آیه 110 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 110 انعام)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<109 آیه 110 سوره انعام 111>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 7
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و ما دل و دیده اینان را چنانکه اول بار ایمان نیاوردند اکنون نیز از ایمان بگردانیم و آنها را به حال طغیان و سرکشی واگذاریم تا در ورطه ضلالت فرومانند.

و دل ها و دیدگانشان را [که وسیله فهم و بصیرت است، به سزای لجاجت و عنادشان] وارونه و دگرگون کردیم، [به این سبب با آمدن معجزه دلخواهشان هم ایمان نمی آورند] همان گونه که نخستین بار به آیات قرآن ایمان نیاوردند، آنان را در طغیانشان رها می کنیم تا پیوسته سرگردان باشند.

و دلها و ديدگانشان را برمى‌گردانيم [در نتيجه به آيات ما ايمان نمى‌آورند] چنانكه نخستين بار به آن ايمان نياوردند. و آنان را رها مى‌كنيم تا در طغيانشان سرگردان بمانند.

و همچنان كه در آغاز به آن ايمان نياوردند، اين بار نيز در دلها و ديدگانشان تصرف مى‌كنيم و آنان را سرگردان در طغيانشان رها مى‌سازيم.

و ما دلها و چشمهای آنها را واژگونه می‌سازیم؛ (آری آنها ایمان نمی‌آورند) همان‌گونه که در آغاز، به آن ایمان نیاوردند! و آنان را در حال طغیان و سرکشی، به خود وامی‌گذاریم تا سرگردان شوند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We transform their hearts and their visions as they did not believe in it the first time, and We leave them bewildered in their rebellion.

And We will turn their hearts and their sights, even as they did not believe in it the first time, and We will leave them in their inordinacy, blindly wandering on.

We confound their hearts and their eyes. As they believed not therein at the first, We let them wander blindly on in their contumacy.

We (too) shall turn to (confusion) their hearts and their eyes, even as they refused to believe in this in the first instance: We shall leave them in their trespasses, to wander in distraction.

معانی کلمات آیه

نقلب: قلب: برگرداندن، وارونه كردن. تقليب براى كثرت و مبالغه است. «نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ» دلهايشان را دگرگون مى كنيم.

افئدتهم: فؤاد: قلب. جمع آن افئده است.

نذرهم: وذر: ترك كردن. «نذرهم» ترك مى كنيم و مى گذاريم آنها را.

يعمهون: عمه: سرگردانى و حيرت. «يعمهون» متحير مى شوند.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

محمد بن كعب القرظى گوید: كه شأن و نزول مذكور در آیه 109 درباره این آیه و آیه 111 نیز مى‌باشد[۳].[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ «110»

همان‌گونه كه در آغاز ايمان نياوردند، اين بار نيز دلها و چشم‌هايشان را دگرگون و واژگون مى‌كنيم و آنان را در طغيانشان رها مى‌سازيم تا سرگردان بمانند.

پیام ها

1- وارونه شدن دل افراد لجوج، سنّت خداوند است. «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ»

2- ايمان به خدا و رسالت نياز به قلب سالم دارد. «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ»

جلد 2 - صفحه 531

3- گناه و لجاجت، ديد و بينش انسان را دگرگون مى‌سازد. «وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ»

4- كسى كه با ديدن معجزات اوليه ايمان نياورده، نبايد تقاضاى معجزات ديگرى كند. «لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ»

5- گرچه خداوند «مقلّب القلوب» است، ولى اين انسان است كه با انتخاب ايمان يا كفر زمينه‌ى دگرگونى را فراهم مى‌كند. نُقَلِّبُ‌ ... كَما لَمْ يُؤْمِنُوا

6- طغيان، ريشه‌ى كفر است. لَمْ يُؤْمِنُوا ... طُغْيانِهِمْ‌

7- كسى را كه خداوند رها كند، سرگردان مى‌شود. نَذَرُهُمْ‌ ... يَعْمَهُونَ‌

جلد 2 - صفحه 532

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (110)

وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ‌: و چون آيات مفترحه بديشان آيد، برگردانيم دلهاى ايشان را آن هنگام از تصديق آن، و چشمهاى آنها را از ديدن راه حق بر وجه تخليه و خذلان، پس ايمان نياورند در آخر كار كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ:

همچنانكه ايمان نياوردند به آنچه نازل شد اول مرتبه بر ايشان مانند شق القمر و غير آن به جهت عناد و انكار. در مجمع‌ «2» فرمايد: در كيفيت تقليب ايشان دو قول است: 1- آنكه تقليب ايشان بر جهنم باشد، يعنى شعله‌ها و جمره‌هاى جهنم ببينند و قلبهاى ايشان منقلب گردد چنانچه فرمايد وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ. «3» 2- آنكه تقليب قلب و چشم آنها به جهت شدت حسرت و ندامت و گرفتگى نفس ايشان باشد وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ‌: و واگذارديم ايشان را در سركشى ايشان در حالى كه سرگشته و حيران و راه به حق نبرند، يعنى پس از سوء اختيار

«1» انفال آيه 33.

«2» مجمع البيان، ج 2، ص 349.

«3» غاشيه آيه 2.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 355

ايشان كفر را، آنها را به عمل خود واگذاشتيم و بر سبيل قهر و جبر، منع ايشان نكنيم، تا در وادى ضلالت سرگشته و حيران بمانند؛ يا آنكه ما مى‌دانيم عقايد خبيثه و خيانت ايشان را، و بدين سبب انزال معجزات مقترحه ننمائيم، زيرا مى‌دانيم كه از غايت عناد و انكار، ايمان نياورند و به كفر باقى باشند.

تفسير صافى‌ «1»- قال علىّ عليه السّلام انّ اوّل ما يقلّبون عليه من الجهاد الجهاد بايديكم ثمّ الجهاد بالسنتكم ثمّ الجهاد بقلوبكم فمن لم يعرف قلبه معروفا و لم ينكر منكرا آنكس قلبه و جعل اعلاه اسفله فلم يقبل خيرا ابدا. حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: اول چيزى كه برمى‌گرديد بر او از جهاد، جهاد به دستهاى شما است، پس جهاد به زبانهاى شما، پس جهاد به قلوب شما است. پس هر كه نيكو نيابد قلب او معروفى را و انكار نكند منكرى را، زير و رو شود قلب او، و قرار داده شود اعلاى آن اسفل. پس قبول نكند خير را ابدا.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (110)

ترجمه‌

و برميگردانيم دلهاشان را و چشم‌هاشان را همچنانكه ايمان نيآوردند بآن اوّل بار و واميگذاريمشان در طغيانشان كه سر گردان باشند.

تفسير

طائر قدسى عقل و بصيرت كه از شاخسار جنان پرواز نموده و در دل انسانى آشيانه گرفته وقتى بسنگ تعصّب و عناد رانده و بلطمه سركشى و استكبار آزرده شد پرواز ميكند و بمحلّ خود عود مينمايد و در نتيجه دل و ديده بصيرت انسانى منقلب و زير و زبر ميشود و اين انتقام الهى است از كسيكه خيانت در امانت نموده است كه بايد در نتيجه اين تجاوز از حدّ و طغيان در وادى ضلالت حيران و در بيابان جهل سرگردان بماند لذا خداوند در تعقيب اخبار از عدم ايمان آنها در آيه سابقه ميفرمايد و وارونه مى كنيم دلهاى آنها را از توجه بحق پس نمى‌فهمند آنرا و ديده‌هاى آنها را پس نمى‌بينند آنرا و ايمان نمى‌آورند بآن چنانچه ايمان نياوردند بآن يا بقرآن در اوّل امر و قمى ره فرموده يعنى در عالم ذرّ و بنظر حقير براى آنكه ايمان نياوردند در ابتداء بعثت و مشاهده معجزات از راه عناد و لجاج و واميگذاريم آنها را بحال خودشان حيران و سرگردان و هدايت نمى‌كنيم آنها را مانند اهل ايمان براى بطلان استعداد و قابليت آنها مر هدايت را بسوء اختيار خودشان و قمى ره از حضرت باقر (ع) نقل نموده كه مراد از قلب افئده زير

جلد 2 صفحه 369

و زبر شدن دلهاى آنها است و مراد از قلب ابصار كورى ديده بصيرت آنها است كه راه هدايت را نمى‌بينند و امير المؤمنين (ع) فرموده كه اول چيزيكه مردم منقلب ميشوند از آن جهاد بدست‌ها است پس از آن جهاد بزبانها است پس از آن جهاد بدلها است پس كسيكه معرفت پيدا نكرد دل او بمعروف و منكر نشمرد منكر را قلب او وارونه و زير و زبر ميشود پس قبول نميكند هيچ خيرى را هرگز ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ نُقَلِّب‌ُ أَفئِدَتَهُم‌ وَ أَبصارَهُم‌ كَما لَم‌ يُؤمِنُوا بِه‌ِ أَوَّل‌َ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُم‌ فِي‌ طُغيانِهِم‌ يَعمَهُون‌َ (110)

و برميگردانيم‌ و وارونه‌ ميكنيم‌ قلب‌هاي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و چشمهاي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ چنانچه‌ ‌در‌ دفعه‌ اول‌ ايمان‌ نياوردند و واميگذاريم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ طغيان‌ و سركشي‌ ‌خود‌ سرگردان‌ باشند.

وَ نُقَلِّب‌ُ أَفئِدَتَهُم‌ بسيار تعجب‌ ‌است‌ ‌از‌ بعض‌ مفسرين‌ شيعه‌ ‌که‌ دست‌ ‌از‌ ظاهر ‌آيه‌ برميدارند و نظر ‌هم‌ باخبار ائمه‌ ‌عليهم‌ السّلام‌ ندارند ‌براي‌ توهّم‌ اينكه‌ جبر لازم‌ نيايد تفسير آيات‌ برأي‌ ميكنند ميگويند معني‌ نقلب‌ ‌يعني‌ ‌در‌ قيمة ‌در‌ آتش‌ جهنم‌ ‌ يا ‌ معني‌ نجازيهم‌ ‌في‌ الاخرة ‌ يا ‌ معني‌ ادخال‌ غم‌ و حزن‌ ‌في‌ قلوبهم‌ و ‌ما اولا اشاره‌ ببعض‌ اخبار ميكنيم‌ ‌بعد‌ مفاد ظاهر ‌آيه‌ ‌که‌ احتياج‌ بتفسير و تأويل‌ نداشته‌ ‌باشد‌ بيان‌ ميكنيم‌، ‌در‌ روايت‌ ابي‌ الجارود ‌که‌ مروي‌ ‌از‌ ‌علي‌ ‌بن‌ ابراهيم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌ فرمود

(و ننكس‌ قلوبهم‌ و نعمي‌ ابصارهم‌)

و ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ نقل‌ ميكند فرمود

(فمن‌ ‌لم‌ يعرف‌ قلبه‌ معروفا و ‌لم‌ ينكر منكرا

جلد 7 - صفحه 171

نكس‌ قلبه‌ و جعل‌ اسفله‌ اعلاء ‌فلا‌ تقبل‌ خيرا ابدا.)

توضيح‌ الكلام‌‌-‌ مراد ‌از‌ قلوب‌ ‌در‌ آيات‌ بسيار و ‌در‌ اخبار اطهار ‌اينکه‌ جسم‌ صنوبري‌ نيست‌ بلكه‌ ‌آن‌ روح‌ ملكوتي‌ و نفس‌ ناطقه‌ انساني‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ ‌در‌ ابتداء امر صاف‌ و زلال‌ ‌است‌ و ‌در‌ اخبار ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌ و حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ داريم‌ ‌که‌ انسان‌ موقعي‌ ‌که‌ معصيت‌ كرد خال‌ سياهي‌ ‌در‌ قلب‌ ‌او‌ حادث‌ ميشود و بازدياد معاصي‌ ‌اينکه‌ نقطه‌ سياه‌ بزرگ‌ ميشود ‌تا‌ مادامي‌ ‌که‌ خال‌ سفيد هنوز باقيست‌ اميد خير ‌در‌ ‌او‌ هست‌ ‌که‌ موفق‌ بتوبه‌ شود و موعظه‌ ‌در‌ ‌او‌ اثر بگذارد و اما ‌اگر‌ تمام‌ قلب‌ سياه‌ شد ‌در‌ يك‌ حديث‌ ميفرمايد

(صار قلبه‌ منكوسا)

و ‌در‌ يك‌ حديث‌ ميفرمايد

(صار اعلاه‌ اسفله‌)

(‌فلا‌ يرجي‌ بخير)

و همين‌ ‌است‌ معناي‌ قساوت‌ قلب‌ و مفاد ‌آيه‌ شريفه‌ ثُم‌َّ قَسَت‌ قُلُوبُكُم‌ مِن‌ بَعدِ ذلِك‌َ فَهِي‌َ كَالحِجارَةِ أَو أَشَدُّ قَسوَةً وَ إِن‌َّ مِن‌َ الحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنه‌ُ الأَنهارُ وَ إِن‌َّ مِنها لَما يَشَّقَّق‌ُ فَيَخرُج‌ُ مِنه‌ُ الماءُ وَ إِن‌َّ مِنها لَما يَهبِطُ مِن‌ خَشيَةِ اللّه‌ِ بقره‌ ‌آيه‌ 69 ‌پس‌ معناي‌ ‌اينکه‌ جمله‌ اينست‌ ‌که‌ قلب‌ سياه‌ ‌شده‌ ديگر نور ايمان‌ ‌در‌ ‌آن‌ تابش‌ نميكند و معجزه‌ ‌در‌ ‌آن‌ اثر نميگذارد.

و ابصارهم‌ مراد بصر رأس‌ نيست‌ بلكه‌ بصر روح‌ و قلب‌ ‌است‌ ‌که‌ كور ‌شده‌ حقايق‌ ‌را‌ نمي‌بيند ‌ يا ‌ شهوات‌ و هواهاي‌ نفسانيه‌ ‌در‌ چشم‌ قلب‌ ‌را‌ بسته‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ تاريكي‌ جهل‌ و ناداني‌ افتاده‌ معارف‌ حقّه‌ ‌را‌ مشاهده‌ نميكند.

كَما لَم‌ يُؤمِنُوا بِه‌ِ أَوَّل‌َ مَرَّةٍ ‌يعني‌ ابتداء امر ‌که‌ هنوز تقاضاي‌ ‌اينکه‌ آيات‌ اقتراحيه‌ ‌را‌ نكرده‌ بودند معجزه‌ قرآن‌ و ساير ‌ما صدر ‌عن‌ النبي‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌را‌ ‌که‌ ديده‌ بودند ايمان‌ نياورده‌ بودند آنهم‌ منشأ ‌آن‌ همين‌ قساوت‌ قلب‌ بوده‌ و ‌اينکه‌ منشأ باقيست‌

(‌بر‌ سيه‌دل‌ چه‌ سود خواندن‌ وعظ

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 110)

در این آیه علت لجاجت آنها چنین توضیح داده شده است که آنها بر اثر اصرار در کجروی و تعصبهای جاهلانه و عدم تسلیم در مقابل حق، درک و دید سالم را از دست داده اند، و گیج و گمراه در سرگردانی به سر می برند، و چنین می گوید: «ما دلها و چشمهای آنها را وارونه و دگرگون می نماییم، آنچنان که در آغاز و ابتدای دعوت ایمان نیاوردند» (وَ نُقَلِّبُ أَفئِدَتَهُم وَ أَبصارَهُم کما لَم یؤمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ).

و در پایان آیه می فرماید: «ما آنها را در حال طغیان و سرکشی به حال خود وا می گذاریم تا سرگردان شوند» (وَ نَذَرُهُم فِی طُغیانِهِم یعمَهُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 421.
  3. تفسیر جامع البیان.
  4. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 346.

منابع