شیخ محمود شلتوت

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شیخ محمود شلتوت (۱۳۴۲-۱۲۷۲ ش) از علمای اهل سنت و از اساتید دانشگاه الازهر مصر بود و از مدافعان تقریب مذاهب اسلامی به شمار می رفت. صدور فتوای جواز عمل بر اساس مذهب شیعه و اعتراض به واقعه ۱۵ خرداد در ایران، از جمله موضع‌گیری‌هایی مهم اوست.

شیخ محمود شلتوت

ولادت

«شیخ محمود شلتوت»، دوم اردیبهشت ماه سال ۱۲۷۲ شمسی، در استان «بحیره» مصر، به دنیا آمد. پدرش «شیخ محمد شلتوت»، خیلی زود از دنیا رفت و «محمود» دوران کودکی خود را تحت سرپرستی عمویش، «شیخ عبدالقوی شلتوت» گذراند. با تشویق او بود که «محمود»، خیلی زود، تمام قرآن را حفظ کرد.

تحصیلات

«شیخ محمود شلتوت»، در ۱۷ سالگی، برای ادامه تحصیل به دانشگاه اسکندریه رفت. وی به دلیل تلاش و مطالعات مستمر و استعداد فراوان، توانست در ۲۵ سالگی، عالی ترین مدرک تحصیلی دانشگاه اسکندریه را دریافت کند. او پس از پایان تحصیل، از سال ۱۳۰۳ش، به تدریس در دانشگاه اسکندریه پرداخت و همزمان با انقلاب مردم مصر، به رهبری «سعد زغلول»، علیه استعمار انگلیس، به انقلابیون پیوست و با آن ها همکاری نزدیک و مؤثری داشت.

«شیخ محمدمصطفی مراغی» رئیس وقت دانشگاه «الازهر» و استاد «شیخ محمود شلتوت» در دانشگاه اسکندریه، که بر دانش و صلاحیت وی واقف بود، در سال ۱۳۲۰ش از «شیخ محمود شلتوت» دعوت کرد در سطوح عالی دانشگاه «الازهر» تدریس کند. «شلتوت» از این دعوت استقبال کرد و به تدریس در دانشگاه قدیمی و معتبر «الازهر» مشغول شد. او در سال ۱۳۴۲ش، در حالی که از مدت ها قبل ریاست شورای فتاوای این دانشگاه را برعهده داشت، رسماً به عنوان رئیس دانشگاه «الازهر» منصوب شد.

آثار و تألیفات

از شیخ شلتوت آثاری در تفسیر قرآن، فقه و علوم دیگر بر جای مانده که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:

  1. ‌تفسیر القرآن الکریم: این کتاب جمع‌آوری شده سلسله مقالاتی است که طی چهارده سال در مجله رسالة الإسلام درج شده. این کتاب توسط مجمع التقریب بین المذاهب الاسلامیة در سال ۱۳۷۹ش به چاپ رسید. این تفسیر ضمن پرداختن به بحث‌های سنتی تفسیر، نیازهای جدید و مقتضیات زمان و مکان را مورد توجه قرار می‌دهد و فراهم کردن زمینه‌های وحدت اسلامی و تقریب از اهداف آن است. این تفسیر را نه برای مذهبی خاص، بلکه برای همه مسلمین دانسته‌اند.
  2. مقارنة المذاهب فی الفقه: این کتاب درباره فقه مقارن تدوین شده است و با جمع‌آوری دیدگاه‌های مذاهب مختلف درباره یک مسئله فقهی، به ارائه نظر متناسب با زمان و مکان و ادله می‌پردازد.
  3. الاسلام عقیدة و الشریعة
  4. من توجیهات الاسلام
  5. الفتاوی
  6. من هدی القرآن
  7. المسئولیة المدنیة و الجنائیة فی الشریعة الاسلامیة
  8. فقه القرآن و السنة.

فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی

تلاش برای تقریب مذاهب

آرمان «شیخ محمود شلتوت»، قبل و بعد از ریاست بر دانشگاه «الازهر»، تلاش برای تقریب مذاهب اسلامی بود. او در پاسخ به خبرنگاری که پس از رسیدن «شلتوت» به ریاست دانشگاه، پرسیده بود: «وظیفه و هدف دانشگاه الازهر در دوره جدید چیست؟»، گفت: «مهم ترین هدف اساسی در برنامه من عبارت است از پیکار با تعصبات و تحقیق و بررسی علوم دینی، در محیطی پر از صفا و برادری و بحث در یافتن بهترین راهی که بتوان به تحکیم روابط دین و ایمان خدمتی کرد و پیروی از دلیل قوی، از هر افقی که بدرخشد. اگر مسلمانان به این مطالب جامه عمل بپوشانند، نیرویی بس بزرگ تشکیل می دهند و می توانند با فراغت و آسودگی به بالا بردن شأن و منزلت خود بپردازند و از بار مشکلات گذشته، که مولود تعصب بود، رهایی یابند و در جهان، همچون یک روح، در پیکرهای مختلف درآیند.»

البته انجام این امر به سادگی ممکن نبود. سال ها بود که سیطره استعمار، بر جهل و نفاق دامن زده بود و برخی افراد، دانسته یا ندانسته، به ابزاری برای مانع تراشی در برابر تقریب تبدیل شده بودند. گام برداشتن در این مسیر، هر اندیشمندی، ولو رئیس دانشگاه «الازهر» را گرفتار تیرهای تهدید و توهین می کرد. پیش از «شلتوت»، «مراغی» نیز در پی ایجاد زمینه های تقریب مذاهب اسلامی بود که ناگاه جزوه ای جعلی، توسط دست های پنهان و مرموز، میان استادان و دانشجویان «الازهر» پخش شد و فعالیت های او را به شدت محدود کرد.

با این حال، «شیخ محمود شلتوت»، حاضر نبود از آرمان مقدسش عقب نشینی کند. او به تهدیدها و توهین ها وقعی نمی گذاشت. به همین دلیل در اقدامی انقلابی اعلام کرد که فقه مذهب شیعه نیز همچون مذاهب اهل سنت، باید مورد توجه قرار گیرد و در دانشگاه «الازهر» تدریس شود.

متن یک فتوای تاریخی

فتوای تاریخی «شیخ محمود شلتوت»، روز ۱۷ ربیع الاول سال ۱۳۷۸، صادر شد. از او پرسیده بودند: «عده ای از مردم معتقدند که هر فرد مسلمان، برای آن که عبادات و معاملاتش صحیح انجام گیرد، باید تابع احکام یکی از مکتب های معروف چهارگانه باشد و در میان این مکتب های چهارگانه، نامی از مکتب شیعه امامی و شیعه زیدی برده نشده است. آیا جنابعالی با این نظر کاملاً موافقید که پیروی از مکتب امامیه اثنا عشری، مغایرتی با دین ندارد؟»

و او در پاسخ گفته بود:«۱. دین اسلام بر احدی از پیروانش متابعت از مذهب خاصی را لازم نمی شمرد، بلکه ما می گوییم: برای هر فرد مؤمن چنین حقی است که بتواند در ابتدای امر، از هر یک از مذاهبی که صحیحاً نقل شده و در کتاب های مخصوص، احکام آن مذهب نوشته شده است، پیروی کند. همچنین کسی که از یک مذهب، از این مذاهب، پیروی می کرده است، می تواند عدول به مذهب دیگر کند، هر مذهبی باشد، و در این عمل باکی بر او نیست. ۲. مذهب جعفری، معروف به مذهب امامی اثناعشری، مذهبی است که شرعاً پیروی از آن مانند پیروی از مذاهب اهل سنت جایز است. سزاوار است مسلمانان این مطلب را بدانند و از عصبیت و طرفداری های بی جا و بدون حق و حمایت از مذهب معینی خودداری کنند. دین خدا و شریعت او، تابع مذهبی یا منحصر در مذهبی نیست. هر کس به مقام اجتهاد فائز شود، عنوان مجتهد بر او بار می شود و در نزد خدای تعالی عملش مقبول خواهد بود. جایز است برای کسی که اهلیت نظر و اجتهاد ندارد از آن ها تقلید کند و به آنچه در فقهشان مقرر داشته اند، عمل کند و در این مسئله بین عبادات و معاملات تفاوتی نیست.»

تأسیس کرسی فقه مقارن

«شیخ محمود شلتوت»، به این فتوا اکتفا نکرد. او به منظور تقویت روند تقریب مذاهب اسلامی، کرسی «فقه مقارن» را در دانشگاه «الازهر» تأسیس کرد. معنای فقه مقارن، «جمع بین فتاوا و آرای عالمان مذاهب در کنار هم، با ادلّه آنها و با اجرای موازنه و بررسی آن ادلّه، برای به دست آوردن قول برتر و قوی تر است.» شلتوت معتقد بود: «فقهای مسلمان، باید به دور از تعصب ها و هواهای نفسانی، هر رأی و اندیشه ای را که در تحکیم مبانی اسلام مؤثرتر است و رفاه خانواده و اجتماع را بهتر تأمین می کند، از یکدیگر بپذیرند.»

او در عرصه عمل نیز پیرو همین رویکرد بود و بدون هیچ تعصب جاهلانه ای، آرای فقهای سایر مذاهب اسلامی را، در صورتی که از نظر سند و استدلال قوی تر بودند، بر نظر خود ترجیح می داد. «شلتوت» در راستای معرفی بهتر منابع دینی مذاهب اسلامی، بر تفسیر ارزشمند «مجمع البیان»، اثر «شیخ طبرسی»، عالم مشهور شیعه، مقدمه ای نوشت. بعدها این تفسیر به همراه مقدمه «شلتوت» و پاورقی های علمای دانشگاه «الازهر»، توسط دارالتقریب مذاهب اسلامی، به چاپ رسید. «شلتوت» نقش مهمی در تأسیس مرکز «دارالتقریب مذاهب اسلامی» داشت.

تقبیح تکفیر

«شیخ محمود شلتوت» نسبت به تکفیر مسلمانان توسط پیروان برخی فرقه ها، مانند «وهابیت»، اعتراض کرده و درباره آنها گفته بود: «خیر و صلاح ما و آنان ایجاب می کند به جای این که مردم را مشرک بخوانیم و به ضریح اولیا، که بعضی مربوط به شخصیت های عظیم الشأن اسلام هستند، «بت» اطلاق کنیم، کوشش خود را به کار بندیم تا افراد عوام و جاهل را تعلیم دهیم و از تکفیر مردم و اسائه ادب به ارواح طاهره بپرهیزیم.»

تقریب در عرصه سیاسی

فعالیت های «شلتوت» برای تقریب مذاهب اسلامی و تقویت وحدت مسلمانان، به صدور فتاوای شرعی و تدریس فقه سایر مذاهب اسلامی در دانشگاه «الازهر» محدود نمی شد.

او در عرصه سیاسی نیز حضوری پر رنگ داشت. پس از آن که محمدرضا پهلوی، در اقدامی ضد اسلامی، موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت، «شلتوت» در تلگرافی به آیت الله بروجردی نسبت به این کار شاه اعتراض و از تأثیر آن بر روند رو به رشد «تقریب» اظهار نگرانی کرد و نوشت: «ما دوبار برای شاه تلگراف فرستاده، خاطر نشان کرده ایم که این اقدام وی بهانه ای برای کسانی است که خواهان قطع روابطی هستند که ما برای تقویت آن تلاش کرده ایم. مسلماً شما نیز از این عمل متأثرید و برای محکوم کردن آن به شدت خواهید کوشید و قطعاً اقدام جنابعالی تأثیر نیکویی خواهد داشت.»

شیخ شلتوت همچنین در جریان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شمسی در ایران اعتراض خود را نسبت به دستگیری امام خمینی و کشته شدن عده‌ای از مردم ایران نشان داد و در نامه‌ای از عموم مسلمانان خواست که از علمای مجاهد ایران پشتیبانی کنند. در قسمتی از این پیام آمده است: «هشدار می‌دهم به مسلمانان همه کشورها و به ملت ایران که این تجاوز و دست‌درازی بی‌شرمانه را به سادگی نگاه نکنید و به تمام نیرو برای نجات علمای ایران از چنگال دژخیمان دیکتاتور ایران مبارزه کنید». شیخ شلتوت بعد از این اعلامیه طی تلگرافی خطاب به محمدرضا شاه رسماً خواست از تجاوز به «حریم روحانیت» خوداری کند.

وفات

مرحوم شیخ محمود شلتوت، این طلایه دار تقریب و منادی وحدت اسلامی، سرانجام در ۲۳ آذرماه سال ۱۳۴۲ شمسی (۱۳۸۳ ق)، در هفتاد سالگی، در قاهره درگذشت.

«شیخ آقابزرگ طهرانی»، صاحب کتاب ارزشمند «الذریعه»، در پیام تسلیت خود به مناسبت درگذشت «شلتوت» و به نمایندگی از علمای نجف، نوشت: «او از مصلحان با اخلاص بود. همه علمای نجف اشرف، که به فضیلت و جهاد این شخصیت بزرگ آشنا بودند، از فقدان آن مرحوم متأثر شدند. از سوی همه علمای نجف، به شما و علمای الازهر شریف، تسلیت عرض نموده، امیدواریم خداوند ایشان را غریق رحمت و رضوان خود گرداند. به دوستانش صبر عنایت کند و برای ایشان اجر مقرر دارد. امیدواریم خداوند مانند او مخلصینی به مسلمانان عنایت فرماید تا جای خالی را که با وفات وی پدید آمده است، پر کنند و جهاد وی را تداوم بخشند.»

منابع

  • سایت رحماء، محمود شلتوت.
  • ویکی شیعه.