آیه 20 سوره مائده

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَجَعَلَكُمْ مُلُوكًا وَآتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<19 آیه 20 سوره مائده 21>>
سوره : سوره مائده (5)
جزء : 6
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و (یاد کن) هنگامی که موسی به قوم خود گفت: ای قوم، نعمت خدا را به خاطر آرید آن گاه که در میان شما پیغمبران فرستاد و شما را پادشاهی داد و به شما آنچه را که به هیچ یک از اهل عالم نداد عطا کرد.

و [یاد کنید] هنگامی که موسی به قومش گفت: ای قوم من! نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آن گاه که در میان شما پیامبرانی قرار داد، و شما را حاکمان و فرمانروایان ساخت، و به شما نعمت های ویژه ای داد که به هیچ یک از جهانیان نداد.

و [ياد كن‌] زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من، نعمت خدا را بر خود ياد كنيد، آنگاه كه در ميان شما پيامبرانى قرار داد، و شما را پادشاهانى ساخت، و آنچه را كه به هيچ كس از جهانيان نداده بود، به شما داد.»

و موسى به قوم خود گفت: اى قوم من، نعمتى را كه خدا بر شما ارزانى داشته است ياد كنيد، كه از ميان شما پيامبران پديد آورد و شما را صاحبان اختيار خويش گردانيد و به شما چيزهايى عنايت كرد كه به هيچ يك از مردم جهان عنايت نكرده است.

(به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! نعمت خدا را بر خود متذکّر شوید هنگامی که در میان شما، پیامبرانی قرار داد؛ (و زنجیر بندگی و اسارت فرعونی را شکست) و شما را حاکم و صاحب اختیار خود قرار داد؛ و به شما چیزهایی بخشید که به هیچ یک از جهانیان نداده بود!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

When Moses said to his people, ‘O my people, remember Allah’s blessing upon you when He appointed prophets among you, and made you kings, and gave you what none of the nations were given.

And when Musa said to his people: O my people! remember the favor of Allah upon you when He raised prophets among you and made you kings and gave you what He had not given to any other among the nations.

And (remember) when Moses said unto his people: O my people! Remember Allah's favour unto you, how He placed among you prophets, and He made you kings, and gave you that (which) He gave not to any (other) of (His) creatures.

Remember Moses said to his people: "O my people! Call in remembrance the favour of Allah unto you, when He produced prophets among you, made you kings, and gave you what He had not given to any other among the peoples.

معانی کلمات آیه

ملوك: حكمرانان. پادشاهان. مفردش ملك (بفتح ميم و كسر لام) است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِذْ قالَ مُوسى‌ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ «20»

و (به ياد آوريد) زمانى كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من! نعمت خدا را بر خود ياد آوريد، هنگامى كه در ميان شما پيامبرانى قرار داد و شما را پادشاهان قرار داد (كه صاحب اختيار مال و جان و ناموس و حكومت شديد) و به شما چيزهايى داد كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود.

نکته ها

ياد نعمت‌ها، عامل عشق به خدا، شكر نعمت‌هاى او و تعبّد و تسليم در برابر دستورات اوست. «اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ»

«ملك» در لغت هم به معناى حاكم و زمامدار و هم به معناى صاحب و مالك آمده است و

جلد 2 - صفحه 266

در روايتى از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است: هر كس از بنى‌اسرائيل كه داراى همسر، خدمتكار و مَركب بود به او ملك مى‌گفتند. «1» ضمناً اگر ملوك به معناى سلاطين باشد، همه‌ى مردم نمى‌توانند پادشاه باشند. بنابراين ملك، به معناى صاحب اختيار است.

نعمت‌هايى چون: عبور از رود نيل، نزول منّ و سلوى و جوشيدن دوازده چشمه‌ى آب از نعمت‌هاى ويژه‌ى بنى‌اسرائيل بود كه اين آيه با جمله‌ى‌ «آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً» به آن اشاره مى‌كند.

پیام ها

1- براى دعوت مردم، خوب است از ابزار عاطفه استفاده كرد. «يا قَوْمِ»

2- بايد پيش از دستورات الهى، مردم را با ذكر الطاف الهى، آماده كنيم. اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ‌ ... (در اين آيه ذكر نعمت‌هاست و در آيه‌ى بعد يك فرمان مهم صادر شده است.)

3- نعمت نبوّت، حكومت و قدرت از نعمت‌هاى خداوند است. إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً ...

4- از وظايف انبيا، يادآورى نعمت‌هاى الهى به مردم است. «اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ»

5- قبل از حضرت موسى نيز در ميان بنى‌اسرائيل پيامبرانى وجود داشته كه حضرت موسى وجود آنان را به عنوان نعمت يادآورى مى‌كند. «جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ»

6- از تاريخ عبرت بگيريم. قوم موسى پس از برخوردارى از لطف ويژه‌ى الهى و رسيدن به حكومت، گرفتار ذلت و مسكنت شدند. «لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ» به‌ «باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ» «2» تبديل شد.

«1». تفسيرالميزان.

«2». بقره، 61.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 267

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِذْ قالَ مُوسى‌ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ «20»

بعد از آن براى تسليه خاطر مبارك حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله بيان مخالفت يهود با انبياء خود را مى‌فرمايد:

وَ إِذْ قالَ مُوسى‌ لِقَوْمِهِ‌: ياد كن و بخاطر آور اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله زمانى را كه فرمود موسى قوم خود را، كه بنى اسرائيل بودند. يا قَوْمِ اذْكُرُوا

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 54

نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ‌: اى گروه من، ياد كنيد نعمت خداى را كه فايض است بر شما. إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ: وقتى را كه قرار داد در ميان شما پيغمبران تا شما را هدايت كنند. مراد پيغمبران زمان موسى عليه السّلام بودند كه در احكام شرع تابع او بودند، يا مراد انبياى بعد از موسى‌اند. و اخبار به اين از معجزات اوست و به صحت پيوسته كه در هيچ امت پيغمبر به مقدار پيغمبران بنى اسرائيل نبوده. وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً: و قرار داد بعضى از شما، يا در ميان شما پادشاهان بسيار مانند جمعى از انبياء كه هم نبى و هم ملك بودند و بسبب فرط تسلطى كه بنى اسرائيل بعد از فرعون پيدا كردند، قصد قتل يحيى عليه السّلام و عيسى عليه السّلام نمودند. يا چون ايشان مملوك بودند در دستهاى قبطيان، حق تعالى ايشان را از آن برهانيد و مالك نفس خودشان گردانيد و منازل وسيع با نهرهاى جاريه به آنها مرحمت فرمود. از اين جهت ايشان را به ملوك تسميه نمود و فرمود: وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ‌: و عطا فرمود شما را از من و سلوى و سايه ابر، و بيرون آمدن آب از سنگ و شكافتن بحر و نعم عظيمه، آنچه مرحمت ننمود به كسى از عالميان اهل زمان ايشان.

از ابى سعيد خدرى نقل است هر بنى اسرائيلى كه او را زنى بود و اسبى و خدمتكارى و وجه معيشتى، او را پادشاه خواندندى‌ «1». ابو دردا از حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله روايت نموده كه فرمود: من اصبح معافا فى بدنه و امنا فى سربه (طريقه) و عنده قوت يومه فكانّما حيّزت له الدّنيا بحذافيرها. « «2»» هر كه صبح كند با عافيت بدن و امن راه و نزد او قوت آن روز باشد، پس گويا همه دنيا به حوزه تصرف او درآمده. بعد از آن فرمود: حضرت عزت مى‌فرمايد اى فرزند آدم، ترا از دنيا همين بس كه سد جوعت كند و عورتت بپوشد و اگر خانه‌اى باشد كه در آن درآيى نعمتى باشد بر تو، و اگر اسبى باشد كه بر آن نشينى، نعمتى تمام بود، و ترا پاره نان و سبوى آب و ازار عورت پوشش كافى است.

(1 و 2) مجمع البيان ج 2 ص 178 [من اصبح امنا فى سربه معافى فى بدنه ...].

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 55


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذْ قالَ مُوسى‌ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِياءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً وَ آتاكُمْ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِينَ «20»

ترجمه‌

و هنگاميكه گفت موسى مرقومش را اى قوم من ياد كنيد نعمت خدا را بر شما چون قرار داد در شما پيغمبران را و گردانيد شما را پادشاهان و داد شما را آنچه را كه نداد بهيچيك از جهانيان.

تفسير

خداوند نعمت را بر بنى اسرائيل كه قوم حضرت موسى بودند تمام نمود چون از هيچ طائفه اين قدر پيغمبر مبعوث نشد و آنها هميشه باين انتساب افتخار و مباهات مينمودند و هيچ قومى اين اندازه ذليل نبودند كه آنها در دست قبطيان بودند و معاملات فراعنه با آنها برقيّت و اسارت بقدرى دلخراش بود كه نميشود بيان نمود با آنكه شمه از حالات آنها در سوره بقره گذشت و بعدا هم انشاء اللّه تعالى بموقع خود ذكر خواهد شد و بفضل الهى و سعى حضرت موسى و هارون بجائى رسيدند كه محسود عالميان شدند رؤسا و حكام قبائل و بلاد بودند و داراى خدم و حشم و گفته‌اند آنها اول قبيله بودند كه باين مزيت رسيدند و مردم اين قبيل از اعيان را ملوك ميخواندند و خداوند بآنها عناياتى فرمود كه بهيچ يك از جهانيان نفرمود مانند شكافتن دريا براى عبور آنها و مأمور شدن ابر براى سايبانى آنها و آمدن منّ و سلوى براى طعام آنها و ساير مواهب الهيه كه شامل حال آنها گرديد و قدردانى ننمودند بالاتر از همه نعمت وجود حضرت ختمى مرتبت بود كه چون از نسل حضرت ابراهيم (ع) است ميتوان بقوم موسى (ع) نسبت داد زيرا هر دو ثمره يك شجره طيبه‌اند اگر چه مفسرين اين قسمت را متعرض نشدند و بهمان امثله نعم ظاهريه اكتفا نموده‌اند ولى بذوق حقير بايد اهميت اين نعمت‌

جلد 2 صفحه 193

زياده از آنچه ذكر شده باشد و لذا بعضى از مفسرين خطاب اخير را متوجه بامت پيغمبر آخر الزمان دانسته‌اند با آنكه خلاف ظاهر است و به بيانيكه عرض شد يا بملاحظه كثرت انبياء بنى اسرائيل ميتوان حلّ اشكال نمود و اللّه اعلم بحقيقة الحال ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِذ قال‌َ مُوسي‌ لِقَومِه‌ِ يا قَوم‌ِ اذكُرُوا نِعمَت‌َ اللّه‌ِ عَلَيكُم‌ إِذ جَعَل‌َ فِيكُم‌ أَنبِياءَ وَ جَعَلَكُم‌ مُلُوكاً وَ آتاكُم‌ ما لَم‌ يُؤت‌ِ أَحَداً مِن‌َ العالَمِين‌َ «20»

و ياد كن‌ زماني‌ ‌که‌ موسي‌ بقوم‌ ‌خود‌ بني‌ اسرائيل‌ فرمود اي‌ قوم‌ ‌من‌ ياد كنيد نعمة خداوند ‌را‌ ‌که‌ بشما عنايت‌ فرمود ‌که‌ انبيايي‌ ‌از‌ بني‌ اسرائيل‌ ‌در‌ ‌شما‌ قرار داد و سلاطيني‌ ‌از‌ ‌شما‌ مقرر فرمود و بشما داده‌ چيزي‌ ‌که‌ باحدي‌ ‌از‌ عالمين‌ داده‌ نشده‌.

كلمه‌ (اذ) متعلق‌ بمحذوف‌ ‌است‌ ‌که‌ اذكر ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ ‌براي‌ تسليت‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ مخالفت‌ قومش‌ غمگين‌ نباشد زيرا بني‌ اسرائيل‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ همه‌ نعمت‌ چه‌ اندازه‌ مخالفت‌ نمودند قال‌َ مُوسي‌ لِقَومِه‌ِ ‌که‌ بني‌ اسرائيل‌ باشند ‌که‌ ‌از‌ دوازده‌ پسران‌ يعقوب‌ ‌که‌ اسرائيل‌ ‌است‌ دوازده‌ طائفه‌ و قبيله‌ سنگين‌ بوجود آمدند ‌که‌ ‌هر‌

جلد 6 - صفحه 335

قبيله‌ چندين‌ هزار جمعيت‌ بودند.

يا قَوم‌ِ ‌که‌ ‌ يا ‌ قومي‌ بوده‌ و ياء ساقط ‌شده‌ و كسره‌ ميم‌ دال‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌است‌.

اذكُرُوا نِعمَت‌َ اللّه‌ِ عَلَيكُم‌ فراموش‌ نكنيد نعمتهاي‌ ‌خدا‌ ‌را‌ و شكر گذار باشيد و كفران‌ نعمت‌ نكنيد ‌که‌ باعث‌ زوال‌ ‌آن‌ ميشود و مورث‌ عذاب‌ شديد ‌است‌ چنانچه‌ ميفرمايد لَئِن‌ شَكَرتُم‌ لَأَزِيدَنَّكُم‌ وَ لَئِن‌ كَفَرتُم‌ إِن‌َّ عَذابِي‌ لَشَدِيدٌ سوره‌ ابراهيم‌ ‌آيه‌ 7.

إِذ جَعَل‌َ فِيكُم‌ أَنبِياءَ ‌که‌ بزرگترين‌ نعم‌ الهي‌ ‌است‌ ‌که‌ باعث‌ نجات‌ ‌از‌ كليه‌ مهالك‌ دنيوي‌ و اخروي‌ ‌است‌ و مورث‌ سعادت‌ دو نشئه‌ ‌است‌ و انبياء بني‌ اسرائيل‌ بسيار بودند چه‌ قبل‌ ‌از‌ موسي‌ مثل‌ يوسف‌ و ‌غير‌ ‌او‌ ‌که‌ ذكر اسامي‌ ‌آنها‌ ‌در‌ قرآن‌ نشده‌ و چه‌ ‌در‌ زمان‌ موسي‌ مثل‌ هارون‌ و يوشع‌ و چه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ مثل‌ داود، سليمان‌، زكريّا، يحيي‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌.

وَ جَعَلَكُم‌ مُلُوكاً سلطنت‌ و رياست‌ و دولت‌ و ثروت‌ و اسم‌ و عنوان‌ ‌در‌ بني‌ اسرائيل‌ چه‌ قبل‌ ‌از‌ موسي‌ مثل‌ يوسف‌ و پسران‌ يعقوب‌ و چه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ موسي‌ ‌تا‌ زمان‌ بعثت‌ حضرت‌ خاتم‌ بوده‌ ‌که‌ وَ ضُرِبَت‌ عَلَيهِم‌ُ الذِّلَّةُ وَ المَسكَنَةُ بقره‌ ‌آيه‌ 61 ‌که‌ منقطع‌ شد.

وَ آتاكُم‌ ما لَم‌ يُؤت‌ِ أَحَداً مِن‌َ العالَمِين‌َ مثل‌ نزول‌ ‌من‌ و سلوي‌ و انفجار دوازده‌ چشمه‌ ‌از‌ سنگ‌ و شكاف‌ دوازده‌ جاده‌ ‌در‌ دريا و حركت‌ ابر بالاي‌ سر ‌آنها‌ و هلاك‌ فرعون‌ و فرعونيان‌ و بدست‌ آوردن‌ ذخائر ‌آنها‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه‌ 20)

بنی اسرائیل و سرزمین مقدس

از این به بعد قرآن برای زنده کردن روح حق شناسی در یهود، و بیدار کردن وجدان آنها در برابر خطاهایی که در گذشته مرتکب شدند، تا به فکر جبران بیفتند، نخست چنین می گوید: به خاطر بیاورید «زمانی را که موسی به پیروان خود گفت: ای بنی اسرائیل نعمتهایی را که خدا به شما ارزانی داشته است بیاد آورید» (وَ إِذ قالَ مُوسی لِقَومِهِ یا قَومِ اذکرُوا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکم).

سپس به سه نعمت مهم اشاره کرده، نخست می گوید: «هنگامی که در میان شما پیامبرانی قرار داد» و زنجیر فرعونی را شکست (إِذ جَعَلَ فِیکم أَنبِیاءَ).

در پرتو این نعمت بود که از درّه هولناک شرک و بتپرستی و گوسالهپرستی رهایی یافتند، و این بزرگترین نعمت معنوی در حق آنها بود.

سپس به بزرگترین موهبت مادی که به نوبه خود مقدمه مواهب معنوی نیز می باشد اشاره کرده می فرماید: «شما را صاحب اختیار جان و مال و زندگی خود قرار داد» (وَ جَعَلَکم مُلُوکاً).

زیرا بنی اسرائیل سالیان دراز در زنجیر اسارت و بردگی فرعون و فرعونیان بودند و هیچ گونه «اختیاری» از خود نداشتند، خداوند به برکت قیام موسی آنها را صاحب اختیار هستی و زندگی خود ساخت.

و در آخر آیه بطور کلی به نعمتهای مهم و برجستهای که در آن زمان به احدی داده نشده بود اشاره فرموده، می گوید: «به شما چیزهایی داده که به احدی از عالمیان نداد» (وَ آتاکم ما لَم یؤتِ أَحَداً مِنَ العالَمِینَ).

این نعمتهای متنوع، فراوان بودند، که شرح آن در آیه 57 سوره بقره گذشت.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع