عقیل بن ابی طالب (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

کتاب «عقیل بن أبی‌طالب»، تألیف على احمدى میانجى، پیرامون عقیل بن ابى‌طالب، یکى از شخصیت‌هاى صدر اسلام است. کتاب به زبان عربى نگارش یافته و با تحقیق مجتبى فرجى منتشر شده است.

ساختار کتاب

این کتاب، مشتمل بر مقدمه محقق کتاب و متن اثر است. در مقدمه، شرح حال نویسنده و آثار علمى او ذکر شده است و کتاب مورد بحث، بررسى گردیده است. محقق کتاب در مقدمه، عقیل برادر امیرالمؤمنین على بن ابى‌طالب(ع) را یکى از رجال صدر اسلام دانسته است که کمتر کسى به ذکر شرح احوال او پرداخته است. پاره‌اى اخبار که از ملاقات‌هاى عقیل با معاویه سخن مى‌گویند یا چیزهایى که در محافل و از بالاى منابر درباره کشمکش‌هاى او و شخصیت‌هاى بنى‌امیه نقل گردیده باعث شده که تصویرى اشتباه از وى در اذهان ترسیم شود[۱] و لذا از حقیقت دور نخواهد بود اگر بگوییم که عقیل بن ابى‌طالب آخرین مظلوم صدر اسلام است، تا حدى که متهم شده که عقلش زائل و عمل و کلامش آشفته شده بود.[۲]

متن اثر نیز مشتمل بر سه فصل و یک تتمه است.

گزارش محتوا

نویسنده در فصل اول کتاب از نسب عقیل و حبّ ابوطالب نسبت به او، همسران، فرزندان، فضیلت او و خانه او بحث کرده است. عقیل بن ابى‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصى هاشمى، پسر عموى رسول‌الله(ص) و برادر على بن ابى‌طالب(ع) و جعفر است. عقیل از جعفر ده سال بزرگ‌تر و جعفر نیز از على(ع) ده سال بزرگ‌تر بوده است. مادرش نیز فاطمه بنت اسد بن هاشم بوده است.[۳]

به عقیده نویسنده، ابوطالب عقیل را از سایر اولادش بیشتر دوست داشته و زمانى که رسول‌الله(ص) و عباس بن عبدالمطلب خواستند از تنگدستى و مشکلات او کم کنند و پیشنهاد سرپرستى فرزندانش را به او دادند، گفت: عقیل را بگذارید و هر کس را مى‌خواهید ببرید.[۴]

عقیل بن ابى‌طالب، عالم به انساب و ایام قریش و مفاخر و معایب و بدى‌هاى قریش است. مردم در علم نسب‌شناسى و ایام عرب از او استفاده مى‌کرده‌اند. امام صادق(ع) درباره او فرمود: «عقیل از عالم‌ترین مردم به انساب بوده است».[۵] مردم زمانى که در انساب و مفاخر قبائل و تواریخ آنها اختلاف مى‌کردند به چهار نفر رجوع مى‌نمودند که عقیل بن ابى‌طالب یکى از آنها بود.[۶]

در فصل دوم، سیره عقیل بن ابى‌طالب در منابع تاریخى مورد بررسى قرار گرفته است. از امام حسین(ع) نقل شده که از جمله کسانى که در غزوه حنین به‌همراه رسول‌الله(ص) ثابت‌قدم مبارزه نمود عقیل بن ابى‌طالب بود.[۷]

عقیل یکى از کسانى بود که به هنگام غسل پیامبر(ص) و دفن آن حضرت حضور داشت. زمانى که عثمان، ابوذر را به ربذه تبعید کرد و مردم را از مشایعت او منع نمود، او به همراه امیرالمؤمنین على(ع) و حسن و حسین(ع) و عمار، ابوذر را مشایعت نمود.[۸] طبرسى در إعلام الورى و نیشابورى در الروضة نقل کرده‌اند که عقیل به هنگام نماز بر جسد فاطمه(س) و دفن آن حضرت نیز حضور داشته است.[۹]

از دیگر افتخارات عقیل آن است که فرزندانش با امام حسین(ع) در کربلا به شهادت رسیدند. نویسنده، منابع مختلف را در ذکر تعداد آنها مورد بررسى قرار داده است. وى در آخر به نام شش تن از فرزندان عقیل که به‌همراه آن حضرت به شهادت رسیده‌اند اشاره کرده که با مسلم بن عقیل هفت تن مى‌شوند. این هفت تن به‌همراه دو تن از فرزندان مسلم که صدوق به نام آنها اشاره کرده، نه تن مى‌شوند.[۱۰]

نویسنده در فصل سوم، به بررسى موضوعاتى پیرامون شخصیت عقیل پرداخته است. علامه سید جعفر مرتضى در «دراسات و بحوث فی التاریخ و الإسلام» به این مناقشه که عقیل در غزوه مؤته شرکت کرد و پس از آن دچار بیمارى گردید و در فتح مکه یا طائف یا خیبر یا حنین حضور نیافت، اشاره کرده است. وى سپس این ادعا را نپذیرفته و به حضور او در غزوه حنین و خیبر تصریح مى‌کند.[۱۱]

از جمله موضوعاتى که شخصیت عقیل را دچار چالش کرده، پیوستن عقیل به معاویه است. در بخشى از کتاب مى‌خوانیم: «عقیل نزد معاویه آمد و از او کمک خواست. معاویه صد هزار درهم به وى داد، سپس گفت: بر منبر بالا برو و آنچه را من به تو دادم و آنچه را که على به تو داد ذکر کن. او از منبر بالا رفت و پس از حمد و ثناى الهى گفت: اى مردم به شما خبر دهم که من خواستم بر على بن ابى‌طالب از راه دینش نفوذ کنم، اما او دینش را بر من ترجیح داد و خواستم بر معاویه از راه دینش نفوذ کنم او مرا بر دینش ترجیح داد».[۱۲]

در تتمه کتاب، ابتدا به چهار حدیث نادر اشاره شده است، سپس راویان احادیث عقیل بن ابى‌طالب ذکر شده‌اند. در آخر نیز تاریخ وفات وى در منابع بررسى شده است. ابن ابى‌الحدید وفات وى را در زمان خلافت معاویه در سال ۵۰ق در ۷۶ سالگى دانسته است.[۱۳]

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه محقق، ص۱۹
  2. مقدمه محقق، ص۱۹
  3. ر.ک: متن کتاب، ص۲۱
  4. ر.ک: همان، ص۲۲-۲۱
  5. همان، ص۳۰
  6. ر.ک: همان، ص۳۳
  7. ر.ک: همان، ص۴۳
  8. ر.ک: همان، ص۴۵-۴۴
  9. همان، ص۴۸-۴۷
  10. همان، ص۷۱-۶۹
  11. ر.ک: همان، ص۸۰
  12. ر.ک: همان، ص۹۵
  13. ر.ک: همان، ص۱۰۰

منابع

  • ویکی نور

متن کتاب

عقيل بن أبی طالب