https://wiki.ahlolbait.com/api.php?action=feedcontributions&user=Heidariyan47&feedformat=atomدانشنامهی اسلامی - مشارکتهای کاربر [fa]2024-03-28T12:53:13Zمشارکتهای کاربرMediaWiki 1.32.0https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%AA%D9%85%DA%A9%DB%8C%D9%86&diff=80375تمکین2017-01-18T11:09:25Z<p>Heidariyan47: /* تعریف تمکین عام و خاص */</p>
<hr />
<div>تمکین به معنای سلطه و اختیار دادن به دیگری است.<br />
<br />
تمکین یک واژه های فقهی است که معمولا در بحث نكاح مورد استفاده قرار می گیرد و یکی از حقوق زوج بر عهده زوجه تمکین زوجه است.<ref> جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جلد 2، ص 633 </ref> تمکین به دو نوع «تمکین خاص» و «تمکین عام» تقسیم میشود. تمکین خاص به برآوردن درخواستهای جنسی شوهر و تمکین عام به انجام وظایف خانوادگی، اطاعت از شوهر و پذیرفتن ریاست شوهر بر خانواده است.<br />
<br />
== تعریف تمکین عام و خاص==<br />
<br />
در کتاب «حقوق خانواده» نوشته دکتر صفایی و امامی چنین آمده است:<br />
<br />
«از جمله آثار ریاست مرد بر خانواده، تکلیف تمکین برای زن است. تمکین دارای یک معنی خاص و یک معنی عام است. تمکین به معنی خاص آن است که زن نزدیکی جنسی با شوهر به طور متعارف را بپذیرد و جز در مواردی که مانع موجهی داشته باشد از برقراری رابطه جنسی با او سر باز نزند.<br />
<br />
اما تمکین به معنای عام، آن است که زن وظایف خود را نسبت به شوهر انجام دهد و از او در حدود قانون و تعارف اطاعت کند و ریاست شوهر را در خانواده بپذیرد. پس اگر شوهر توقعات نامشروع یا نامتعارفی از زن داشته باشد زن مکلف به اطاعت از او نیست. مثلاً اگر شوهر، زن را از ادای فرایض مذهبی باز دارد یا از زن بخواهد که اموالش را به او انتقال دهد، زن می تواند از اطاعت شوهر سر باز زند.»<ref> صفایی ـ امامی، سیدحسن ـ اسداللّه . حقوق خانواده، دوم، تهران، دانشگاه تهران، 1371، ج1، ص173. نقل از مهدی مهریزی ، تمکین و نشوز در فقه و قانون قسمت اول، پیام زن، اردیبهشت 1378، شماره 86، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4047/23150 حوزه نت] </ref><br />
<br />
==تمکین در فقه<ref> جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جلد 2، ص 633 </ref>==<br />
تمكین از حقوق واجب شوهر بر زن است و در صورت خوددارى زن از آن بدون عذر، نفقه او به سبب تحقق نشوز بر شوهر واجب نخواهد بود. البته در فقه، این بحث مطرح است كه آیا نفقه زوجه به صرف عقد دائم بر زوج واجب مىشود یا منوط به تمكین وى پس از عقد است؟ مشهور، قول دوم است.<ref> الحدائق الناضرة، ج25، ص99. </ref> <br />
<br />
برخى قول اول را برگزیده و افزودهاند تنها با ظهور نشوز، نفقه از عهده شوهر ساقط مىشود؛ بنابراین در فرض عدم تحقق نشوز با عدم تمكین، تأمین نفقه بر شوهر واجب خواهد بود، هر چند - به عللى مانند درخواست نكردن شوهر - تمكین حاصل نشده باشد.<ref> همان، 98-102؛ جواهرالكلام، ج31، ص 303-304؛ فقه الصادق ج22، ص 324-327. </ref> <br />
<br />
زن، پس از عقد و پیش از دریافت مهر مىتواند از تمكین خوددارى كند، به شرط آن كه مهرش نقد و امتناع، قبل از آمیزش باشد.<ref> جواهرالكلام، ج31، ص41. </ref> برخى، توانایى شوهر در پرداخت مهر را نیز بر شرایط یاد شده افزوده و گفتهاند: اگر شوهر قدرت پرداخت مهر را نداشته باشد، زن حق امتناع از تمكین ندارد.<ref> كتاب السرائر، ج2، ص 591-592. </ref> بر اصل حكم، ادعاى اجماع شده است؛ لیكن برخى آن را نپذیرفته و گفتهاند: هر یك از زن و شوهر مكلف به وظیفه خویش است؛ زن به تمكین و مرد به پرداخت مهر و هیچكدام بر دیگرى توقف ندارد و هر كدام به وظیفه خود عمل نكند، مرتكب معصیت شده است.<ref> الحدائق الناضرة، ج24، ص 460-462. </ref> <br />
<br />
در ازدواج موقت، استقرار همه مهر، متوقف بر تمكین زن در تمامى مدت تعیین شده در عقد است.<ref> جواهرالكلام، ج30، ص167. </ref> در موارد حرمت آمیزش یا حرمت مطلق استمتاع تمكین نیز بر زن حرام است.<br />
<br />
==تمکین در قانون مدنی ایران==<br />
در قانون مدنی ایران عنوان تمکین و نشوز به کار نرفته و حقوقدانان آن را از برخی مواد استنباط کرده اند:<br />
<br />
ماده 1108 ـ «هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.»<br />
<br />
ماده 1085 ـ «زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حالّ باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.»<br />
<br />
ماده نخست بر نشوز دلالت دارد. برخی حقوقدانان از آن تمکین عام را نیز استفاده کرده اند و ماده دوم را مستند برای تمکین خاص گرفته اند. <ref> مهدی مهریزی ، تمکین و نشوز در فقه و قانون قسمت اول، پیام زن، اردیبهشت 1378، شماره 86، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4047/23150 حوزه نت] </ref> <br />
<br />
==پانویس ==<br />
<references /><br />
<br />
==منابع==<br />
<br />
*جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، جلد 2، ص 633<br />
<br />
*مهدی مهریزی ، تمکین و نشوز در فقه و قانون قسمت اول، پیام زن، اردیبهشت 1378، شماره 86، در دسترس در [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/4047/23150 حوزه نت] <br />
<br />
[[رده:احکام ازدواج]]<br />
[[رده:اصطلاحات فقهی]]<br />
[[رده:حقوق]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65312عید فطر2016-06-29T10:06:45Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==تعیین عید سعید فطر==<br />
عید فطر اولین روز ماه شوال است؛ از این رو، با رؤیت هلال ماه شوال در پایان روز ۲۹ ماه رمضان و یا گذشت ۳۰ روز از اول ماه رمضان، آغاز ماه شوال و عید فطر ثابت میشود. <br />
<br />
بر اساس برخی روایات، ماه رمضان، پیوسته ۳۰ روز است و هیچگاه کمتر از آن نمیشود.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۸-۲۷۴</ref> گروهی از قدما نیز بدان قائل بودند.<ref>الإقبال، ج۱، ص۳۳-۳۵ </ref> اما در مقابل، بعضی روایات بیان میکند که ماه رمضان همچون دیگر ماهها در نوسان است؛ میتواند ۲۹ یا ۳۰ روزه باشد.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۱-۲۶۸ </ref> بیشتر فقها قائل به این دیدگاهاند .<br />
<br />
==وجوب زکات فطره و شرایط آن ==<br />
<br />
پس از پايان يافتن ماه مبارك رمضان ; يعنى در شب عيد فطر, افرادى كه داراى شرايط باشند, بايد زكاتى بپردازند كه مقدار و موارد مصرف آن خواهد آمد. اين زكات به نام زكات فطره خوانده مى شود.<br />
<br />
افرادى كه در شب عيد فطر داراى اين شرايط باشند زكات فطره بر آنها واجب است :<br />
<br />
1- بالغ باشد.<br />
<br />
2- عاقل باشد.<br />
<br />
3- بنده كسى نباشد. ( تحت سرپرستی و تکفل کسی نباشد . )<br />
<br />
4- فقير نباشد.<br />
<br />
فردى كه داراى شرايط فوق باشد بايد زكات خود و كسانى كه در مغرب شب عيد فطر نان خور او هستند را بپردازد, كوچك باشند يا بزرگ , مسلمان باشند يا كافر, خرج آنان بر او واجب باشد يا نه , در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر (يعنى حتى اگر فرزند او كه نان خور اوست به مسافرت رفته باشد بايد زكات او را بدهد) و همچنين مهمانى كه با رضايت او پيش از غروب شب عيد فطر وارد خانه اش شده باشد, بايد زكات او را بدهد.<br />
<br />
مقدار زكات فطره : هر نفرى يك صاع كه تقريباً 3كيلو است .<br />
<br />
جنس زكات فطره : گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج يا ذرت و مانند اينها.<br />
<br />
وقت وجوب زكات فطره : شب عيد فطر.<br />
<br />
وقت پرداخت زكات فطره : <br />
<br />
از شب عيد تا ظهر روز عيد فطر و بهتر آن است كه در روز عيد بدهد و اگر نماز عيد مى خواند بنابر احتياط واجب قبل از نماز عيد بپردازد.<br />
<br />
مصرف زكات فطره :<br />
<br />
همان مصرف زكات مال است , گر چه احتياط مستحب آن است كه فقط به فقراى مؤمن واطفان آنها و به مساكين بدهد.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است ;که حضرت فرمودند :<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[آیه الله جوادی آملی]] ===<br />
<br />
بهترین دمى كه انسان دارد در ماه مبارك رمضان است كه «انفاسكم فیه تسبیح»; نفس كشیدن در این ماه «سبوح قدوس» گفتن است; لذا [[امام سجاد]](ع) مىفرماید: سلام بر تو اى عید اولیاى الهى. اینكه مىبینیم در آخر ماه مبارك رمضان [[عید فطر]] مىگیرند، چون جایزههاى یك ماه را به ما مىدهند; در حقیقت محصول ماه مبارك رمضان است. این ضیافة الله، آن لقاء الله را در بر دارد و عظمت از آن ماه شوال نیست، بلكه عظمت از آن ماه مبارك رمضان است كه نتیجه یك ماهه را در روز عید مىدهند.<br />
<br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65309عید فطر2016-06-29T08:43:27Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==تعیین عید سعید فطر==<br />
عید فطر اولین روز ماه شوال است؛ از این رو، با رؤیت هلال ماه شوال در پایان روز ۲۹ ماه رمضان و یا گذشت ۳۰ روز از اول ماه رمضان، آغاز ماه شوال و عید فطر ثابت میشود. <br />
<br />
بر اساس برخی روایات، ماه رمضان، پیوسته ۳۰ روز است و هیچگاه کمتر از آن نمیشود.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۸-۲۷۴</ref> گروهی از قدما نیز بدان قائل بودند.<ref>الإقبال، ج۱، ص۳۳-۳۵ </ref> اما در مقابل، بعضی روایات بیان میکند که ماه رمضان همچون دیگر ماهها در نوسان است؛ میتواند ۲۹ یا ۳۰ روزه باشد.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۱-۲۶۸ </ref> بیشتر فقها قائل به این دیدگاهاند .<br />
<br />
==وجوب زکات فطره و شرایط آن ==<br />
<br />
پس از پايان يافتن ماه مبارك رمضان ; يعنى در شب عيد فطر, افرادى كه داراى شرايط باشند, بايد زكاتى بپردازند كه مقدار و موارد مصرف آن خواهد آمد. اين زكات به نام زكات فطره خوانده مى شود.<br />
<br />
افرادى كه در شب عيد فطر داراى اين شرايط باشند زكات فطره بر آنها واجب است :<br />
<br />
1- بالغ باشد.<br />
<br />
2- عاقل باشد.<br />
<br />
3- بنده كسى نباشد. ( تحت سرپرستی و تکفل کسی نباشد . )<br />
<br />
4- فقير نباشد.<br />
<br />
فردى كه داراى شرايط فوق باشد بايد زكات خود و كسانى كه در مغرب شب عيد فطر نان خور او هستند را بپردازد, كوچك باشند يا بزرگ , مسلمان باشند يا كافر, خرج آنان بر او واجب باشد يا نه , در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر (يعنى حتى اگر فرزند او كه نان خور اوست به مسافرت رفته باشد بايد زكات او را بدهد) و همچنين مهمانى كه با رضايت او پيش از غروب شب عيد فطر وارد خانه اش شده باشد, بايد زكات او را بدهد.<br />
<br />
مقدار زكات فطره : هر نفرى يك صاع كه تقريباً 3كيلو است .<br />
<br />
جنس زكات فطره : گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج يا ذرت و مانند اينها.<br />
<br />
وقت وجوب زكات فطره : شب عيد فطر.<br />
<br />
وقت پرداخت زكات فطره : <br />
<br />
از شب عيد تا ظهر روز عيد فطر و بهتر آن است كه در روز عيد بدهد و اگر نماز عيد مى خواند بنابر احتياط واجب قبل از نماز عيد بپردازد.<br />
<br />
مصرف زكات فطره :<br />
<br />
همان مصرف زكات مال است , گر چه احتياط مستحب آن است كه فقط به فقراى مؤمن واطفان آنها و به مساكين بدهد.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[آیه الله جوادی آملی]] ===<br />
<br />
بهترین دمى كه انسان دارد در ماه مبارك رمضان است كه «انفاسكم فیه تسبیح»; نفس كشیدن در این ماه «سبوح قدوس» گفتن است; لذا [[امام سجاد]](ع) مىفرماید: سلام بر تو اى عید اولیاى الهى. اینكه مىبینیم در آخر ماه مبارك رمضان [[عید فطر]] مىگیرند، چون جایزههاى یك ماه را به ما مىدهند; در حقیقت محصول ماه مبارك رمضان است. این ضیافة الله، آن لقاء الله را در بر دارد و عظمت از آن ماه شوال نیست، بلكه عظمت از آن ماه مبارك رمضان است كه نتیجه یك ماهه را در روز عید مىدهند.<br />
<br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65308عید فطر2016-06-29T08:32:06Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==تعیین عید سعید فطر==<br />
عید فطر اولین روز ماه شوال است؛ از این رو، با رؤیت هلال ماه شوال در پایان روز ۲۹ ماه رمضان و یا گذشت ۳۰ روز از اول ماه رمضان، آغاز ماه شوال و عید فطر ثابت میشود. <br />
<br />
بر اساس برخی روایات، ماه رمضان، پیوسته ۳۰ روز است و هیچگاه کمتر از آن نمیشود.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۸-۲۷۴</ref> گروهی از قدما نیز بدان قائل بودند.<ref>الإقبال، ج۱، ص۳۳-۳۵ </ref> اما در مقابل، بعضی روایات بیان میکند که ماه رمضان همچون دیگر ماهها در نوسان است؛ میتواند ۲۹ یا ۳۰ روزه باشد.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۱-۲۶۸ </ref> بیشتر فقها قائل به این دیدگاهاند .<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[آیه الله جوادی آملی]] ===<br />
<br />
بهترین دمى كه انسان دارد در ماه مبارك رمضان است كه «انفاسكم فیه تسبیح»; نفس كشیدن در این ماه «سبوح قدوس» گفتن است; لذا [[امام سجاد]](ع) مىفرماید: سلام بر تو اى عید اولیاى الهى. اینكه مىبینیم در آخر ماه مبارك رمضان [[عید فطر]] مىگیرند، چون جایزههاى یك ماه را به ما مىدهند; در حقیقت محصول ماه مبارك رمضان است. این ضیافة الله، آن لقاء الله را در بر دارد و عظمت از آن ماه شوال نیست، بلكه عظمت از آن ماه مبارك رمضان است كه نتیجه یك ماهه را در روز عید مىدهند.<br />
<br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65306عید فطر2016-06-29T08:22:59Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==تعیین عید سعید فطر==<br />
عید فطر اولین روز ماه شوال است؛ از این رو، با رؤیت هلال ماه شوال در پایان روز ۲۹ ماه رمضان و یا گذشت ۳۰ روز از اول ماه رمضان، آغاز ماه شوال و عید فطر ثابت میشود. <br />
<br />
بر اساس برخی روایات، ماه رمضان، پیوسته ۳۰ روز است و هیچگاه کمتر از آن نمیشود.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۸-۲۷۴</ref> گروهی از قدما نیز بدان قائل بودند.<ref>الإقبال، ج۱، ص۳۳-۳۵ </ref> اما در مقابل، بعضی روایات بیان میکند که ماه رمضان همچون دیگر ماهها در نوسان است؛ میتواند ۲۹ یا ۳۰ روزه باشد.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۱-۲۶۸ </ref> بیشتر فقها قائل به این دیدگاهاند .<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر آیه الله جوادی آملی ===<br />
<br />
بهترین دمى كه انسان دارد در ماه مبارك رمضان است كه «انفاسكم فیه تسبیح»; نفس كشیدن در این ماه «سبوح قدوس» گفتن است; لذا امام سجاد(ع) مىفرماید: سلام بر تو اى عید اولیاى الهى. اینكه مىبینیم در آخر ماه مبارك رمضان عید فطر مىگیرند، چون جایزههاى یك ماه را به ما مىدهند; در حقیقت محصول ماه مبارك رمضان است. این ضیافة الله، آن لقاء الله را در بر دارد و عظمت از آن ماه شوال نیست، بلكه عظمت از آن ماه مبارك رمضان است كه نتیجه یك ماهه را در روز عید مىدهند.<br />
<br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65305عید فطر2016-06-29T08:21:25Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==تعیین عید سعید فطر==<br />
عید فطر اولین روز ماه شوال است؛ از این رو، با رؤیت هلال ماه شوال در پایان روز ۲۹ ماه رمضان و یا گذشت ۳۰ روز از اول ماه رمضان، آغاز ماه شوال و عید فطر ثابت میشود. <br />
<br />
بر اساس برخی روایات، ماه رمضان، پیوسته ۳۰ روز است و هیچگاه کمتر از آن نمیشود.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۸-۲۷۴</ref> گروهی از قدما نیز بدان قائل بودند.<ref>الإقبال، ج۱، ص۳۳-۳۵ </ref> اما در مقابل، بعضی روایات بیان میکند که ماه رمضان همچون دیگر ماهها در نوسان است؛ میتواند ۲۹ یا ۳۰ روزه باشد.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۱-۲۶۸ </ref> بیشتر فقها قائل به این دیدگاهاند .<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65303عید فطر2016-06-29T07:18:50Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==تعیین عید سعید فطر==<br />
عید فطر اولین روز ماه شوال است؛ از این رو، با رؤیت هلال ماه شوال در پایان روز ۲۹ ماه رمضان و یا گذشت ۳۰ روز از اول ماه رمضان، آغاز ماه شوال و عید فطر ثابت میشود. <br />
<br />
بر اساس برخی روایات، ماه رمضان، پیوسته ۳۰ روز است و هیچگاه کمتر از آن نمیشود.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۸-۲۷۴</ref> گروهی از قدما نیز بدان قائل بودند.<ref>الإقبال، ج۱، ص۳۳-۳۵ </ref> اما در مقابل، بعضی روایات بیان میکند که ماه رمضان همچون دیگر ماهها در نوسان است؛ میتواند ۲۹ یا ۳۰ روزه باشد.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۱-۲۶۸ </ref> بیشتر فقها قائل به این دیدگاهاند .<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر [[مفتح]] رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيم ترين مناسبت هاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دل هاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دل هاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكي ها و گرفتاري هاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسان هاست كه سرچشمهى خوبي ها و بدي هاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليون ها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسان هاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرت هاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليون ها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟<br />
<br />
«فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ <br />
<br />
فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: <br />
<br />
«انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65302عید فطر2016-06-29T07:18:22Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==تعیین عید سعید فطر==<br />
عید فطر اولین روز ماه شوال است؛ از این رو، با رؤیت هلال ماه شوال در پایان روز ۲۹ ماه رمضان و یا گذشت ۳۰ روز از اول ماه رمضان، آغاز ماه شوال و عید فطر ثابت میشود. <br />
<br />
بر اساس برخی روایات، ماه رمضان، پیوسته ۳۰ روز است و هیچگاه کمتر از آن نمیشود.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۸-۲۷۴</ref> گروهی از قدما نیز بدان قائل بودند.<ref>الإقبال، ج۱، ص۳۳-۳۵ </ref> اما در مقابل، بعضی روایات بیان میکند که ماه رمضان همچون دیگر ماهها در نوسان است؛ میتواند ۲۹ یا ۳۰ روزه باشد.<ref>وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۲۶۱-۲۶۸ </ref> بیشتر فقها قائل به این دیدگاهاند .<br />
<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر [[مفتح]] رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيم ترين مناسبت هاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دل هاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دل هاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكي ها و گرفتاري هاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسان هاست كه سرچشمهى خوبي ها و بدي هاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليون ها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسان هاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرت هاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليون ها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟<br />
<br />
«فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ <br />
<br />
فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: <br />
<br />
«انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65300عید فطر2016-06-29T06:39:05Z<p>Heidariyan47: /* مستحبّات نماز عید فطر */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر [[مفتح]] رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيم ترين مناسبت هاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دل هاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دل هاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكي ها و گرفتاري هاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسان هاست كه سرچشمهى خوبي ها و بدي هاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليون ها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسان هاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرت هاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليون ها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟<br />
<br />
«فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ <br />
<br />
فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: <br />
<br />
«انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65299عید فطر2016-06-29T06:38:49Z<p>Heidariyan47: /* چگونگی بجا آوردن نماز عید فطر */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر [[مفتح]] رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيم ترين مناسبت هاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دل هاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دل هاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكي ها و گرفتاري هاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسان هاست كه سرچشمهى خوبي ها و بدي هاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليون ها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسان هاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرت هاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليون ها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟<br />
<br />
«فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ <br />
<br />
فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: <br />
<br />
«انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید سعید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65298عید فطر2016-06-29T06:38:27Z<p>Heidariyan47: /* چگونگی بجا آوردن نماز عید فطر */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر [[مفتح]] رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيم ترين مناسبت هاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دل هاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دل هاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكي ها و گرفتاري هاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسان هاست كه سرچشمهى خوبي ها و بدي هاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليون ها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسان هاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرت هاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليون ها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟<br />
<br />
«فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ <br />
<br />
فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: <br />
<br />
«انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65297عید فطر2016-06-29T06:38:08Z<p>Heidariyan47: /* مستحبّات نماز عید فطر */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر [[مفتح]] رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيم ترين مناسبت هاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دل هاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دل هاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكي ها و گرفتاري هاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسان هاست كه سرچشمهى خوبي ها و بدي هاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليون ها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسان هاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرت هاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليون ها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟<br />
<br />
«فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ <br />
<br />
فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: <br />
<br />
«انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65296عید فطر2016-06-29T06:37:22Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر [[مفتح]] رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيم ترين مناسبت هاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دل هاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دل هاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكي ها و گرفتاري هاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسان هاست كه سرچشمهى خوبي ها و بدي هاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليون ها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسان هاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرت هاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليون ها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟<br />
<br />
«فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ <br />
<br />
فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: <br />
<br />
«انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در [[صحيفه سجاديه]] نيز دعايى از [[امام سجاد]](ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
==چگونگی بجا آوردن نماز عید فطر==<br />
<br />
نماز عید فطر دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از خواندن حمد و سوره باید پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم تکبیر دیگری بگوید و به رکوع رود، بعد دو سجده به جا آورد و برخیزد و در رکعت دوم چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیر قنوت بخواند و تکبیر پنجم را بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع دو سجده به جا آورد و تشهّد بخواند و سلام گوید.<br />
<br />
<br />
در قنوت این نماز هر دعایی کافی است، ولی مناسب است این دعا را به قصد ثواب بخواند:<br />
<br />
<br />
«اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکبْرِیاءِ وَ الْعَظِمَة وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُک بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ کرامَةً وَ مَزیداً اَنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اَنْ تُدْخِلَنِی فی کلِّ خَیْر اَدْخَلْتَفیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد وَ اَنْ تُخْرِجَنی مِنْ کلِّ سُوء اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمـُخْلَصُونَ».<br />
<br />
==مستحبّات نماز عید فطر==<br />
<br />
مستحبّ است در نماز عید فطر امور زیر را به امید ثواب پروردگار رعایت کند:<br />
<br />
<br />
1ـ قرائت نماز عید را بلند بخواند.<br />
<br />
<br />
2ـ بعد از نماز دو خطبه بخواند مانند خطبه های نماز جمعه با این تفاوت که در نماز جمعه قبل از نماز و در نماز عید بعد از نماز خوانده می شود (و این خطبه در صورتی است که نماز را با جماعت بخواند).<br />
<br />
<br />
3ـ در این نماز سوره مخصوص شرط نیست، ولی بهتر است در رکعت اوّل سوره «سَبِّحِ اسْمِ رَبِّک الاْعْلی» و در رکعت دوم سوره «وَ الشَّمْس» بخواند.<br />
<br />
<br />
4ـ در روز عید فطر قبل از نماز عید با خرما افطار کند .<br />
<br />
<br />
5ـ پیش از نماز عید غسل کند و دعاهایی که قبل از نماز و بعد از آن در کتب دعا آمده بخواند.<br />
<br />
<br />
6ـ در نماز عید بر زمین سجده کند و در موقع گفتن تکبیرها دستها را بلند کند.<br />
<br />
<br />
7ـ بعد از نماز مغرب و عشا در شب عید فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز بعد از نماز عید فطر این تکبیرها را بگوید: «اَللّهُ اَکبَرُ، اَللّهُ اَکبَرُ، لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اَللّهُ اَکبَرُ، اللّهُ اَکبَرُ وَ لِلّهِ الْحَمْدُ، اَللّهُ اَکبَرُ عَلی ما هَدانا».<br />
<br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65295عید فطر2016-06-29T06:26:19Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر [[مفتح]] رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيم ترين مناسبت هاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دل هاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دل هاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكي ها و گرفتاري هاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسان هاست كه سرچشمهى خوبي ها و بدي هاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليون ها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسان هاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرت هاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليون ها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟<br />
<br />
«فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ <br />
<br />
فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: <br />
<br />
«انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65294عید فطر2016-06-29T06:20:44Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از [[امام باقر]] علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام [[حسن مجتبى]] علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر [[امام خمینی]] ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر [[مفتح]] رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر [[مقام معظم رهبری]] ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبت هايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبت ها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دل هايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبت هاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دل هاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دل هايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيم ترين مناسبت هاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دل هاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دل هاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكي ها و گرفتاري هاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسان هاست كه سرچشمهى خوبي ها و بدي هاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليون ها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسان هاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرت هاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليون ها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟<br />
<br />
«فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ <br />
<br />
فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: <br />
<br />
«انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65292عید فطر2016-06-29T05:45:33Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر امام خمینی ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر مفتح رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
===عید سعید فطر از منظر مقام معظم رهبری ===<br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبتهايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبتها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دلهايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دلهايشان را به هم نزديك كنند. <br />
<br />
... روز عيد فطر از جملهى مناسبتهايى است كه امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از اين مناسبتها بسيار است. اين روز براى همهى مسلمانان جهان عيد است؛ روزى است كه مسلمانان بعد از يك ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّكر، با دلهايى كه براى جلب رحمت و نورانيّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و اين براى دنياى اسلام يك فرصت است. همهى اعياد و مناسبتهاى اسلامى بايد اين خاصيت را براى ما داشته باشد كه دلهاى ما مسلمانان را به هم نزديك كند. امروز مسلمانان بيش از هميشه احتياج دارند به اينكه دلهايشان را به هم نزديك كنند. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار كارگزاران نظام جمهورى اسلامى ايران 15/9/1381</ref><br />
<br />
===فطر هدیه ای از جانب دوست ===<br />
<br />
<br />
...عيد فطر، يكى از عظيمترين مناسبتهاى اسلامى است. دنياى اسلام، روز عيد فطر را به معناى حقيقى عيد مىداند و عيد مىگيرد؛ و اين چيزى است كه اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لكم عيدا و جعلكم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عيد قرار داد و آنها را شايستهى اين عيد دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضيه است. ما بايد از اين هديهى الهى استفاده كنيم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دلهاى خودمان، كه اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دريچهاى بر روى دلهاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى كنيم، بسيارى از تاريكيها و گرفتاريهاى دنياى بيرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسانهاست كه سرچشمهى خوبيها و بديهاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بينالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بكنيم. ... <ref>بيانات مقام معظم رهبری در ديدار با كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380</ref><br />
<br />
... امروز عيد فطر است؛ روز عيدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است كه در قنوت نماز عيد فطر ميليونها دلِ متذكّر و خاشع از خداوند متعال درخواست كردند همان خيراتى را كه به برترين بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى كه برترين و بزرگترين انسانهاى تاريخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خيرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبوديّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و كردارها و آنات زندگى است، و بدترين شرور، شرك به خدا، خضوع در مقابل قدرتهاى غيرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى ديگران بودن است. اميدواريم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى ميليونها مسلمان را كه از دل بر زبان جارى كردند، مستجاب كند و مسلمانان را به وادى امن عبوديّت و مقام بندهى صالح و شايستهى خود وارد كند. ...<ref>بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 05/09/1382</ref><br />
<br />
<br />
===فطر عیدی برای مغفرت شدگان ===<br />
<br />
<br />
... در روايتى است از سُويد بن غَفَله - كه از دوستان اميرالمؤمنين است و دربارهى او اينطور گفتهاند كه «من كان من اولياء اميرالمؤمنين»؛ از نزديكان اميرالمؤمنين بوده است - كه مىگويد روز عيد فطر در خانهى اميرالمؤمنين بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهيى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فيها خطيفة و ملبنة»؛ غذاى بسيار متواضعانهيى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطيفة» غذايى است كه در حداقل امكان براى كسى تهيه مىشود؛ مثلاً مقدارى شير و مقدارى آرد مخلوط مىكردند؛ غذاى كاملاً فقيرانه. «فقلت يا اميرالمؤمنين يوم عيد و خطيفة؟»؛ عرض كردم يا اميرالمؤمنين! شما روز عيد چنين غذاى كماهميت و كمارزشى مىخوريد؟ معمول اين است كه در روزهاى عيد، مردم بهترين غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به اين غذا اكتفا كرديد؟ «فقال: انّما هذا عيد من غفر له»؛ فرمود امروز، روز عيد است؛ اما براى كسانى كه مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. يعنى عيد بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگين و دلخوش كردن به شادىهاى كودكانه نيست؛ اين عيد واقعى است براى كسانى كه بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصيل كنند. در يك جملهى ديگر اميرالمؤمنين فرمود: «انّما هو عيد لمن قبل اللَّه صيامه و شكر قيامه»؛ عيد فطر، عيد است براى كسى كه خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شكر و سپاس خود قرار دهد. «و كلّ يوم لا يعصى اللَّه فيه فهو يوم عيد»؛ آن روزى كه من و شما اين توفيق را پيدا كنيم كه هيچ معصيتى از ما سر نزند، روز عيد و شادمانى است. ... <ref> بيانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عيد سعيد فطر 13/08/1384</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65291عید فطر2016-06-29T05:35:10Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید سعید فطر از منظر بزرگان==<br />
===عید سعید فطر از منظر امام خمینی ( ره )=== <br />
مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بسیاری وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
از نظر حضرت امام(س) عید فطر بعد از یک ماه روزه داری جشن میهمانی و عید برای ضیافت الهی و وصال است وجشن پیروزی بر هوای نفس و شیطان و موفقیت بر انجام دستورالهی است. حضرت امام(س) می فرمایند: « عید شریف فطر عید است براى ضیافة اللَّه، و عید شریف قربان عید است براى لقاء اللَّه و آن عید که ضیافة اللَّه است، مقدمه است براى لقاء اللَّه.» <ref>صحیفه امام، ج18، ص: 118</ref><br />
<br />
از نظر حضرت امام به برکت میهمانی الهی در ماه رمضان در روز عید فطر وحدت و همدلی در جامعه ایجاد شده و مردم با اجتماع برای نماز عید و شنیدن خطبه های نماز عید راه عزت و سربلندی در مقابل دشمنان جهانخوار پیدا می نمایند و تسلیم هوای نفس و شیطان نخواهند بود. حضرت امام(س) در این باره می فرمایند: « فطر، روزى است که خداوند تعالى براى مسلمین عید قرار داده تا با اجتماع خود در نماز و خطابههاى مناسب با هر عصر، راه و روش خود را در مقابل اسلام و مقابل دشمنان خونخوار آن بیابند. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 170</ref> <br />
<br />
از منظرحضرت امام (س) نماز با شکوه و گسترده و میلیونی عید فطر سال 57 به امامت شهید آیة الله دکتر مفتح رحمة الله بود که کمر طاغوت و شاه را شکست و باعث برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم در ایران اسلامی شد. امام(س) می فرمایند: «فطر امسال، عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناحهاى ملت ایران بود؛ روزى که رشد فکرى و عملى ملت را به دنیا ثابت کرد و پوچ بودن تبلیغات پر دامنه مخالفین نهضت را ثابت نمود؛ پیوستگى تمام جناحها را ثابت کرده خواستِ تمام ملت را که رفتن شاه و برچیده شدن بساط ظلم و چپاول مردم مسلمان است، با کمال صراحت اعلام نمود. مردم مسلمان ایران به دنبال برگزارى نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگرى زدند که آن فریادهاى کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر براى بپاداشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است. » <ref>صحیفه امام، ج3، ص: 454</ref> <br />
<br />
بنگریم که امام خمینی(س) ـ که کامل ترین مصداق عالم عامل و عارف واصل است ـ چه زیبا و رسا آداب ضیافت الهی و عبور از مراحل سخت تزکیه نفس و رسیدن به عیدفطر را تبیین می نماید. حضرت امام خمینی معیارهای خاصی برای عیدفطر مشخص می کنند که بر مبنای آنها باید خویشتن را بسنجیم و در خلوتگاه دل و به دور از هرگونه تعصب و جانبداری نسبت به خود بیندیشیم و بنگریم که آیا به عید واقعی رسیده ایم و حق داریم که خود را پیروز میدان مجاهدات نفسانی بدانیم .<br />
<br />
معیار اول تفکر در این واقعیت که آیا به درستی در ضیافت الهی وارد شده ایم و آن گونه که شایسته است شرایط و آداب میهمانی را رعایت نموده ایم یا نه.<br />
<br />
معیار دوم ترک شهوات ظاهری می باشد که شامل همه معاصی و گناهانی است که توسط اعضا و جوارح انسان صورت می گیرد.<br />
<br />
معیار سوم ترک شهوات باطنی است که از شهوات ظاهری خطرناک تر می باشند و بالاترین سد راه رهایی انسان از « خود » و رسیدن به « آزادگی معنوی » و « مقام قرب الهی » به شمار می روند. این شهوات عبارتند از:<br />
<br />
خودخواهی ها منیت ها جاه طلبی ها قدرت پرستی ها ریاست خواهی ها و تمام صفات درونی که برانگیزاننده فتنه و اختلاف مکر و نیرنگ نفاق و دورویی استبداد رای خودشیفتگی و استکبار… می باشند.<br />
<br />
در همین خصوص امام خمینی(س) می فرمایند: «این ضیافت، همهاش ترک است؛ ترک شهوات از قبیل خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگرى که شهوات انسان اقتضا مىکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزى نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیها، منیتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلًا، وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه؟... استفاده کردیم از این ضیافت الهى یا نه. شماها در فکر باشید که اگر از این ضیافت درست بیرون آمدید آن وقت عید دارید. عید مال کسى است که در این ضیافت راه یافته باشد استفاده کرده باشد از این ضیافت. همان طورى که شهوات ظاهرى را باید ترک بکند، از شهوات باطنى که بالاترین سد راه است براى انسان، باید از اینها جلوگیرى کند. تمام این مفاسدى که در عالم حاصل مىشود، براى این است که در این ضیافت وارد نشدهاند یا اگر وارد شدهاند استفاده نکردهاند. خطاب به همه مردم است، همه دعوت شدید به ضیافت اللَّه، همه مهمان خدا هستید و مهمانى به ترک است. اگر ذرهاى هواى نفس در انسان باشد، این به مهمانى وارد نشده است یا اگر وارد شده است استفاده نکرده است. تمام این جار و جنجالهایى که در دنیا مىبینید براى این است که استفاده از این ضیافت نکردهاند، در این مهمانى وارد نشدهاند، دعوت خدا را قبول نکردهاند. کوشش کنید که این دعوت را لبیک بگویید. ...اگر مىبینید در دنیا جنگ و جدال است و در بین شما هم- خداى نخواسته- نمونهاش هست، بدانید که در این ضیافت وارد نشدید، ماه رمضان را ادراک نکردید. اقبال کرده است به شما ماه رمضان... اما شما او را ردش کردید ، پس زدید. » <ref>صحیفه امام، ج21، ص:45 و 46</ref><br />
<br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65266عید فطر2016-06-28T12:37:40Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65265عید فطر2016-06-28T12:27:11Z<p>Heidariyan47: /* ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
===ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج===<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65264عید فطر2016-06-28T12:26:56Z<p>Heidariyan47: /* روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
=== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی===<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
==ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج==<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65263عید فطر2016-06-28T12:26:38Z<p>Heidariyan47: /* روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
===روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین===<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی==<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
==ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج==<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65262عید فطر2016-06-28T12:26:20Z<p>Heidariyan47: /* روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
===روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران===<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
==روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین==<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی==<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
==ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج==<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65261عید فطر2016-06-28T12:26:01Z<p>Heidariyan47: /* شب عید فطر ، شب جوائز */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
===شب عید فطر ، شب جوائز===<br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
==روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران==<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
==روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین==<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی==<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
==ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج==<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65260عید فطر2016-06-28T12:25:31Z<p>Heidariyan47: /* شب عید فطر ، شب جوائز */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
==شب عید فطر ، شب جوائز== <br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
==روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران==<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
==روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین==<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی==<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
==ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج==<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65259عید فطر2016-06-28T12:25:13Z<p>Heidariyan47: /* شب عید فطر ، سب جوائز */</p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
==شب عید فطر ، شب جوائز== <br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
==روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران==<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
==روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین==<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی==<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
==ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج==<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65258عید فطر2016-06-28T12:23:04Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==فضیلت عید سعید فطر در روایات==<br />
<br />
==شب عید فطر ، سب جوائز== <br />
<br />
عَن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:<br />
در روایتی طولانی در فضیلت ماه رمضان، از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:<br />
«فَإِذَا كَانَتْ لَیلَةُ الْفِطْرِ وَ هِی تُسَمَّى لَیلَةَ الْجَوَائِزِ أَعْطَى اللَّهُ الْعَامِلینَ أَجْرَهُمْ بِغَیرِ حِسَابٍ» ؛و چون شب عید فطر-كه شب جوائز نام دارد- فرا رسد، خداوند پاداش عمل كنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.<br />
<br />
«فَإِذَا كَانَتْ غَدَاةُ یوْمِ الْفِطْرِ بَعَثَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ فِی كُلِّ الْبِلَادِ فَیهْبِطُونَ إِلَى الْأَرْضِ وَ یقِفُونَ عَلَى أَفْوَاهِ السِّكَكِ فَیقُولُونَ یا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ اخْرُجُوا إِلَى رَبٍّ كَرِیمٍ یعْطِی الْجَزِیلَ وَ یغْفِرُ الْعَظِیمَ : ؛ <br />
و چون صبح روز عید فرا رسد خداوند فرشتگان را به همه ی شهرها بفرستد. پس در زمین فرود آیند و سر كوچه ها و گذرها بایستند و [ با صدایى كه آن را همه ی آفریده هاى خدا جز جن و آدمیان میشنوند] گویند: اى امّت محمّد! به سوى پروردگار كریم [براى نماز عید] بیرون شوید كه او پاداش فراوان دهد و گناهان بزرگ را بیامرزد.<br />
<br />
«فَإِذَا بَرَزُوا إِلَى مُصَلَّاهُمْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمَلَائِكَةِ: مَلَائِكَتِی! مَا جَزَاءُ الْأَجِیرِ إِذَا عَمِلَ عَمَلَهُ؟ قَالَ: فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ: إِلَهَنَا وَ سَیدَنَا! جَزَاۆُهُ أَنْ تُوَفِّی أَجْرَهُ.» ؛<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی.<br />
<br />
«قَالَ: فَیقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: فَإِنِّی أُشْهِدُكُمْ مَلَائِكَتِی أَنِّی قَدْ جَعَلْتُ ثَوَابَهُمْ عَنْ صِیامِهِمْ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ قِیامِهِمْ فِیهِ رِضَای وَ مَغْفِرَتِی » ؛<br />
خداوند عزّ و جلّ فرماید: شما را گواه مى گیرم كه من پاداش روزه ی رمضان و نمازشان را خشنودى و آمرزش خود از ایشان قرار دادم.<br />
و چون سوى محلّ برگزارى نماز عید روند خدا عزّ و جلّ به فرشتگان فرماید: اى فرشتگان من! مزد كارگر- چون كار خود را انجام دهد- چیست؟ عرضه دارند: معبودا و سیدا! این که مزدش را كامل پرداخت کنی<br />
<br />
«وَ یقُولُ: یا عِبَادِی سَلُونِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا تَسْأَلُونِّی الْیوْمَ فِی جَمْعِكُمْ لِآخِرَتِكُمْ وَ دُنْیاكُمْ إِلَّا أَعْطَیتُكُمْ » ؛<br />
و خداوند [خطاب به بندگان خویش] مى فرماید: اى بندگان من! [هر چه مى خواهید] از من بخواهید كه به عزت و جلال خودم سوگند که امروز در این اجتماع خویش، هر چه براى دنیا وآخرت خود بخواهید عطا مى كنم.<br />
<br />
«وَ عِزَّتِی لَأَسْتُرَنَّ عَلَیكُمْ عَوْرَاتِكُمْ مَا رَاقَبْتُمُونِی وَ عِزَّتِی لَآجَرْتُكُمْ وَ لَا أَفْضَحُكُمْ بَینَ یدَی أَصْحَابِ الْخُلُودِ » ؛<br />
و به عزت و جلال خودم سوگند تا وقتی كه مرا مراقب خود بدانید[ و از من بترسید] شما را در پناه مى گیرم و نزد كسانى كه در دوزخ جاودانند رسوایتان نسازم.<br />
<br />
«انْصَرِفُوا مَغْفُوراً لَكُمْ قَدْ أَرْضَیتُمُونِی وَ رَضِیتُ عَنْكُمْ » ؛<br />
باز گردید كه آمرزیده شدید همانا مرا خشنود كردید و من از شما خشنود شدم.<br />
<br />
«قَالَ: فَتَفْرَحُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَسْتَبْشِرُ وَ یهَنِّئُ بَعْضُهَا بَعْضاً بِمَا یعْطِی اللَّهُ هَذِهِ الْأُمَّةَ إِذَا أَفْطَرُوا » ؛<br />
در ادامه میفرماید: پس فرشتگان به خاطرآنچه-که خداوند در روز عید فطر به این امت ارزانى فرموده است- شاد مىشوند و به یکدیگر بشارت داده و تبریك گویند. <ref>امالی مفید مجلس 27 ص232</ref><br />
<br />
==روزعید سعید فطر روز پاداش نیکوکاران==<br />
<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
==روز عید سعید فطر روز اتحاد مسلمین==<br />
<br />
در روایتی [[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
== روز عید سعید فطر روز اهدای جوائز الهی==<br />
جابر از امام باقر علیه السّلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: <br />
<br />
چون روز اول شوّال فرا مى رسد منادیى ندا مى كند: اى مۆمنان در این صبحگاه بشتابید براى جوائزتان .[كه به پاداش عبادات رمضان میدهند]<br />
<br />
سپس فرمود: اى جابر جوائز خداوند متعال كه مانند جوائز این پادشاهان نیست.آنگاه فرمود: امروز روز جائزه است . <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1478</ref><br />
<br />
==ماه رمضان ماه مسابقه و عید فطر روز اعلام نتایج==<br />
امام حسن مجتبى علیه السّلام در روز عید فطر گروهى را دید كه مشغول بازى و خنده بودند. پس در حالى كه به آنان اشاره میكرد به اصحاب خویش فرمود:<br />
<br />
همانا خداوند عزّ و جلّ ماه رمضان را میدان مسابقه براى بندگان خود قرار داده است تا با طاعت و عبادت خود براى رسیدن به رضوان و خشنودى خداوند از یكدیگر پیشى بگیرند.<br />
پس گروهى در این میدان تاختند و به خشنودى الهى فائز شدند و عدّهاى دیگر عقب افتادند و تقصیر كردند و زیان دیدند.»<br />
<br />
پس شگفتا و بسیار شگفتا از آنكه به خنده و بازى مشغول باشد در چنین روزى كه نیكوكاران در این روز پاداش مى یابند و تقصیركاران زیان مى بینند.<br />
<br />
و قسم به خدا كه اگر حجاب از میان برخیزد و پرده كنار رود بىتردید و حتما نیكوكار مشغول نیكوكارى خود شود و بدكردار گرفتار زشتكارى خود باشد. <ref>من لا یحضره الفقیه ج1 ص511 ح1479</ref><br />
<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65256عید فطر2016-06-28T11:53:21Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==عيد فطراز دیدگاه امام علی علیه السلام==<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
==عید فطر در نگاه امام رضا علیه السلام==<br />
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... <br />
<br />
خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. <br />
<br />
بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65255عید فطر2016-06-28T11:48:00Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==عيد فطراز دیدگاه امام علی علیه السلام==<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
==عید فطر در نگاه امام رضا علیه السلام==<br />
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی (ره)==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65254عید فطر2016-06-28T11:45:47Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==عيد فطراز دیدگاه امام علی علیه السلام==<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
<br />
==عید فطر در نگاه امام رضا علیه السلام==<br />
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
<br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65253عید فطر2016-06-28T11:35:16Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==عيد فطراز دیدگاه امام علی علیه السلام==<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
==عید فطر در نگاه امام رضا علیه السلام==<br />
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: <br />
<br />
«اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65252عید فطر2016-06-28T11:32:15Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==عيد فطراز دیدگاه امام علی علیه السلام==<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
==عید فطر در نگاه امام رضا علیه السلام==<br />
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: «اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ref>ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10</ref><br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65251عید فطر2016-06-28T11:30:51Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==عيد فطراز دیدگاه امام علی علیه السلام==<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<ref>محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131</ref><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
==عید فطر در نگاه امام رضا علیه السلام==<br />
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: «اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
==عید فطر در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10><br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ref>ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50</ref><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65250عید فطر2016-06-28T11:29:00Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==عيد فطراز دیدگاه امام علی علیه السلام==<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
==عید در نگاه امام رضا علیه السلام==<br />
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: «اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
==عید در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10><br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65249عید فطر2016-06-28T11:27:33Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==عيد فطراز دیدگاه امام علی علیه السلام==<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131 - 132references/><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
==عید در نگاه امام رضا علیه السلام==<br />
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: «اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
==عید در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10><br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%81%D8%B7%D8%B1&diff=65248عید فطر2016-06-28T11:26:11Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>عيد، به معناى بازگشت مكرر است و در شريعت مخصوص روز فطر و قربان است؛ از آنجايى كه آن روز در شريعت، روز خوشى و مسرت قرار داده شده است به هر روزى كه در آن خوشى و سرور باشد، عيد گفته مى شود.<ref>مفردات، ص 594، «عود».</ref><br />
عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.<br />
<br />
==عيد فطراز دیدگاه امام علی علیه السلام==<br />
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند.<br />
<br />
خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:<br />
<br />
ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.<br />
<br />
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون .<محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131 - 132><br />
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشتبه سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشتبرين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگويد:<br />
«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهتان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد.»<br />
==عید در نگاه امام رضا علیه السلام==<br />
[[امام رضا]] عليه السلام فرمود: «اگر كسى بپرسد كه چرا روز فطر عيد قرار داده شده است، گفته خواهد شد: براى اين كه مسلمانان روزى داشته باشند كه همگى در يك مكان گرد آيند و در صحرايى باز جانب خداوند عزوجل آشكار شوند و او را براى انعام و لطفى كه درباره آنان كرده و با عبادت يك ماهه كه برايشان واجب كرده بود مقربشان ساخته، حمد و سپاس گويند و آن روز عيد محسوب مىشود و روز اجتماع همه مسلمين است و روز [[افطار]] و روز پرداخت [[زكات]] و بخشش به فقرا و روز رغبت و تشويق و روز ناله و زارى به درگاه بارى تعالى است و براى اين كه آن روز اول و آغاز روزهاى سال جديد است و در آن روز به خلاف روزهاى يك ماهه پيش، روز خوردن و آشاميدن است زيرا در نزد اهل حق ماه [[رمضان]] اولين ماه سال است و خداوند چنان مىپسنديد كه آن روز (فطر) را روز اجتماع مسلمانان قرار دهد تا در آن روز او را سپاس گويند و تقديس و تكريم كنند».<br />
به اين دليل و حكمتى كه امام به آن اشاره كرد روز فطر را خدا عيد براى مسلمانان قرار داد تا در آن جمع شوند و به يكديگر تبريك بگويند بر توفيقى كه خدا در گرفتن يك ماه روزه در ماه [[رمضان]] به آنان عطا كرده است.<br />
==عید در نگاه آیه الله میرزا ملکی تبریزی==<br />
عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» <ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10><br />
==اعمال روز عید فطر==<br />
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز آمده است.<br />
از سخنان معصومين(ع) چنين مستفاد می شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.<br />
و در قنوت نماز عيد مىخوانيم:<br />
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذى جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون»<br />
بارالها! به حق اين روزى كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.<br />
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:<br />
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا فى يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى.»<br />
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشايى آنچه در پنهان و آشكارا گناه گردانيم ... خداوندا! در اين روز عيد فطرمان كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد. بارالها! اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سويت و توبه از گناهان عطا فرما.» <ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ارديبهشت ماه 1369 ص 10 - 11، 50><br />
<br />
<br />
==پانویس==<br />
{{پانویس}}<br />
<br />
==منابع==<br />
* باقر شریف قرشی؛ پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام، ترجمه محمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، جلد2، صفحه 69.<br />
* فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 326.<br />
<br />
[[رده:اعیاد]]<br />
[[رده:ماه شوال]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_12_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82&diff=65179آیه 12 سوره طلاق2016-06-26T12:04:10Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا|سوره=65|آیه =12}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 12 <br />
|شماره بعدی = 12<br />
|شماره قبلی = 11<br />
|سوره= طلاق<br />
|شماره سوره= 65<br />
|جزء= 28<br />
|نزول = مدینه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
خدا آن کسی است که هفت آسمان را آفرید و مانند آن آسمانها از (هفت طبقه) زمین خلق فرمود؛ امر نافذ او در بین هفت آسمان و زمین نازل میشود تا بدانید که خدا بر هر چیز توانا و به احاطه علمی بر همه امور عالم آگاه است.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
خداست که هفت آسمان و نیز مثل آنها هفت زمین را آفرید. همواره فرمان او در میان آنها نازل می شود تا بدانید که خدا بر هر کاری تواناست و اینکه یقیناً علم خدا به همه چیز احاطه دارد.<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
خدا همان كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها هفت زمين آفريد. فرمان [خدا] در ميان آنها فرود مىآيد، تا بدانيد كه خدا بر هر چيزى تواناست، و به راستى دانش وى هر چيزى را در بر گرفته است.<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
خداست آن كه هفت آسمان و همانند آنها زمين بيافريد. فرمان او ميان آسمانها و زمين جارى است تا بدانيد كه خدا بر هر چيز قادر است و به علم بر همه چيز احاطه دارد.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را؛ فرمان او در میان آنها پیوسته فرود میآید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و اینکه علم او به همه چیز احاطه دارد!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|It is Allah who has created seven heavens, and of the earth [a number] similar to them. The command gradually descends through them, that you may know that Allah has power over all things, and that Allah comprehends all things in knowledge.}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|Allah is He Who created seven heavens, and of the earth the like of them; the decree continues to descend among them, that you may know that Allah has power over all things and that Allah indeed encompasses all things in (His) knowledge.}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|Allah it is who hath created seven heavens, and of the earth the like thereof. The commandment cometh down among them slowly, that ye may know that Allah is Able to do all things, and that Allah surroundeth all things in knowledge.}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|Allah is He Who created seven Firmaments and of the earth a similar number. Through the midst of them (all) descends His Command: that ye may know that Allah has power over all things, and that Allah comprehends, all things in (His) Knowledge.}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الأرْضِ مِثْلَهُنَّ»: هفت آسمان و به اندازه آن، زمین را آفریده است. عدد هفت برای کثرت است، و در این صورت منظور از هفت آسمان و هفت زمین، تعداد بیشمار و خارج از اندازه کواکب آسمانی و کراتی مشابه زمین است. (نگا: بقره / ، اسراء / ، مؤمنون / ، فصّلت / ). امّا اگر عدد هفت برای شماره محدود باشد، آنچه ما میبینیم و دانش بشر به آن احاطه دارد، همه مربوط به آسمان و زمین اوّل است، و ماورای این ثوابت و سیّارات، شش عالم دیگر وجود دارد که از دسترس علم ما بیرون است (نگا: صافّات / فصّلت / ، ملک / . «مِثْلَهُنَّ»: اشاره به زمینهای متعدّدی است که در عالم هستی وجود دارد. تا آنجا که بعضی از دانشمندان ستارهشناس میگویند، تعداد کراتی که مشابه کره زمین بر گرد خورشیدها در پهنه هستی گردش میکنند حدّاقلّ سیصد میلیون کُره است (نگا: المراغی). «یَتَنَزَّلُ الأمْرُ بَیْنَهُنَّ»: فرمان خدا و قضا و قدر او در میان آنها جاری و حکمفرما است. خدا است که حکم خود را درباره آنها به مرحله اجرا در میآورد و کار و بار جهان را میگرداند. (نگا: سجده / .<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً «12»<br />
<br />
خداست آن كه هفت آسمان را آفريد و از زمين نيز همانند آنها (بيافريد).<br />
<br />
فرمان الهى ميان آنها نازل مىشود تا بدانيد كه خداوند بر هر چيزى تواناست و علم او بر همه چيز احاطه دارد.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
مراد از زمينهاى هفت گانه، يكى از چند امر است: «1»<br />
<br />
الف) هفت كره آسمانى كه از نظر ساختمان، شبيه زمين هستند.<br />
<br />
ب) طبقات هفت گانه زمين كه همچون لايههاى پياز رويهم قرار دارند.<br />
<br />
ج) اقاليم هفت گانه زمين كه دانشمندان جغرافياى قديم، زمين را به هفت قسمت و قاره تقسيم مىكردند.<br />
<br />
در اين آيه، آفرينش آسمانها و زمين و تدبير امور آنها براى آگاهى انسان به علم و قدرت الهى و معرفت و رشد توحيدى او مطرح شده است. لِتَعْلَمُوا ...<br />
<br />
در آيه هفتم سوره هود نيز هدف از خلقت آسمانها و زمين، آزمايش انسان دانسته شده است. وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا<br />
<br />
«1». تفسير الميزان.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 118<br />
<br />
و در آيه 119 همان سوره نيز رحمت الهى مبناى آفرينش انسان ذكر شده است. «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ»<br />
<br />
و آيه 56 سوره ذاريات، هدف از خلقت انسان را عبادت خدا مىداند. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»<br />
<br />
از مجموع اين آيات مىتوان چنين نتيجه گرفت كه هدف از خلقت هستى و انسان، علم و عمل و عبادت و دريافت رحمت الهى است.<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- مطمئن باشيد كه خداوند به وعدههاى خود وفا مىكند، زيرا او چنان قدرتى دارد كه هستى را آفريده است. «يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ، أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً، اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ»<br />
<br />
<br />
هستى داراى نوعى تعادل است. «سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ»<br />
<br />
3- هم آفرينش هستى به دست خداست و هم تدبير امور آن. خَلَقَ ... يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ<br />
<br />
4- امر الهى گاهى تشريعى است، «عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها» «1» و گاهى تكوينى. «يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ»<br />
<br />
5- هستى كلاس درس است. خَلَقَ ... لِتَعْلَمُوا<br />
<br />
6- كمال و رشد بشر، محور تمام آفريدههاست. «لِتَعْلَمُوا»<br />
<br />
7- علم انسان به نحوه تدبير نظام آفرينش، مورد توجه اسلام است. خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ ... يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ ... لِتَعْلَمُوا ...<br />
<br />
8- كسى كه خالق و آفريننده است، مىتواند به آفريده خود احاطه كامل داشته باشد. خَلَقَ ... أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً<br />
<br />
9- علم خدا به همه چيز، كامل و دقيق و بدون نقص است. «أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً»<br />
<br />
«والحمدللّه ربّ العالمين»<br />
<br />
«1». طلاق، 8.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 120<br />
<br />
سوره تحريم<br />
<br />
اين سوره دوازده آيه دارد و در مدينه نازل شده است.<br />
<br />
نام آن برگرفته از آيه اول است كه خداوند، تحريم آنچه را بر انسان حلال شمرده، نكوهش مىكند، گرچه اين تحريم، نوعى محروم كردن خود از لذّات حلال، به دلايل مختلف فردى و اجتماعى باشد.<br />
<br />
آيات نخست سوره درباره رفتار ناشايست برخى همسران پيامبر با آن حضرت است و آيات بعدى، مؤمنان را مخاطب قرار مىدهد كه نسبت به خانواده خود و تربيت آنها مراقب باشيد تا گرفتار دوزخ نشويد. آنگاه در ادامه به الگوهاى مثبت و منفى زنان اشاره نموده و در هر بُعد، دو زن را معرّفى مىفرمايد. همسر نوح و لوط را به عنوان الگوى منفى و همسر فرعون و حضرت مريم را الگوى مثبت معرّفى مىكند.<br />
<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
به نام خداوند بخشنده مهربان<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً «12»<br />
<br />
اللَّهُ الَّذِي: خداى به حق آن ذاتى است كه، خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ: بيافريد هفت آسمان را بعضى فوق بعضى، وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَ: و بيافريد زمين را مانند آسمانها، يعنى آن را هفت طبقه خلق فرمود، بعضى تحت بعضى ديگر.<br />
<br />
زمخشرى گويد: در قرآن هيچ آيتى نيست كه دلالت كند بر آنكه زمين طبقه است، مگر اين آيه. در روايت آمده كه: ما بين هر دو آسمان، پانصد ساله راه، و زمينها مثل آسمانهايند و مراد مماثله در كيفيت است نه در كميت، زيرا كميت آسمان، مخالف كميت زمين است. يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَ: نازل مىشود فرمان خدا ميان آسمانها و زمينها، يعنى نافذ است حكم الهى در جميع آسمانها و زمينها به حيات و موت و صحت و مرض و غنا و فقر و ساير تصاريف امور بر وجه حكمت و مصلحت، لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ: تا بدانيد بدرستى كه خداى تعالى، عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ: بر آفريدن همه چيزها و تدبير همه امورات تواناست، وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ: و بدرستى كه خداى تعالى جارى ساخت فرمان خود را تا بدانيد بتحقيق احاطه دارد، بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً: به همه چيزها از روى علم، يعنى علم ازلى احاطه دارد به تمام اشيا، و هيچ چيز از موجودات علوى و سفلى از دائره علم و قدرت سبحانى خارج نيست.<br />
<br />
جلد 13 - صفحه 218<br />
<br />
ج13، ص219<br />
<br />
سوره شصت و ششم (التحريم)<br />
<br />
سورة التحريم: اين سوره مباركه مدنى است.<br />
<br />
عدد آيات: به اجماع دوازده آيه عدد كلمات: دويست و چهل و هفت.<br />
<br />
عدد حروف: يكهزار و صد و هشت.<br />
<br />
ثواب تلاوت: در سوره سابقه ذكر شد.<br />
<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّناتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً «11» اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً «12»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
پيغمبرى را كه ميخواند بر شما آيات خدا را كه واضح است تا بيرون آورد آنانرا كه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته از تاريكيها به روشنى و هر كه ايمان آورد بخدا و بجا آورد كار شايسته را داخل ميكند او را در باغهائيكه جارى ميشود از كنار درختان آنها نهرها جاودانيانند در آنها هميشه بتحقيق نيكو گردانيد خدا براى او روزى را<br />
<br />
خداوند كسى است كه آفريد هفت آسمانرا و از زمين مانند آنها را نازل ميشود قضاى الهى در ميان آنها تا بدانيد كه خدا بر هر چيز توانا است و آنكه خداوند بتحقيق احاطه دارد بر هر چيزى بدانش.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
كلمه رسولا ظاهرا بدل است از ذكرا در آيات سابقه و بنابراين مراد از ذكر پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است چنانچه از روايت عيون از امام رضا عليه السّلام استفاده ميشود و محتمل است مراد از ذكر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و قرآن باشد چنانچه سابقا ذكر شد و بدليّت رسول از آن باعتبار توصيف آنحضرت بتلاوت آيات قرآن باشد و باين بيان جمع ميشود بين نقل مجمع از امام صادق عليه السّلام در تفسير ذكر برسول و تفسير او و بعضى آنرا بقرآن و روايت عيون از امام كه استدلال فرموده است باين آيه بر آنكه مراد از ذكر پيغمبر و مراد از اهل ذكر ائمه اطهارند و نظر حقير در اين جمع نه بلحاظ قول مفسّرين است در مقابل فرموده امام<br />
<br />
جلد 5 صفحه 227<br />
<br />
بلكه بملاحظه مناسبت لفظ نزول است در آيه سابقه با قرآن علاوه بر آنكه ذكر هم ملايم با آنست و آنكه اينجا خداوند آنرا بيان فرموده به پيغمبرى كه تلاوت مينمايد آيات قرآن را كه واضحة الدّلالات است تا بيرون ببرد اهل ايمان را از ظلمات جهل و گمراهى و برساند بنور علم و شاهراه هدايت تا بايمان و عمل شايسته مستحق نعيم جاويد بهشت شوند و بروزى احسن اتمّ اكمل الهى واصل گردند و از روايت عيّاشى و قمّى رحمهما اللّه از امام رضا عليه السّلام استفاده ميشود كه آسمان هفت طبقه است هر يك محيط بديگرى و آسمان اوّل باين زمين احاطه دارد و بالاى آسمان اوّل زمين است براى آسمان دوم و بالاى آسمان دوم زمين است براى آسمان سوّم و بهمين ترتيب هفت آسمان و هفت زمين مرتّب شده و امر الهى از فوق همه نازل ميشود بر پيغمبر و امام كه در زمين جاى دارد از بين آسمانها و زمينها براى تدبير امور خلق تا مردم بدانند كه خداوندى كه چنين خلقت با عظمتى فرموده و امور آنرا اداره ميفرمايد بر هر امرى قادر و توانا و بهر چيز عالم و دانا است و چيزى از محيط دانش او خارج نيست از امور و اجزاء عالم و جزئيات آن در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره طلاق و تحريم را در نماز واجب خود قرائت نمايد خداوند او را از خوف و حزن روز قيامت در پناه خود مأمون و از جهنّم معاف و ببهشت نائل فرمايد ببركت تلاوت آندو سوره چون آندو از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله است و الحمد للّه رب العالمين.<br />
<br />
جلد 5 صفحه 228<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
اللّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الأَرضِ مِثلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الأَمرُ بَينَهُنَّ لِتَعلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللّهَ قَد أَحاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلماً «12»<br />
<br />
خداوند آن خدايي است که خلق فرمود هفت آسمان را و از زمين مثل آنها را نازل ميفرمايد بين آنها امر و دستور و فرمان خود را براي اينكه بدانيد که خدا بر هر چيزي قدرت دارد و اينكه علم او احاطه به هر چيزي دارد.<br />
<br />
اللّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبعَ سَماواتٍ مكرر گفتهايم: اينکه هفت آسمان هر يك قسمتي از اينکه فضاي وسيع است که در آنها اينکه كرات جويه بقدرت كامله الهيه از شمس و قمر<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 66<br />
<br />
و كواكب بدون ستون و عمد مستقر شده از سيارات و ثوابت و بسا بعض اينکه كرات چندين هزار برابر كره زمين هستند و بواسطه بعد آنها از كره زمين كوچك بنظر ميآيند و در هر قسمتي از اينکه فضا آثار مخصوصه قرار داده شده و هر كدام از اينکه كرات هم آثار بالخصوص دارند نه آنكه حكماء قديم گفتند که آسمانها جسم صيقلي هستند که سطح محدب هر يك مماس با سطح مقعر فوق است و اينکه كرات مثل ميخ در آنها كوبيده شده که بالحس و الوجدان خلاف آن و بطلان اينکه قول مشهود شده و اخبار اهل بيت هم بر خلاف آن قائم شده.<br />
<br />
وَ مِنَ الأَرضِ مِثلَهُنَّ نوع مفسرين گفتند: مراد اينكه هفت زمين است و در بعض ادعيه قنوت هم دارد:<br />
<br />
«و رب الارضين السبع»<br />
<br />
و در بعض اخبار هم دارد که زير هر آسماني يك زميني هست هفت زمين زير هفت آسمان، بعضي گفتند همين زمين هفت طبقه دارد تا تخوم ارض و هر طبقه آثاري دارد.<br />
<br />
اقول: سرتاسر قرآن آنچه از آسمان و زمين ذكر فرموده آسمان را بلفظ جمع در بسياري از موارد ذكر فرموده و زمين را مفرد بيان كرده فقط در اينکه آيه فرموده: وَ مِنَ الأَرضِ مِثلَهُنَّ و مماثلت در اينکه نيست که در عدد مثل آنها باشد بلكه ممكن است وجه تشبيه اينکه باشد که همين نحوي که اينکه كرات جويه که گفتيم مراد از سماوات طبقات فضاي همين كرات جويه است اينها در جو اينکه فضاي وسيع بقدرت كامله حق نگهداشته شده بدون عمد و ستون و از براي هر يك حركت است در مدار خود همين نحو كره زمين و آب را هم براي او در جو اينکه فضا نگاهداري كرده و براي او هم حركت وضعي و انتقالي قرار داده که همين نحوي که حركات آنها آثاري دارد حركت كره زمين هم آثاري دارد.<br />
<br />
و اما دعاء که ميگويي<br />
<br />
(و رب الارضين السبع)<br />
<br />
اشاره بقطعات زمين است که هر قطعه يك آثار مخصوصه بخود دارد از حرارت و برودت و از توليد بعضي فواكه و حبوبات و از طول و صغر شب و روز و از توليد بعض معادن حتي افراد بشر در هر قطعه يك امتيازاتي دارند از حيث زبان و گفتار و از حيث رنگ سياه و سفيد و سرخ و زرد<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 67<br />
<br />
و از حيث شكل و شمائل و از حيث خوراك و پوشاك و اشباه اينها چنانچه امروز قطعات زمين را بآسيا و اروپا و آفريقا و استراليا و امريكا و امثال اينها تقسيم ميكنند، و تعبير بجمع که ميفرمايد: ارضين در زبان شما هم هست که ميگوييد: اراضي هر قطعه را يك ارض حساب ميكنيد.<br />
<br />
و اما اخبار اولا خبر واحد است و خبر واحد در باب غير احكام شرعيه حجت نيست و ثانيا سند معتبري ندارد، و ثالثا قابل توجيه است به بياني که مكرر گفته شده که مراد از هفت آسمان هفت طبقه فضا است و در هر طبقه كرات جويه مثل شمس و قمر و ساير ستارگان هستند که آن قسمت فضاء محيط بآن كرات هستند و لذا كرات بمنزله ارض هستند در آن فضا و فضا بمنزله آسمان هستند نسبت بكرات چنانچه كره زمين ما هم در اينکه قسمت فضا است. هذا ما عندنا و اللّه و رسوله و خلفائه اعلم بما قالوا يَتَنَزَّلُ الأَمرُ بَينَهُنَّ نزول فرود آمدن از فوق است بسفل عكس صعود که عروج از سفل است بفوق، امر فرامين و دستورات است، بينهن بين آسمانها و كرات جويه و ملائكه و ساير مخلوقات الهيه که از مقام شامخ الهيه بجميع موجودات سماويه و ارضيه ميرسد بملائكه که هر دسته آنها موظف بوظائفي هستند بكرات جويه که هر كدام مأمورند در حركت دوريه و حركت مستقيمه بمستقر خود که ميفرمايد:<br />
<br />
وَ الشَّمسُ تَجرِي لِمُستَقَرٍّ لَها يس آيه 38، بكوه: يا جِبالُ أَوِّبِي مَعَهُ بآهن وَ أَلَنّا لَهُ الحَدِيدَ بطيور: وَ حُشِرَ لِسُلَيمانَ جُنُودُهُ مِنَ الجِنِّ وَ الإِنسِ وَ الطَّيرِ بباد: و سخرنا له الريح سبأ آيه 10، نمل آيه 17. وَ أَمّا عادٌ فَأُهلِكُوا بِرِيحٍ صَرصَرٍ عاتِيَةٍ سَخَّرَها عَلَيهِم سَبعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيّامٍ الحاقه آيه 6 و 7. بزمين: يا أَرضُ ابلَعِي ماءَكِ بآسمان: يا سَماءُ أَقلِعِي هود آيه 46. بانس و جن تكاليف و دستورات دينيه، بحيوانات: وَ أَوحي رَبُّكَ إِلَي النَّحلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الجِبالِ بُيُوتاً نحل آيه 70 و غير اينها.<br />
<br />
لِتَعلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلي كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ خطاب بمؤمنين است زيرا كفار و مشركين با اينکه همه آثار معذلك خدا را قادر بر کل شيء نميدانند، اما طبيعيين و دهريين هستند<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 68<br />
<br />
بطبيعت ميدانند، اما يهود گفتند: يَدُ اللّهِ مَغلُولَةٌ و اما نصاري و مشركين مستند بآلهه خود و غير اينها ميدانند بسياري از افعال الهي را، و اما مؤمنين ميدانند که احدي غير از خدا مالك ذرهاي نه در آسمان و نه در زمين نيستند: قُلِ ادعُوا الَّذِينَ زَعَمتُم مِن دُونِ اللّهِ لا يَملِكُونَ مِثقالَ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الأَرضِ وَ ما لَهُم فِيهِما مِن شِركٍ وَ ما لَهُ مِنهُم مِن ظَهِيرٍ سبأ آيه 21.<br />
<br />
و اما قدرت الهي اگر هزارها برابر اينکه مخلوقات خلق فرمايد در نزد او با خلقت يك مورچه تفاوت ندارد بمجرد اراده ايجاد ميشود، و اينکه آثار قدرت که در بسياري از آيات نشان ميدهد براي تنبه است که بحس مشاهده كنند و از اثر پي بمؤثر ببرند و الا كساني که معرفت بوجود مؤثر دارند احتياج باثر ندارند مثالي بزنم که مراتب معرفت سه درجه است يكي از اثر پي بمؤثر ميبرد از دود و بوي سوختني علم بوجود آتش دارد، درجه دوم آتش را ميبيند، درجه سوم ميان آتش است و ميسوزد<br />
<br />
يا من دل علي ذاته بذاته أ لغيرك من الظهور ما ليس لك! عميت عين لا تراك<br />
<br />
و امثال اينها.<br />
<br />
وَ أَنَّ اللّهَ قَد أَحاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلماً چون علم عين ذات است و ذات صرف وجود است ازلا و ابدا غير متناهي نه اول دارد و نه آخر و حاوي جميع مراتب وجود است احاطه بجميع مراتب وجود دارد از ثري تا ثريا از عالم لاهوت تا عالم ناسوت.<br />
<br />
هذا آخر ما وفقنا اللّه في تفسير سورة الطلاق و نسأله أن يوفقنا لتفسير بقية السور بلطفه و كرمه و عنايته و يتلوه ان شاء اللّه تعالي تفسير سورة التحريم بيد اقل الخليقة السيد عبد الحسين المدعو بالطيب.<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 69<br />
<br />
سورة التحريم مدنية اثنتا عشر آية<br />
<br />
حمدا علي نعمائه و توفيقاته و تاييداته، و الصلاة علي انبيائه و خلفائه، و اللعن علي اعدائه الي يوم لقائه.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 12)- هدف از آفرینش عالم، معرفت است این آیه- که آخرین آیه سوره طلاق است- اشاره پرمعنی و روشنی به عظمت قدرت خداوند در آفرینش آسمانها و زمین، و نیز هدف نهائی این آفرینش دارد.<br />
<br />
نخست میفرماید: «خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید» (الله الذی خلق سبع سماوات).<br />
<br />
«و از زمین نیز همانند آنها را» (و من الارض مثلهن).<br />
<br />
یعنی، همان گونه که آسمانها «هفتگانه» اند زمینها نیز هفتگانه میباشند، و این تنها آیهای از قرآن مجید است که اشاره به زمینهای هفتگانه میکند.<br />
<br />
با توجه به آیه 6 سوره صافات که میگوید: «ما آسمان نزدیک (آسمان اول) را با کواکب و ستارگان زینت بخشیدیم».<br />
<br />
روشن میشود که آنچه ما میبینیم و علم و دانش بشر به آن احاطه دارد همه مربوط به آسمان اول است، و ماورای این ثوابت و سیّارات، شش عالم دیگر وجود دارد که از دسترس علم ما بیرون است. <br />
<br />
ج5، ص220<br />
<br />
اما زمینهای هفتگانه ممکن است اشاره به طبقات مختلف کره زمین باشد، زیرا امروز ثابت شده که زمین از قشرهای گوناگونی تشکیل یافته، و یا اشاره به اقلیمهای هفتگانه روی زمین باشد چرا که هم در گذشته و هم امروز کره زمین را به هفت «منطقه» تقسیم میکردند.<br />
<br />
سپس به مسأله تدبیر این عالم بزرگ به فرمان خداوند اشاره کرده، میافزاید:<br />
<br />
«فرمان او در میان آنها پیوسته فرود میآید» (یتنزل الامر بینهن).<br />
<br />
و در پایان به هدف این آفرینش عظیم اشاره کرده، میگوید: «اینها همه به خاطر آن است «تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و این که علم خداوند به همه چیز احاطه دارد» (لتعلموا ان الله علی کل شیء قدیر و ان الله قد احاط بکل شیء علما).<br />
<br />
انسان باید بداند او بر تمام اسرار وجودش احاطه دارد، و از همه اعمالش با خبر است، و نیز بداند وعدههایش در زمینه معاد و رستاخیز، در زمینه پاداش و کیفر و در زمینه وعده پیروزی مؤمنان تخلف ناپذیر است.<br />
<br />
«پایان سوره طلاق»<br />
<br />
ج5، ص221<br />
<br />
سوره تحریم [66] <br />
<br />
اشاره<br />
<br />
این سوره در «مدینه» نازل شده و دارای 12 آیه است<br />
<br />
محتوای سوره:]<br />
<br />
این سوره عمدتا از چهار بخش تشکیل شده است:<br />
<br />
بخش اول که از آیه یک تا پنج ادامه دارد مربوط به ماجرای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با بعضی از همسرانش میباشد.<br />
<br />
بخش دوم که از آیه 6 تا 8 ادامه دارد خطابی است کلی به همه مؤمنان در مورد مراقبت در امر تعلیم و تربیت خانواده، و لزوم توبه از گناهان.<br />
<br />
بخش سوم که تنها یک آیه است، خطاب به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در مورد جهاد با کفار و منافقین است.<br />
<br />
در بخش چهارم که شامل آیه 10 تا 12 میباشد، خداوند برای تبیین بخشهای قبل شرح حال دو نفر از زنان صالح (مریم و همسر فرعون) و دو نفر از زنان ناصالح (همسر نوح و همسر لوط) را بیان کرده است.<br />
<br />
فضیلت تلاوت سوره:]<br />
<br />
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «هر کس سوره طلاق و تحریم را در نماز فریضه بخواند، خداوند او را در قیامت از ترس و اندوه پناه میدهد، و از آتش دوزخ رهائی میبخشد، و او را به خاطر تلاوت این سوره و مداومت بر آن، وارد بهشت میکند، زیر این دو سوره، از آن پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله است».<br />
<br />
ج5، ص222<br />
<br />
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=65 |آیه=12}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=65 |آیه=12}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=65 |آیه=12}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=65 |آیه=12}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=65 |آیه=12}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=65 |آیه=12}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=65 |آیه=12}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=65 |آیه=12}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=65 |آیه=12}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره طلاق]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_14_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%81%D8%AC%D8%B1&diff=65177آیه 14 سوره فجر2016-06-26T11:23:40Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ|سوره=89|آیه =14}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 14 <br />
|شماره بعدی = 15<br />
|شماره قبلی = 13<br />
|سوره= فجر<br />
|شماره سوره= 89<br />
|جزء= 30<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
خدای تو البته در کمینگاه (ستمکاران) است.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
بی تردید پروردگارت در کمین گاه است؛<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
زيرا پروردگار تو سخت در كمين است.<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
زيرا پروردگارت به كمينگاه است.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
به یقین پروردگار تو در کمینگاه (ستمگران) است!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|Indeed your Lord is in ambush.}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|Most surely your Lord is watching.}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|Lo! thy Lord is ever watchful.}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|For thy Lord is (as a Guardian) on a watch-tower.}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«الْمِرْصَادِ»: کمینگاه (نگا: توبه / نبأ / ). در کمین بودن خداوند، کنایه از احاطه شامل و مراقبت کامل خدا است، به گونهای که همگان را میپاید و بر اعمالشان نظارت مینماید و کسی و چیزی از حیطه قدرت و دسترس سلطه او خارج نمیباشد.<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ «6» إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ «7» الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ «8» وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ «9» وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ «10» الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ «11» فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ «12» فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ «13» إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ «14»<br />
<br />
«6» آيا نديدى كه پروردگارت با قوم عاد چه كرد؟ «7» (همان قوم) ارم، (شهرى) كه داراى بناهاى ستون دار بود. «8» (بناهايى) كه مانندش در ديگر شهرها ساخته نشده بود. «9» و با قوم ثمود كه در وادى خود تخته سنگها را (براى ساختن خانه) مىبريدند. «10» و با فرعون، صاحب قدرت و سپاه عظيم. «11» آنها كه در شهرها طغيانگرى كردند. «12» و در آن، فساد و تباهى افزودند. «13» پس پروردگارت تازيانه عذاب بر آنان فرود آورد. «14» همانا پروردگارت در كمينگاه است.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
قوم عاد دو گروه بودند؛ عاد قديم و جديد به دليل آيه «عاد الاولى»، كه بعد از حضرت نوح در منطقه احقاف زندگى مىكردند و داراى هيكلهايى بزرگ و قدرتى عظيم و شهرهايى آباد بودند.<br />
<br />
«إِرَمَ» يا نام ديگر قبيله عاد است يا نام شاخهاى از قوم عاد و يا نام منطقهاى كه قوم عاد در آن زندگى مىكردند كه ساختمانهايشان داراى ستونهايى بزرگ و بلند بوده است.<br />
<br />
بعضى ارم را ساختمان شدّاد و بعضى ساخته اسكندر در اسكندريه دانستهاند.<br />
<br />
<br />
صخر» جمع صخره به معناى سنگهاى بزرگ و سخت است و «واد» به فاصله ميان كوه و تپه گفته مىشود.<br />
<br />
«عماد» به معناى ستون يا ساختمان بلند است و «ثَمُودَ» به اعراب ما قبل تاريخ گويند كه در شمال عربستان ساكن بودند قومى كه پيامبر آنها حضرت صالح بود.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 474<br />
<br />
«جابُوا»، به معناى بريدن سنگ است و كلمه «جواب» كه از اين ريشه است، به معناى قطع سؤال با پاسخ صحيح است.<br />
<br />
ظاهراً قوم ثمود بعد از قوم عاد بودهاند كه نامشان بعد از آنها برده شده است.<br />
<br />
قهر بر عاد و ثمود نمونهاى از در كمين بودن خداوند نسبت به ستمكاران است.<br />
<br />
خداوند در كمين است، يعنى خلافكاران راه گريز ندارند و به طور ناگهانى گرفتار مىشوند.<br />
<br />
استحكام ساختمانها مانع قلع و قمع الهى نيست و به خاطر محكمى ساختمان نبايد از قهر خداوند احساس امنيّت كرد.<br />
<br />
مقصود از «ذُو الْأَوْتادِ» يا آن است كه پايههاى حكومت فرعون محكم بود يا آنكه مخالفان خود را ميخكوب مىكرد و يا آنكه سپاه فراوان داشت.<br />
<br />
كلمه «صب» به معناى ريختن است، تعبير بارش عذاب، شايد كنايه از عذاب پىدرپى و مداوم باشد. «1»<br />
<br />
چگونه خداوند در كمين نباشد در حالى كه او از رگ گردن به ما نزديكتر است؟ «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» «2»<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- تاريخِ قلع و قمع متجاوزان را فراموش نكنيد. «أَ لَمْ تَرَ»<br />
<br />
2- نابود كردن طغيانگران جلوه ربوبيّت خداوند است. «فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ» به قول سعدى: ترحّم بر پلنگ تيزدندان ستمكارى بود بر گوسفندان<br />
<br />
3- نشانه خرد و عقل، عبرت گرفتن از تاريخ است. «لِذِي حِجْرٍ أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ»<br />
<br />
4- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله توسط وحى از تاريخ قوم عاد و ثمود و فرعون آگاهى داشت.<br />
<br />
«أَ لَمْ تَرَ»<br />
<br />
5- ابتكار در معمارى با استفاده از سنگ، در آن قوم عاد بوده است. «لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ»<br />
<br />
«1». تفسير راهنما.<br />
<br />
«2». ق، 16.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 475<br />
<br />
6- اختلاف و تضاد فكرى، مانع از بيان هنر و ابتكارات ديگران نشود. «لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ»<br />
<br />
7- قدرت بدون معنويّت، عاملى است براى بر هم زدن امنيّت. جابُوا الصَّخْرَ ... ذِي الْأَوْتادِ .... طَغَوْا فِي الْبِلادِ<br />
<br />
8- طغيانگر و طغيان مرز نمىشناسد. «طَغَوْا فِي الْبِلادِ» (مراد از بلاد، همه مناطقى است كه به آن دسترسى داشتند)<br />
<br />
9- سرچشمه تباهى و فساد، طاغوتها هستند. «طَغَوْا فِي الْبِلادِ فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ»<br />
<br />
10- تمدن و پيشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاكت است. «فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ»<br />
<br />
11- مربى، گاه براى تنبيه، نياز به شلاق دارد. «رَبُّكَ سَوْطَ»<br />
<br />
12- طغيان و فساد جز با قهر بر طرف نمىشود. طَغَوْا ... سَوْطَ عَذابٍ<br />
<br />
13- مهلتها شما را مغرور نكند كه خدا در كمين است. «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»<br />
<br />
14- كيفر دنيوى نسبت به عذاب اخروى همچون تازيانهاى است كه درد آن موقّت و آثارش سطحى است و تنها بر پوست مىماند. «سَوْطَ عَذابٍ»<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ «14»<br />
<br />
بعد از آن به جهت تهديد اهل كفر و عناد خطاب فرمايد:<br />
<br />
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ: به درستى كه پروردگار تو هر آينه در گذرگاه و در<br />
<br />
جلد 14 - صفحه 198<br />
<br />
موضع كمينگاه است. يعنى چنانچه كسى در كمين نشسته، مترصد گذرندگان است و هيچ چيز از او فوت نمىشود، همچنين از حق تعالى چيزى فوت نمىگردد از افعال و اقوال بندگان، بلكه همه آن را مىبيند و مىداند و مىشنود و اصلا چيزى از علم ازلى سبحانى پنهان نيست و همه را بر وفق آن جزا خواهد داد. پس ذكر مرصاد تمثيل است براى ارصاد او سبحانه، كفار و عصاة را به عذاب و عقاب.<br />
<br />
و از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه مرصاد قنطرهاى «1» است بر صراط كه از آن نگذرد كسى كه ظلم كرده باشد بر بندگان خدا. «2» در مجمع- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مروى است كه فرمود در معناى اين آيه: انّ ربّك قادر على ان يجزى اهل المعاصى جزائهم: به درستى كه پروردگار تو قادر است بر اينكه جزا دهد اهل معصيت را پاداش ايشان. «3» تنبيه- از ابن عباس معنى اين آيه را سؤال كردند، گفت بنده را بر هفت جاى صراط كه بر جهنّم است بدارند و بپرسند از او:<br />
<br />
1- از شهادت لا اله الا اللّه، اگر از عهده بيرون آيد به موضع 2- او را از نماز سؤال كنند.<br />
<br />
3- از زكوة پرسند.<br />
<br />
4- از روزه.<br />
<br />
5- از حج.<br />
<br />
6- از عمره.<br />
<br />
7- از مظالم. و در هر موضع كه اجابت نتواند نمود، او را به جهنّم اندازند.<br />
<br />
و در موضع هفتم اگر مرتكب مظالم شده باشد، و طاعات مستحبه به جا آورده، آن را به خصمان او دهند و او را به بهشت برند، و الّا به جهنم افتد و به قدر آن معذّب شود. «4»<br />
<br />
«1» قنطره: پل.<br />
<br />
«2». تفسير مجمع البيان (1403 هج) ج 5 ص 487.<br />
<br />
«3». تفسير مجمع البيان (1403 هج) ج 5 ص 487.<br />
<br />
«4». تفسير مجمع البيان (1403 هج) ج 5 ص 487.<br />
<br />
جلد 14 - صفحه 199<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
وَ الْفَجْرِ «1» وَ لَيالٍ عَشْرٍ «2» وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ «3» وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ «4»<br />
<br />
هَلْ فِي ذلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ «5» أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ «6» إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ «7» الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ «8» وَ ثَمُودَ الَّذِينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ «9»<br />
<br />
وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ «10» الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ «11» فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسادَ «12» فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ «13» إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ «14»<br />
<br />
فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ «15» وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ «16» كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ «17» وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ «18» وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلاً لَمًّا «19»<br />
<br />
وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا «20» كَلاَّ إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا «21» وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا «22» وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى «23» يَقُولُ يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي «24»<br />
<br />
فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ «25» وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ «26» يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ «27» ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً «28» فَادْخُلِي فِي عِبادِي «29»<br />
<br />
وَ ادْخُلِي جَنَّتِي (30)<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
سوگند بطلوع صبح<br />
<br />
و شبهاى ده گانه<br />
<br />
و جفت و طاق<br />
<br />
و شب وقتى كه بسر آيد<br />
<br />
آيا در اين سوگند كفايت است براى صاحب عقل<br />
<br />
آيا نديدى چگونه رفتار كرد پروردگار تو با قوم عاد<br />
<br />
كه آن قبيله ارم داراى عمارتهاى بلندند<br />
<br />
آن چنان عمارتهائى كه ساخته نشده مانند آنها در بلدها<br />
<br />
و قوم ثمود آنانكه ميبريدند سنگهاى سخت را در وادى القرى<br />
<br />
و قوم فرعون صاحب ميخها<br />
<br />
آنان كه سركشى نمودند در بلدها<br />
<br />
پس زياد كردند در آنها فساد را<br />
<br />
پس ريخت بر آنها پروردگار تو تازيانه عذاب را<br />
<br />
همانا پروردگار تو هر آينه در كمين گاه است<br />
<br />
پس امّا آدميزاد وقتى كه بيازمايد او را پروردگارش پس گرامى دارد او را و نعمت دهد باو پس ميگويد پروردگار من گرامى داشته مرا<br />
<br />
و امّا وقتى كه بيازمايد او را پس تنگ نمايد بر او روزى را پس ميگويد پروردگار من اهانت نموده است مرا<br />
<br />
نه چنين<br />
<br />
جلد 5 صفحه 384<br />
<br />
است بلكه گرامى نميداريد يتيم را<br />
<br />
و ترغيب نميكنيد بر طعام دادن بفقير<br />
<br />
و ميخوريد ميراث را خوردنى بتمامى<br />
<br />
و دوست ميداريد مال را دوست داشتن بسيارى<br />
<br />
نه چنين است وقتى كه شكسته و خرد شود زمين شكسته و خرد شدنى پى در پى<br />
<br />
و بيايد امر پروردگار تو و فرشتگان صف در صف<br />
<br />
و آورده شود در آن روز جهنّم آن روز متذكّر شود آدمى و كجا است براى او فائده تذكّر<br />
<br />
ميگويد اى كاش من پيش ميفرستادم براى زندگانى خود<br />
<br />
پس در آن روز عذاب نكند مانند عذاب او احدى<br />
<br />
و بند ننمايد مانند بند نمودن او احدى<br />
<br />
اى نفس مطمئنّ بحق<br />
<br />
باز گرد بپروردگار خود با آنكه بپسندى و پسنديده باشى<br />
<br />
پس داخل شو در بندگان من<br />
<br />
و داخل شو در بهشت من.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
خداوند متعال در اين سوره مباركه قسم ياد فرموده بطلوع صبح صادق و ليالى عشر اوّل ذى حجّة الحرام كه متمّم ميقات حضرت موسى عليه السّلام بود و در سوره اعراف ذيل آيه شريفه و واعدنا موسى ثلاثين ليلة و أتممناها بعشر فتمّ ميقات ربّه اربعين ليله گذشت چنانچه مستظهر از لفظ و نقل قمّى ره است و نيز قسم ياد فرموده بتمام موجودات دنيا كه جفت و طاقند يا دو ركعت نماز شفع و يك ركعت نماز وتر چنانچه قمى ره نقل فرموده و اين دو نماز جزء نماز شب است و آداب آن در محلّ خود ذكر شده و در بعضى از روايات شفع بروز ترويه و وتر بروز عرفه و در بعضى شفع بامام حسن و امام حسين و وتر بامير المؤمنين عليهم السلام تفسير شده و قسم ياد فرموده بشب وقتى كه بسر آيد كه وقت تهجّد و عبادت است چنانچه در جاى ديگر فرموده قسم بشب وقتى كه پشت كند و قمى ره آنرا بليله مزدلفه كه شب عيد اضحى است و مردم در آن شب بايد از عرفات بمشعر الحرام بيايند و صبح از آنجا بمنى بروند تفسير فرموده و مكرّر ذكر شده كه تفاسير او منقول از امام عليه السّلام است و بعدا ميفرمايد آيا در اين قسم ياد نمودن قسم كافى و موجب اطمينانى يافت ميشود براى شخص عاقل منصف كه باور كند از جانب خداوند عذاب و انتقامى براى كفّار در پيش هست و براى وضوح جواب سؤال و ظهور جواب قسم از آيات آتيه در كلام ذكر نشده و براى گوشزد كفّار مكّه پيغمبر خود را مخاطب<br />
<br />
جلد 5 صفحه 385<br />
<br />
ساخته ميفرمايد آيا بديده بصيرت و ضمير منير خود نديده و ندانستى كه چگونه معامله فرمود پروردگار تو با قوم عاد براى مخالفت با او امر هود پيغمبر كه آنها بقبيله ارم هم خوانده ميشدند چون عاد پسر عوص بن ارم بن سام بن نوح بوده يا براى آنكه شدّاد بن عاد كه پادشاه مقتدرى بود و جهانگيرى كرد چون وصف بهشت را شنيد در يكى از صحراهاى عدن باغ بزرگى مانند آن داراى عمارات رفيعه و قصور عاليه مزيّن بانواع تزيينات بنا نمود و آنرا ارم نام نهاد و چون تمام شد با كسان خود بجانب آن باغ كوچ كرد و آنها چون بيك منزلى آن رسيدند همگى بصيحه آسمانى هلاك شدند و آن باغ از انظار مخفى گشت و آن قبيله بنام آن باغ معروف شدند چنانچه مفسّرين نقل نمودهاند و بنابر اين ارم عطف بيان است براى عاد و غير منصرف بتعريف و تأنيث مجازى است و اينكه خداوند ارم را صاحب عماد خوانده گفتهاند يا براى آنستكه قدهاى آن مردم بلند بوده مانند ستون مرتفع يا براى آنكه عمارات آن باغ بلند و رفيع بوده و عماد باين معانى استعمال ميشود و بنابر اين ذات العماد صفت منسوب اليه است كه ارم باشد يا صفت منسوبين كه قبيله عادند و مانند آن قبيله در قوّت و قطر و قامت خداوند مردمى نيافريده بود يا مانند آن باغ و عمارات عمارتى در هيچ بلدى ساخته نشده بود و نيز نديده و ندانستى كه خداوند با قوم ثمود كه مخالفت با صالح پيغمبر خودشان نمودند چه سلوكى فرمود آن قوم و قبيلهاى كه سنگهاى كوه را قطع نمودند بتراشيدن و نقب زدن و منزل ساختن در وادى القرى كه گفتهاند دره واقع ميان دو كوه است نزديك بمدينه از طرف شام و نيز چه معاملهاى فرمود با فرعون كه مردم را بچهار ميخ ميكشيد و معذّب مينمود و ميكشت و به ذو الاوتاد ملقّب شد چنانچه در سوره ص بيان شد اين اقوام كسانى بودند كه با خدا ياغى و در بلاد طاغى شدند و فتنه و فساد بسيارى در آن ديار برپا كردند پس ريخت بر آنها پروردگار تو تازيانه عذاب را يعنى پى در پى آنان را بعذابهاى گوناگون معذب فرمود و كيفيّت عذابهاى اين اقوام در سور سابقه مكرّر ذكر شده است و اينكه از عذاب تعبير بتازيانه شده ظاهرا براى آنست كه آن آلت تعذيب است چنانچه در فارسى هم ميگويند<br />
<br />
جلد 5 صفحه 386<br />
<br />
چون خدا صدا ندارد يعنى مستحق را بدون قيل و قال بسزاى خود ميرساند و معذب مينمايد همانا پروردگار تو در مقام مراقبت و مترصّد گرفتن و بانتقام رساندن گناهكاران است و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنست كه خداوند قادر است اهل معصيت را بمجازات خودشان برساند و تمام كارهاى خداوند بر طبق حكمت است ولى مردم از سرّ آن آگاه نيستند لذا وقتى خداوند كسى را ميخواهد آزمايش فرمايد پس عزّت و نعمت باو ميدهد تا معلوم شود كه شكر آنرا بجا ميآورد و حدّ خود را گم نميكند يا خير ميگويد خداوند مرا گرامى داشته و مغرور ميشود و وقتى بخواهد كسى را بيازمايد پس امر معاش را بر او سخت و تنگ ميفرمايد تا معلوم شود كه صبر بر فقر دارد يا خير ميگويد خدا مرا خوار و ذليل نموده با آنكه هر دو اشتباه نمودهاند و هر دو براى امتحان بوده و گاه ميشود كه آن براى مزيد استحقاق عذاب و اين براى مزيد اجر و ثواب است نه چنين است كه مردم تصوّر نمودهاند مال و جاه دنيوى نزد خداوند قدر و قيمتى ندارد كه آنرا باولياء خود دهد و از اعداء خود بگيرد ولى شما مردم از ترس آنكه مبادا چيزى از مال شما كاسته شود احسان و اكرامى نسبت بأطفال يتيم نمينمائيد و دستور نميدهيد بخانواده خود كه طعامى بفقير دهند يا ترغيب و تحريص نمينمائيد كسى يا يكديگر را بر اطعام فقرا چون لا تحضّون و لا تحاضّون هر دو قرائت شده و مالى را كه بدون زحمت ارث بشما رسيده و مركّب از حلال و حرام است بدون آنكه سهم زنان و كودكان را از آن مفروز نمائيد يا حقوق الهيّه را كه مورّث شما نپرداخته بپردازيد جمعا تناول مينمائيد و باكى نداريد چون لمّ بمعناى جمع است و گفتهاند كفّار مكّه بزنها و اطفال ارث نميدادند و همه را جمعا ميخوردند خلاصه آنكه محبّت بسيار و حرص و ولع خارج از انتظار بجمع مال داريد نبايد چنين بود بلكه بهتر آنستكه اگر مال مخلوط بحرام هم نباشد بحاضرين از اقارب غير وراث احسانى بشود وقتى كه زمين شكسته و خرد شود خرد شدنى پى در پى براى بهم خوردن از زلزله تا مانند غبار نرم و پراكنده گردد يا كوه و تپه و بنائى در آن باقى نماند و صاف و هموار شود و بيايد امر پروردگار تو چنانچه در توحيد و عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده يعنى ظاهر شود آيات قدرت و آثار قهر الهى مانند پادشاهى كه با لشگر خود بيايد و<br />
<br />
جلد 5 صفحه 387<br />
<br />
آثار قدرت و هيبت و سياست او ظاهر گردد و معرفت بمقام او حاصل شود و ملائكه آسمانها بيايند و بر حسب مقام و منزلت خودشان صف در صف مرتّب بر محشر احاطه نمايند و جهنّم نيز ظاهر و آشكار گردد چنانچه در جاى ديگر فرموده و برّزت الجحيم لمن يرى يعنى ظاهر گردد جهنّم براى هر بيننده و مستفاد از روايات متعدّده معتبره آنست كه جهنّم را در روز قيامت ملائكه بسيارى با زمامهاى زيادى از جاى خود ميكشانند و ميآورند و در صحراى محشر حاضر مينمايند و شعله مهيبى از آن برخاسته ميشود و بر محشر احاطه مينمايد و فرياد مردم حتّى انبياء برب نفسى بلند ميشود و پيغمبر ما رب امّتى ميفرمايد و بعدا صراط بر آن وضع ميشود و مردم بحسب مراتب و اعمالشان بسهولت و صعوبت از آن عبور مينمايند و بسيارى در جهنّم مىافتند و كسانيكه نجات پيدا ميكنند حمد و شكر خدا را بجا ميآورند در آن روز متذكّر ميشود آدمى كه چه قدر كار بدى كرده كه در دنيا فكر آخرت نبوده ولى كجا است فائده تذكّر در آن روز كه بحال او نفعى ندارد ميگويد كاش براى زندگى امروزم قبلا تهيّهاى نموده بودم يا در زمان حياتم در دنيا اعمال صالحهاى بجا آورده بودم كه امروز بدردم ميخورد پس در آنروز خداوند كافر معاند مانند مشركين مكّه را عذابى كند كه كسى چنين عذابى نكرده باشد كسى را و بند و زنجير نمايد بقسمى كه كسى اين گونه بند و زنجير ننموده باشد كسى را و يعذّب و يوثق بصيغه مجهول نيز قرائت شده و بنابر اين معنى سهلتر است و در مجمع آنرا از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده يعنى عذاب كرده و بند كرده نميشود مانند او كسى ولى نسبت بمؤمنى كه مطمئن بحق و مواعيد انبياء و اوليا شده و بر طبق دستورات ايشان عمل نموده خطاب مستطاب از جانب رب الارباب در دم مرگ يا روز قيامت صادر شود كه اى نفس و جان و قلب مطمئن بحق و حقيقت رجوع كن بمبدء اصلى خود كه عالم اعلى است و برحمت پروردگارت و اصل شو در حاليكه خشنودى تو از او بثواب و خشنود است او از تو بأعمال پس داخل شو در زمره بندگان خوب خدا كه قابليّت اضافه باو را پيدا كردند و داخل شو در بهشت عنبر سرشت كه اوصاف آنرا خداوند بيان فرموده است در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون ملك الموت براى قبض<br />
<br />
جلد 5 صفحه 388<br />
<br />
روح بنده مؤمن حاضر شود باو گويد مشوّش مباش من از پدر مهربان با تو مهربانتر و نيكوكارترم چشمت را باز كن به بين او باز ميكند و چهارده معصوم را در بالين خود ميبيند و ايشان باو معرّفى ميشوند كه رفقاى تو ميباشند پس منادى از جانب حق روح او را ميخواند و ميگويد اى نفس مطمئنّه بمحمّد و اهل بيت او رجوع نما بپروردگارت با آنكه خوشنودى بولايت و خشنود شدهاى بثواب پس داخل شو در زمره محمّد و آل او و داخل شو در بهشت من پس چيزى نزد او محبوبتر از بيرون آمدن روحش و ملحق شدن بآن ذوات مقدّسه نخواهد بود و قمّى ره نيز قريب باين معنى را نقل نموده است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه سوره فجر را در نمازهاى واجب و مستحب خودتان بخوانيد آن سوره امام حسين عليه السّلام است كسيكه آنرا بخواند با آن حضرت محشور و در بهشت همدرجه خواهد بود و الحمد للّه تعالى شأنه.<br />
<br />
جلد 5 صفحه 389<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالمِرصادِ «14»<br />
<br />
خداوند در كمين بندگان است وَ نَحنُ أَقرَبُ إِلَيهِ مِن حَبلِ الوَرِيدِ ق آيه 16.<br />
<br />
از قلب و كليه اعمال با خبر است چيزي بر او مخفي نيست از حضرت صادق (ع) مروي است که: مرصاد قنطرهاي است بر صراط لا يجوزها عبد بمظلمة عبد. و در روايت از إبن عباس است که<br />
<br />
(قال: ان علي جسر جهنم سبع محابس يسأل العبد عندها اولها عن شهادة ان لا اله الا اللّه)<br />
<br />
و در بعض اخبار از ايمان و در بعضي از ولايت و از امير المؤمنين است بحارث همداني فرمود:<br />
<br />
(ان لي وقفه علي جسر جهنم)<br />
<br />
که خلق اولين و آخرين را ميآورند اگر داراي ولايت باشد ميگذارم رد شود و الا در همانجا پرتاب در جهنم ميكنند، و يكي از القاب امير المؤمنين در زيارت قسيم الجنة و النار است و در زيارت جامعه:<br />
<br />
(من والاكم فقد نجي و من خالفكم فقد هلك و من رد عليكم فهو في اسفل درك من الجحيم)<br />
<br />
و تتمه حديث سابق از إبن عباس که گفت:<br />
<br />
«ان علي جسر جهنم سبع محابس يسأل العبد عندها اولها عن شهادة أن لا اله الا اللّه فان جاء بها تامة جاز الي الثاني و سئل عن الصلاة فان جاء بها تامة جاز الي الثالث فيسأل عن الزكاة فان جاء بها تامة جاز الي الرابع فيسأل عن الصوم فان جاء به تاما جاز الي الخامس فيسأل عن الحج فان جاء به تاما جاز الي السادس فيسأل عن العمرة فان جاء بها تامة جاز الي السابع فيسأل عن المظالم فان خرج منها و الا يقال:<br />
<br />
انظروا فان کان له تطوع اكمل به اعماله فاذا فرغ انطلق به الي الجنة».<br />
<br />
اقول: جمله فان جاء بها تامة در باب شهادت معناي تامه اينکه است که كلمه توحيد سه دلالت دارد مطابقي التزامي اقتضايي: مطابقي: توحيد عبادتي، التزامي ساير اقسام<br />
<br />
جلد 18 - صفحه 107<br />
<br />
توحيد ذاتي صفاتي افعالي، اقتضايي: تصديق بجميع ما جاء النبي (ص) که شرح آن را تفصيلا بيان كردهايم پس بنا بر اينکه منافي با اخبار مذكوره نيست و اما كلمه العمرة ظاهرا اشتباه باشد و بجاي او امر بمعروف و نهي از منكر باشد زيرا حج مشتمل بر عمره هم هست.<br />
<br />
و نكته ديگر: اينکه منافي نيست که مؤمن بالاخره بشفاعت و مغفرت و عفو الهي نائل ميشود و نجات پيدا ميكند و اهل سعادت ميشود.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 14)- و در این آیه، به عنوان هشدار به همه کسانی که در مسیر آن اقوام <br />
<br />
ج5، ص491<br />
<br />
طغیانگر گام بر میدارند، میفرماید: «به یقین پروردگار تو در کمینگاه (ستمگران) است» و مراقب اعمال بندگان (ان ربک لبالمرصاد).<br />
<br />
اشاره به این که گمان نکنید کسی میتواند از چنگال عذاب الهی بگریزد، همه در قبضه قدرت او هستند و هر وقت اراده کند آنها را مجازات مینماید.<br />
<br />
تعبیر به «ربّک» (پروردگار تو) اشاره به این است که سنّت الهی در مورد اقوام سرکش و ظالم و ستمگر در امت تو نیز جاری میشود و هم تسلی خاطری است برای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مؤمنان که بدانند این دشمنان لجوج کینهتوز از چنگال قدرت خدا هرگز فرار نخواهند کرد، و هم اعلام خطری است به آنها که هرگونه ظلم و ستمی را به پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و مؤمنان روا میداشتند، آنها باید بدانند کسانی که از آنان قدرتمندتر و نیرومندتر بودند در مقابل یک تندباد، یک طوفان و یا یک جرقه و صیحه آسمانی، تاب مقاومت نیاوردند، اینها چگونه فکر میکنند میتوانند با این اعمال خلافشان از عذاب الهی نجات یابند.<br />
<br />
در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم که فرمود: «روح الامین به من خبر داد در آن هنگام که خداوند یکتا خلایق را از اولین و آخرین در صحنه قیامت متوقف میسازد، جهنم را میآورد، و صراط را که باریکتر از مو و تیزتر از شمشیر است بر آن مینهد، و بر صراط سه پل قرار دارد، روی پل اول امانت و درستکاری و رحمت و محبت است و بر پل دوم نماز و بر پل سوم عدل پروردگار جهان! و به مردم دستور داده میشود که از آن بگذرند، آنها که در امانت و رحم کوتاهی کردهاند در پل اول میمانند و اگر از آن بگذرند چنانچه در نماز کوتاهی کرده باشند، در پل دوم میمانند، و اگر از آن بگذرند در پایان مسیر در برابر عدل الهی قرار میگیرند، و این است معنی آیه (ان ربک لبالمرصاد).<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=89 |آیه=14}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=89 |آیه=14}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=89 |آیه=14}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=89 |آیه=14}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=89 |آیه=14}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=89 |آیه=14}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=89 |آیه=14}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=89 |آیه=14}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=89 |آیه=14}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره فجر]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_223_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%A1&diff=65175آیه 223 سوره شعراء2016-06-26T10:46:02Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ|سوره=26|آیه =223}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 223 <br />
|شماره بعدی = 224<br />
|شماره قبلی = 222<br />
|سوره= شعراء<br />
|شماره سوره= 26<br />
|جزء= 19<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
گوش فرا میدهند (تا حرف مؤمنان و قوای قدسی را ربوده و به اتباع خود برسانند) و اکثرشان دروغ میگویند (و اندک راست آنها هم برای شبهه کاری و فساد و فتنه انگیزی است).<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
که گوش [بر القائات و اغواگری های شیطان] می سپرند، و بیشتر شیطان ها دروغگویند،<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
كه [دزدانه] گوش فرا مىدارند و بيشترشان دروغگويند،<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
گوش فرا مىدهند و بيشترينشان دروغگويانند.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
آنچه را میشنوند (به دیگران) القا میکنند؛ و بیشترشان دروغگو هستند!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|They eavesdrop, and most of them are liars.}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|They incline their ears, and most of them are liars.}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|They listen eagerly, but most of them are liars.}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|(Into whose ears) they pour hearsay vanities, and most of them are liars.}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«یُلْقُونَ السَّمْعَ»: گوش فرا میدهند. شنیدههای خود را به دیگران القاء میکنند و میرسانند. «وَ أَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ»: بیشترشان دروغگویند. مراد این است که کاهنان و غیبگویان مطلقاً دروغگویند، ولی سخنان دروغ خود را در لابلای سخنان و واژههای صحیح پنهان و بیان میدارند.<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
تَنَزَّلُ عَلى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ «222» يُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ «223»<br />
<br />
بر هر دروغساز گنه پيشهاى فرود مىآيند. (زيرا اين افراد) به سخنان شياطين گوش فرا مىدهند و بيشترشان دروغگويند.<br />
<br />
جلد 6 - صفحه 379<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
كلمهى «أَفَّاكٍ» به معناى كذّاب و دروغساز است.<br />
<br />
در مورد قيام پيامبر صلى الله عليه و آله در آيهى 218، يا مراد قيام براى نماز است، يا قيام براى انذار و تبليغ. چنانكه امام باقر عليه السلام فرمود: مراد قيام در مسئلهى نبوّت است.<br />
<br />
<br />
تمال دارد مراد از آيهى 223 اين باشد: شياطينى كه بر افراد فاسد نازل مىشوند، براى شنيدن اخبار آسمان گوش خود را القا مىكنند، گرچه با شهاب رد مىشوند.<br />
<br />
امام باقر عليه السلام فرمود: مراد از جملهى «تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ» آن است كه خداوند از جا به جايى تو در اصلاب نياكان خداپرست تو آگاه بوده است. «1»<br />
<br />
از آنجاكه مشركان، نزول وحى را نزول شياطين برحضرت مىپنداشتند، خداوند با قاطعيّت مىفرمايد: شياطين بر دروغسازان گنهكار نازل مىشوند نه بر پيامبر معصوم. بنابراين دو نوع نزول داريم: يكى نزول وحى از طريق فرشتهاى امين «إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ» ديگرى نزول شياطين بر افراد آلوده. «تَنَزَّلُ عَلى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ»<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- خداوند با يادآورى نظارت خويش، از پيامبرش دلجويى مىكند. يَراكَ ...<br />
<br />
2- انسان در حال نماز مورد توجّه خاصّ خداوند است. «يَراكَ حِينَ تَقُومُ»<br />
<br />
3- سجده مهمترين ركن نماز است. «فِي السَّاجِدِينَ»<br />
<br />
4- بر خدايى توكّل كنيم كه علاوه بر داشتن عزّت و رحمت، شنوا و آگاه است و حركتها و عبادتهاى مارا مىبيند. «تَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ- السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» 5- در شيوهى تبليغ، با سؤال كردن زمينهى توجّه و شنيدن را در مخاطبين زنده كنيم. «هَلْ أُنَبِّئُكُمْ»<br />
<br />
6- روحيّهها، ظرفيّتها و لياقتهاى گوناگون، نزولهاى گوناگونى را به همراه دارد. «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ- تَنَزَّلُ عَلى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ»<br />
<br />
«1». بحار، ج 15، ص 3.<br />
<br />
جلد 6 - صفحه 380<br />
<br />
7- دريافت كنندهى وحى تنها يك دل است، دل پاك پيامبر «قَلْبِكَ»، ولى دريافتكنندهى وسوسههاى شيطانى، هر دل آلودهاى است. «كُلِّ أَفَّاكٍ»<br />
<br />
8- بدتر از گناه، تكرار و عجينشدن آن با خُلق وخوى آدمى است. «أَفَّاكٍ أَثِيمٍ»<br />
<br />
9- نشانهى گناهكار آلوده آن است كه گوش خود را در اختيار هر سخنى مىگذارد. «يُلْقُونَ السَّمْعَ»<br />
<br />
10- دروغ، سرچشمهى بسيارى از گناهان و خطرناكتر از آنهاست و لذا قلب دروغساز، فرودگاه شيطان مىشود. «تَنَزَّلُ عَلى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ»<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
يُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ (223)<br />
<br />
يُلْقُونَ السَّمْعَ: فرود مىآورند گوش را به سخن شياطين و فرا مىگيرند از ايشان اخبار دروغ را و دروغهاى ديگر به آن اضافه مىكنند به كاهنان گويند.<br />
<br />
وَ أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ: و بيشتر اهل افك دروغگويانند در آنچه به شياطين نسبت مىدهند. قبل از بعثت حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله شياطين به آسمان عروج نمودى و سخن ملائكه را شنيدندى و چيزى بر آن مىافزودى و به كهنه خبر دادى، آنها هم دروغهائى به آن اضافه و آن را خبر دادى. در زمان بعثت نبوى، بكلى از آسمان ممنوع و به شهاب ثاقب مرجوم گشتى، و كاهنان آن زمان مسيلمه كذاب و طليحه و شق و سطيح و غير آنها بودند.<br />
<br />
جلد 9 - صفحه 515<br />
<br />
تنبيه: 1- حق تعالى به اين آيه شريفه جلالت شأن نبوى و قرآن شريف را بيان مىفرمايد كه مقام اقدس نبوى را سزاوار و شايسته نيست كه شياطين بر او فرود آيند، زيرا نزول آنها بر افاك اثيم است به جهت تناسب و توادد ميان آنها، و اين تناسب و توادد ميان حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و شياطين معدوم است؛ زيرا حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله داعى مردمان است به دين مستقيم و طريق حق و سعادت ابدى كه آن دعوت به توحيد و نهى از شرك و بت پرستى است، و لكن شياطين مردم را بر كفر و شرك و بتپرستى و گمراهى مىخوانند و ايشان را از حق منحرف سازند، پس چگونه ميان آنها و پيغمبر تجانس و تناسب باشد.<br />
<br />
2- افاكون از شياطين، اخذ ظنون و امارات مىنمايند به جهت نقصان علم آنان، پس موهوماتى كه مطابق واقع نيست به آن منضم نموده به مردم القا كنند، و لكن آنچه بر پيغمبر نازل شود وحى الهى و آورنده آن جبرئيل امين است؛ بنابراين به هيچ وجه مناسبتى نخواهد داشت.<br />
<br />
3- نزول شياطين، بر هر شرير كذاب بسيار گناهكار است؛ و وجود نبوى منزه از عيوب و مبرى از قبايح باشد و در مدت عمر هيچكس از آن سرور عيبى و دروغى نديده، پس چگونه بر چنين كسى كه هيچ شباهت و سنخيت با شياطين ندارد و ساحت قدسش از عيوب مبرى باشد، شياطين بر او نازل شوند و مفتريات را بر او القا كنند. نعوذ باللّه من الكفر.<br />
<br />
تفسير برهان- حضرت صادق عليه السّلام در اين آيه شريفه فرمايد: «افاك اثيم» ايشان هفت نفرند: مغيره، بنان، صائد، حمزة بن عمار بربرى، حارث شامى، عبد اللّه بن حارث و ابن الخطاب. «1»<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ (213) وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ (214) وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (215) فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ (216) وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ (217)<br />
<br />
الَّذِي يَراكَ حِينَ تَقُومُ (218) وَ تَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ (219) إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (220) هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّياطِينُ (221) تَنَزَّلُ عَلى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ (222)<br />
<br />
يُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ (223) وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ (224) أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ (225) وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ (226) إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ (227)<br />
<br />
جلد 4 صفحه 130<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
پس مخوان با خداوند خداى ديگرى را پس باشى از عذاب كرده شدگان<br />
<br />
و بيم ده خويشان نزديكتر خود را<br />
<br />
و فروتن باش براى آنكه پيروى كرده است تو را از گروندگان<br />
<br />
پس اگر نافرمانى كنند تو را پس بگوى همانا من بيزارم از آنچه ميكنيد<br />
<br />
و توكّل كن بر تواناى مهربان<br />
<br />
آنكه ميبيند تو را وقتى كه برميخيزى<br />
<br />
و تغيير احوال تو را در سجدهكنان<br />
<br />
همانا او است شنواى دانا<br />
<br />
آيا خبر دهم شما را كه بر چه كس فرود ميآورند شيطانها<br />
<br />
فرود ميآورند بر هر بسيار دروغگوى گناهكار<br />
<br />
كه بآن مىاندازند گوش را و بيشترشان دروغگويانند<br />
<br />
و شاعران پيروى ميكنند آنها را گمراهان<br />
<br />
آيا نديدى كه آنها در هر وادى از كلام سرگشته راه مىپيمايند<br />
<br />
و آنكه آنها ميگويند چيزى را كه نميكنند<br />
<br />
مگر آنانكه گرويدند و بجا آوردند كارهاى شايسته را و ياد كردند خدا را بسيار و دادستانى كردند بعد از آنكه ظلم كرده شدند و زود است كه بدانند آنانكه ستم كردند كه بكدام جاى بازگشت بازميگردند.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
خداوند متعال براى آنكه اهل شرك را كاملا مطمئن بوعده عذاب فرمايد بزرگترين موحّد عالم را نهى از شرك فرموده و وعده عذاب داده بر آن تا تكليف سايرين معلوم گردد و دستور فرموده كه قبل از هر قوم و قبيلهئى بايد خويشان نزديك خود را دعوت بتوحيد و اسلام و انذار از شرك و كفر نمائى چون اهتمام بشأن آنها بيش از سايرين است و حسن ترتيب اقتضاء تقديم ايشانرا دارد و در اين مقام روايات متعدّده از عامّه و خاصّه نقل شده كه حاصل مضمون آنها اين است كه چون اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم از اولاد حضرت عبد المطّلب كه ايشان همگى چهل مرد بودند در خانه حضرت ابو طالب دعوت فرمود پس بامير المؤمنين امر فرمود كه يك ران گوسفند بپزد و يك چارك گندم نان كند و آن دو را با<br />
<br />
جلد 4 صفحه 131<br />
<br />
تقريبا يك من شير نزد آنها بياورد و آنحضرت امتثال نمود و آنها چون آن غذا را ديدند خنديدند و گفتند اين خوراك يكنفر ما را بس نيست پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود بنام خدا بخوريد كفايت ميكند و آنها ده نفر ده نفر سر غذا آمده خوردند تا همه سير شدند بعد حضرت فرمود بنام خدا شير بياشاميد همه آشاميدند و از آن سير شدند و ابو لهب چون اين امر عجيب را ديد گفت محمد جادو كرد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم چيزى نفرمود و همه برخاستند و رفتند و روز ديگرى از آن عدّه دعوت كرد و امر باين منوال خاتمه يافت و متفرّق شدند و حضرت روز سوم از آنها دعوت فرمود و بعد از صرف غذا و شير بهمان كيفيّت حضرت از جا برخاست و فرمود خدا مرا به نبوّت بر تمام خلق عموما و بر عرب خصوصا مبعوث فرموده و من از شما خواهانم كه دو كلمه را كه بر زبان سبك و در ترازوى عمل سنگين است بگوئيد و از عذاب خدا ايمن شويد و بر عرب و عجم استيلا يابيد و تمام طبقات مردم مطيع شما شوند و همه وارد بهشت گرديد و آن دو كلمه شهادت بوحدانيّت خدا و نبوت من است و كسيكه خواهش مرا بپذيرد و اين دو كلمه را بگويد و مرا كمك كند در ترويج آن برادر من و وزير و وارث و جانشين من بعد از من خواهد بود و هيچكس جواب آنحضرت را نداد جز على عليه السّلام كه برخاست و عرض كرد اى پيغمبر خدا من يارى ميكنم تو را در اين امر با آنكه سنّش از همه كمتر و ساق پايش از همه باريكتر و مالش از همه كمتر بود و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود بنشين و همان فرمايش را اعاده فرمود و كسى جواب نداد جز على عليه السّلام كه همان عرض را اعاده داد و حضرت فرمود بنشين تو برادر و وصى و وارث و جانشين منى بعد از من پس آن جماعت برخاستند و از روى استهزاء بحضرت ابو طالب گفتند از اين ببعد فرمان بردار پسرت على باش و او فرمانفرماى تو باشد و در بعضى از روايات مهمانى دو مرتبه ذكر شده و فرمايشات پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و جواب امير المؤمنين عليه السّلام را در مرتبه دوم نقل نمودهاند و طلب نمودن پيغمبر چنين كسيرا و قيام نمودن امير المؤمنين براى آن سه مرتبه ذكر شده و نصب او را در مرتبه سوم قرار دادهاند و ظاهرا اين معنى از مسلّمات تاريخى و مشهور ميان سنّى و شيعه است و بنابر اين اسلام از بدو ظهور با تشيّع توأم بوده و با ولايت در عرض هم بمردم ابلاغ شده و اختصاص بغدير خم<br />
<br />
جلد 4 صفحه 132<br />
<br />
ندارد نهايت آنكه بعد از غلبه اسلام و مسخّر شدن جزيرة العرب و نزديك شدن وفات پيغمبر براى ابلاغ عام و تسجيل مقام در آنروز تأكيد و تقرير گرديده و بر سميت شناخته شده است و در عيون و مجالس از امام رضا عليه السّلام و ابى بن كعب و عبد اللّه بن مسعود نقل نموده كه و رهطك المخلصين بعد از عشير تك الاقربين قرائت نمودهاند و قمى ره و رهطك منهم المخلصين نقل نموده و در مجمع اين قرائت را بحضرت صادق عليه السّلام و عبد اللّه بن مسعود نسبت داده و قمى ره مخلصون را بامير المؤمنين و حمزه و جعفر و حسنين و ائمه از آل محمد عليهم السلام تفسير نموده و ظاهرا منقول از امام صادق عليه السّلام است و نيز خداوند امر فرموده حبيب خود را بتواضع و فروتنى با اهل ايمان چون خفض جناح كه معمولا در انداختن پرنده بال خود را بزير در وقت فرود آمدن استعمال ميشود كنايه از اين معنى قرار داده شده و در پيشرفت دعوت و جلب محبّت زير دستان بسيار مؤثر است و در پيشگاه الهى ملازم با خضوع و خشوع است و آنكه اگر عصيان نمودند و ايمان نياوردند و قبول ولايت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه معصومين را ننمودند اگر چه بعد از رحلت آنحضرت از دنيا باشد از عمل آنها تبرّى و بيزارى جويد و اتّكال و اعتماد نمايد بخداوندى كه قادر است مقهور كند دشمنان او را و منصور فرمايد دوستان او را و رحمت فرمايد ايشان را و بعضى فتوكّل بفاء قرائت نمودهاند آنخداوندى كه مىبيند او را در وقت قيام بامر دعوت و در وقت انتقال در اصلاب انبياء عظام و سجدهكنان كرام از صلبى بصلبى از حضرت آدم تا حضرت عبد اللّه از نكاح نه سفاح چنانچه قمى ره و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده و نيز از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود بر نداريد سر خود را پيش از من و نگذاريد آنرا پيش از من كه من مىبينم شما را از پشت سرم چنانچه مىبينم شما را از جلو رويم و اين آيه را تلاوت فرمود كه ظاهر در آنستكه مراد حال نماز آنحضرت است از قيام و ركوع و سجود پى در پى كه موجب تغيير وضع است و منافات ندارد كه هر دو معنى مراد باشد چنانچه مكرر بيان شده است و خداوند ميشنود اقوال و اذكار مردم را و ميداند اعمال و اسرار ايشانرا و چون در آيات سابقه ذكر شد كه ممكن نيست قرآن را شياطين بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نازل نموده باشند در تعقيب آن فرموده<br />
<br />
جلد 4 صفحه 133<br />
<br />
كه آيا خبر دهم شما را بكسانيكه شياطين براى آنها خبر ميآورند، خبر ميآورند شياطين و نازل ميكنند آنرا بر مردمان دروغگوى پر گناهى كه گوش ميدهند اين مردم بخبر آنها كه مبنى بر امارات و ظنون است و از خودشان هم بر آن اخبار موهوماتى كه غالبا واقعيّت ندارد مىافزايند و بمردم ميگويند ما از غيب خبر ميدهيم و بيشتر آنها دروغ ميگويند كه ابدا از عالم غيب خبرى ندارند بلى بعضى از كاهنان قبل از بعثت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم با شياطين رابطه داشتند كه آنها از ملائكه استراق سمع مينمودند و بر بعضى از اخبار سماوى مطلع ميشدند و برفقاى خودشان خبر ميدادند و براى حفظ احترام وحى الهى از اين عمل بكلى جلوگيرى شد و در ذيل آيات سابقه ذكرى از آن بعمل آمد و گفتهاند سطيح كاهن و سواد بن غارب از اين بعض بودهاند كه بظهور خاتم انبيا خبر دادند و تصديق نبوّتش را نمودند و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از آن مردم افّاك مغيره و بنان و صائد و حمزة بن عماره بريرى و حارث شامى و عبد اللّه بن حارث و ابو الخطاب است كه هفت نفر بودند و چنانچه خداوند در آيات سابقه مقام مقدس نبوى را از شبهه كهانت مبرّى فرمود در اين آيات خواسته آن مقام منيع را از شبهه شاعريت تنزيه فرمايد باين تقريب كه شعراء پيروانشان اهل ضلالت و غوايتند چون شعر كلام منظومى است كه مبناى آن بر حق و حقيقت نيست بلكه بناى آن بر مبالغه و اغراق و غلوّ و تخيّل و تمويه و تزيين و چيزهائى است كه جلب توجه مستمع را نمايد و موجب انبساط و انقباض و التذاد و اشمئزاز طرف گردد و مقبول طبع و پسند ذوق باشد اگر چه عقل آنرا قبول ننمايد و شعراء نوعا كسانى هستند كه اشعارشان از اين قبيل است لذا غالبا بتغزّل و تشبيب و مدح ناروا و هجو ناسزا و تعريف و توصيف بيجا ميپردازند و آن را مايه ارتزاق و افتخار خود قرار ميدهند و خريدار اين مقالات و هو اخواه اين اشخاص مردمان هوا- پرست خودخواه و اهل لهو و لعب و عيش و طربند و گاهى اين فرومايگان براى مقاصد خودشان باين اشعار تمسك مينمايند و آنرا مانند وحى منزل تلقّى بقبول ميكنند چون موافق با هواى نفس آنها است پس اينها پيروان آنها هستند آيا نمىبينى اى كسيكه ديده بصيرت دارى كه شعراء گاهى در وادى توصيف شاهد<br />
<br />
جلد 4 صفحه 134<br />
<br />
و شراب و ساز و آواز متحيّرانه قدم ميزنند و گاهى در محيط علم و حكمت و معرفت بيخردانه خوض ميكنند و گاهى در مقام مدح و ذم اشخاص مغرضانه وارد و خارج ميشوند و يكروز كسيرا مدح و روز ديگر او را هجو ميكنند و يكروز كمالاتى براى خود اثبات ميكنند كه ابدا در آنها نبوده و نيست و يكروز اقرار بفسق و فجورى ميكنند كه بهيچ وجه مرتكب آن نشدهاند و روزى امر بمعروف ميكنند با آنكه خود عامل بآن نيستند و روزى نهى از منكر مينمايند با آنكه خود تارك آن نميباشند پس آنها در هر وادى چون حيوان گمشده سير ميكنند و ميگويند چيزيرا كه نميكنند و اين اختصاص بكلام منظوم ندارد بلكه هر كلام خالى از حق و حقيقت و مبنى بر وهم و خيال را شعر ميگويند لذا اهل منطق قياسى را كه مبنى بر خياليّات باشد شعر ناميدهاند و در رواياتى از ائمه اطهار شعراء در آيه شريفه باهل بدعت و ضلالت و متفقّهين بى علم و معرفت و افسانه گويان بى درايت تفسير شده و فرمودهاند شعراء كه پيروانى ندارند مقصود اين قبيل افرادند كه مردم را گمراه نمودند و ظاهرا مقصودشان بيان افراد خفيّه از شعراء باشد و آنكه اينها هستند كه پيروان حقيقى دارند و آيه اختصاص بشعراء بمعناى معروف ندارد چون از امام صادق عليه السّلام نيز روايت شده كه مراد شاعران كفارند مانند عبد اللّه بن زبعرى و ابو سفيان بن حرث و اميّة بن ابى الصّلت و امثال آنها كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله را هجو نمودند و مردم نادان تبعيّت از آنها كردند و اشعارشانرا خواندند و اين مسلّم است كه در صدر اسلام شعراء زبر دستى بودند كه نام آنها در تواريخ ذكر شده و در هجو پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و مذمّت اسلام سخن رانى و ياوه سرائى ميكردند و بگمان خودشان ميخواستند در مقابل قرآن قيام نمايند و مردمان بزهكارى هم بودند كه با آنها كمك و مساعدت مينمودند و خداوند تار و پود آنها و پيروانشان را بباد داد و در مقابل فصحاء و بلغاء و شعراء دانشمندى هم بودند كه ايمان بقرآن و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و خداى يگانه آوردند و خدمات بر جستهئى از آنها بعمل آمد و اشتغال بذكر خدا و اشعار توحيد و تمجيد و تحميد و تقديس او و دعوت باسلام و بعث بر طاعت و ردع از معصيت و مدح پيغمبر و اهل بيت آن سرور داشتند و اگر گاهى هجوى ميگفتند مقصودشان انتصار و<br />
<br />
جلد 4 صفحه 135<br />
<br />
دادستانى از كفارى بود كه در هجو مسلمانان سخن سرائى نموده بودند مانند حسّان بن ثابت و كعب بن مالك و عبد اللّه بن رواحه و امثال اين اكابر كه خداوند ايشانرا استثناء فرموده و از شيعيان محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و آل اطهار او بشمار آمدهاند و بنابر آنچه تاكنون ذكر شد مقصود بذم در كلام الهى شعر است ولى نه باعتبار منظورم بودنش بلكه باعتبار باطل بودنش لذا اگر شعر حق باشد بسيار مستحسن است چنانچه فرمودهاند كه همانا بعضى از شعر حكمت است و مراد كلام منظوم است چنانچه بعضى از آن نصيحت و موعظه و پنداست و بعضى از آن مدح اولياء خدا و ذم اعداء او است و معلوم است كه اين قبيل اشعار بسيار ممدوح و گوينده آن مثاب و مأجور است ولى اطلاق شعراء منصرف بهمان دسته اول است مانند علماء كه اطلاق آن منصرف بفقهاء است لذا خداوند ساحت مقدس نبوى را از توهّم شاعريّت مبرّى فرموده بدليل آنكه پيروانش كه اول ايشان امير المؤمنين عليه السّلام است و بعد حمزه و جعفر و سلمان و أبو ذر و حذيفه و مقداد و عمّار و ساير اخيار با پيروان شعرا خيلى تفاوت دارند در عيون از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود هر كس در باره ما بيتى از شعر بگويد خداوند براى او بيتى در بهشت بنا ميفرمايد و نيز فرمود كه هيچ گويندهئى راجع بما شعرى نميگويد مگر آنكه مؤيّد بروح القدس ميشود و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه كعب بن مالك را امر فرمود بهجو كفار و قسم ياد فرمود كه آن ناگوارتر است بر آنها از تير و عبد اللّه بن رواحه و حسّان بن ثابت را مأمور بهجو آنها فرمود و فرمود روح القدس با شما است و بكليّه اصحاب فرمود چه مانع ميشود كسانيرا كه با شمشيرها يارى نمودند پيغمبر خدا را از آنكه بزبانهاشان يارى كنند او را و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود اى گروه شيعه بياموزيد باولادتان شعر عبدى را كه او بر دين خدا است و ديوان حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و اشعار آبدار آن معروف و مشهور است و زود باشد كه بدانند كسانيكه ظلم نمودند بر پيغمبر و مسلمانان به ايذاء و آزار و هجو و ذم ناروا كه بكدام مرجع و مئالى رجوع و بازگشت مينمايند كه آن آتش جهنم است و قمى ره فرموده كه مراد اعداء آل محمد عليهم السلامند و قسم بخدا نازل شده و سيعلم الّذين ظلموا آل محمد حقّهم اى منقلب ينقلبون و در جوامع اين<br />
<br />
جلد 4 صفحه 136<br />
<br />
قرائت را بامام صادق عليه السّلام نسبت داده و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه بخواند در شب جمعه اين سوره و دو سوره بعد از اين را كه اول آنها طاوسين است از دوستان خدا و در حفظ و حمايت او خواهد بود و هرگز در دنيا باو آسيبى نرسد و در آخرت بقدرى از بهشت باو داده شود كه فوق مرادش باشد و يكصد زن از حوريان، خدا براى او تزويج نمايد و در مجمع علاوه فرموده كه در وسط بهشت با انبياء و اوصياء مجالس و محشور گردد و الحمد للّه على نعمه و آلائه.<br />
<br />
جلد 4 صفحه 137<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
هَل أُنَبِّئُكُم عَلي مَن تَنَزَّلُ الشَّياطِينُ (221) تَنَزَّلُ عَلي كُلِّ أَفّاكٍ أَثِيمٍ (222) يُلقُونَ السَّمعَ وَ أَكثَرُهُم كاذِبُونَ (223)<br />
<br />
آيا خبر بدهم شما را بر كساني که شياطين بر آنها نازل<br />
<br />
جلد 14 - صفحه 100<br />
<br />
ميشوند بر هر افتراء زننده گناه كار القاء سمع ميكنند و اكثر آنها دروغ ميگويند.<br />
<br />
نظر به اينكه در چند آيه قبل آيه 210 فرمود وَ ما تَنَزَّلَت بِهِ الشَّياطِينُ ميفرمايد که شياطين بر چه كساني نازل ميشوند.<br />
<br />
(هَل أُنَبِّئُكُم) انباء خبر دادن است چنانچه نبي خبر داشتن است انبياء كساني هستند که از جانب الهي بآنها خبر ميرسد بوحي الهي يا بايجاد كلام مثل تكلم با موسي يا در ليلة المعراج با رسول اكرم يا بتوسط ملك مثل نزول ملائكه بر ابراهيم و لوط يا بالقاء وحي بر قلوب آنها چنانچه ميفرمايد وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللّهُ إِلّا وَحياً أَو مِن وَراءِ حِجابٍ أَو يُرسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذنِهِ (شوري آيه 51).<br />
<br />
(عَلي مَن تَنَزَّلُ الشَّياطِينُ) كساني که با اجنه و شياطين رابطه داشتند که قبل از ميلاد رسول اللّه شياطين ميرفتند و استراق سمع ميكردند و بآنها خبر ميدادند و آنها كهنه و جادوگران بودند.<br />
<br />
(تَنَزَّلُ عَلي كُلِّ أَفّاكٍ أَثِيمٍ) که اينکه كهنه و جادوگران ميگفتند ما از جانب خدا خبر داريم که دعوي نبوت ميكردند متنبي مثل مسيلمه و در خبر از حضرت صادق (ع) است فرمود آنها هفت نفر بودند: مغيره، بنان، صائد، حمزة بن عماره بريري، حارث شامي، عبد اللّه بن حارث إبن الخطاب و اينها از باب مصداق است و الا كهنه بالاخص در يهود بسيار بودند.<br />
<br />
(يُلقُونَ السَّمعَ) يعني استراق سمع ميكردند.<br />
<br />
(وَ أَكثَرُهُم كاذِبُونَ) ممكن است ضمير هم بشياطين برگردد و ممكن است به كُلِّ أَفّاكٍ أَثِيمٍ و ممكن است بهر دو برگردد چنانچه بعيد نيست.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 223)- «شیاطین آنچه را میشنوند (توأم با دروغهای بسیار به دوستان خود) القاء میکنند و اکثرشان دروغگو هستند» (یُلْقُونَ السَّمْعَ وَ أَکْثَرُهُمْ کاذِبُونَ).<br />
<br />
کوتاه سخن این که القائات شیطانی، نشانههای روشنی دارد که با آن نشانهها میتوان آن را باز شناخت، شیطان وجودی است ویرانگر و موذی و مخرب و القائات او در مسیر فساد و تخریب است و مشتریان او دروغگویان گنهکارند، هیچ یک از این امور بر قرآن و آورنده آن تطبیق نمیکند، و کمترین شباهتی با آن ندارد.<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=26 |آیه=223}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=26 |آیه=223}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=26 |آیه=223}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=26 |آیه=223}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=26 |آیه=223}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=26 |آیه=223}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=26 |آیه=223}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=26 |آیه=223}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=26 |آیه=223}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره شعراء]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_106_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D8%AD%D9%84&diff=65141آیه 106 سوره نحل2016-06-25T11:17:29Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ|سوره=16|آیه =106}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 106 <br />
|شماره بعدی = 107<br />
|شماره قبلی = 105<br />
|سوره= نحل<br />
|شماره سوره= 16<br />
|جزء= 14<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
هر کس بعد از آنکه به خدا ایمان آورده باز کافر شد-نه آنکه به زبان از روی اجبار کافر شود و دلش در ایمان ثابت باشد (مانند عمار یاسر) بلکه به اختیار کافر شد و با رضا و رغبت و هوای نفس، دلش آکنده به ظلمت کفر گشت-بر آنها خشم و غضب خدا و عذاب بزرگ دوزخ خواهد بود.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
هر کس پس از ایمان آوردنش به خدا کافر شود [به عذاب خدا گرفتار آید]؛ مگر کسی که به کفر مجبور شده [امّا] دلش مطمئن به ایمان است، ولی آنان که سینه برای پذیرفتن کفر گشاده اند، خشمی سخت از سوی خدا بر آنان است و آنان را عذابی بزرگ خواهد بود.<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
هر كس پس از ايمان آوردن خود، به خدا كفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت] مگر آن كس كه مجبور شده و[لى] قلبش به ايمان اطمينان دارد. ليكن هر كه سينهاش به كفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود،<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
كسى كه پس از ايمان به خدا كافر مىشود نه آنكه او را به زور واداشتهاند تا اظهار كفر كند و حال آنكه دلش به ايمان خويش مطمئن است بل آنان كه درِ دل را به روى كفر مىگشايند، مورد خشم خدايند و عذابى بزرگ برايشان مهياست.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
کسانی که بعد از ایمان کافر شوند -بجز آنها که تحت فشار واقع شدهاند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است- آری، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشودهاند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|Excepting someone who is compelled [to recant his faith] while his heart is at rest in it, those who disbelieve in Allah after [affirming] their faith and open up their breasts to unfaith, Allah’s wrath shall be upon them and there is a great punishment for them.}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|He who disbelieves in Allah after his having believed, not he who is compelled while his heart is at rest on account of faith, but he who opens (his) breast to disbelief-- on these is the wrath of Allah, and they shall have a grievous chastisement.}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|Whoso disbelieveth in Allah after his belief - save him who is forced thereto and whose heart is still content with the Faith - but whoso findeth ease in disbelief: On them is wrath from Allah. Theirs will be an awful doom.}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|Any one who, after accepting faith in Allah, utters Unbelief,- except under compulsion, his heart remaining firm in Faith - but such as open their breast to Unbelief, on them is Wrath from Allah, and theirs will be a dreadful Penalty.}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«أُکْرِهَ»: مجبور گردد. وادار شود. «قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ»: دل او ثابت بر ایمان و ماندگار بر آن است. «مَن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً»: کسی که از کفر خوشحال و بدان معتقد گردد. واژه (صَدْراً) تمییز است. «شَرَحَ»: مراد از شرح صدر، باز کردن آن برای قبول و پذیرش چیزی است (نگا: أنعام / طه / ، شرح / .<br />
==نزول==<br />
<br />
«[[شیخ طوسى]]» گوید: این آیه درباره [[عمار یاسر]] نازل شده. هنگامى که مشرکین در [[مکه]] او را به انواع عذاب و شکنجه دچار کرده و مجبور نموده بودند که از دین [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم برگردد، گویند: او را در چاهى آویزان کرده بودند تا کفر را بر زبان جارى سازد.<br />
<br />
عمار به ناچار در چنین موقعى کفر را بر زبان جارى ساخت در حالتى که قلب او مطمئن و سرشار از [[ایمان]] بوده است سپس با حالت جزع و زارى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد. پیامبر فرمود: اى عمار آیا قلب تو سرشار از [[ایمان]] مى باشد یا نه؟ عمار گفت: آرى یا رسول اللّه با اطمینان کامل قلب من مملو از [[ایمان]] است سپس این آیه نازل گردید.<ref> چنان که ابن ابى حاتم در تفسیر خود این موضوع را نیز از ابن عباس روایت کرده است. صاحب مجمع البیان گوید: این آیه درباره جماعتى نازل شده که آنها را مجبور کرده بودند از دین [[اسلام]] برگردند. اینان [[عمار یاسر]] و پدرش یاسر و مادرش سمیه بوده و نیز صهیب و بلال و خباب بودند که کفار اینان را عذاب مینمودند، پدر و مادر عمار را کشتند و عمار آنچه که آنها با زبان خواسته بودند، اجرا نمود. سپس خداوند این موضوع را به رسول خود خبر داد. مردم گفتند: عمار کافر شده، پیامبر فرمود: نه، چنین نیست بلکه دل عمار سرشار از [[ایمان]] است و ایمان با گوشت و خون او توام مى باشد. بعد از این واقعه عمار گریه کنان نزد پیامبر آمد. [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرمود: چه شده است؟ گفت: یا رسول اللّه شر و بدى به من روى آورده است زیرا از خدایان مشرکین به خوبى یاد کردم. پیامبر دست به چشمان عمار زد و به وى فرمود: اگر باز هم تو را شکنجه دادند، همان عمل را انجام بده سپس این آیه نازل گردید. چنان که ابن عباس و قتاده روایت کرده اند و نیز گویند درباره عده اى از اهل [[مکه]] نازل شده که ایمان آورده سپس براى رفتن به مدینه از مکه بیرون آمده بودند. در بین راه قریش به آنها برخوردند و آنها را شکنجه دادند که به کفر گرایند. اینان از روى اجبار به کفر گرائیده بودند، چنان که مجاهد روایت کرده است. گویند: پدر و مادر عمار نخستین شهداى [[اسلام]] بودند، برخى معتقدند آنانى که شکنجه دیدند عبارتند از: عیاش بن ابىربیعة برادر رضاعى ابوجهل و ابوجندل بن سهیل بن عمرو و ولید بن ولید بن مغیرة و دیگران از اهل مکه و اینان آنچه داشتند به مشرکین دادند و مهاجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند و این آیه نازل گردید.</ref><br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ «106»<br />
<br />
كسىكه بعد از ايمان به خدا كافر (و مرتد) شود، نه آنكه او را به زور وادار كردهاند (كه با زبان اظهار كفر كند) در حالى كه قلبش به ايمان خويش مطمئن است، بلكه كسى كه سينه به روى كفر بگشايد (و بعد از ايمان با شادى به استقبال كفر برود) پس بر آنان از طرف خداوند غضبى است و برايشان عذابى بزرگ است.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
در آغاز اسلام كفّار مكّه، پدر و مادر عمّار ياسر را بخاطر اسلام آوردن با شكنجه شهيد كردند، همين كه نوبت شكنجه به عمّار رسيد او كلماتى كه كفّار مىخواستند به زبان جارى كرد و جان خود را نجات داد، عمّار مورد سرزنش بعضى قرار گرفت كه او از اسلام دست برداشته است، عمّار گريهكنان نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمد و حضرت دست نوازش بر سر او كشيد و فرمود: اگر باز هم جانت در خطر افتاد اين كلمات را بگو و خودت را نجات بده، تو سر تا پا ايمان هستى.<br />
<br />
اين عمل را در اصطلاح تقيه مىگويند كه در اسلام احكامى را به دنبال دارد، ليكن بايد بدانيم كه موارد تقيه مختلف است؛ گاهى تقيه واجب است و گاهى بايد تا پاى جان ايستاد و حرف حقّ خود را زد وتقيه نكرد، نظير كارى كه ساحران فرعون انجام دادند، آنها همين كه معجزهى حضرت موسى را ديدند، يكسره ايمان آوردند و در برابر تهديدات فرعون ترسى به خود راه نداده و به او گفتند: هر كارى مىخواهى بكن، ما دست از ايمان خود برنمىداريم.<br />
<br />
فرعون آنان را شهيد كرد و اين مقاومت مورد ستايش قرآن قرار گرفته است.<br />
<br />
البتّه تقيّه نشانهى ارتداد، ضعف و ترس و عقب نشينى و خودباختگى و تسليم نيست، بلكه<br />
<br />
جلد 4 - صفحه 586<br />
<br />
يك نوع استتار و تاكتيك براى حفظ نيروها و برنامههاست. ودر روايات تقيه به سپر و حرز تشبيه شده است.<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
<br />
كيفر مرتّد قهر، الهى در دنيا و آخرت است. مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ ... غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ<br />
<br />
2- انسان در معرض خطر وبدعاقبت شدن است. «كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ»<br />
<br />
3- اسلام براى موارد استثنايى و ضرورتها، حساب جداگانهاى باز نموده است.<br />
<br />
«إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ»<br />
<br />
4- وظيفهى انسان در حال اكراه تغيير مىكند. «إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ»<br />
<br />
5- اقرار واعتراف، در حال اكراه (فشار وشكنجه) ارزش ندارد. مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ ...<br />
<br />
6- روح اسلام ايمان قلبى است. «وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ»<br />
<br />
7- اكراه پذيرى مربوط به جسم است نه قلب. «أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ»<br />
<br />
8- بدترين نوع كفر جدا شدن از مسلمانان وباز كردن آغوش براى كفر است.<br />
<br />
«شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً» 9- ايمان دو نوع است؛ نوعى كه روح انسان با آن گِره مىخورد و پايدار است، «قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ» و نوعى كه عارضى است. كَفَرَ ... بَعْدِ إِيمانِهِ<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ (106)<br />
<br />
مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ: هر كه كافر شود به خداى تعالى مانند ابن حنظل و طعمه و مقيس و امثال ايشان مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ: پس از ايمان آوردنش پس در معرض غضب ربّانى و سخط الهى باشند. إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ: مگر كسى كه اكراه شود بر كلمه كفر. وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ: و حال آن كه قلب او سكونت يافته و آرميده باشد به ايمان، و عقيده او ثابت كه متغير نگردد، مانند عمار كه از بزرگان صحابه مىباشد.<br />
<br />
تنبيه: آيه شريفه دلالت دارد بر آنكه كفر و ايمان تعلق به قلب دارد.<br />
<br />
تفسير ابو الفتوح رحمه اللّه نقل نموده «1»: روزى كه مسجد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنا مىكردند، حضرت، صحابه را تحريص مىفرمود كه هر كس خشتى بياورد چنين ثوابى دارد. هر يك از صحابه خشت مىآوردند،<br />
<br />
«1» تفسير أبو الفتوح جلد 7 صفحات 149، و 150، چاپ كتابفروشى اسلاميه.<br />
<br />
جلد 7 - صفحه 288<br />
<br />
عمار دو تا دو تا مىآورد. حضرت فرمود. چرا اين طور مىكنى؟ عرض كرد:<br />
<br />
يكى براى خود و يكى براى تو، زيرا قدر تو رفيعتر است از آن كه خشت بياورى، لذا يكى را بنيابت شما مىآورم، تا ثوابى كه فرمودى براى تو باشد.<br />
<br />
پيغمبر فرمود: جزاك اللّه خيرا و خبر داد كه فئه باغيه تو را مىكشند، و آخرين شربت تو شير باشد.<br />
<br />
تا روز صفين، عمار در لشگر امير المؤمنين عليه السّلام بود، منادى ندا نمود (يا خيل اللّه اركبوا) عمار پاره خطمى به سر نهاده، خواست بشويد، روا نداشت، سلاح پوشيده به ميدان اسب تاخت و مىگفت:<br />
<br />
(نحن ضربناكم على تنزيله<br />
<br />
فاليوم نضربكم على تأويله<br />
<br />
ضربا يزيل الهام عن مقيله<br />
<br />
و يذهل الخليل عن خليله)<br />
<br />
و مبارزه مىافكند از چپ و راست، تا مجروهش كردند، آب خواست، شربت شير به او دادند، گفت: (صدق اللّه و صدق رسوله) چون او را كشتند هر دو لشگر را معلوم شد كه معاويه و لشگرش باغىاند، از قتال باز داشتند.<br />
<br />
وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً: و لكن هر كس بگشايد به كفر سينه خود را، يعنى به رضا و اراده خود كافر شود و بدان اعتقاد نمايد. فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ: پس بر ايشان است خشمى از خداى تعالى. وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ: و مر ايشان راست عذابى بزرگ به جهت گناه بزرگ كه ارتداد است.<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ وَ لكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ (106) ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ (107) أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ (108) لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخاسِرُونَ (109) ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (110)<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
كسيكه كافر شود بخدا بعد از ايمانش مگر كسيكه مجبور شود با آنكه دلش مطمئن باشد بايمان ولى كسانى كه بگشايند بر وى كفر سينه خود را پس بر آنان است خشمى از خداوند و از براى آنها است عذابى بزرگ<br />
<br />
اين براى آنستكه آنها اختيار نمودند بدوستى زندگانى دنيا را بر آخرت و همانا خدا هدايت نميكند گروه كافران را<br />
<br />
آنگروه آنانند كه مهر نهاد خدا بر دلهاشان و گوشهاشان و چشمهاشان و آنگروه آنانند بيخبران<br />
<br />
ناچار همانا آنها در آخرت آنانند زيانكاران<br />
<br />
پس همانا پروردگار تو از براى آنانكه هجرت كردند بعد از آنكه معذب شدند پس جهاد كردند و صبر نمودند همانا پروردگار تو بعد از آن امور هر آينه آمرزنده مهربان است..<br />
<br />
جلد 3 صفحه 319<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
بعضى من كفر باللّه را بدل از الّذين لا يؤمنون بآيات اللّه در آيه سابقه دانستهاند و جمله اولئك هم الكاذبون را معترضه بين بدل و مبدل منه و بعضى آنرا بدل از الكاذبون در آن آيه دانستهاند و گفتهاند مراد آنستكه دروغگويان كسانى هستند كه كافر شدند بخدا بعد از ايمان و بعضى آنرا منصوب بذم قرار داده و كلمه اعنى يا اخص تقدير نمودهاند و بعضى آنرا شرط و جواب را محذوف دانستهاند بقرينه جواب شرط دوّم كه من شرح بالكفر صدرا باشد و اين قول را در مجمع بكوفيّون نسبت داده و بنظر حقير هيچ يك از اين وجوه خالى از خلل و تكلّف و خلاف ظاهر نيست بلكه معناى آيه شريفه واضح است كه خدا ميخواهد بيان عقاب مرتدّ از دين اسلام را بفرمايد از روى رضا و اختيار نه كراهت و اجبار لذا اولا عنوان كلّى ارتداد را ذكر فرموده تا ارتداد اجبارى را اخراج فرمايد و بعدا بشرطيّه دوم بيان فرموده كه مراد كسانى هستند كه كفر را در درون سينه خود جاى دادهاند تا معلوم شود كسانيكه مجبور باظهار كفر شدهاند خروج موضوعى از اراده لبّى داشتهاند و موقعيّت ايشان در قلوب باقى بماند بلكه زيادتر شود و بنابراين فعليهم غضب تا آخر آيه جواب هر دو شرط يعنى اوّل و دوّم است و بهيچ وجه مورد اشكال نيست بلكه مطابق با ظاهر آيه شريفه و مقصود اصلى كلام است و حاصل معنى بتقريب مذكور آنستكه كسانيكه كافر شوند بعد از ايمانشان نه از روى اكراه و اجبار و با اطمينان قلب بحقّ بودن دين اسلام بلكه از روى رضا و اختيار با كفر باطنى مورد غضب و سخط الهى واقع خواهند شد در دنيا و در آخرت بعذاب بزرگ گرفتار ميشوند براى آنكه محبّت دنياى دنى در دل آنها جاى نموده بطوريكه اختيار نمودند زندگى و لذائذ فانيه آنرا بر لذائذ و حيات ابدى آخرت و خداوند هم آنها را بحال خودشان واگذار ميفرمايد و توفيق نميدهد كه ثابت قدم در ايمان باشند و مهر الهى بر دلهاى آنها نهاده شده كه مطالب حقه را نمىفهمند و بر گوشهاى آنها كه كلام حقّ را نميشنوند و بر طبق آن عمل نميكنند و بر چشمهاى آنها كه آثار حق را مشاهده نمينمايند و عبرت نميگيرند و چون كلمه سمع بر مفرد و جمع اطلاق ميشود بلفظ جمع تعبير نفرموده است و مراد از مهر الهى در اوائل سوره بقره گذشت و معلوم است كه اين گروه بكلّى غافل از آتيه خود هستند كه براى<br />
<br />
جلد 3 صفحه 320<br />
<br />
آن سرمايهاى تهيّه نمىكنند بلكه سرمايه خود را كه عمر عزيز است در دنيا بباد فنا ميدهند و با بار گناه تهى دست به پيشگاه الهى حاضر ميشوند پس حقا و ناچار اينجماعت در آخرت شرمسار و زيانكار و گرفتار خواهند بود و جز سوختن و ساختن چارهاى ندارند و چون هيچ خسران و زيانى با خسران و زيان آنها برابر نيست و جاى آنستكه گفته شود جز آنها خاسر و زيانكارى نيست كلام مؤكّد بتأكيدات متعدده مشعر بحصر شده است و چون تفاوت بين حال اين جماعت از اهل ارتداد و حال جماعت اوّل كه به اكراه كلمه كفر را بر زبان جارى نمودند زياد بود خداوند در آيه اخيره عطف فرموده است بيان حال ايشان را بر اين دسته بكلمه ثمّ و ضمنا تصريح فرموده است بفضائل و مناقب ايشان باين تقريب كه پروردگار تو براى كسانيكه مهاجرت نمودند از بلد كفر بعد از آنكه مورد فتنه و عذاب كفّار شدند در راه خدا و جبرا كلمه كفر را بر زبان جارى نمودند و پس از هجرت جهاد كردند با كفّار و صبر نمودند بر سختيها و ناملائمات وارده بر ايشان همانا پروردگار تو بعد از اين امور نسبت بگناهان گذشته يا متصوّره در باره ايشان بأجراء كلمه كفر بر زبان آمرزنده و مهربان است و تكرار كلمه انّ ربك بنظر حقير بملاحظه فاصله زياد بين اسم و خبر انّ است و نظائر آن در كلام عرب و خصوصا قرآن زياد است و مخلّ بفصاحت نيست بلكه مؤكّد آن است چنانچه مكرر اشاره شده است و در بحث اطناب از علم معانى معنون است و در شأن نزول آيه اولى قمّى ره فرموده من اكره و قلبه مطمئن بالايمان عمّار ياسر است كه قريش مكّه گرفتند او را و عذاب نمودند بآتش تا دلخواه آنها را بر زبان جارى نمود ولى قلبش مطمئن بايمان بود و مراد از من شرح بالكفر صدرا عبد اللّه بن سعد است كه عامل عثمان در مصر بود و فيض ره فرموده قصّه عمّار بنابر نقل مفسرين آنستكه قريش اكراه نمودند عمّار و پدر و مادر او ياسر و سميّه را بر ارتداد پس پدر و مادر او امتناع كردند و كشته شدند و آن دو اوّل قتيل در اسلام بودند و عمّار دلخواه آنها را با اكراه بر زبان جارى نمود پس به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گفتند عمّار كافر شد جواب فرمود حاشا همانا عمّار سر تا پايش از ايمان پر است و مخلوط شده ايمان با گوشت و خون او پس عمّار رسيد خدمت حضرت با چشم گريان و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اشك او را پاك ميكرد<br />
<br />
جلد 3 صفحه 321<br />
<br />
و فرمود چه ميشود تو را اگر اين اتفاق ثانيا براى تو روى داد دو مرتبه گفته خود را تكرار كن براى آنها و چند روايت از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه مؤيّد اين شأن نزول است و دلالت دارد بر آنكه در موقع ضرورت بايد باين دستور عمل نمود يعنى وظيفه شرعيّه اين است و مشعر است بآنكه فرق نيست ميان دشنام دادن و بيزارى جستن از پيشوايان دين العياذ باللّه و اين معنى منافات ندارد با آنكه اگر از باب جهل بحكم يا عدم تمكّن از اين جسارت كلمه كفر را بر زبان جارى ننمايند و كشته شوند معذور و سعيد باشند چنانچه در جواب سؤال از حال عمّار و پدر و مادرش فرمودهاند امّا پدر و مادرش سرعت نمودند ببهشت و امّا عمّار پس او فقيه است در دين خود و بعضى آيه اخيره را مخصوص بجمع ديگرى دانستهاند كه باين بليّه گرفتار شدند و بوظيفه خود عمل نمودند و بعدا مهاجرت و جهاد و صبر كردند و آيه اخيره در باره ايشان نازل شد و اللّه اعلم ..<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
مَن كَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعدِ إِيمانِهِ إِلاّ مَن أُكرِهَ وَ قَلبُهُ مُطمَئِنٌّ بِالإِيمانِ وَ لكِن مَن شَرَحَ بِالكُفرِ صَدراً فَعَلَيهِم غَضَبٌ مِنَ اللّهِ وَ لَهُم عَذابٌ عَظِيمٌ (106)<br />
<br />
كسي که كافر شد بخداوند از بعد آنكه ايمان آورده بود مگر كسي که اكراه كردند او را و قلبش مطمئن بايمان باشد و لكن كسي که سينه او بكفر منشرح شده پس بر اينها غضب الهي متوجه ميشود و از براي آنها عذاب عظيم است اينکه آيه شريفه مشتمل بر چند جمله است.<br />
<br />
جمله اولي راجع بمرتدّ است و مرتدّ كسي را گويند که پس از اسلام كافر شود و اينکه دو قسم است مرتد فطري و مرتد ملّي امّا فطري كسي را گويند که نطفه او در اسلام منعقد شده باشد و اينکه محكوم باحكام خمسه پنج حكم دارد.<br />
<br />
«1» نجاست بدن.<br />
<br />
«2» انتقال جميع اموالش بوراث مسلمان و اگر در هيچ طبقات ارث وارث مسلمي ندارد منتقل بامام ميشود چون<br />
<br />
(امام وارث من لا وارث له)<br />
<br />
است.<br />
<br />
«3» بينونت زوجه او بايد چهار ماه و ده روز عده نگه دارد که عدّه وفات است بنصّ قرآن أَربَعَةَ أَشهُرٍ وَ عَشراً پس از آن شوهر كند، «4» محكوم بقتل است.<br />
<br />
«5» که محل خلاف است بين علماء که توبه او قبول ميشود يا نميشود مشهور قائل بعدم قبول هستند جماعتي قائل هستند بقبول توبه او و جماعتي قائل به اينكه بر حسب باطن قبول است و نجات از عذاب آخرت دارد ولي بر حسب ظاهر قبول نيست و احكام مرتد بر او بار ميشود و تحقيق كلام اينست که توبه او قبول است غاية الامر اگر قبل از ثبوت نزد حاكم توبه كرد قبول و احكام مرتد بر او بار نميشود باين معني که اگر مالي تحصيل كرد مالك ميشود و اگر زني را تزويج كرد عقدش صحيح است و حكم قتل هم از او برطرف ميشود نه اينكه اموال سابقه باو برگردد و زوجه او زوجه او شود و اگر بعد از ثبوت توبه كند احكام بر او جاريست و امّا ملّي آنكه كافر بوده<br />
<br />
جلد 12 - صفحه 193<br />
<br />
ايمان آورد پس از ايمان كافر شد در احكام مشترك است جز در قتل که او را بايد حبس كنند تا آنكه در حبس بميرد يا توبه كند و نجات يابد و اينکه جمله مفاد مَن كَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعدِ إِيمانِهِ است.<br />
<br />
جمله دوم راجع بتقيه است که اگر كسي گرفتار كفار يا مخالفين شد و جان و مال و عرض آن در خطر است بايد بزبان اظهار كفر يا سنيگري كند و حفظ جان و مال و عرض خود كند ولي قلبا مطمئن بايمان باشد مثل عمار که با پدر و مادرش گرفتار كفار شدند و گفتند بايد از پيغمبر بيزاري بجوئيد پدر و مادرش اباء كردند آنها را كشتند عمار بيزاري اظهار كرد و نجات پيدا كرد که مفاد (إِلّا مَن أُكرِهَ وَ قَلبُهُ مُطمَئِنٌّ بِالإِيمانِ) است و در اخبار بسيار تمسك بهمين جمله كردند براي صحت فعل عمار حتي در بعضي اخبار اشاره دارد که چرا ميثم تبري از امير المؤمنين نكرد و خود را در معرض قتل در آورد مثل عمار نكرد حتي در بعض اخبار اينکه حديث منسوب بامير المؤمنين را تكذيب كردند که فرموده باشد:<br />
<br />
(ان دعيتم الي سبّي فسبّوني و ان دعيتم الي البراءة منّي فلا تبرؤا منّي).<br />
<br />
بلكه فرموده:<br />
<br />
(و ان دعيتم الي البراءة منّي فانّي علي دين محمّد صلّي اللّه عليه و اله و سلّم).<br />
<br />
چنانچه عمار اظهار برائت از رسول اللّه نمود و اخبار در باب تقيه بسيار است چنانچه ميفرمايد:<br />
<br />
(التقية ديني و دين آبائي).<br />
<br />
حتي گفتند حضرت صادق عليه السّلام در مقابل منصور فرمود:<br />
<br />
(السلام عليك يا امير المؤمنين)<br />
<br />
و لو در نيّت و قصدش حضرت علي عليه السّلام بوده.<br />
<br />
حتي دارد شخصي خدمت حضرت صادق در حضور اصحاب آن حضرت عرض كرد (ما تقول في شيخين).<br />
<br />
حضرت فرمود:<br />
<br />
(هما امامان عادلان قاسطان كانا علي الحق و مضيا عليه عليهما رحمة اللّه).<br />
<br />
پس از رفتن آن شخص اصحاب عرض كردند همچه عقيدهاي خود اهل تسنن در حق شيخين ندارند.<br />
<br />
جلد 12 - صفحه 194<br />
<br />
حضرت فرمود اما اينكه گفتم هما امامان بواسطه آيه شريفه أَئِمَّةً يَدعُونَ إِلَي النّارِ و اما قاسطان بآيه شريفه وَ أَمَّا القاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً چون قسط از لغة اضداد است و اما عادلان براي اينكه عدول كردند از امير المؤمنين و اينها بر عداوت او بودند که علي بر ضرر است و مضيا عليه بهمين عداوت از دنيا رفتند عليهما رحمة اللّه و رحمة اللّه پيغمبر است و بر عليه آنها است.<br />
<br />
(جمله سيم) عذاب مرتد دو عذاب است يكي غضب الهي که در دعاء كميل ميفرمايد<br />
<br />
(و هذا ما لا تقوم له السماوات و الارض)<br />
<br />
و ديگر عذاب عظيم که در ميانه عذابهاي الهي عظمت دارد که مفاد (وَ لكِن مَن شَرَحَ بِالكُفرِ صَدراً فَعَلَيهِم غَضَبٌ مِنَ اللّهِ وَ لَهُم عَذابٌ عَظِيمٌ).<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
اشاره<br />
<br />
(آیه 106)<br />
<br />
شأن نزول: <br />
<br />
این آیه در مورد گروهی از مسلمانان نازل گردید که در چنگال مشرکان گرفتار شدند و آنها را مجبور به بازگشت از اسلام و اظهار کلمات کفر و شرک کردند.<br />
<br />
آنها «عمار» و پدرش «یاسر» و مادرش «سمیّه» و «صهیب» و «بلال» و «خبّاب» بودند پدر و مادر عمار در این ماجرا سخت مقاومت کردند و کشته شدند، ولی عمار که جوان بود آنچه را مشرکان میخواستند به زبان آورد. <br />
<br />
ج2، ص602<br />
<br />
این خبر در میان مسلمانان پیچید، بعضی غائبانه عمار را محکوم کردند و گفتند: عمار از اسلام بیرون رفته و کافر شده، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: چنین نیست.<br />
<br />
چیزی نگذشت که عمار گریه کنان به خدمت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله آمد، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: مگر چه شده است؟<br />
<br />
عرض کرد: ای پیامبر! بسیار بد شده دست از سرم برنداشتند تا نسبت به شما جسارت کردم و بتهای آنها را به نیکی یاد نمودم! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با دست مبارکش اشک از چشمان عمّار پاک میکرد و میگفت: اگر باز تو را تحت فشار قرار دادند، آنچه میخواهند بگو- و جان خود را از خطر رهایی بخش.<br />
<br />
در این هنگام آیه نازل گردید و مسائل را در این رابطه روشن ساخت.<br />
<br />
تفسیر: <br />
<br />
بازگشت کنندگان از اسلام (مرتدّین)- در تکمیل بحث آیات گذشته که سخن از برنامههای مختلف مشرکان و کفّار در میان بود، در اینجا به گروهی دیگر از کفار یعنی، «مرتدین» و بازگشت کنندگان از اسلام اشاره میکند، میگوید: «کسانی که بعد از ایمان کافر شوند- به جز آنها که تحت فشار و اجبار اظهار کفر کردهاند در حالی که قلبشان مملو از ایمان است- آری چنین اشخاصی که سینه خود را برای پذیرش کفر گشودهاند غضب خدا بر آنهاست و عذاب عظیمی در انتظارشان» (مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ وَ لکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ).<br />
<br />
در واقع در اینجا اشاره به دو گروه از کسانی است که بعد از پذیرش اسلام راه کفر را پیش میگیرند.<br />
<br />
نخست آنها که در چنگال دشمنان بیمنطق گرفتار میشوند و تحت فشار و شکنجه آنها اعلام بیزاری از اسلام و وفاداری به کفر میکنند، در حالی که آنچه میگویند تنها با زبان است و قلبشان مالامال از ایمان میباشد، این گروه مسلما مورد عفوند، بلکه اصلا گناهی از آنها سر نزده است، این همان «تقیه» مجاز است که برای حفظ جان و ذخیره کردن نیروها برای خدمت بیشتر در راه خدا در اسلام مجاز <br />
<br />
ج2، ص603<br />
<br />
شناخته شده است.<br />
<br />
گروه دوم کسانی هستند که به راستی دریچههای قلب خود را به روی کفر و بیایمانی میگشایند، و مسیر عقیدتی خود را به کلی عوض میکنند، اینها هم گرفتار غضب خدا و هم «عذاب عظیم» او میشوند. چرا که این عمل موجب تزلزل جامعه اسلامی میگردد و یک نوع قیام بر ضد رژیم و حکومت اسلامی محسوب میشود و غالبا دلیل بر سوء نیت است، و سبب میشود که اسرار جامعه اسلامی به دست دشمنان افتد.<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=16 |آیه=106}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=16 |آیه=106}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=16 |آیه=106}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=16 |آیه=106}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=16 |آیه=106}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=16 |آیه=106}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=16 |آیه=106}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=16 |آیه=106}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=16 |آیه=106}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.<br />
<br />
<br />
<br />
[[رده:آیات سوره نحل]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]<br />
[[رده:آیات دارای شان نزول]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_1_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%B2%D9%85%D9%84&diff=63213آیه 1 سوره مزمل2016-05-01T09:55:37Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ|سوره=73|آیه =1}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 1 <br />
|شماره بعدی = 2<br />
|شماره قبلی = 1<br />
|سوره= مزمل<br />
|شماره سوره= 73<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
الا ای رسولی که در جامه (فکرت و خاموشی) خفتهای.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
ای جامه بر خود پیچیده!<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
اى جامه به خويشتن فرو پيچيده،<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
اى جامه بر خود پيچيده،<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
ای جامه به خود پیچیده!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|O you wrapped up in your mantle!}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|O you who have wrapped up in your garments!}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|O thou wrapped up in thy raiment!}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|O thou folded in garments!}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«الْمُزَّمِّلُ»: جامه به خود پیچیده. گویا پیغمبر اسلام در وقت نزول وحی اغلب با جامهای خود را میپوشاند. در اینجا پیغمبر گرامی با همان حالتی مخاطب قرار میگیرد که به هنگام وحی پیدا میکرد، و چنین ندائی هم برای ملاطفت با او است؛ نه معاتبت. اشارهای هم به این دارد که هر مؤمنی که در دل شبها جامه به خود پیچیده است، بلند شود و خودسازی کند و اندوختهای بیندوزد. صورت اصلی این واژه (مُتَزَمِّل) و از باب تفعّل است.<br />
==نزول==<br />
<br />
جابر گوید: قریش در دارالندوة اجتماع کردند و گفتند: براى این شخص (محمد) نامى بگذاریم که دیگران او را بدان نام صدا بزنند. گفتند: او را کاهن مى نامیم سپس گفتند او که کاهن نیست تا بدان نام او را صدا کنیم. گفتند: مجنون بگوئیم بعد گفتند: او که دیوانه نیست. گفتند: ساحر مى گوئیم سپس اندیشیدند و گفتند: او که جادوگر نیست.<br />
<br />
این سخنان به گوش پیامبر رسید خود را در میان جامه پیچید و پوشیده ساخت. جبرئیل آمد و گفت: «یا ایها المزمّل و یا ایها المدثّر».<ref> بزار و تفسیر طبرانى.</ref><br />
<br />
ابراهیم نخعى گوید: موقعى که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله خود را در قطیفه اى پیچیده بود، این آیه نازل گردید.<ref> تفسیر ابن ابى حاتم.</ref><br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا «4» إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا «5»<br />
<br />
اى جامه به خود پيچيده. شب را جز اندكى، به پا خيز. نصف آن، يا اندكى از آن كم كن يا بر آن بيفزاى و قرآن را با تأنّى و شمرده بخوان. همانا ما سخنى سنگين و گرانمايه بر تو القا خواهيم كرد.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
«مزمل» به معناى پيچيدن جامه و پارچه به دور خويشتن است. بعضى مراد از آن را جامه نبوّت دانسته و بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با گوشهگيرى و عزلت و انزوا سازگار نيست. بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با استراحت سازگار نيست و بايد قيام كنى.<br />
<br />
«ترتيل» به معناى آهسته و درست و بدون شتاب خواندن قرآن است.<br />
<br />
حضرت على عليه السلام فرمود: كلمات قرآن را به طور كامل آشكار كن و آن را مثل شعر نخوان و جداجدا و پراكنده نكن. با تلاوت آن دلهاى خود را به فزع واداريد و هدفتان رسيدن به آخر سوره نباشد. «1»<br />
<br />
امام صادق عليه السلام فرمود: ترتيل آن است كه در تلاوت قرآن هرگاه به آيات بهشت رسيديد از<br />
<br />
«1». كافى، ج 2 ص 614.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 265<br />
<br />
خداوند بهشت بخواهيد و هرگاه به آيات دوزخ رسيديد، به خداوند پناه ببريد. و در روايتى ديگر فرمود: ترتيل آن است كه قرآن با صوتى زيبا خوانده شود. «1»<br />
<br />
به گفته مرحوم طيّب در تفسير اطيب البيان، مراد از «قول ثقيل» اعلام خلافت و امامت حضرت علىبنابيطالب عليهما السلام است كه بر آن حضرت سخت بود و مراد از آن قرآن نيست، زيرا مىفرمايد: قرآن بخوان تا در آينده قول ثقيل را دريافت كنى. پس قرآن قبل از قول ثقيل بوده است.<br />
<br />
قرآن، كلامى سنگين است به گونهاى كه اگر بر كوه نازل شود، آن را قطعه قطعه مىكند.<br />
<br />
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» «2» دريافت وحى و پياده كردن قرآن در جامعه نيز كارى بس سنگين است. «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»<br />
<br />
با اين كه حضرت موسى عليه السلام مدت چهل شبانه روز براى مناجات با خداوند در كوه طور به سر برد، ولى خداوند، تنها از شبهاى آن نام برد: «ثَلاثِينَ لَيْلَةً» «3» شايد به خاطر آن كه شب، با مناجات تناسب بيشترى دارد.<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- رهبر جامعه اسلامى بايد از استراحت خود بكاهد. «يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
2- شب، بهترين زمان براى عبادت است. «قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
3- نماز شب مورد تأكيد الهى واقع شده است. «قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
4- عبادت شبانه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بوده است. «قُمِ اللَّيْلَ» (چنانكه در جايى ديگر مىفرمايد: «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» «4»)<br />
<br />
5- براى پذيرش مسئوليتهاى سنگين، آمادگى روحى لازم است. يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ ... إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا<br />
<br />
6- رهبران دينى، هم بايد شبها براى عبادت خداوند قيام كنند: قُمِ اللَّيْلَ ... و هم<br />
<br />
«1». تفسير نورالثقلين.<br />
<br />
«2». حشر، 21.<br />
<br />
«3». اعراف، 142.<br />
<br />
«4». اسراء، 82<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 266<br />
<br />
روزها براى بيدار كردن مردم. «قُمْ فَأَنْذِرْ» «1»<br />
<br />
7- مقدار شب زنده دارى محدوديّتى ندارد. (يك دوم، يك سوم يا دو سوم شب) (براى انجام امور عبادى، مردم را در تنگنا قرار ندهيم، براى همه مردم و همه زمانها نمىتوان يك نسخه نوشت و يك نوع دارو تجويز كرد.) نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ ... أَوْ زِدْ عَلَيْهِ<br />
<br />
8- براى آن كه عبادت با نشاط همراه باشد، بايد بخشى از شب را استراحت كرد.<br />
<br />
«نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ»<br />
<br />
9- خواندن نماز و قرائت قرآن در شب بهترين وسيله براى ايجاد آمادگى روحى و كسب انرژى است. قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ... وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا<br />
<br />
- تلاوت قرآن آدابى دارد و ترتيل، اولين ادب آن است. «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»<br />
<br />
11- تلاوتِ هر بخش از قرآن، مقدّمهاى براى بخش ديگر مىشود. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ ... سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا<br />
<br />
12- در مديريّت، هميشه شرائط را يكسان نپنداريد، رهبر بايد از ابتدا كارهاى سنگين را پيش بينى كند. «سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1»<br />
<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ: اى گليم به خود پيچيده. از خديجه كبرى رضوان اللّه عليها منقول است كه: اول بار كه حق تعالى اراده فرمود نزول وحى را بر حضرت، امر نمود جبرئيل به صورت اصلى در كوه حرا خود را نمود. چون<br />
<br />
«1» به نقل از نور الثقلين، جلد 5، صفحه 445.<br />
<br />
جلد 13 - صفحه 358<br />
<br />
حضرت، جبرئيل را به آن هيئت مهيب و صورت عجيب بديد، تزلزلى در حضرت پيدا شد. به خانه آمد، فرمود: قطيفه بر سر من اندازيد. چون در زير آن خوابيد، اين سوره بر آن حضرت نازل شد. در تفسير برهان- بيان شده كه مزمّل يكى از اسماء حضرت پيغمبر است. «1»<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»<br />
<br />
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5» إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً «9»<br />
<br />
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً «10»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
اى جامه بر خود پيچيده<br />
<br />
برخيز در شب مگر اندكى<br />
<br />
كه نصفش باشد يا كم كن از آن اندكى<br />
<br />
يا بيفزا بر آن و شمرده بخوان قرآن را شمرده خواندنى<br />
<br />
همانا ما زود است كه نازل سازيم بر تو سخنى گران را<br />
<br />
همانا عبادت ناشى از بيدارى شب آن زحمتش زيادتر و راست و درستتر است در گفتار<br />
<br />
همانا براى تو در روز فراغتى طولانى است<br />
<br />
و ياد كن نام پروردگارت را و منقطع شو از خلق بسوى او منقطع شدنى<br />
<br />
پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز<br />
<br />
و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
قمّى ره نقل نموده كه خطاب به پيغمبر اكرم است كه جامه خود را بخود مىپيچيد و ميخوابيد و اصل مزّمّل متزمّل است تاء قلب بزاء و در زاء ادغام شده و گفته شده اين در ابتداء بعثت بوده كه هنوز آنحضرت ابلاغ وحى نفرموده بود و بعدا مخاطب بيا ايّها النّبى و الرّسول گرديد و بعد از خطاب خداوند او را امر فرموده به برخاستن از خواب براى تهجّد و نماز شب و قرائت قرآن و عبادت خدا و مناجات با قاضى الحاجات و امثال آن مگر در مقدار كمى از شب بر حسب آنچه<br />
<br />
جلد 5 صفحه 293<br />
<br />
معتاد است در ميان مردم كه شب را بيشتر بخواب ميگذرانند و آن نيمى از شب است يا قدرى از نيم كمتر يا قدرى از آن زيادتر كه حق دارد بخوابد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از قليل نصف است كه ميتواند كم كند از قليل قليل را يا زياد كند بر قليل قليل را و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده و بنابر اين نصف بدل قليل است نه ليل كه بعضى از مفسّرين گفتهاند و نيز امر فرموده كه آنحضرت قرآن را ملايم و شمرده و خوب و دلنشين با صوت حزين و مراعات تزيين و تحسين قرائت فرمايد چنانچه در تفسير اين جمله از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه واضح و مبيّن كن آنرا و شتاب منما در آن مانند شتاب نمودن در خواندن شعر و جدا از يكديگر ادا ننما كلمات را كه نتوان جمع آورى نمود مانند شنى كه پراكنده شده و نيز از آنحضرت نقل شده كه مراد از ترتيل حفظ وقوف و اداء حروف است و بقيّه خصوصيّات كه اجمالا بآن اشاره شد مستفاد از روايات متعدّده از ائمه اطهار است و فرموده ما در آتيه نزديكى القاء ميكنيم بتو سخن سنگين متين و محكم رزينى را كه وحى الهى باشد چون آنحضرت در حين نزول وحى حالش تغيير ميكرد بطوريكه عرق ميفرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه وقتى سوره مائده بر حضرت نازل شد سوار بر استرى بود و بدن مباركش سنگين شد بطوريكه آنحيوان از رفتار باز ماند و نزديك شد شكمش بزمين برسد و قمّى ره قولا ثقيلا را بقيام در شب و آيه بعد تفسير فرموده و بعضى گفتهاند مراد قرآن است و سنگينى آن باعتبار اشتمالش بر تكاليف است كه بر مكلّفين سنگين است و در هر حال فرموده همانا نفسى كه قائم و ناشى ميشود از خوابگاه خود در نيمه شب براى عبادت خدا بيشتر در فشار و سختى است يا ثابت قدمتر است و قولش راست و درستتر است يا عبادت ناشى از عابد در نيمه شب زحمتش زيادتر است يا موافقت چنين عابد و چنين عبادتى از جهت توافق قلب با لسان بيشتر است چون وطاء بكسر واو و مدّ نيز قرائت شده كه بمعناى موافقت است چون حضور قلب و خلوص نيّت و فراغت بال و آرامش خيال در آنوقت بيشتر است و باين معانى در روايات اشاره شده است و نيز ميفرمايد همانا براى تو اى<br />
<br />
جلد 5 صفحه 294<br />
<br />
پيغمبر در روز فراغت زياد بقدريكه بخوابى و بحوائج خود قيام نمائى هست چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و بعضى بعكس اينمعنى گفتهاند مراد آنستكه مشاغل تو در روز زياد است بقدريكه بعبادت نميرسى چون سبح در هر دو معنى استعمال ميشود و از لغات اضداد است ولى در همان معناى فراغ شايعتر است و اهل بيت ادرى بما في البيت ميباشند و نيز فرموده نام خدا را بر زبان جارى كن و منقطع شو از هر چه جز او است و با او پيوند نما و در بعضى از آثار تبتّل بتضرّع و بلند نمودن دو دست در نماز و دعا و حركت دادن دو انگشت سبّابه تفسير شده چون پروردگار و مدبّر امور از مشرق تا مغرب او است و جز او خداوندى نيست و بايد در امور به او توكّل نمود و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد صبر نمايد بر سخنان بيهوده قوم و نسبتهاى ناروائى كه باو ميدهند و دورى كند از آنها بخوبى بآنكه با آنان مدارا نمايد و آميزش ننمايد و دست از دعوت بر ندارد و انتقام از آنها را بخدا واگذار فرمايد.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
يا أَيُّهَا المُزَّمِّلُ «1»<br />
<br />
خطاب به پيغمبر اكرم است و تعبير به المزمل بعضي گفتند: كليم بخود پيچيده، بعضي گفتند: لباس بخود پيچيده. اقول: ظاهرا لباس خواب بخود پيچيده بود براي<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 247<br />
<br />
استراحت خطاب رسيد:<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 1)- ای جامه به خود پیچیده به پاخیز! همان گونه که از لحن آغاز این سوره بر میآید دعوتی است آسمانی از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله برای استقامت، و آمادگی جهت پذیرش یک وظیفه بزرگ و سنگین، که بدون خود سازی قبلی انجام. آن ممکن نیست.<br />
<br />
میفرماید: «ای جامه به خود پیچیده»! (یا ایها المزمل).<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=73 |آیه=1}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=73 |آیه=1}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=73 |آیه=1}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=73 |آیه=1}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=73 |آیه=1}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=73 |آیه=1}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=73 |آیه=1}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=73 |آیه=1}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=73 |آیه=1}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.<br />
<br />
<br />
<br />
[[رده:آیات سوره مزمل]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]<br />
[[رده:آیات دارای شان نزول]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_8_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%AD&diff=63212آیه 8 سوره نوح2016-05-01T09:55:11Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا|سوره=71|آیه =8}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 8 <br />
|شماره بعدی = 9<br />
|شماره قبلی = 7<br />
|سوره= نوح<br />
|شماره سوره= 71<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
باز هم آنها را به صدای بلند دعوت کردم.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
آن گاه آنان را آشکارا دعوت کردم،<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
سپس من آشكارا آنان را دعوت كردم.<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
پس به آواز بلند دعوتشان كردم.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
سپس من آنها را با صدای بلند (به اطاعت فرمان تو) دعوت کردم،<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|Again I summoned them aloud,}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|Then surely I called to them aloud:}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|And lo! I have called unto them aloud,}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|"So I have called to them aloud;}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«جِهَاراً»: آشکارا. با صدای بلند. مفعول مطلق است چون به معنی نوعی دعوت است. یا صفت مصدر محذوفی است، و یا در معنی (مُجَاهِراً) و حال است (نگا: روحالمعانی).<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً «5» فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً «6» وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7» ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8» ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً «9»<br />
<br />
(نوح) گفت: پروردگارا همانا من قوم خود را شب و روز دعوت كردم. ولى دعوت من جز بر فرار آنان نيفزود. و البتّه هرگاه كه آنان را دعوت كردم تا (ايمان آورند و) تو آنان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان نهادند و لباسهايشان را بر سر كشيدند و (بر طغيان خود) اصرار كردند و سخت تكبر ورزيدند. آنگاه من آنان را با صداى بلند دعوت كردم. سپس گاهى به طور آشكار و گاهى در نهان (با آنان سخن) گفتم.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
برخورد قوم نوح با آن حضرت به گونهاى بود كه گاه دست فرزندان خود را مىگرفتند و نزد حضرت نوح مىآوردند و مىگفتند: همان گونه كه پدران ما به ما سفارش كردند ما نيز به شما مىگوييم كه حرف اين مرد را گوش ندهيد.<br />
<br />
ان كفّار زمان حضرت نوح و كفّار زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، شباهتهايى است، از جمله:<br />
<br />
1. فرار از حق<br />
<br />
فرار قوم نوح: «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «1»<br />
<br />
فرار قوم پيامبر: «إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
«1». احزاب، 13.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 232<br />
<br />
2. دعوت براى مغفرت<br />
<br />
حضرت نوح: «دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ»<br />
<br />
پيامبر اسلام: «تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ» «1»<br />
<br />
3. تكبر و استكبار<br />
<br />
كفّار زمان نوح: «وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً»<br />
<br />
كفّار زمان پيامبر: «ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ» «2»<br />
<br />
4. گوش ندادن به وحى<br />
<br />
كفّار زمان نوح انگشت در گوش مىنهادند تا نشنوند. «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ»<br />
<br />
كفّار زمان پيامبر نيز مىگفتند به قرآن گوش ندهيد و هنگام تلاوت پيامبر جنجال كنيد تا شايد پيروز شويد. «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ» «3»<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- خداوند به تمام احوال انسان آگاه است، امّا مناجات لازم است. رَبِّ إِنِّي ...<br />
<br />
2- ناله به درگاه حق، شيوه انبياست. «رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي»<br />
<br />
3- ارشاد و تبليغ مردم بايد مستمر باشد. «لَيْلًا وَ نَهاراً»<br />
<br />
4- اگر زمينه پذيرش نباشد، دعوت شبانه روزى پيامبر هم اثرى ندارد. «لَيْلًا وَ نَهاراً فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
5- مردم آزادند و مىتوانند در برابر اصرار انبيا، اصرار بر خلاف كنند. «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
6- دعوت نوح هميشه با واكنش منفى روبرو بود. كُلَّما دَعَوْتُهُمْ ... جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ<br />
<br />
7- لجاجت به مرحلهاى مىرسد كه لجوج نه گوش مىدهد: «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ»، نه نگاه مىكند، «وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ»، نه از كار خود دست برمىدارد «وَ أَصَرُّوا» و نه كوتاه مىآيد. «وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً»<br />
<br />
«1». منافقون، 5.<br />
<br />
«2». مدثر، 23.<br />
<br />
«3». فصّلت، 26.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 233<br />
<br />
8- در تبليغ بايد شرايط زمان و مكان و حالات افراد را در نظر گرفت. گاهى بايد سرّى باشد و خصوصى، گاهى علنى و عمومى. لَيْلًا وَ نَهاراً ... دَعَوْتُهُمْ جِهاراً ...<br />
<br />
أَعْلَنْتُ لَهُمْ ... أَسْرَرْتُ لَهُمْ<br />
<br />
9- انبيا در رسالت خود كوتاهى نكردند. دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً ... دَعَوْتُهُمْ جِهاراً ...<br />
<br />
أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8»<br />
<br />
ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً: پس به تحقيق كه من با وجود اصرار و استكبار ايشان، دعوت كردم ايشان را به آواز بلند.<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «1» قالَ يا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ «2» أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ «3» يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «4»<br />
<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهاراً «5» فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلاَّ فِراراً «6» وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7» ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8» ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً «9»<br />
<br />
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً «10» يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً «11» وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً «12» ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً «13» وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً «14»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
همانا ما فرستاديم نوح را بسوى قومش كه بيم ده قوم خود را پيش از آنكه بيايد آنها را عذابى دردناك<br />
<br />
گفت اى قوم من همانا من براى شما بيم دهندهاى هستم آشكارا<br />
<br />
كه بندگى كنيد خدا را و بترسيد از او و اطاعت كنيد مرا<br />
<br />
مىآمرزد براى شما گناهانتان را و تأخير مىاندازد هلاك شما را تا مدّت نامبرده شده همانا مدّت نامبرده خدا وقتى كه آمد تأخير افكنده نميشود اگر باشيد كه بدانيد<br />
<br />
گفت پروردگارا همانا من خواندم قوم خود را شب و روز<br />
<br />
پس نيفزود آنانرا خواندن من مگر گريختن<br />
<br />
و همانا من هرگاه خواندم آنها را تا بيامرزيشان قرار دادند انگشتان خود را در گوشهاشان و بسر كشيدند جامههاشان را و پا فشارى كردند و سركشى نمودند سركشى نمودنى<br />
<br />
پس همانا من خواندم آنها را به آواز بلند<br />
<br />
پس همانا من دعوت را آشكار نمودم براى آنها و پنهان نمودم<br />
<br />
جلد 5 صفحه 278<br />
<br />
براى آنان پنهان نمودنى<br />
<br />
پس گفتم آمرزش بطلبيد از پروردگارتان همانا او است بسيار آمرزنده<br />
<br />
ميفرستد بر شما باران پى در پى<br />
<br />
و مدد ميكند شما را بمالها و پسران و پديد ميآورد براى شما باغها و پديد ميآورد براى شما نهرها<br />
<br />
چيست براى شما كه نميترسيد مر خدا را از جهت عظمت<br />
<br />
با آنكه بتحقيق آفريد شما را بطورهاى مختلف با يكديگر.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
خداوند متعال حضرت نوح را كه اوّل انبياء اولوا العزم است برسالت نزد قوم خود فرستاد تا آنها را بترساند از عذاب خدا در صورت مخالفت از اوامر او قبل از آنكه نازل شود بر آنها و او مأموريّت خود را انجام داد و با كمال ملاطفت بآنها فرمود اى قوم و قبيله من همانا من از جانب خداوند مأمورم كه شما را بترسانم با بيّنه و برهان از عذاب خدا كه بر شما نازل خواهد شد در صورتى كه دست از پرستش بت و ساير اعمال قبيحه خود بر نداريد پس بايد عبادت كنيد خداى يگانه را و از او بترسيد و اطاعت كنيد مرا در آنچه از جانب او براى شما از احكام بيان مينمايم تا خداوند گناهان گذشته شما را بيامرزد و گفتهاند كلمه من براى تبعيض است تا شامل نشود گناهان آينده آنها را و موجب غرور آنها و جرئت بر معصيت نگردد و ظاهرا من زائده باشد براى تقويت عامل چون لكم فاصله شده و اگر كلمه من هم نبود كلام دلالت بر مغفرت گناهان آينده نداشت و نيز تأخير بيندازد هلاك شما را به اجلهاى معلّقه بر معاصى و بعذاب دنيوى تا برسد اجل حتمى شما كه قابل تأخير نيست چون اين قسم اجل مقدّر الهى وقتى برسد مهلت نميدهد و تأخير نمىافتد و اگر شما دانا بوديد ميدانستيد كه اجل معلّق بتوبه و اعمال صالحه دفع ميگردد و اجل حتمى چارهاى ندارد و چون آنها نصايح مشفقانه آنحضرت را بسمع قبول تلقّى ننمودند عرضه داشت پروردگارا من آنها را شبانه روز دعوت نمودم ولى مع الاسف نيفزود دعوت من بر سلوك آنها مگر تنفّر و فرار از اطاعت و قبول را و هر چه من خواندم آنها را بسوى تو كه ايمان بياورند و بسبب آن تو از معاصى آنان بگذرى انگشتها در گوشها نهادند و جامهها بر سر كشيدند كه مرا نه بينند و صداى مرا نشنوند و باقى ماندند بر كفر و ضلالت و سركشى<br />
<br />
جلد 5 صفحه 279<br />
<br />
كردند و عازم شدند بر معصيت ولى باز من بوظيفه خود عمل نمودم و با صوت بلند آنها را خواندم و هر قسم ممكن بود از علنى و سرّى در ارشاد و نصيحت آنها كوتاهى نكردم باين بيانات كه بيائيد توبه كنيد خدا آمرزنده و مهربان است مزارع و باغهاى شما كه خشك شده و از دست رفته بواسطه نيامدن باران و زنان شما كه نازا شدهاند چنانچه در سوره هود گذشت از رحمت الهى و باران فراوان پى در پى آباد خواهد شد و نهرهاى شما جارى خواهد گرديد مانند آنكه خداوند تازه آنها را بشما عنايت فرموده و اموال شما بفضل الهى زياد ميشود و زنان شما اولاد آور ميگردند و پسرانى كه كمك شما باشند خداوند بشما كرم ميفرمايد چه ميشود شما را كه از عظمت خدا نميترسيد چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام در ذيل اين آيه نقل نموده و اهل لغت تصريح نمودهاند كه رجاء در اينجا بمعناى خوف است و اگر اين تصريحات نبود رجاء بمعناى اعتقاد انسب بود و وقار بمعناى ثبات يعنى چرا معتقد به ثبات خدا نسبت بمواعيدش نيستيد و بعضى هم گفتهاند و اطوار در روايت قمّى ره باختلاف اهواء و ارادات و مشيّات تفسير شده و بعضى آنرا بأطوار خلقت از خاك و نطفه و علقه و مضغه و عظام و لحوم و خلق آخر كه دلالت بر عظمت قدرت حق دارد تفسير نمودهاند و ظاهرا اعمّ از اينها و احوال مختلفه و عوارض طاريه تا آخر عمر باشد و اللّه اعلم.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
ثُمَّ إِنِّي دَعَوتُهُم جِهاراً «8»<br />
<br />
چون اينها اصابع خود را در گوشها ميگذاشتند و صورتهاي خود ميپوشانيدند حضرت نوح فرياد ميزد که حجت بر آنها تمام شود و فرداي قيامت نگويند: ما نشنيديم اگر شنيده بوديم اطاعت ميكرديم و بالاخره حضرت نوح بهر وسيله که ميتوانست بآنها شنوانيد و حجت را بر آنها تمام كرد و راه عذر بر آنها بسته شد لكن تا مادامي که احتمال تأثير ميداد كوشش كرد:<br />
<br />
208<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 8)- نوح همچنان به سخنان خود در پیشگاه پروردگار ادامه داده، میگوید: خداوندا! «سپس آنها را با صدای بلند (به اطاعت فرمان تو) دعوت کردم» (ثم انی دعوتهم جهارا).<br />
<br />
در جلسات عمومی و با صدای بلند آنها را به سوی ایمان فرا خواندم.<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=71 |آیه=8}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=71 |آیه=8}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=71 |آیه=8}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=71 |آیه=8}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=71 |آیه=8}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=71 |آیه=8}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=71 |آیه=8}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=71 |آیه=8}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=71 |آیه=8}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره نوح]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_2_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%B2%D9%85%D9%84&diff=63211آیه 2 سوره مزمل2016-05-01T09:54:47Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا|سوره=73|آیه =2}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 2 <br />
|شماره بعدی = 3<br />
|شماره قبلی = 1<br />
|سوره= مزمل<br />
|شماره سوره= 73<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
(هان) شب را (به نماز و طاعت خدا) برخیز مگر کمی.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
شب را جز اندکی [که ویژه استراحت است، برای عبادت] برخیز؛<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
به پا خيز شب را مگر اندكى،<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
شب را زنده بدار، مگر اندكى را،<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
شب را، جز کمی، بپاخیز!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|Stand vigil through the night, except for a little [of it],}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|Rise to pray in the night except a little,}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|Keep vigil the night long, save a little -}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|Stand (to prayer) by night, but not all night,-}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«قُمْ»: پاشو! برخیز! مراد برخاستن از خواب و شبزندهداری و پرداختن به نماز و نیایش است. «قَلِیلاً»: مستثنی است. برابر این آیه، حضرت تنها اندکی از شب میتوانست بخوابد.<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا «4» إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا «5»<br />
<br />
اى جامه به خود پيچيده. شب را جز اندكى، به پا خيز. نصف آن، يا اندكى از آن كم كن يا بر آن بيفزاى و قرآن را با تأنّى و شمرده بخوان. همانا ما سخنى سنگين و گرانمايه بر تو القا خواهيم كرد.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
«مزمل» به معناى پيچيدن جامه و پارچه به دور خويشتن است. بعضى مراد از آن را جامه نبوّت دانسته و بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با گوشهگيرى و عزلت و انزوا سازگار نيست. بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با استراحت سازگار نيست و بايد قيام كنى.<br />
<br />
«ترتيل» به معناى آهسته و درست و بدون شتاب خواندن قرآن است.<br />
<br />
حضرت على عليه السلام فرمود: كلمات قرآن را به طور كامل آشكار كن و آن را مثل شعر نخوان و جداجدا و پراكنده نكن. با تلاوت آن دلهاى خود را به فزع واداريد و هدفتان رسيدن به آخر سوره نباشد. «1»<br />
<br />
امام صادق عليه السلام فرمود: ترتيل آن است كه در تلاوت قرآن هرگاه به آيات بهشت رسيديد از<br />
<br />
«1». كافى، ج 2 ص 614.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 265<br />
<br />
خداوند بهشت بخواهيد و هرگاه به آيات دوزخ رسيديد، به خداوند پناه ببريد. و در روايتى ديگر فرمود: ترتيل آن است كه قرآن با صوتى زيبا خوانده شود. «1»<br />
<br />
به گفته مرحوم طيّب در تفسير اطيب البيان، مراد از «قول ثقيل» اعلام خلافت و امامت حضرت علىبنابيطالب عليهما السلام است كه بر آن حضرت سخت بود و مراد از آن قرآن نيست، زيرا مىفرمايد: قرآن بخوان تا در آينده قول ثقيل را دريافت كنى. پس قرآن قبل از قول ثقيل بوده است.<br />
<br />
قرآن، كلامى سنگين است به گونهاى كه اگر بر كوه نازل شود، آن را قطعه قطعه مىكند.<br />
<br />
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» «2» دريافت وحى و پياده كردن قرآن در جامعه نيز كارى بس سنگين است. «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»<br />
<br />
با اين كه حضرت موسى عليه السلام مدت چهل شبانه روز براى مناجات با خداوند در كوه طور به سر برد، ولى خداوند، تنها از شبهاى آن نام برد: «ثَلاثِينَ لَيْلَةً» «3» شايد به خاطر آن كه شب، با مناجات تناسب بيشترى دارد.<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- رهبر جامعه اسلامى بايد از استراحت خود بكاهد. «يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
2- شب، بهترين زمان براى عبادت است. «قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
3- نماز شب مورد تأكيد الهى واقع شده است. «قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
4- عبادت شبانه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بوده است. «قُمِ اللَّيْلَ» (چنانكه در جايى ديگر مىفرمايد: «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» «4»)<br />
<br />
5- براى پذيرش مسئوليتهاى سنگين، آمادگى روحى لازم است. يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ ... إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا<br />
<br />
6- رهبران دينى، هم بايد شبها براى عبادت خداوند قيام كنند: قُمِ اللَّيْلَ ... و هم<br />
<br />
«1». تفسير نورالثقلين.<br />
<br />
«2». حشر، 21.<br />
<br />
«3». اعراف، 142.<br />
<br />
«4». اسراء، 82<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 266<br />
<br />
روزها براى بيدار كردن مردم. «قُمْ فَأَنْذِرْ» «1»<br />
<br />
7- مقدار شب زنده دارى محدوديّتى ندارد. (يك دوم، يك سوم يا دو سوم شب) (براى انجام امور عبادى، مردم را در تنگنا قرار ندهيم، براى همه مردم و همه زمانها نمىتوان يك نسخه نوشت و يك نوع دارو تجويز كرد.) نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ ... أَوْ زِدْ عَلَيْهِ<br />
<br />
8- براى آن كه عبادت با نشاط همراه باشد، بايد بخشى از شب را استراحت كرد.<br />
<br />
«نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ»<br />
<br />
9- خواندن نماز و قرائت قرآن در شب بهترين وسيله براى ايجاد آمادگى روحى و كسب انرژى است. قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ... وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا<br />
<br />
- تلاوت قرآن آدابى دارد و ترتيل، اولين ادب آن است. «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»<br />
<br />
11- تلاوتِ هر بخش از قرآن، مقدّمهاى براى بخش ديگر مىشود. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ ... سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا<br />
<br />
12- در مديريّت، هميشه شرائط را يكسان نپنداريد، رهبر بايد از ابتدا كارهاى سنگين را پيش بينى كند. «سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2»<br />
<br />
قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا: برخيز در شب به نماز تهجد، و مداومت نما بر آن مگر اندكى از شب.<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»<br />
<br />
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5» إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً «9»<br />
<br />
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً «10»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
اى جامه بر خود پيچيده<br />
<br />
برخيز در شب مگر اندكى<br />
<br />
كه نصفش باشد يا كم كن از آن اندكى<br />
<br />
يا بيفزا بر آن و شمرده بخوان قرآن را شمرده خواندنى<br />
<br />
همانا ما زود است كه نازل سازيم بر تو سخنى گران را<br />
<br />
همانا عبادت ناشى از بيدارى شب آن زحمتش زيادتر و راست و درستتر است در گفتار<br />
<br />
همانا براى تو در روز فراغتى طولانى است<br />
<br />
و ياد كن نام پروردگارت را و منقطع شو از خلق بسوى او منقطع شدنى<br />
<br />
پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز<br />
<br />
و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
قمّى ره نقل نموده كه خطاب به پيغمبر اكرم است كه جامه خود را بخود مىپيچيد و ميخوابيد و اصل مزّمّل متزمّل است تاء قلب بزاء و در زاء ادغام شده و گفته شده اين در ابتداء بعثت بوده كه هنوز آنحضرت ابلاغ وحى نفرموده بود و بعدا مخاطب بيا ايّها النّبى و الرّسول گرديد و بعد از خطاب خداوند او را امر فرموده به برخاستن از خواب براى تهجّد و نماز شب و قرائت قرآن و عبادت خدا و مناجات با قاضى الحاجات و امثال آن مگر در مقدار كمى از شب بر حسب آنچه<br />
<br />
جلد 5 صفحه 293<br />
<br />
معتاد است در ميان مردم كه شب را بيشتر بخواب ميگذرانند و آن نيمى از شب است يا قدرى از نيم كمتر يا قدرى از آن زيادتر كه حق دارد بخوابد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از قليل نصف است كه ميتواند كم كند از قليل قليل را يا زياد كند بر قليل قليل را و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده و بنابر اين نصف بدل قليل است نه ليل كه بعضى از مفسّرين گفتهاند و نيز امر فرموده كه آنحضرت قرآن را ملايم و شمرده و خوب و دلنشين با صوت حزين و مراعات تزيين و تحسين قرائت فرمايد چنانچه در تفسير اين جمله از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه واضح و مبيّن كن آنرا و شتاب منما در آن مانند شتاب نمودن در خواندن شعر و جدا از يكديگر ادا ننما كلمات را كه نتوان جمع آورى نمود مانند شنى كه پراكنده شده و نيز از آنحضرت نقل شده كه مراد از ترتيل حفظ وقوف و اداء حروف است و بقيّه خصوصيّات كه اجمالا بآن اشاره شد مستفاد از روايات متعدّده از ائمه اطهار است و فرموده ما در آتيه نزديكى القاء ميكنيم بتو سخن سنگين متين و محكم رزينى را كه وحى الهى باشد چون آنحضرت در حين نزول وحى حالش تغيير ميكرد بطوريكه عرق ميفرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه وقتى سوره مائده بر حضرت نازل شد سوار بر استرى بود و بدن مباركش سنگين شد بطوريكه آنحيوان از رفتار باز ماند و نزديك شد شكمش بزمين برسد و قمّى ره قولا ثقيلا را بقيام در شب و آيه بعد تفسير فرموده و بعضى گفتهاند مراد قرآن است و سنگينى آن باعتبار اشتمالش بر تكاليف است كه بر مكلّفين سنگين است و در هر حال فرموده همانا نفسى كه قائم و ناشى ميشود از خوابگاه خود در نيمه شب براى عبادت خدا بيشتر در فشار و سختى است يا ثابت قدمتر است و قولش راست و درستتر است يا عبادت ناشى از عابد در نيمه شب زحمتش زيادتر است يا موافقت چنين عابد و چنين عبادتى از جهت توافق قلب با لسان بيشتر است چون وطاء بكسر واو و مدّ نيز قرائت شده كه بمعناى موافقت است چون حضور قلب و خلوص نيّت و فراغت بال و آرامش خيال در آنوقت بيشتر است و باين معانى در روايات اشاره شده است و نيز ميفرمايد همانا براى تو اى<br />
<br />
جلد 5 صفحه 294<br />
<br />
پيغمبر در روز فراغت زياد بقدريكه بخوابى و بحوائج خود قيام نمائى هست چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و بعضى بعكس اينمعنى گفتهاند مراد آنستكه مشاغل تو در روز زياد است بقدريكه بعبادت نميرسى چون سبح در هر دو معنى استعمال ميشود و از لغات اضداد است ولى در همان معناى فراغ شايعتر است و اهل بيت ادرى بما في البيت ميباشند و نيز فرموده نام خدا را بر زبان جارى كن و منقطع شو از هر چه جز او است و با او پيوند نما و در بعضى از آثار تبتّل بتضرّع و بلند نمودن دو دست در نماز و دعا و حركت دادن دو انگشت سبّابه تفسير شده چون پروردگار و مدبّر امور از مشرق تا مغرب او است و جز او خداوندى نيست و بايد در امور به او توكّل نمود و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد صبر نمايد بر سخنان بيهوده قوم و نسبتهاى ناروائى كه باو ميدهند و دورى كند از آنها بخوبى بآنكه با آنان مدارا نمايد و آميزش ننمايد و دست از دعوت بر ندارد و انتقام از آنها را بخدا واگذار فرمايد.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
قُمِ اللَّيلَ إِلاّ قَلِيلاً «2»<br />
<br />
قيام در ليل براي تهجد و نماز شب است که بر پيغمبر واجب بود چنانچه ميفرمايد: وَ مِنَ اللَّيلِ فَتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسي أَن يَبعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحمُوداً اسراء آيه 81 و براي مناجات و استغفار که ميفرمايد: كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيلِ ما يَهجَعُونَ وَ بِالأَسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ ذاريات آيه 17 و 18. و مراد:<br />
<br />
إِلّا قَلِيلًا اينكه قليلي از شب را براي نوم و استراحت قرار بده چنانچه در آيه مذكوره اشاره دارد که خداوند مدح ميفرمايد متقين را که قليلي از شب را استراحت ميكنند و بخواب ميروند که معناي يهجعون است.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 2)- «شب را جز کمی به پا خیز»! (قم اللیل الا قلیلا).<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=73 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=73 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=73 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=73 |آیه=2}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=73 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=73 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=73 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=73 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=73 |آیه=2}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره مزمل]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_3_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%B2%D9%85%D9%84&diff=63210آیه 3 سوره مزمل2016-05-01T09:53:17Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا|سوره=73|آیه =3}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 3 <br />
|شماره بعدی = 4<br />
|شماره قبلی = 2<br />
|سوره= مزمل<br />
|شماره سوره= 73<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
که نصف یا چیزی کمتر از نصف باشد (به استراحت پرداز).<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
نصف [همه ساعات] شب [را به عبادت اختصاص ده] یا اندکی ازنصف بکاه،<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه،<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
نيمهاى از آن را، يا اندكى از نيمه كم كن.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
نیمی از شب را، یا کمی از آن کم کن،<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|a half, or reduce a little from that}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|Half of it, or lessen it a little,}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|A half thereof, or abate a little thereof}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|Half of it,- or a little less,}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«مِنْهُ»: از نصف. برابر این آیه، حضرت میتوانست دست کم تا یک سوم شب بخوابد.<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا «4» إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا «5»<br />
<br />
اى جامه به خود پيچيده. شب را جز اندكى، به پا خيز. نصف آن، يا اندكى از آن كم كن يا بر آن بيفزاى و قرآن را با تأنّى و شمرده بخوان. همانا ما سخنى سنگين و گرانمايه بر تو القا خواهيم كرد.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
«مزمل» به معناى پيچيدن جامه و پارچه به دور خويشتن است. بعضى مراد از آن را جامه نبوّت دانسته و بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با گوشهگيرى و عزلت و انزوا سازگار نيست. بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با استراحت سازگار نيست و بايد قيام كنى.<br />
<br />
«ترتيل» به معناى آهسته و درست و بدون شتاب خواندن قرآن است.<br />
<br />
حضرت على عليه السلام فرمود: كلمات قرآن را به طور كامل آشكار كن و آن را مثل شعر نخوان و جداجدا و پراكنده نكن. با تلاوت آن دلهاى خود را به فزع واداريد و هدفتان رسيدن به آخر سوره نباشد. «1»<br />
<br />
امام صادق عليه السلام فرمود: ترتيل آن است كه در تلاوت قرآن هرگاه به آيات بهشت رسيديد از<br />
<br />
«1». كافى، ج 2 ص 614.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 265<br />
<br />
خداوند بهشت بخواهيد و هرگاه به آيات دوزخ رسيديد، به خداوند پناه ببريد. و در روايتى ديگر فرمود: ترتيل آن است كه قرآن با صوتى زيبا خوانده شود. «1»<br />
<br />
به گفته مرحوم طيّب در تفسير اطيب البيان، مراد از «قول ثقيل» اعلام خلافت و امامت حضرت علىبنابيطالب عليهما السلام است كه بر آن حضرت سخت بود و مراد از آن قرآن نيست، زيرا مىفرمايد: قرآن بخوان تا در آينده قول ثقيل را دريافت كنى. پس قرآن قبل از قول ثقيل بوده است.<br />
<br />
قرآن، كلامى سنگين است به گونهاى كه اگر بر كوه نازل شود، آن را قطعه قطعه مىكند.<br />
<br />
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» «2» دريافت وحى و پياده كردن قرآن در جامعه نيز كارى بس سنگين است. «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»<br />
<br />
با اين كه حضرت موسى عليه السلام مدت چهل شبانه روز براى مناجات با خداوند در كوه طور به سر برد، ولى خداوند، تنها از شبهاى آن نام برد: «ثَلاثِينَ لَيْلَةً» «3» شايد به خاطر آن كه شب، با مناجات تناسب بيشترى دارد.<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- رهبر جامعه اسلامى بايد از استراحت خود بكاهد. «يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
2- شب، بهترين زمان براى عبادت است. «قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
3- نماز شب مورد تأكيد الهى واقع شده است. «قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
4- عبادت شبانه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بوده است. «قُمِ اللَّيْلَ» (چنانكه در جايى ديگر مىفرمايد: «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» «4»)<br />
<br />
5- براى پذيرش مسئوليتهاى سنگين، آمادگى روحى لازم است. يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ ... إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا<br />
<br />
6- رهبران دينى، هم بايد شبها براى عبادت خداوند قيام كنند: قُمِ اللَّيْلَ ... و هم<br />
<br />
«1». تفسير نورالثقلين.<br />
<br />
«2». حشر، 21.<br />
<br />
«3». اعراف، 142.<br />
<br />
«4». اسراء، 82<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 266<br />
<br />
روزها براى بيدار كردن مردم. «قُمْ فَأَنْذِرْ» «1»<br />
<br />
7- مقدار شب زنده دارى محدوديّتى ندارد. (يك دوم، يك سوم يا دو سوم شب) (براى انجام امور عبادى، مردم را در تنگنا قرار ندهيم، براى همه مردم و همه زمانها نمىتوان يك نسخه نوشت و يك نوع دارو تجويز كرد.) نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ ... أَوْ زِدْ عَلَيْهِ<br />
<br />
8- براى آن كه عبادت با نشاط همراه باشد، بايد بخشى از شب را استراحت كرد.<br />
<br />
«نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ»<br />
<br />
9- خواندن نماز و قرائت قرآن در شب بهترين وسيله براى ايجاد آمادگى روحى و كسب انرژى است. قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ... وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا<br />
<br />
- تلاوت قرآن آدابى دارد و ترتيل، اولين ادب آن است. «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»<br />
<br />
11- تلاوتِ هر بخش از قرآن، مقدّمهاى براى بخش ديگر مىشود. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ ... سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا<br />
<br />
12- در مديريّت، هميشه شرائط را يكسان نپنداريد، رهبر بايد از ابتدا كارهاى سنگين را پيش بينى كند. «سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3»<br />
<br />
نِصْفَهُ: كه آن نيمه شب است، أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا: يا كم كن از نيمه شب اندكى تا به ثلث، يا زايد و از كمتر نشايد.<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»<br />
<br />
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5» إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً «9»<br />
<br />
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً «10»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
اى جامه بر خود پيچيده<br />
<br />
برخيز در شب مگر اندكى<br />
<br />
كه نصفش باشد يا كم كن از آن اندكى<br />
<br />
يا بيفزا بر آن و شمرده بخوان قرآن را شمرده خواندنى<br />
<br />
همانا ما زود است كه نازل سازيم بر تو سخنى گران را<br />
<br />
همانا عبادت ناشى از بيدارى شب آن زحمتش زيادتر و راست و درستتر است در گفتار<br />
<br />
همانا براى تو در روز فراغتى طولانى است<br />
<br />
و ياد كن نام پروردگارت را و منقطع شو از خلق بسوى او منقطع شدنى<br />
<br />
پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز<br />
<br />
و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
قمّى ره نقل نموده كه خطاب به پيغمبر اكرم است كه جامه خود را بخود مىپيچيد و ميخوابيد و اصل مزّمّل متزمّل است تاء قلب بزاء و در زاء ادغام شده و گفته شده اين در ابتداء بعثت بوده كه هنوز آنحضرت ابلاغ وحى نفرموده بود و بعدا مخاطب بيا ايّها النّبى و الرّسول گرديد و بعد از خطاب خداوند او را امر فرموده به برخاستن از خواب براى تهجّد و نماز شب و قرائت قرآن و عبادت خدا و مناجات با قاضى الحاجات و امثال آن مگر در مقدار كمى از شب بر حسب آنچه<br />
<br />
جلد 5 صفحه 293<br />
<br />
معتاد است در ميان مردم كه شب را بيشتر بخواب ميگذرانند و آن نيمى از شب است يا قدرى از نيم كمتر يا قدرى از آن زيادتر كه حق دارد بخوابد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از قليل نصف است كه ميتواند كم كند از قليل قليل را يا زياد كند بر قليل قليل را و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده و بنابر اين نصف بدل قليل است نه ليل كه بعضى از مفسّرين گفتهاند و نيز امر فرموده كه آنحضرت قرآن را ملايم و شمرده و خوب و دلنشين با صوت حزين و مراعات تزيين و تحسين قرائت فرمايد چنانچه در تفسير اين جمله از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه واضح و مبيّن كن آنرا و شتاب منما در آن مانند شتاب نمودن در خواندن شعر و جدا از يكديگر ادا ننما كلمات را كه نتوان جمع آورى نمود مانند شنى كه پراكنده شده و نيز از آنحضرت نقل شده كه مراد از ترتيل حفظ وقوف و اداء حروف است و بقيّه خصوصيّات كه اجمالا بآن اشاره شد مستفاد از روايات متعدّده از ائمه اطهار است و فرموده ما در آتيه نزديكى القاء ميكنيم بتو سخن سنگين متين و محكم رزينى را كه وحى الهى باشد چون آنحضرت در حين نزول وحى حالش تغيير ميكرد بطوريكه عرق ميفرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه وقتى سوره مائده بر حضرت نازل شد سوار بر استرى بود و بدن مباركش سنگين شد بطوريكه آنحيوان از رفتار باز ماند و نزديك شد شكمش بزمين برسد و قمّى ره قولا ثقيلا را بقيام در شب و آيه بعد تفسير فرموده و بعضى گفتهاند مراد قرآن است و سنگينى آن باعتبار اشتمالش بر تكاليف است كه بر مكلّفين سنگين است و در هر حال فرموده همانا نفسى كه قائم و ناشى ميشود از خوابگاه خود در نيمه شب براى عبادت خدا بيشتر در فشار و سختى است يا ثابت قدمتر است و قولش راست و درستتر است يا عبادت ناشى از عابد در نيمه شب زحمتش زيادتر است يا موافقت چنين عابد و چنين عبادتى از جهت توافق قلب با لسان بيشتر است چون وطاء بكسر واو و مدّ نيز قرائت شده كه بمعناى موافقت است چون حضور قلب و خلوص نيّت و فراغت بال و آرامش خيال در آنوقت بيشتر است و باين معانى در روايات اشاره شده است و نيز ميفرمايد همانا براى تو اى<br />
<br />
جلد 5 صفحه 294<br />
<br />
پيغمبر در روز فراغت زياد بقدريكه بخوابى و بحوائج خود قيام نمائى هست چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و بعضى بعكس اينمعنى گفتهاند مراد آنستكه مشاغل تو در روز زياد است بقدريكه بعبادت نميرسى چون سبح در هر دو معنى استعمال ميشود و از لغات اضداد است ولى در همان معناى فراغ شايعتر است و اهل بيت ادرى بما في البيت ميباشند و نيز فرموده نام خدا را بر زبان جارى كن و منقطع شو از هر چه جز او است و با او پيوند نما و در بعضى از آثار تبتّل بتضرّع و بلند نمودن دو دست در نماز و دعا و حركت دادن دو انگشت سبّابه تفسير شده چون پروردگار و مدبّر امور از مشرق تا مغرب او است و جز او خداوندى نيست و بايد در امور به او توكّل نمود و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد صبر نمايد بر سخنان بيهوده قوم و نسبتهاى ناروائى كه باو ميدهند و دورى كند از آنها بخوبى بآنكه با آنان مدارا نمايد و آميزش ننمايد و دست از دعوت بر ندارد و انتقام از آنها را بخدا واگذار فرمايد.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
نِصفَهُ أَوِ انقُص مِنهُ قَلِيلاً «3» أَو زِد عَلَيهِ وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتِيلاً «4»<br />
<br />
نصف شب را يا كم كن از نصف يا زياد كن بر آن و ترتيل كن قرآن را ترتيلي.<br />
<br />
اينکه جمله سه نحوه تفسير شده: نحوه اولي- عطف بيان قليلا باشد يعني مراد از قليل که مستثني شده که براي استراحت و نوم باشد نصف شب است که شب را دو قسمت كن نصف براي قيام بنماز و مناجات و استغفار و نصف براي استراحت و نوم و البته نصف براي عبادت نصف آخر است که اول وقت نماز شب است از نصف تا فجر و نصف براي استراحت و نوم نصف اول است آنهم بعد از اداء فرائض مثل مغرب و عشاء و نوافل آنها بلكه براي تعشي و خوردن شام.<br />
<br />
أَو زِد عَلَيهِ که دو ثلث استراحت و ثلث اخير که عبارت از وقت سحر باشد که فرمود: وَ بِالأَسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ.<br />
<br />
نحوه ثانية- اينكه نِصفَهُ أَوِ انقُص مِنهُ قَلِيلًا أَو زِد عَلَيهِ بيان مستثني منه باشد که قيام بر عبادت باشد نصف شب يا كمتر از نصف که ثلث اخير باشد يا زيادتر از نصف که دو ثلث عبادت باشد. و اينکه نحوه با نحوه اولي تفاوتي ندارد.<br />
<br />
نحوه ثالثه- اينكه بيان ليل باشد يعني بعض ليالي که عذري دارند مثل مرض و مسافرت يا شغل مهمي قيام نكنند.<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 248<br />
<br />
اقول: نظر به اينكه نوافل شب و مناجات با قاضي الحاجات و ذكر استغفار هر يك عبادت بسيار با فضيلت است و از مستجاب مؤكده است هر چه بيشتر باشد ثوابش بيشتر است، و نظر به اينكه واجب نيست فقط گفتند نماز شب بر پيغمبر واجب بود ولي بر امت مستحبّ است خداوند تعبير بنصف و كمتر از نصف و زيادتر از آن فرموده براي ترخيص است که هر قدر همت داريد و شايق هستيد و نشاط داريد که از روي كسالت نباشد اشتغال باين نوع عبادات داشته باشيد مثل دوره امروزه نباشد که يك قسمت از شب را بلهو و لعب و فسق و فجور طي ميكنند و يك قسمت خواب خرگوشي که تا وقت اداره و مغازه و اشغال دنيوي نشده بخواب هستند حتي نماز واجب صبح هم از بين رفته، بلكه ميتوان گفت: دوره عمر خواب هستيم و غفلت سر تا سر مملكت را فراگرفته که گفتند:<br />
<br />
(النّاس نيام اذا ماتوا انتبهوا).<br />
<br />
وَ رَتِّلِ القُرآنَ تَرتِيلًا اخبار زيادي در معناي ترتيل وارد شده مخصوصا در كافي در باب فضل قرآن، و مفسرين هم معاني مختلف كردهاند، و خلاصه مفاد اخبار اينكه تلاوت قرآن شمرده كلمه كلمه جمله جمله آيه آيه با تأمل و تدبر در معاني و با حال حزن و در آيات جنت طلب آن كند و در آيات نار استعاذه كند، و قلوب قاسيه را قرع كند و متنبه شود و هر سوره را بآخر برساند، و مثل اشعار شعراء قرائت نكند، و بصداي بلند که فرياد باشد قرائت نكند و هر آيه حق آن را ادا كند، و مثل رمل بيابان از هم پراكنده نكند که تمام اينها از اخبار استفاده ميشود.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 3)- «نیمی از شب را، یا کمی از آن کم کن» (نصفه او انقص منه قلیلا).<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=73 |آیه=3}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=73 |آیه=3}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=73 |آیه=3}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=73 |آیه=3}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=73 |آیه=3}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=73 |آیه=3}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=73 |آیه=3}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=73 |آیه=3}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=73 |آیه=3}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره مزمل]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_7_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%AD&diff=63209آیه 7 سوره نوح2016-05-01T09:52:45Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا|سوره=71|آیه =7}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 7 <br />
|شماره بعدی = 8<br />
|شماره قبلی = 6<br />
|سوره= نوح<br />
|شماره سوره= 71<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
و هر چه آنان را به مغفرت و آمرزش تو خواندم انگشت بر گوش نهادند و جامه به رخسار افکندند (تا مرا نبینند و سخنم را نشنوند) و (بر کفر) اصرار و لجاج ورزیدند و سخت راه تکبر و نخوت پیمودند.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
و من هرگاه آنان را دعوت کردم تا آنان را بیامرزی، انگشتان خود را در گوش هایشان کردند و جامه هایشان را به سر کشیدند و بر انکار خود پافشاری ورزیدند و به شدت تکبّر کردند،<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
و من هر بار كه آنان را دعوت كردم تا ايشان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان كردند و رداى خويشتن بر سر كشيدند و اصرار ورزيدند و هر چه بيشتر بر كبر خود افزودند.<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
و من هر بار كه دعوتشان كردم تا تو آنها را بيامرزى، انگشتها در گوشهاى خود كردند و جامه در سر كشيدند و پاى فشردند و هر چه بيشتر سركشى كردند.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزی، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استکبار کردند!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|Indeed whenever I have summoned them, so that You might forgive them, they would put their fingers into their ears and draw their cloaks over their heads, and they were persistent [in their unfaith], and disdainful in [their] arrogance.}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|And whenever I have called them that Thou mayest forgive them, they put their fingers in their ears, cover themselves with their garments, and persist and are puffed up with pride:}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|And lo! whenever I call unto them that Thou mayst pardon them they thrust their fingers in their ears and cover themselves with their garments and persist (in their refusal) and magnify themselves in pride.}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|"And every time I have called to them, that Thou mightest forgive them, they have (only) thrust their fingers into their ears, covered themselves up with their garments, grown obstinate, and given themselves up to arrogance.}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ»: (نگا: بقره / ). انگشت در گوش فرو کردن، کنایه از گوش فرا ندادن، و خود را از شنیدن حق کر کردن است. «إسْتَغْشَوْا»: جامه بر سر کشیدند. جامه بر خود پیچیدن و خویشتن را به زیر جامه کردن، کنایه از نفرت و عداوت است. «إِسْتَکْبَرُوا»: (نگا: نساء / اعراف / و ).<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً «5» فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً «6» وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7» ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8» ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً «9»<br />
<br />
(نوح) گفت: پروردگارا همانا من قوم خود را شب و روز دعوت كردم. ولى دعوت من جز بر فرار آنان نيفزود. و البتّه هرگاه كه آنان را دعوت كردم تا (ايمان آورند و) تو آنان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان نهادند و لباسهايشان را بر سر كشيدند و (بر طغيان خود) اصرار كردند و سخت تكبر ورزيدند. آنگاه من آنان را با صداى بلند دعوت كردم. سپس گاهى به طور آشكار و گاهى در نهان (با آنان سخن) گفتم.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
برخورد قوم نوح با آن حضرت به گونهاى بود كه گاه دست فرزندان خود را مىگرفتند و نزد حضرت نوح مىآوردند و مىگفتند: همان گونه كه پدران ما به ما سفارش كردند ما نيز به شما مىگوييم كه حرف اين مرد را گوش ندهيد.<br />
<br />
ان كفّار زمان حضرت نوح و كفّار زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، شباهتهايى است، از جمله:<br />
<br />
1. فرار از حق<br />
<br />
فرار قوم نوح: «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «1»<br />
<br />
فرار قوم پيامبر: «إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
«1». احزاب، 13.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 232<br />
<br />
2. دعوت براى مغفرت<br />
<br />
حضرت نوح: «دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ»<br />
<br />
پيامبر اسلام: «تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ» «1»<br />
<br />
3. تكبر و استكبار<br />
<br />
كفّار زمان نوح: «وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً»<br />
<br />
كفّار زمان پيامبر: «ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ» «2»<br />
<br />
4. گوش ندادن به وحى<br />
<br />
كفّار زمان نوح انگشت در گوش مىنهادند تا نشنوند. «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ»<br />
<br />
كفّار زمان پيامبر نيز مىگفتند به قرآن گوش ندهيد و هنگام تلاوت پيامبر جنجال كنيد تا شايد پيروز شويد. «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ» «3»<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- خداوند به تمام احوال انسان آگاه است، امّا مناجات لازم است. رَبِّ إِنِّي ...<br />
<br />
2- ناله به درگاه حق، شيوه انبياست. «رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي»<br />
<br />
3- ارشاد و تبليغ مردم بايد مستمر باشد. «لَيْلًا وَ نَهاراً»<br />
<br />
4- اگر زمينه پذيرش نباشد، دعوت شبانه روزى پيامبر هم اثرى ندارد. «لَيْلًا وَ نَهاراً فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
5- مردم آزادند و مىتوانند در برابر اصرار انبيا، اصرار بر خلاف كنند. «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
6- دعوت نوح هميشه با واكنش منفى روبرو بود. كُلَّما دَعَوْتُهُمْ ... جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ<br />
<br />
7- لجاجت به مرحلهاى مىرسد كه لجوج نه گوش مىدهد: «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ»، نه نگاه مىكند، «وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ»، نه از كار خود دست برمىدارد «وَ أَصَرُّوا» و نه كوتاه مىآيد. «وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً»<br />
<br />
«1». منافقون، 5.<br />
<br />
«2». مدثر، 23.<br />
<br />
«3». فصّلت، 26.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 233<br />
<br />
8- در تبليغ بايد شرايط زمان و مكان و حالات افراد را در نظر گرفت. گاهى بايد سرّى باشد و خصوصى، گاهى علنى و عمومى. لَيْلًا وَ نَهاراً ... دَعَوْتُهُمْ جِهاراً ...<br />
<br />
أَعْلَنْتُ لَهُمْ ... أَسْرَرْتُ لَهُمْ<br />
<br />
9- انبيا در رسالت خود كوتاهى نكردند. دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً ... دَعَوْتُهُمْ جِهاراً ...<br />
<br />
أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7»<br />
<br />
وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ: و بدرستى كه هر زمانى كه خواندم ايشان را به توحيد و عبادت تو، لِتَغْفِرَ لَهُمْ: تا بيامرزى ايشان را به سبب ايمان، جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ:<br />
<br />
درآوردند انگشتان خود را، فِي آذانِهِمْ: در گوشهاى خود و راه مسامع را از شنيدن بربستند، وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ: و به سر در كشيدند جامههاى خود را تا مرا نبينند، زيرا به جهت فرط كراهت و شدت تنفر از دعوت، نمىخواستند كه نظر به من كنند. يا آنكه مبادا ايشان را بشناسم و دعوت نمايم. و اين نهايت شقاوت شخص است كه حاضر نباشد ديدن كسى را كه وجودش و كلامش، خير و دعوت به خير نمايد. وَ أَصَرُّوا: و مصر شدند و بايستادند بر كفر و معصيت، يعنى مداومت و ملازمت نمودند بر آن و عازم شدند كه هرگز از كفر بازنگردند، وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً: و سركشى كردند از متابعت من، سركشى كردنى بزرگ.<br />
<br />
بيان: يكى از مهلكات عظيمه، اصرار بر گناه است. گناه، خود موجب عذاب، و اصرار بر آن، باعث عقاب بلكه بدتر از آن خواهد بود.<br />
<br />
در كتاب مستدرك از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: اربعة فى الذّنب شرّ من الذّنب: الاستحقار، و الافتخار، و الاستبشار، و الاصرار. فرمود: چهار چيز است در گناه كه بدتر از گناه است: 1- كوچك شمردن گناه. 2-<br />
<br />
جلد 13 - صفحه 327<br />
<br />
افتخار نمودن. 3- خوشحالى كردن. 4- اصرار و تكرار كردن.<br />
<br />
مروى است كه اصرار و استكبار آنان بر وجهى رسيده بود كه هر يك از ايشان، پسر خود را برمىداشت و نزد حضرت نوح عليه السّلام مىآورد و به پسر خود مىگفت: از اين مرد حذر كن مبادا تو را گمراه كند و از راه ببرد. و من در وقتى كه در سن تو بودم، پدرم مرا نزد اين مرد آورد و تحذير كرد و گفت: مبادا از سخنان او گمراه شوى، پس بايد تو هم مواظب باشى تو را گمراه نكند! «1»<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «1» قالَ يا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ «2» أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ «3» يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «4»<br />
<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهاراً «5» فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلاَّ فِراراً «6» وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7» ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8» ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً «9»<br />
<br />
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً «10» يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً «11» وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً «12» ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً «13» وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً «14»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
همانا ما فرستاديم نوح را بسوى قومش كه بيم ده قوم خود را پيش از آنكه بيايد آنها را عذابى دردناك<br />
<br />
گفت اى قوم من همانا من براى شما بيم دهندهاى هستم آشكارا<br />
<br />
كه بندگى كنيد خدا را و بترسيد از او و اطاعت كنيد مرا<br />
<br />
مىآمرزد براى شما گناهانتان را و تأخير مىاندازد هلاك شما را تا مدّت نامبرده شده همانا مدّت نامبرده خدا وقتى كه آمد تأخير افكنده نميشود اگر باشيد كه بدانيد<br />
<br />
گفت پروردگارا همانا من خواندم قوم خود را شب و روز<br />
<br />
پس نيفزود آنانرا خواندن من مگر گريختن<br />
<br />
و همانا من هرگاه خواندم آنها را تا بيامرزيشان قرار دادند انگشتان خود را در گوشهاشان و بسر كشيدند جامههاشان را و پا فشارى كردند و سركشى نمودند سركشى نمودنى<br />
<br />
پس همانا من خواندم آنها را به آواز بلند<br />
<br />
پس همانا من دعوت را آشكار نمودم براى آنها و پنهان نمودم<br />
<br />
جلد 5 صفحه 278<br />
<br />
براى آنان پنهان نمودنى<br />
<br />
پس گفتم آمرزش بطلبيد از پروردگارتان همانا او است بسيار آمرزنده<br />
<br />
ميفرستد بر شما باران پى در پى<br />
<br />
و مدد ميكند شما را بمالها و پسران و پديد ميآورد براى شما باغها و پديد ميآورد براى شما نهرها<br />
<br />
چيست براى شما كه نميترسيد مر خدا را از جهت عظمت<br />
<br />
با آنكه بتحقيق آفريد شما را بطورهاى مختلف با يكديگر.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
خداوند متعال حضرت نوح را كه اوّل انبياء اولوا العزم است برسالت نزد قوم خود فرستاد تا آنها را بترساند از عذاب خدا در صورت مخالفت از اوامر او قبل از آنكه نازل شود بر آنها و او مأموريّت خود را انجام داد و با كمال ملاطفت بآنها فرمود اى قوم و قبيله من همانا من از جانب خداوند مأمورم كه شما را بترسانم با بيّنه و برهان از عذاب خدا كه بر شما نازل خواهد شد در صورتى كه دست از پرستش بت و ساير اعمال قبيحه خود بر نداريد پس بايد عبادت كنيد خداى يگانه را و از او بترسيد و اطاعت كنيد مرا در آنچه از جانب او براى شما از احكام بيان مينمايم تا خداوند گناهان گذشته شما را بيامرزد و گفتهاند كلمه من براى تبعيض است تا شامل نشود گناهان آينده آنها را و موجب غرور آنها و جرئت بر معصيت نگردد و ظاهرا من زائده باشد براى تقويت عامل چون لكم فاصله شده و اگر كلمه من هم نبود كلام دلالت بر مغفرت گناهان آينده نداشت و نيز تأخير بيندازد هلاك شما را به اجلهاى معلّقه بر معاصى و بعذاب دنيوى تا برسد اجل حتمى شما كه قابل تأخير نيست چون اين قسم اجل مقدّر الهى وقتى برسد مهلت نميدهد و تأخير نمىافتد و اگر شما دانا بوديد ميدانستيد كه اجل معلّق بتوبه و اعمال صالحه دفع ميگردد و اجل حتمى چارهاى ندارد و چون آنها نصايح مشفقانه آنحضرت را بسمع قبول تلقّى ننمودند عرضه داشت پروردگارا من آنها را شبانه روز دعوت نمودم ولى مع الاسف نيفزود دعوت من بر سلوك آنها مگر تنفّر و فرار از اطاعت و قبول را و هر چه من خواندم آنها را بسوى تو كه ايمان بياورند و بسبب آن تو از معاصى آنان بگذرى انگشتها در گوشها نهادند و جامهها بر سر كشيدند كه مرا نه بينند و صداى مرا نشنوند و باقى ماندند بر كفر و ضلالت و سركشى<br />
<br />
جلد 5 صفحه 279<br />
<br />
كردند و عازم شدند بر معصيت ولى باز من بوظيفه خود عمل نمودم و با صوت بلند آنها را خواندم و هر قسم ممكن بود از علنى و سرّى در ارشاد و نصيحت آنها كوتاهى نكردم باين بيانات كه بيائيد توبه كنيد خدا آمرزنده و مهربان است مزارع و باغهاى شما كه خشك شده و از دست رفته بواسطه نيامدن باران و زنان شما كه نازا شدهاند چنانچه در سوره هود گذشت از رحمت الهى و باران فراوان پى در پى آباد خواهد شد و نهرهاى شما جارى خواهد گرديد مانند آنكه خداوند تازه آنها را بشما عنايت فرموده و اموال شما بفضل الهى زياد ميشود و زنان شما اولاد آور ميگردند و پسرانى كه كمك شما باشند خداوند بشما كرم ميفرمايد چه ميشود شما را كه از عظمت خدا نميترسيد چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام در ذيل اين آيه نقل نموده و اهل لغت تصريح نمودهاند كه رجاء در اينجا بمعناى خوف است و اگر اين تصريحات نبود رجاء بمعناى اعتقاد انسب بود و وقار بمعناى ثبات يعنى چرا معتقد به ثبات خدا نسبت بمواعيدش نيستيد و بعضى هم گفتهاند و اطوار در روايت قمّى ره باختلاف اهواء و ارادات و مشيّات تفسير شده و بعضى آنرا بأطوار خلقت از خاك و نطفه و علقه و مضغه و عظام و لحوم و خلق آخر كه دلالت بر عظمت قدرت حق دارد تفسير نمودهاند و ظاهرا اعمّ از اينها و احوال مختلفه و عوارض طاريه تا آخر عمر باشد و اللّه اعلم.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوتُهُم لِتَغفِرَ لَهُم جَعَلُوا أَصابِعَهُم فِي آذانِهِم وَ استَغشَوا ثِيابَهُم وَ أَصَرُّوا وَ استَكبَرُوا استِكباراً «7»<br />
<br />
و بدرستي که من هر زماني که دعوت ميكردم آنها را تا اجابت كنند تا تو پروردگار آنها را ببخشي و عفو فرمايي و بيامرزي انگشتهاي خود را در گوشهاي خود ميگذاشتند که دعوت مرا نشنوند و ثياب خود را بر صورت ميانداختند که مرا نبينند و تعمدا بر اعمال زشت خويش ادامه ميدادند و بيشتر و زيادتر ميكردند و تكبر ميكردند که ما با اينکه شوكت و عظمت و دولت که داريم گوش بكلام يك نفر مثل نوح که پير و خرفت شده و عقلش از سرش رفته بدهيم آن هم چه استكباري.<br />
<br />
وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوتُهُم لِتَغفِرَ لَهُم لام غايت است يعني اگر دعوت مرا اجابت كنند<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 207<br />
<br />
عاقبتش و ثمرهاش و فايدهاش و نتيجهاش اينکه است که تو خداوند متعال آنها را بيامرزي و عفو كني.<br />
<br />
جَعَلُوا أَصابِعَهُم فِي آذانِهِم اينکه يك نوع اهانت بود بحضرت نوح که ما اصلا حاضر نيستيم دعوت تو را بشنويم حق يا باطل و اينکه خلاف عقل هر ذي شعوري است که اگر كسي دعوتي كند توجه كنند اگر حق است بپذيرند و اگر باطل است رد كنند، و اينکه عمل شنيع مخصوص قوم نوح بود زيرا اقوام انبياء ديگر و لو ايمان نميآوردند و نسبت جنون و سحر و كذب افترا ميدادند ولي دعوت آنها را ميشنيدند.<br />
<br />
وَ استَغشَوا ثِيابَهُم که اصلا چشم آنها نوح را نبيند و اينکه بدتر از جعل اصابع است در آذان و بيشتر بي اعتنايي است بمقام مقدس او که چشم خود را هم گذارند و رو برگردانند و اعتنا نكنند.<br />
<br />
وَ أَصَرُّوا اصرار و لو بر معصيت صغيره باشد كبيره ميشود چه رسد اصرار بر شرك و كفر و ضلالت.<br />
<br />
وَ استَكبَرُوا گفتيم فرق است بين كبر و تكبر و استكبار كبر يك صفت خبيثه است در قلب که خود را بزرگ ميپندارد يا از حيث رياست يا مال يا حسب و نسبب يا قبيله و عشيره يا عده و عده و امثال اينها، و تكبر اظهار اينکه صفت خبيثه است و ترتيب اثر بر آن و استكبار اينکه است که بزرگي را بخود ميبندد و هيچ منشاي ندارد.<br />
<br />
استِكباراً آن هم چه استكباري زيرا مراتب استكبار زياد است از استكبار بر فقراء و بر عجزه تا بر علماء اعلام و بر ائمه اطهار و بر انبياء عظام بلكه بالاتر.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 7)- سپس نوح در ادامه این سخن میافزاید: خداوندا! من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزی انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده، و لباسهایشان را بر خود پیچیدند و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدت استکبار کردند» (و انی کلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا اصابعهم فی آذانهم و استغشوا ثیابهم و اصروا و استکبروا استکبارا).<br />
<br />
گذاشتن انگشت در گوشها برای این بوده که صدای حق را نشنوند و پیچیدن لباس بر خویشتن یا به این معنی است که لباس بر سر میانداختند تا پشتوانهای برای انگشتان فرو کرده در گوش باشد و کمترین امواج صوتی بر پرده صماخ آنها نرسد، و یا میخواستند صورت خود را بپوشانند مبادا چشمانشان بر قیافه ملکوتی نوح این پیامبر بزرگ بیفتد، در واقع اصرار داشتند هم گوش از شنیدن باز ماند و هم چشم از دیدن! این آیه نشان میدهد که یکی از عوامل مهم بدبختی آنها استکبار و غرور بود که همیشه یکی از موانع مهم راه حق بوده و ثمره شوم آن را در تمام طول تاریخ بشر در زندگی افراد بیایمان مشاهده میکنیم.<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=71 |آیه=7}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=71 |آیه=7}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=71 |آیه=7}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=71 |آیه=7}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=71 |آیه=7}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=71 |آیه=7}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=71 |آیه=7}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=71 |آیه=7}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=71 |آیه=7}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره نوح]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_5_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%B2%D9%85%D9%84&diff=63208آیه 5 سوره مزمل2016-05-01T09:51:45Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا|سوره=73|آیه =5}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 5 <br />
|شماره بعدی = 6<br />
|شماره قبلی = 4<br />
|سوره= مزمل<br />
|شماره سوره= 73<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
ما کلام بسیار سنگین (و گرانمایه قرآن) را بر تو القا میکنیم.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
به یقین ما به زودی گفتاری سنگین [چون آیات قرآن] به تو القا خواهیمکرد.<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
در حقيقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مىكنيم.<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
ما به تو سخنى دشوار را القا خواهيم كرد.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
چرا که ما بزودی سخنی سنگین به تو القا خواهیم کرد!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|Indeed soon We shall cast on you a weighty discourse.}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|Surely We will make to light upon you a weighty Word.}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|For we shall charge thee with a word of weight.}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|Soon shall We send down to thee a weighty Message.}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«قَوْلاً ثَقِیلاً»: سخن سنگین. مراد قرآن است. سنگین، دو معنی دارد: الف - دارای رزانت لفظ و متانت معنی (نگا: قاسمی). ب - دارای تکالیف و وظائف و اوامر و نواهی سنگین بر دلها، و مشکل از نظر تبلیغ مقاصد و تبیین محتوا.<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا «4» إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا «5»<br />
<br />
اى جامه به خود پيچيده. شب را جز اندكى، به پا خيز. نصف آن، يا اندكى از آن كم كن يا بر آن بيفزاى و قرآن را با تأنّى و شمرده بخوان. همانا ما سخنى سنگين و گرانمايه بر تو القا خواهيم كرد.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
«مزمل» به معناى پيچيدن جامه و پارچه به دور خويشتن است. بعضى مراد از آن را جامه نبوّت دانسته و بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با گوشهگيرى و عزلت و انزوا سازگار نيست. بعضى گفتهاند: مراد آن است كه رسالت با استراحت سازگار نيست و بايد قيام كنى.<br />
<br />
«ترتيل» به معناى آهسته و درست و بدون شتاب خواندن قرآن است.<br />
<br />
حضرت على عليه السلام فرمود: كلمات قرآن را به طور كامل آشكار كن و آن را مثل شعر نخوان و جداجدا و پراكنده نكن. با تلاوت آن دلهاى خود را به فزع واداريد و هدفتان رسيدن به آخر سوره نباشد. «1»<br />
<br />
امام صادق عليه السلام فرمود: ترتيل آن است كه در تلاوت قرآن هرگاه به آيات بهشت رسيديد از<br />
<br />
«1». كافى، ج 2 ص 614.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 265<br />
<br />
خداوند بهشت بخواهيد و هرگاه به آيات دوزخ رسيديد، به خداوند پناه ببريد. و در روايتى ديگر فرمود: ترتيل آن است كه قرآن با صوتى زيبا خوانده شود. «1»<br />
<br />
به گفته مرحوم طيّب در تفسير اطيب البيان، مراد از «قول ثقيل» اعلام خلافت و امامت حضرت علىبنابيطالب عليهما السلام است كه بر آن حضرت سخت بود و مراد از آن قرآن نيست، زيرا مىفرمايد: قرآن بخوان تا در آينده قول ثقيل را دريافت كنى. پس قرآن قبل از قول ثقيل بوده است.<br />
<br />
قرآن، كلامى سنگين است به گونهاى كه اگر بر كوه نازل شود، آن را قطعه قطعه مىكند.<br />
<br />
«لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» «2» دريافت وحى و پياده كردن قرآن در جامعه نيز كارى بس سنگين است. «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»<br />
<br />
با اين كه حضرت موسى عليه السلام مدت چهل شبانه روز براى مناجات با خداوند در كوه طور به سر برد، ولى خداوند، تنها از شبهاى آن نام برد: «ثَلاثِينَ لَيْلَةً» «3» شايد به خاطر آن كه شب، با مناجات تناسب بيشترى دارد.<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- رهبر جامعه اسلامى بايد از استراحت خود بكاهد. «يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
2- شب، بهترين زمان براى عبادت است. «قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
3- نماز شب مورد تأكيد الهى واقع شده است. «قُمِ اللَّيْلَ»<br />
<br />
4- عبادت شبانه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله واجب بوده است. «قُمِ اللَّيْلَ» (چنانكه در جايى ديگر مىفرمايد: «فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ» «4»)<br />
<br />
5- براى پذيرش مسئوليتهاى سنگين، آمادگى روحى لازم است. يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ ... إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا<br />
<br />
6- رهبران دينى، هم بايد شبها براى عبادت خداوند قيام كنند: قُمِ اللَّيْلَ ... و هم<br />
<br />
«1». تفسير نورالثقلين.<br />
<br />
«2». حشر، 21.<br />
<br />
«3». اعراف، 142.<br />
<br />
«4». اسراء، 82<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 266<br />
<br />
روزها براى بيدار كردن مردم. «قُمْ فَأَنْذِرْ» «1»<br />
<br />
7- مقدار شب زنده دارى محدوديّتى ندارد. (يك دوم، يك سوم يا دو سوم شب) (براى انجام امور عبادى، مردم را در تنگنا قرار ندهيم، براى همه مردم و همه زمانها نمىتوان يك نسخه نوشت و يك نوع دارو تجويز كرد.) نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ ... أَوْ زِدْ عَلَيْهِ<br />
<br />
8- براى آن كه عبادت با نشاط همراه باشد، بايد بخشى از شب را استراحت كرد.<br />
<br />
«نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ»<br />
<br />
9- خواندن نماز و قرائت قرآن در شب بهترين وسيله براى ايجاد آمادگى روحى و كسب انرژى است. قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا ... وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا<br />
<br />
- تلاوت قرآن آدابى دارد و ترتيل، اولين ادب آن است. «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»<br />
<br />
11- تلاوتِ هر بخش از قرآن، مقدّمهاى براى بخش ديگر مىشود. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ ... سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا<br />
<br />
12- در مديريّت، هميشه شرائط را يكسان نپنداريد، رهبر بايد از ابتدا كارهاى سنگين را پيش بينى كند. «سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5»<br />
<br />
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ: بدرستى كه ما زود باشد كه وحى كنيم و نازل نمائيم بر تو، قَوْلًا ثَقِيلًا: كلامى سنگين مشتمل بر تكاليف شاقه از امر و نهى و وعد و وعيد و حلال و حرام و حدود و احكام، كه گران است حمل آن بر مكلفان، خصوصا بر كفار. 2- سهل است بر لسان، ثقيل است در ميزان به جهت كثرت ثواب. 3- مراد به ثقل، عظمت شأن و رفعت مكان باشد. 4- مراد ثقل، وحى باشد كه بسيار دشوار است به مرحلهاى كه در شدت سرما به نزول وحى، از جبين مبارك عرق مىچكيد. و اگر بر شترى سوار بود، دست و پاى شتر خم گشتى، و روى مبارك برافروختى، زيرا كلامى، اثقل و اعظم و اكمل خواهد بود.<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً «2» نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً «3» أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً «4»<br />
<br />
إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلاً ثَقِيلاً «5» إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً «6» إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً «7» وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً «8» رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلاً «9»<br />
<br />
وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً «10»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
اى جامه بر خود پيچيده<br />
<br />
برخيز در شب مگر اندكى<br />
<br />
كه نصفش باشد يا كم كن از آن اندكى<br />
<br />
يا بيفزا بر آن و شمرده بخوان قرآن را شمرده خواندنى<br />
<br />
همانا ما زود است كه نازل سازيم بر تو سخنى گران را<br />
<br />
همانا عبادت ناشى از بيدارى شب آن زحمتش زيادتر و راست و درستتر است در گفتار<br />
<br />
همانا براى تو در روز فراغتى طولانى است<br />
<br />
و ياد كن نام پروردگارت را و منقطع شو از خلق بسوى او منقطع شدنى<br />
<br />
پروردگار مشرق و مغرب نيست معبودى جز او پس بگير او را كار ساز<br />
<br />
و صبر كن بر آنچه ميگويند و دورى گزين از آنها دورى گزيدنى نيكو.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
قمّى ره نقل نموده كه خطاب به پيغمبر اكرم است كه جامه خود را بخود مىپيچيد و ميخوابيد و اصل مزّمّل متزمّل است تاء قلب بزاء و در زاء ادغام شده و گفته شده اين در ابتداء بعثت بوده كه هنوز آنحضرت ابلاغ وحى نفرموده بود و بعدا مخاطب بيا ايّها النّبى و الرّسول گرديد و بعد از خطاب خداوند او را امر فرموده به برخاستن از خواب براى تهجّد و نماز شب و قرائت قرآن و عبادت خدا و مناجات با قاضى الحاجات و امثال آن مگر در مقدار كمى از شب بر حسب آنچه<br />
<br />
جلد 5 صفحه 293<br />
<br />
معتاد است در ميان مردم كه شب را بيشتر بخواب ميگذرانند و آن نيمى از شب است يا قدرى از نيم كمتر يا قدرى از آن زيادتر كه حق دارد بخوابد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از قليل نصف است كه ميتواند كم كند از قليل قليل را يا زياد كند بر قليل قليل را و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده و بنابر اين نصف بدل قليل است نه ليل كه بعضى از مفسّرين گفتهاند و نيز امر فرموده كه آنحضرت قرآن را ملايم و شمرده و خوب و دلنشين با صوت حزين و مراعات تزيين و تحسين قرائت فرمايد چنانچه در تفسير اين جمله از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه واضح و مبيّن كن آنرا و شتاب منما در آن مانند شتاب نمودن در خواندن شعر و جدا از يكديگر ادا ننما كلمات را كه نتوان جمع آورى نمود مانند شنى كه پراكنده شده و نيز از آنحضرت نقل شده كه مراد از ترتيل حفظ وقوف و اداء حروف است و بقيّه خصوصيّات كه اجمالا بآن اشاره شد مستفاد از روايات متعدّده از ائمه اطهار است و فرموده ما در آتيه نزديكى القاء ميكنيم بتو سخن سنگين متين و محكم رزينى را كه وحى الهى باشد چون آنحضرت در حين نزول وحى حالش تغيير ميكرد بطوريكه عرق ميفرمود و از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه وقتى سوره مائده بر حضرت نازل شد سوار بر استرى بود و بدن مباركش سنگين شد بطوريكه آنحيوان از رفتار باز ماند و نزديك شد شكمش بزمين برسد و قمّى ره قولا ثقيلا را بقيام در شب و آيه بعد تفسير فرموده و بعضى گفتهاند مراد قرآن است و سنگينى آن باعتبار اشتمالش بر تكاليف است كه بر مكلّفين سنگين است و در هر حال فرموده همانا نفسى كه قائم و ناشى ميشود از خوابگاه خود در نيمه شب براى عبادت خدا بيشتر در فشار و سختى است يا ثابت قدمتر است و قولش راست و درستتر است يا عبادت ناشى از عابد در نيمه شب زحمتش زيادتر است يا موافقت چنين عابد و چنين عبادتى از جهت توافق قلب با لسان بيشتر است چون وطاء بكسر واو و مدّ نيز قرائت شده كه بمعناى موافقت است چون حضور قلب و خلوص نيّت و فراغت بال و آرامش خيال در آنوقت بيشتر است و باين معانى در روايات اشاره شده است و نيز ميفرمايد همانا براى تو اى<br />
<br />
جلد 5 صفحه 294<br />
<br />
پيغمبر در روز فراغت زياد بقدريكه بخوابى و بحوائج خود قيام نمائى هست چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و بعضى بعكس اينمعنى گفتهاند مراد آنستكه مشاغل تو در روز زياد است بقدريكه بعبادت نميرسى چون سبح در هر دو معنى استعمال ميشود و از لغات اضداد است ولى در همان معناى فراغ شايعتر است و اهل بيت ادرى بما في البيت ميباشند و نيز فرموده نام خدا را بر زبان جارى كن و منقطع شو از هر چه جز او است و با او پيوند نما و در بعضى از آثار تبتّل بتضرّع و بلند نمودن دو دست در نماز و دعا و حركت دادن دو انگشت سبّابه تفسير شده چون پروردگار و مدبّر امور از مشرق تا مغرب او است و جز او خداوندى نيست و بايد در امور به او توكّل نمود و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد صبر نمايد بر سخنان بيهوده قوم و نسبتهاى ناروائى كه باو ميدهند و دورى كند از آنها بخوبى بآنكه با آنان مدارا نمايد و آميزش ننمايد و دست از دعوت بر ندارد و انتقام از آنها را بخدا واگذار فرمايد.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
إِنّا سَنُلقِي عَلَيكَ قَولاً ثَقِيلاً «5»<br />
<br />
بدرستي که زود باشد که ما القا ميكنيم بر تو قول سنگيني.<br />
<br />
در معناي قول ثقيل اقوال بسياري گفتند و آنچه بنظر نزديكتر ميآيد اينكه ابلاغ رسالت بر آن حضرت و دعوت بتوحيد و احكام دين بسيار سنگين بود زيرا مبعوث بر كافه جن و انس آنهم در دوره جاهليت که سرتاسر دنيا را كفر و شرك گرفته و عادات جاهليت در آنها رسوخ كرده آنها را برگردانيدن بسيار ثقيل بود، بلكه ميتوان گفت که اينکه آيه شريفه راجع بنصب خلافت امير المؤمنين است بدو قرينه<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 249<br />
<br />
يكي آنكه بعد از بعثت حضرت رسالت بوده که مأمور تبليغ شده و ديگر اينكه سنلقي خبر از آينده ميدهد و لذا بعض مفسرين گفتند: اينکه سوره مكي بوده، بعضي گفتند: مدني بوده، بعضي گفتند مكي و مدني بوده و نصب خلافت امير المؤمنين بعد از اعمال حج و مراجعت بمدينه در غدير خم شد و پيغمبر هم ميدانست که نوع مسلمين بالاخص منافقين يا امير المؤمنين خوشبين نيستند چون نوع بستگان آنها در بدر و حنين و احد و احزاب بدست علي كشته شده بودند و لذا خداوند بنحو تهديد ميفرمايد: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ إِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ و همچنين بر مسلمين هم ثقيل بود قبول ولايت چنانچه منكر شدند و كردند آنچه كردند.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
اشاره<br />
<br />
(آیه 5)- سپس هدف نهایی این دستور سخت و مهم را چنین بیان میکند:<br />
<br />
«ما به زودی سخنی سنگین را به تو القا خواهیم کرد» (انا سنلقی علیک قولا ثقیلا).<br />
<br />
سنگین از نظر محتوا، و مفهوم آیات! و بیان مسؤولیتها.<br />
<br />
سنگین از نظر تحمل آن بر قلوب و دلها، تا آنجا که قرآن در آیه 21 سوره حشر میگوید: «اگر این قرآن را بر کوهها نازل میکردیم آن را خاشع و از هم شکافته میدیدی»! سنگین از نظر تبلیغ، و مشکلات راه دعوت! و برنامهریزی و اجرای کامل آن! سنگین در ترازوی عمل و در عرصه قیامت.<br />
<br />
ولی پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و یاران اندکش با استمداد از تربیت قرآن مجید، و استعانت به نماز شب و استفاده از تقرب به ذات پاک پروردگار، توانستند بر تمام این مشکلات فائق آیند، و بار این «قول ثقیل» را بر دوش کشند و به منزل مقصود برسانند!<br />
<br />
فضیلت نماز شب:<br />
<br />
این آیات بار دیگر اهمیت شب زندهداری، و نماز شب، و تلاوت قرآن را در آن هنگام که غافلان در خوابند گوشزد میکند، عبادت در شب، مخصوصا در سحرگاهان و نزدیک طلوع فجر، اثر فوق العادهای در صفای روح، و تهذیب نفوس، و تربیت معنوی انسان، و پاکی قلب و بیداری دل و تقویت ایمان و اراده، و تحکیم پایههای تقوا در دل و جان انسان دارد. <br />
<br />
ج5، ص314<br />
<br />
به همین دلیل علاوه بر آیات قرآن در روایات اسلامی نیز تأکید فراوان روی آن شده است.<br />
<br />
از جمله در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «سه چیز از عنایات مخصوص الهی است: عبادت شبانه (نماز شب) و افطار دادن به روزه داران، و ملاقات برادران مسلمان».<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=73 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=73 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=73 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=73 |آیه=5}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=73 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=73 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=73 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=73 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=73 |آیه=5}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره مزمل]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_6_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%AD&diff=63207آیه 6 سوره نوح2016-05-01T09:51:08Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا|سوره=71|آیه =6}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 6 <br />
|شماره بعدی = 7<br />
|شماره قبلی = 5<br />
|سوره= نوح<br />
|شماره سوره= 71<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
اما دعوت و نصیحتم جز بر فرار و اعراض آنها نیفزود.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
ولی دعوت من جز بر فرارشان نیفزود،<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
و دعوت من جز بر گريزشان نيفزود.<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
و دعوت من جز به فرارشان نيفزود.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
امّا دعوت من چیزی جز فرار از حقّ بر آنان نیفزود!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|but my summons only increases their evasion.}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|But my call has only made them flee the more:}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|But all my calling doth but add to their repugnance;}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|"But my call only increases (their) flight (from the Right).}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«دُعَآئِی»: دعوت من. فرا خواندن و رهنمود کردن من.<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً «5» فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً «6» وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7» ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8» ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً «9»<br />
<br />
(نوح) گفت: پروردگارا همانا من قوم خود را شب و روز دعوت كردم. ولى دعوت من جز بر فرار آنان نيفزود. و البتّه هرگاه كه آنان را دعوت كردم تا (ايمان آورند و) تو آنان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان نهادند و لباسهايشان را بر سر كشيدند و (بر طغيان خود) اصرار كردند و سخت تكبر ورزيدند. آنگاه من آنان را با صداى بلند دعوت كردم. سپس گاهى به طور آشكار و گاهى در نهان (با آنان سخن) گفتم.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
برخورد قوم نوح با آن حضرت به گونهاى بود كه گاه دست فرزندان خود را مىگرفتند و نزد حضرت نوح مىآوردند و مىگفتند: همان گونه كه پدران ما به ما سفارش كردند ما نيز به شما مىگوييم كه حرف اين مرد را گوش ندهيد.<br />
<br />
ان كفّار زمان حضرت نوح و كفّار زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، شباهتهايى است، از جمله:<br />
<br />
1. فرار از حق<br />
<br />
فرار قوم نوح: «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «1»<br />
<br />
فرار قوم پيامبر: «إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
«1». احزاب، 13.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 232<br />
<br />
2. دعوت براى مغفرت<br />
<br />
حضرت نوح: «دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ»<br />
<br />
پيامبر اسلام: «تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ» «1»<br />
<br />
3. تكبر و استكبار<br />
<br />
كفّار زمان نوح: «وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً»<br />
<br />
كفّار زمان پيامبر: «ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ» «2»<br />
<br />
4. گوش ندادن به وحى<br />
<br />
كفّار زمان نوح انگشت در گوش مىنهادند تا نشنوند. «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ»<br />
<br />
كفّار زمان پيامبر نيز مىگفتند به قرآن گوش ندهيد و هنگام تلاوت پيامبر جنجال كنيد تا شايد پيروز شويد. «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ» «3»<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- خداوند به تمام احوال انسان آگاه است، امّا مناجات لازم است. رَبِّ إِنِّي ...<br />
<br />
2- ناله به درگاه حق، شيوه انبياست. «رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي»<br />
<br />
3- ارشاد و تبليغ مردم بايد مستمر باشد. «لَيْلًا وَ نَهاراً»<br />
<br />
4- اگر زمينه پذيرش نباشد، دعوت شبانه روزى پيامبر هم اثرى ندارد. «لَيْلًا وَ نَهاراً فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
5- مردم آزادند و مىتوانند در برابر اصرار انبيا، اصرار بر خلاف كنند. «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
6- دعوت نوح هميشه با واكنش منفى روبرو بود. كُلَّما دَعَوْتُهُمْ ... جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ<br />
<br />
7- لجاجت به مرحلهاى مىرسد كه لجوج نه گوش مىدهد: «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ»، نه نگاه مىكند، «وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ»، نه از كار خود دست برمىدارد «وَ أَصَرُّوا» و نه كوتاه مىآيد. «وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً»<br />
<br />
«1». منافقون، 5.<br />
<br />
«2». مدثر، 23.<br />
<br />
«3». فصّلت، 26.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 233<br />
<br />
8- در تبليغ بايد شرايط زمان و مكان و حالات افراد را در نظر گرفت. گاهى بايد سرّى باشد و خصوصى، گاهى علنى و عمومى. لَيْلًا وَ نَهاراً ... دَعَوْتُهُمْ جِهاراً ...<br />
<br />
أَعْلَنْتُ لَهُمْ ... أَسْرَرْتُ لَهُمْ<br />
<br />
9- انبيا در رسالت خود كوتاهى نكردند. دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً ... دَعَوْتُهُمْ جِهاراً ...<br />
<br />
أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلاَّ فِراراً «6»<br />
<br />
فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي: پس نيفزود دعوت و خواندن من به توحيد، إِلَّا فِراراً:<br />
<br />
جلد 13 - صفحه 326<br />
<br />
مگر فرار از قبول ايمان و گريختن از حق. طبرسى فرمايد: زيادتى كفر به اين معنى است كه قبل از دعوت، بر كفر و ضلالت بودند. چون آن حضرت دعوت نمود، قبول نكردند، كفر آنها بيشتر شد؛ چه زياده عبارت است از اضافه شىء به مقدارى كه پيش از اضافه بوده باشد.<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «1» قالَ يا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ «2» أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ «3» يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «4»<br />
<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهاراً «5» فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلاَّ فِراراً «6» وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7» ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8» ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً «9»<br />
<br />
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً «10» يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً «11» وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً «12» ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً «13» وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً «14»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
همانا ما فرستاديم نوح را بسوى قومش كه بيم ده قوم خود را پيش از آنكه بيايد آنها را عذابى دردناك<br />
<br />
گفت اى قوم من همانا من براى شما بيم دهندهاى هستم آشكارا<br />
<br />
كه بندگى كنيد خدا را و بترسيد از او و اطاعت كنيد مرا<br />
<br />
مىآمرزد براى شما گناهانتان را و تأخير مىاندازد هلاك شما را تا مدّت نامبرده شده همانا مدّت نامبرده خدا وقتى كه آمد تأخير افكنده نميشود اگر باشيد كه بدانيد<br />
<br />
گفت پروردگارا همانا من خواندم قوم خود را شب و روز<br />
<br />
پس نيفزود آنانرا خواندن من مگر گريختن<br />
<br />
و همانا من هرگاه خواندم آنها را تا بيامرزيشان قرار دادند انگشتان خود را در گوشهاشان و بسر كشيدند جامههاشان را و پا فشارى كردند و سركشى نمودند سركشى نمودنى<br />
<br />
پس همانا من خواندم آنها را به آواز بلند<br />
<br />
پس همانا من دعوت را آشكار نمودم براى آنها و پنهان نمودم<br />
<br />
جلد 5 صفحه 278<br />
<br />
براى آنان پنهان نمودنى<br />
<br />
پس گفتم آمرزش بطلبيد از پروردگارتان همانا او است بسيار آمرزنده<br />
<br />
ميفرستد بر شما باران پى در پى<br />
<br />
و مدد ميكند شما را بمالها و پسران و پديد ميآورد براى شما باغها و پديد ميآورد براى شما نهرها<br />
<br />
چيست براى شما كه نميترسيد مر خدا را از جهت عظمت<br />
<br />
با آنكه بتحقيق آفريد شما را بطورهاى مختلف با يكديگر.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
خداوند متعال حضرت نوح را كه اوّل انبياء اولوا العزم است برسالت نزد قوم خود فرستاد تا آنها را بترساند از عذاب خدا در صورت مخالفت از اوامر او قبل از آنكه نازل شود بر آنها و او مأموريّت خود را انجام داد و با كمال ملاطفت بآنها فرمود اى قوم و قبيله من همانا من از جانب خداوند مأمورم كه شما را بترسانم با بيّنه و برهان از عذاب خدا كه بر شما نازل خواهد شد در صورتى كه دست از پرستش بت و ساير اعمال قبيحه خود بر نداريد پس بايد عبادت كنيد خداى يگانه را و از او بترسيد و اطاعت كنيد مرا در آنچه از جانب او براى شما از احكام بيان مينمايم تا خداوند گناهان گذشته شما را بيامرزد و گفتهاند كلمه من براى تبعيض است تا شامل نشود گناهان آينده آنها را و موجب غرور آنها و جرئت بر معصيت نگردد و ظاهرا من زائده باشد براى تقويت عامل چون لكم فاصله شده و اگر كلمه من هم نبود كلام دلالت بر مغفرت گناهان آينده نداشت و نيز تأخير بيندازد هلاك شما را به اجلهاى معلّقه بر معاصى و بعذاب دنيوى تا برسد اجل حتمى شما كه قابل تأخير نيست چون اين قسم اجل مقدّر الهى وقتى برسد مهلت نميدهد و تأخير نمىافتد و اگر شما دانا بوديد ميدانستيد كه اجل معلّق بتوبه و اعمال صالحه دفع ميگردد و اجل حتمى چارهاى ندارد و چون آنها نصايح مشفقانه آنحضرت را بسمع قبول تلقّى ننمودند عرضه داشت پروردگارا من آنها را شبانه روز دعوت نمودم ولى مع الاسف نيفزود دعوت من بر سلوك آنها مگر تنفّر و فرار از اطاعت و قبول را و هر چه من خواندم آنها را بسوى تو كه ايمان بياورند و بسبب آن تو از معاصى آنان بگذرى انگشتها در گوشها نهادند و جامهها بر سر كشيدند كه مرا نه بينند و صداى مرا نشنوند و باقى ماندند بر كفر و ضلالت و سركشى<br />
<br />
جلد 5 صفحه 279<br />
<br />
كردند و عازم شدند بر معصيت ولى باز من بوظيفه خود عمل نمودم و با صوت بلند آنها را خواندم و هر قسم ممكن بود از علنى و سرّى در ارشاد و نصيحت آنها كوتاهى نكردم باين بيانات كه بيائيد توبه كنيد خدا آمرزنده و مهربان است مزارع و باغهاى شما كه خشك شده و از دست رفته بواسطه نيامدن باران و زنان شما كه نازا شدهاند چنانچه در سوره هود گذشت از رحمت الهى و باران فراوان پى در پى آباد خواهد شد و نهرهاى شما جارى خواهد گرديد مانند آنكه خداوند تازه آنها را بشما عنايت فرموده و اموال شما بفضل الهى زياد ميشود و زنان شما اولاد آور ميگردند و پسرانى كه كمك شما باشند خداوند بشما كرم ميفرمايد چه ميشود شما را كه از عظمت خدا نميترسيد چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام در ذيل اين آيه نقل نموده و اهل لغت تصريح نمودهاند كه رجاء در اينجا بمعناى خوف است و اگر اين تصريحات نبود رجاء بمعناى اعتقاد انسب بود و وقار بمعناى ثبات يعنى چرا معتقد به ثبات خدا نسبت بمواعيدش نيستيد و بعضى هم گفتهاند و اطوار در روايت قمّى ره باختلاف اهواء و ارادات و مشيّات تفسير شده و بعضى آنرا بأطوار خلقت از خاك و نطفه و علقه و مضغه و عظام و لحوم و خلق آخر كه دلالت بر عظمت قدرت حق دارد تفسير نمودهاند و ظاهرا اعمّ از اينها و احوال مختلفه و عوارض طاريه تا آخر عمر باشد و اللّه اعلم.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوتُ قَومِي لَيلاً وَ نَهاراً «5» فَلَم يَزِدهُم دُعائِي إِلاّ فِراراً «6»<br />
<br />
حضرت نوح عرض كرد: پروردگار من محققا من دعوت كردم قوم خود را شب و روز پس زياد نكرد آنها را مگر فرار را. حضرت نوح چنانچه گذشت که نهصد و پنجاه سال علي الدوام دعوت ميكرد قوم خود را شب و روز که ميفرمايد: وَ لَقَد أَرسَلنا نُوحاً إِلي قَومِهِ فَلَبِثَ فِيهِم أَلفَ سَنَةٍ إِلّا خَمسِينَ عاماً عنكبوت آيه 13. حتي دارد که<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 206<br />
<br />
دست بچههاي خود را ميگرفتند و ميآوردند نوح را بايشان نشان ميدادند و ميگفتند:<br />
<br />
مبادا فريب او را بخوريد و گوش بدعوت او بدهيد، و بآنها ميگفتند: ما هم موقعي که مثل شما بچه بوديم پدران ما ما را ميآوردند و اينکه نوح را بما نشان ميدادند و اينکه سفارش را ميكردند ما هم بشما سفارش ميكنيم.<br />
<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوتُ قَومِي لَيلًا وَ نَهاراً دعوت نوح بتوحيد و نفي شرك و ايمان بخداي متعال و نبوت خود و ايمان بقيامت و اطاعت اوامر خدا و رسول و توبه و استغفار بر اعمال زشت خود و البته كساني که ابا عن جد در شرك و كفر و اعمال زشت زيست كردهاند بر آنها دشوار است قبولي دعوت او لذا ميفرمايد:<br />
<br />
فَلَم يَزِدهُم دُعائِي إِلّا فِراراً زيادتي آنها در كفر و شرك تكذيب حضرت نوح بود و اصرار بر كفر و شرك و معاصي، و معناي فرار فرار از قبولي دعوت و اجابت دعوت و بقاء بر شرك و كفر و اعمال زشت زيرا آن بآن معصيت است چنانچه در واجبات فوري که فورا ففورا واجب است تركش آن بآن معصيت است بسا در هر شبانه روزي هزارها معصيت ميشود چنانچه ميفرمايد: إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً آل عمران آيه 172، بلكه اذيتهايي که بنوح ميكردند و نسبتهايي که باو ميدادند باعث زيادي عقوبات آنها ميشد.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 6)- «اما دعوت من چیزی جز فرار از حق بر آنان نیفزود» (فلم یزدهم دعائی الا فرارا).<br />
<br />
و این عجیب است که دعوت به سوی چیزی سبب فرار از آن شود، اما با توجه به این که تأثیر دعوتها نیاز به یک نوع آمادگی و سنخیت و جاذبه متقابل دارد جای تعجب نیست که در دلهای ناآماده اثر معکوس و منفی ببخشد.<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=71 |آیه=6}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=71 |آیه=6}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=71 |آیه=6}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=71 |آیه=6}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=71 |آیه=6}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=71 |آیه=6}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=71 |آیه=6}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=71 |آیه=6}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=71 |آیه=6}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره نوح]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_2_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%B1%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AA&diff=63206آیه 2 سوره مرسلات2016-05-01T09:50:44Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفًا|سوره=77|آیه =2}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 2 <br />
|شماره بعدی = 3<br />
|شماره قبلی = 1<br />
|سوره= مرسلات<br />
|شماره سوره= 77<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
قسم به فرشتگانی که به سرعت تند باد (به انجام حکم حق) میشتابند.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
و سوگند به آن فرشتگانی که [برای آوردن وحی در سرعت حرکت] چون تندبادند.<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
كه سخت توفندهاند.<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
و سوگند به بادهاى سختوزنده،<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
و آنها که همچون تند باد حرکت میکنند،<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|by those who sweep along like gale,}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|By the raging hurricanes,}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|By the raging hurricanes,}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|Which then blow violently in tempestuous Gusts,}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«الْعَاصِفَاتِ»: جمع عاصِفَة، درهم پیچنده و نابود کننده (نگا: تفسیر کبیر). تندباد. «عَصْفاً»: نابود کردن. تند وزیدن. سرعت گرفتن. مفعول مطلق است.<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً «1» فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً «2» وَ النَّاشِراتِ نَشْراً «3» فَالْفارِقاتِ فَرْقاً «4» فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً «5» عُذْراً أَوْ نُذْراً «6» إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ «7»<br />
<br />
به فرستادههاى پى در پى سوگند. پس به طوفانهاى سهمگين (سوگند).<br />
<br />
به نشردهندگانى (كه حق را به نيكويى) نشر مىدهند سوگند. پس آنان كه به طور كامل (بين حق و باطل) فرق مىگذارند. پس به القا كنندگان ذكر (و وحى به پيامبران). براى (رفع) عذر يا هشدار و انذار. همانا آنچه وعده داده مىشويد، واقع شدنى است.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
كلمه «عرف» به معناى پى در پى است و به يال اسب كه موهاى رديف دارد، عُرْف گويند.<br />
<br />
اين واژه به معناى نيك و پسنديده نيز آمده و كلمهى «معروف» از آن است.<br />
<br />
براى امورى كه در پنج آيه اول اين سوره به آنها سوگند ياد شده، يعنى «الْمُرْسَلاتِ، فَالْعاصِفاتِ، النَّاشِراتِ، فَالْفارِقاتِ و فَالْمُلْقِياتِ»، سه تفسير بيان شده است:<br />
<br />
الف: برخى از مفسران عقيده دارند مراد از آنها انواع بادها و طوفانها است؛ «1»<br />
<br />
ب: برخى عقيده دارند كه مراد از آنها انواع فرشتگان است؛ «2»<br />
<br />
«1». تفسير كبير فخررازى.<br />
<br />
«2». تفسيرالميزان.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 342<br />
<br />
ج: برخى عقيده دارند كه آيات اول و دوم مربوط به باد و طوفان و آيات سوم تا پنجم مربوط به فرشتگان است و اين تفكيك به خاطر نوع حرف عطف است، زيرا حرف «واو» در اول آيه نشانه جدايى و حرف «فاء» در اول آيه نشانه اتصال است.<br />
<br />
«العاصفات» جمع «عاصف» به معناى باد شكننده و سخت است، چنانكه در آيه 12 سوره يونس مىخوانيم: «رِيحٌ عاصِفٌ» و كلمه «عصف» به معناى تندباد است، مانند: «كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ» «1»، «وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ» «2»<br />
<br />
اگر مراد از «عاصفات» را فرشتگان بدانيم، معناى آيه چنين است كه فرشتگان، فرمان الهى را با شدّت و سرعت انجام مىدهند. نظير آياتى كه مىفرمايد: «يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» «3»* و يا «هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» «4».<br />
<br />
در كنار هم آمدن سوگند به بادها و فرشتگان، شايد به خاطر شباهت ميان باد و فرشته باشد، از اين نظر كه هر دو لطيف و سريعاند و در آفرينش و تدبير امور نقش دارند.<br />
<br />
كلمه «ملقيات» به صورت جمع آمده است، شايد به خاطر آن كه گاهى فرشتگان ديگرى همراه فرشته وحى يعنى جبرئيل نازل مىشوند و شايد به خاطر آن باشد كه گاهى فرشته و گاهى افراد و امور ديگر وسيله تذكر انسان شده و مسايلى را به انسان القا مىكنند.<br />
<br />
خداوند متعال بايد حجّت را بر مردم تمام كند و جلوى بهانهها و عذرتراشىها را بگيرد.<br />
<br />
«عُذْراً». در آيه 134 سوره طه نيز مىخوانيم: اگر قبل از آمدن انبيا مردم را هلاك كنيم، عذر خواهند آورد و مىگويند: چراپيش از اين پيامبرى نفرستاد تا ما از او پيروى كنيم و گرفتار نشويم.<br />
<br />
در صفات سه گانه ناشرات، فارقات و ملقيات يك سير طبيعى وجود دارد. يعنى ابتدا بايد فرشتگانى معارف را گسترش دهند: «النَّاشِراتِ»، سپس در سايه آن، حق و باطل و حلال و<br />
<br />
«1». فيل، 5.<br />
<br />
«2». الرّحمن، 12.<br />
<br />
«3». نحل، 50.<br />
<br />
«4». انبياء، 27.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 343<br />
<br />
حرام از هم جدا شوند: «الفارقات» و به دنبال آن، ذكر القا شود. «فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً» «1»<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- آنچه از جانب خداوند فرستاده مىشود، مقدّس و قابل سوگند خوردن است.<br />
<br />
«وَ الْمُرْسَلاتِ»<br />
<br />
2- الطاف خداوند، دائمى و مستمر است. «2» «وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً»<br />
<br />
3- آنچه از جانب خداوند نازل مىشود، خير است. «3» «وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً»<br />
<br />
4- در نظام آفرينش، حتّى وزش باد به طور تصادفى نيست، بلكه آفريدگار جهان، آن را مىفرستد. «الْمُرْسَلاتِ»<br />
<br />
5- مأموريّتهاى مهم، بايد به سرعت انجام شود. «عَصْفاً»<br />
<br />
6- در جهانبينى الهى، نرمى و سختى هر كدام به جاى خود ارزشمند است.<br />
<br />
عُرْفاً ... عَصْفاً<br />
<br />
7- توسعه و گسترش به معناى ناديده گرفتن اصول و چارچوب نيست.<br />
<br />
«وَ النَّاشِراتِ نَشْراً فَالْفارِقاتِ فَرْقاً»<br />
<br />
8- در نظام هستى كارها تقسيم شده و هر كارى به فرد يا گروهى سپرده شده و اين رمز مديريّت موفق است. «الْمُرْسَلاتِ، النَّاشِراتِ، الفارقات»<br />
<br />
9- در نظام الهى، تكوين و تشريع در كنار يكديگرند. وَ الْمُرْسَلاتِ ... فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً<br />
<br />
10- در مأموريّتهاى ارشادى بايد مطلب به مخاطبان تفهيم شود. «فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً»<br />
<br />
11- هرگونه ذكر، الهام، علم و خطور حق از سوى خداوند است. «فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً»<br />
<br />
12- خداوند با تفاوتهايى كه ميان حق و باطل قرار داده، هم اتمام حجّت كرده است: «عُذْراً» و هم هشدار مىدهد. «نُذْراً»<br />
<br />
13- در مأموريّتهاى ارشادى، بايد راه بهانهجويى مسدود شود. «عُذْراً أَوْ نُذْراً»<br />
<br />
14- براى امور مهم همچون وقوع قيامت، سوگندهاى متعدّد مفيد و راهگشا است. «وَ الْمُرْسَلاتِ، فَالْعاصِفاتِ، وَ النَّاشِراتِ، فَالْفارِقاتِ، فَالْمُلْقِياتِ، إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ»<br />
<br />
«1». تفسيرالميزان.<br />
<br />
«2». اين معنا در صورتى استفاده مىشود كه كلمه «عُرف» را به معناى پى در پى بدانيم.<br />
<br />
«3». در صورتى كه كلمه «عُرف» را به معناى خير و نيكى بدانيم، نظير آيه «وأمر بالعرف».<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 344<br />
<br />
15- انسان در مورد قيامت، دائماً نياز به تذكّر و يادآورى دارد. فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً ... إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً «2»<br />
<br />
فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً: 1- پس سوگند به ملائكهاى كه سخت روندهاند سخت رفتنى در امتثال اوامر الهى. 2- به آيات قرآنى كه محو كننده و زايل سازنده احكامند، يعنى ناسخ شرايع و اديان متقدمهاند. 3- سوگند به بادهاى جهنده به سختى به جهت تعذيب كفار و استيصال ايشان. 4- سوگند به نفوس كامله كه برنده و نيست سازنده ما سواى حق را.<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً «1» فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً «2» وَ النَّاشِراتِ نَشْراً «3» فَالْفارِقاتِ فَرْقاً «4»<br />
<br />
فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً «5» عُذْراً أَوْ نُذْراً «6» إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ «7» فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ «8» وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ «9»<br />
<br />
وَ إِذَا الْجِبالُ نُسِفَتْ «10» وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ «11» لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ «12» لِيَوْمِ الْفَصْلِ «13» وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الْفَصْلِ «14»<br />
<br />
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «15»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
سوگند بفرشتگان فرستاده شده براى امور خير<br />
<br />
پس سير كنندگانند در فرمان مانند باد تند سير كردنى<br />
<br />
و سوگند به فرشتگان منتشر سازنده علوم و معارف منتشر ساختنى<br />
<br />
پس جدا كنندگان حق از باطلند جدا كردنى<br />
<br />
پس القاء كنندگانند موجبات تذكّر مردم را<br />
<br />
براى معذور داشتن آنان و ترساندنشان<br />
<br />
همانا آنچه وعده داده ميشويد البته واقع شونده است<br />
<br />
پس وقتى كه ستارهها بىنور شوند<br />
<br />
و وقتى كه آسمان شكافته گردد<br />
<br />
و وقتى كه كوهها پراكنده شوند<br />
<br />
و وقتى كه پيغمبران وقتشان تعيين شود<br />
<br />
ميدانيد براى چه روزى در اين امور تأخير شده<br />
<br />
براى روز جدا كردن<br />
<br />
و چه ميدانى كه چه روزى است روز جدا كردن<br />
<br />
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
خداوند متعال قسم ياد فرموده بفرشتگانى كه فرستاده شدند براى نيكى و نكوئى و آنچه معروف و پسنديده است از فرمان الهى و بنابر اين عرفا مفعول له است و اينمعنى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده و بعضى عرفا را بمعناى پى در پى گرفتهاند و بنابر اين حال است پس مانند بادهاى تند در انجام او امر حق شتاب مينمايند و نيز بفرشتگانى كه نشر و شيوع ميدهند علوم و معارف حقّه الهيّه را در عالم بخوبى پس جدا كنندگانند ميان حق و باطل بطور واضح پس<br />
<br />
جلد 5 صفحه 325<br />
<br />
القاء و وحى مينمايند به پيغمبران خدا موجبات تذكّر و هدايت خلق را براى آنكه معذور باشند كسانيكه عمل نمودند بآنچه واصل شده بآنان از احكام در ترك آنچه بايشان نرسيده و بترسند كسانيكه عمل ننمودند از عقاب الهى و بنابر اين عذرا او نذرا دو مصدر و مفعول له ميباشند و كلمه او براى تقسيم است و در واقع قسم بدو دسته از فرشتگان ياد شده يكدسته وسائط خير و سعادت بشر و دسته ديگر امناء وحى و ابلاغ بانبياء عظام و بقيه فقرات اوصاف آن دو دستهاند كه خداوند ذكر فرموده ولى بر حسب ظاهر مفسّرين هر پنج جمله و آيه را بقسم تفسير نمودهاند و بنابر اين فرقى بين واو وفاء نيست و در معناى جملهها هم اختلافاتى شده كه حاجت بذكر آنها نيست چون آنچه ذكر شد اقرب و اظهر است و فائده اين جملهها و قسم تأكيد مطالب آتيه و تعظيم ملائكه و بيان ترتيب نزول خيرات و حكمت بعثت انبياء است و آنچه قسم براى آن ياد شده آنستكه وعده انبيا كه بمردم ميدهند از حشر و نشر و حساب و جزا واقع شونده و حق است و فرموده پس آن در وقتى است كه ستارهها بىنور شوند چنانچه قمّى ره نقل نموده و از امام باقر عليه السّلام بآن تصريح شده و در وقتى است كه آسمان شكافته گردد براى نزول ملائكه و در وقتى است كه كوهها از جا كنده و پراكنده گردد و در وقتى است كه پيغمبران مبعوث شوند در اوقات مختلفه چنانچه قمّى ره نقل نموده و در مجمع نسبت بامام صادق عليه السّلام داده و ظاهرا مراد تعيين وقت شهادت ايشان بر امّتهاشان بسعادت و شقاوت است و اقتت در اصل وقتت بوده و او براى ثقالت ضمّه قلب بهمزه شده يعنى تعيين وقت شود براى ايشان و بواو نيز قرائت شده است و بعد از اين علائم و آيات قيامت خداوند از روى تعجب ميفرمايد اى مردم ميدانيد براى چه روزى در اين آيات و شهادت انبيا بر اممشان تأخير روى داده و اجل و مدّت قرار داده شده براى رسيدن آن و جواب فرموده براى روز فصل خصومت حقّ در ميان خلق و براى عظمت امر و سختى آنروز فرموده و چه ميدانى تو اى انسان چه روزى است روز فصل خصومت نمودن خداوند در ميان بندگان و جدائى افكندن بين حقّ و باطل و محقّ و مبطل و اى در آنروز بحال تكذيب كنندگان انبيا و اوليا در دنيا خبر ايشان را از قيامت<br />
<br />
جلد 5 صفحه 326<br />
<br />
و غيرها و كلمه ويل تهديد بعذاب و سختى و گرفتارى آنروز است كه در اينسوره براى تأكيد مكرّر ميشود.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
وَ المُرسَلاتِ عُرفاً «1» فَالعاصِفاتِ عَصفاً «2» وَ النّاشِراتِ نَشراً «3» فَالفارِقاتِ فَرقاً «4»<br />
<br />
فَالمُلقِياتِ ذِكراً «5»<br />
<br />
پنج قسم است که خداوند قسم ياد ميكند بر اثبات يوم القيامة و آنچه وعده داده شد.<br />
<br />
وَ المُرسَلاتِ عُرفاً سه تفسير كردهاند:<br />
<br />
يك: مراد باران و امطار است که در پي يكديگر ريزش ميكند مثل كاكل اسب که در گردن اسب است که خداوند ارسال فرموده و عرف همان گيسوان و يال اسب است يعني باران شبيه آن است.<br />
<br />
دو: مراد ملائكه هستند که بر انبياء فرستاده شدهاند براي احكام و دستورات از اوامر و نواهي، و مراد عرفا تمام مطابق حكمت و مصلحت است و معارف الهيه است.<br />
<br />
سه: مراد پيغمبران هستند که فرستادگان الهي هستند براي تبليغ امت بمعارف الهيه از عقائد حقه و صفات حميده و افعال حسنه و فرائض و نواهي و مواعظ كافيه شافيه.<br />
<br />
اقول: آنچه از جانب حق بر بندگان نازل ميشود از بركات و تفضلات و نعم الهيه<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 336<br />
<br />
دينيه و دنيويه و اخرويه از ملائكه و انبياء و رحمت و مغفرت و نعمت مرسلات الهيه است، و المرسلات جمع محلي بلام افاده عموم دارد و مكرر گفتهايم که تفسيرات بيان مصاديق است و منافي با عموم نيست. اينکه اول قسم است پس از آن:<br />
<br />
فَالعاصِفاتِ عَصفاً لذا تعبير بفا كرده قسم بعد از قسم، و عصف را گفتند: باد شديد که وزيدن ميكند و هوا را تلطيف ميكند و ميكروبات را برطرف ميكند و اشجار و نباتات و رياحين را خرم ميكند.<br />
<br />
اقول: عصف در قرآن مجيد اطلاقاتي دارد مثل: وَ الحَبُّ ذُو العَصفِ وَ الرَّيحانُ الرحمن آيه 12 بمعني برگهاي حبوبات و رياحين، و مثل: فَجَعَلَهُم كَعَصفٍ مَأكُولٍ فيل آيه 5 بمعني گوشت جويده يا برگ ريخته شده مأكول حيوانات، و مثل: جاءَتها رِيحٌ عاصِفٌ يونس آيه 12 باد تند، و مثل: فِي يَومٍ عاصِفٍ ابراهيم آيه 18 خاكستري که بتوسط باد پراكنده در هوا ميشود. و در اينجا شدت شديدي است که تمام را در هم ميكوبد.<br />
<br />
وَ النّاشِراتِ نَشراً برانگيختن که تمام جن و انس حتي حيوانات در قيامت زنده ميشوند و لذا يكي از اسامي قيامت يوم النشور است، و چند تفسير شده يكي:<br />
<br />
بادهايي که ابرها را پراكنده ميكنند و مواد مائيه آنها ريزش ميكند باران ميبارد، ديگر ملائكه که نشر كتب ميكنند مثل صحف انبياء و كتب آسماني، ديگر باران که نشر نباتات و گياهان ميكند و از زمين ميروياند چنانچه ميفرمايد: وَ اللّهُ الَّذِي أَرسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقناهُ إِلي بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحيَينا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها كَذلِكَ النُّشُورُ فاطر آيه 9.<br />
<br />
فَالفارِقاتِ فَرقاً اموري که فرق ميگذارد بين حق و باطل هدايت و ضلالت واجب و حرام ايمان و كفر علم و جهل سعادت و شقاوت حسن و قبح خير و شر و امثال اينها مثل آيات شريفه قرآن و احكام نازله بر انبياء و ملائكه نازله بر رسل و بين نجات و هلاكت و نعمت و بلا بهشت و جهنم و نفع و ضرر و امثال اينها.<br />
<br />
فَالمُلقِياتِ ذِكراً القاء انداختن شيء است نزد غير، و القاء ذكر ملائكه<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 337<br />
<br />
بر انبياء و انبياء بر امم و علماء بر جهّال، و ذكر قرآن مجيد است و بيان احكام و دستورات الهي براي ذكر بندگان و اتمام حجت و تنبيه غفله و آگاهي امت و هدايت و ارشاد و مواعظ و انذار از مخالفت چه امور اعتقاديه از توحيد و نبوت و معاد که اصول دين است و عدل و امامت که از اصول مذهب است، و از اخلاق و صفات حميده و ملكات حسنه و ازاله صفات قبيحه و ملكات رذيله، و از اعمال حسنه و فرائض الهيه و اطاعت اوامر الهيه و ازاله صفات معاصي و مخالفت نواهي الهيه تمام ملقيات ذكر است، و قسم ياد كردن الهي به أيمان مذكوره بر اينکه است که تمام دلالت دارد بر قدرت و عظمت خداوند متعال.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 2)- «و آنها که همچون تندباد حرکت میکنند» (فالعاصفات عصفا).<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=77 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=77 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=77 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=77 |آیه=2}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=77 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=77 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=77 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=77 |آیه=2}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=77 |آیه=2}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره مرسلات]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_5_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%AD&diff=63205آیه 5 سوره نوح2016-05-01T09:50:16Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا|سوره=71|آیه =5}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 5 <br />
|شماره بعدی = 6<br />
|شماره قبلی = 4<br />
|سوره= نوح<br />
|شماره سوره= 71<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
(و او به درگاه خدا نالید و) گفت: بارالها، من قوم خود را شب و روز دعوت کردم.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
گفت: پروردگارا! همانا قوم خود را شب و روز [به آیین توحید] دعوت کردم،<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
[نوح] گفت: «پروردگارا، من قوم خود را شب و روز دعوت كردم،<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
گفت: اى پروردگار من، من قوم خود را شب و روز دعوت كردم،<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
(نوح) گفت: «پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (بسوی تو) دعوت کردم،<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|He said, ‘My Lord! Indeed, I have summoned my people night and day}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|He said: O my Lord! surely I have called my people by night and by day!}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|He said: My Lord! Lo! I have called unto my people night and day}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|He said: "O my Lord! I have called to my People night and day:}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«لَیْلاً وَ نَهَاراً»: شب و روز. مراد استمرار در دعوت است.<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً «5» فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً «6» وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7» ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8» ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً «9»<br />
<br />
(نوح) گفت: پروردگارا همانا من قوم خود را شب و روز دعوت كردم. ولى دعوت من جز بر فرار آنان نيفزود. و البتّه هرگاه كه آنان را دعوت كردم تا (ايمان آورند و) تو آنان را بيامرزى، انگشتانشان را در گوشهايشان نهادند و لباسهايشان را بر سر كشيدند و (بر طغيان خود) اصرار كردند و سخت تكبر ورزيدند. آنگاه من آنان را با صداى بلند دعوت كردم. سپس گاهى به طور آشكار و گاهى در نهان (با آنان سخن) گفتم.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
برخورد قوم نوح با آن حضرت به گونهاى بود كه گاه دست فرزندان خود را مىگرفتند و نزد حضرت نوح مىآوردند و مىگفتند: همان گونه كه پدران ما به ما سفارش كردند ما نيز به شما مىگوييم كه حرف اين مرد را گوش ندهيد.<br />
<br />
ان كفّار زمان حضرت نوح و كفّار زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، شباهتهايى است، از جمله:<br />
<br />
1. فرار از حق<br />
<br />
فرار قوم نوح: «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً» «1»<br />
<br />
فرار قوم پيامبر: «إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
«1». احزاب، 13.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 232<br />
<br />
2. دعوت براى مغفرت<br />
<br />
حضرت نوح: «دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ»<br />
<br />
پيامبر اسلام: «تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ» «1»<br />
<br />
3. تكبر و استكبار<br />
<br />
كفّار زمان نوح: «وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً»<br />
<br />
كفّار زمان پيامبر: «ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ» «2»<br />
<br />
4. گوش ندادن به وحى<br />
<br />
كفّار زمان نوح انگشت در گوش مىنهادند تا نشنوند. «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ»<br />
<br />
كفّار زمان پيامبر نيز مىگفتند به قرآن گوش ندهيد و هنگام تلاوت پيامبر جنجال كنيد تا شايد پيروز شويد. «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ» «3»<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- خداوند به تمام احوال انسان آگاه است، امّا مناجات لازم است. رَبِّ إِنِّي ...<br />
<br />
2- ناله به درگاه حق، شيوه انبياست. «رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي»<br />
<br />
3- ارشاد و تبليغ مردم بايد مستمر باشد. «لَيْلًا وَ نَهاراً»<br />
<br />
4- اگر زمينه پذيرش نباشد، دعوت شبانه روزى پيامبر هم اثرى ندارد. «لَيْلًا وَ نَهاراً فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
5- مردم آزادند و مىتوانند در برابر اصرار انبيا، اصرار بر خلاف كنند. «فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلَّا فِراراً»<br />
<br />
6- دعوت نوح هميشه با واكنش منفى روبرو بود. كُلَّما دَعَوْتُهُمْ ... جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ<br />
<br />
7- لجاجت به مرحلهاى مىرسد كه لجوج نه گوش مىدهد: «جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ»، نه نگاه مىكند، «وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ»، نه از كار خود دست برمىدارد «وَ أَصَرُّوا» و نه كوتاه مىآيد. «وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً»<br />
<br />
«1». منافقون، 5.<br />
<br />
«2». مدثر، 23.<br />
<br />
«3». فصّلت، 26.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 233<br />
<br />
8- در تبليغ بايد شرايط زمان و مكان و حالات افراد را در نظر گرفت. گاهى بايد سرّى باشد و خصوصى، گاهى علنى و عمومى. لَيْلًا وَ نَهاراً ... دَعَوْتُهُمْ جِهاراً ...<br />
<br />
أَعْلَنْتُ لَهُمْ ... أَسْرَرْتُ لَهُمْ<br />
<br />
9- انبيا در رسالت خود كوتاهى نكردند. دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَ نَهاراً ... دَعَوْتُهُمْ جِهاراً ...<br />
<br />
أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهاراً «5»<br />
<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي: گفت اى پروردگار من: بدرستى كه من خواندم قوم خود را به طاعت و عبادت تو، لَيْلًا وَ نَهاراً: شب و روز، يعنى پيوسته دعوت كردم و در هيچ وقت در دعوت تقصير نكردم.<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
إِنَّا أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «1» قالَ يا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ «2» أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ «3» يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «4»<br />
<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهاراً «5» فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعائِي إِلاَّ فِراراً «6» وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً «7» ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً «8» ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً «9»<br />
<br />
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً «10» يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً «11» وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً «12» ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً «13» وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً «14»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
همانا ما فرستاديم نوح را بسوى قومش كه بيم ده قوم خود را پيش از آنكه بيايد آنها را عذابى دردناك<br />
<br />
گفت اى قوم من همانا من براى شما بيم دهندهاى هستم آشكارا<br />
<br />
كه بندگى كنيد خدا را و بترسيد از او و اطاعت كنيد مرا<br />
<br />
مىآمرزد براى شما گناهانتان را و تأخير مىاندازد هلاك شما را تا مدّت نامبرده شده همانا مدّت نامبرده خدا وقتى كه آمد تأخير افكنده نميشود اگر باشيد كه بدانيد<br />
<br />
گفت پروردگارا همانا من خواندم قوم خود را شب و روز<br />
<br />
پس نيفزود آنانرا خواندن من مگر گريختن<br />
<br />
و همانا من هرگاه خواندم آنها را تا بيامرزيشان قرار دادند انگشتان خود را در گوشهاشان و بسر كشيدند جامههاشان را و پا فشارى كردند و سركشى نمودند سركشى نمودنى<br />
<br />
پس همانا من خواندم آنها را به آواز بلند<br />
<br />
پس همانا من دعوت را آشكار نمودم براى آنها و پنهان نمودم<br />
<br />
جلد 5 صفحه 278<br />
<br />
براى آنان پنهان نمودنى<br />
<br />
پس گفتم آمرزش بطلبيد از پروردگارتان همانا او است بسيار آمرزنده<br />
<br />
ميفرستد بر شما باران پى در پى<br />
<br />
و مدد ميكند شما را بمالها و پسران و پديد ميآورد براى شما باغها و پديد ميآورد براى شما نهرها<br />
<br />
چيست براى شما كه نميترسيد مر خدا را از جهت عظمت<br />
<br />
با آنكه بتحقيق آفريد شما را بطورهاى مختلف با يكديگر.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
خداوند متعال حضرت نوح را كه اوّل انبياء اولوا العزم است برسالت نزد قوم خود فرستاد تا آنها را بترساند از عذاب خدا در صورت مخالفت از اوامر او قبل از آنكه نازل شود بر آنها و او مأموريّت خود را انجام داد و با كمال ملاطفت بآنها فرمود اى قوم و قبيله من همانا من از جانب خداوند مأمورم كه شما را بترسانم با بيّنه و برهان از عذاب خدا كه بر شما نازل خواهد شد در صورتى كه دست از پرستش بت و ساير اعمال قبيحه خود بر نداريد پس بايد عبادت كنيد خداى يگانه را و از او بترسيد و اطاعت كنيد مرا در آنچه از جانب او براى شما از احكام بيان مينمايم تا خداوند گناهان گذشته شما را بيامرزد و گفتهاند كلمه من براى تبعيض است تا شامل نشود گناهان آينده آنها را و موجب غرور آنها و جرئت بر معصيت نگردد و ظاهرا من زائده باشد براى تقويت عامل چون لكم فاصله شده و اگر كلمه من هم نبود كلام دلالت بر مغفرت گناهان آينده نداشت و نيز تأخير بيندازد هلاك شما را به اجلهاى معلّقه بر معاصى و بعذاب دنيوى تا برسد اجل حتمى شما كه قابل تأخير نيست چون اين قسم اجل مقدّر الهى وقتى برسد مهلت نميدهد و تأخير نمىافتد و اگر شما دانا بوديد ميدانستيد كه اجل معلّق بتوبه و اعمال صالحه دفع ميگردد و اجل حتمى چارهاى ندارد و چون آنها نصايح مشفقانه آنحضرت را بسمع قبول تلقّى ننمودند عرضه داشت پروردگارا من آنها را شبانه روز دعوت نمودم ولى مع الاسف نيفزود دعوت من بر سلوك آنها مگر تنفّر و فرار از اطاعت و قبول را و هر چه من خواندم آنها را بسوى تو كه ايمان بياورند و بسبب آن تو از معاصى آنان بگذرى انگشتها در گوشها نهادند و جامهها بر سر كشيدند كه مرا نه بينند و صداى مرا نشنوند و باقى ماندند بر كفر و ضلالت و سركشى<br />
<br />
جلد 5 صفحه 279<br />
<br />
كردند و عازم شدند بر معصيت ولى باز من بوظيفه خود عمل نمودم و با صوت بلند آنها را خواندم و هر قسم ممكن بود از علنى و سرّى در ارشاد و نصيحت آنها كوتاهى نكردم باين بيانات كه بيائيد توبه كنيد خدا آمرزنده و مهربان است مزارع و باغهاى شما كه خشك شده و از دست رفته بواسطه نيامدن باران و زنان شما كه نازا شدهاند چنانچه در سوره هود گذشت از رحمت الهى و باران فراوان پى در پى آباد خواهد شد و نهرهاى شما جارى خواهد گرديد مانند آنكه خداوند تازه آنها را بشما عنايت فرموده و اموال شما بفضل الهى زياد ميشود و زنان شما اولاد آور ميگردند و پسرانى كه كمك شما باشند خداوند بشما كرم ميفرمايد چه ميشود شما را كه از عظمت خدا نميترسيد چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام در ذيل اين آيه نقل نموده و اهل لغت تصريح نمودهاند كه رجاء در اينجا بمعناى خوف است و اگر اين تصريحات نبود رجاء بمعناى اعتقاد انسب بود و وقار بمعناى ثبات يعنى چرا معتقد به ثبات خدا نسبت بمواعيدش نيستيد و بعضى هم گفتهاند و اطوار در روايت قمّى ره باختلاف اهواء و ارادات و مشيّات تفسير شده و بعضى آنرا بأطوار خلقت از خاك و نطفه و علقه و مضغه و عظام و لحوم و خلق آخر كه دلالت بر عظمت قدرت حق دارد تفسير نمودهاند و ظاهرا اعمّ از اينها و احوال مختلفه و عوارض طاريه تا آخر عمر باشد و اللّه اعلم.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوتُ قَومِي لَيلاً وَ نَهاراً «5» فَلَم يَزِدهُم دُعائِي إِلاّ فِراراً «6»<br />
<br />
حضرت نوح عرض كرد: پروردگار من محققا من دعوت كردم قوم خود را شب و روز پس زياد نكرد آنها را مگر فرار را. حضرت نوح چنانچه گذشت که نهصد و پنجاه سال علي الدوام دعوت ميكرد قوم خود را شب و روز که ميفرمايد: وَ لَقَد أَرسَلنا نُوحاً إِلي قَومِهِ فَلَبِثَ فِيهِم أَلفَ سَنَةٍ إِلّا خَمسِينَ عاماً عنكبوت آيه 13. حتي دارد که<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 206<br />
<br />
دست بچههاي خود را ميگرفتند و ميآوردند نوح را بايشان نشان ميدادند و ميگفتند:<br />
<br />
مبادا فريب او را بخوريد و گوش بدعوت او بدهيد، و بآنها ميگفتند: ما هم موقعي که مثل شما بچه بوديم پدران ما ما را ميآوردند و اينکه نوح را بما نشان ميدادند و اينکه سفارش را ميكردند ما هم بشما سفارش ميكنيم.<br />
<br />
قالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوتُ قَومِي لَيلًا وَ نَهاراً دعوت نوح بتوحيد و نفي شرك و ايمان بخداي متعال و نبوت خود و ايمان بقيامت و اطاعت اوامر خدا و رسول و توبه و استغفار بر اعمال زشت خود و البته كساني که ابا عن جد در شرك و كفر و اعمال زشت زيست كردهاند بر آنها دشوار است قبولي دعوت او لذا ميفرمايد:<br />
<br />
فَلَم يَزِدهُم دُعائِي إِلّا فِراراً زيادتي آنها در كفر و شرك تكذيب حضرت نوح بود و اصرار بر كفر و شرك و معاصي، و معناي فرار فرار از قبولي دعوت و اجابت دعوت و بقاء بر شرك و كفر و اعمال زشت زيرا آن بآن معصيت است چنانچه در واجبات فوري که فورا ففورا واجب است تركش آن بآن معصيت است بسا در هر شبانه روزي هزارها معصيت ميشود چنانچه ميفرمايد: إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً آل عمران آيه 172، بلكه اذيتهايي که بنوح ميكردند و نسبتهايي که باو ميدادند باعث زيادي عقوبات آنها ميشد.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 5)- از هر فرصتی برای هدایت آنها استفاده کردم، اما ...<br />
<br />
در اینجا در ادامه رسالت و مأموریت نوح برای دعوت قومش سخنانی از زبان خود او، هنگامی که به پیشگاه پروردگار شکایت میبرد، نقل شده که بسیار آموزنده است.<br />
<br />
سخنان نوح در این زمینه سخنانی است که میتواند راهگشا برای همه مبلغان دینی باشد، میفرماید: «نوح گفت: پروردگارا! من قوم خود را شب و روز به سوی تو دعوت کردم» (قال رب انی دعوت قومی لیلا و نهارا).<br />
<br />
و لحظهای در ارشاد و تبلیغ آنها کوتاهی نکردم.<br />
<br />
ج5، ص288<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=71 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=71 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=71 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=71 |آیه=5}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=71 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=71 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=71 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=71 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=71 |آیه=5}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره نوح]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_5_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%B1%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AA&diff=63204آیه 5 سوره مرسلات2016-05-01T09:49:52Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا|سوره=77|آیه =5}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 5 <br />
|شماره بعدی = 6<br />
|شماره قبلی = 4<br />
|سوره= مرسلات<br />
|شماره سوره= 77<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
و قسم به آنان که ذکر (خدا و کتاب الهی) را (به انبیاء) وحی میکنند.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
و سوگند به آن فرشتگانی که القاکننده آیات آسمانی به پیامبران [اند،]<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
و القاكننده وحىاند.<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
و سوگند به آنها كه ياد خدا را مى آموزند:<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
و سوگند به آنها که آیات بیدارگر (الهی) را (به انبیا) القا مینمایند،<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|by those who inspire [God’s] remembrance,}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|Then I swear by the angels who bring down the revelation,}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|By those who bring down the Reminder,}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|Then spread abroad a Message,}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«الْمُلْقِیَاتِ»: رسانندگان پیام آسمانی به مردم. «ذِکْراً»: یاد. پند و اندرز. مفعولٌبه است.<br />
<br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً «1» فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً «2» وَ النَّاشِراتِ نَشْراً «3» فَالْفارِقاتِ فَرْقاً «4» فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً «5» عُذْراً أَوْ نُذْراً «6» إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ «7»<br />
<br />
به فرستادههاى پى در پى سوگند. پس به طوفانهاى سهمگين (سوگند).<br />
<br />
به نشردهندگانى (كه حق را به نيكويى) نشر مىدهند سوگند. پس آنان كه به طور كامل (بين حق و باطل) فرق مىگذارند. پس به القا كنندگان ذكر (و وحى به پيامبران). براى (رفع) عذر يا هشدار و انذار. همانا آنچه وعده داده مىشويد، واقع شدنى است.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
كلمه «عرف» به معناى پى در پى است و به يال اسب كه موهاى رديف دارد، عُرْف گويند.<br />
<br />
اين واژه به معناى نيك و پسنديده نيز آمده و كلمهى «معروف» از آن است.<br />
<br />
براى امورى كه در پنج آيه اول اين سوره به آنها سوگند ياد شده، يعنى «الْمُرْسَلاتِ، فَالْعاصِفاتِ، النَّاشِراتِ، فَالْفارِقاتِ و فَالْمُلْقِياتِ»، سه تفسير بيان شده است:<br />
<br />
الف: برخى از مفسران عقيده دارند مراد از آنها انواع بادها و طوفانها است؛ «1»<br />
<br />
ب: برخى عقيده دارند كه مراد از آنها انواع فرشتگان است؛ «2»<br />
<br />
«1». تفسير كبير فخررازى.<br />
<br />
«2». تفسيرالميزان.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 342<br />
<br />
ج: برخى عقيده دارند كه آيات اول و دوم مربوط به باد و طوفان و آيات سوم تا پنجم مربوط به فرشتگان است و اين تفكيك به خاطر نوع حرف عطف است، زيرا حرف «واو» در اول آيه نشانه جدايى و حرف «فاء» در اول آيه نشانه اتصال است.<br />
<br />
«العاصفات» جمع «عاصف» به معناى باد شكننده و سخت است، چنانكه در آيه 12 سوره يونس مىخوانيم: «رِيحٌ عاصِفٌ» و كلمه «عصف» به معناى تندباد است، مانند: «كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ» «1»، «وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ» «2»<br />
<br />
اگر مراد از «عاصفات» را فرشتگان بدانيم، معناى آيه چنين است كه فرشتگان، فرمان الهى را با شدّت و سرعت انجام مىدهند. نظير آياتى كه مىفرمايد: «يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» «3»* و يا «هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» «4».<br />
<br />
در كنار هم آمدن سوگند به بادها و فرشتگان، شايد به خاطر شباهت ميان باد و فرشته باشد، از اين نظر كه هر دو لطيف و سريعاند و در آفرينش و تدبير امور نقش دارند.<br />
<br />
كلمه «ملقيات» به صورت جمع آمده است، شايد به خاطر آن كه گاهى فرشتگان ديگرى همراه فرشته وحى يعنى جبرئيل نازل مىشوند و شايد به خاطر آن باشد كه گاهى فرشته و گاهى افراد و امور ديگر وسيله تذكر انسان شده و مسايلى را به انسان القا مىكنند.<br />
<br />
خداوند متعال بايد حجّت را بر مردم تمام كند و جلوى بهانهها و عذرتراشىها را بگيرد.<br />
<br />
«عُذْراً». در آيه 134 سوره طه نيز مىخوانيم: اگر قبل از آمدن انبيا مردم را هلاك كنيم، عذر خواهند آورد و مىگويند: چراپيش از اين پيامبرى نفرستاد تا ما از او پيروى كنيم و گرفتار نشويم.<br />
<br />
در صفات سه گانه ناشرات، فارقات و ملقيات يك سير طبيعى وجود دارد. يعنى ابتدا بايد فرشتگانى معارف را گسترش دهند: «النَّاشِراتِ»، سپس در سايه آن، حق و باطل و حلال و<br />
<br />
«1». فيل، 5.<br />
<br />
«2». الرّحمن، 12.<br />
<br />
«3». نحل، 50.<br />
<br />
«4». انبياء، 27.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 343<br />
<br />
حرام از هم جدا شوند: «الفارقات» و به دنبال آن، ذكر القا شود. «فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً» «1»<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- آنچه از جانب خداوند فرستاده مىشود، مقدّس و قابل سوگند خوردن است.<br />
<br />
«وَ الْمُرْسَلاتِ»<br />
<br />
2- الطاف خداوند، دائمى و مستمر است. «2» «وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً»<br />
<br />
3- آنچه از جانب خداوند نازل مىشود، خير است. «3» «وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً»<br />
<br />
4- در نظام آفرينش، حتّى وزش باد به طور تصادفى نيست، بلكه آفريدگار جهان، آن را مىفرستد. «الْمُرْسَلاتِ»<br />
<br />
5- مأموريّتهاى مهم، بايد به سرعت انجام شود. «عَصْفاً»<br />
<br />
6- در جهانبينى الهى، نرمى و سختى هر كدام به جاى خود ارزشمند است.<br />
<br />
عُرْفاً ... عَصْفاً<br />
<br />
7- توسعه و گسترش به معناى ناديده گرفتن اصول و چارچوب نيست.<br />
<br />
«وَ النَّاشِراتِ نَشْراً فَالْفارِقاتِ فَرْقاً»<br />
<br />
8- در نظام هستى كارها تقسيم شده و هر كارى به فرد يا گروهى سپرده شده و اين رمز مديريّت موفق است. «الْمُرْسَلاتِ، النَّاشِراتِ، الفارقات»<br />
<br />
9- در نظام الهى، تكوين و تشريع در كنار يكديگرند. وَ الْمُرْسَلاتِ ... فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً<br />
<br />
10- در مأموريّتهاى ارشادى بايد مطلب به مخاطبان تفهيم شود. «فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً»<br />
<br />
11- هرگونه ذكر، الهام، علم و خطور حق از سوى خداوند است. «فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً»<br />
<br />
12- خداوند با تفاوتهايى كه ميان حق و باطل قرار داده، هم اتمام حجّت كرده است: «عُذْراً» و هم هشدار مىدهد. «نُذْراً»<br />
<br />
13- در مأموريّتهاى ارشادى، بايد راه بهانهجويى مسدود شود. «عُذْراً أَوْ نُذْراً»<br />
<br />
14- براى امور مهم همچون وقوع قيامت، سوگندهاى متعدّد مفيد و راهگشا است. «وَ الْمُرْسَلاتِ، فَالْعاصِفاتِ، وَ النَّاشِراتِ، فَالْفارِقاتِ، فَالْمُلْقِياتِ، إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ»<br />
<br />
«1». تفسيرالميزان.<br />
<br />
«2». اين معنا در صورتى استفاده مىشود كه كلمه «عُرف» را به معناى پى در پى بدانيم.<br />
<br />
«3». در صورتى كه كلمه «عُرف» را به معناى خير و نيكى بدانيم، نظير آيه «وأمر بالعرف».<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 344<br />
<br />
15- انسان در مورد قيامت، دائماً نياز به تذكّر و يادآورى دارد. فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً ... إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً «5»<br />
<br />
فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً: 1- پس به ملائكه كه القا كنندهاند به پيغمبران وحى را. 2- سوگند به آيات قرآنى كه القاى ذكر حق مىكنند در ميان عالميان.<br />
<br />
3- سوگند به بادهائى كه سبب ذكر مىشوند، چه مشاهده بادها، موجب ذكر حق و استدلال بر آن، بر قدرت حق است. 4- سوگند به نفوس كامله كه القا كننده ذكرند در قلوب بندگان.<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً «1» فَالْعاصِفاتِ عَصْفاً «2» وَ النَّاشِراتِ نَشْراً «3» فَالْفارِقاتِ فَرْقاً «4»<br />
<br />
فَالْمُلْقِياتِ ذِكْراً «5» عُذْراً أَوْ نُذْراً «6» إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ «7» فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ «8» وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ «9»<br />
<br />
وَ إِذَا الْجِبالُ نُسِفَتْ «10» وَ إِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ «11» لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ «12» لِيَوْمِ الْفَصْلِ «13» وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الْفَصْلِ «14»<br />
<br />
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «15»<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
سوگند بفرشتگان فرستاده شده براى امور خير<br />
<br />
پس سير كنندگانند در فرمان مانند باد تند سير كردنى<br />
<br />
و سوگند به فرشتگان منتشر سازنده علوم و معارف منتشر ساختنى<br />
<br />
پس جدا كنندگان حق از باطلند جدا كردنى<br />
<br />
پس القاء كنندگانند موجبات تذكّر مردم را<br />
<br />
براى معذور داشتن آنان و ترساندنشان<br />
<br />
همانا آنچه وعده داده ميشويد البته واقع شونده است<br />
<br />
پس وقتى كه ستارهها بىنور شوند<br />
<br />
و وقتى كه آسمان شكافته گردد<br />
<br />
و وقتى كه كوهها پراكنده شوند<br />
<br />
و وقتى كه پيغمبران وقتشان تعيين شود<br />
<br />
ميدانيد براى چه روزى در اين امور تأخير شده<br />
<br />
براى روز جدا كردن<br />
<br />
و چه ميدانى كه چه روزى است روز جدا كردن<br />
<br />
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
خداوند متعال قسم ياد فرموده بفرشتگانى كه فرستاده شدند براى نيكى و نكوئى و آنچه معروف و پسنديده است از فرمان الهى و بنابر اين عرفا مفعول له است و اينمعنى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده و بعضى عرفا را بمعناى پى در پى گرفتهاند و بنابر اين حال است پس مانند بادهاى تند در انجام او امر حق شتاب مينمايند و نيز بفرشتگانى كه نشر و شيوع ميدهند علوم و معارف حقّه الهيّه را در عالم بخوبى پس جدا كنندگانند ميان حق و باطل بطور واضح پس<br />
<br />
جلد 5 صفحه 325<br />
<br />
القاء و وحى مينمايند به پيغمبران خدا موجبات تذكّر و هدايت خلق را براى آنكه معذور باشند كسانيكه عمل نمودند بآنچه واصل شده بآنان از احكام در ترك آنچه بايشان نرسيده و بترسند كسانيكه عمل ننمودند از عقاب الهى و بنابر اين عذرا او نذرا دو مصدر و مفعول له ميباشند و كلمه او براى تقسيم است و در واقع قسم بدو دسته از فرشتگان ياد شده يكدسته وسائط خير و سعادت بشر و دسته ديگر امناء وحى و ابلاغ بانبياء عظام و بقيه فقرات اوصاف آن دو دستهاند كه خداوند ذكر فرموده ولى بر حسب ظاهر مفسّرين هر پنج جمله و آيه را بقسم تفسير نمودهاند و بنابر اين فرقى بين واو وفاء نيست و در معناى جملهها هم اختلافاتى شده كه حاجت بذكر آنها نيست چون آنچه ذكر شد اقرب و اظهر است و فائده اين جملهها و قسم تأكيد مطالب آتيه و تعظيم ملائكه و بيان ترتيب نزول خيرات و حكمت بعثت انبياء است و آنچه قسم براى آن ياد شده آنستكه وعده انبيا كه بمردم ميدهند از حشر و نشر و حساب و جزا واقع شونده و حق است و فرموده پس آن در وقتى است كه ستارهها بىنور شوند چنانچه قمّى ره نقل نموده و از امام باقر عليه السّلام بآن تصريح شده و در وقتى است كه آسمان شكافته گردد براى نزول ملائكه و در وقتى است كه كوهها از جا كنده و پراكنده گردد و در وقتى است كه پيغمبران مبعوث شوند در اوقات مختلفه چنانچه قمّى ره نقل نموده و در مجمع نسبت بامام صادق عليه السّلام داده و ظاهرا مراد تعيين وقت شهادت ايشان بر امّتهاشان بسعادت و شقاوت است و اقتت در اصل وقتت بوده و او براى ثقالت ضمّه قلب بهمزه شده يعنى تعيين وقت شود براى ايشان و بواو نيز قرائت شده است و بعد از اين علائم و آيات قيامت خداوند از روى تعجب ميفرمايد اى مردم ميدانيد براى چه روزى در اين آيات و شهادت انبيا بر اممشان تأخير روى داده و اجل و مدّت قرار داده شده براى رسيدن آن و جواب فرموده براى روز فصل خصومت حقّ در ميان خلق و براى عظمت امر و سختى آنروز فرموده و چه ميدانى تو اى انسان چه روزى است روز فصل خصومت نمودن خداوند در ميان بندگان و جدائى افكندن بين حقّ و باطل و محقّ و مبطل و اى در آنروز بحال تكذيب كنندگان انبيا و اوليا در دنيا خبر ايشان را از قيامت<br />
<br />
جلد 5 صفحه 326<br />
<br />
و غيرها و كلمه ويل تهديد بعذاب و سختى و گرفتارى آنروز است كه در اينسوره براى تأكيد مكرّر ميشود.<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
وَ المُرسَلاتِ عُرفاً «1» فَالعاصِفاتِ عَصفاً «2» وَ النّاشِراتِ نَشراً «3» فَالفارِقاتِ فَرقاً «4»<br />
<br />
فَالمُلقِياتِ ذِكراً «5»<br />
<br />
پنج قسم است که خداوند قسم ياد ميكند بر اثبات يوم القيامة و آنچه وعده داده شد.<br />
<br />
وَ المُرسَلاتِ عُرفاً سه تفسير كردهاند:<br />
<br />
يك: مراد باران و امطار است که در پي يكديگر ريزش ميكند مثل كاكل اسب که در گردن اسب است که خداوند ارسال فرموده و عرف همان گيسوان و يال اسب است يعني باران شبيه آن است.<br />
<br />
دو: مراد ملائكه هستند که بر انبياء فرستاده شدهاند براي احكام و دستورات از اوامر و نواهي، و مراد عرفا تمام مطابق حكمت و مصلحت است و معارف الهيه است.<br />
<br />
سه: مراد پيغمبران هستند که فرستادگان الهي هستند براي تبليغ امت بمعارف الهيه از عقائد حقه و صفات حميده و افعال حسنه و فرائض و نواهي و مواعظ كافيه شافيه.<br />
<br />
اقول: آنچه از جانب حق بر بندگان نازل ميشود از بركات و تفضلات و نعم الهيه<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 336<br />
<br />
دينيه و دنيويه و اخرويه از ملائكه و انبياء و رحمت و مغفرت و نعمت مرسلات الهيه است، و المرسلات جمع محلي بلام افاده عموم دارد و مكرر گفتهايم که تفسيرات بيان مصاديق است و منافي با عموم نيست. اينکه اول قسم است پس از آن:<br />
<br />
فَالعاصِفاتِ عَصفاً لذا تعبير بفا كرده قسم بعد از قسم، و عصف را گفتند: باد شديد که وزيدن ميكند و هوا را تلطيف ميكند و ميكروبات را برطرف ميكند و اشجار و نباتات و رياحين را خرم ميكند.<br />
<br />
اقول: عصف در قرآن مجيد اطلاقاتي دارد مثل: وَ الحَبُّ ذُو العَصفِ وَ الرَّيحانُ الرحمن آيه 12 بمعني برگهاي حبوبات و رياحين، و مثل: فَجَعَلَهُم كَعَصفٍ مَأكُولٍ فيل آيه 5 بمعني گوشت جويده يا برگ ريخته شده مأكول حيوانات، و مثل: جاءَتها رِيحٌ عاصِفٌ يونس آيه 12 باد تند، و مثل: فِي يَومٍ عاصِفٍ ابراهيم آيه 18 خاكستري که بتوسط باد پراكنده در هوا ميشود. و در اينجا شدت شديدي است که تمام را در هم ميكوبد.<br />
<br />
وَ النّاشِراتِ نَشراً برانگيختن که تمام جن و انس حتي حيوانات در قيامت زنده ميشوند و لذا يكي از اسامي قيامت يوم النشور است، و چند تفسير شده يكي:<br />
<br />
بادهايي که ابرها را پراكنده ميكنند و مواد مائيه آنها ريزش ميكند باران ميبارد، ديگر ملائكه که نشر كتب ميكنند مثل صحف انبياء و كتب آسماني، ديگر باران که نشر نباتات و گياهان ميكند و از زمين ميروياند چنانچه ميفرمايد: وَ اللّهُ الَّذِي أَرسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقناهُ إِلي بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحيَينا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها كَذلِكَ النُّشُورُ فاطر آيه 9.<br />
<br />
فَالفارِقاتِ فَرقاً اموري که فرق ميگذارد بين حق و باطل هدايت و ضلالت واجب و حرام ايمان و كفر علم و جهل سعادت و شقاوت حسن و قبح خير و شر و امثال اينها مثل آيات شريفه قرآن و احكام نازله بر انبياء و ملائكه نازله بر رسل و بين نجات و هلاكت و نعمت و بلا بهشت و جهنم و نفع و ضرر و امثال اينها.<br />
<br />
فَالمُلقِياتِ ذِكراً القاء انداختن شيء است نزد غير، و القاء ذكر ملائكه<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 337<br />
<br />
بر انبياء و انبياء بر امم و علماء بر جهّال، و ذكر قرآن مجيد است و بيان احكام و دستورات الهي براي ذكر بندگان و اتمام حجت و تنبيه غفله و آگاهي امت و هدايت و ارشاد و مواعظ و انذار از مخالفت چه امور اعتقاديه از توحيد و نبوت و معاد که اصول دين است و عدل و امامت که از اصول مذهب است، و از اخلاق و صفات حميده و ملكات حسنه و ازاله صفات قبيحه و ملكات رذيله، و از اعمال حسنه و فرائض الهيه و اطاعت اوامر الهيه و ازاله صفات معاصي و مخالفت نواهي الهيه تمام ملقيات ذكر است، و قسم ياد كردن الهي به أيمان مذكوره بر اينکه است که تمام دلالت دارد بر قدرت و عظمت خداوند متعال.<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
(آیه 5)- «و سوگند به آنها که آیات بیدارگر (الهی) را (به انبیا) القا مینمایند» (فالملقیات ذکرا).<br />
<br />
ج5، ص367<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=77 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=77 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=77 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=77 |آیه=5}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=77 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=77 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=77 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=77 |آیه=5}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=77 |آیه=5}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
<br />
[[رده:آیات سوره مرسلات]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]</div>Heidariyan47https://wiki.ahlolbait.com/index.php?title=%D8%A2%DB%8C%D9%87_52_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%82%D9%84%D9%85&diff=63203آیه 52 سوره قلم2016-05-01T09:49:24Z<p>Heidariyan47: </p>
<hr />
<div>{{قرآن در قاب|وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ|سوره=68|آیه =52}}<br />
{{مشخصات آیه<br />
|شماره آیه = 52 <br />
|شماره بعدی = 52<br />
|شماره قبلی = 51<br />
|سوره= قلم<br />
|شماره سوره= 68<br />
|جزء= 29<br />
|نزول = مکه<br />
}}<br />
==ترجمه های فارسی==<br />
<tabber><br />
الهی قمشهای=<br />
در حالی که این کتاب الهی جز ذکر و پند و حکمت برای عالمیان هیچ نیست.<br />
|-|<br />
انصاریان=<br />
در حالی که قرآن جز مایه تذکر و پند برای جهانیان نیست.<br />
|-|<br />
فولادوند=<br />
و حال آنكه [قرآن] جز تذكارى براى جهانيان نيست.<br />
|-|<br />
آیتی=<br />
و حال آنكه قرآن براى جهانيان جز اندرزى نيست.<br />
|-|<br />
مکارم شیرازی=<br />
در حالی که این (قرآن) جز مایه بیداری برای جهانیان نیست!<br />
</tabber><br />
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==<br />
<tabber><br />
Qarai=<br />
{{چپ به راست|Yet it is just a reminder for all the nations.}}<br />
|-|<br />
Shakir=<br />
{{چپ به راست|And it is naught but a reminder to the nations.}}<br />
|-|<br />
Pickthall=<br />
{{چپ به راست|When it is naught else than a Reminder to creation.}}<br />
|-|<br />
yusufali=<br />
{{چپ به راست|But it is nothing less than a Message to all the worlds.}}<br />
</tabber><br />
==معانی کلمات آیه==<br />
«ذِکْرٌ»: اندرز و پند. مایه بیداری و هوشیاری.<br />
==نزول==<br />
<br />
'''شأن نزول آیات 51 و 52:'''<br />
<br />
کلبى گوید: کفار خواستند [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله را به وسیله چشم زخم آسیب رسانند لذا قومى از قریش آمدند و در مقابل او ایستادند و گفتند: ما مثل این مرد از حیث فصاحت و بلاغت و هم از لحاظ اظهار بینه و دلائل کسى را ندیده ایم و اینان قوم بنىاسد بودند که معروف به بدچشمى شده بودند و به هر چیزى اگر چشم مى انداختند و از آن تعریف زیاد میکردند به آن آسیبى میرسید لذا به یکى از آنها گفته بودند از تو میخواهیم که به محمد چشمزخم بزنى.<br />
<br />
این مرد چنین کرد و چشم خود را به پیامبر افکند و شروع به تعریف و توصیف رسول خدا صلی الله علیه و آله نمود و سخت، چشم خود را به پیامبر دوخت در حالتى که رسول خدا صلی الله علیه و آله به قرائت [[قرآن]] مشغول بود و این نگاه و نظاره قریب یک ساعت به طول انجامید و پیش خود تصور میکرد که چشم او تأثیرى در [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله خواهد نمود سپس این آیات به رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد.<ref> تفسیر روض الجنان یا روح الجنان.</ref><br />
== تفسیر آیه ==<br />
<tabber><br />
تفسیر نور=<br />
<br />
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===<br />
<br />
{{ نمایش فشرده تفسیر|<br />
وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ «51» وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ «52»<br />
<br />
و نزديك بود كسانى كه كفر ورزيدند، چون قرآن را شنيدند، تو را چشم بزنند و مىگويند: او ديوانه است. در حالى كه آن قرآن جز مايه بيدارى براى جهانيان نيست.<br />
<br />
===نکته ها=== <br />
<br />
در آغاز اين سوره به تهمت جنون به رسول اللّه صلى الله عليه و آله اشاره شد و در اين آيه كه پايان اين سوره است به اين نسبت تصريح شده است. «وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ»<br />
<br />
«لَيُزْلِقُونَكَ» از ماده «زلق» به معناى لغزيدن و به زمين افتادن و كنايه از هلاكت و نابودى است.<br />
<br />
آيه 51، بيانگر شدّت غضب كفّار است كه به هنگام شنيدن آيات قرآن مىخواهند با چشمانشان تو را نابود كنند و مراد از آن، يا نابود كردن طريق چشم زخم است و يا كنايه است، همان طور كه مىگوييم فلانى بانگاهش مىخواست مرا بخورد.<br />
<br />
بغض و كينه انسان را به تضادگويى وادار مىكند. از يك سو قرآن را عظيم مىداند به نحوى كه حسادتش مىخواهد پيامبر را نابود كند و از سويى ديگر او را به پريشان گويى و ديوانگى متّهم مىكند.<br />
<br />
دشمن با دست مىجنگد، با زبان تهمت مىزند، و با چشم قصد نابودى دارد.<br />
<br />
آغاز سوره، سخن از قلم و نوشتن بود و پايان سوره، بيدارى تمام جهانيان. شايد اشاره به اين باشد كه كليد بيدار شدن جهانيان، ابزار فرهنگى است.<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 192<br />
<br />
چشم زخم<br />
<br />
پيامبر فرمود: «ان العين حق و انها تدخل الجمل و الثور التنور» چشم زخم حق است و به قدرى كارساز است كه شتر و گاو را داخل تنور مىكند. «1»<br />
<br />
چشم زخم لازم نيست از دشمن باشد. گاهى دوست از دوست خودش به خاطر داشتن كمالى تعجب مىكند و لذا در حديث داريم كه اگر از دوست خود چيزى ديديد كه تعجب كرديد، خدا را ياد كنيد تا بلاى چشم زخم دفع شود و چه بسيارند كسانى كه به وسيله چشم زخم هلاك شده و جان دادهاند. «2»<br />
<br />
البتّه حق بودن شورى چشم به اين معنا نيست كه ما به بعضى افراد سوءظن داشته باشيم و آنان را متهم به چشم شورى كنيم. و يا كوتاهىهاى خودمان را در موارد مختلف بهحساب چشم زخم بگذاريم. در روايات مىخوانيم: صدقه، دعا، خواندن سورههاى ناس و فلق و امثال آن مىتواند مانع تأثير چشم زخم شود.<br />
<br />
===پیام ها===<br />
<br />
1- كينه دشمن جدىست، بايد به هوش بود. «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ»<br />
<br />
2- قرآن، از توطئههاى دشمن پرده برمىدارد. «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا»<br />
<br />
3- لبه تيز حمله دشمن رهبرجامعه اسلامى است. «لَيُزْلِقُونَكَ»<br />
<br />
4- چشم زخم يك واقعيّت است. «لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ»<br />
<br />
5- در برابر تهمت به اولياى الهى بايد دفاع كرد. در برابر «يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» خداوند فرمود: «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ»<br />
<br />
6- قرآن، وسيله غفلت زدايى است. «ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ»<br />
<br />
7- قرآن، محدود به زمين و زمان خاصّى نيست، كتابى است جهانى و جاودانى براى همه ملتها. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»<br />
<br />
«والحمدللّه ربّ العالمين»<br />
<br />
«1» بحار الانوار ج 63 ص 17<br />
<br />
«2» بحار الانوار ج 95 ص 127<br />
<br />
جلد 10 - صفحه 194<br />
<br />
سوره حاقّه<br />
<br />
اين سوره، پنجاه و دو آيه دارد و در مكّه نازل شده است. نام سوره برگرفته از آيه اول است و به معناى امر ثابت و محقّق است.<br />
<br />
محور مطالب اين سوره قيامت و ويژگىهاى آن است و سه نام از نامهاى قيامت: «الْحَاقَّةُ»، «القارعة»، «الْواقِعَةُ» در اين سوره آمده است.<br />
<br />
سرنوشت شوم اقوام پيشين، عظمت قرآن و پيامبر، ويژگى دوزخ و بهشت و دوزخيان و بهشتيان، بخشهاى بعدى اين سوره را تشكيل مىدهد.<br />
<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
به نام خداوند بخشنده مهربان<br />
}}<br />
<br />
|-|<br />
اثنی عشری=<br />
<br />
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===<br />
<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
<br />
<br />
وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (52)<br />
<br />
وَ ما هُوَ: و حال آنكه نيست قرآن، إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ: مگر موعظه و پندى مر عالميان را، يا نيست پيغمبر مگر شرف عالميان. در بعضى روايات آنكه:<br />
<br />
حضرت در مسجد نشسته، تلاوت قرآن مىنمود. اين جماعت در مسجد انتظار مىكشيدند كه از مسجد بيرون آيد و به بدى چشم، آفتى به او برسانند. جبرئيل اين آيه آورد كه تلاوت نما تا از چشم زخم ايمن باشى. حضرت آيه تلاوت و از مسجد بيرون آمد، آنها كور شدند و او به سلامت شد.<br />
<br />
جلد 13 - صفحه 284<br />
<br />
تنبيه: بزرگان فرمودهاند: ظاهر آيات و اخبار، دلالت دارد بر تأثير چشم زخم، چنانچه از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:<br />
<br />
انّ العين لتدخل الجمل القدر و الرّجل القبر: «1» بدرستى كه چشم زخم، شتر را در ديگ داخل كند و مرد را در قبر.<br />
<br />
اسماء بنت عميس روايت نموده كه رسول را گفتم: يا رسول اللّه فرزندان جعفر را چشم بد مىرسد، رقيه براى ايشان بنويسم؟ فرمود: نعم لو كان شىء يسبق القدر لسبقه العين: «2» اگر چيزى سبقت بر قدر كردى، هرآينه چشم زخم بودى.<br />
<br />
و در خبر است روزى حضرت به قبرستان بقيع گذشتند، فرمود: به خدا سوگند، اكثر اهل اين قبور به سبب چشم زخم در اينجا خوابيدهاند. «3» بيان: ممكن است اين از خصايص بعضى نفوس باشد، و متكلمان را در آن خلاف، و جميع مفسران به آن قائلند. و علاج آن توكل و توسل به ادعيه و آيات است از جمله آن، اين آيه شريفه است كه خيلى مجرّب است.<br />
<br />
«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 391.<br />
<br />
«2» مدرك ياد شده.<br />
<br />
«3» مدرك ياد شده.<br />
<br />
جلد 13 - صفحه 285<br />
<br />
سوره شصت و نهم (الحاقه)<br />
<br />
سورة الحاقه: اين سوره مكى است.<br />
<br />
عدد آيات: پنجاه و يك نزد بصرى و شامى، و پنجاه و دو نزد غير ايشان.<br />
<br />
عدد كلمات: دويست و شش.<br />
<br />
عدد حروف: هزار و چهار صد و هشتاد.<br />
<br />
ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- ابن بابويه رحمه اللّه عن الصادق عليه السّلام:<br />
<br />
اكثر من قرائة «الحاقّة»، فانّ قرائتها فى الفرائض و النّوافل من الايمان باللّه و رسوله لأنّها انّما نزلت فى امير المؤمنين و معاوية و لم يسلب قاريها دينه حتّى يلقى اللّه عزّ و جلّ.<br />
<br />
از حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: زياد قرائت كنيد الحاقه را، زيرا خواندن آن در نماز واجب و مستحب، از ايمان به خدا و رسول است. و نازل شده در حق حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و معاويه، و سلب نشود از خواننده آن دينش، تا ملاقات كند خدا را (به شرط تذكر و عمل به آيات آن).<br />
<br />
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ<br />
<br />
<br />
}}<br />
|-|<br />
روان جاوید=<br />
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46) أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (47) فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى وَ هُوَ مَكْظُومٌ (48) لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ (49) فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50)<br />
<br />
وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (51) وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (52)<br />
<br />
ترجمه<br />
<br />
آيا طلب ميكنى از آنها مزدى پس آنها از خسارتى گرانبارند<br />
<br />
يا نزدشان علم غيب است پس آنها مينويسند<br />
<br />
پس صبر كن براى حكم پروردگارت و نباش مانند مصاحب ماهى هنگاميكه ندا كرد با آنكه بود غمزده در حبس مانده<br />
<br />
اگر نه آن بود كه دريافت او را رحمتى از جانب پروردگارش هر آينه افكنده شده بود در بيابانى بىآب و گياه با آنكه بود ملامت شده<br />
<br />
پس برگزيد او را پروردگارش پس گردانيد او را از شايستگان<br />
<br />
و همانا نزديك باشد آنانكه كافر شدند از پا در آورند ترا بچشمهاشان چون شنيدند قرآن را و ميگويند همانا او ديوانه است<br />
<br />
و نيست آن مگر موجب تذكّر براى جهانيان.<br />
<br />
تفسير<br />
<br />
خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه كه در آنها سؤالاتى از وجود<br />
<br />
جلد 5 صفحه 256<br />
<br />
راهى براى عقائد و اعمال كفّار مكّه بود ميفرمايد به پيغمبر خود كه آيا تو از آنان مطالبه اجرى بر اداء رسالت مينمائى كه آنها از تحمّل غرامت و خسارت آن در زير بار گرانند يا آنها علم غيب دارند بصحّت عقائد خودشان و مينويسند آنرا و بيكديگر ميرسانند هيچ يك از اين احتمالات نيست فقط وسوسه شيطان و انغمار در تكبّر و تعصّب و سركشى و طغيان است پس صبر كن تا برسد حكم پروردگارت بفتح و ظفر بر آنها و بنابراين لام بمنزله الى است يا براى آنكه حكم پروردگارت تأخير در عقوبت آنها است و مباش مانند حضرت يونس كه شرح حالش در سوره خودش گذشت كه تعجيل در عقاب قوم خود نمود و مؤدّب شد بادب الهى در شكم ماهى بحبس و غم زدگى و در آنحال خدا را خواند بكلمه اخلاص و اقرار بستم و اگر ترك اولى از او متعقّب برحمت خداوندى و قبول توبه او نميشد و خدا او را از شكم ماهى بيرون ميآورد هر آينه در زمين بىسايبانى افتاده بود با آنكه مورد مذمّت و ملامت خدا و خلق بود ولى تدارك فرمود آنرا حضرت احديّت بتوفيق توبه و انابه و ذكر و بيرون آورد او را از شكم ماهى اوّلا و برگزيد او را برسالت ثانيا يعنى نزول وحى و قرار داد او را از شايستگان باين منصب و كرامت و نگرديد مورد ملامت و مذمّت و يكى از امور مجرّبه و محقّقه در علم حكمت و مأثوره در روايات از مقام رسالت چشم زدن است و خداوند در خاتمه اينسوره مباركه اشاره بآن فرموده بحبيب خود ميفرمايد و همانا نزديك است كفّار چشم زخمى بر تو وارد نمايند چون از روى حسد و عناد وقتى تلاوت قرآن تو را ميشنوند بتو نظر بد مينمايند و آرزوى مرگ تو را ميكنند و ميگويند محمّد ديوانه است كه چنين سخنانى ميگويد با آنكه نيست قرآنيكه تو ميخوانى مگر پند و نصيحت و علم و حكمت براى تمام اهل عالم يا نيست آن محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مگر شرف براى جهانيان ولى چون لطف خداوندى شامل حال تو است در هر حال تو را از چشم حسود نگهدارى ميفرمايد و گفتهاند تأثير نظر در منظور براى آنستكه نفس ناظر قوى است و از باب عداوت يا محبّت تصوّر مرگ او را مينمايد و مؤثر ميشود و بعضى ليزلقونك را بهلاكت و لغزش قدم و افتادن تفسير نمودهاند و مراد همان چشم زدن است<br />
<br />
جلد 5 صفحه 257<br />
<br />
و از روايات مأثوره در اين باب است كه چشم شتر را در ديگ و مرد را در قبر ميكند و اگر چيزى سبقت بر قدر گيرد چشم زخم است و نيست افسونى مگر از چشم زخم و حيوان نيشدار و گفتهاند علاجش تلاوت اين آيه است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره ن و القلم را در نماز واجب يا مستحب قرائت نمايد خداوند او را هميشه از فقر مأمون ميدارد و چون بميرد از فشار قبر ايمن خواهد بود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.<br />
<br />
جلد 5 صفحه 258<br />
}}<br />
|-|<br />
اطیب البیان=<br />
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
وَ ما هُوَ إِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمِينَ (52)<br />
<br />
و نيست اينکه قرآن مجيد مگر ياد آور براي عالمين.<br />
<br />
جلد 17 - صفحه 156<br />
<br />
چون پيغمبر مبعوث بر جن و انس تا صفحه قيامت بود اينکه قرآن مجيد هم تا صفحه قيامت باقي است و براي هدايت تمام جن و انس آمده و ارشاد جميع واحد ثقلين است که تمسك بآنها را فرمود:<br />
<br />
لا تضلوا ابدا<br />
<br />
و در بعض اخبار ذكر را تعبير بامير المؤمنين كردند و الّذين كفروا را بمنافقين در مورد نصب خلافت و وصايت و ولايت علي در غدير خم.<br />
<br />
اقول: مانعي ندارد تأويل يا باطن قرآن باشد و شاهد بر اينکه دعوي كلام ثاني است که موقعي که پيغمبر طلب قلم و دوات كرد و فرمود: بياوريد تا چيزي بنويسم که هرگز گمراه نشويد گفت: «دعوه فانه يهجر».<br />
<br />
هذا آخر ما اردنا ايراده في تفسير سورة القلم و يتلوه ان شاء اللّه تعالي بحوله و قوته تفسير سورة الحاقة و ما بعدها الي سورة النّاس، و الحمد له من اوله الي آخره و الصلاة و السلام علي خاتم النبيين الي خاتم الوصيين و اللعن علي اعدائهم من الاولين و الاخرين من الان الي يوم الدين. و انا اقل الاقلين و اذل الاذلين المدعو بالطيب المسمي بالسيد عبد الحسين غفر له و لوالديه.<br />
<br />
سورة الحاقة مكية 52 آية<br />
}}<br />
|-|<br />
برگزیده تفسیر نمونه=<br />
<br />
===برگزیده تفسیر نمونه===<br />
{{نمایش فشرده تفسیر|<br />
]<br />
<br />
اشاره<br />
<br />
(آیه 52)- و سر انجام در آخرین آیه میافزاید: «در حالی که این (قرآن) جز مایه بیداری برای جهانیان نیست» (و ما هو الا ذکر للعالمین).<br />
<br />
معارفش روشنگر، انذارهایش آگاه کننده، مثالهایش پر معنی، تشویقها و بشارتهایش روحپرور، و در مجموع مایه بیداری خفتگان و یادآوری غافلان است، با این حال چگونه میتوان نسبت جنون به آورنده آن داد؟ <br />
<br />
ج5، ص257<br />
<br />
آیا چشم زدن واقعیت دارد؟ <br />
<br />
بسیاری از مردم معتقدند در بعضی از چشمها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشکند، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند.<br />
<br />
این مسأله از نظر عقلی امر محالی نیست و در روایات اسلامی نیز تعبیرات مختلفی دیده میشود که وجود چنین امری را اجمالا تأیید میکند.<br />
<br />
در حدیثی آمده است که امیر مؤمنان علی علیه السّلام فرمود: پیامبر برای امام حسن و امام حسین علیه السّلام «رقیه» «1» گرفت، و این دعا را خواند: «شما را به تمام کلمات و اسماء حسنای خداوند از شرّ مرگ و حیوانات موذی، و هر چشم بد، و حسود آنگاه که حسد ورزد میسپارم.<br />
<br />
سپس پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نگاهی به ما کرد و فرمود: «این چنین حضرت ابراهیم برای اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود».<br />
<br />
«پایان سوره قلم»<br />
<br />
(1) منظور از «رقیه» دعاهائی است که مینویسند و افراد برای جلوگیری از چشم زخم با خود نگه میدارند و آن را «تعویذ» نیز میگویند.<br />
<br />
ج5، ص259<br />
<br />
سوره حاقّه [69] <br />
<br />
اشاره<br />
<br />
این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 52 آیه است<br />
<br />
محتوای سوره:]<br />
<br />
مباحث این سوره بر سه محور دور میزند.<br />
<br />
محور اول که مهمترین محورهای بحث این سوره است مسائل مربوط به قیامت و بسیاری از خصوصیات آن میباشد، و لذا سه نام از نامهای قیامت یعنی «حاقه» و «قارعه» و «واقعه» در این سوره آمده است.<br />
<br />
محور دوم بحثهائی است که پیرامون سرنوشت اقوام کافر پیشین، مخصوصا قوم عاد و ثمود و فرعون، میباشد که مشتمل بر انذارهای قوی و مؤکدی است برای همه کافران و منکران قیامت.<br />
<br />
محور سوم بحثهائی است پیرامون عظمت قرآن و مقام پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و کیفر تکذیب کنندگان.<br />
<br />
فضیلت تلاوت سوره:]<br />
<br />
در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام میخوانیم: «کسی که سوره حاقه را بخواند خداوند حساب او را در قیامت آسان میکند».<br />
<br />
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر<br />
}}<br />
|-|<br />
<br />
سایر تفاسیر=<br />
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:<br />
<br />
==تفسیر های فارسی==<br />
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=68 |آیه=52}}===<br />
==={{تفسیر خسروی|سوره=68 |آیه=52}}===<br />
==={{تفسیر عاملی|سوره=68 |آیه=52}}===<br />
==={{تفسیر جامع|سوره=68 |آیه=52}}===<br />
<br />
==تفسیر های عربی==<br />
==={{تفسیر المیزان|سوره=68 |آیه=52}}===<br />
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=68 |آیه=52}}===<br />
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=68 |آیه=52}}===<br />
==={{تفسیر الصافی|سوره=68 |آیه=52}}===<br />
==={{تفسیر الکاشف|سوره=68 |آیه=52}}===<br />
</tabber><br />
<br />
==پانویس==<br />
<div style="font-size:smaller"><references/></div><br />
<br />
==منابع==<br />
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم<br />
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم<br />
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول<br />
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم<br />
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش<br />
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم<br />
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه.<br />
<br />
<br />
<br />
[[رده:آیات سوره قلم]]<br />
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]<br />
[[رده:آیات دارای شان نزول]]</div>Heidariyan47