آیه 69 سوره نمل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<68 آیه 69 سوره نمل 70>>
سوره : سوره نمل (27)
جزء : 20
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

بگو: در زمین سیر کنید تا بنگرید عاقبت کار بدکاران به کجا کشید (و چگونه همه هلاک شدند).

بگو: در زمین بگردید پس با تأمل بنگرید که سرانجام گنهکاران چگونه بود؟

بگو: «در زمين بگرديد و بنگريد فرجام گنه‌پيشگان چگونه بوده است.»

بگو: در زمين سير كنيد و بنگريد كه پايان كار مجرمان چگونه بوده است.

بگو: «در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Say, ‘Travel over the land and observe how was the fate of the guilty.’

Say: Travel in the earth, then see how was the end of the guilty.

Say (unto them, O Muhammad): Travel in the land and see the nature of the sequel for the guilty!

Say: "Go ye through the earth and see what has been the end of those guilty (of sin)."

معانی کلمات آیه

«سِیرُوا»: بگردید. به گردش پردازید. «أُنظُرُوا»: بنگرید. دقّت و تأمّل کنید.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ «69»

بگو: در زمين بگرديد پس بنگريد كه فرجام گنه پيشگان چگونه بوده است.

وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ «70»

و بر (انحراف و عواقب شوم) آنان اندوه مخور و از آنچه مكر (و توطئه) مى‌كنند، دلتنگ مباش.

نکته ها

قرآن بارها با جمله‌ى‌ «سِيرُوا»* يا «أَ فَلَمْ يَسِيرُوا»* مردم را براى سير در زمين تشويق كرده و در اكثر موارد براى انذار وهشدار وعبرت گرفتن از زندگى مجرمان بوده است.

پیام ها

1- بازديد از آثار بجا مانده از ستمگران تاريخ، يكى از ابزار رشد و تربيت است. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا

2- تاريخ بشر، اصول، قانون و سنّتى دارد كه بر اساس آن اصول، عبرت‌هاى گذشته مى‌تواند براى امروز درس باشد. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا

3- سفرها بايد هدفدار باشد. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا

4- حفظ آثار گذشتگان، براى پندگيرى آيندگان لازم است. «فَانْظُرُوا»

5- مناطقى كه با قهر خدا قلع و قمع شده، مناطق ملى است و بازديد از آنها بايد براى همگان بدون مانع باشد. سِيرُوا ... فَانْظُرُوا

6- مجرمان، بد عاقبت هستند. «عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ» (جرم پى در پى، سبب كفر و تكذيب مى‌شود).

7- گناه، كيفر دنيوى و اخروى دارد. (مشت نمونه خروار است، قهر دنيوى را ببينيد تا به قهر اخروى پى ببريد). «عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ»

8- وقتى كه عاقبت مجرمان، قلع و قمع شدن است، چرا براى لجاجت و عناد

جلد 6 - صفحه 450

آنان محزون باشيم؟ «لا تَحْزَنْ»

9- پيامبر حتّى براى هدايت دشمنان مكّار دلسوز بود. لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ‌ ... يَمْكُرُونَ‌

10- پيامبران، تحت حمايت الهى هستند. «لا تَحْزَنْ‌- لا تَكُنْ» خداوند پيامبرش را تسلى مى‌دهد.

غم مخور زان رو كه غمخوارت منم‌

وز همه بدها نگهدارت منم‌

از تو گر اغيار برتابند روى‌

اين جهان و آن جهان يارت منم‌

11- توان و ظرفيّت انسان‌ها حتّى انبيا، محدود است. «فِي ضَيْقٍ» نگرانى پيامبر اسلام از مؤثّر واقع شدن حيله‌ى كفّار و بى‌اثر ماندن تبليغ خودش بود كه خداوند به او اطمينان وتسلّى مى‌دهد. «لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ»

12- دشمنان اسلام، دائماً مشغول حيله و توطئه هستند. «يَمْكُرُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69)

حق تعالى براى آگاهى و هشيارى مكذّبين و تهديد آنان فرمود:

قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ‌: بگو اى پيغمبر سير كنيد در زمين اهل تكذيب مانند ديار حجر و احقاف و مؤتفكات كه اهل آنها هلاك شدند، فَانْظُرُوا: پس نگاه كنيد و تأمل نمائيد و به فكر خود دريابيد كه: كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ‌:

چگونه بود سر انجام گناهكاران و عاقبت كافران به كجا رسيده از هلاك ايشان و تخريب بلد آنان، تا از آنها عبرت گيريد.

تبصره: آيه شريفه تهديد كافران و تخويف سركشان از فرمان حضرت سبحانى مى‌باشد، كه قدم بردارند و سير كنند در زمين و مشاهده نمايند شهرها و مساكين ياغيان را كه چگونه به شآمت مخالفت و كفر، نه اسمى از آنان و نه اثرى از منازل ايشان باقى مانده، بلكه خود آنها مخذول و مساكن آنان مخروب گشته؛ يا تاريخ و احوال ايشان را به نظر و فكر مطالعه نمايند تا از آنها عبرت يابند و دست از سركشى و هوى پرستى بردارند. حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مى‌فرمايد:

جلد 10 - صفحه 75

عباد اللّه اين الّذين عمروا فنعموا و علّموا ففهموا و انظروا فلهوا و سلموا فنسوا؟

امهلوا طويلا و منحوا جميلا و حذّروا أليما و وعدوا جسيما، احذروا الذّنوب المورطة و العيوب المسخطة يا اولى الابصار و الأسماع ...

اى بندگان خدا، كجايند آنانكه عمر داده شده بودند پس زيستند به ناز و نعمت و آموزيده شدند، پس فهميدند به فطنت سليمه. و مهلت داده شدند، پس غفلت ورزيدند و اعراض نمودند از طاعات، و سالم گردانيده شدند از آفات، پس فراموش كردند تنبيهات را؛ و عطا داده شدند در زمان دراز و ترسانيده شدند به عذاب دردناك و وعده داده شدند به نعمتهاى بزرگ، و آنها به شغل دنيا از آن نعمتها باز ماندند، حذر كنيد اى بندگان خدا از گناهانى كه اندازنده‌اند صاحب خود را در هلاكت و از عيبهائى كه خشم آرنده است حضرت عزت را اى صاحبان ديده بينا و گوش شنوا «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71)

قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)

ترجمه‌

و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان‌

بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانه‌هاى پيشينيان‌

بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران‌

و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند

و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان‌

بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پاره‌اى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد

و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند

و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينه‌هاشان و آنچه را آشكار ميكنند

و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار.

تفسير

بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانه‌هاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مى‌پردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت‌

جلد 4 صفحه 163

با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كرده‌اند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّه‌اى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ سِيرُوا فِي‌ الأَرض‌ِ فَانظُرُوا كَيف‌َ كان‌َ عاقِبَةُ المُجرِمِين‌َ (69)

بفرما باين‌ كفار ‌که‌ سير كنيد ‌در‌ اطراف‌ زمين‌ ‌پس‌ نظر كنيد ‌که‌ چگونه‌ بوده‌ عاقبت‌ گنه‌كاران‌.

‌در‌ قوم‌ نوح‌ و عاد و ثمود و قوم‌ لوط و شعيب‌ و فرعونيان‌ و امثال‌ اينها ‌که‌ ‌خدا‌ مؤمنين‌ ‌را‌ نجات‌ داد و كفار ‌را‌ بطوفان‌ و خسف‌ و صيحه‌ و صاعقه‌ و باد هلاك‌ كرد همين‌ دليل‌ واضح‌ و برهان‌ روشن‌ ‌است‌ ‌بر‌ صدق‌ انبياء و فرداي‌ قيامت‌ ‌هم‌ مؤمنين‌ ‌را‌ نجات‌ ميبخشد و كفار ‌را‌ ‌در‌ شكنجه‌ عذاب‌ مياندازد.

قُل‌ سِيرُوا فِي‌ الأَرض‌ِ ممكن‌ ‌است‌ سير فكري‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌از‌ نقل‌ پيشينيان‌ و تواريخ‌ و، ‌غير‌ اينها خبر پيدا كنيد و ممكن‌ ‌است‌ سير ‌در‌ نقاط زمين‌ و مراكز ‌آنها‌ ‌که‌ هنوز آثار هلاكت‌ ‌آنها‌ باقيست‌ ‌حتي‌ مجسمه‌ فرعون‌ ‌در‌ مصر.

جلد 14 - صفحه 176

فَانظُرُوا بنظر عبرت‌ و متنبه‌ شويد و بيدار گرديد.

كَيف‌َ كان‌َ عاقِبَةُ المُجرِمِين‌َ مراد ‌از‌ مجرمين‌ كفار و مشركين‌ هستند ‌که‌ مخالفت‌ انبياء كردند و ايمان‌ نياوردند و مرتكب‌ قبايح‌ و فسق‌ و فجور شدند امروز ‌هم‌ جامعه‌ فساق‌ و فجار بترسند ‌که‌ عاقبت‌ كار ‌آنها‌ بكجا ميكشد «اللهم‌ ‌لا‌ تؤاخذنا بسوء اعمالنا بمحمد و آله‌ ‌ يا ‌ رب‌ العالمين‌».

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 69)- در آیات گذشته سخن از انکار معاد از سوی کفار متعصب بود.

در اینجا به جای این که دلیلی برای آنها ذکر کند آنها را به مجازاتهای الهی که در پیش دارند تهدید و انذار می‌کند.

روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده، می‌گوید: «بگو: در روی زمین سیر کنید

ج3، ص434

(و آثار گذشتگان را ببینید) پس بنگرید عاقبت کار مجرمان و گنهکاران به کجا رسید»؟ (قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ).

چگونه می‌گویید این وعده‌ها به نیاکان ما نیز داده شد و آنها نیز به آن اعتنا نکردند و ضرری هم ندیدند؟

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع