ورود شمر بن ذی الجوشن به کربلا

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تقویم هجری قمری

روز واقعه:9 محرم
سال ۶۱ هجری قمری

در برابر کاروان کم تعداد امام حسین علیه‌السلام و یارانش، که اهل و عیالشان نیز همراه آنان بودند، عبیدالله بن زیاد نیروهای رزمی فراوانی به کربلا اعزام کرد. وی، علاوه بر لشکر یک هزار نفری حر بن یزید ریاحی، چهار هزار تن به همراه عمر بن سعد، دو هزار نفر به همراه یزید بن رَکاب کلبی، چهار هزار نفر به همراه حُصین بن نُمیر سکونی، هزار نفر به همراه شبث بن ربعی، هزار نفر به همراه حجار بن ابجر بجلی، سه هزار نفر به همراه مصار بن مزینه مازنی، دو هزار نفر به فرماندهی شخص دیگر به کربلا اعزام کرد، تا با پیوستن به سپاه عمر بن سعد، جبهه سپاهیان یزید را در برابر سپاهیان امام حسین علیه‌السلام تقویت و تحکیم نماید.

اما شرورترین نیروهای عبیدالله بن زیاد، لشکر شمر بن ذی الجوشن بود، که به استعداد چهار هزار تن به قصد نبرد حتمی با اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وارد سرزمین کربلا شد. ورود شمر به کربلا، مصادف بود با روز نهم ماه محرم.[۱]

هنگامی که نامه رضایت‌بخش عمر بن سعد به دست عبیدالله بن زیاد رسیده بود، شمر بن ذی الجوشن در مجلس وی حضور داشت و چون نظر عبیدالله درباره پیشنهاد عمر بن سعد، مبنی بر مصالحه با امام حسین علیه‌السلام را مشاهده کرد، برآشفت و به عبیدالله گفت: ای امیر! آیا پیشنهاد او را پذیرفته‌ای؟ هم اینک حسین بن علی علیه‌السلام با پای خود در سرزمین تو گام نهاد و در نزدیکی تو مقیم گشت. به خدا سوگند، اگر امروز از تو رهایی پیدا کند، دیگر نمی‌توانی بر او دست یابی. در آن صورت، او عزیزتر و نیرومندتر گردد و تو ناتوان‌تر و خوارتر خواهی شد. پس او را رها مکن و در اختیارت بگیر، در این صورت هر تصمیمی که درباره‌اش بگیری می‌توانی جامه عمل بپوشانی.[۲] گفتار خصمانه و تحریک‌آمیز شمر، اثر سویی در عبیدالله بن زیاد به وجود آورد و نظرش را درباره امام حسین علیه‌السلام دوباره تغییر داد.

بدین جهت، در همان ساعت، نامه شدیداللحنی برای عمر بن سعد نوشت و به این مضمون به وی فرمان داد: یا از حسین بن علی برای یزید بیعت بگیر و یا بر او بتاز و سرش را از بدن جدا کن و تمام یاران وی را از دم تیغ و تیر بگذران و بر بدن‌هایشان اسب بدوان. گرچه اسب تاختن بر بدن‌های آنان، فایده‌ای ندارد ولیکن چون از زبانم جاری شده است، باید به عمل آوری.

سپس یادآور شد: ای عمر بن سعد! اگر آن چه را به تو فرمان داده‌ام انجام دهی، در نزد ما عزیز و سربلند خواهی بود و به آرزو و آمالت می‌رسی، ولی اگر تمایلی برای نبرد با حسین بن علی نداری، از فرماندهی سپاه برکنار شو و کارهای سپاه را به شمر بن ذی‌الجوشن بسپار.[۳] عبیدالله، این نامه را به شمر سپرد و او را روانه کربلا نمود و وی را بر کردار و رفتار عمر بن سعد، مراقب ساخت.

پانویس

  1. الفتوح (ابن اعثم کوفی)، ص ۸۹۱.
  2. بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۴، ص ۳۹۰.
  3. الارشاد (شیخ مفید)، ص ۴۳۸؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۳۳۵.

منابع

  • مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.

منابع بیشتر:

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها