طور سینا

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از طور سينا)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«طور» به معنی کوه است و «طور سینا» کوهی است که در زمین سیناء قرار دارد. این کوه از مشاهیر جبال جهان است و ذکرش در قرآن بسیار آمده و موسی پیغمبر علیه السلام در آنجا نور الهی را بر سر درخت دید و شرف تکلیم یافت و به پیغمبری رسالت یافت.[۱] در قرآن طور سینین هم آمده است. خداوند کناره راست آن کوه را به بنی اسرائیل وعده داده بود که بدانجا مسکنشان دهد.

کوه سینا

محل طور سینا

علامه شعرانی در کتاب نثر طوبی در مورد محل این کوه می گوید: بسیاری از علمای نصاری با نهایت دقتی که کرده اند و اشاراتی که از تورات و کتب خود به نشانه‌های کوه و علائم آن استنباط نموده‌اند گویند در نواحی شام و فلسطین موضع حقیقی طور سیناء را به طور یقین تشخیص نداده‌ایم، اما مردم آن نواحی کوهی را به نام طور سیناء می شناسند. نزد آنها جائی مشهور است که بالای آن کلیسائی به نام کاترین ساخته‌اند و گویند «ژوستی نین» امپراطور روم اولین بار بنای آن کرده است.[۲]

ابواسحاق گوید: سیناء حجاره ای است... آن کوهی است نزدیک ایلة و نزدیک آن شهرکی است که به روزگار پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و به سال نهم از هجرت فتح شد.[۳]

وحی بر حضرت موسی در طور

بیابانی که حضرت موسی علیه السلام در آن بود، بیابان طور و قسمت جنوبی بیت المقدس بود. موسی در فکر چاره ای بود که از دور آتشی را دید که شعله ور است. پس خانواده خود را متوقف کرد و گفت؛ می خواهم به طرف آتش بروم تا پاره ای آتش را به سوی شما بیاورم.[۴]

موسی به طرف آتش روان شد. چون نزدیک شد درخت سبزی را دید که نورانی است و از آتش شعله ور است. نزدیک رفت تا مقداری از آن گرما را نزد همسرش ببرد، اما هر بار از هجوم نهیب آتش به عقب رفت. تا این که صدایی از میان درخت به گوش موسی رسید. ندا داده شد: «ای موسی! این منم پروردگار تو، پای از کفش خویش بیرون آور که تو در وادی طور هستی و من تو را برگزیده ام. پس به آنچه وحی می شود گوش فرا ده، منم خدایی که جز من خدایی نیست. پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار. قیامت فرا رسنده است. می خواهم آن را پوشیده دارم تا هر که به موجب آنچه می کوشد جزا یابد».[۵]

این ندا موسی را به بُهت فرو برد؛ سپس این ندا را نیز شنید که فرمود؛ «این چیست که به دست راست داری؟»[۶]

موسی که تازه متوجه شد به مقام نبوت نائل گشته، به پاسخ حق تعالی لب گشود و گفت: «این عصای من است که بر آن تکیه می زنم و با آن برای گوسفندانم برگ می تکانم و مرا در آن بهره های دیگر نیز هست».[۷]

این سؤال و پاسخ به همین مقدار پایان نپذیرفت. چون سؤال حق تعالی مقدمه وحی رسالت بود و شاید می خواست تا موسی را برای دیدن معجزه شگفت انگیز خویش آماده سازد. پس پروردگار فرمود: «ای موسی! منم خداوند، پروردگار جهانیان و فرمود: عصای خود را بیفکن، پس دید آن مثل ماری می جنبد، پشت کرد و برنگشت. فرمود؛ ای موسی پیش آی و مترس که تو در امانی و دست در گریبانت ببر تا سپید بی گزند بیرون بیاید. برای رهایی از این هراس بازویت را به خویشتن بچسبان. این دو نشانه دو برهان از جانب پروردگار تو است که باید به سوی فرعون و سران کشور او ببری. زیرا آنان همواره قومی نافرمانند.»[۸]

پانویس

  1. نزهة القلوب، چاپ اروپا، ص۱۹۸.
  2. نثر طوبی، علامه شعرانی، ج۲، ص ۹۴
  3. معجم البلدان.
  4. سوره قصص، ۲۹.
  5. سوره طه، ۱۲-۱۵.
  6. سوره طه، ۱۷.
  7. سوره طه، ۱۸.
  8. سوره قصص، ۳۰.

منابع

  • تاریخ انبیاء (از آدم خلیفة اللّه علیه السلام تا خاتم رسول اللّه صلی الله علیه و آله)، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳.
  • لغت نامه دهخدا، واژه طور سیناء، در دسترس در واژه یاب، بازیابی: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳.
  • نثر طوبی، علامه شعرانی، واژه طور، ج۲، ص ۹۴.