جعفر بن محمد اشعری قمی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«جعفر بن محمد اشعری قمی» از راویان و محدثان مشهور شیعه در قرن سوم هجری است. او در عصر امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری (علیهم‌السلام) زیست می‌کرده است. احمد بن محمد بن عیسى، ابراهیم بن هاشم قمى و محمد بن خالد برقى، از شاگردان او هستند.

نام کامل جعفر بن محمد اشعری قمی
زادگاه قم
وفات قرن سوم قمری

Line.png

اساتید

عبدالله بن میمون قداح، محمد بن عبیدالله اشعرى، فتح بن یزید، ابو یحیى واسطى، محمد بن سلیمان دیلمى، محمد بن عیسى قمى، ابو یحیى واسطى،...

شاگردان

احمد بن محمد بن عیسى، ابراهیم بن هاشم قمى و محمد بن خالد برقى، محمد بن احمد بن یحیى، محمد بن حسن صفار،...


نام و ولادت

جعفر بن محمد اشعرى در خاندان سرافراز و بلندمرتبه اشعرى زاده شد و چون در شهر قم چشم به جهان گشود و در همانجا رشد علمى خود را آغاز کرده، قمى هم به او مى گویند.[۱]

در آثار و روایات شیعه، نام این محدث عالی‌قدر به عنوان جعفر بن محمد القمى و گاهى به نام جعفر بن محمد الاشعرى و یا تحت عنوان جعفر بن محمد بن عبیدالله اشعرى مطرح گردیده که این هر سه، اشاره به این محدث بزرگوار دارد.[۲]

این که جعفر بن محمد اشعرى در کدامین سده و در چه سالى پا به عرصه گیتى نهاد، در هاله اى از ابهام قرار دارد؛ ولى مى توان با کاوش و تحقیق در پاره اى از نشانه ها حدس زد که او در اواخر سده دوم هجرى به دنیا آمده است. تاریخ وفات او نیز معلوم نیست.

شخصیت علمی

جعفر بن محمد اشعرى یکى از پرآوازه ترین ناقلان اخبار امامان بزرگوار شیعه بوده و نامش در سراسر کتابهاى حدیثى شیعى، نامى آشنا و شناخته شده است. در نوشتار گروهى از رجال شناسان، جایگاه بلند وى در حوزه فقه و حدیث روشن مى شود.

شیخ طوسى در «فهرست»، این محدث را به عنوان یکى از مصنفان شیعه یاد کرده است.[۳] علامه بهبهانى درباره این محدث ابراز داشته است: این که محمد بن احمد بن یحیى در کتاب «نوادر الحکمه» خویش، جعفر بن محمد اشعرى را از گروه راویان مورد وثوق و اطمینان استثنا نکرده، بهترین گواه بر وثاقت و وجاهت جعفر بن محمد اشعرى قمى است.[۴] آنچه این سخن را تقویت مى کند، این واقعیت آشکار است که از جعفر بن محمد اشعرى، احادیث فراوانى نقل شده است و روایات او در جاى جاى کتابهاى حدیثى به چشم مى خورد.[۵]

یکى از بزرگان عصر حاضر، پیرامون این شخصیت بزرگوار چنین مى نگارد: او یکى از حاملان و حافظان علوم امامان معصوم علیهم‌السلام است که بیش از صد روایت از او نقل شده است.[۶]

با عنایت به زمان حیات شاگردان جعفر بن محمد اشعرى که در ادمه خواهد آمد، طبعاً او در عصر امام جواد، امام هادى و امام عسکری‌ علیهم االسلام زیست مى کرده است؛ اما این که مشخصاً او در گروه یاران کدام یک از حضرات معصومین قرار مى گیرد، چندان روشن نیست.

همچنین بعضى از دانشوران برجسته تراجم برآنند که هر چند این محدث بزرگوار، محضر امامان را درک کرده و به فیض ملاقات آنان نایل آمده، ولى بدون واسطه از آن بزرگواران روایتى نقل نکرده است. بر همین اساس، شیخ طوسى او را در شمار محدثانى قرار داده است که از امامان، روایت نقل نکرده اند.[۷]

استادان

جعفر بن محمد اشعرى قمى، براى فراگیرى و دریافت احادیث اهل بیت علیهم‌السلام از هیچ تلاشى کوتاهى نورزید و در این راه، اهتمام شایسته اى از خویش نشان داد. در این جا به نام جمعى از استادان روایتى او اشاره مى کنیم:

  • عبدالله بن میمون قداح، از راویان امام صادق علیه‌السلام و از محدثان برجسته شیعه، که بیشتر روایات جعفر قمی از این استاد است.
  • پدر بزرگوارش، محمد بن عبیدالله اشعرى
  • فتح بن یزید
  • ابو یحیى واسطى
  • عبیدالله بن دهقان
  • محمد بن سلیمان دیلمى
  • محمد بن عیسى قمى.[۸]

شاگردان

به دلیل آن که جعفر بن محمد اشعرى در زمان خود شخصیتى نام‌آور در عرصه حدیث شیعه بود، جماعتى از عاشقان و علاقه مندان به دانش حدیث که خود از چهره هاى سرشناس حدیثى و فقهى شیعه مى باشند، از خرمن علم او خوشه ها اندوختند. از میان آنان مى توان افراد ذیل را نام برد:

آثار و روایات

با این که برخى جعفر بن محمد اشعرى را صاحب کتاب مى دانند، اما نام و موضوع کتاب ایشان را معلوم نساخته اند.[۱۰]

در انتهاى این نوشتار، مناسب است چند نمونه از روایات نقل شده از امام صادق علیه‌السلام توسط این راوى را ذکر نماییم:

  • تاجر و محتکر: ایشان باواسطه روایت مى کند: «الجالب مرزوق والمحتکر ملعون؛[۱۱] تاجرى که سرمایه و مال خود را در معرض داد و ستد قرار دهد، روزى او فراوان خواهد بود؛ ولى کسى که مایحتاج مردم را احتکار مى کند (تا در فرصت مناسب به قیمت بالاترى بفروشد) لعن پروردگار او را در بر خواهد گرفت».
  • قرض کردن: آن حضرت فرمود: «ایاکم والدَّین فانّه مذلة بالنهار و مهمّة فى اللیل؛[۱۲] از قرض کردن خوددارى کنید؛ چون مقروض بودن مایه سرافکندى و باعث دل مشغولى بدهکار است».
  • سرزمین کربلا: آن امام همام در روایتى دیگر مى فرماید: روزى حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام به اتفاق جمعى از یاران خود از سرزمین کربلا مى گذشت. در این هنگام، چشمان آن حضرت آکنده از اشک شد. سپس با اشاره به واقعه شهادت امام حسین علیه‌السلام و یارانش، فرمود: «هذا مناخ رکابهم و هذا ملقى رحالهم و هنا مهراق دمائهم. طوبى لک من تربة علیک تهرق دماء الأحبّه؛ این جا محل استراحت اسبان آن‌ها و محل افکندن بار و بنه آنان است و در آن مکان، خونهاى آنان به زمین خواهد ریخت. خوشا به حال تو اى سرزمین کربلا! خونهاى دوستان خدا بر روى تو جارى خواهد شد».[۱۳]
  • یاد خدا: امام صادق علیه‌السلام به واسطه پدر بزرگوارش از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل مى کند که او به یاران خویش فرمود: آیا به شما از بهترین و پاکترین عمل ها نزد پروردگار متعال و از بالا برنده درجات شما که از طلا و نقره بهتر و از این که با دشمنان دین جنگ کنید و بکشید یا به شهادت برسید، نیکتر است، خبر بدهم؟ گفتند: بله، ما را خبر ده اى رسول خدا! حضرت فرمود: «ذکراللّه کثیراً؛ خدا را بسیار یاد کردن».[۱۴]
  • پرهیز از غفلت: جعفر بن محمد، باواسطه از امام جعفرصادق علیه‌السلام نقل مى کند: مراقب باشید که دچار غفلت نشوید که هر کس از راه خدا غافل شود، در حقیقت به ضرر خود اقدام کرده است و از سستى در امر خدا بپرهیزید که هر کس به دستورات و نهى هاى خداوند اهمیت ندهد، خداوند در روز قیامت او را خوار خواهد کرد.[۱۵]
  • یادگیرى دانش: در روایتى دیگر امام صادق علیه‌السلام از امام على علیه‌السلام روایت مى فرماید: «لایستحیى الجاهل اذا لم یعلم ان یتعلّم؛[۱۶] اگر انسانِ نادان مطلبى را نمى داند، نباید شرم مانع دانستن او شود».
  • دوستى با دینداران: همچنین امام صادق علیه‌السلام به نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مجالسة اهل الدّین شرف الدنیا والآخرة؛[۱۷] همنشینى و ارتباط با دینداران، سرافرازى دنیا و آخرت در پى مى آورد».

پانویس

  1. شیخ طوسى، فهرست، ص ۹۳.
  2. معجم الرجال، ج۴، ص۹۸.
  3. طوسى، فهرست، ص ۹۳.
  4. تنقیح المقال، ج۱، ص۲۲۵.
  5. همان.
  6. موسوعة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۸.
  7. الجامع فى الرجال، ج۱، ص۳۹۴؛ معجم الرجال، ج۴، ص۹۸؛ معالم العلما، ص۳۱؛ جامع الروات، ج۱، ص۱۵۸.
  8. الجامع فى الرجال، ج۱، ص۳۹۴؛ و معجم الرجال، ج۴، ص۹۸.
  9. رجال کشى، ج۲، ص ۵۱۵ و ۶۷۸.
  10. منتهى الامال، ج۲، ص۳۷۹.
  11. شیخ طوسى، تهذیب، ج۷، ص۱۸۸؛ مجمع البحرین طبع قدیم، ماده جَلَبَ.
  12. تهذیب، ج۶، ص۲۰۳.
  13. کامل الزیارات، باب۸۸، حدیث۱۱، ص۲۷۰.
  14. محاسن برقى، طبع دارالکتب الاسلامیه، باب ثواب الاعمال، ص ۳۸؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۳۷۶.
  15. همان، ص۹۶.
  16. بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۷۶.
  17. همان، حدیث۲، باب۴، ص۱۹۱.

منابع