آیه 38 سوره نبأ

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا ۖ لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَقَالَ صَوَابًا

مشاهده آیه در سوره


<<37 آیه 38 سوره نبأ 39>>
سوره : سوره نبأ (78)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

روزی که آن فرشته بزرگ روح القدس با همه فرشتگان صف زده و به نظم برخیزند و هیچ کس سخن نگوید جز آن کسی که خدای مهربانش به سخن اذن دهد و او سخن به صواب گوید (و به اذن خدا شفاعت گنهکاران کند).

روزی که روح و فرشتگان در یک صف می ایستند و سخن نمی گویند مگر کسی که [خدای] رحمان به او اجازه دهد و سخن حق و درست گوید.

روزى كه «روح» و فرشتگان به صف مى‌ايستند، و [مردم‌] سخن نگويند، مگر كسى كه [خداى‌] رحمان به او رخصت دهد، و سخن راست گويد.

روزى كه روح و فرشتگان به صف مى‌ايستند، و كس سخن نمى‌گويد مگر آنكه خداى رحمان به او رخصت دهد و او سخن به صواب گويد.

روزی که «روح» و «ملائکه» در یک صف می‌ایستند و هیچ یک، جز به اذن خداوند رحمان، سخن نمی‌گویند، و (آنگاه که می‌گویند) درست می‌گویند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

on the day when the Spirit and the angels stand in an array: none shall speak except someone who is permitted by the All-beneficent and says what is rightful.

The day on which the spirit and the angels shall stand in ranks; they shall not speak except he whom the Beneficent Allah permits and who speaks the right thing.

On the day when the angels and the Spirit stand arrayed, they speak not, saving him whom the Beneficent alloweth and who speaketh right.

The Day that the Spirit and the angels will stand forth in ranks, none shall speak except any who is permitted by (Allah) Most Gracious, and He will say what is right.

معانی کلمات آیه

  • صواب: سخن حق و راست. «الصواب: الحق و ضد الخطاء».[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً «38» ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ مَآباً «39»

روزى كه روح و فرشتگان به صف ايستند، كسى سخن نگويد جز آن كه (خداى) رحمان به او اجازه دهد و او سخن صواب گويد. آن روز، روز حق است (و محقق خواهد شد.) پس هر كه بخواهد، راه بازگشتى به سوى پروردگارش انتخاب كند.

نکته ها

واژه «روح» در قرآن گاهى به صورت مطلق آمده، مانند اين آيه و آيه 4 سوره قدر، «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ» كه معمولًا در اين موارد، در برابر ملائكه قرار گرفته است و گاهى به صورت مقيد آمده، مانند روح القدس، روح الامين.

از روايات بر مى‌آيد كه روح، يا مخلوقى است برتر از فرشته و يا اگر فرشته است، برترين فرشتگان است. چنانكه در روايتى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم: روح، فرشته‌اى برتر از جبرئيل و ميكائيل است. «1»

در روايات مى‌خوانيم كه مراد از «إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً» امامان معصوم هستند كه از جانب خداوند اذن دارند سخن صواب و حق گويند. «2»

پیام ها

1- نه فقط انسان و جنّ، بلكه فرشتگان نيز در صحنه قيامت حاضر مى‌شوند.

«يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ»

«1». تفسير نمونه.

«2». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 368

2- رعايت نظم و انضباط و آمادگى براى انجام دستورات، از ويژگى‌هاى فرشتگان الهى است. «يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا»

3- در قيامت شفاعت منوط به اذن خداوند است. «لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً»

4- انسان در انتخاب راه آزاد است. «فَمَنْ شاءَ»

5- قيامت، روزى است كه هم وقوع آن حق است و هم بر اساس حق عمل مى‌شود. «الْيَوْمُ الْحَقُّ»

6- چون قيامت حق است، پس راهى را انتخاب كنيم كه به سوى او باشد. «فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ مَآباً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً (38)

بعد در وصف قيامت فرمايد:

يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ‌: روزى كه بايستد روح، وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا: و بايستند ملائكه در حالتى كه صف‌زدگان باشند.

بيان- روح ملكى است موكّل بر ارواح. ابن عبّاس گويد مخلوقى از او بزرگتر نيست در روز قيامت. او تنها در صفى باشد و ملائكه با كثرت عدد و عظمت جسد در صفى، و او در بزرگى برابر همه باشد. «1» در عين المعانى از ابن مسعود روايت نموده كه مقام روح، آسمان چهارم است. هر روز دوازده هزار تسبيح مى‌گويد و از هر تسبيح او ملكى مخلوق مى‌گردد. «2» و از حضرت صادق عليه السّلام مروى است فرمود: روح مخلوقى است اعظم از خلقت جبرئيل و ميكائيل و نبوده با هيچ كس از گذشتگان غير از حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله‌

«1» مجمع البيان (چ 1403 هج)، اسلاميه- ج 5، ص 426.

«2» منهج الصادقين، (افست اسلاميه- 1346 ش)، ج 10، ص 134.

جلد 14 - صفحه 24

و سلّم و او با ائمه عليهم السّلام است. «1» بنا به قولى مراد از روح قرآن است؛ و به قولى جبرئيل است كه با ملائكه در يك صف بايستند.

لا يَتَكَلَّمُونَ‌: سخن نگويند در شفاعت و غير آن روز قيامت، إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ‌: مگر كسى كه اذن داده باشد مر او را خداى بخشنده كه شفاعت كند عاصيان را، وَ قالَ صَواباً: و گفته باشد آن كس گفتارى با صواب كه لا اله الا اللّه باشد.

عيّاشى- به اسناد صحيحه خود روايت نموده از معاوية بن عمّار كه از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدم اين آيه را، فرمود: «نحن و اللّه المأذونون لهم يوم القيمة و القائلون»: به خدا قسم مائيم آنها كه روز قيامت اذن شفاعت ايشان دهند و مائيم كه زبان به تكلّم بگشائيم. من گفتم: يابن رسول اللّه، جانم فداى شما! به چه قائل خواهيد شد؟ فرمود «نمجّد ربّنا و نصلّى على نبيّنا و نشفع لشيعتنا و لا يردّ ربّنا»: زبان به تمجيد و تقديس پروردگار خود بگشائيم، و بر پيامبرمان صلوات فرستيم، و از براى شيعيان خود شفاعت كنيم، و پروردگار ما رد نفرمايد شفاعت ما را. «2» تتمّه- اين آيه براى تقرير و تأكيد عدم مالكيّت كفّار است در خطاب، چه ارواح و ملائكه كه اشرف خلايقند و اقرب به او سبحانه، هرگاه قادر نباشند كه متكلّم شوند در محضر الهى، مگر آنكه اذن فرمايد او را و به گفتار صواب متكلّم شود، كه آن شفاعت است در حقّ كسى كه رضاى خدا به آن تعلق گرفته باشد يا او قائل به كلمه توحيد باشد. پس غير ايشان چگونه بر اين مالك توانند بود؟


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفازاً (31) حَدائِقَ وَ أَعْناباً (32) وَ كَواعِبَ أَتْراباً (33) وَ كَأْساً دِهاقاً (34) لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذَّاباً (35)

جَزاءً مِنْ رَبِّكَ عَطاءً حِساباً (36) رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا الرَّحْمنِ لا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطاباً (37) يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً (38) ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ مَآباً (39) إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَرِيباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ تُراباً (40)

ترجمه‌

همانا براى پرهيزكاران است جاى نيل بسعادت ابدى‌

باغهائى است و انگورها

و دخترانى تازه بر آمده پستان همسنّ‌

و جام شراب پياپى‌

نميشنوند در آنها سخن بيهوده و نه دروغى‌

بپاداش از پروردگار تو كه بخششى است از روى حساب‌

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است كه بخشنده است و قادر نيستند در برابر او چون و چرائى را

روزى كه مى‌ايستند روح الامين و فرشتگان صف زده سخن نميگويند مگر كسيكه اذن دهد او را خداى بخشنده و گويد سخن بسزا و صلاحى‌

آنروز روز محقّق الوقوعى است كه خواهد آمد پس هر كه بخواهد بايد بگيرد بسوى پروردگار خود جاى بازگشتى‌

همانا ماييم داديم شما را از عذابى نزديك روزى كه مينگرد مرد آنچه را كه پيش فرستاده دو دستش و ميگويد كافر اى كاش من بودم خاك.

تفسير

خداوند متعال حسب المعمول بعد از ذكر احوال كفّار بيان فرموده است الطاف خود را در روز قيامت نسبت باهل تقوى و صلاح باين تقريب كه براى ايشان است در آنروز فوز و فلاح و نجات و رستگارى و سلامت و سعادت ابدى و كرامت سرمدى يا محلّ اين امور كه بهشت عنبر سرشت است و آن بوستانهائى است مملوّ از اشجار مثمره و انواع انگورها و شايد بملاحظه كثرت انواع و اقسام و وفور منافع آن مخصوص بذكر شده باشد و نيز براى ايشان است زنان جوانيكه تازه پستانهاى آنها بيرون آمده مانند ليمو و هم‌سنّ با يكديگرند چون گفته‌

جلد 5 صفحه 335

شده آنها شانزده ساله و مردان بهشتى سى ساله يا سى و سه ساله‌اند و جام شراب پريا پى در پى و نميشنوند در بهشت سخن بيهوده و نه دروغى را از يكديگر و كذابا بتخفيف نيز قرائت شده جزا داده شوند اهل تقوى از جانب پروردگار جزائى كه آن عطاى خداوند است نسبت بايشان و كافى است براى آنها يا بحساب اعمال حسنه آنان است يك برده تا هفتصد چنانچه در امالى از امير المؤمنين عليه السّلام اينمعنى را با تمسّك باين آيه نقل نموده است يا از روى حساب است يعنى گزاف نيست و بر حسب استحقاق ايشان است پروردگار تو اى پيغمبر اكرم پروردگار و مدّبر امور و پرورش دهنده آسمانها و زمين و موجودات ما بين آن دو است كه بخشنده و مهربان است و كسى حق گفتگو با او و چون و چرا در كار او ندارد چون مالك حقيقى آنها است و ثواب و عقاب و تمام افعالش بر طبق حكمت و مصلحت است و اينمعنى منافات با جواز شفاعت نمودن از گناهكاران باذن او ندارد و اين در روزى است كه روح الامين يعنى جبرئيل يا ملكى كه بزرگتر از او و ميكائيل است و با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه اطهار ميباشد چنانچه از امام صادق عليه السّلام نقل شده با ساير ملائكه صف ميكشند و مى‌ايستند و تكلم نميكنند از آنان و مردم مگر كسانيكه مأذون باشند از طرف خداوند در سخن گفتن و سخن صواب و خوب و بسزا گويند و در مجمع از امام صادق و در كافى از امام كاظم عليهما السلام نقل نموده كه مائيم و اللّه آنكسانيكه مأذونند از طرف خداوند در روز قيامت و آنانكه گويندگان صوابند عرض شد چه ميگوئيد فرمودند تمجيد ميكنيم از پروردگارمان و صلوات ميفرستيم بر پيغمبرمان و شفاعت ميكنيم از شيعيانمان و ردّ نميفرمايد ما را پروردگارمان اين روز روز حقّى است كه بايد حتما بيايد و شك و شبهه در وقوع آن نيست پس هر كس خواسته باشد در آنروز سعادتمند باشد بايد مرجع و مئال كار خود را كه بسوى حكم خدا است بأعمال صالحه خوب نمايد و در دنيا عمر خود را به بيهودگى تلف ننمايد ما شما مردم را از عذاب نزديكى ميترسانيم چون مرگ بآدمى نزديك است و از آنجا عذاب و ثواب شروع ميشود و قيامت هم چون محقّق الوقوع است نزديك است و بايد در فكر آنروز بود و آن روزى است كه هر كس بنامه‌

جلد 5 صفحه 336

اعمال خود كه آنرا بدست خويش در دنيا تهيّه نموده و پيش فرستاده نگاه ميكند و منتظر است كه به بيند خوب است يا بد و كافر ميگويد كاش من خاك بودم و از قبر سر بيرون نمى‌آوردم يا اصلا خاك بودم و در دنيا وجود پيدا نميكردم و مكلّف نميشدم كه چنين روزى را به بينم در علل از ابن عباس ره نقل نموده كه پرسيدند چرا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امير المؤمنين عليه السّلام را ابو تراب خوانده فرمود چون او صاحب زمين و حجت خدا است بر اهل آن بعد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و از بركت وجود او است بقاء زمين و آرامش و قرار آن و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود چون روز قيامت شود و كافر ببيند آنچه را خداوند مهيّا فرموده براى شيعيان على عليه السّلام از ثواب و قرب و منزلت خواهد گفت ايكاش من خاك بودم يعنى شيعه على عليه السّلام بودم و او پدر من بود و مراد از قول خداوند و يقول الكافر يا ليتنى كنت ترابا اين است و قمّى ره هم قريب به اين معنى را نقل نموده است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره عمّ يتسائلون را همه روزه قرائت نمايد بسال نميرسد مگر آنكه موفق بزيارت مكّه مى‌گردد و فقنا اللّه تعالى انشاء اللّه‌

جلد 5 صفحه 337

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَوم‌َ يَقُوم‌ُ الرُّوح‌ُ وَ المَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُون‌َ إِلاّ مَن‌ أَذِن‌َ لَه‌ُ الرَّحمن‌ُ وَ قال‌َ صَواباً (38)

روزي‌ ‌که‌ قيام‌ ميكند روح‌ و ملائكه‌ صف‌ بسته‌ ‌در‌ صحراي‌ محشر تكلم‌ نميكنند مگر اذن‌ دهد ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ پروردگار رحمن‌.

يَوم‌َ يَقُوم‌ُ الرُّوح‌ُ ‌در‌ مراد ‌از‌ روح‌ اقوال‌ زيادي‌ ‌است‌ بعضي‌ گفتند: جبرئيل‌ ‌است‌ بدليل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌: قُل‌ نَزَّلَه‌ُ رُوح‌ُ القُدُس‌ِ مِن‌ رَبِّك‌َ بِالحَق‌ِّ ... الايه‌ نحل‌ آيه 102 ‌که‌ مراد جبرئيل‌ ‌است‌ بدليل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌: قُل‌ مَن‌ كان‌َ عَدُوًّا لِجِبرِيل‌َ فَإِنَّه‌ُ نَزَّلَه‌ُ عَلي‌ قَلبِك‌َ.

بعضي‌ گفتند: ملك‌ ‌است‌ اعظم‌ ‌از‌ تمام‌ ملائكه‌ ‌که‌ يك‌ صف‌ ‌را‌ ‌او‌ اشغال‌ ميكند و يك‌ صف‌ ‌را‌ تمام‌ ملائكه‌، بعضي‌ گفتند: ارواح‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ هنوز بقالب‌ جسماني‌ تعلق‌ نگرفته‌ قبل‌ البعث‌ و لكن‌ ‌در‌ اخبار دارد ‌که‌: روح‌ اعظم‌ ‌از‌ جبرئيل‌ و ميكائيل‌ ‌است‌ و فقط تعلق‌ ‌به‌ پيغمبر و ائمه‌ (ع‌) گرفته‌ و ‌در‌ بعض‌ اخبار تصريح‌ دارد ‌که‌ مراد ‌ما ائمه‌ هستيم‌ ‌که‌ نميگوئيم‌ جز صواب‌ ‌پس‌ ‌از‌ اذن‌ رحمن‌ و گفتار ‌ما ‌اينکه‌ ‌است‌:

(نحمد للّه‌ و نصلي‌ ‌علي‌ نبينا و نشفع‌ لشيعتنا)

بلكه‌ ‌در‌ بسيار ‌از‌ اخبار قسم‌ ياد ميفرمايند:

(نحن‌ و اللّه‌ المأذون‌ لنا ‌في‌ ‌ذلک‌ اليوم‌ و القائلون‌ صوابا).

اقول‌: ظاهر آيه شريفه‌ بمقتضي‌ عطف‌ مغاير ‌است‌ ‌که‌ روح‌ ‌غير‌ ‌از‌ ملائكه‌ ‌است‌ و جبرئيل‌ و ملك‌ اعظم‌ ‌از‌ جبرئيل‌ ‌هم‌ جزو ملائكه‌ هستند بخصوص‌ جمع‌ محلي‌ بالف‌ و لام‌ مفيد عموم‌ ‌است‌ ‌که‌ شامل‌ جميع‌ ملائكه‌ ميشود و مسلما مقام‌ انبياء بالاخص‌ خاندان‌ عصمت‌ مقدم‌ ‌بر‌ جميع‌ ملائكه‌ هستند و اثبات‌ شي‌ء نفي‌ ‌ما عدا نميكند بناء ‌علي‌ ‌هذا‌ مي‌گوييم‌ ‌که‌: تمام‌ انبياء و اوصياء انبياء بلكه‌ بسياري‌ ‌از‌ اصفياء و مقربان‌ درگاه‌ الهي‌ يك‌ صف‌ ميايستند مقدم‌ ‌بر‌ ملائكه‌ و سر سلسله‌ صف‌ ‌محمّد‌ (ص‌) و آل‌ ‌او‌

جلد 17 - صفحه 366

هستند و انتظار اذن‌ پروردگار دارند و تعبير بروح‌ اشاره‌ بنفوس‌ مقدسه‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و آيه شريفه: يَسئَلُونَك‌َ عَن‌ِ الرُّوح‌ِ قُل‌ِ الرُّوح‌ُ مِن‌ أَمرِ رَبِّي‌ وَ ما أُوتِيتُم‌ مِن‌َ العِلم‌ِ إِلّا قَلِيلًا بني‌ اسرائيل‌ آيه 85 ممكن‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌به‌ همين‌ معني‌ ‌باشد‌ زيرا معرفت‌ بشئون‌ اينها ‌را‌ جز ‌خدا‌ نميداند ‌حتي‌ ملائكه‌ فقط قليلي‌ ‌از‌ شئونات‌ ‌آنها‌ ‌در‌ خور استعداد اينها ‌است‌.

لا يَتَكَلَّمُون‌َ إِلّا مَن‌ أَذِن‌َ لَه‌ُ الرَّحمن‌ُ وَ قال‌َ صَواباً اقول‌: كلمه ‌لا‌ يتكلمون‌ جمع‌ ‌است‌ و كلمه ‌قال‌ صوابا مفرد ‌است‌، و ممكن‌ ‌است‌ ‌که‌ تعبير بجمع‌ ‌براي‌ تعداد نفوس‌ مقدسه‌ ‌آنها‌ ‌باشد‌ و تعبير بقال‌ رجوع‌ بروح‌ ‌باشد‌ ‌که‌ مفرد ‌است‌ و همين‌ روح‌ همان‌ نفوس‌ مقدسه‌ ‌باشد‌ و اللّه‌ العالم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 38)- در آیات گذشته قسمتهای قابل ملاحظه‌ای از کیفرها و مجازاتهای طغیانگران و مواهب و پاداشهای پرهیزکاران در روز رستاخیز بیان شد، در اینجا به معرفی آن روز بزرگ پرداخته، بخشی از اوصاف آن روز و حوادث آن را شرح می‌دهد.

می‌فرماید: اینها همه در «روزی (است) که روح و ملائکه در یک صف می‌ایستند و هیچ یک، جز به اذن خداوند رحمان سخن نمی‌گویند و (آنگاه که می‌گویند) درست می‌گویند» (یوم یقوم الروح و الملائکة صفا لا یتکلمون الا من اذن له الرحمن و قال صوابا).

ج5، ص390

بدون شک قیام «روح» و «فرشتگان» در آن روز در یک صف، و سخن نگفتن جز به اذن خداوند رحمان، فقط برای اجرای فرمان اوست، آنها در این جهان نیز «مدبرات امر» و مجری فرمانهای او هستند، و در عالم آخرت این امر آشکارتر و واضحتر و گسترده‌تر خواهد بود.

و منظور از «روح» در اینجا یکی از فرشتگان بزرگ الهی است که بر طبق بعضی از روایات حتی از جبرئیل برتر است، چنانکه در حدیثی از امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم: «او فرشته‌ای است بزرگتر از جبرئیل و میکائیل»! به هر حال این مخلوق بزرگ الهی در قیامت همراه ملائکه آماده اطاعت فرمان او هستند، چنان هول و اضطراب محشر، همه را فرا گرفته که هیچ کس را یارای سخن گفتن نیست.

در حدیثی آمده است که از امام صادق علیه السّلام در باره این آیه سؤال کردند، فرمود: «روز قیامت به ما اجازه داده می‌شود و سخن می‌گوئیم».

راوی سؤال می‌کند در آن روز شما چه می‌گوئید؟

فرمود: «تمجید و ستایش پروردگارمان را می‌کنیم، و بر پیامبرمان درود می‌فرستیم، و برای پیروانمان شفاعت می‌کنیم، و خداوند شفاعت ما را رد نمی‌کند».

از این روایت استفاده می‌شود که انبیاء و امامان معصوم نیز در صف فرشتگان و روح قرار می‌گیرند، و از کسانی که به آنها اجازه سخن گفتن و مدح و ثنای خداوند و شفاعت داده می‌شود آنها هستند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص41

منابع