میرزا علی اکبر نوقانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از ميرزا علي اکبر نوقاني)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«میرزا علی‌اکبر نوقانی» (۱۳۷۰-۱۳۰۰ ق) عالم مجاهد، فقیه، شاعر و متکلم شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان آخوند خراسانی و سید محمدکاظم یزدی بود. میرزای نوقانی چنان که اهل دیانت بود، اهل سیاست نیز بود و در برابر تفکرها و اندیشه‌های الحادی و بی دینی ایستاد.

Noghani.jpg
نام کامل میرزا علی‌اکبر نوقانی
زادروز ۱۳۰۰ قمری
زادگاه مشهد
وفات ۱۳۷۰ قمری
مدفن مشهد، حرم امام رضا علیه‌السلام

Line.png

اساتید

آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی، شیخ الشریعه اصفهانی، میرزا محمد تقی شیرازی،...

شاگردان

شیخ مهدی نوقانی،...

آثار

سه مقاله نوقانی، دو مقاله نوقانی، تعلیقه بر کفایة الاصول، تعلیقه بر شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،...


ولادت و نسب

میرزا علی اکبر نوقانی در سال ۱۳۰۰ هـ.ق در مشهد مقدس قدم به عرصه گیتی نهاد. پدر وی، حاج میرزا موسی، از بزرگان و صالحان مشهد رضوی بود. چون ایشان مدتی در محله نوقان مشهد سکونت داشت، به «میرزای نوقانی» معروف شد.

تحصیلات و اساتید

میرزای نوقانی تحصیلات خود را در حوزه علمیه مشهد شروع کرد، و تا ۲۷ سالگی در آن جا از محضر استادان گرانقدری همچون میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری (متوفای ۱۳۴۴ هـ.ق)، که از استادان ادب در خراسان بود و همچنین از محضر عالم یگانه و متبحر در فقه و اصول، حاج شیخ حسنعلی تهرانی (متوفای ۱۳۲۵ هـ.ق) بهره‌مند شد و با فرزند استاد خود، میرزا علی آقا تهرانی هم درس و هم مباحثه بود.

از استادان دیگر وی مرحوم سید عباس شاهرودی (متوفای ۱۳۴۱ هـ.ق) است که وی نیز از دانشوران بزرگ و از زهاد و اهل معنای مشهد مقدس بوده است.

سپس میرزا علی اکبر در سال ۱۳۲۷ هـ.ق با اجازه پدر خود رهسپار نجف اشرف گردید و ذوق و استعداد فراوان وی بهترین یاورش برای رسیدن به قله کمال شد. در نجف توفیق بهره‌مند شدن از محضر استادان بزرگ و عالمان آن سامان برایش فراهم گشت. خارج اصول را از محضر آخوند ملا محمدکاظم خراسانی (متوفای ۱۳۲۹ هـ.ق) و خارج فقه را از محضر سید محمدکاظم یزدی (متوفای ۱۳۳۷ هـ.ق) و شریعت اصفهانی (متوفای ۱۳۳۹ هـ.ق) بهره برد.

میرزای نوقانی در نجف اشرف با آیت الله سید عبدالهادی شیرازی، که بعدها از مراجع تقلید شیعه نیز گردید، رفیق و هم مباحثه شد و بعد از آمدن به ایران هم این رفاقت و دوستی ادامه یافت.[۱]

وی در پایان اقامت خود در نجف اشرف، با اخذ اجازه اجتهاد از آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی (متوفای ۱۳۳۸ هـ.ق) و آیت الله حاج شیخ عبدالله مازندرانی (متوفای ۱۳۳۰ هـ.ق) مهیای بازگشت به مشهد مقدس گشت.

میرزای نوقانی در سال ۱۳۳۰ هـ.ق به مشهد مقدس بازگشت و به ارشاد مردم و رد مخالفان پرداخت و پس از واگذار شدن تولیت «مدرسه نواب» به او، تعلیم و تربیت طلاب علوم دینی را وجهه همت خویش قرار داد.

تعلیم و تربیت

نوقانی پس از مراجعت از نجف اشرف تا پایان عمر ـ قریب به چهل سال ـ در مشهد اقامت گزید و به تدریس و تعلیم و تربیت طلاب اشتغال ورزید و بسیاری از دانشوران از محضر درس وی استفاده بردند. این عالم بزرگ، طلاب فاضل مدرسه نواب را ـ که وی متولی آن بود ـ برای ادامه تحصیل و رسیدن به آخرین مراحل علمی به حوزه‌های علمیه نجف و قم گسیل می‌داشت. فرزندش آیت‌الله شیخ مهدی نوقانی، عالم و فقیه مجاهد (م، ۱۳۷۱ ش)، از شاگردان او بود.

از آثار تربیت و تعلیم ایشان همین بس که مرجع عالی قدر جهان تشیع، مرحوم آیت الله بروجردی می‌فرمودند: طلاب مدرسه نواب مشهد که برای تکمیل تحصیلات خود به حوزه قم آمده‌اند، از نظر مقدماتی (ادبیات) و دروس سطح بر سایر محصلین که در حوزه قم می باشند، برتری و مزیت دارند، و طلاب مدرسه نواب در حوزه علمیه قم چشم و چراغ آن حوزه هستند.[۲]

ویژگی‌های اخلاقی

میرزای نوقانی انسانی مؤمن، متعهد، اهل تهجد، خوش قریحه، شوخ طبع و مهربان بود. اندامی رشید و سیمایی پرنفوذ داشت و از صدایی رسا و چهره‌ای پرهیبت برخوردار بود. ساده زندگی می کرد و در مدت هفتاد سال عمر پربرکت خود از سهم امام استفاده نکرد. میرزا دارای خط خوش و زیبایی بود و با ارباب ادب آن روز خراسان معاشرت داشت. بیشتر روزهای تابستان را همراه خانواده یا دوستان خود در شاندیز، طُرقبه، هاشم آباد، ابرده علیا یا ویرانی که از ییلاق های اطراف مشهدند، بسر می‌برد. وی برخی از مطالعات خود را در این محیط های طبیعی دنبال می کرد و اشعار نغزی می سرود و طبع خوشی داشت.[۳]

استاد محمدرضا حکیمی این گونه میرزا را می‌ستاید: «مرحوم نوقانی هیبتی ویژه داشت که کوچک و بزرگ از او حساب می‌بردند و طلبه‌های او ساعی و درس خوان بودند. او خود همیشه با لباس بسیار تمیز ـ اگر چه از پارچه‌های کم‌بها ـ و شکوه خاصی حرکت می کرد. در زمستان و تابستان دیده نشد که عبا بر سر کشد. حتی در داخل منزل هم اغلب لباسش پوشیده و عمامه بر سر و عبا بر دوشش بود. همین گونه می خواست که طلبه‌ها تمیز و مرتب باشند. به میحط تحصیل بسیار اهمیت می‌داد و چون اهل ذوق و شعر بود، هر سال مبلغی قابل توجه به مصرف گلکاری باغچه‌های بزرگ مدرسه نواب می رسانید. محیط مدرسه همیشه تمیز و باطراوت و سرسبز و پر از گل بود؛ به طوری که طلاب بقیه مدارس علمیه مشهد، اغلب عصرها به مدرسه نواب می‌آمدند و ضمن آشنایی با طلاب مدرسه و گفتگو و بحث از صفا و فضای مدرسه هم بهره‌مند می شدند. وی نسبت به علم «مناظره» و این که باید در مدرسه‌های علوم دینی، درسی شود و طلاب آداب مناظره را بیاموزند، بسیار ساعی بود و این امر را خیلی لازم می شمرد و خود مجالسی به این منظور تشکیل می داد هر منبری را نمی‌پسندید و به جز مراتب فضل بالا و ادبیات و داشتن علم کلام و معارف قرآنی، به آداب سخنوری، حتی طرز نشستن روی منبر و تکان دادن دست و امثال آن، حساسیت نشان می داد. میرزا خود خطیبی بی مانند بود؛ دوست داشت همه وعاظ و منبری‌ها از وقار و متانت خاصی برخوردار باشند و از خواندن اشعار سست و بی معنی و عوام‌پسند، در مدح یا مرثیه امامان دین علیهم السلام به شدت پرهیز کنند. برای نشر معارف خالص قرآنی و اهل بیت علیهم السلام و مبانی علمی «مکتب معارفی خراسان» موقعیتی ضروری و خاص قائل بود. خلاصه انسانی بزرگ، بااخلاص، و مربیی تأثیرگذار بود. باید برنامه‌های او برای تربیت طلاب و وعاظ در همه حوزه‌ها سرمشق قرار گیرد.»[۴]

میرزای نوقانی به نظم و انضباط توجه تام داشت و می‌کوشید این خصلت مهم و حیات آفرین را در حوزه علمیه مشهد احیا کند. او از عالمان انگشت شماری بود که در یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ حوزه علمیه مشهد فرصت یافت و از این فرصت به خوبی و شایستگی بهره برد. او از دانشورانی بود که در زمان خفقان و اختناق رضاشاهی، حق پوشیدن لباس روحانیت را داشت. وی در آن زمان جزو کسانی بود که نظارت بر امور طلاب داشتند و از آنان امتحان می گرفتند. شمار طلابی که در جلسه‌های امتحانی آن زمان شرکت کردند و جواز قبولی دریافت نمودند، ۳۵۹ نفر بود.[۵]

آثار و تألیفات

برخی از تألیفات آیت الله نوقانی عبارت است از:

  1. سه مقاله نوقانی؛ این کتاب چاپ شده و در رد یهود و نصارا و مذاهب مخترعه سیاسی است. کتاب «سه مقاله» با بیانی شیوا و سبکی زیبا به صورت مناظره، اصول عقاید اسلامی را تبیین و شبهات معاندان و ادیان و مسالک سیاسی را رد کرده است.
  2. دو مقاله نوقانی؛ کتاب «دو مقاله» هم در رد مادیون و کمونیست‌ها نوشته شده است.
  3. تعلیقاتی بر شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید.
  4. تعلیقه‌ای بر کفایة الاصول. سه کتاب اخیر هنوز چاپ نشده است.

میرزای نوقانی همچنین طبعی روان و ذوقی عارفانه ـ به معارف قرآنی ـ داشت. وی در اشعار خود، به «فقیر» تخلص می کرد. اشعارش متوجه مضامین معارفی و دینی بود. بخشی از اشعار ایشان در آخر کتاب «سه مقاله نوقانی» به چاپ رسیده است... میرزا اشعار جانسوزی در رثای امام حسین علیه السلام و یارانش سروده است. در اواخر محرم ۱۳۴۶ هـ.ق، مرحوم میرزا در یک مثنوی بلند، همه رویدادهای کربلا را همانند تابلوی تکان دهنده به تصویر کشید. ابتدای آن مثنوی چنین است:

شوق دیدار خداوند ودود * شاه را بربود در بزم شهود

شد روان از خیمه سوی قتلگاه * هم عنانش بود خیل اشک و آه

شه به منزلگاه جانان می‌رود * یا ز جسم زینبش جان می‌رود

فعالیت‌های سیاسی

میرزای نوقانی دوره مشروطه را درک کرده بود و در محضر چهره‌های برجسته‌ای چون آخوند خراسانی و میرزای دوم شاگردی کرده بود، و از رویدادهای جامعه خود بی‌خبر نبود. پس از بازگشت از عتبات عالیات و اتمام تحصیل، حضور فعالی در صحنه سیاسی مشهد داشت. در جریان فاجعه خونین مسجد گوهرشاد (۱۳۱۴ هـ.ش) شرکت داشت.[۶]

مردم متدین مشهد و روستاهای اطراف به دستور عالمانی همچون مرجع عالیقدر حاج آقا حسین قمی، آقا سید یونس اردبیلی و میرزای نوقانی به عنوان اعتراض به «کشف حجاب» در مسجد جامع گوهرشاد تحصن کردند و با سخنرانی شیخ محمدتقی بهلول، حرف دل خود را بیان نمودند. بنابر نقل افراد مورد اعتماد، هر صنف و گروه از تاجران و غیره همراه روحانی محل خود به صورت راهپیمایی وارد مسجد گوهرشاد می شدند. در این واقعه مرحوم نوقانی همراه صنف زرگرهای مشهد راهی مسجد گوهرشاد می شود و پس از درگیری و تیراندازی، مریدان میرزا او را از معرکه خارج می کنند.[۷]

در یادداشت‌های ایشان، درباره ماده تاریخ سقوط رضاخان (۱۳۶۱ هـ.ق/ شهریور ۱۳۲۰) چنین آمده است: تاریخ سرنگون شدن شاه پهلوی، خود نام نحس اوست: «رضاشاه پهلوی».

میرزا در برابر تفکرها و اندیشه‌های الحادی و بی دینی ایستاد. او انحلال فرهنگی جامعه را مصیبت بار می‌دانست. در میان یادداشت های خصوصی او نکاتی علیه «حزب ایران نو» به چشم می خورد. او فعالیت این حزب را به زیان مملکت می‌دید. خود در این باره می نویسد: «متجددین فاقد دین، دشمن بزرگ مملکت هستند، دشمن بزرگ عساکر و قشون اسلامند به جهت آن که قشون وقتی بی عقیده شدند برای شش تومان مواجب کار نمی کنند. بعد از کشته شدن، «مادر وطن» به حال او چه فایده ای دارد. لامذهب بی علاقه به دیانت، وارد فلان حزب می شود برای پول و منفعت دنیا، چون عقیده ندارد! اگر کسی صد تومان اضافه به او داد، فوراً نقشه و مرام خود را عوض می کند؛ اما کسانی که مرام آنها قرآن و مذهب اسلام است هرگز عوض نمی شوند».[۸]

وفات

مرحوم میرزا علی‌اکبر نوقانی، سرانجام پس از یک عمر خدمت به اسلام و مسلمین، در شب دهم جمادی الاول ۱۳۷۰ هـ.ق (۲۸ بهمن ماه ۱۳۲۹ ش) در اثر سکته قلبی دعوت حق را لبیک گفت و روحش بسرای جاوید شتافت. پیکرش پس از تشییع باشکوهی در پایین پای مبارک حضرت امام رضا علیه‌السلام در «دارالسعاده» به خاک سپرده شد و به آرزوی دیرینه خود که طی غزلی سروده بود، نائل آمد.

پانویس

  1. دست نوشته نوه مرحوم نوقانی، حجت الاسلام حاج محمدعلی نوقانی.
  2. احوال و اشعار نوقانی، عبدالحمید مولوی، ص ۱۰.
  3. نگاه حوزه، سال دوم، شماره ۱۵ و ۱۶، ص ۵.
  4. دست نوشته استاد محمدرضا حکیمی.
  5. نگاه حوزه، شماره ۱۵ و ۱۶.
  6. نگاه حوزه، شماره ۱۵ و ۱۶، ص ۹.
  7. به نقل از آیت الله حاج سید جلیل حسینی، از عالمان مشهد مقدس.
  8. نگاه حوزه، شماره ۱۵ و ۱۶.

منابع

  • گلشن ابرار، جلد ۵، صفحه ۳۳۰، نویسنده: محمدعلی رحیمیان.