المواعظ (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از المواعظ للصدوق)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
المواعظ.jpg
نویسنده شيخ صدوق
موضوع احاديث اخلاقی
زبان عربی-فارسی
تعداد جلد ۱
مترجم عزيزالله عطاردی

کتاب «المواعظ» تألیف شیخ صدوق (م، ۳۸۱ ق)، مجموعه‌ای ارزشمند شامل احادیث اخلاقی و مواعظ و وصایای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم‌السلام است.

مؤلف

محمد بن علی بن حسین بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (۳۰۵-۳۸۱ ق)، از محدثان بزرگ‌ شیعه در قرن چهارم هجری است. از اساتید وی می توان به پدرش على بن حسین بن بابویه و محمد بن حسن بن ولید اشاره کرد و خود استاد عالمان بزرگی چون شیخ مفید بود.

کتاب ارزشمند «من لایحضره الفقیه» از کتب اربعه شیعه اثر اوست. برخی دیگر از آثار ماندگار شیخ صدوق عبارتند از: کمال‌الدین و تمام النعمة، التوحید، الخصال، معانی الأخبار، عیون أخبار الرضا، علل الشرایع، المقنع فی الفقه، المواعظ.

معرفی کتاب

کتاب «المواعظ» تماما حاوی احادیث اخلاقی و مواعظ و وصایای پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام است.

نسخه اصل این کتاب را شیخ عزیزالله عطاردی از کتابخانه صاحب "عبقات الانوار" عکسبرداری کرده و خود آنرا ترجمه نموده است. شیخ عزیز الله عطاردی در ابتدای این کتاب می نویسد: «در ضمن مطالعه و تحقیق در کتابخانه ناصریه رساله ای خطی از آثار شیخ صدوق - رضوان الله علیه - نظرم را جلب کرد. کاتب نسخه کتاب را به نام «لئالی الغوالی» ضبط کرده بود، و در فهرست کتابخانه نیز به همین عنوان ثبت شده است. کاتب چون مشاهده کرده در آغاز نسخه نوشته شده: "و هذه لئالی غوالی و جواهر زواهر" پنداشته است که باید نام این کتاب "لئالی الغوالی" باشد، و در فهرست آثار و تألیفات شیخ صدوق چنین کتابی به نظر نرسید، در آثار وی کتابی به نام "مواعظ" آمده است و نگارنده احتمال می دهد که باید همین رساله باشد زیرا موضوع کتاب مورد بحث در مواعظ و نصائح است.»

مؤلف در این کتاب، در نقل سند روایات، به سه طریق عمل کرده است:

  • الف) برخى از روایات را با سند کامل آورده، که تعداد این‌گونه روایات، بسیار اندک است.
  • ب) تعدادى از روایات را با ذکر قسمتى از سند آورده است، مانند روایاتى که از حسن بن محبوب، محمد بن ابى عمیر و ... نقل مى‌کند که روشن است مؤلف نمى‌تواند بدون واسطه از اینها نقل کند، ولى سند مؤلف به این افراد و یا کتاب‌هاى آنان، بیان نشده است.
  • ج) روایاتى که بدون سند و به‌صورت مرسل به معصومین(ع) نسبت داده شده است که اکثر روایات کتاب را تشکیل مى‌دهد.

محتوای کتاب

کتاب «المواعظ»، داراى ۱۶۳ روایت است که برخى بسیار طولانى و بعضى کوتاهند. مواعظ رسول اکرم(ص) و پس از آن روایات امام صادق(ع)، بیشترین روایات این مجموعه را تشکیل مى‌دهند.

کتاب، پس از مقدمه‌اى کوتاه از مؤلف در اشاره به مضمون آن، با وصایاى بسیار مفصل رسول اکرم(ص) به امیرالمؤمنین(ع) شروع شده و سپس با مواعظ دیگرى از آن حضرت و پس از آن با مواعظ امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه(ع) ادامه مى‌یابد. پایان‌بخش این مواعظ، روایتى از رسول اکرم(ص) در سفارش به امیرالمؤمنین(ع)، فاطمه زهرا(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است که آن‌ها را اهل‌بیت خود معرفى نموده و براى آن‌ها و دوستانشان دعا مى‌کند.

کتاب از نظم خاصى برخوردار نیست؛ اگرچه ابتدا روایت رسول اکرم(ص) آمده است و بر اساس ترتیب منطقى، باید مواعظ سایر ائمه(ع) به ترتیب ذکر مى‌شد، ولى چنین نشده است، بلکه پس از ذکر موعظه‌اى از امیرالمؤمنین(ع)، مواعظى از پیامبر(ص) و سایر ائمه(ع)، بدون هیچ ترتیب خاصى پشت سر هم ذکر شده است. در برخى موارد نیز تحت عنوانى که در کتاب ذکر شده، روایاتى که با آن همخوانى ندارد آمده است؛ مثلاً تحت عنوان «مواعظ الصادق»، روایاتى از امام باقر(ع)، امام هادى(ع)، امام رضا(ع) و... نقل شده است. بااین‌حال، شاید بتوان مطالب این کتاب را با کمى تسامح، در نه بخش زیر تنظیم نمود.

  • در بخش نخست این اثر، وصایاى رسول اکرم(ص) به امیرالمؤمنین(ع) آمده است. در بخشى از این وصایا، چنین آمده است: «هرکس از انتقام دست بکشد و از آن چشم بپوشد، درصورتى‌که قدرت بر انتقام داشته باشد، خداوند روز قیامت او را در محل امنى قرار خواهد داد و مزه عفو را خواهد چشید.»
  • بخش دوم، به وصیت‌هاى موجز و کلمات قصار حضرت رسول(ص) اختصاص یافته است؛ مانند: «آنچه کم باشد و کفایت کند، از آنچه بیشتر باشد و مشغول نماید، بهتر است.»
  • در بخش سوم، سؤالات مردى از اهل شام از خدمت امیرالمؤمنین(ع) آمده است.
  • در بخش چهارم، وصیت امیرالمؤمنین(ع) به فرزندش محمد بن حنفیه جاى گرفته است. حضرت على(ع) در ضمن وصایایى به ایشان فرمود: «اى فرزند من، از آمال و آرزوها دورى کن، آرزوهاى دور و دراز از حماقت سرچشمه گرفته و موجب مى‌شود که آدمى امور آخرت را به تعویق اندازد و یکى از بهترین حظهاى انسان در زندگى، هم‌نشینى با مردمان شایسته است.»
  • مواعظ حضرت صادق(ع) در بخش پنجم آمده است. در روایتى آن حضرت فرموده‌اند: «اگر خداوند ضامن روزى تو هست، پس این همه حرص و ولع تو براى چیست؟ اگر روزى تقسیم شده است، پس حرص و آزار براى چیست؟ اگر حساب روز قیامت حق است، پس خوشحالى چیست؟ اگر حساب مردم در روز قیامت به خداوند عرضه مى‌شود، پس مکر و حیله براى چیست؟ اگر شیطان با مردم دشمنى دارد و آنان را گمراه مى‌کند، پس غفلت مردم، براى چیست؟ و...»
  • برخى دیگر از وصیت‌هاى پیامبر(ص) و امام صادق(ع) در بخش ششم و هفتم، گنجانده شده است که از جمله آن‌ها عبارت است از: رسول‌الله(ص): «خوشا به حال کسى که عمرش طولانى گردد و کارهایش به نیکى بگذرد و سرانجامش نیکو باشد و خداوند از وى راضى گردد و واى بر آن کسى که زندگانى‌اش به طول انجامد و کارهایش بد باشد و پایان کارش به‌خوبى نینجامد و خداوند را بر خود خشمگین کند.»
  • وصیت‌هاى حضرت باقر(ع) در بخش هشتم آمده است. آن حضرت مى‌فرماید: «عزتى بالاتر از بردبارى، حسبى بهتر از ادب، مشقتى سخت‌تر از غضب و تندخویى، زیبایى‌اى بیشتر از عقل، بدى‌اى بدتر از دروغ، نگه‌دارى‌اى نگه‌دارنده‌تر از سکوت، لباسى از عافیت و غایبى نزدیک ‌تر از مرگ نیست.»
  • در آخرین بخش، وصایایى از دیگر ائمه(ع)، آمده است از جمله: امام موسى بن جعفر(ع): «اى فرزند، از آن بترس که خداوند تو را در حال معصیت مشاهده کند، درصورتى‌که تو را از آن معصیت، نهى کرده باشد و بترس از اینکه طاعتى را که خداوند تو را به انجام آن امر کرده است، ترک کرده باشى».

منابع