سید عبدالکریم موسوی اردبیلی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله العظمی سید عبدالکریم موسوى اردبیلى (۱۳۰۴ - ۱۳۹۵ ش)، از مراجع و علمای مجاهد شیعه در دوران انقلاب اسلامی و از شاگردان علامه طباطبایی است. وی علاوه بر تدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم، اقدام به تأسیس مؤسسه اى به نام دانشگاه علوم انسانى مفید (دارالعلم) نمود. کتاب «جمال ابهى» (در ردّ بهائیت) از آثار اوست.

۲۲۰px
نام کامل سید عبدالکریم موسوى اردبیلى
زادروز ۱۳۰۴ شمسی
زادگاه اردبیل
وفات ۱۳۹۵ شمسی
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

سید احمد خوانساری، آیت الله خویی، آیت الله بروجردی، امام خمینى، علامه طباطبایی،...


آثار

الرسائل الفقهیه، جمال ابهى، فقه القصاص، فقه القضاء، مناسک حج،...


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


ولادت و کودکی

سید عبدالکریم موسوى اردبیلى، سیزدهم رجب ۱۳۴۴ هـ.ق، مقارن با سال‌روز میلاد امیرالمومنین علیه السلام (برابر با ۸ بهمن ۱۳۰۴ هـ.ش) در شهر اردبیل متولد شد. پدرش مرحوم سید عبدالرحیم که یک روحانى متعصب و به شدت مذهبى و مقید بود، مى خواست افراد خانواده را معتقد، عارف و عامل به مذهب تربیت نماید و در این خصوص بسیار اصرار مى ورزید. و مادرش، زنى پارسا مرحومه سیده خدیجه بود که در دو سالگى عبدالکریم در اثر بیمارى حصبه از دنیا رفت.

تحصیلات و استادان

موسوى اردبیلى تحصیلات خود را در سن شش سالگى با ورود به مکتب خانه آغاز کردند و قرآن کریم را فراگرفت. آن‌گاه کتاب‌هایى چون رساله عملیه، گلستان، تنبیه الغافلین، نصاب الصبیان، گلزار بهار، ابواب الجنان، مجالس المتقین، تاریخ معجم، دره نادرى، تاریخ وصاف، حساب فارسى و برخى کتب دیگر را نزد معلمان خود آموخت.

در سال ۱۳۱۸ هـ.ش فراگیرى دروس عربى را آغاز کرده و در سال ۱۳۱۹ هـ.ش به قصد ادامه تحصیل در دروس حوزوى، وارد مدرسه علمیه ملا ابراهیم در شهرستان اردبیل شد.

وی دروس جامع المقدمات، سیوطى، جامى، مطول، حاشیه ملا عبدالله، شمسیه، معالم و شرایع را تا سال ۱۳۲۲ هـ.ش در همان مدرسه به اتمام رساند. پس از ورود متفقین به ایران، مردم از آزار و اذیت دولت رهایى یافتند و در پى آن رغبت جوانان به دروس حوزوى افزایش یافت. لذا تعدادى طلبه جوان جهت تحصیل در دروس حوزوى وارد مدرسه ملا ابراهیم شدند. ورود این طلاب جوان و نشاط و جدیت آنان باعث گردید معظم‌له تدریس دروس مقدماتى علوم حوزوى یعنى صرف، نحو و منطق را آغاز نمایند. افزون بر آن در همان زمان به منظور جبران خلأ فرهنگى ناشى از بیست سال دیکتاتورى رضاخانى، اقدام به برپایى مجالس وعظ و خطابه و سخنرانى در شهرستان اردبیل و مناطق اطراف آن نیز نمودند.

هجرت به قم:

آیت الله موسوى اردبیلى در رمضان المبارک ۱۳۲۲ هـ.ش تصمیم گرفتند به شهر مقدس قم مهاجرت نموده تحصیلات عالیه را در آن شهر مقدس ادامه دهند و در یکى از حجرات مدرسه فیضیه رحل اقامت افکندند. مدت اقامت ایشان در شهر مقدس قم، سه سال و اندى به طول انجامید که در این مدت، لُمعتین، رسائل، مکاسب، کفایتین، مباحثى از درس خارج اصول و بحث‌هایى از تفسیر قرآن و فلسفه را فراگرفته و همزمان به تدریس معالم، لمعتین و قوانین مشغول شدند.

او در این مدت از محضر اساتید بزرگوارى استفاده برده و کسب دانش نمودند؛ از جمله مقدارى از مکاسب و جلد اول کفایه را نزد آیت الله سید محمدرضا گلپایگانى، بیع مکاسب و جلد دوم کفایه و شرح هدایه میبدى را نزد آیت الله سید احمد خوانساری، رسائل را نزد آیت الله شیخ مرتضى حائرى و آیت الله سلطانى، منظومه را نزد آیت الله میرزا مهدى مازندرانى و اسفار را نزد آیت الله سید محمدحسین طباطبائى قدس سرهم، به تحصیل پرداختند.

افزون بر این، معظم‌له هیچ‌گاه از ترویج معارف دین غفلت نکرده در ایام تبلیغ در مناطق مختلف ایران مجالس وعظ و خطابه تشکیل داده با سخنرانى هاى مذهبى خویش، شور و نشاط معنوى به جامعه تزریق مى کردند.

مهاجرت به نجف اشرف:

آیت الله موسوى اردبیلى در ۱۶ آبان ۱۳۲۴ هـ.ش، به اتفاق جمعی از فضلاى حوزه علمیه قم تصمیم گرفتند به نجف اشرف مهاجرت نمایند. ایشان با شور و شوق زائدالوصفى، در دروس اساتید بزرگ حوزه در آن روزگار حاضر شده ضمن خوشه‌چینى از خرمن آن بزرگان، با علاقه مفرطى به تحقیق و تفحص پیرامون مسائل علمى مطرح در دروس حوزوى پرداخته و قسمتى از دروس آن اساتید را نیز به رشته تحریر درآوردند.

آیت الله موسوى اردبیلى در مدت اقامت در نجف اشرف، در اصول فقه مباحث قطع و ظن، برائت و اشتغال و پاره اى از مباحث الفاظ و در فقه، اعداد صلاة و اوقات، قبله و لباس مصلى و مکان مصلى و خلل صلوة و شروط تا آخر مکاسب را نزد مرحوم آیت الله خوئى، بحث طهارة را تا آخر وضو نزد مرحوم آیت الله حکیم، مبحث اجتهاد و تقلید را نزد مرحوم آیت الله سید عبدالهادى شیرازى، اول کتاب بیع را نزد مرحوم آیت الله میلانى، بیع صبى را نزد مرحوم آیت الله العظمى شیخ محمدکاظم شیرازى، مقدارى از عروة را نزد مرحوم آیت الله شیخ محمدکاظم آل یاسین و در فلسفه از اول طبیعیات تا آخر منظومه را نزد مرحوم صدراى بادکوبى تحصیل نموده و همزمان دروس آیات عظام خوئى، میلانى و حکیم را نیز تقریر نمودند.

مدت اقامت معظم له در نجف اشرف هر چند نسبتاً کوتاه بود و تنها قریب دو سال و اندى به طول انجامید، اما همین مدت کوتاه به دلیل این که اساتید آن روزگار حوزه نجف از اعاظم فقه و اصول قرون اخیر شیعه بوده اند، از نظر علمى براى ایشان بسیار پرثمر و ارزشمند بوده و دقت‌ها و موشکافی‌هاى آن بزرگان در حوزه هاى فقه، اصول و فلسفه تاثیرات شگرفى در شخصیت علمى معظم‌له گذاشت.

آثار و تألیفات

  1. فقه القضاء، جلد ۱/۲؛
  2. فقه الحدود والتعزیرات، جلد ۱/۲/۳/۴؛
  3. فقه الدیات؛
  4. فقه القصاص؛
  5. فقه الشرکة والتأمین؛
  6. فقه المضاربة؛
    مناسک حج و عمره - یکی از آثار آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
  7. فقه الشهادات (تحت طبع)؛
  8. حاشیه بر خیارات مکاسب (مخطوط)؛
  9. یک دوره کامل اصول فقه (مخطوط)؛
  10. «تقریرات دروس آیات عظام حکیم و خوئى» در فقه و اصول (مخطوط)؛
  11. الرسائل الفقهیة (مشتمل بر بحث‌هاى: ربا، تلقیح مصنوعى، ذبیحه اهل کتاب...)، مخطوط؛
  12. مقالاتى در تفسیر قرآن؛
  13. اخلاق (تدریس در دانشگاه مفید)، مخطوط؛
  14. چهار جلد اقتصاد (مخطوط)؛
  15. یک دوره اقتصاد اسلامى بر اساس کتاب و سنت (مخطوط)؛
  16. جمال ابهى (در رد بهائیت
  17. رساله عملیه؛
  18. مناسک حج؛
  19. نهج الرشاد (رساله عملیه به زبان عربى)؛
  20. مناسک الحج، عربی؛
  21. استفتائات.

فعالیت‌های علمی و اجتماعی

آیت الله موسوى اردبیلى پس از بازگشت از عراق، در سال ۱۳۲۷ هـ.ش وارد قم شده در مدرسه فیضیه اقامت گزیدند. اشتغالات و حوادث مدت اقامت ایشان در قم عبارت است از:

۱- ادامه تحصیل و تدریس

مهمترین اشتغال معظم‌له در قم، ادامه تحصیل و تحقیق بود و علاوه بر حضور مستمر در دروس اساتید بزرگوار آن روزگار حوزه یعنى آیت الله بروجردى، سید محمد داماد و علامه طباطبائى، در دروس دیگرى مانند درس اخلاق حضرت امام خمینى رحمه الله و دروس فقه خصوصى مرحوم آیت الله العظمى گلپایگانى و مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضى حائرى و مرحوم آیت الله العظمى حاج سید احمد خونسارى شرکت مى کردند.

همچنین از اشتغالات اساسى ایشان در مدت اقامت در قم، تدریس رسائل، مکاسب، کفایه و منظومه به طلاب خوش فهم و کوشا بود که اغلب این جلسات به صورت عمومى برگزار مى شد. علاوه بر آن تعدادى درس خصوصى خارج فقه و اصول نیز براى برخى مشتاقان و علاقمندان توسط ایشان ارائه مى گشت.

۳- فعالیت قرآنى:

یکى دیگر از فعالیت‌هاى آیت الله موسوى اردبیلى، فعالیت‌هاى قرآنى و بحث تفسیر قرآن بود که دو روز در هفته با حضور برخى از فضلاء حوزه برگزار مى شد. این جلسه در تمام مدت اقامت ایشان در قم به طور منظم و مستمر ادامه داشت. معظم‌له جلسات قرآنى را در مدت اقامت خویش در اردبیل و تهران ادامه داد و اکنون نیز یکى از فعالیت‌هاى اصلى ایشان، قرآن‌ پژوهى و پرداختن به علوم قرآن و تفسیر آن مى باشد که حاصل این مطالعات، گاهى به صورت مقاله در نشریات مختلف منتشر مى شود.

۴- انتشار مجله:

در مدت حضور در قم، توسط ایشان و عده اى از فضلاء و روحانیون حوزه علمیه، براى نخستین بار مجله اى به نام مکتب اسلام در قم منتشر شد که با استقبال کم نظیرى روبرو گردید. معظم‌له که از بانیان این مجله بودند، مقالاتى در آن به رشته تحریر درآوردند که از آن جمله مى توان به سلسله بحث‌هاى «دین از نظر قرآن» و مقالاتى مانند «قرآن یا آفتابى که غروب ندارد» و «طوفان نوح» اشاره کرد.

۵- سفرهاى تبلیغى:

علیرغم فشارها و تضییقاتى که حکومت وقت براى روحانیون به خصوص روحانیانى که دغدغه سیاست نیز داشتند اعمال مى کرد، معظم‌له پرداختن به امور تبلیغى را از اشتغالات اساسى خویش بشمار مى آوردند و از این رو در ایام تعطیلى دروس حوزوى، ایشان جهت تبلیغ به نقاط مختلف کشور سفر مى کردند. هنوز هم در شهرهاى ارومیه، مشهد، بندر انزلى، درگز، همدان، اردبیل، بابل، بهشهر و... مؤمنانى خاطره شیرین سخنرانی‌‌هاى پرشور و پرجذبه ایشان را به خاطر دارند.

۶- فعالیت‌هاى علمى در اردبیل:

با اقامت حضرت آیت الله العظمى موسوى اردبیلى در اردبیل، جمعى از فضلاء و طلاب اردبیل که در قم مشغول تحصیل بودند، به اردبیل بازگشتند و نزد معظم‌له به فراگیرى سطوح عالى رسائل، مکاسب و کفایه پرداختند و پس از مدتى، ایشان تدریس خارج اصول و خارج فقه مکاسب و عروة را آغاز نمودند. علاوه بر تدریس، اداره حوزه علمیه، تجدید بنا یا تعمیر ساختمان‌هاى مدارس، تأمین کمک خرجى طلبه ها به شکل شهریه و مساعده و اعزام برخى از آنان جهت تبلیغ به روستاها و شهرها و رسیدگى به گرفتاری‌هاى آنان تا حد امکان، بر عهده ایشان بود.

۷- فعالیت اقتصادى:

امام موسى صدر، که از دوستان دیرین و دوران طلبگى حضرت آیت الله العظمى موسوى اردبیلى بود، در جنوب لبنان اقدام به تأسیس سازمانى جهت مبارزه با فقر و کمک به محرومین کرده بود. ایشان نیز با الهام از این کار، تصمیم به احداث کارخانه اى در شهرستان محروم اردبیل جهت مبارزه با فقر و کمک به فقرا گرفتند. پس از بررسى و تحقیق، اشخاصى جهت جمع آورى انفاقات و صدقات مستحبه تعیین شدند و مقرر شد مرکزى جهت آموزش صنایع دستى به تهیدستان و فروش محصول کار آنان به بازار و تخصیص درآمد حاصله به خودشان ایجاد شود. آغاز کار از جوراب بافى و تریکوبافى بود که ساختمانى جهت آن ایجاد گردید و خانواده هایى تحت پوشش قرار گرفتند. این مرکز در حال توسعه بود که رژیم شاه حساس شد و تصمیم گرفت که مانع این کار شود. رئیس وقت ساواک اردبیل گفته بود: «ما مى خواهیم این آخوندها را تحت کنترل درآوریم بلکه حذف کنیم، حال این‌ها به فکر افتاده اند کارى کنند که اگر بخواهیم با آنان برخورد کنیم، ناچار شویم با چند صد یا چند هزار نفر درگیر شویم. زحمت‌هاى فراوانى کشیده شده تا این‌ها از متن زندگى مردم کنار گذاشته شوند و اگر این کارها قوت بگیرد، این‌ها مجددا به متن زندگى مردم بازمى گردند. به هر قیمتى که شده باید جلوى این کار گرفته شود». به همین دلیل درست همان روزى که جهت بازدید مردم از مؤسسه و آشنایى با اهداف آن و کمک به توسعه و گسترش آن تعیین شده بود، مأمورین ساواک به مؤسسه هجوم آورده و آن را بستند. آیت الله موسوى اردبیلى نیز در خانه توقیف شدند و ساواک تهدید کرد که اشخاصى را که به این مؤسسه کمک کنند، دستگیر کرده و مورد آزار و اذیت قرار خواهد داد و بدین ترتیب مانع از فعالیت این مرکز شد.

۸- فعالیت‌هاى سیاسى:

افکار سیاسى معظم‌له ریشه در دوران صباوت و تربیت خانوادگى ایشان داشت. نگرش و دیدگاه سیاسى معظم‌له عمدتا در صحبت‌ها، سخنرانی‌ها و تبلیغ‌ها خود را نشان مى داد که از جمله آن‌ها مى توان به هفت سال سخنرانی‌هاى پرشور تبلیغى در شهرستان ارومیه اشاره کرد. از تاریخ ۱۳۳۹ هـ.ش که ایشان در اردبیل ساکن شدند، مبارزات سیاسى جزء لاینفک فعالیت‌هاى معظم‌له شد و به همین سبب دائما از جانب دستگاه، تحت تعقیب قرار مى گرفتند. رژیم پهلوى نسبت به همه فعالیت‌هاى ایشان مانند منبر، تبلیغ، سخنرانى، تدریس، رفت و آمد معمولى، مهمانی‌ها و نامه ها حساس بود و آن‌ها را کنترل مى کرد. حتى وقتى که مدرسه مى ساختند و یا براى محرومین فعالیت مى کردند، نه تنها خود ایشان مورد تعقیب قرار مى گرفتند بلکه طلبه هایى که در مدرسه زیر نظر ایشان تحصیل مى کردند نیز، از جلب و تبعید و شکنجه در امان نبودند.

یکى از موارد درگیرى علنى ایشان با رژیم، در جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل رخ داد. در آن زمان تمامى دستگاه‌هاى تبلیغى رژیم، از اسرائیل طرفدارى مى کردند و به نفع اسرائیل و علیه اعراب خبر منتشر مى نمودند. ایشان در منبر شدیدا به نفع اعراب و مسلمین موضع‌گیرى کردند که در پى آن رژیم تصمیم گرفت که ایشان را دستگیر نموده به تبریز تبعید کند. در پى این حادثه، علماء و ائمه جماعت اردبیل متحد شدند و همه به مسجد ایشان رفته و اعلام کردند که اگر رژیم به دستگیرى و تبعید معظم‌له اقدام نماید، تمامى مساجد را تعطیل کرده و از شهر خارج خواهند شد. رژیم پهلوى که با مقاومت روحانیون مواجه شد و از عواقب کار نگران بود، از دستگیرى ایشان منصرف گردید.

مورد دیگر شایان ذکر در جریان تصویب کاپیتولاسیون بود که معظم‌له به آگاه‌سازى پرداخته و در نتیجه مردم به نشانه اعتراض تصمیم به تعطیل کردن بازار گرفتند ولى عوامل رژیم دست به کار شده و با تهدید مانع از تعطیلى بازار شده و ایشان را تحت تعقیب قرار دادند. این آزار و اذیت‌ها به حدى بود که ایشان به ناچار تصمیم گرفتند اردبیل را ترک گفته و به محل دیگرى مهاجرت نمایند.

۹- مقابله با بهائیت:

شهرستان اردبیل از سابق به دلایلی مورد علاقه بهائی‌ها بوده است و مبلغین بهائى، رفت و آمد زیادى به آن شهر داشته اند. بیشتر مخاطبان این مبلغین، جوانان و دانش آموزان بودند و برخى از آنان که به این محافل رفت و آمد مى کردند، با مراجعه به آیت الله موسوى اردبیلى، مطالبى را که شنیده بودند به ایشان بازگو مى کردند و خواهان پاسخ مناسب بودند. راهنمایى ایشان این بود که سخنان و دلایل آنان را بشنوند، ولى پاسخ نگویند بلکه پاسخ را به وقت دیگرى موکول نمایند. آنان نیز مطالب فراوانى را یادداشت کرده و پاسخ مناسب را از ایشان دریافت مى کردند.

براى این که مطالب مورد استناد جهت تنظیم پاسخ‌ها، دقیق و اصیل باشد چاره اى جز مراجعه به منابع اصلى خود بهائیت نبود و این امر با توجه به این که بهائیان کتابخانه اى در اردبیل داشتند، توسط فردى به نام انصارى که خود از زمره بهائیان بود، میسر گردید. مجموع این پرسش و پاسخ‌ها و یادداشت‌هاى مفصل در مورد بهائیت، در نهایت منجر به تألیف کتابى به نام «جمال ابهى» توسط معظم‌له گردید که ده‌هزار نسخه از آن چاپ و منتشر گردید و اینک نایاب است. مرحوم امام موسى صدر این کتاب را دیده و دستور ترجمه آن را به زبان عربى داده بود ولى فرصت انجام آن را نیافت.

۱۰- اقامت و فعالیت در تهران:

حضرت آیت الله العظمى موسوى اردبیلى در تابستان ۱۳۴۷ هـ.ش وارد تهران شدند و پس از چند روزى، مقدمات لازم جهت اقامه نماز جماعت توسط معظم‌له در مسجد امیرالمومنین علیه السلام واقع در خیابان نصرت فراهم شد. پس از اقامت در تهران، گذشته از اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانى در مسجد نصرت تدریس خارج فقه (کتاب خمس) و جلد اول اسفار را براى برخى طلاب جوان و مستعد، آغاز نمودند و علاوه بر آن، حلقه بحث فلسفى را نیز با برخى از دوستان هم‌فکر خویش تشکیل دادند و پس از چند صباحى با همکارى و همفکرى بعضى از دوستان دیگر مانند آیت الله شهید بهشتى، آیت الله شهید مطهرى، حجةالاسلام شهید مفتح و برخى دیگر تحقیق در علوم قرآن را به صورتى جدى آغاز نمودند.

با توجه به تفکرات الحادى که در آن زمان در ایران شایع و رایج بود، ضرورت تأسیس مرکزى جهت برگزارى جلسات سخنرانى، کلاس‌هاى تبیین و بررسى معارف دینى و مسائل عقیدتى و فرهنگى، روز به روز بیشتر احساس مى شد. به همین منظور، مسجد و کانون توحید توسط ایشان در خیابان پرچم احداث گردید که کلاس‌هاى متعددى توسط سخنرانان و متفکران مذهبى ایران در آن جا برگزار شد.

به علاوه، در راستاى همین اهداف، مدارس راهنمایى و دبیرستان مفید را نیز در تهران احداث فرمودند که هنوز هم تمام این مراکز به فعالیت خود ادامه مى دهند. همه این مراکز تحت پوشش موسسه اى به نام موسسه خیریه مکتب امیرالمؤمنین علیه السلام قرار داشت که شرح آن در قسمت بعد خواهد آمد. این فعالیت‌ها تا ۱۳۵۷ هـ.ش ادامه داشت. در این سال مبارزات ملت مسلمان ایران شکل حادترى به خود گرفت. حضرت آیت الله العظمى موسوى اردبیلى که یکى از نزدیکان حضرت امام و از ارکان انقلاب اسلامى محسوب مى شد، در تمامى صحنه هاى سیاسى در قبل از انقلاب و در دهه نخست انقلاب نقش اساسى ایفا نمودند.

۱۱- فعالیت‌هاى علمى و فرهنگى پس از انقلاب:

در طى یازده سال اول انقلاب، اشتغالات علمى و فرهنگى معظم‌له روند و وضع دیگرى پیدا کرد. از جمله اشتغالات جدید ایشان، تدوین قوانین کیفرى، جزائى و حقوقى دادگسترى و انطباق آن‌ها با موازین شرع و فقه اسلامى بود. با توجه به این که پاره اى از قوانین موضوعه قبل از انقلاب به ویژه قانون مجازات عمومى برگرفته از قوانین اروپائى بود، چنین کار گسترده و وسیعى نیازمند صرف وقت فراوانى بود. براى این منظور کمیسیونى از فقهاء و حقوق دانان تشکیل شد و با همکارى دوستان متفکر و اندیشمند، این مهم به انجام رسید و در نهایت قوانین جدید به صورت مدون و منقح و مطابق با شرع، تنظیم و ارائه گردید. بدیهى است این امر حسب ضرورت و به منظور تدوین قوانین و مقررات منطبق با شرع صورت گرفت و این هرگز بدان معنى نیست که آن قانون از جامعیت و کمال برخوردار بوده و فاقد هر گونه نقصانى است بلکه ممکن است نیازمند بازنگرى مجدد باشد.

از طرف دیگر گاهى مسائلى در محاکم پیش مى آمد که در قوانین مدونه پیش بینى نشده بود و قاضى نیز نمى توانست، حکم مسئله را از قوانین موجود استخراج نماید. وانگهى اصل ۱۶۷ قانون اساسى، قاضى را موظف نموده است که کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیافت، با استناد به منابع معتبر اسلامى یا فتاوى معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و بدیهى است تمامى قضات به آسانى از عهده این مهم برنمى آیند، خصوصا در مسائل مستحدثه و نوپیدا که در متون و منابع معتبر فقهى نیز حکم روشنى پیرامون آن‌ها وجود ندارد. در چنین مواردى راهنمائى و استخراج احکام شرعى مسائل مستحدثه قضائى، از دیگر اشتغالات مهم ایشان بود.

فعالیت علمى دیگر ایشان، بحث و بررسى علمى و فقهى، پیرامون مسائل مهم اقتصادى از قبیل امور بانکى و پولى، معاملات جارى کشور، نظام اقتصادى حاکم بر آن و... بود که به شدت مورد نیاز جمهورى نوپاى اسلامى بود و قبل از آن هیچ کار گسترده اجرائى در زمینه آن انجام نگرفته بود. در این مسیر مطالعات گسترده اى در خصوص نظام اقتصاد آزاد و اقتصاد سوسیالیستى و مقایسه آن‌ها با نظام اقتصاد اسلامى توسط معظم له صورت گرفت و نتایج آن‌ها مکتوب شده است.

ایشان پس از رحلت امام خمینى و اقامت مجدد در شهر مقدس قم، آغاز به تدریس خارج فقه و اصول نمودند که در این مدت (تا سال ۱۳۷۹ هـ.ش) یک دوره خارج اصول و نیز یک دوره فقه جزائى اسلام شامل قضاء، حدود، قصاص، دیات و شهادات را تدریس نموده و آن‌ها را به رشته تحریر درآورده اند که تاکنون کتاب‌هاى فقه القضاء، فقه الحدود و التعزیرات، فقه الدیات و فقه القصاص منتشر شده و کتاب فقه الشهادات آماده طبع مى باشد. همچنین در این مدت در ایام تعطیل حوزه علمیه قم، اقدام به تدریس کتاب شرکت و مباحث اجتهاد و تقلید و بیمه فرمودند که از آن میان کتاب فقه الشرکة و کتاب التأمین در یک جلد به طبع رسیده است.

۱۲- تأسیس و اداره دانشگاه (دارالعلم) مفید:

آیت الله موسوى اردبیلى، از دورانى که در قم مشغول تحصیل بودند، مانند هر طلبه و محصل درد آشنایى در مورد نواقص حوزه مى اندیشیدند و آرزو داشتند روزى فرابرسد که این نواقص از حوزه برطرف بشود. براى حل این مشکلات و نواقص و رفع آن‌ها، هنگامى که ایشان تصمیم به اقامت مجدد در قم گرفتند، اقدام به تأسیس مؤسسه اى به نام دانشگاه علوم انسانى (دارالعلم) مفید نمودند. هدف از تأسیس این دانشگاه این است که علوم مورد نظر اسلام، یعنى علوم انسانى در آن‌جا تدریس شود و نظرات اسلام نیز در ردیف نظرات سایر مکاتب مورد بحث و بررسى قرار گیرد. در حال حاضر رشته هاى حقوق، اقتصاد، فلسفه، علوم سیاسى و علوم قرآن در این مؤسسه در سطح کارشناسى و کارشناسى ارشد تدریس مى گردد.

وفات

مرحوم آیت الله موسوى اردبیلى سرانجام در ۳ آذر ۱۳۹۵ به‌ علت عارضهٔ قلبی، در ۹۰ سالگی درگذشت. پیکر ایشان در قم تشییع و در حرم حضرت معصومه علیها السلام در کنار قبر علامه طباطبایی مدفون شد.

منابع

آرشیو عکس و تصویر