منابع تاریخ سلجوقی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

روزگار سلجوقی دورانی دیرپا با تاثیراتی عمیق و درازمدت در تاریخ ایران و سرزمین های همسایه است. با وجود گستردگی قلمرو سلجوقیان و درازنای چشمگیر فرمانروائیشان، تاریخ نگاری این روزگار نسبتاً ضعیف و کم مایه است. این واقعیت دلایل مختلفی دارد.

نخست آنکه از میانه روزگار سلجوقی سلک نگارش پیچیده و متکلف در ادبیات فارسی آغاز می شود و نه تنها در متون ادبی که به متون تاریخی نیز سرایت می کند و برخلاف شیوه پاکیزه و روان نثر تاریخ نگاری پیش از خود که نمونه های زیبای آن را در تاریخ بیهقی و ترجمه تاریخ طبری می بینیم بیش از آنکه در اندیشه تاریخ نگاری باشد به فکر آفرینش ادبی است. از این روی در بسیاری از جاها دقت در نگارش رویدادهای تاریخی به تصنعات و سخن پردازی های ادیبانه می دهد. شگفت این که این ویژگی تاریخ نگاری سلسله ای سلجوقی به یکسان هم در نمونه های فارسی و هم در نمونه های عربی به چشم می خورد.

دلیل دیگری که کم مایگی تاریخ نگاری سلجوقی را باعث می شود، گم شدن بخشی از این تاریخ نگاری است. با این حال به نظر می رسد این دسته نیز تفاوت چندانی با آنچه بر جای مانده است، نداشته باشد. چه بسیاری از منابع موجود یا برگرفته از منابع گمشده اند یا ترجمه آنها و یا به پیروی از آنها نوشته شده اند. قسمت هایی از منابع گمشده در برخی منابع موجود ضبط شده است اما از بیشتر آن آثار فقط نامی مانده است و بس.

نخستین این آثار ملکنامه است که به نظر می رسد تاریخچه خاندان سلجوقی پیش از رسیدن به پادشاهی و سالهای آغازین پادشاهی آنها در ایران می باشد.

مشارب التجارب ابوالحسن علی بن زید بیهقی (م، 656 هجری) نیز از معدود کتابهایی است که علی رغم آن که امروزه در دسترس نیست ولی به جهت این که بسیاری از نویسندگان بعد از او، آن کتاب استفاده برده اند قسمت عمده ای از مطالب آن، امروزه در دسترس می باشد. این کتاب در واقع ذیلی بوده بر تاریخ یمینی ابونصر عتبی که ابن فندق حوادث پس از 410 هجری را تا حدود 560 هجری در این ذیل ثبت کرده است. او در تاریخ بیهق، هنگام برشمردن تاریخ های مشهور تا عصر خود چنین آورده است: «...دیگر کتاب یمینی و من آخر کتاب یمینی تاریخی ساختم نام آن مشارب التجارب و غوارب الغرایب الی یومنا هذا».

ابن اثیر، عطا ملک جوینی، حمدالله مستوفی و برخی نویسندگان دیگر از این کتاب ارزشمند در تالیفات خود استفاده کرده اند. این کتاب به جهت معاصر بودن مولف با نیمه دوم سلطنت سلجوقیان و اقامات او در خراسان برای بررسی اوضاع این دوره مطمئناً مطالب مهمی دربرداشته است.

ابوطاهر خاتونی (موفق الدوله، ابوطاهر حسین بن حیدر خاتونی ساوی معروف به معین الدین اصم) شاعر صریح اللهجه عصر سلجوقی نیز دارای آثار ادبی و تاریخی متعددی بوده که طی گذشت روزگار از میان رفته اند. از جمله کتابی داشته است به نام «تاریخ آل سلجوق» که نویسندگانی همچون ظهیری نیشابوری و دولتشاه سمرقندی از آن یاد کرده اند. او همچنین شعر بلندی در نکوهش از نصیرالملک محمدبن موید الملک سروده و گویا این شعر به صورت کتابچه مستقلی در زمان سلجوقیان موجود بوده است. از اثر دیگر او به نام «مناقب الشعرا» امروزه بجز اشارات برخی نویسندگان بعد از او اثری در دست نیست.

عوفی در جوامع الحکایات از تصنیفی به نام تاریخ ترکستان درباره احوال قراخانیان نام برده که نوشته مجدالدین محمد بن عدنان سرخکتی، خال عوفی بوده است و به احتمال زیاد مطالبی درباره قراخانیان با سلجوقیان در آن وجود داشته است. او این کتاب را به نام سلطان قلج طمغاج خان از آخرین امرای قراخانی ماورالنهر تالیف کرده است.

همچنین عبدالکریم بن محمد سمعانی صاحب کتاب مشهور انساب و معاصر سنجر، کتابی داشته به نام «تاریخ مرو» که احتمالاً حوادث عصر سلجوقی نیز در آن وجود داشته است. معاصر او قاضی حمیدالدین ابوبکر عمر بن محمود بلخی، نویسنده مقامات حمیدی نیز اثری به نام سفرنامه مرو داشته که به جهت هم عصری با سلجوقیان در صورت موجود بودن می توانست به شناخت اوضاع سیاسی اجتماعی این عصر، به خصوص شهر مرو کمک کند.

ابن اسفندیار یا نویسنده ای دیگر که قسم سوم تاریخ طبرستان را بر اثر ابن اسفندیار افزوده، ضمن شرح ماجرای لشکرکشی 512 هجری سنجر به عراق عجم اشاره به کتاب منظومی به نام«سنجرنامه» کرده است که گویا حوادث سنجر را به صورت منظوم دربرداشته است.

کتاب «نفثه المصدور فی فتور زمان الصدور و صدور زمان الفتور» به فارسی، اثر انوشیروان بن خالد کاشانی (م: 533هجری) تاریخ مهم دیگری است که تا حدودی می توان آن را گمشده به حساب آورد. چه اصل فارسی این کتاب از میان رفته اما ترجمه و همچنین تلخیصی به زبان عربی از آن بر جای مانده است.

عمادالدین محمد بن محمد اصفهانی این اثر را به عربی ترجمه و به نام «نصره الفتره و عصره الفطره» (ترجمه 579هجری) موسوم ساخت و آنچه را مربوط به قبل از ملکشاه و پس از قتل راشد بود بر آن افزود. پس از او فتح بن علی بن محمد بنداری اصفهانی، کتاب مذکور را خلاصه کرد و بر آن نام «زبده النصر و نخبه العصره» نهاد ولی برخلاف عمادالدین بجز دو مورد جزئی، مطلبی از خود بر آن نیفزود.

انوشیروان خالد بدان جهت که بیشتر عمر خود را در عراقین گذرانده و وزارت سلجوقیان عراق و خلفای عباسی را به تناوب داشته است از نزدیک شاهد رخدادهای مهم تاریخی سلجوقیان بزرگ بوده است و از این روی کتابش دارای اهمیت فراوانی برای روزگار یاد شده است. اما گاهی خواسته و ناخواسته در ضبط رویدادها دچار لغزش و اشتباه شده است. مثلاً به گفته بیشتر مورخان در 493 هجری جنگی بین سنجر و برکیارق درگرفت که به شکست برکیارق انجامید اما از آنجا که در این جنگ عده ای از اسماعیلیان به رهبری اسماعیل گیلکی حاکم طبسدر لشکر برکیارق به فرماندهی حبشی بن آلتونتاق حضور داشته اند، مورخ یاد شده قضایا را آن گونه باژگونه جلوه داده است که خواننده تصور می کند در این جنگ برکیارق از جمله متحدان سنجر علیه حبضی بن التونتاق و اسماعیل گیلکی بوده است.

نظر به کمبود ماخذ تاریخی سلجوقیان، کتاب حاضر از همان آغاز مورد توجه نویسندگانی بوده است که به تاریخ این سلسله توجه داشته اند. نویسنده «زبده التواریخ» که بیشتر به «اخبار الدوله السلجوقیه» مشهور است بسیاری از مطالب نیمه دوم کتاب خود را از ترجمه عمادالدین اصفهانی اخذ و در یک جا نیز نام عمادالدین را ذکر کرده است. اما قسمت نخست اخبارالدوله السلجوقیه، شامل مطالبی است که در کمتر اثر دیگری به چشم می خورد. آنچه نویسنده در مبادی احوال سلجوقیان و روابط آغازین آنان با غزنویان ذکر کرده، بسیار مغتنم و بااهمیت است. از این جهت بعضی از محققین معاصر حدس زده اند، مطالب نخستین کتاب مذکور ماخوذ از «ملک نامه» مفقوده است. نام نویسنده کتاب به درستی معلوم نیست و مصحح احتمال ضعیف داده است که ابن ظافر یا ابن قفطی مولف این اثر باشد و این که امروزه کتاب حاضر به نام صدرالدین علی بن ناصر حسینی معروف شده را ناشی از سهو نساخ دانسته اند.

سلجوقنامه ظهیرالدین نیشابوری دیگر اثر مهم تاریخی این دوره است. این کتاب سرنوشتی مشابه اثر انوشیروان بن خالد داشته، بجز آنکه به عربی ترجمه نشده است. ظهیرالدین که خود معاصر سلاطین متاخر سلجوقی بوده و تقربی نیز به بعضی از آنان داشته است. بسیاری از حوادث نیمه دوم سلطنت سلجوقی، بخصوص ایام تسلط ایلدگز و فرزندانش را در عصر آخرین سلاطین این سلسله دیده است و مطالب او برای بررسی دوره مذکور مفید است سلجوقنامه حوادث آغاز کار سلجوقیان تا اوایل سلطنت طغرل بن ارسلان بن طغرل آخرین سلطان سلجوقی را دربردارد و شخصی به نام محمد بن ابراهیم در 599 ذیلی بر آن نوشته که شامل وقایع تا سال 590 هجری (قتل طغرل بن ارسلان بدست سپاهیان تکش خوارزمشاه) می باشد.

سلجوقنامه نیز همچون نفثه الصدور، ماخذ بسیاری از مورخانی است که بعد از ظهیرالدین به تاریخ سلجوقیان پرداخته اند. از همه مهمتر محمد بن علی بن سلیمان راوندی است که «راحة الصدور و آیه السرور» را تنها با مبنا قرار دادن سلجوقنامه، در سالهای 599-603 هجری تالیف کرد. او که در دربار کیخسرو بن قلج ارسلان (588-607) پادشاه سلجوقی روم روزگار می گذراند، در اکثر مواضع کتاب خود مطالب ظهیرالدین را طابق النعل بالنعل آورده است و سوای گفته های ظهیرالدین، مطلب تاریخی مهمی در کتاب او به چشم نمی خورد به جز اشاراتی به پریشانی اوضاع عراق عجم در هنگام حمله تکش خوارزمشاه و همچنین مطالبی درباره سلجوقیان روم بخصوص ممدوحش کیخسرو و برخی نبردهایی که آنان با حاکمان مسیحی مجاور انجام داده اند. آنچه بر حجم کتاب راوندی افزوده است: تصنعات، امثله، اشعار طولانی، داستانها و غیره می باشد که در خلال نقل مطالب سلجوقنامه ذکر کرده است. تنها مزیت راحه الصدور این است که عناوین، القاب و توقیعات سلاطین سلجوقی را ذکر کرده است. تصحیح عالمانه محمد اقبال بر روی این کتاب، نیز امکان می دهد تا اشتباهات زیادی را که مصحح سلجوقنامه در چاپ کتاب اخیر تصحیح نکرده است، برطرف سازد.

محمد بن عبدالله بن نظام الحسینی الیزدی نیز غالب مطالب خود را همچون رواندی از سلجوقنامه اقتباس کرده است. تنها تفاوت او با راوندی در این است که در نوشتن «العراضه فی الحکایه السلجوقیه» اندکی در الفاظ ظهیرالدین تغییر داده و گاه از خود مطالبی بی اصل بر آن افزوده که باعث لطمه خوردن به صحت مطالب تاریخی نیز شده است. سایر تواریخ سلسله ای سلجوقی که درباره شعب دیگر این خاندان نوشته شده است نظیر مسامره الاخبار و مسایره الاخیار از افضل الدین ابوحامد احمد کرمانی، تاریخ سلجوقیان کرمان محمد بن ابراهیم و مانند آن نیز به تاریخ سلجوقیان روم و کرمان پرداخته اند.

تاریخ جهانگشا علاءالدین عطاملک بن بهاءالدین محمد جوینی گرچه موضوعش تاریخ سلجوقی نیست ولی به دو جهت برای مباحث این عصر بسیار مفید و مغتنم است. یکی پرداختن مفصل به تاریخ خوارزمشاهیان و روابطشان با سلجوقیان و دیگر شرح تاریخ اسماعیلیه بخصوص در عصر سلجوقی آنچه این کتاب را در این دو مبحث بخصوص ممتاز ساخته است. استفاده جوینی به طور گسترده از «مشارب التجارب» ابن فندق در مبحث خوارزمشاهیان است که امروزه در دسترس نیست. دیگر وجه امتیاز تاریخ جهانگشا بهره بردن مولف از اسناد و کتب موجود در قلاع اسماعیلیه برای تشریح روزگاران پیشین این فرقه می باشد ذیل مختصر ناصح بن ظفر جرفادقانی بر تاریخ یمینی نیز بیشتر برای وقایع سالهای پایانی سلجوقیان عراق مفید است.

تاریخ های عمومی

در میان تاریخ های عمومی اولین کتابی که برخی حوادث عصر سلجوقی را دربردارد مجمل التواریخ و القصص مجهول المولف می باشد که گرچه مطالب چشمگیری درباره سلطنت سلجوقیان ندارد اما از آنجا که مولف آن معاصر این سلسله بوده و حوادث نیمه نخست این حکومت تا سال522 را درک کرده همان مقدار اندک گزارشهای او نیز گاهی برای تصحیح مطالب مورخین بعدی سودمند است او در عراق عجم می زیسته و برخی وقایع همچون آمدن سنجر به عراق عجم و نبرد با محمود بن محمد در سال 512هجری را گویا از نزدیک شاهد بوده است.

المنتظم فی تاریخ الملوک والامم اثر ابن جوزی حنبلی، معروف به ابوالفرج بن جوزی که بیشتر مشتمل بر احوال علما و رجال مذهبی است نیز برخی اشارات به وقایع تاریخی روزگار سلجوقی دارد.