مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابومخنف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«لوط بن یحیی» معروف به «ابو مخنف» (م، ۱۵۷ ق)، از نخستین مورخان شیعه در قرن دوم هجری و از اصحاب امام صادق علیه‌السلام است. از مهمترین آثار منسوب به او کتاب «مقتل الحسین علیه‌السلام» است، که قدیمی‌ترین کتاب بر جای مانده در تاریخ کربلا بوده و مورد استفاده فراوان منابع تاریخی پس از خود قرار گرفته است.

نام کامل ابو مخنف لوط بن یحیی
زادگاه کوفه
وفات ۱۵۷ قمری

Line.png


آثار

مولد امیرالمؤمنین علیه السلام، مقتل امیرالمؤمنین علیه السلام، مقتل حسن بن علی علیه السلام، مقتل الحسین علیه السلام، مقتل حجر بن عدی، فتوح الشام، اخبار المختار،...

ولادت و نسب

لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی عامری، معروف به «ابومخنف»، اهل کوفه و از خاندانی مشهور از تیره غامد و از قبیله بزرگ یمنی ‌اَزْد است.[۱] در تاریخ ولادت او اختلاف است؛[۲] چیزی که مسلم است اینکه او زمان امام صادق علیه السلام (۸۳-۱۴۸ ق) را درک کرده و از ایشان روایت نموده است. همچنین از آنجا که ابوالحسن مداینی از ابومخنف روایت کرده، با توجه به تاریخ ولادت وی در ۱۳۵ ق، می‌توان تاریخ درگذشت ابومخنف را در سالهای پیش از ۱۷۰ ق. دانست.[۳]

جد بزرگ ابومخنف، یعنی مخنف بن سلیم، در زمره اصحاب پیامبر (ص) یاد شده است.[۴] او بعد از پیامبر در زمره یاران امیرالمؤمنین علی (ع) قرار گرفت و در جنگ جمل شرکت کرد[۵] و دو برادرش را در این جنگ از دست داد.[۶] مخنف بن سلیم بعد از جنگ جمل از سوی امام(ع) به امارت اصفهان و همدان گماشته شد.[۷] در جریان جنگ صفّین، أمیرالمؤمنین علیه السّلام نامه‌اى جالب براى او نوشتند، و او را دعوت به شرکت در جهاد بر علیه معاویه نمودند، و او حارث بن أبى الحارث بن ربیع را به جاى خود نصب کرد، و به محضر على علیه السّلام شتافت و در جنگ صفّین شرکت جست[۸] و بر بخشى از لشکر صفّین امارت یافت.[۹] هنگامى که حضرت على علیه السّلام در زمان بازگشت از بصره، جمعى از مسلمانها را بر کوتاهى نمودن در میدان جنگ سرزنش مى‌فرمودند، نگاهى به مخنف نمودند، و فرمودند: «لکنّ‌ مخنف بن سلیم و قومه لم یتخلّفوا» و بدین‌وسیله او را مورد تجلیل و تکریم قرار دادند.[۱۰] مرحوم مامقانى، از مجموع برنامه‌هاى أمیرالمؤمنین علیه السّلام نسبت به مخنف بن سلیم، و اقدامات او در اطاعت و حمایت از على علیه السّلام، نتیجه‌گیرى نموده که، او نه‌تنها از چهره‌هاى موثّق بوده، بلکه مرتبه‌اى فوق عدالت داشته است.[۱۱] به گزارش ابن حجر مخنف در سال ۶۴ قمری در قیام توابین که بعد از واقعه کربلا به رهبری سلیمان بن صُرَد خزاعی صورت گرفت کشته شد.[۱۲]

اما درباره یحیی پدر ابومخنف و نیز سعید پدربزرگش اطلاعات چندانی در دسترس نیست.

وثاقت ابومخنف

کتب رجالی اهل سنت عموماً ابومخنف را ثقه ندانسته اند.[۱۳] البته این احتمال وجود دارد که این عدم وثاقت ناشی از موضع‌گیری عمومی محدثان در برابر اخباریان باشد که همواره آنان را مورد طعن قرار داده اند و تقریباً هیچ یک از اخباریان متقدم از این طعنها در امان نبوده اند. بخصوص کسانی مثل ابو مخنف که اخبار شیعیان را بسیار نقل نموده اند.[۱۴]

قابل ذکر است که هر چند ابومخنف از نظر عالمان اهل سنت به وثاقت شناخته نشده، ولی مورخان بزرگی چون واقدی، ابن قتیبه، طبری و ابن اثیر، از او روایت نقل کرده اند.[۱۵]

مذهب ابومخنف

درباره مذهب ابومخنف، اختلاف نظر است. البته شواهدی بر تشیع او وجود دارد، از جمله اینکه:

  • چنانکه بیان شد پدران او و بخصوص جد بزرگش مخنف بن سلیم از اصحاب ائمه (علیهم السلام) و ارادتمندان به ایشان بوده اند.
  • او اخبار مربوط به امیرالمؤمنین و امام حسین (علیهماالسلام) جمع کرده است.
  • از دیگر شواهد اینکه او اهل کوفه بوده است که عموماً به اهل بیت (علیهم السلام) گرایش داشته اند. البته این گرایش به اهل بیت در کوفه به معنای شیعه اصطلاحی امروزی که معتقد به امامت باشد نیست، بلکه نوعی جانبداری سیاسی و اعتقادی است. رسول جعفریان در کتاب "تأملی در نهضت عاشورا" می گوید: می توان پذیرفت که وی نوعی عقیده به تشیع دارد، در همان حدی که در کوفه رایج بوده است، یعنی راجع به خلیفه اول و خلیفه دوم اثباتا و نفیا حرفی نداشتند، نسبت به خلیفه سوم انتقادهای تندی می شده و معاویه را اصلا نمی پذیرفتند.[۱۶]
  • شیخ طوسی نام او را در زمره اصحاب امام صادق علیه السلام آورده است.[۱۷] اما علامه مجلسی نام او و کتابش را در فهرست «کتب المخالفین» آورده است.[۱۸] ابن ابی الحدید نیز او را شیعه ندانسته است.[۱۹]
  • روایات او در آثار امامیه همچون شیخ کلینی[۲۰] و شیخ صدوق[۲۱] و شیخ مفید[۲۲] نقل شده است.

آثار و تألیفات

کتاب های ابومخنف در دست نیست، ولی در میان کتب مورخان صاحب نام به آنها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقایع مهمی که در دوره خود و قبل از او اتفاق افتاده، کتبی با عنوان اخبار یا مقاتل نوشته است. کتابهایی که به او نسبت داده شده عبارتند از:

کتاب مولد امیرالمؤمنین علیه السّلام، مقتل امیرالمؤمنین علیه السّلام، مقتل حسن بن علی علیه السّلام، مقتل الحسین علیه السلام، مقتل حجر بن عدی، مقتل عثمان، وفاة معاویه، فتوح خراسان، فتوح الشام، فتوح العراق، المغازی، کتاب المعمرین، اخبار مصعب، کتاب الجمل، کتاب حدیث الأزارقه، کتاب المشوری، اخبار الحجاج بن یوسف، اخبار دیر الجماجم، اخبار المختار، اخبار زیاد بن أبیه.[۲۳]

کتاب مقتل الحسین:

مهمترین و معروفترین اثر ابومخنف کتاب «مقتل الحسین» (علیه السّلام) بوده است. با توجه به قرائن تاریخی می توان گفت که ابومخنف کتاب مقتل الحسین را در بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۰ هجری که مقارن با آغاز دعوت عباسیان است، نگاشته است. این کتاب تا قرن چهارم موجود بوده و پس از آن از بین رفته است. کتابی هم که با عنوان مقتل ابومخنف وجود دارد به دلایل متعدد، کتاب دیگری است که در قرن ششم نوشته شده و به او نسبت داده شده است.[۲۴]

محدث نوری در کتاب «لؤلؤ و مرجان»، دربارۀ مقتل منسوب به ابومخنف می‌نویسد: «ابومخنف لوط بن یحیی از بزرگان محدثین و معتمد ارباب سیر و تواریخ است و مقتل او در نهایت اعتبار... و لکن افسوس که اصل مقتل بی‌عیب او در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت می‌دهند، مشتمل است بر بعضی مطالب مُنکَرۀ مخالفِ اصول مذهب و البته آن را اَعادی و جُهّال به جهت پاره‌ای از اغراض فاسده، در آن کتاب داخل کردند و از این جهت از حد اعتبار و اعتماد افتاده، بر منفردات آن هیچ وثوقی نیست».[۲۵]

البته با توجه به اینکه طبری و دیگران در آثار خود بخشهایی از کتاب مقتل الحسین را نقل کرده اند، پژوهشگران توانسته اند با جمع آوری این نقلهای پراکنده تا حدودی آن کتاب را بازسازی کنند. از آن جمله است:

پانویس

  1. هشام کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲ ص۴۸۱-۴۸۲.
  2. رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی
  3. ئائره المعارف بزرگ اسلامی
  4. ابن عبدالبر،الاستیعاب فی معرفه الاصحاب،ج۴،ص۱۴۶۷.
  5. بلاذری، انساب الاشراف ،ج۲، ص۲۳۶
  6. بلاذری، انساب الاشراف ،ج۲، ص۲۴۱.
  7. بحار الأنوار، جلد ۳۲، صفحۀ ۳۵۷
  8. بحار الأنوار، ج ۳۲، صفحۀ ۳۹۹-۴۰۰
  9. وقعة صفّین، نصر بن مزاحم، ص ۱۱۷
  10. وقعة صفّین، نصر بن مزاحم، ص ۸
  11. مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص ۲۰۷
  12. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب ، ۱۰/۷۸
  13. نکـ:ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال ج۶، ص۲۱۱۰؛دارقطنی، کتاب الضّعفاء، ۱۴۶؛ ابن جوزی، الموضوعات ،ج۱، ص۴۰۶.
  14. رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی
  15. حسین پور، سید علی، راویان عاشورا چه کسانی هستند؟
  16. تاملی در نهضت عاشورا، صفحه ۱۳
  17. رجال الطوسی، ص۲۷۵
  18. نک: بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏۱، ص ۲۵
  19. نک: شرح نهج البلاغة ، ج۱ ، ص۱۴۷
  20. الکافی ج۴ ، ص۳۱
  21. التوحید، ابن بابویه، ص ۲۷۸
  22. نک: الامالی،۱۲۷،۱۵۹،۱۶۹؛ الاختصاص،۱۳
  23. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۱۵۵؛ الذریعه، ج ۱، ص ۳۱۲٫
  24. رک: اسفندیاری، کتاب‌شناسی تاریخی امام‌حسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۲؛
  25. اسفندیاری، محمد، کتاب‌شناسی تاریخی امام‌حسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۳
  26. ابومخنف، مقتل الحسین ابی‌مخنف، تصحیح و ترجمهٔ حجت‌الله جودکی، ۱۳۹۳

منابع

  • "ابومخنف"، دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  • "راویان عاشورا چه کسانی هستند؟"، سید علی حسین‌پور، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، بازیابی: ۲۷ آبان ۱۳۹۲.
  • رسول جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا.
  • مقتل الحسین علیه‌السّلام، حافظ فرزانه، پایگاه اندیشه قم.