مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

تفسیر عیاشی (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از تفسير عياشى)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
التفسیر.jpg
نویسنده محمد بن مسعود عیاشی
موضوع تفاسیر شیعه
زبان عربی
تعداد جلد ۲
تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی

کتاب «التفسیر» یا «تفسیر عیاشی» تألیف محمد بن مسعود عیاشی سمرقندى (م، ۳۲۰ ق) از تفاسیر روایی مشهور شیعه در قرن سوم هجری است که بر اساس احادیث و اخبار ائمه اطهار علیهم‌السلام تنظیم شده است. بخشی از این تفسیر ارزشمند مفقود شده و متن موجود آن از ابتدای قرآن تا سوره کهف را در بر دارد. در تفسیر عیاشى، علاوه بر مطالب تفسیرى و فقهى، به مسائل کلامى نیز پرداخته شده است.

مؤلف

ابوالنضر محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندى، معروف به عیاشى (م، ۳۲۰ ق)، از فقها و محدثان بزرگان شیعه در عصر غیبت صغری است. وی در رشته‌هاى فقه، ادب، حدیث و تفسیر متبحر بوده است.

عیاشی در قرن سوم مى زیست و هم عصر با شیخ کلینی و محمد بن بابویه بود. او در آغاز تابع مذهب اهل سنت بود، اما به تشیع گرایید و همه میراث پدری خود را در راه نشر علم و ادب و ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم‌السلام به مصرف رساند. نجاشی درباره او می‌گوید: «[عیّاشی] ثقة و مورد اعتماد، بسیار راستگو، و از بزرگان طائفه امامیه است ... خانه‌اش همانند مسجد پُر از جمعیت قارى، محدّث، عالم، دانشجو و مفسر می‌گردید».[۱]

او از بزرگان مذهب اثنی عشرى بشمار مى رفت و ابوعمرو کشى، صاحب رجال، نیز از شاگردان وى بود. عیاشى دارای تألیفات زیادی بوده است، از جمله: الأنبیاء و الأولیاء، العالم و المتعلم، الدعوات، المناسک.

محتوای تفسیر

این تفسیر در اصل دو جلد بوده که دانشمندان و علماى تفسیر از او روایت مى کرده اند؛ اما متأسفانه در طى قرون و اعصار قسمت دوم این تفسیر مفقود مى شود و لذا کتاب موجود، که در دو مجلد منتشر شده و فقط تا آخر سوره کهف است، اما بر اساس مطالبى که از این تفسیر در آثار دوره‌هاى بعدى آمده، احتمالا در اصل شامل تمامى قرآن بوده است.

عیاشی مقدمه‌ مبسوطی بر تفسیر خود بر مبنای احادیث حاوی مطالب ذیل نوشته است:

  • در فضل قرآن، ۱۸ حدیث
  • در باب ترک روایت برخلاف کتاب، ۱۷ حدیث
  • در باب روایاتی که در شأن و منزلت قرآن آمده، ۱۷ حدیث
  • در باب تفسیر ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، ‌محکم و متشابه، ۱۱ حدیث
  • در باب ما عنی به الائمه من القرآن، ۸ حدیث
  • در باب علم ائمه به تأویل، ۱۳ حدیث
  • در باب تفسیر به رأی، ۶ حدیث
  • در باب نکوهش جدال در قرآن، ۴ حدیث

وی همچنین در تفسیر سوره های قرآن، از احادیث متعددی به این ترتیب بهره گرفته است:

  1. در تفسیر فاتحه الکتاب، ۲۸ حدیث
  2. در تفسیر سوره بقره، ۵۳۵ حدیث
  3. در تفسیر سوره آل عمران، ۱۸۵ حدیث
  4. در تفسیر سوره نساء، ۳۱۴ حدیث
  5. در تفسیر سوره مائده، ۲۳۰ حدیث
  6. در تفسیر سوره انعام، ۱۴۷ حدیث
  7. در فضل سوره انعام، ۳۵۳ حدیث
  8. در تفسیر سوره اعراف، ۱۳۷ حدیث
  9. در تفسیر سوره انفال، ۸۷ حدیث
  10. در تفسیر سوره برائت، ۱۶۶ حدیث
  11. در تفسیر سوره یونس، ۵۱ حدیث
  12. در تفسیر سوره هود، ۸۴ حدیث
  13. در تفسیر سوره یوسف، ۱۰۶ حدیث
  14. در تفسیر سوره رعد، ۷۹ حدیث
  15. در تفسیر سوره ابراهیم، ۵۷ حدیث
  16. در تفسیر سوره حجر، ۴۷ حدیث
  17. در تفسیر سوره نحل، ۸۵ حدیث
  18. در تفسیر سوره بنی اسرائیل، ۱۸۲ حدیث
  19. در تفسیر سوره کهف، ۹۷ حدیث.

در تفسیر عیاشى، علاوه بر مطالب تفسیرى و فقهى، به مسائل کلامى نیز پرداخته شده است، مثلا عیاشى در بحث از جبر و تفویض، روایاتى دالّ بر رد هر دو نظریه جبر و تفویض آورده و نظرى موافق با «امر بین أمرین» ارائه کرده است.[۲] عیاشى روایاتى درباره فرقه‌هاى شیعى و دیگر فرق، از جمله واقفه و خوارج و عِجلیه و قَدَریه، آورده است.[۳]

در این تفسیر همچون دیگر آثار امامیه این دوره، جنبه روایى غالب است، با این حال به دلیل توجه مؤلف به آیات الاحکام، ویژگى فقهى این تفسیر بیشتر از دیگر تفاسیر کهن امامیه، همچون تفسیر فرات کوفى و تفسیر على بن ابراهیم قمى است.[۴]

اعتبار تفسیر عیاشی

متن موجود تفسیر عیاشى نوشته‌اى مرسل است که در آن اسناد احادیث ذکر نشده است. نوشته موجود ظاهرا اندکى پس از وفات مؤلف تدوین یافته است. تدوین کننده، بنابر گزارش خود وى، اسناد را حذف کرده تا در فرصتى مناسب، این متن را نزد کسى که آن را به طریق سماع یا اجازه از مؤلف یا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند[۵]. حاکم حَسکانى در شواهد التنزیل از متن مُسنَد تفسیر استفاده کرده است و گویا متن مسند تفسیر تا زمان سید بن طاووس (متوفى ۶۶۴) در دست بوده است[۶].

به هر حال، در اعتبار این تفسیر این نکته قابل دقت است که غالب روایات آن مستند می‌باشد؛ اگرچه نسخه برداران سندها را حذف کرده و تنها متن روایت را نقل کرده‌اند و نسخه موجود مختصر شده است. یکى از نسخه برداران کتاب براى سهولت مطالعه و آسانى استنساخ و نیافتن مؤلّف براى اجازه نقل، برخى از راویان سندها را حذف کرده؛ اگرچه نقل شده است که تفسیر عیاشى تا ائمه (علیهم‌السلام) سند داشته است. این عالم به خیال خود احتیاطى کرده؛ ولى این کارش براى شیعه بسیار زیان داشته است. البتّه کتابى که مسند بوده و مرسل شده، با کتابى که از اول مرسل باشد، از نظر اعتبار بسیار تفاوت دارد. لازم به ذکر است که اخیراً به وسیله بنیاد بعثت، احادیث این کتاب مستند شده است.

افزون بر آن، روایات این کتاب احیاناً با روایات «تفسیر قمّى»، «اصول کافى»، «من لا یحضره الفقیه» و «تهذیب الاحکام» توافق کامل دارد که امتیازى براى آن به حساب می‌آید. این مطلب با مراجعه به پاورقى نسخه چاپى (که توسط محقق گرامی سید هاشم رسولی محلاتی انجام گرفته) روشن می‌شود؛ زیرا در پاورقى از این منابع حدیثی و تفسیری مأخذ داده شده و این وجه اعتبارى است براى تفسیر عیّاشی.[۷]

تفسیر عیّاشى از تفاسیر مشهور و مورد اطمینان است که از طرف دانشمندان گذشته و حال مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبایی در مقدمه تفسیر عیاشی می‌نویسد: «یکی از بهترین تفسیرهای که از علمای پیشین بر جا مانده، کتاب تفسیر منسوب به شیخ ما عیاشی رحمة الله علیه و آن کتاب ارزشمندی است... تا حال که یازده قرن از نگارش این تفسیر سپری می‌گردد، احدی از فحول و بزرگان بر این تفسیر خرده نگرفته و همه او را ستوده‌اند».[۸]

منابع تفسیر

از مقایسه روایات دالّ بر وقوع تحریف در قرآن کریم در تفسیر عیاشى با نسخه خطى قِرائات احمد بن محمد سَیارى، بر مى‌آید که این اثر منبع عیاشى در نقل روایات بوده است[۹]، حال آنکه رجال شناسان امامى روایات منقول از سیارى را بسیار ضعیف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بى‌اعتنا بوده‌اند[۱۰].

براساس مطالب مشابه در تفسیر عیاشى و تفسیر على بن ابراهیم قمى، احتمالا این دو اثر منابع مشترکى داشته‌اند[۱۱]، از جمله تفسیر جابر بن یزید جُعفى (متوفى ۱۲۸) که عیاشى روایات فراوانى از آن نقل کرده است.

تفسیر ابو الجارود زیاد بن مُنذر نیز از منابع مشترک این دو بوده است، گو اینکه بخشهاى منقول از تفسیر مذکور در دو اثر همانند نیست و هر یک از آنان از بخشهاى مختلف آن استفاده کرده‌اند. نصوص بر جا مانده از تفسیر عیاشى در شواهد التنزیل نیز حاکى از آن است که عیاشى از برخى منابع تفسیرى اهل سنّت استفاده کرده است.[۱۲]

پانویس

  1. فهرست أسماء مصنفی الشیعة، ص ۳۵۱.
  2. همان، ج ۲، ص ۱۴۰-۱۴۱.
  3. همان، ج ۲، ص ۵۵، ۱۰۴، ۱۱۲، ۱۲۴- ۱۲۵، ۱۶۳, براى آگاهى از جنبه‌هاى قصصى: همان، ج ۱، ص ۱۴۵-۱۴۹، ج ۲، ص ۱۵۴-۱۵۵.
  4. براى نمونه تفسیر عیاشى، ج۱، ص۱۹۲، ۲۳۸، ۲۴۸.
  5. تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۷۳, درباره انتقاد محمد باقر مجلسى از این کار، ج ۱، ص ۲۸.
  6. سید بن طاووس، ص ۷۹
  7. آشنایى با تاریخ تفسیر و مفسران، ص ۱۸۲ – ۱۸۳.
  8. تفسیر العیّاشی، مقدمه ج ۱، ص ۳.
  9. براى نمونه: عسکرى، ج ۳، ص ۱۱۴- ۱۱۵، ۲۵۹، ۲۶۲، ۲۶۴.
  10. خوئى، ج ۲، ص ۲۸۲-۲۸۴.
  11. براى نمونه: عیاشى، ج ۱، ص ۱۰۹-۱۱۳، ۱۴۵-۱۴۹, قمى، ج ۱، ص ۳۶-۴۱، ۵۵-۵۸.
  12. براى نمونه: عیاشى، ج ۳، ص ۱۵۳، ۱۶۳- ۱۶۵.

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: