.

دور دوم

كـه پـس از اخـراج ایـرانیان از حوزه علمیه نجف، تركیب هیات فتوی به هم خورد و این حضرات به عنوان اعضای شورای فتوای ایشان برگزیده شدند:.

7 ـ آیه اللّه حاج سید علی سیستانی.

8 ـ آیه اللّه حاج سید علی بهشتی.

9 ـ آیه اللّه حاج شیخ محمود فیاض.

10 ـ آیه اللّه حاج شیخ مرتضی خلخالی.

11 ـ آیه اللّه حاج شیخ علی اصغر احمدی شاهرودی.

12 ـ آیه اللّه حاج شیخ جعفر نائینی.

دیگر شاگردان

13 ـ آیه اللّه حاج میرزا علی غروی تبریزی، مؤلف التنقیح.

14 ـ آیه اللّه شیخ مرتضی بروجردی، مؤلف مستند العروه الوثقی (باب صلوه).

15 ـ آیه اللّه سید رضا خلخالی، مقرر معتمد العروه الوثقی.

16 ـ آیه اللّه سید محمد تقی خوئی، مؤلف مستند العروه الوثقی (نكاح 2 جلد).

17 ـ آیه اللّه سید مهدی خلخالی، مؤلف فقه الشیعه (اجتهاد و تقلید 5 جلد).

18 ـ آیه اللّه شیخ محمد اسحاق فیاض، مؤلف محاضرات فی اصول الفقه (5ج).

19 ـ آیه اللّه سید سرور بهسودی، مؤلف مصباح الاصول (2 ج).

20 ـ آیه اللّه سید ابوالقاسم كوكبی تبریزی، مؤلف مبانی الاستنباط (4 ج).

21 ـ آیه اللّه سید علا الدین بحر العلوم، مؤلف مصابیح الاصول (1 ج).

22 ـ آیه اللّه سید علی شاهرودی، مؤلف دراسات فی الاصول العملیه (1 ج).

23 ـ آیه اللّه شیخ محمد علی توحیدی تبریزی، مؤلف مصباح الفقاهه (7 ج).

به عنوان اعضا شورای فتوای ایشان برگزیده شدند.

24 ـ آیه اللّه سید محمد حسین فضل اللّه، مؤلف من وحی القرآن، 24 مجلد.

25 ـ الشیخ اسد حیدر، مؤلف الامام الصادق و المذاهب الاربعه.

26 ـ الشیخ عبداللّه الخنیزی، مؤلف ابوطالب مؤمن قریش.

27 ـ السید عبدالرزاق المقرم، مؤلف الصدیقه الزهرا، مقتل الحسین.

28 ـ الشیخ محمد جواد مغنیه، مؤلف الفقه علی مذاهب الخمسه و الكاشف.

29 ـ الشیخ محمد باقر شریف القرشی، مؤلف النظام التربوی فی الاسلام.

30 ـ السید محمد تقی الحكیم، مؤلف الاصول العامه للفقه المقارن.

31 ـ الشیخ محمد تقی الجواهری، مؤلف غایه المامول من علم الاصول.

32 ـ الشیخ عبداللّه نعمه، مؤلف دلیل القضا الجعفری.

33 ـ الشیخ مهدی، مؤلف دراسات فی قواعد اللغه العربیه (2 ج).

34 ـ الشیخ عبدالهادی الفضلی، مؤلف فی علم العروض، نقد اقتراح.

35 ـ الشیخ محمد الخاقانی، مؤلف نقد المذهب التجربی.

36 ـ السید محمود الهاشمی، مؤلف تعارض الادله الشرعیه.

37 ـ السید مرتضی الحكمی، مؤلف نظریه الحركه الجوهریه عند صدرالمتالهین.

38 ـ الشیخ محمد علی البهاولی، مؤلف فی ضلال الصحیفه السجادیه.

39 ـ الشیخ محمد امین زین الدین، مؤلف الاسلام ینابیعه، غایاته، اهدافه.

40 ـ الشیخ محمد مهدی شمس الدین، مؤلف فی الاحتجاج السیاسی الاسلامی.

41 ـ السید هاشم معروف الحسنی، مؤلف المبادی العامه للفقه الجعفری.

42 ـ الشیخ محمد مهدی الاصفی، مؤلف النظام المالی و تداول الثروه فی الاسلام.

43 ـ آیه اللّه شیخ قربانعلی كابلی، مؤلف تحریر العروه الوثقی.

44 ـ آیه اللّه سید محمد تقی حسینی جلالی، مؤلف فقه العتره فی زكاه الفطره.

45 ـ آیه اللّه سید علی شاهرودی، مؤلف محاضرات فی الفقه الجعفری (3 ج).

46 ـ آیه اللّه شیخ رضا لطفی، مؤلف الدرر الغوالی فی فروع العلم الاجمالی.

47 ـ آیـه اللّه سـید عباس مدرسی یزدی، مؤلف نموذج فی الفقه الجعفری و بلغه الطالب فی شرح المكاسب (2 جلد).

48 ـ آیـه اللّه سـیـد مـحمد تقی طباطبائی، مؤلف شرح الناسك فی شرح المناسك و مبانی منهاج الصالحین.

49 ـ آیه اللّه شیخ محمد تقی جعفری، مؤلف الامر بین الامرین (جبر وتفویض).

50 ـ آیه اللّه غلامرضا عرفانیان، مؤلف الرای السدید فی الاجتهاد و التقلید.

خدمات اجتماعی و آثار باقیه و جاودانی

شـادروان آیـه اللّه الـعظمی خوئی (ره) در سلسله نور و رحمت فقاهت، فردشاخص و چهره بسیار مـمـتـازی بـود كه دهها اثر ماندنی و بنای خیر جاودان از او به یادگار مانده است علاقه ایشان به گسترش اسلام در سطح جهان، انگیزه ای شده بودكه دهها مركز مهم اسلامی و تبلیغی در نقاط مـختلف جهان به وجود آورند این مؤسسات مراكز نشر اسلام و معاهد نشر مكتب تشیع هستند این مـراكـز در شـهرهای مذهبی قم و مشهد مقدس، اصفهان و دیگر شهرهای ایران به وجود آمده اند، آنـچـنـان كه در كشورهای هندوستان، پاكستان، عراق، لبنان و مخصوصا در انگلستان و آمریكادو مـركـز بـسـیـار بـاشكوه و آبرومندی به وجود آورده اند و مبلغانی كه آشنا به زبانهای زنده جهان بـوده انـد، بـه مـناطق مختلف اعزام نموده اند اینك فهرست اجمالی برخی ازخدمات اجتماعی و اسلامی آن فقیه فقید نامور در اینجا به ثبت می رسد:.

1 ـ مـدیـنه العلم حوزه علمیه قم، با امكانات وسیع و خانه ها و منازل مسكونی طلا ب، و كتابخانه جهت طلا ب علوم دینی، به صورت شهرك علم و دانش.

2 ـ مدرسه علوم دینی در 7 طبقه و كتابخانه معظم مشهد جهت طلا ب ومحصلین علوم اسلامی.

3 ـ دارالعلم اصفهان جهت طلا ب و عاشقان معارف اسلامی.

4 ـ مجتمع امام زمان (عج) در اصفهان.

5 ـ مـركز تبلیغی و آموزشی لندن ساختمان كامل و مجهزی كه تمام نیازمندیهای مسلمانان را در نظر دارد.

6 ـ المجتمع الثقافی الخیری بمبئی ـ هندوستان.

7 ـ مبره الامام الخوئی لبنان.

8 ـ مدرسه دارالعلم نجف اشرف ـ عراق.

9 ـ مدارس دینی بانكوك (تایلند) و داكار (بنگلادش).

10 ـ مكتبه الثقافه و النشر للطباعه و الترجمه و التوزیع (انتشاراتی پاكستان).

11 ـ مكتبه الامام الخوئی الاسلامی نیویورك ـ آمریكا.

12 ـ مركز الامام الخوئی (سوانزی).

13 ـ مدرسه دارالعلم بانكوك (تایلند).

14 ـ مكتبه الامام الخوئی (كتابخانه بزرگ نجف اشرف ـ عراق).

15 ـ مدرسه الامام الصادق (پسرانه) لندن ـ انگلستان.

16 ـ مدرسه الزهرا (دخترانه) لندن ـ انگلستان.

17 ـ مركز اسلامی امام خوئی در فرانسه.

18 ـ مسجد و مركز اسلامی در شهر لوس آنجلس ـ آمریكا.

19 ـ مسجد و مركز اسلامی در شهر دیترویت ایالت میشیگان آمریكا.

20 ـ دهها بنای خیر و مركز تعلیم و تربیت در كشورهای عربی حوزه خلیج فارس.

وفات

آیـه اللّه الـعـظمی خوئی در مدت زعامت خود با مصائب و مشكلات فراوانی روبرو شد، زیرا پس از تسلط عبدالكریم قاسم بر عراق و كودتاهای مكرر، وضع روحانیت و مردم نجف، دچار مشكل شد.

كمونیستهای وطنی از یك سو و بعثیهای بی رحم از طرف دیگر، عرصه را برروحانیت تنگ كردند خـصـوصـا از سال 1389 كه بعثیها روی كار آمدند، مصائب فراوانی آفریده و آیه اللّه حكیم و پس از وی آیـه اللّه خوئی را با مشكلات انبوهی روبرو نمودند در شهامت و استقامت این مرد بزرگ همین بس كه از دوران تسلطبعثیها تا به امروز كه ربع قرن از آن می گذرد، آنان نتوانستند از این مرجع بـزرگ، برگی به نفع خود دریافت كنند، یا در جنگ تحمیلی علیه ایران، دست خطی از او بگیرند واو پـیـوسـته با حفظ مرجعیت و حوزه علمیه نجف، كوچكترین باجی به آنان نداد و درعین حال نـاملایمات را تحمل می كرد، تا آنجا كه متجاوز از ده سال است كه گروهی ازنردیك ترین یاران او به جرم خدمت و دیانت به زندان افتاده اند و از سرنوشت آنان خبری نیست، حتی یكی از فرزندان او یـعـنـی آقای سید ابراهیم خوئی به وسیله بعثیان ربوده شده و هیچ نوع نام و نشانی از او در دست نیست.

او بـه خـاطـر نـاملایمات از یك طرف و كبر سن از طرف دیگر، دچار بیماری سختی شد و هر چه علاقمندان و بزرگان تلاش كردند كه برای او پزشكی از خارج بیاورند، یا او را به خارج ببرند، حزب بـعـث با آن موافقت نكرد و سرانجام به بیمارستان بغداد منتقل گشت و با یك مداوای مرموز او را مـرخـص كـردند و هیچ روشن نیست كه چگونه و به چه علتی از جهان رفت و در تاریخ مرجعیت شـیـعـه ایـن مـسـالـه بـه تـجـربـه ثـابـت شـده است هر مرجعی كه به بیمارستان بغداد منتقل گشت،مرموزانه درگذشت و شما می توانید این مساله را در تاریخ زندگی حاج شیخ احمدكاشف الغطا (م 1344) و حاج آقا حسین قمی (م 1366) و آیه اللّه حكیم (م 1390) وغیره به روشنی بیابید.

سرانجام این مرد بزرگ پس از یك عمر بابركت، طرف عصر روز هشتم ماه صفر 1413 جان به جان آفرین سپرد و خبر درگذشت او ساعتها مكتوم ماند وسرانجام رادیو بغداد مجبور به بازگویی آن شـد انتشار خبر درگذشت او موجی ازاندوه در میان شیعیان پدید آورد شیعیان مظلوم عراق كه در خوف و رعب عظیمی به سر می برند، خود را آماده تشییع نمودند، ولی متاسفانه حكومت بعث، حـتـی در خـودنـجـف اجازه تشییع نداد و آن مرحوم در یك حكومت نظامی محلی در نیمه شب درصحن شریف در مدخل مسجد الخضرا كه جایگاه تدریس او بود به خاك سپرده شدو در تشییع او جز چند نفر از شاگردان او و فرزند عزیزش سید محمد تقی خوئی كسی حضور نداشت.

منبع

اندیشه قم

پيوند ها