سید حسن انگجی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله سید حسن حسینی انگجی (۱۳۱۴ - ۱۴۰۱ ق) فرزند سید ابوالحسن انگجی، از فقها و روحانیون مجاهد شیعه معاصر و از شاگردان میرزا صادق آقا تبریزی است. او یکی از رهبران قیام مردم تبریز بود و همواره در راه احیای ارزش‌های اسلامی ‌‌و برپایی حکومت اسلامی تلاش نمود و سال‌ها برای زدودن بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌های رژیم پهلوی مبارزه کرد.

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
۲۳۰px
نام کامل سید حسن حسینی انگجی
زادروز ۱۳۱۴ قمری
زادگاه تبریز
وفات ۱۴۰۱ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

Line.png

اساتید

میرزا صادق آقا تبریزی، میرزا ابوالحسن انگجی، شیخ عبدالکریم حائری، سید محمد حجت کوه‌کمری،...

شاگردان

مرتضی مطهری، میرزا محسن کوچه باغی،...

آثار

الانصف فی ترک الاَنصاف،...

ولادت

سید حسن حسینی انگجی، فرزند آیت الله میرزا ابوالحسن حسینی انگجی (مبارز و مجاهد معروف دوره مشروطیت)، در سال ۱۳۱۴ قمری (۱۲۷۵ ش) در محله انگجِ شهر تبریز چشم به جهان گشود.[۱]

تحصیل و استادان

سید حسن، دروس آغازین علوم حوزوی را در شهر تبریز از محضر استادان وقت فراگرفت. وی سطوح عالی را از مکتب دو استاد مسلم حوزه علمیه تبریز، علامه مجاهد میرزا صادق آقا تبریزی (۱۳۵۱-۱۲۷۴ ق) و فقیه نستوه میرزا ابوالحسن انگجی (پدر بزرگوارش)، استفاده نمود و از دریای مواج علم و دانش آن‌ها بهره‌ها برد.[۲]

آیت الله انگجی پس از پشت سر نهادن سطوح عالی، برای تکمیل معلومات خود، در جوانی به شهر مقدس قم رفت و در آن جا فقه، اصول، رجال، حدیث، فلسفه، عرفان و تفسیر را نیک آموخت و در جلسات درسی دو استاد بزرگ حوزه علمیه قم، آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ ق) و آیت الله سید محمد حجت کوه‌کمری (۱۳۷۲-۱۳۱۰ ق)، سال‌ها بهره‌ها برد.[۳]

سید حسن بعد از تحصیل علوم و تحکیم پایه‌های علمی ‌‌خویش به تبریز بازگشت. مراجعت وی به زادگاهش مصادف با دوران مرجعیت پدر گرامی‌‌اش و قیام علمای تبریز علیه رضاخان بود.

تدریس و شاگردان

سید حسن انگجی به سبب استعداد و نبوغ سرشاری که داشت، در کنار تحصیل شروع به تدریس نمود و کتاب‌های سطح را چند دوره تدریس کرد. از جمله کسانی که در شهر قم از دروس وی استفاده کرد، آیت الله شهید مرتضی مطهری است.[۴]

وی بعد از بازگشت به تبریز درس‌های خود را در مدرسه طالبیه و مسجد جامع آغاز نمود که جمعی از طلاب علوم اسلامی‌‌ در آن شرکت می‌‌کردند. کلاس درس او از شور و حال خاصی برخوردار بود. هرگاه یکی از شاگردانش اشکالی مطرح می‌‌کرد، به سخنان او گوش فرامی‌‌داد و آن گاه درصدد رفع اشکال او برمی‌‌آمد و آن را با بیانی سهل و آسان جواب می‌‌داد. از جمله عالمان دیگری که از محضر نورانی وی استفاده برد و به دریافت اجازه نقل روایت از ایشان موفق شد، آیت الله میرزا محسن کوچه باغی است.[۵]

آیت الله انگجی در کنار فعالیت‌های علمی‌‌ و پژوهشی، به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع تبریز (جمعه مسجدی) و ایراد سخنرانی در مناسبت‌های مختف، مشغول شد.[۶]

از آیت الله انگجی اثری به نام «الانصف فی ترک الاَنصاف»[۷] به جای مانده است.

خصوصیات اخلاقی

آیت الله سید حسن انگجی مجسمه وقار و متانت بود. با مردم به نیکویی و با حُجب و حیا سخن می‌‌گفت. خوش‌برخورد و خوش‌مشرب بود. در مجالس عمومی ‌‌ظاهر می‌‌شد و کمتر حرف می‌‌زد. آهسته قدم برمی‌‌داشت. به همه تواضع می‌‌کرد و ادب و احترام را درباره همه مراعات می‌‌نمود.

خانه‌اش پناهگاه مبارزان و مجاهدان بود. بیشتر جلسه‌های سرّی انقلابیون در خانه او تشکیل می‌‌شد و جلوتر از همه، اعلامیه‌ها و اطلاعیه‌های علیه رژیم شاه را امضا می‌‌نمود.

به همه علما و مراجع عظام تقلید فوق‌العاده احترام می‌‌گذاشت و بیشتر از همه به حضرت امام خمینی و آیت الله شهید قاضی طباطبایی عشق می‌‌ورزید و در طول سال‌ها، تبعید و مبارزه آنان، غمخوار و همدل آن‌ها بود.[۸]

فعالیتهای اجتماعی و سیاسی

آیت الله انگجی از جوانی شاهد مبارزات پدرش (میرزا ابوالحسن انگجی) علیه رضاخان قلدر بود. در جریان تبعید پدر و سایر علما به کردستان و سنندج، به همراه پدر بزرگوارش بود. بنابراین مبارزه علیه بی‌دینی و فحشا، از جوانی در روح و جان او نقش بسته بود و همواره در برپاداشتن حکومت اسلامی، از هیچ کوششی دریغ نمی‌‌ورزید. او پانزده سال به طور مداوم علیه رژیم ستم شاهی پهلوی مبارزه نمود و یکی از سران و رهبران نهضت انقلاب اسلامی ‌‌در آذربایجان و تبریز شمرده می‌‌شد. در این مقال به گوشه‌هایی از مبارزات ایشان اشاره می‌‌گردد:

انجمن‌های ایالتی و ولایتی:

با تصویب طرح انجمن‌های ایالتی و ولایتی، علمای شهرهای قم، تهران، مشهد و تبریز با اعتراض به دولت وقت، خواستار الغای تصویب نامه مذکور شدند. وی در کنار علمای مبارز و جامعه روحانیت تبریز با صدور اعلامیه‌ای تصویب لایحه یاد شده را محکوم نمود.[۹]

قیام ۲۹ بهمن تبریز:

با نزدیک شدن چهلم شهدای نوزده دی قم، آیت الله انگجی در کنار آیت الله قاضی طباطبایی با انتشار بیانیه‌ای، مردم آذربایجان را به شرکت در مراسم یادبود روز ۲۹ بهمن دعوت کرد.[۱۰] در روز مقرر مردم با در بسته مسجد میرزا یوسف آقا «قزلی» مواجه شدند و اهانتی که یکی از مزدوران رژیم پهلوی به مسجد کرد[۱۱] موجب شدت یافتن خشم و کینه مردم شد و دست به تظاهرات زدند. در این حرکت عمومی، سیزده نفر به دست عمال رژیم شاه به شهادت رسیدند. در تاریخ اول اسفند ۱۳۵۶ ش. هیئتی جهت بررسی حوادث تبریز به آن شهر گسیل گردید. آیت الله انگجی همراه با شانزده نفر از علمای تبریز ضمن اعلام رأی و نظر جامعه روحانیت تبریز درباره حوادث ۲۹ بهمن، خواستار استقلال کشور و پیروی از مراجع تقلید شیعه شدند.[۱۲]

امضای خلع شاه:

آیت الله بنی فضل از استادان حوزه علمیه قم، در مورد امضای اعلامیه خلع شاه از سلطنت می‌‌گوید: با این که در آن روز عده‌ای بودند در تبریز، لکن در بین آن عده، تنها سه نفر آن اعلامیه را از تبریز امضاء کردند: مرحوم آیت الله قاضی طباطبایی، آیت الله سید حسن انگجی و برادرش آیت الله سید محمدعلی انگجی، این سه نفر اعلامیه خلع شاه از سلطنت را امضا کردند و دیگران جرأت نکردند.[۱۳]

حجةالاسلام والمسلمین سید اسماعیل موسوی اصل هم می‌‌گوید: استاندار تبریز از آیت الله انگجی خواست نامه‌ای که مبنی بر رضایت علما از شاه باشد، امضا کند؛ ولی آیت الله انگجی قبول نکرده و به استاندار فرموده بود: نامه را اول ببرید آیت الله قاضی طباطبایی امضاء بفرمایند. به این ترتیب سایر علما نیز امضا نکردند. استاندار با اصرار از آیت الله انگجی خواسته بود شما امضا کنید؛ بعداً موافقت آقای قاضی را نیز جلب می‌‌کنیم. باز علما قبول نکرده بودند.[۱۴]

تلگراف به سفارت عراق:

بر اثر فشارهای رژیم پهلوی، منزل حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف به محاصره نیروهای امنیتی دولت عراق درآمد.[۱۵] عالمان شهرهای مختلف اسلامی، ضمن مخالفت با این عمل گستاخانه، با صدور اعلامیه‌ای آن را محکوم کردند؛ از جمله آیت الله سید حسن انگجی با دوست وفادار خویش، شهید قاضی طباطبایی با ارسال تلگراف شدید اللحنی به سفارت عراق در تهران اقدام نیروهای امنیتی عراق را تقبیح کردند. متن اعلامیه چنین است: بدین وسیله، انزجار و تنفر خودمان را از عمل ناهنجار دولت عراق، (در) رفتار با مرجع تقلید شیعیان جهان حضرت آیت الله العظمی ‌‌امام خمینی دام ظله (اعلام می‌‌داریم). آیا این است معنی مهمان نوازی؟ اعلام می‌‌کنیم اگر مویی از سر مرجع اعلای شیعه کم شود، دولت عراق را مقصر شناخته و آن چه وظیفه شرعی خودمان می‌‌دانیم، عملی خواهیم کرد.[۱۶]

تلگراف به رئیس جمهور فرانسه:

در پی مهاجرت امام خمینی به پاریس، آیت الله انگجی به همراه آیت الله قاضی طباطبایی، تلگرافی به رئیس جمهور فرانسه مخابره کردند. در بخشی از این تلگراف آمده است: ...تمامی ‌‌مسلمان‌ها، مخصوصاً ملت ایران به ویژه علمای اعلام آذربایجان انتظار دارند حضرت رئیس جمهور و دولت فرانسه مقدم شریف آن شخصیت بارز علمی‌‌ و یگانه زعیم اسلامی‌‌ را گرامی‌‌ داشته و کمال مراقبت درباره حفاظت و امنیت شخصی و نهایت احترام لایق مقام شامخ معظم له مبذول فرمایند.[۱۷]

اعلام عزای عمومی:

اربعین شهیدان میدان ژاله تهران همزمان با اولین سالگرد شهادت آیت الله آقا سید مصطفی خمینی بود. آیت الله انگجی و آیت الله قاضی طباطبایی، به منظور تجلیل از مقام شهیدان و ابراز همدردی با خانواده‌های آنان، ۲۴ مهرماه ۱۳۵۷ ش. را عزای عمومی‌‌ اعلام کرد. در قسمتی از این پیام آمده است: به مناسبت فرارسیدن روز چهلم شهدای ژاله تهران که جمعی از برادران و خواهران مسلمان ما به خاک و خون کشیده شدند و بی‌گناه جان سپردند و اطفال صغیر و نوباوگان برادران دینی ما بی‌پدر و مادر مانده و یتیم شدند، اوضاع و احوال وحشیانه‌ای رخ داد که روح لشکر جرار مغول را سفید کرد. آیا حمله با رگبار مسلسل به مردم بی‌اسلحه و زبانِ بی‌دفاع قباحت ندارد؟ کشتار اطفال خردسال از روش انسانی دور نیست؟... نظر به حوادث مؤلمه ژاله و فرارسیدن سالروز فقدان عظیم و مرموز مرحوم آیت الله حاج آقا خمینی... و برای بزرگداشت آن قربانیان از دست رفته و اعتراض به رفتار ناهنجار و تضییقات به رهبر عالی‌قدر اسلامی، روز دوشنبه سیزده ذی القعده ۱۳۹۸ برابر با (۲۴ مهرماه ۵۷) روز عزا اعلام می‌‌شود.[۱۸]

حمایت از آیت الله شهید مدنی:

در پی حمایت روحانیت از تظاهرات گسترده مردم تبریز در محرم سال ۱۳۵۷ ش. و اعتصاب کارکنان و کارمندان صنعت نفت و تحصن دانشگاهیان آن شهر در دانشگاه تبریز، اداره ساواک، آیت الله سید اسدالله مدنی را دستگیر و از تبریز تبعید نمود. آیت الله انگجی و آیت الله قاضی طباطبایی در تاریخ ۵۷/۹/۲۴ با انتشار اطلاعیه‌ای تبعید آن عالم بزرگوار را محکوم و از تظاهرات میلیونی مردم تشکر و سپاسگزاری کردند. در بخشی از آن اطلاعیه چنین آمده است: ...این روز ما که خطه آذربایجان، همچون تهران و دیگر شهرهای ایران به خون مقدس فرزندن اسلام و قرآن رنگین شده است، با کمال تأسف اطلاع حاصل شد که به وسیله عمال حکومت غیرشرعی و غیرقانونی، اقدام جنایتکارانه دیگری در تبریز صورت گرفت و ضمن آن شخصیت اسلامی، عالم ربانی، حضرت آیت الله مجاهد، آقای حاج سید اسدالله مدنی دامت برکاته دستگیر و برخلاف همه موازین از تبریز اخراج گردید. ما این گونه اقدامات ضددینی و ضدانسانی را که هر لحظه از طرف حکومت طاغوتی به دست مزدورانش انجام می‌‌گیرد، محکوم می‌‌کنیم... و ملت را تا برقراری حکومت اسلامی، به مقاومت و پایداری توصیه می‌‌کنیم.[۱۹]

جلوگیری از تشویش اذهان:

در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، عوامل رژیم شاه هر روز اسامی ‌‌برخی افراد را در جاهای پرعبور و مرور نصب و مطالبی را منتشر می‌‌کردند که دال بر خائن بودن بعضی افراد و تشویق مردم به تخریب و سوزاندن اموال عمومی، بدرفتاری با اقلیت‌های مذهبی و تهدید خانواده‌های مأموران دولتی بود. آیت الله انگجی و آیت الله قاضی طباطبایی، برای جلوگیری از انحراف مبارزات و خنثی نمودن تبلیغات سوء، در هیجدهم دی ماه ۱۳۵۷ ش. اعلامیه‌ای صادر کردند. در فرازهایی از آن اعلامیه چنین آمده است: جان و مال افراد در شرع اسلام مصون است؛ مخصوصاً در این لحظات که معدودی با تعرض به جان و مال کارمندان و کارکنان جزء رژیم، اعم از لشکری و کشوری، می‌‌خواهند آنان را نومیدانه در برابر نهضت مقدس تحریک کنند. در اجتماعات و تظاهرات عمومی‌ ‌آتش سوزی و تخریب اماکن مردم شرعاً خلاف و محکوم است. کلیه آقایان علما و حجج الاسلام محلات و جوان‌ها در محل سکونت خود موظفند جان و مال کلیه افراد محل را تحت حفاظت خود قرار دهند و مصونیت اسلامی ‌‌را در مورد تمام افراد محل، مخصوصاً خانواده اقلیت‌های مذهبی، کاملاً رعایت نمایند.[۲۰]

آیت الله انگجی در اسناد ساواک:

از بدو نهضت اسلامی، اداره ساواک برخی از چهره‌های شاخص انقلابی را زیر نظر داشت و حرکت‌ها و فعالیت‌های آن‌ها را به مرکز اطلاع می‌‌داد. در اسنادی که از ساواک به جای مانده و پس از انقلاب به چاپ رسیده، به بخش هایی از مبارزات آیت الله انگجی اشاره گردیده است.[۲۱]

وفات

سرانجام این عالم مجاهد و فقیه وارسته، پس از ۸۸ سال عمر بابرکت، در چهارده ماه صفر سال ۱۴۰۱ ق. دعوت حق را لبیک گفت و به سرای جاوید پرکشید و پیکر پاکش در جوار مرقد ملکوتی حضرت معصومه سلام الله علیها در مسجد طباطبایی، در ورودی مسجد بالاسر به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. در کتاب‌های گنجینه دانشمندان و نامداران تاریخ، ولادت وی ۱۳۱۳ ق. ذکر گردیده است.
  2. نامداران تاریخ، عمران علیزاده، ج ۲، ص ۲۹۸.
  3. آشنای جانان، خطی.
  4. گلشن ابرار، ج ۲، ص ۸۰۰.
  5. مجموعه مقالات و گفتارها: ویژه‌نامه شعبان، آیت الله انگجی، ص ۱۵۶.
  6. نامداران تاریخ، ج ۲، ص ۲۹۸.
  7. این کتاب در ۲۷ ماه رمضان ۱۳۸۰ ق در تبریز به چاپ رسید.
  8. همان؛ نامداران تاریخ، ج ۲، ص ۲۹۸.
  9. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ص ۲۴ و ۴۷.
  10. قاضی طباطبایی؛ قلّه شجاعت و ایثار، محمد ابراهیم‌نژاد، ص ۹۴.
  11. مقصود حق شناس، رئیس کلانتری ۶، با تشبیه مسجد به طویله مردم را خشمگین کرد و مردم دست به تظاهرات زدند.
  12. حماسه ۲۹ بهمن تبریز، به کوشش علی شیرخانی، ص ۱۹۳.
  13. تنهایی و پایداری، ص ۷۶-۷۷.
  14. تنهایی و پایداری، ص ۱۲۶-۱۲۷.
  15. هفت هزار روز تاریخ انقلاب اسلامی، غلامرضا کرباسی، ج ۲، ص ۹۴۳.
  16. زندگی و مبارزات شهید آیت الله قاضی طباطبایی، رحیم نیکبخت و صمد اسماعیل‌زاده، ص ۳۰۵-۳۰۶.
  17. جلوه محراب، ص ۴۹۳؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۲، ص ۳۸۳.
  18. اسناد انقلاب اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۶.
  19. جلوه محراب، ص ۵۳۵.
  20. زندگی و مبارزات شهید آیت الله قاضی طباطبایی، ص ۳۲۶.
  21. جلوه محراب، ص ۴۳۵.

منابع

آرشیو عکس و تصویر