آیه 127 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

۞ لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۖ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<126 آیه 127 سوره انعام 128>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 8
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

آنها را نزد خدا دار سلامت و خانه آسایش است و خدا دوستدار و سرپرست آنهاست برای آنکه نیکوکار بودند.

برای آنان نزد پروردگارشان خانه سلامت و امن است؛ و به پاداش کارهای پسندیده ای که همواره انجام می دادند یار و سرپرست آنان است.

براى آنان، نزد پروردگارشان سراى عافيت است، و به [پاداش‌] آنچه انجام مى‌دادند، او يارشان خواهد بود.

براى آنها در نزد پروردگارشان، خانه آرامش است. و به پاداش كارهايى كه مى‌كنند، خدا دوستدار آنهاست.

برای آنها (در بهشت) خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود؛ و او، ولیّ و یاور آنهاست بخاطر اعمال (نیکی) که انجام می‌دادند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

For them shall be the abode of peace near their Lord and He will be their guardian because of what they used to do.

They shall have the abode of peace with their Lord, and He is their guardian because of what they did.

For them is the abode of peace with their Lord. He will be their Protecting Friend because of what they used to do.

For them will be a home of peace in the presence of their Lord: He will be their friend, because they practised (righteousness).

معانی کلمات آیه

دار السلام: خانه سلامت. مراد از آن بهشت موعود است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ «127»

سراى سلامت نزد پرردگارشان، تنها براى آنان است و او به پاداش اعمالى كه انجام مى‌دادند، سرپرست و پشتيبان و دوست آنان است.

جلد 2 - صفحه 552

پیام ها

1- در بهشت، خشونت، رقابت، حسرت، تهمت، حسد، كينه، دروغ، اندوه و هيچ گونه مرگ و مرض و فقر راهى ندارد. «دارُ السَّلامِ»

2- برتر از نعمت امنيّت و سلامت، در سايه‌ى لطف مخصوص پروردگار بودن است. «دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ»

3- خداوند خود امور رهروان راه مستقيم را به عهده دارد. «وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ»

4- رسيدن به ولايت الهى، در سايه‌ى عمل و تلاش انسان است. «وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ (127)

لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌: مر اين مؤمنان و متذكران راست سراى با سلامت از آفات و خالص از مكاره و خوف انقطاع نزد پروردگارشان، يعنى در عهده ضمان او يا ذخيره شد و نزد او كه كنه آن را داند. يا سرائى كه تحيت در آن سلام باشد، يا سراى خداوندى كه مراد بهشت مى‌باشد وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ‌: و خداى تعالى ناصر ايشان است در دنيا، و متولى ثواب آنها در عقبى‌ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ‌:

بسبب آنچه بودند كه مى‌كردند از اعمال صالحه و اقوال شايسته.

بيان- محقق شده كه بين نفس و بدن تعلق شديدى است، چنانچه هيئت نفسانيه مؤثر باشد در بدن، مانند قرمزى خجول و زردى ترسان. همچنين هيئات‌

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 375

بدنيّه صعود نمايد از بدن به نفس. پس انسان چون مواظبت كند بر اعمال خيريه، ظاهر شود آثار مناسبه آن اعمال در جوهر نفس. لذا لازم است بر سالك بعد از كمال علم و معرفت، عمل به دستور شريعت، تا به دو بال علم و عمل، مقامات عاليه را حائز گردد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ (127)

ترجمه‌

از براى ايشان است سراى سلامت نزد پروردگارشان و او مدير امور آنها است براى آنچه بودند كه بجا ميآوردند.

تفسير

قمى ره فرموده مراد از دار السلام بهشت است كه سراى امان و عافيت و سرور است و مراد از ولى اولى بتصرف است و بعضى گفته‌اند مراد از ولى دوست است و مراد از دار السلام دار اللّه است چون سلام اسم خدا است و بعضى گفته‌اند مراد سراى سلامت از جميع بليّات و آفات است و در هر حال اين سراى نزد خدا است چون او ضامن آن است و اهل ايمان را بآن واصل خواهد فرمود بپاداش عقائد حقّه و اعمال صالحه آنها ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَهُم‌ دارُ السَّلام‌ِ عِندَ رَبِّهِم‌ وَ هُوَ وَلِيُّهُم‌ بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ (127)

‌از‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ قومي‌ ‌که‌ متذكرند دار ‌السلام‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ جنّات‌ ‌است‌ ‌در‌ پيشگاه‌ احديت‌ هست‌ و ‌او‌ ‌است‌ ولي‌ّ ‌آنها‌ بسبب‌ آنچه‌ ‌که‌ بودند عمل‌ ميكردند.

لَهُم‌ دارُ السَّلام‌ِ يكي‌ ‌از‌ جنّات‌ ثمانيه‌ ‌است‌: جنات‌ عدن‌، جنة الخلد،

جلد 7 - صفحه 201

جنة المأوي‌، دار الكرامة، دار ‌السلام‌ و ‌غير‌ اينها، و تعبير بدار ‌السلام‌ چون‌ هيچگونه‌ آفت‌ و عاهت‌ و مرض‌ و بلائي‌ ‌در‌ ‌او‌ نيست‌ نه‌ پيري‌ دارد، نه‌ گرسنگي‌، نه‌ تشنگي‌، نه‌ ‌غير‌ اينها ‌از‌ مكروهات‌.

عِندَ رَبِّهِم‌ ‌يعني‌ ‌در‌ جوار رحمت‌ پروردگار و مقام‌ قرب‌ برحمت‌ ‌او‌ و شمول‌ عنايات‌ ‌او‌ نه‌ اينكه‌ مجسمه‌ قائل‌ هستند ‌که‌ ‌خدا‌ ‌در‌ عرش‌ بالاي‌ تخت‌ جلوس‌ فرموده‌ و مؤمنين‌ ‌در‌ قيامت‌ ‌او‌ ‌را‌ مشاهده‌ ميكنند و كفار محجوبند و تمسك‌ بظواهر بعض‌ آيات‌ نمودند و غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ ظواهر ‌با‌ برهان‌ عقلي‌ قطعي‌ تقابل‌ ندارد و باصطلاح‌ قرينه‌ عقليه‌ منشأ صرف‌ ظواهر ميشود و چون‌ حكم‌ قرينه‌ متصله‌ دارد نميگذارد ظهوري‌ منعقد شود.

وَ هُوَ وَلِيُّهُم‌ نگهبان‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌تا‌ ابد ‌که‌ فناء و زوالي‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ نيست‌ و آنا فآنا افاضه‌ ميفرمايد و ‌آنها‌ ‌را‌ باقي‌ ميدارد بِما كانُوا يَعمَلُون‌َ نه‌ بنحو استحقاق‌ ‌که‌ ‌در‌ اثر اعمال‌ صالحه‌ مستحق‌ و طلبكار باشند بلكه‌ بنحو قابليت‌ ‌که‌ ايمان‌ و اعمال‌ صالحه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ قابل‌ شمول‌ تفضلات‌ ميكند چنانچه‌ باين‌ موضوع‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ مواضع‌ ‌اينکه‌ كتاب‌ تذكر داده‌ايم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 127)

در این آیه دو قسمت از بزرگترین موهبتهایی را که به افراد بیدار و حقطلب می دهد بیان می کند، نخست این که: «برای آنها خانه امن و امان نزد پروردگارشان است» (لَهُم دارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِم). و دیگر این که: «ولی و سرپرست و حافظ و ناصر آنها خداست» (وَ هُوَ وَلِیهُم). «و تمام اینها به خاطر اعمال نیکی است که انجام می دادند» (بِما کانُوا یعمَلُونَ).

چه افتخاری از این بالاتر که سرپرستی و کفالت امور انسان را خداوند بر عهده گیرد و او حافظ و یار و یاورش باشد.

و چه موهبتی از این عظیمتر که «دار السّلام» یعنی محلی که در آن نه جنگ است نه خونریزی، نه خشونت است و نه رقابتهای کشنده و طاقتفرسا، نه تصادم منافع است و نه دروغ و افترا و تهمت و حسد و کینه و نه غم و اندوه، که از هر نظر قرین آرامش است، در انتظار انسان باشد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع