سید محمدکاظم قزوینی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله سید محمدکاظم قزوینی (۱۳۴۸ - ۱۴۱۵ ق)، از علمای ربانى و مبلغان مجاهد شیعه و از شاگردان آیت الله میلانی بود که عمر پربرکت خود را در راه احیاى فرهنگ اهل بیت علیهم السلام صرف نمود. آیت الله قزوینى علاوه بر احیاى میراث تشیع و صیانت از فرهنگ قرآن و عترت از راه زبان و خطابه، آثار قلمى ارزشمندی چون «الاسلام و تعالیم التربویة» از خود به یادگار نهاد.

S-ghazvini.jpg
نام کامل سید محمدکاظم موسوی قزوینی
زادروز ۱۳۴۸ قمری
زادگاه کربلا
وفات ۱۴۱۵ قمری
مدفن کربلا

Line.png

اساتید

سید محمدهادی میلانی، سید میرزا هادى خراسانى، سید مهدى حسینی شیرازى،...

شاگردان

شیخ مرتضى شاهرودى، سید عبدالحسین قزوینى، شیخ ضیاء زبیدى،...

آثار

سیرة الرسول الاعظم، الامام على علیه‌السلام من المهد الى اللحد، فاطمةالزهراء علیهاالسلام من المهد الى اللحد، الامام المهدی علیه‌‌السلام من المهد الی الظهور، الاسلام و تعالیم التربویة،...

ولادت و خاندان

سید محمدکاظم قزوینی در روز دوازدهم ماه شوال سال ۱۳۴۸ قمری (۱۳۰۷ ش)[۱] به دنیا آمد. پدرش سید محمدابراهیم موسوی قزوینى، یکى از عالمان فروزان و از سادات اصیل و مشهور به زهد و وارستگى در شهر کربلا بود.

خاندان قزوینى از جانب پدر به امام کاظم علیه السلام و از سوى مادر به امام حسن علیه السلام منتهى مى گردند.[۲] این طایفه نقش بسیار مؤثرى در تاریخ علمى، اجتماعى و سیاسى دیار مقدس کربلا داشته اند. یکى از شخصیت هاى برجسته این خاندان، سید ابراهیم قزوینى، (۱۲۶۲-۱۲۰۴ ه.ق) معروف به «صاحب ضوابط»، شاگرد شریف العلماء مازندرانى و از عالمان بزرگ شیعه در اواسط قرن سیزدهم هجرى است.

سید محمدکاظم در سن ده سالگی در وفات مادر، و در دوازده سالگى در وفات پدرش سوگوار شد. این دو حادثه موقعیت بسیار سختى را براى او پدید آورد، ولی سخن پدرش را فراموش نمى کرد که «محنت هاى الهى بیانگر نزدیکى فرد به پروردگار است و هر چه خداوند کسى را بیشتر دوست داشته باشد، آثار تعلقات دنیاى فانى را بیشتر از چهره اش مى زداید تا تکیه‌گاه محکمى براى خود برگزیند و به ریسمان استوار الهى چنگ زند».

تحصیل و استادان

سید محمدکاظم دروس مرحله مقدمات و سطح را در حوزه علمیه پرفیض کربلا آموخت. در دوره سطح از فروغ اندیشه آیات عظام: سید میرزا هادى خراسانى، سید محمدحسن قزوینى، شیخ محمد خطیب، شیخ جعفر رشتى و سید محمدصالح قزوینى محظوظ گشت.

سید میرزا هادى که مرجع عالیقدر محسوب مى شد، در کنار تدریس دوره عالى در حوزه کربلا تدریس کفایة الاصول، را به طور خصوصى براى برخى از شاگردان برجسته اش دایر کرد که آیت الله سید محمدکاظم قزوینى افتخار حضور در این جمع نورانى را داشت.

سید محمدکاظم پس از پایان رسانیدن دوره سطح، در دروس عالى حضرات آیات: سید میرزا مهدى شیرازى، شیخ یوسف خراسانى و سید هادى میلانى شرکت نمود. آیت الله العظمى حاج سید مهدى حسینى شیرازى علاوه بر رابطه شاگردى و استادى، پیوند عاطفى نزدیکى با سید محمدکاظم داشت و بعدها این ارتباط به وصلتى مبارک منتهی شد.

تدریس و شاگردان

آیت الله سید محمدکاظم قزوینى پس از بهره مند شدن از محضر اساتید در دانش فقه، حدیث، کلام و تفسیر قرآن، مهارت‌ها بدست آورد و موفق گردید در حوزه علمیه کربلاى معلى، تفسیر قرآن و فقه را به شاگردان خویش بیاموزد. ایشان در خطابه و سخنورى نیز ممتاز بود و ذوق او استعداد ذاتى وى در این موهبت الهى دخالت موثرى داشت و توانایى او مصداق «علّمه البیان» بود.[۳]

فضلایى چون: شیخ مرتضى شاهرودى، سید عبدالحسین قزوینى، شیخ ضیاء زبیدى، شیخ عبدالحمید مهاجر و شیخ محمد مجاهد فن خطابه را نزد آیت الله قزوینى آموختند. آن انسان وارسته به منظور تربیت خطیب و سخنور ماهر براى گروه هایى از طلاب حوزه علمیه کربلا دوره آموزش عالى خطابه را آغاز کرد.[۴]

آثار و تألیفات

مجاهد بصیر آیت الله سید محمدکاظم قزوینى علاوه بر فداکارى در راه احیاى میراث تشیع و صیانت از فرهنگ قرآن و عترت، از راه زبان و نطق در راه ترویج ارزش هاى مذهبى و امر به معروف و نهى از منکر، آثار قلمى شیوا و شیرینى از خود به یادگار نهاد. وى چون احساس کرد دشمنان اسلام دست به تبلیغات مسموم زده و کتاب هاى منحرف کننده اى که با ایمان و عقیده مردم نسبت به مبدأ و معاد سازش ندارد، در دسترس مردم قرار داده اند، کوشید تا مناسب شرایط و مقتضیات جامعه و خصوصا جوانان، مطالبى در مباحث گوناگون اسلامى به رشته تحریر درآورد و با اسلحه قلم این تهاجم فرهنگى و یورش مخرب اندیشه ها را خنثى کند. در آثار وى به خوبى پژوهش هاى عمیق، نکات علمى و مضامین استوار و برخواسته از قرآن و عترت دیده مى شود. تلاش وى بر این واقعیت بنیاد نهاده شده که قوانین و احکام اسلام به عبادات منحصر نمى شود و تعلیمات اسلامى و دستورهاى پیامبر و خاندانش تمام جوانب زندگى فرد و اجتماع را دربرمى گیرد. از جمله آثار او عبارتند از:

  1. سیرة الرسول الاعظم صلی الله علیه و آله: بخشى از این کتاب که زندگانى حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در دوران قبل از بعثت را دربرمى گیرد، از سوى هیأت قرآن کریم کربلاى معلى به زیور طبع آراسته شد. بقیه کتاب در ماجراى مصیبت بار حمله به منزل مؤلف در شهر کربلا از بین رفت.
  2. الامام على علیه السلام من المهد الى اللحد:‌ اصل این کتاب سى سخنرانى در تاریخ زندگانى امیرالمومنین علیه السلام است که در شهر کربلا در ماه رمضان ایراد شده در نوار ضبط گردید و بنا به تقاضاى مسلمانان علاقه مند، خصوصاً مراکشى ها، به صورت کتاب درآمد. کتاب تحت عنوان «امام على علیه السلام از ولادت تا شهادت» به قلم على کاظمى به فارسى برگردانیده شد.
  3. فاطمة الزهراء سلام الله علیها من المهد الى اللحد: در سال ۱۳۲۹ ه.ق نیروهاى امنیتى بعث عراق، آیت الله قزوینى را دستگیر کرده، در جایى - حوالى بغداد - برده، قصد تیرباران آن سید والاتبار را داشته اند. ایشان از آنان خواسته اند تا فرصت تحریر وصیتنامه اى را به وى بدهند ولى مورد قبول واقع نمى شود. آنگاه نذر کردند که اگر خداوند ایشان را نجات دهد، کتابى پیرامون حضرت فاطمه سلام الله علیها بنویسند. بعد از این نذر تیرباران صورت نگرفت و ایشان به زندان «الشعبة الخامسة» در بغداد برده شدند و بعد از چهار ماه آزاد گردیدند. وى در مقدمه کتاب به همین امر اشاره کرده است. کتاب حاضر در ایران از سوى حجت الاسلام على کرمى به سال ۱۳۷۵ ترجمه و چاپ شده است.
  4. الامام الحسین علیه السلام من المهد الى اللحد: این کتاب به صورت مخطوط در مورد زندگی امام حسین علیه السلام است و بخش هایى از آن مفقود گردیده است.
  5. فاجعة الطف او مقتل الحسین علیه السلام: این مقتل مختصر اما پرمحتوا را آیت الله قزوینى در روز عاشوراى سال ۱۳۸۴ ه.ش در کربلا و در جوار مرقد مقدس پیشواى شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام در جامع حسینى براى هزاران شیفته آن حضرت با شور و اخلاص خوانده و پس از تنقیح و اصلاح بدین صورت درآمده و به طور مکرر چاپ شده است. کتاب حاضر با ترجمه فارسى «عاشورا غمبارترین روز تاریخ» و ملحقات کرمى در قم به سال ۱۳۷۴ ه.ش توسط نشر مرتضى به زیور طبع آراسته گردید.
    آثاری از آیت الله موسوی قزوینی
  6. زینب الکبرى سلام الله علیها من المهد الى اللحد؛
  7. موسوعة الامام الصادق علیه السلام (حدود سى جلد)؛
  8. الامام الجواد علیه السلام من المهد الى اللحد؛
  9. الامام الهادى علیه السلام من المهد الى اللحد؛
  10. الامام العسکرى علیه السلام من المهد الى اللحد؛
  11. الامام المهدی علیه‌ السلام من المهد الی الظهور؛[۵]
  12. شرح نهج البلاغه؛ سه جلد اول آن به چاپ رسیده و بقیه طى مصادره منزل آن سید دانشمند نابود شده است.
  13. الاسلام الصحیح یتجلى فى مذهب اهل البیت؛ این اثر در مورد اثبات خلافت بلافصل حضرت امام على علیه السلام و حقانیت مذهب تشیع به نگارش درآمده است. تنها نسخه خطى در ماجراى تصاحب اموال آن فرزانه وارسته از بین رفت.
  14. الاسلام و تعالیم التربویة؛ که به زبان فارسى از سوى ذکرالله احمدى به فارسى ترجمه شده و توسط انتشارات قرآن در قم چاپ شده است. در این کتاب، اندیشه هاى روان شناسى و نکات تربیتى جالبى دیده مى شود که با قلمى روان و سبکى جذاب به نگارش درآمده است.
  15. الفقه الواضح؛ حاوى شرح استدلالى بر «شرائع الاسلام» است که در هنگام مصادره منزل ایشان تنها نسخه خطى آن از بین رفته است.
  16. روابط زناشویى یا ازدواج در اسلام؛ ترجمه ذکرالله احمدى و منتشر شده توسط نشر بیان قم.

فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی

هدایت و ارشاد مردم:

او چون در بیانات پرجاذبه و شیرین خویش از صمیم قلب سخن مى گفت، بر دل ها تأثیر مى گذاشت، نرمى و تأثر در قلب ها پدید مى آورد، روان ها و اندیشه ها را جلا مى داد و شنوندگان را از خواب غفلت بیدار مى کرد. دانش دینى و تسلط بر منابع قرآن و روایى و آگاه بودن بر روح تعلیمات اسلامى و شناخت مقتضیات زمان و اوضاع روزگار و مصالح جامعه اسلامى و چگونگى موضع گیرى در مقابل جریان هاى موجود، وعظ و خطابه او را تقویت کرده بود. خصوصیت وى راستگویى و نیت خالصانه اش بود. او مى کوشید در تشریح مباحث دینى و معرفى سیره اهل بیت علیهم السلام با استمداد از منابع معتبر و مستند به صورتى صحیح و با پرهیز از نقل قول سست به سخنورى بپردازد و به خطابه ها و مواعظ خود غنا بخشد. آراستن سخن به معانى گوناگون و ایجاد هیجان و حالات عاطفى و احساس در شنوندگان از هنرهاى این خطیب نکته پرداز است.

در وعظ و ارشاد دینى، غالبا بر قرآن و تعالیم انبیاء و اولیاء علیهم السلام تکیه مى کرد و با کمک گرفتن از تاریخ و حوادث گذشته و نتیجه گیرى جالب شنوندگان را نسبت به امور جارى آگاه و در خصوص آینده خود ارشاد و هدایت مى کرد. محبت ائمه را در دل شیفتگان و کینه دشمنان قرآن و عترت را در قلب ها مستحکم مى نمود و معنویتى که چون رایحه اى معطر از وجود شریفش در فضا پراکنده مى شد، سازندگى سخنان او را افزون مى کرد.

چه گناهکارانى که بر اثر بیانات این خطیب ماهر راه توبه پیش گرفته و فطرت آنان بیدار گشت و چه پایمال گنندگان حقوقى که به اداى حقوق دیگران اهتمام ورزیدند. کم نبودند افرادى که با گوش فرادادن به سخنان این سید والاگهر نسبت به مبانى تشیع خوش بین شده و از بدگمانى و تهمت هاى نابجا دست برداشته و بذر محبت به خاندان عترت در قلب هاى آنان کاشته شد.

تأسیس «رابطة النشر الاسلامى»:

آیت الله سید محمدکاظم قزوینى به منظور شناساندن مذهب تشیع، در سال ۱۳۸۰ ه.ق، مؤسسه اى با عنوان «رابطة النشر الاسلامى» در کربلا تأسیس کرد. بنیان نهادن چنین مرکزى در آن زمان و شرایط اختناق آمیز کشور عراق نظیر نداشت. برنامه این موسسه ارتباط با کشورهاى اسلامى، مکاتبه با شخصیت هاى سیاسى - مذهبى دنیاى اسلام و ارسال کتب و نشریات شیعى به صورت رایگان براى افراد و مراکز فرهنگى بود. محور این تلاش، فرستادن کتاب به برخى کشورهاى آفریقایى چون الجزایر و مراکش بود که هزاران سید علوى در این دو کشور زندگى مى کردند، ولى در اثر تبلیغات مسموم در ادوار تاریخى و سمپاشى دشمنان شیعه و دورى از مراکز تبلیغى، ناآگاهانه نسبت به نخستین امام شیعیان (امام علی علیه السلام) که جد آنان نیز است، اعتقاد نداشتند.[۶]

در آغاز، محدوده فعالیت این تشکیلات منحصر به چند کشور عربى بود ولى بعد از آن، برنامه هاى مؤسسه گسترش یافت و کشورهاى دیگر آفریقایى، آسیایى، اروپاى غربى و کشور استرالیا را زیر پوشش قرار دادند. ارسال کتاب به نقاط مزبور آثار ژرفى بر تفکرات مردم آن سرزمین ها نسبت به تشیع و خاندان عصمت و طهارت گذاشت و صدها نفر را به تشیع معتقد ساخت.

مؤسسه «رابطه النشر الاسلامى» بعدها دو شعبه در بیروت (مرکز حکومت لبنان) و کویت افتتاح کرد. پس از به قدرت رسیدن حزب پوشالى و منحوس بعث در کشور عراق، مزاحمت هایى براى این تشکیلات آغاز گردید و دستور داده شد که به صورت اجبارى مکان مؤسسه تخلیه شود و سرانجام چند سال بعد ساختمان جدید و کلیه لوازم فرهنگى و کتاب هاى آن از سوى رژیم بعثى مصادره و براى گردانندگان آن تضییقاتى فراهم گردید.

بعد از هجرت آیت الله قزوینى به کشور کویت، فعالیت هاى شیعه مستقر در این سرزمین گسترش افزونترى یافت و تا چند سالى پس از اقامت ایشان در ایران، برنامه هاى آن مؤسسه با تحرک شایان توجهى استمرار داشت. طى این مدت حدود یک میلیون جلد کتاب با موضوعات اسلامى و دیدگاههاى شیعى براى علاقه مندان در حدود سى کشور ارسال گردید.

کم نیستند تعداد کسانى در کشورهاى عربى، شمال آفریقا و حتى اروپا که با مطالعه کتب ارسالى نسبت به اهل بیت علیهم السلام علاقه پیدا کرده و دل ها را از کینه اى که نسبت به عترت پیامبر و خصوصا حضرت فاطمه سلام الله علیها داشتند، خالى کردند. امواج تشیع گرایى که هم اکنون کشورهاى شمال آفریقا را دربرگرفته، هرگز بى تأثیر از فعالیت هاى آیت الله قزوینى نیست.[۷]

در حدود سال ۱۴۰۹ ه.ق ایشان تصمیم گرفت مرکزى به منظور پژوهش هاى گسترده و عمیق پیرامون تاریخ زندگانى اهل بیت علیهم السلام تأسیس کند و سرانجام در ماه ربیع الثانی سال ۱۴۱۰ ه.ق این مرکز با عنوان مؤسسه نشر علوم امام صادق علیه السلام به همت ایشان بنیان نهاده شد و خود با همکارى عده اى از دوستان فاضل و پژوهشگران حوزوى به تالیف کتابى در پیرامون امام صادق علیه السلام مبادرت کردند که حاصل این تلاش تدوین «موسوعة الامام الصادق» است.

ایشان تا واپسین روزهاى حیات دنیوى، با حضور در مؤسسه مزبور فعالیت‌هاى تحقیقاتى مربوط به دایرة المعارف مورد اشاره را انجام مى داد. این اثر که تاکنون هشت جلد از آن به چاپ رسیده، نزدیک به سى جلد خواهد شد که شرح زندگانى امام صادق علیه السلام از جنبه هاى گونان، احادیث ایشان، تألیفات شاگردان آن پیشواى پاک که املاى خود حضرت است و دهها موضوع دیگر را دربردارد.[۸]

سفر به مراکش برای تبلیغ تشیع:

زمانى بصیرت و آگاهى، ایشان را بر آن داشت تا براى رسانیدن پیام رهایى بخش تشیع به گوش جهانیان بار سفر بسته، مهاجرت کند و در کشورهاى دیگر پایگاهى براى مبارزه اعتقادى تشکیل دهد و کینه ها را از دل ها نسبت به خاندان پیامبر کاسته، بذرهاى عطوفت در دل ها بکارد. هدف از این سفرها، رساندن پیام دو حقیقت جدانشدنى از یکدیگر یعنى قرآن و عترت، به گوش هاى شنوا بود. در مراکش نیز اکثر مردم سنى مذهب هستند.[۹]

متأسفانه گروهى سادات علوى زندگى مى کنند که به تشیع به دیده نفرت مى نگرند. در این کشور اسلامى به استناد خبرى جعلى مبنى بر این که کشتى حضرت نوح علیه السلام در روز عاشورا بر ساحل نشست و توبه حضرت آدم علیه السلام در چنین روزى پذیرفته شد، به جاى مراسم سوگوارى براى حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، برنامه هاى جشن و سرور برپا مى گردید و صدها مجلس ازدواج به راه انداخته و شیرینى پخش مى کردند و در واقع این روز خونین عید رسمى و زمان شادى آنان گشته بود.

آیت الله قزوینى چون از برپایى چنین رسوم ناگوار آگاه شد، به منظور تحقیق و چاره جویى راهى مراکش گردید و ضمن دیدار با دانشمندان علوم دینى، سردبیران و صاحبان امتیاز نشریات و متفکران و اهالى شهرهاى گوناگون، با مطرح کردن این مسأله خواستار ریشه کنى این سنت مذموم شد، و سرانجام پس از چهار ماه تلاش هاى علمى و تبلیغات اصولى و تالیف و انتشار کتابى درباره حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، مجالس جشن و سرور در عاشوراى حسینى تبدیل به مجلس عزا و ماتم گردید و سنت پوسیده اى که امویان مؤسس آن بودند ریشه کن شد.[۱۰]

به علاوه چندین کتابخانه با کتب شیعى تأسیس شد تا اهل سنت به منابع دسترس داشته باشند. همچنین در این سفر، گروهى به مذهب تشیع مشرف شدند. تمامى این فعالیت ها با امکانات شخصى آیت الله قزوینى صورت مى گرفت و ایشان اظهار مى داشت اگر بودجه کافى و تجهیزات لازم در اختیار داشتم چنان در مراکش فعالیت مى کردم که فریاد فرح‌زا و ملکوتى «اشهد انّ علیا ولى الله» در اذان از رادیوی مراکش پخش شود. این سفر به قدرى مردم آن سامان را شیفته بیانات شیوا و اخلاق پرجاذبه اش کرده بود که با وجود اکثریت سنى، آنان اجازه نمى دادند آیت الله قزوینى به وطن خود بازگردد و اصرار داشتند براى همیشه در آن جا بماند.[۱۱]

مسافرت تبلیغی به استرالیا:

حدود سال ۱۳۹۶ ه.ق گروهى از شیعیان استرالیا نامه مبسوطى خطاب به آیت الله قزوینى نوشتند که در آن آمده بود: وضع شیعیان استرالیا بسیار اسف انگیز است و تشکیلاتى جز دو انجمن ضعیف در آن جا وجود ندارد. از مسجد و حسینیه خبرى نیست و درگذشتگان شیعه یا سوزانیده مى شوند یا بر طبق سنت مسیحیان در گورستان مسیحى ها دفن مى گردند و آنان در برابر امواج کفر و تفکرات ضد مذهبى بى دفاعند.

آیت الله قزوینى در سال ۱۳۹۸ از آن کشور دیدار کرد و در شهر «سیدنى»، (مرکز شیعیان) براى آموزش علوم اسلامى مدرسه، مسجد و یک باب غسالخانه تاسیس کرد و در شهر کانبرا (مرکز حکومت استرالیا) تشکیلاتى تحت عنوان «الجمعیة الاسلامیة الجعفریة» براى تشکیل شیعیان و انسجام بخشیدن به فعالیت هاى تبلیغى آنان تأسیس کرد.

همچنین طى بیش از یک ماه سخنرانى براى طبقات مختلف و گفتگو با آنان، حجاب را که تقریباً در میان زنان شیعه مفهومى نداشت، رواج داد و بسیارى از جوانان که در رفتار و اعمال خویش ارزش هاى دینى و باورهاى مذهبى را ترک کرده بودند به مذهب خویش بازگشته، انجام شعائر دینى و برنامه هاى مذهبى را مشى خویش قرار دادند.[۱۲]

آیت الله قزوینى براى پیگیرى برنامه هاى شیعیان استرالیا و تبلیغ و ارشاد در این منطقه، چهار مرتبه به کشور مزبور مسافرت نمود.[۱۳] همچنین ایشان از کشورهاى مصر، اندونزى، تایلند، ژاپن، پاکستان و هند دیدار داشته و هر کدام از این سفرها برکات و آثار مفیدى به دنبال داشته است.

افشای هویت رژیم بعثی:

آیت الله قزوینى به موازات پژوهش هاى کلامى و اعتقادى و پاسبانى از حریم ولایت و نیز تبلیغ، از راه تحقیق و تألیف و آگاه ساختن مسلمانان برخى کشورها براى ستیز با استبداد حاکم بر عراق، مبارزات گسترده اى را آغاز کرد زیرا به عقیده وى رژیم حاکم از دیرباز سعى در محو هویت مذهبى شهرهاى مقدس عراق از جمله کربلا داشت و براى رسیدن به این مقصد شوم از ترفندهاى گوناگون استفاده مى کرد.

آن دانشمند دلسوز از طریق سخنرانى هاى افشاگرانه رژیم حاکم بر عراق را افشا مى نمود و طى بیاناتى مردم را از تلاش هاى مذبوحانه آنان آگاه مى ساخت. نظر به تأثیر عمیق سخنان وى در روحیه مردم، دستگاه حکومتى معمولاً عکس‌العمل هاى شدیدى از خود بروز مى داد و یک بار در حال سخنرانى بر فراز منبر، او را دستگیر نمودند. از شعبان سال ۱۳۹۱ ه.ق، رهبرى مذهبى شهر مقدس کربلا به وى رسید و رژیم بعثى آن را امرى ناخوشایند تلقى مى کرد، زیرا سابقه مبارزاتى ایشان را مى دانستند. مدتى بعد نیروهاى امنیتى ایشان را دستگیر کردند و به زندان الشعبة الخامسة واقع در بغداد منتقل کردند و ایشان را به مدت ۱۱۴ روز تحت شکنجه هاى وحشیانه قرار دادند.

از آنجا که فعالیت هاى سیاسى-اجتماعى ایشان و دیگر علماى کربلا مانع بسیار بزرگى بر سر راه نقشه هاى پلید رژیم سفاک عراق در این شهر بود، در سال ۱۳۹۳ ه.ق تنى چند از شخصیت هاى مذهبى کربلا را دستگیر کردند. اما وقتى به منزل آیت الله قزوینى آمدند تا وى را به زندان ببرند، ایشان از دسترس آنان دور شده و فرصت چنین حرکتى را از عوامل رژیم گرفته بود. مدت هیجده ماه مأموران در تلاش بودند که آیت الله قزوینى را دستگیر کنند و نیز براى مدت نسبتا طولانى منزل ایشان در محاصره شدید بود و تمامى رفت و آمدها به شدت کنترل مى شد. پس از هیجده ماه، به دلیل شرایط سخت و محدودیت هایى که براى ایشان و خانواده اش ایجاد کرده بودند، در ماه شعبان سال ۱۳۹۴ ه.ق به همراه اهل خانه به طور شگفت انگیزى عراق را ترک گفته، وارد کشور کویت گردیدند. چند سال پس از آن، رژیم بعثى دستور مصادره اموال ایشان را صادر کرد و ضمن تصاحب منزل مسکونى و کلیه لوازم آن، تمامى کتب چاپى و مخلوط متعلق به کتابخانه غنى ایشان را نابود ساختند.

در این کتابخانه آثار خطى منحصر به فردى نظیر مجلدات سوم تا آخر کتاب کم نظیر «الامامة الکبرى والخلاقة العظمى» تألیف آیت الله سید محمدحسن قزوینى قدس سره نگاهدارى مى شد و به همین دلیل آیت الله قزوینى تا واپسین روزهاى حیات از نابود شدن تألیفات خطى و سایر مخطوطات ارزنده موجود در کتابخانه خویش به شدت اظهار ناراحتى مى کرد و بر این حادثه ناگوار تأسف مى خورد.

آرى او به موجب حق‌گویى و ایستادگى در برابر خودکامگی ها، بارها طعم تلخ زندان، تبعید و شکنجه را چشید و تا مرز شهادت پیش رفت و آخرین بار از سوى رژیم عراق به اعدام محکوم گردید و پس از ماه ها زندگى مخفى به یارى خداوند از عراق خارج شد و از آن جا به کویت و سپس به لبنان و ایران آمد.[۱۴] ایشان در سال ۱۳۹۳ ق به کویت وارد شد و مدت هفت سال به خدمات تبلیغى و فعالیت هاى تحقیقى مبادرت ورزید.[۱۵]

وفات

سرانجام آیت الله سید محمدکاظم قزوینى در ۱۳ جمادى الثانى ۱۴۱۵ قمری (۱۳۷۳ ه.ش) دار فانی را وداع گفت. بعد از مراسم تشییع باشکوه در صحن حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها)، پیکر آن انسان پاک نهاد در مقبره اى داخل حسینیه کربلایى ها به خاک سپرده مى شود.[۱۶]

او وصیت کرده بود که در زادگاهش (کربلا) دفن شود، اما با توجه به اینکه در آن زمان رژیم بعث عراق حکومت می کرد و انتقال جسد به آنجا ممکن نبود، پیکر وی به صورت امانت در شهر قم به خاک سپرده شد. از این رو در سال ۱۴۳۲ قمری، پیکر آن عالم ربانی به عراق -برای خاکسپاری در شهر کربلای معلا- منتقل گردید؛ در حالی که مشاهده شد پس از مدت ۱۷ سال از ارتحال، جسد مطهر آن مرحوم و نیز کفن وی کاملا سالم مانده و گویا تنها چند ساعت از خاکسپاری وی گذشته است.[۱۷]

پانویس

  1. گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازى، ج ۹، ص ۲۷۶ و نیز تراث کربلا، ص ۱۵۰.
  2. هدى الملة ان فدک نحلة، آیت الله سید محمدحسن قزوینى، مقدمه (تحت عنوان چهره اى از مؤلف).
  3. با استفاده از مقدمه على کرمى بر کتاب فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت به قلم آیت الله سید محمدکاظم قزوینى.
  4. صفحاتى...، ص ۱۰.
  5. چهار کتاب اخیر به دستور حضرت امام رضا علیه السلام و طى رؤیایى راستین تألیف شده است، ایشان در شب جمعه برابر ۱۷ ربیع ۱۴۰۲ ه.ق فردى را در عالم رؤیا دیدند که به ایشان گفت امام رضا علیه السلام مى فرمایند، چهار امام بعد از مرا هم بنویس. مرحوم قزوینى ماجراى این رؤیا را در مقدمه کتاب امام جواد علیه السلام از ولادت تا شهادت آورده است.
  6. اسلام و تعلیمات تربیتى، سید محمدکاظم قزوینى، مقدمه مترجم (ذکرالله احمدى)، ص ۱۳-۱۲.
  7. صفحاتى از زندگى، ص ۱۳.
  8. ر.ک: مقدمه کتاب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت، ترجمه دکتر على کرمى، ص ۲۶.
  9. سرزمین اسلام، از نگارنده، ص ۳۶۷.
  10. مقدمه دکتر حسین فریدونى بر کتاب فاطمه زهرا سلام الله علیها، قزوینى، ص ۱۵.
  11. از مقدمه ذکراللّه احمدى بر کتاب اسلام و تعلیمات تربیتى، سید محمد کاظمى قزوینى، ص ۱۱-۱۰.
  12. صفحاتى ز...، ص ۱۶.
  13. گنجینه دانشمندان، همان مجلد، همان صفحه.
  14. عاشورا غمبارترین روز تاریخ، مقدمه دکتر على رضا کرمى، ص ۴۵ اسلام و تعلیمات تربیتى، مقدمه مترجم، ص ۱۰. مقدمه دکتر فریدونى بر کتاب فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت مرحوم قزوینى، ص ۱۵. صفحاتى از زندگى آیت الله قزوینى، ص ۲۶-۲۴.
  15. اسلام و تعلیمات تربیتى، ص ۴۱ و ۴۳.
  16. صفحاتى از زندگى، ص ۲۹-۲۸ و نیز اطلاعیه هاى بازماندگان آن فقید سعید.
  17. آیت الله فالی می گوید: هفده سال پیش، پس از تشییع عظیم پیکر مطهر آیت الله سید محمدکاظم قزوینی در حسینیه کربلایی‌های مقیم قم، در محراب حسینیه دقیقاً زیر منبری که سال‌های سال عرض ارادت به اهل بیت می‌کردند به خاک سپرده شد. وی ادامه داد: روی سینه آن مرحوم کتاب فاطمةالزهرا من المهد الی اللحد را قرار داده بودند. پس از ۱۷ سال در پی توسعه حرم حضرت فاطمه معصومه، قبر ایشان نبش شد و مشاهده شد بدنشان تازه و کفن دست نخورده است.

منابع

آرشیو عکس و تصویر