اسعد بن حسن بن موسی قمی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«اسعد بن حسن بن موسی قمی» معروف به «مجدالملک براوستانی» (۴۴۱-۴۹۲ ق)، وزیر عالم و شیعه مذهب رکن‌الدین برکیارق، از پادشاهان سلجوقی در سده پنجم هجری بود. او ابتدا در دستگاه حکومت جهت کتابت و شغل دیوانى مشغول شد و پس از چندى، بر اثر لیاقت و شایستگى سیاسى به مقام صدر اعظمی نایل شد و خدمات ارزشمندی انجام داد، اما سرانجام با توطئه بدخواهان به قتل رسید.

زندگی‌نامه

ولادت و خاندان

ابوالفضل اسعد بن حسن بن موسی قمی در سال ۴۴۱ ق، در قم یا یکى از روستاهاى نزدیک این شهر به نام «براوستان»، در خاندانى که ظاهراً شیعى بودند، پا به عرصه هستى نهاد؛ از این رو، به «براوستانی» و «قمى» اشتهار یافت. یاقوت حموى (م، ۶۱۸ ق) مى گوید: «براوستان قریة مِن قُرى قم، منها الوزیر اسعد بن محمد براوستانى، وزیر السطان برکیارق».[۱] با این همه، لقب مشهور اسعد بن حسن، مجدالملک است.

درباره خاندان او و نیز پدرش که چه شخصى و چه موقعیتى داشته و این که خود این وزیر شیعى داراى فرزندانى بوده یا نه، داده هاى تاریخى بسیار اندک است ولذا نمى توان در این باره نظر دقیق و قطعى ارائه کرد.[۲]

وزارت سلجوقیان

اسعد بن حسن قمى، در قم نشو و نما کرد و باورهاى دینى و اخلاقى اش در این شهر شیعه نشین و دانشمندپرور شکوفا و مستحکم شد. ولى از آن جا که به حوزه سیاست و مسائل اجتماعى گرایش داشت، از قم به سمت اصفهان، که مرکز حکومت سلجوقیان بود، حرکت کرد و در آن شهر اقامت گزید. او که مردى ادیب و اهل قلم بود، در دستگاه حکومت جهت کتابت و شغل دیوانى انتخاب گردید.

پس از چندى، بر اثر لیاقت و شایستگى سیاسى اش در دولت رکن‌الدین برکیارق (حکومت: ۴۸۶-۴۹۸) فرزند ملکشاه سلجوقى، ستاره اقبال او به اوج رسید و از سوى برکیارق به عنوان صدراعظم انتخاب شد و تمامى امور مالى مملکت به دست این سیاستمدار شیعه افتاد. او در دستگاه سلجوقیان از چنان موقعیت درخشان و بلندى برخوردار شد که به گفته یاقوت حموى، شخص برکیارق به شدت تحت نفوذ و تأثیر او بود.[۳] مجدالملک قمى، سالیان متمادى در رأس امور سیاسى و مالى حکومت سلجوقیان قرار داشت و با بهترین شیوه به تدبیر امور مى پرداخت. وی گرچه به عنوان وزیر شیعى، گرایش و محبت عمیق به خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله داشت، ولى اهتمام وافر داشت تا با غیرشیعیان نیز همچون شیعیان، عادلانه و منصفانه رفتار کند.

با بررسى عملکرد اسعد بن حسن شیعی در زمان صدارت، این نکته بدست مى آید که هدف اصلى او از حضور در دولت سلجوقیان با اینکه که غیرشیعه بودند، کمک به پیشبرد تفکر شیعى و یارى شیعیان و نیز ترویج نام امامان بزرگوار شیعه بوده است. گواه بر این ادعا، ساختن بارگاه براى مراقد امامان و امامزادگان است. مورخان نوشته اند که مجدالملک، در قبرستان بقیع در مدینه، بر روى قبور ائمه علیهم‌السلام، قبّه اى ساخت که قبر عباس عموى پیامبر اکرم هم در زیر این گُنبد قرار مى گرفت. و نیز به دستور و کمک او، براى مرقد امام کاظم و امام جواد علیهماالسلام گنبد ساخته شد و همچنین مرقد حضرت عبدالعظیم حسنى در شهر رى با تلاش بى دریغ او ساخته شد و بر روى قبر عثمان بن مظعون، صحابه معروف حضرت رسول اکرم، در قبرستان بقیع، یک چهار طاقى ساخت.[۴]

البته در آن روزگاران، خاندان سلجوقیان بیشتر به حفظ قدرت مى اندیشیدند و براى بدست گرفتن قدرت با یکدیگر جنگ مى کردند. از این رو، براى رسیدن به سلطنت، گویا توجه چندانى به اختلافات مذهبى نداشتند.

توطئه قتل وزیر

همان گونه که گفته شد، مجدالملک براوستانى قمى، در دستگاه سلجوقیان، از موقعیت ویژه اى برخوردار بود. اما برخى از صاحب منصبان کینه توز که وجود ارزنده او را نمى توانستند تحمل کنند، درصدد برآمدند که به هر طریق ممکن، این بزرگوار را از سر راه اهداف شوم خود بردارند. بهانه این توطئه خطرناک، تنگناهاى معیشتى و مادى سپاه سلجوقى بود؛ آنها سعى داشتند تا چنین القا کنند که عامل اصلى این تنگناها و سختى ها، مجدالملک قمى است. بهانه دیگر این بود که در گوشه و کنار مملکت، بعضى از سران دستگاه سلجوقى، همانند خواجه نظام الملک، به دست فداییان فرقه اسماعیلیه کشته شدند؛ این ها چنین شایع کردند که عامل پشت پرده این قتل ها مجدالملک قمى است.

آن‌ها با این بهانه ها، به دنبال فرصتى مناسب بودند تا مجدالملک را به قتل برسانند. تا این که روزى برکیارق سلجوقى از اصفهان راهى شهر زنجان شد؛ هنگامى که به نزدیک شهر همدان رسید، دستور داد سراپرده او را نصب کنند. گروهى از سران سپاه سلجوقى نزد برکیارق آمدند و از او خواستند تا مجدالملک را به آنان تحویل دهد.

برکیارق که به خوبى مى دانست وزیر دانشمندش انسانى پاک و بى گناه است، درخواست آنان را اجابت نکرد. هر چه آنان اصرار ورزیدند که وارد خیمه شاهى شوند او اجازه ورود به آنان نداد. اما آن افراد، ناگهان به زور وارد سراپرده برکیارق شدند و با شمشیرهاى بُرّان، بدن مجدالملک را قطعه قطعه کردند. بیشتر مورخان، تاریخ شهادت مجدالملک قمى را در سال ۴۹۲ هجرى در ۵۱ سالگی نوشته اند. بعد از شهادتش، پاره هاى تن او را به کربلا برده و در کنار مرقد سالار شهیدان به خاک سپردند.[۵]

از دیدگاه تاریخ‌نگاران

از سخنان تاریخ نگاران بزرگ برمى آید که اسعد بن حسن بن موسى مجدالملک قمى، شیعى مذهب و عنصرى خدمتگزار بود که سیاست را با عبادت خداوند متعال در هم آمیخته بود.

  • ابن اثیر جزرى در این باره مى گوید: مجدالملک قمى، وزیرى بود که شبها بسیار عبادت مى کرد و نماز شبش ترک نمى شد. از احسان و صدقه فراوان به مردم، مخصوصاً علویان، دریغ نمى ورزید. از کمک به افراد آبرومند غافل نبود و از خونریزى، بسیار کراهت داشت. او با این که شیعى بود، ولى با سایر فِرَق و طوایف مسلمان رفتارى عادلانه داشت.[۶]
  • عبدالجلیل رازى درباره او چنین مى نگارد: خواجه مجدالملک از شیعیان بسیار معتقد، با اخلاص، اهل بصیرت و دانشمندى عادل بود.
  • قاضى نوراللّه شوشترى در اثر ارزنده خود، او را از شیعیان خالص شمرده و بسیار از او تجلیل کرده است.[۷]
  • سید محسن امین مى نویسد: مجدالملک قمى وزیرى بود که در انجام دادن خیرات و مبرات و به جاى آوردن عبادت، همانند نماز، روزه و دادن زکات، بسیار دقت و مواظبت داشت... هرگز بر ضرر دیگران اقدامى نکرد و نان کسى را قطع ننمود.[۸]
  • محمدعلى مدرس تبریزى و محدث قمى هم درباره اش گفته اند که او یکى از وزراى امامى در دولت برکیارق سلجوقى بود که خدمات فراوانى انجام داد.[۹]

پانویس

  1. معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۶۸.
  2. کامل ابن اثیر، ج ۱۰، ص ۲۸۹؛ اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۲۹۹ و معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۶۸.
  3. معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۶۸؛ مجالس المؤمنین، ج ۲، ص ۴۶۰؛ منتخب التواریخ، ص ۵۱۳.
  4. منتخب التواریخ ص ۵۱۳؛ الکنى والالقاب، ج ۲، ص ۶۷ و دائرة المعارف اعلمى، ج ۱۶، ص ۱۰۵.
  5. اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۲۹۹.
  6. الکامل، ج ۱۰، ص ۲۹۹.
  7. مجالس المؤمنین، ج ۲، ص ۴۵۹.
  8. اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۲۹۹.
  9. ریحانة الادب، ج ۶، ص ۴۴۵؛ الکنى والالقاب، ج ۲، ص ۶۷.

منابع

  • ستارگان حرم، "زندگینامه اسعد بن حسن بن موسی قمی"، ابوالحسن ربانى سبزوارى، جلد ۱۲.