آیه 218 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 218 بقره)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<217 آیه 218 سوره بقره 219>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 2
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

آنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند، که خدا بخشاینده و مهربان است.

یقیناً کسانی که ایمان آورده، و آنان که هجرت کرده و در راه خدا به جهاد برخاستند، به رحمت خدا امید دارند؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

آنان كه ايمان آورده، و كسانى كه هجرت كرده و راه خدا جهاد نموده‌اند، آنان به رحمت خدا اميدوارند، خداوند آمرزنده مهربان است.

كسانى كه ايمان آورده‌اند و آنان كه مهاجرت كرده‌اند و در راه خدا جهاد نموده‌اند، به رحمت خدا اميد مى‌دارند و خدا آمرزنده و مهربان است.

کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed those who are faithful and those who have migrated and waged jihad in the way of Allah—it is they who expect Allah’s mercy, and Allah is all-forgiving, all-merciful.

Surely those who believed and those who fled (their home) and strove hard in the way of Allah these hope for the mercy of Allah and Allah is Forgiving, Merciful.

Lo! those who believe, and those who emigrate (to escape the persecution) and strive in the way of Allah, these have hope of Allah's mercy. Allah is Forgiving, Merciful.

Those who believed and those who suffered exile and fought (and strove and struggled) in the path of Allah,- they have the hope of the Mercy of Allah: And Allah is Oft-forgiving, Most Merciful.

معانی کلمات آیه

هاجروا: هجر و هجران به معنى جدا شدن است خواه با بدن يا با زبان و يا با قلب. هجرت در اسلام آنست كه براى خدا و دين از محلى به محلى هجرت كنند.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: جندب بن عبدالله و عروة بن الزبير گويند: كه اين آيه درباره عبدالله بن حجش و ياران اوست كه در ماه رجب به قتال و نبرد برخاسته بودند و واقد التميمى در ميان آن‌ها ابن الحضرمى را كشته بود و عده اى گمان كرده بودند كه اگر اينان از گناه هم سالم باشند اجر و پاداشى از براى آن‌ها نخواهد بود. خداوند اين آيه را نازل فرمود و وعده نيك به آن‌ها داد و خبر داد كه به رحمت خدا بايد اميدوار باشند[۳] .[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«218» إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌

همانا كسانى كه ايمان آورده‌اند و كسانى كه مهاجرت نموده و در راه خدا جهاد كرده‌اند، آنها به رحمت پروردگار اميداوار هستند و خدا آمرزنده و مهربان است.

نکته ها

در شأن نزول اين آيه كه در ادامه آيه پيش است، مى‌خوانيم: مؤمنانى كه هجرت و جهاد كردند، ولى هلال ماه رجب را با ماه جمادى‌الاخرى اشتباه گرفتند و دست به قتال زدند، ناراحت نباشند. زيرا اشتباهشان مورد عفو است و آنان قصد انجام گناه نداشته‌اند.

اميد بدون عمل، آرزويى بيش نيست. چنانكه در آخرين آيه سوره‌ى كهف مى‌خوانيم: «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» هركس اميد به لقاى پروردگار و رسيدن به مقام قرب را دارد، پس بايد عمل خالصانه انجام دهد. آرى، «رجاء»، آن اميدى است كه انسان مقدّمات رسيدن به آنرا فراهم كند.

براى اميدوار بودن به الطاف الهى، اسلام زمينه‌هايى را فراهم كرده است:

1- يأس و نااميدى از گناهان كبيره است. «1»

2- خداوند مى‌فرمايد: من نزد گمان بنده‌ى مؤمن هستم، اگر گمان خوب به من ببرد به او خوبى مى‌رسانم. «2»

3- انبيا و فرشتگان، به مؤمنان دعا و براى آنان استغفار مى‌كنند. «3»

4- پاداش الهى چندين برابر است. «4»

5- راه توبه باز است. «5»

6- گرفتارى‌هاى مؤمن، كفّاره‌ى گناهان او محسوب مى‌شود. «6»

7- خداوند توبه را قبول كرده و سيّئات را به حسنات مبّدل مى‌سازد. «7»

«1». زمر، 53.

«2». كافى، ج 2، ص 72.

«3». غافر، 7؛ ابراهيم، 41.

«4». بقره، 261.

«5». نساء، 18.

«6». بحار، ج 81، ص 176.

«7». فرقان، 70.

جلد 1 - صفحه 340

پیام ها

1- رتبه‌ى ايمان، مقدّم بر عمل است. «آمَنُوا ...* هاجَرُوا وَ جاهَدُوا»*

2- اميد به لطف پروردگار، مشروط به ايمان، هجرت و جهاد است. «آمَنُوا ... هاجَرُوا وَ جاهَدُوا ... أُولئِكَ يَرْجُونَ»

3- اصول افكار و اعمال اگر صحيح باشد، اشتباهات جزئى قابل عفو است.

«آمَنُوا ... هاجَرُوا ... يَرْجُونَ»

4- به لطف خداوند اميدوار باشيم، نه به كارهاى نيك خود. زيرا خطر سوءعاقبت و حبط عمل و عدم قبول اطاعت، تا پايان عمر در كمين است. «يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ»

5- چون بنده اميدوار به رحمت خداوند است، خداوند نيز اعلام مى‌كند: آمرزنده و مهربان است. «يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ»

6- ارزش هجرت و جهاد آن است كه در راه خدا و براى او باشد. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ»

7- مؤمنان و مهاجران مخلص نيز به رحمت و مغفرت او نياز دارند. «آمَنُوا، هاجَرُوا ... يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ»

8- از خطاى مهاجران و مجاهدان در راه خدا، بايد گذشت. «وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (218)

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا: بدرستى كه آنانكه ايمان آوردند به خدا و رسول و معتقدات حقه ايمانيه، وَ الَّذِينَ هاجَرُوا: و آنانكه هجرت نمودند از اوطان خود براى اعلاى كلمه حق يا حفظ دين، وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ‌: و جهاد كنند در راه خدا، أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ‌: آن گروه متصفه به اين صفات سه گانه اميدوار باشند رحمت و بخشايش الهى را كه به مثوبات ابديه نائل شوند. وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌: و خداى تعالى بسيار بسيار آمرزنده مؤمنان است از آنچه صادر شده از ايشان از خطا و كمى احتياط در ملاحظه اوامر و نواهى سبحانى.

تنبيه: در آيه شريفه اشاراتى است:

1- اصحاب در باره عبد اللّه و تابعينش گمان كردند به سبب توبه، گناهان آنها آمرزيده شد، لكن اجرى ندارند؛ آيه شريفه نازل شد كه اميدوار ثواب بوده باشند.

2- چون آيات شريفه عبرت به عموم لفظ است نه خصوص سبب، بنابراين شامل است در هر عصر و زمان كسانى كه متصف به صفات سه گانه باشند.

3- صفات ثلاثه مذكوره را شرحى است:

اولا: ايمان شامل است توحيد و نبوت و امامت و معاد و تمام معتقدات از اصول و فروع و اقرار به آنچه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از جانب خدا آورده، و نيز دوام و ثبات ايمان تا آخر عمر شرط است و الّا ايمان چند سال فايده نخواهد داشت.

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 389

ثانيا: هجرت و مهاجرت را حديث شريف علوى عليه السّلام شرحى فرمايد، علامه مجلسى در 15 و 16 بحار روايت نموده: يقول الرّجل هاجرت و لم يهاجر انّما المهاجرون الّذين يهجرون السّيئات و لم يأتوا بها و يقول الرّجل جاهدت و لم يجاهد انّما الجهاد اجتناب المحارم و مجاهدة العدوّ و قد يقاتل اقوام فيحبّون القتال لا يريدون الّا الذّكر «1». مى‌گويد شخص هجرت نمودم، و حال آنكه هجرت نكرده؛ بتحقيق مهاجرين كسانيند كه هجرت نمايند از گناهان و بجا نياورند آن را. و نيز شخص گويد: جهاد نمودم و حال آنكه جهاد نكرده؛ بتحقيق جهاد اجتناب از محرمات و مجاهده با دشمن است.

و گاهى جماعتى مقاتله كنند و دوست دارند آن را اراده ندارند مگر ذكر و سمعه را.

4- منطوق فرمايش متصفين صفات سه گانه اميدوار باشند رحمت الهى را، مفهوم آن دلالت دارد بر آنكه غير آنها مورد چنين اميدوارى نخواهند بود.

5- ختم آيه شريفه تحريك و ترغيب بندگان است به غفران سبحانى و بخشايش نامتناهى الهى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (218)

ترجمه‌

بدرستيكه آنانكه ايمان آوردند و آنانكه هجرت نمودند و جهاد كردند

جلد 1 صفحه 274

در راه خدا ايشان اميدوارند رحمت خدا را و خدا آمرزنده مهربان است..

تفسير

گفته شده است براى تصريح بقبول توبه اصحاب سريه كه در آيه قبل ذكر شد نازل شده است كه مطمئن شوند از قبول توبه و اثبات اجر جهاد خودشان چون از روى انقياد بوده و اگرچه در واقع مأمور نبوده‌اند ولى معذور بودند و ذكر مغفرت ملائم با خطا و ترك احتياط است و رحمت مناسب با عدم تضييع اجر جهاد است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ الَّذِين‌َ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ اللّه‌ِ أُولئِك‌َ يَرجُون‌َ رَحمَت‌َ اللّه‌ِ وَ اللّه‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (218)

(محققا كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند و كساني‌ ‌که‌ مهاجرت‌ كردند و ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ جهاد نمودند اينان‌ برحمت‌ ‌خدا‌ اميدوارند و ‌خدا‌ آمرزنده‌ و رحيم‌ ‌است‌) إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ سه‌ عنوان‌ ذكر ‌شده‌ ‌يعني‌ ايمان‌ و هجرت‌ و جهاد ‌که‌ ‌از‌ حيث‌ اجتماع‌ و انفراد ‌با‌ ‌هم‌ تفاوت‌ دارند، ايمان‌ ‌اگر‌ چه‌ هجرت‌ و جهاد ‌با‌ ‌او‌ نباشد موجب‌ سعادت‌ و نجات‌ ميشود ولي‌ هجرت‌ و جهاد بدون‌ ايمان‌ موجب‌ سعادت‌ و رستگاري‌ نيست‌ چون‌ ايمان‌ شرط صحت‌ جميع‌ عبادات‌ ‌است‌ و هجرت‌ و جهاد

1‌-‌ سوره‌ زلزال‌ ‌آيه‌ 7 و 8

جلد 2 - صفحه 421

نيز مشروط بيكديگر نيست‌ و ‌هر‌ يك‌ بجاي‌ ‌خود‌ عبادت‌ بزرگي‌ ‌است‌ ولي‌ ممكن‌ ‌است‌ هجرت‌ ‌باشد‌ ولي‌ جهاد نباشد مانند كساني‌ ‌که‌ موظف‌ بهجرت‌ بوده‌اند ولي‌ مكلف‌ بجهاد نبوده‌اند، ‌ يا ‌ جهاد ‌باشد‌ ولي‌ هجرت‌ نباشد مانند مجاهديني‌ ‌که‌ مهاجر نبوده‌اند، و بالجمله‌ مفاد ‌آيه‌ اينست‌ ‌که‌ مؤمنين‌ و مهاجرين‌ و مجاهدين‌ برحمت‌ ‌خدا‌ اميدوارند و كلمه‌ «‌الّذين‌ امنوا» شامل‌ همه‌ مؤمنين‌ ميشود ‌از‌ مهاجرين‌ و انصار ‌که‌ ‌در‌ زمان‌ نبي‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ بوده‌ و ‌از‌ ‌آنها‌ باصحاب‌ تعبير مي‌كنند و ‌از‌ تابعين‌ ‌که‌ زمان‌ پيغمبر ‌را‌ درك‌ نكرد، ولي‌ ‌در‌ زمان‌ ائمه‌ بوده‌اند و همچنين‌ مؤمنيني‌ ‌که‌ ‌در‌ دوره‌ غيبت‌ ‌تا‌ روز قيامت‌ ميباشند.

و كلمه‌ الَّذِين‌َ هاجَرُوا مقصود مؤمنين‌ و مؤمناتي‌ هستند ‌که‌ ‌از‌ اوطان‌ ‌خود‌ هجرت‌ بمدينه‌ نمودند چه‌ آنهايي‌ ‌که‌ مكلف‌ بجهاد بودند ‌ يا ‌ آنهايي‌ ‌که‌ معفو ‌از‌ جهاد بودند مانند زنان‌ و شيوخ‌ و عجزة.

وَ جاهَدُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ اللّه‌ِ مقصود ‌آن‌ كساني‌ هستند ‌که‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ و حفظ دين‌ جهاد نموده‌ باشند، چه‌ ‌از‌ مهاجرين‌ و چه‌ ‌از‌ انصار، و چه‌ ‌در‌ زمان‌ نبي‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ زمان‌ ائمه‌ ‌عليه‌ السّلام‌ باشند مانند مجاهدين‌ ‌در‌ ركاب‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ الحسين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ ركاب‌ حضرت‌ بقية اللّه‌ جهاد نمايند ولي‌ ‌غير‌ اينها ‌را‌ شامل‌ نميشود زيرا شرط جهاد اذن‌ پيغمبر و امام‌ و ‌ يا ‌ نائب‌ خاص‌ امام‌ ‌است‌ لكن‌ ‌به‌ تنقيح‌ مناط ميتوان‌ ‌گفت‌ شامل‌ مؤمنيني‌ ‌که‌ ‌در‌ زمان‌ غيبت‌ بحكم‌ دفاع‌ مجتهد وقت‌ ‌با‌ دشمنان‌ اسلام‌ جنگ‌ كنند نيز ميشود.

و شرط جهاد ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ حتما ‌در‌ جنگ‌ كشته‌ شوند بلكه‌ همين‌ ‌که‌ ‌در‌ جبهه‌ جنگ‌ و ميدان‌ مبارزه‌ بمنظور جهاد ‌با‌ دشمن‌ و دفاع‌ ‌از‌ حريم‌ اسلام‌ شركت‌ كنند اطلاق‌ مجاهد ‌بر‌ ‌آنها‌ ميشود خواه‌ كشته‌ شوند ‌ يا ‌ بكشند و ‌ يا ‌ بمجاهدين‌ كمك‌ دهند و ‌ يا ‌ بدون‌ كشتار دشمن‌ ‌را‌ ‌از‌ حريم‌ اسلام‌ دور سازند و قيد ‌في‌ سبيل‌ اللّه‌

جلد 2 - صفحه 422

‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ خارج‌ كند كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ راه‌ شيطان‌ و ‌في‌ سبيل‌ الطاغوت‌ جنگ‌ و مجاهده‌ ميكنند مانند اصحاب‌ جمل‌ و صفين‌ و خوارج‌ و لشگر كربلاء و امثال‌ اينها أُولئِك‌َ يَرجُون‌َ رَحمَت‌َ اللّه‌ِ اينان‌ ‌يعني‌ مؤمنين‌ و مهاجرين‌ و مجاهدين‌ ‌في‌ سبيل‌ اللّه‌ اميدوار رحمت‌ ‌خدا‌ هستند.

كلام‌ ‌في‌ معني‌ الرجاء

‌در‌ موضوع‌ خوف‌ و رجاء و مسائلي‌ ‌که‌ ‌در‌ باره‌ ‌آنها‌ طرح‌ ‌شده‌ مباحثي‌ لازم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌ما مفصلا ‌در‌ مجلد سوم‌ كلم‌ الطيب‌ ‌در‌ خاتمه‌ كتاب‌ متذكر شده‌ايم‌ و ‌در‌ اينجا بطور اختصار بآنها اشاره‌ مينمائيم‌.

مبحث‌ اول‌ ‌در‌ معني‌ خوف‌ و رجاء: رجاء بمعني‌ اميدواري‌ ‌است‌ و ‌با‌ تمني‌ بمعني‌ آرزو و غرور بمعني‌ فريب‌ و گول‌ فرق‌ دارد و بيانش‌ اينست‌ ‌که‌ ‌هر‌ گاه‌ انسان‌ مقصدي‌ ‌در‌ نظر داشته‌ ‌باشد‌ و بخواهد بآن‌ نائل‌ شود ‌اگر‌ اسباب‌ و معداتي‌ ‌که‌ ‌در‌ اختيار اوست‌ فراهم‌ كند و منتظر ‌باشد‌ ‌که‌ بمقصد نائل‌ گردد چنين‌ كسي‌ ‌را‌ ميگويند اميدوار ‌است‌ مانند زارعي‌ ‌که‌ موقع‌ ‌خود‌ زمين‌ ‌را‌ شخم‌ نموده‌ بذر افشاني‌ و آبياري‌ ميكند و اميدوار ‌است‌ ‌که‌ خداوند محصول‌ خوبي‌ باو بدهد ولي‌ ‌اگر‌ بدون‌ اينكه‌ اسباب‌ و معدات‌ چيزي‌ ‌را‌ فراهم‌ كند انتظار نتيجه‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌آن‌ ‌را‌ تمني‌ و آرزو مينامند مانند زارعي‌ ‌که‌ بدون‌ زحمت‌ كشت‌ منتظر حاصل‌ ‌باشد‌ و ‌اگر‌ ‌براي‌ نيل‌ بمقصودي‌ ‌از‌ ‌غير‌ راه‌ علل‌ و اسباب‌ ‌آن‌ بخواهد برسد و باوهام‌ و تخيلات‌ واهي‌ منتظر مقصود ‌باشد‌ ‌آن‌ ‌را‌ غرور نامند مانند كسي‌ ‌که‌ ميخواهد بثروت‌ و غنا ‌از‌ راه‌ بخت‌ و اتفاق‌ نائل‌ شود.

‌در‌ مورد نيل‌ بسعادت‌ اخروي‌ نيز ‌هر‌ گاه‌ كسي‌ مقدمات‌ سعادت‌ ‌را‌ ‌از‌ ايمان‌ و عمل‌ صالح‌ و تقوي‌ تحصيل‌ كند و اميدوار و منتظر سعادت‌ و نيل‌ برحمت‌ حق‌ ‌باشد‌

جلد 2 - صفحه 423

چنين‌ كسي‌ داراي‌ رجاء ‌است‌ ولي‌ ‌اگر‌ بدون‌ ايمان‌ و عمل‌ صالح‌ و تقوي‌ منتظر سعادت‌ و رحمت‌ حق‌ ‌باشد‌ آرزويي‌ بيش‌ نيست‌ و ‌اگر‌ مرتكب‌ معاصي‌ شود و ‌در‌ دنيا و شهوات‌ نفساني‌ متوغل‌ گردد و باين‌ دل‌ خوش‌ دارد ‌که‌ ‌خدا‌ ارحم‌ الراحمين‌ ‌است‌ چنين‌ كسي‌ داراي‌ غرور ‌است‌.

و آيات‌ قرآن‌ بطور وضوح‌ ‌اينکه‌ سه‌ امر ‌را‌ بيان‌ فرموده‌ ‌در‌ باره‌ رجاء ميفرمايد فَمَن‌ كان‌َ يَرجُوا لِقاءَ رَبِّه‌ِ فَليَعمَل‌ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشرِك‌ بِعِبادَةِ رَبِّه‌ِ أَحَداً«1» و درباره‌ تمني‌ ميفرمايد وَ قالُوا لَن‌ يَدخُل‌َ الجَنَّةَ إِلّا مَن‌ كان‌َ هُوداً أَو نَصاري‌ تِلك‌َ أَمانِيُّهُم‌«2» و درباره‌ غرور ميفرمايد قُل‌ هَل‌ نُنَبِّئُكُم‌ بِالأَخسَرِين‌َ أَعمالًا الَّذِين‌َ ضَل‌َّ سَعيُهُم‌ فِي‌ الحَياةِ الدُّنيا وَ هُم‌ يَحسَبُون‌َ أَنَّهُم‌ يُحسِنُون‌َ صُنعاً«3» و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ ديگر.

و خوف‌‌-‌ عبارت‌ ‌از‌ حالتي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ قلب‌ پيدا ميشود ‌که‌ انسان‌ ‌را‌ ‌از‌ ارتكاب‌ معصيت‌ و ترك‌ طاعت‌ مانع‌ ميگردد و طرف‌ تفريط خوف‌ امن‌ ‌من‌ مكر اللّه‌ ‌است‌ ‌به‌ اينكه‌ انسان‌ مطمئن‌ و ايمن‌ شود ‌که‌ عذاب‌ الهي‌ ‌بر‌ ‌او‌ نخواهد ‌بود‌ و طرف‌ افراط ‌آن‌ يأس‌ ‌من‌ روح‌ ‌است‌ ‌به‌ اينكه‌ انسان‌ ‌از‌ رحمت‌ حق‌ نااميد گردد و گمان‌ كند ‌که‌ ديگر رحمت‌ حق‌ شامل‌ حال‌ ‌او‌ نخواهد شد.

مبحث‌ دوم‌‌-‌ ‌در‌ بيان‌ حالت‌ انسان‌ ‌بين‌ خوف‌ و رجاء: اخبار ‌در‌ ‌اينکه‌ باره‌ ‌بر‌ دو دسته‌ ‌است‌ بعضي‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ انسان‌ بايد خوف‌ و رجاء ‌او‌ مساوي‌ ‌باشد‌ و بعضي‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ رجاء ‌او‌ ‌بر‌ خوفش‌ بايد ترجيح‌ داشته‌ ‌باشد‌ و دانشمندان‌ ‌در‌ جمع‌ ‌بين‌ ‌اينکه‌ اخبار وجوهي‌ گفته‌اند و تحقيق‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ مطلب‌ اينست‌ ‌که‌ ‌براي‌ انسان‌ دو لحاظ ‌است‌: نظر بشخص‌ ‌خود‌ و اعمال‌ صادره‌ ‌از‌ عبادات‌ و معاصي‌ بايد ‌بين‌ خوف‌ و رجاء بطوري‌ مساوي‌ ‌باشد‌ نه‌ مأيوس‌ ‌از‌ رحمت‌ حق‌ و نه‌ ايمن‌ ‌از‌ عذاب‌ ‌او‌

1‌-‌ سوره‌ كهف‌ ‌آيه‌ 110

2‌-‌ سوره‌ بقره‌ ‌آيه‌ 105

3‌-‌ سوره‌ كهف‌ ‌آيه‌ 103

جلد 2 - صفحه 424

‌باشد‌ و اخبار دسته‌ اول‌ ناظر باين‌ ‌است‌ و ديگر نظر بحضرت‌ باري‌ و سعه‌ رحمت‌ و عنايات‌ ‌او‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ لحاظ بايد اميدش‌ بيشتر ‌باشد‌.

مبحث‌ سوم‌‌-‌ ‌در‌ باب‌ رجاء و ادله‌ ‌آن‌: و ‌آنها‌ اموريست‌:

1‌-‌ آيات‌ قرآنيه‌ ناهيه‌ ‌از‌ قنوط مانند لا تَقنَطُوا مِن‌ رَحمَةِ اللّه‌ِ«1» وَ لا تَيأَسُوا مِن‌ رَوح‌ِ اللّه‌ِ«2» و بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ ديگر.

2‌-‌ اخبار آمرة برجاء مانندان‌ اللّه‌ عند ظن‌ عبده‌ المؤمن‌ ‌ان‌ خيرا فخير و ‌ان‌ شرا فشر«3» و اخبار ديگر.

3‌-‌ برهان‌ عقل‌ ‌بر‌ اينكه‌ خداوند فياض‌ ‌علي‌ الاطلاق‌ و خير محض‌ ‌است‌ و همين‌ ‌که‌ محل‌ قابل‌ ‌باشد‌ فيض‌ ‌او‌ ميرسد و قابليت‌ محل‌ بايمان‌ ‌است‌ بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ مؤمن‌ قابل‌ رحمت‌ و فيض‌ حقتعالي‌ ‌است‌.

4‌-‌ استغفار انبياء و ائمه‌ و ملائكه‌ و صلحاء درباره‌ مؤمنين‌.

5‌-‌ امهال‌ معصيت‌ كار بلكه‌ موفق‌ بتوبه‌ شود.

6‌-‌ ‌آيه‌ شريفه‌ مَن‌ جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَه‌ُ عَشرُ أَمثالِها وَ مَن‌ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجزي‌ إِلّا مِثلَها«4».

7‌-‌ بشاراتي‌ ‌که‌ ‌در‌ اخبار ‌براي‌ شيعه‌ ذكر ‌شده‌ و ‌آنها‌ بسيار ‌است‌.

8‌-‌ آيات‌ و اخباري‌ ‌که‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ جهنم‌ و آتش‌ ‌را‌ خداوند ‌براي‌ كفار آماده‌ نموده‌ و تخوف‌ اهل‌ ايمان‌ قرار داده‌ ‌است‌ مانند فَاتَّقُوا النّارَ الَّتِي‌ وَقُودُهَا النّاس‌ُ وَ الحِجارَةُ أُعِدَّت‌ لِلكافِرِين‌َ«5» و ‌آيه‌ ذلِك‌َ يُخَوِّف‌ُ اللّه‌ُ بِه‌ِ عِبادَه‌ُ«6» و صريح‌ ‌آيه‌ شريفه‌ لا يَصلاها إِلَّا الأَشقَي‌«7»

1‌-‌ سوره‌ زمر ‌آيه‌ 54

2‌-‌ سوره‌ يوسف‌ ‌آيه‌ 87

3‌-‌ كافي‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌)

4‌-‌ سوره‌ انعام‌ ‌آيه‌ 161

5‌-‌ سوره‌ بقره‌ ‌آيه‌ 24

6‌-‌ سوره‌ زمر ‌آيه‌ 18

7‌-‌ سوره‌ و الليل‌ ‌آيه‌ 15

جلد 2 - صفحه 425

9‌-‌ اخبار داله‌ ‌بر‌ اينكه‌ ابتلائات‌ مؤمن‌ كفاره‌ گناهان‌ اوست‌.

10‌-‌ اخبار داله‌ ‌بر‌ اينكه‌ آتش‌ جهنم‌ ‌بر‌ مؤمن‌ حرام‌ ‌شده‌ و سكرات‌ مرگ‌ و عقوبات‌ برزخ‌ كفاره‌ گناهان‌ اوست‌.

11‌-‌ اخبار فدية ‌که‌ ناصبين‌ و معاندين‌ ‌را‌ بجاي‌ شيعه‌ فديه‌ داد، و اينان‌ ‌را‌ نجات‌ ميدهند.

12‌-‌ آيات‌ و اخبار داله‌ ‌بر‌ سعه‌ رحمت‌ و وفور مغفرت‌ و زيادتي‌ لطف‌ و كرم‌ حقتعالي‌.

13‌-‌ آيات‌ و اخبار داله‌ ‌بر‌ قبولي‌ توبه‌ و تبديل‌ سيئه‌ بحسنه‌ 14‌-‌ شفاعت‌ خاصّه‌ و عامّه‌ ‌از‌ شفعاء مانند انبياء و ملائكه‌ و اولياء و قرآن‌ و علماء و طبقات‌ مؤمنين‌ بالاخص‌ شفاعت‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و صديقه‌ كبري‌ سلام‌ اللّه‌ عليها مبحث‌ چهارم‌‌-‌ ‌در‌ اسباب‌ خوف‌ و ‌آن‌ سه‌ چيز ‌است‌:

1‌-‌ معرفت‌ بعظمت‌ خداوند و بزرگواري‌ ‌او‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ ‌اينکه‌ معرفت‌ زيادتر شود خوف‌ انسان‌ شديدتر ميگردد و مانع‌ ‌از‌ ارتكاب‌ معصيت‌ ميگردد و عصمت‌ عبارت‌ ‌از‌ همين‌ شدّت‌ مرتبه‌ خوف‌ ‌است‌.

2‌-‌ ترس‌ ‌از‌ اينكه‌ مبادا معصيت‌ موجب‌ زوال‌ ايمان‌ و سياهي‌ قلب‌ و ساير مضارّ ‌آن‌ گردد.

3‌-‌ خوف‌ ‌از‌ خطر خاتمه‌ ‌که‌ انسان‌ بدون‌ ايمان‌ ‌از‌ دنيا برود و تمام‌ اعمالش‌ نابود گردد.

وَ اللّه‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ ‌اينکه‌ قسمت‌ اخير ‌آيه‌ بمنزله‌ علّت‌ ‌براي‌ اميدواري‌ افراد مذكور ‌است‌ ‌يعني‌ چون‌ خداوند آمرزنده‌ و رحمت‌ ‌او‌ شامل‌ حال‌ مؤمنين‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ ‌است‌ البته‌ بايد برحمت‌ ‌او‌ اميدوار باشند.

426

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 218)- در این آیه به نقطه مقابل این گروه اشاره کرده و می‌فرماید:

«کسانی که ایمان آوردند و کسانی که هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند (و بر ایمان خود استوار ماندند) آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ).

آری! این گروه در پرتو این سه کار بزرگ (ایمان، هجرت و جهاد) اگر مرتکب اشتباهاتی نیز بشوند ممکن است مشمول عنایات و مغفرت الهی گردند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  3. ابن منده از عامه نيز از طريق عثمان بن عطاء از پدرش او از ابن عباس آن را روايت كرده است.
  4. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 77.

منابع

آرشیو عکس و تصویر